بخشی از مقاله

چکیده

هدف اصلی این پژوهش »رابطه کیفیت خدمات آموزشی با مهارت های کارآفرینی دانش آموزان « بود. روش پژوهش در این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی انتخاب شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان هنرستان فنی و حرفه ای دخترانه بعثت ناحیه 2 شهرستان ساری به تعداد 341 نفر که بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 181 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. گردآوری دادهها با استفاده از پرسشنامه های کیفیت خدمات آموزشی و مهارت های کارآفرینی بود که به ترتیب پایایی آن 0/85 و 0/78 محاسبه شد. تجزیه و تحلیل استنباطی داده ها با توجه به نتایج آزمون کلموگروف-اسمیرنوف مبنی بر نرمال بودن دادهها، از آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد که بین کیفیت خدمات آموزشی با مهارتهای کارآفرینی دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین ابعاد آن - ملموس بودن، اطمینان، پاسخگویی، تضمین و همدلی - با مهارت های کارآفرینی دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد.

کلمات کلیدی: کیفیت خدمات آموزشی، مهارت های کارآفرینی، دانش آموزان

.1 مقدمه

نظام آموزشی هر کشور از نظر نیروی انسانی و مشاغل ایجاد شده در آن بالاترین نسبت را در میان سازمان ها و دستگاه های دولتی دارد. بر این اساس، نظام آموزشی را می توان یکی از پیچیده ترین زیر نظام های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دانست.[1] افزایش رشد تکنولوژی و توسعه صنعتی در جهان امروز منجر به تغییر و تحولات عظیم بویژه در دوران اخیر گردیده است، این امر باعث شده وظیفه نظام آموزشی بسیار مهم و پیچیده و گسترده گردد و لذا توجه دقیقتر و عمیقتر به کیفیت آموزش و پرورش هنرستان از مباحث عمدهای است که نظر دست اندرکاران تعلیم و تربیت را به خود جلب نموده است.[2] خدمات آموزشی بهویژه خدماتی که از طریق مدارس، هنرستانها، دانشگاهها و مؤسسات آموزشعالی ارائه میشوند، نقش اساسی در توسعه یافتگی جوامع دارند. بنابراین توجه به ارتقای کفیت خدمات آموزشی و پژوهشی به طور مستمر، مسئلهای ضروری به نظر می رسد.[3]

کارآفرینی در کشور ما پدیده ینسبتاً جدیدی است که هنوز در سطح ملی به طور سیستماتیک به آن پرداخته نشده است. گسترش فرهنگ کارآفرینی و افزایش تعداد افراد کارآفرین، نیازمند توجه اساسی به امر آموزش، توانمندسازی و ارتقاء مهارت های کسب و کار می باشد.[4] با توجه به نقش حساس دانشآموزان و هنرجویان در تولید و توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، کارآفرینی به عنوان مهمترین عامل در به ظهور رساندن تواناییهای آنان بوده و هر اندازه میزان مشارکت افزایش یابد روند رشد و توسعه تسهیل می گردد. بنابراین جوامعی که خواهان توسعه همه جانبه هستند، باید امکان رشد و شکوفایی استعدادها را برای تمامی اعضای خود، فراهم سازند.[5] در واقع، یکی از چالشهای پیش روی جوامع گوناگون، وجود دانش آموختگان فاقد تواناییهای فردی و مهارتهای لازم برای راه اندازی و یک کسب و کار می باشد. این امر لزوم آماده سازی دانشآموختگان هنرستانی را به وسیله توسعه فرهنگ کارآفرینی در آنان مسلم می سازد.[6] بنابراین، کارآفرینی که طی آن هنرستانها در نقش آموزش دهنده ظاهر می گردند، ثروت آفرین، نوآور و تجدید کننده حیات اقتصادی می باشد.

ضمن آن که وجود هنرستان هایی که کارآفرینی را رونق می بخشند، موجب افزایش سطح تجاری سازی، انتقال فن آوری، افزایش رقابت پذیری و کاهش وابستگی به فناوری وارداتی می گردند.[7]
نگاهی به روند تحولات جاری نظام آموزشی، حاکی از آن است که آموزش و پرورش باید ضمن توجه به بحران افزایش کمی و تنگناهای مالی، به حفظ، بهبود و ارتقای کیفیت بپردازد.[8] در همین راستا آموزش و پرورش به عنوان بزرگترین سازمان متولی تربیت نسل آینده و نیروی انسانی بازار کار کشور با داشتن ویژگیهای نظیر: پوشش تحصیلی وسیع و مناسب، حضور دانش آموزان در مدارس به مدت طولانی جهت آموزش، در اختیار داشتن نسل آینده در شرایط سنی مناسب برای یادگیری اصول و مفاهیم و تربیت نیروی انسانی تا قبل از ورود به بازار کار، نقش حیاتی در کاهش نرخ بیکاری فارغ التحصیلان مقاطع مختلف دارد در واقع آموزش و پرورش با ارائه آموزش های لازم در زمان مناسب علاوه بر انتقال اطلاعات و مفاهیم کارآفرینی به دانش آموزان، زمینه رشد بسیاری از خصوصیات و مهارت های لازم کارآفرینی را در آن ها فراهم می کند.[4]

مطالعات انجام شده در منبع [9] نشان میدهد که بازدیدهای علمی از صنایع و مراکز تولیدی، دعوت مستمر از کارآفرینان موفق در مدرسه، برنامه ریزی جلسات بحث آزاد و اتاق فکر، اعمال روش تدریس بدیعه پردازی، اعمال روش تدریس ایفای نقش، نمایش فیلم های تاریخ توسعه شرکت های موفق، ایجاد کارگاه کارآفرینی، اجرای کارگاه مدیریت استراتژیک، اجرای کارگاه مدیریت ریسک، و ارتقاء فرهنگ کارآفرینی در اذهان عمومی، در افزایش روحیه کارآفرینی در هنرجویان هنرستانهای فنی و حرفهای و کاردانش در سطح معناداری تأثیرگذار بودند. نتایج پژوهش در منبع [10] نشان داد که آموزش های فنی حرفه ای تأثیر مثبت و معنی داری بر توسعه نیروی انسانی و افزایش بهره وری سازمان ها داشته و همچنین این آموزش ها می تواند تأثیرات زیادی بر افزایش توانایی، انگیزش و بازخورد مثبت مهارت آموختگان سازمان فنی و حرفه ای بگذارد. پژوهش انجام شده در منبع [11] نشان میدهد که بین وضع موجود و وضع مطلوب مدارس در زمینه عملکرد مدیریت مدارس، عملکرد معلمان، امکانات و تجهیزات مدارس و فعالیت های تربیتی و فوق برنامه با اطمینان 99 درصد تفاوت معناداری وجود دارد. مطالعات انجام شده در منبع [12] نشان میدهد که در بین هنرجویان کاردانش هنرستان یاد شده، نیت کارآفرینانه بالایی وجود دارد.

مطالعات انجام شده در منبع [13] نشان میدهد که تفاوت معنیداری بین میزان رضایتمندی دانشجویان مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری، و پسران و دختران درباره کیفیت خدمات آموزشی ارایه شده وجود دارد. نتایج پژوهش در منبع [14] نشان داد که برای بهبود وضع کیفیت خدمات آموزشی ارائه شده بهتر است با توجه به عبارات مربوط به هر یک از ابعاد پنج گانه، هنگام تخصیص منابع به این تفاوتها توجه گردد. پژوهش انجام شده در منبع [15] نشان میدهد که مقایسه ابعاد پنج گانه نشان داد که تفاوت کیفیت مشاهده شده بین ابعاد پنج گانه خدمت با یکدیگر معنی دار بود. مطالعات انجام شده در منبع [16] نشان میدهد که سرمایه گذاری و آموزش کارآفرینی باید در آموزش عالی نهادینه شود. این یافتهها نشان میدهد که طرحهای مهم و حساس با توجه به حفظ برنامههای یادگیری پایدار و یک رویکرد مهارت های قابل انتقال نهادینه شده در سراسر برنامه درسی، مورد نیاز فارغ التحصیلان قرن 21 است. در واقع چارچوب خدمات مبتنی بر برنامه ها و طراحی برنامه درسی فراتر از مدرسه در کسب و کار مؤثراست. نتایج پژوهش در منبع [17] نشان داد که سیستم آموزش و پرورش حرفه ای دارای اهمیت بزرگ در شکل گیری پتانسیل کسب و کار دانش آموزان است.

توسعه پتانسیل کسب و کار دانش آموز در طول آموزش منجر به افزایش رقابت در جذب آنان در بازار کار می شود. گرایش به کارآفرینی در دانش آموزان رابطه مثبت با کسب و کار و تمایل به توسعه توانایی های بالقوه آنان دارد. پژوهش انجام شده در منبع [18] نشان داد که برای ارزیابی فرصتها برای توسعه تواناییها و ظرفیتهای کارآفرینی در میان دانش آموزان، یک بررسی و تجزیه و تحلیل طیف گسترده ای از برنامه های درسی، مواد آموزشی، تدریس و نتایج عملکرد تحصیلی فارغ التحصیلان مؤثرند. مطالعات انجام شده در منبع [19] نشان می دهد که همهی عوامل اجرایی آموزش و پرورش باید با مدارس همکاری کنند و برای موفقیت در ارائه خدمات آموزشی بر اساس مدل سروکوال بعد پاسخگویی و همدلی و همچنین تضمین و اعتماد را تقویت کنند. نتایج پژوهش در منبع [20] نشان داد که مدارس قوی که همه ابعاد مدل سروکوال را در دستور کار خود قرار داده اند موفق تر و خانواده های دانش آموزان راضیترند. ارائه کیفیت در این مدارس باعث بهبود پیشرفت تحصیلی دانش آموزان می شود. با توجه به نقش مهم نظام آموزشی در تربیت نیروی انسانی متخصص و مورد نیاز جامعه که بتواند حرکت جامعه را به سوی توسعه همگانی تسریع بخشد، اهمیت جنبه کیفی آموزش بیش از پیش نمایان میشود. سنجش کیفیت خدمات، پیش شرط اساسی بهبود کیفیت است. زیرا تا نیازهای کیفی مشخص نشود، خدمات اصلاح نمی شود. چه بسیار دانش آموزان خلاق و توانمندی که در مدارسصرفاً به خاطر این که نمی توانند دروس را خوب حفظ کنند و همچون ماشین های سخنگو باز گویند مورد تحقیر و سرزنش دبیران قرار می گیرند و در آنان این باور ایجاد می شود که از آنان هیچ کاری بر نمی آید و ایده ها و تفکرات آنان به

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید