بخشی از مقاله

چکیده

پژوهش حاضر، به دنبال بررسی عوامل مؤثر بر بهره وری آموزشی و چالش های مؤثر بر این مقوله در هنرستان های فنی و حرفه ای می باشد. این پژوهش از نظر هدف از نوع کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، از نوع تحقیقات توصیفی - پیمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام کارشناسان، هنرآموزان و هنرجویان هنرستان های فنی و حرفه ای شهرستان دنا - استان کهگیلویه و بویراحمد - می باشد که بالغ بر 339 نفر می باشند. نمونه آماری شامل82 نفر از مربیان و کارشناسان مرتبط و 146 نفر از هنرجویان هنرستان های فنی و حرفه ای در شهرستان دنا می باشد که با روش نمونه گیری تصادفی ساده - اتفاقی - انتخاب شده است. بدین منظور، با طراحی دو پرسشنامه شش بعدی برای دو گروه مورد مطالعه یعنی کارشناسان- مربیان و هنرجویان، اقدام به شناسایی اولویت بندی فاکتورهای مؤثر شده است.

برای کنترل کیفیت آموزش و بهره وری، از رویکردهای اعتبارسنجی استفاده گردید. بدین ترتیب، در آزمون های انجام شده، مقدار ضریب همبستگی نشان داد که بین تمامی متغیرهای مستقل و بهره وری آموزشی، رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. نتایج حاصل از نمودار پارتو نشان داد که مهارت آموزی برای اشتغال و سطح انگیزش مربیان، به ترتیب مهم ترین نقطه قوت از دیدگاه مربیان -کارشناسان و هنرجویان بوده است. گروه مربیان-کارشناسان، ورودی های با معدل پایین   گروه هنرجویان، امکانات نامناسب را مهم ترین نقطه ضعف این هنرستان ها دانسته اند. نتایج کلی حاصل از مدل تحلیل مسیر نشان داد که در پرسشنامه مربیان-کارشناسان، به ترتیب، ابعاد نگرش-انگیزش، محتوای آموزشی و محیط آموزشی دارای بیشترین تأثیر مستقیم بر بهره وری آموزشی بوده و در پرسشنامه هنرجویان، به ترتیب، ابعاد محیط آموزشی، نگرش-انگیزش و پتانسیل مربیان دارای بیشترین تأثیر مستقیم بر بهره وری آموزشی هستند.

کلمات کلیدی: بهره وری آموزشی، کارآفرینی، هنرستان های فنی و حرفه ای.

.1 مقدمه

مفهوم بهره وری1، در زمینه اقتصاد برای به حداقل رساندن هزینه ها و به حداکثر رساندن خروجی ها متولد شد .[1] بهره وری نخستین بار توسط فردی به نام کوئیزنی در سال 1766 میلادی به کار برده شد. بیش از یک قرن بعد در حدود سال 1883 میلادی، فردی به نام لیتر، بهره وری را قدرت و توانایی تولیدکردن تعریف کرده است. در سال 1900 میلادی، ارلی، بهره وری را ارتباط بازده و وسایل به کار رفته برای تولید این بازده عنوان کرد .[2] بنا به تأکید سازمان های بین المللی، یکی از عوامل مهم در دستیابی به توسعه پایدار، توجه به آموزش های فنی و حرفه ای است. کشورهای توسعه یافته امروزی از دهه 1970، به این راز موفقیت دست یافته و برای آن برنامه ریزی کرده و از یکی دو دهه بعد به دستآوردهای آن نائل شده اند. در حال حاضر، نظام آموزش عالی، یکی از ارکان آموزش و پرورش نیروهای متخصص در این کشورها است .[3]

نهاد آموزش و پرورش نهادی تولیدی- خدماتی است، ولی از نظر برگشت مستقیم منافع و عواید ملموس، درآمدزا نمی باشد و حتی بسیاری از مطالبات معلمان مناطق محروم پرداخت نشده است، بنابراین می توان با ایجاد و اجرای یک سیستم تولیدی که منافع مستقیم آن به کارکنان این نهاد بازگردد، در کیفیت زندگی کاری بهبود ایجاد کرده و همچنین با جذب دانش آموزان توانا و ایجاد بسترهای لازم، اشتغال زایی و درآمدزایی را برای آن به ارمغان آورد. برخورداری دانش آموزان ایرانی از دانش پیشرفته و توانایی و اتکا به خود - به عنوان سرمایه اصلی تولید - در تولید علم و فناوری برای رسیدن کشور به رتبه های علمی مناسب در سطح منطقه و در جهان، خواست مسئولان و برنامه ریزان کشوری است [4] و .[5]

در استان کهگیلویه و بویراحمد که به عنوان استانی کم برخوردار و حتی محروم معروف است، ظرفیت بالا جهت ایجاد اشتغال و کارآفرینی1 فراهم می باشد. بنابراین لازم است با شناسایی بسترهای مناسب و پتانسیل های موجود و استفاده از روشهای کارا و اثربخش به این مهم دست یافت. یکی از ظرفیت های موجود، هنرستان های فنی و حرفه ای می باشد که می توان با شناسایی عوامل مؤثر بر کارآیی و اثربخشی در آنها، جهت بهبود کیفیت زندگی کاری و افزایش کارآفرینی اقدام نمود. پژوهش حاضر، در همین راستا، در شهرستان دنا - واقع در استان کهگیلویه و بویراحمد- صورت گرفته است. این پژوهش سعی دارد تا ضمن پرداختن به مفاهیم بهره وری، کارآفرینی، ضرورت و اهمیت کارآفرینی در آموزش، با نگاهی ویژه به رشته های فنی و حرفه ای در شهرستان دنا - استان کهگیلویه و بویراحمد - ، عوامل مؤثر بر بهره وری آموزشی در این مراکز را بررسی نموده و در پایان، مهم ترین نقاط قوت و ضعف و چالش های موجود در هنرستان های فنی و حرفه ای را معرفی نماید.

.2 تئوری و پیشینه تحقیق

در ساده ترین حالت، بهره وری می تواند به عنوان دستیابی به بیشترین خروجی یک فرایند با استفاده از کمترین ورودی ها تعریف شود. سازمان ها در حال تحقیقات مستمر برای تولید بیشترین خروجی ها با استفاده از کمترین ورودی ها و یافتن بهترین تکنولوژی ها و روش ها هستند تا رقابتی شده و در بازار باقی بمانند .[1] بهره وری عبارت است به دست آوردن حداکثر سود ممکن از نیروی کار، توان، استعداد و مهارت نیروی انسانی، زمین، ماشین، پول، تجهیزات زمان، مکان و ... به منظور ارتقاء رفاه جامعه. افزایش بهره وری به عنوان یک ضرورت، در جهت ارتقاء سطح زندگی انسانها همواره مدنظر صاحبنظران سیاست، مدیریت و اقتصاد قرار دارد. بهره وری از منظر مرکز بهره وری ایران یک فرهنگ، نگرش عقلایی به کار و زندگی است که هدف آن هوشمندانه تر کردن فعالیت ها برای دست یابی به زندگی بهتر، فعال تر و متعالی است. بهره وری در بسیاری از کشورهای صنعتی عبارت است از به حداکثر رساندن استفاده از منابع، نیروی انسانی، تسهیلات و مواردی مشابه به طریق علمی و کاهش هزینه های تولید، گسترش بازارها، افزایش اشتغال و کوشش برای افزایش دستمزدهای واقعی و بهبود معیارهای زندگی آنگونه که به سود کارکنان و مدیریت و مردم باشد. مرکز بهره وری امریکا در اواخر دهه 1970 و اوایل دهه 1980، بهره وری را همان قیمت تعدیل شده سود تعریف نموده است.[6]

در ادبیات مدیریت، اثربخشی2 را انجام کارهای درست و کارآیی 3 را انجام درست کارها تعریف کرده اند. مفهوم اثربخشی در درون مفهوم کارآیی جا دارد. کارآیی، جنبه کمی و اثربخشی، جنبه کیفی دارد. کارآیی به معنای کمترین زمان یا انرژی مصرفی برای بیشترین کاری که انجام شده است می باشد. سطح افزایش کارآییمستقیماً، بهدست مدیران سپرده شده است. افزایش کارآیی، موجب ارتقاء بهروری و کمک مؤثر در نیل به اهداف سازمانی خواهد شد. واژه کارآیی، مفهوم محدودتری دارد و در رابطه با کارهای درون سازمانی مورد استفاده قرار میگیرد. بهره وری حاصل جمع اثربخشی - اجرای کارهای درست - و کارآیی - اجرای درست کارها - می باشد.

بنابراین بهره وری عبارت است از به حداکثر رساندن استفاده از منابع، نیروی انسانی و تمهیدات به طریق علمی، جهت کاهش هزینه ها و رضایت کارکنان، مدیران و مصرف کنندگان. طبق دیدگاه سازمان بهره وری ملی ایران، بهره وری یک نگرش عقلانی به کار و زندگی است که مشابه یک فرهنگ بوده و هدف آن هوشمندانه تر کردن فعالیت ها برای یک زندگی بهتر و متعالی است. بهره وری، یک شاخص تعیین کننده درآمد سرانه هر کشور است و برای افزایش بهره وری ملی هر کشور، باید درآمد سرانه آن کشور افزایش یابد .[7] تیمونز، کارآفرینی را ترکیب درست فرصت، تیم و منابع معرفی نموده است. از دیدگاه دیدهبان جهانی کارآفرینی، توسعه کارآفرینی عبارت از افزایش و بهبود ادراکات، گرایش ها، فعالیت ها و اشتیاق کارآفرینانه در سطح کشور و یا سازمان می باشد. به اعتقاد نوده و گریس، کارآفرینی، منبع، فرآیند و حالتی است که افراد، فرصتهای مثبت را در بازار، از طریق خلق یا رشد بنگاههای کسبوکاری جدید، به کار میگیرند .[8]

.1-2 رابطه آموزش و بهره وری نیروی انسانی

تغییر و پرورش اعتقادات، ارزش ها و الگوهای رفتاری مطلوب از طریق برنامه های آموزش عمومی از مهم ترین روش های تغییر است. آموزش و ارتقاء بهره وری، رفاه روز افزون و بالا رفتن سطح آموزش و پرورش سبب شده که شهروندان جامعه های صنعتی در سلسله مراتب نیازهای مازلو بالا روند. در نتیجه، نیاز فزاینده آنان به خودیابی تنها در شغل های گسترش یافته ارضاء می شود. کیفیت زندگی کاری و تامین نیازهای کارکنان پیشنیاز ارتقاء بهره وری در سازمان ها می باشد و پیشنیاز کیفیت زندگی کاری توانمند سازی است .[10] برخی از دانشمندان، مدیریت آموزش را مهم ترین فعالیت سازمانی در آینده بشمار می آورند. در برنامه های آموزشی باید در مورد اثرات، ویژگیها و الگوهای رفتاری نامطلوب و همچنین عوامل اساسی الگوی مطلوب تشریح گردد. بسیاری از مدیران در می یابند که آموزش کارکنان در زمینه های مختلف و گوناگون می تواند به سازمان کمک کند تا در برابر بازارهای در حال تغییر واکنشی سریع نشان دهند. آموزش دادن به کارکنان در زمینه های مختلف می تواند موجب افزایش کارآیی، رضایت شغلی افراد و بهره وری شود.

فلسفه بهبود بهره وری در سازمان ها موجب می شود نیروی انسانی بهتر بیندیشد، بیافریند، نوآوری کند و نگرش سیستمی پیدا نماید، تفکری که هدف گیری آن بجای حال و گذشته، خلق آینده است. آموزش برای سازمان نوعی سرمایه گذاری بلند مدت محسوب می شود نه هزینه جاری. سرمایه گذاری و توسعه منابع انسانی یکی از نیازهای اصلی ساختاری جهت رسیدن به توانمندی و کارآیی سازمان جهت تسهیل در رسیدن به مزیت رقابتی و پیشرو بودن در محیط تجاری و خدماتی می باشد. آموزش تنها آموزش های دانشگاهی نیست بلکه آموزش های ضمن خدمت را نیز شامل می شود. مطالعات تجربی فراوان، اثر آموزش بر بهره وری کارکنان را به اثبات رسانیده اند. آموزش و پرورش در کشورها یکی از مهم ترین عوامل توسعه است. بررسیها نشان داده است که آموزش کارکنان منجر به حفظ، تداوم و بقای سازمان شده است. یک بررسی سه ساله در سنگاپور نشان داده است که 17 درصد شرکتهای تجاری و صنعتی این کشور ورشکست شدهاند، در حالی که این نسبت در مورد شرکتهایی که برنامه آموزش کارکنان را انجام دادهاند کمتر از 1 درصد بوده است. همچنین طبق آمار انجمن مدیریت آمریکا، تا سال 2000، هفتاد و پنج درصد همه کارگران کنونی آن کشور نیاز به بازآموزی داشتهاند. کشور سوئد نیز برای پاسخگویی به چنین دگرگونیهایی، سیاست فعال نگهداشتن نیروی انسانی را در پیش گرفته و سالانه 2 تا 3 درصد از تولید ویژه ملی خود را برای بازآموزی صاحبان مشاغل هزینه میکند .[10]

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید