بخشی از مقاله

چکیده

این تحقیق، بهدنبال آن بوده است تا به روش مطالعه موردی دو پروژه اجراشده در یکی از نهادهای دفاعی، چالشهای اجرای پروژههای آینده نگری و آیندهپژوهی را استخراج کند. برای این کار، از طریق مشاهده و مصاحبه عمیق با اعضای تیم مجری، نمایندگان دو سازمان در پروژه ها، و همچنین کارشناسانی که در کارگروه های تخصصی حضور داشتند، اطلاعات مورد نیاز گردآوری شده است. یافتههای تحقیق نشان دادهاند که این دو پروژه در مرحله تعریف و قلمروبندی با مشکل جدی مواجه بودهاند و بسیاری از چالشهای ایجاد شده نظیر افزایش زمان اجرا ناشی از این امر بوده است.

عدم آشنایی نمایندگان سازمان با آیندهپژوهی، شفافنبودن خواستهها و انتظارتشان از پروژهی آیندهپژوهی، ابهام سازمان در حوزههایی که بایستی مورد مطالعه قرار گیرند، عدم درک صحیح از مفهوم " بلندمدت"، وابستگی مسیر - اسیر گذشته بودن - و آن را خواب و رویا تصورکردن، به دنبال نتایج قطعی گشتن توسط تصمیمگیران، دسترسی به منابع اطلاعاتی موثق و دقیق، وجود این ذهنیت در برخی از اعضای سازمانها که خروجیهای پروژههای آیندهپژوهی دردی از دردهای سازمان را رفع نمیکند، از جمله چالش های قابل مشاهده در این دو پروژه بود. اما آنچه که از همه مشهودتر بود و میتوان بهعنوان بزرگترین چالش از آن یاد کرد، فقدان افراد تحلیلگر در چنین پروژههایی است که باعث میشود نتایج قابل اتکایی حاصل نشود.

واژههای کلیدی: آینده پژوهی، آینده نگاری، مطالعه موردی.

-1 مقدمه

با ظهور آیندهنگری به عنوان یک ابزار سیاستگذاری و استفاده از آن در سطح کلان ملی، این ابزار مورد توجه بیشتری از کشورها و سازمانها قرار گرفت و در سطح وسیعی بکار گرفته شد. اما در این میان نکتهای قابل توجه آشکار شد، و آن اینکه یک نسخهی عمومی و جهانی برای اجرای آیندهنگری وجود نداشته، و هر کشور یا سازمانی بر اساس مجموعهای از علل و اهداف تصمیم به برنامهریزی خاص خود برای اجرای آیندهنگری مینماید.[1] راهاندازی برنامه های آیندهنگری نیازمند برنامهریزی و تصمیمگیریهای دقیق و صحیح بوده و نکتهای که نباید فراموش کرد آن است که اجرای آنها، تا اندازه ای به شرایط بومی بستگی دارد.

از آنجا که پروژههای آیندهنگری یک فعالیت جمعی و مشارکتی است، اجرای آنها تحت تاثیر شرایط و ویژگیهای موجود حاکم بر نهادها و سازمانها قرار می گیرند.به همین دلیل، اجرای چنین پروژههایی با مسائل و چالش های مخصوص به خود رو به رو است. از نظر خزایی مواردی مانند از خودبیگانگی فرهنگی، کمبود منابع مالی، فقدان مهارت کار گروهی، حاکمیت برنامهریزی کوتاه مدت، حاکمیت اغراض سیاسی، کمبود نیروی ماهر در حوزه آینده پژوهی، گذشتهگرایی، فقر منابع معتبر، نوع نگرش مدیران ارشد، نیروی انسانی لازم برای انجام کار و امثال آن از جمله عوامل مهم تاثیرگذار بر اینگونه فعالیتها میباشد.[2]

بنابراین، لحاظ کردن تجربیات به دستآمده از پروژههای آینده پژوهی اجراشده در کشور میتواند به درک بهتر این چالش ها و بهبود اجرای اینگونه فعالیتها کمک شایانی نماید؛ و عدم توجه به آنها عاملی خواهد بود برای به انحراف کشیدهشدن این فعالیتها و نگرفتن نتایج مناسب از آنها . این تحقیق، بهدنبال آن است که به روش مطالعه موردی دو پروژه اجراشده در یکی از نهادهای دفاعی - یکی در سطح نهاد و دیگری در سطح سازمانی وابسته به این نهاد- چالش های اجرای پروژههای آیندهنگری و آیندهپژوهی در داخل کشور استخراج گردد. لذا مساله این تحقیق آن است که انجام پروژه های آیندهپژوهی در داخل کشور با چه چالشهای احتمالی میتوانند رو به رو گردند. 

-2 مبانی نظری
گاویگن1 برای پروژههای آینده نگری ملی، یازده بعد مختلف را پیشنهاد می کند که باید در انجام آیندهنگریهای ملی در نظر گرفته شوند. این ابعاد عبارتند از - 1 - :[4][3] متولی2 پروژهی آیندهنگری، - 2 - حامی مالی، - 3 - اهداف پروژه که میتواند اطلاعرسانی به فرآیند سیاستگذاری، ایجاد چشمانداز/ القاء یک فرهنگ آینده اندیش، تعیین جایگاه راهبردی در آینده، شناسایی اولویتها، بهبود و ایجاد شبکههای جدید، - 4 - تعیین قلمروی3 پروژه از جنبههای جهتگیری فناورانه، جهتگیری مساله، افق زمانی و گسترهی مشارکت، - 5 - عناصر تحقیق و روشها4 که باید از جنبههای مرزبندی مطالعه، شناسایی مشارکتکنندگان، افزایش آگاهی، محکزنی، تدوین گزارههای دلفی و سناریو، مشاوره، اولویتگذاری و اشاعه مورد بررسی قرار بگیرد، - 6 - ارزیابی و پایش5 پروژه که باید عواملی همچون کمیتههای راهبری و برنامهی زمانی گزارشدهی را در نظر گیرد، - - 7 منابع6 پروژه، - 8 - سطح برنامه7 - ملی، بینالمللی، منطقهای - ، - - 9 مداخله یا استفاده از نتایج8 که طی آن باید تصمیماتی در خصوص تجویز مستقیم یا غیرمستقیم سیاستها، وارد کردن دادهها به فرآیند تدوین راهبرد اتخاذ گردد، - 10 - نتایج مورد انتظار9، و - 11 - تکرار.10کینان11 و مایلز 12 به فرآیند تعیین قلمرو13 در ابتدای یک پروژهی آیندهنگری و ضرورت انجام آن اشاره کردهاند و ابعادی که باید در این فرآیند در نظر گرفتهشده و تعیین شوند را به دو دستهی کلی تقسیم نمودهاند:[6][5]

·ابعاد محدودکننده:14 که معمولاً - و نه همیشه - از پیش تعیین شدهاند و تا حدود زیادی قابل بحث و مذاکره نمیباشند. این ابعاد در شکل 1 در سمت چپ قرار دارند و عبارتند از: نقطه شروع، نتایج مورد انتظار، مخاطبان، محیط سیاستگذاری و فرهنگ اجتماعی- اقتصادی و منابع.

· ابعاد تنظیمشونده:15 در این دسته فضای بیشتری برای تغییر ابعاد وجود دارد و بهصورت دسته قبلی از پیش تعیینشده نمی باشند و میتوان آنها را متناسب با نظر مشارکتکنندگان در پروژه انتخاب نمود. این ابعاد که درشکل 1 در سمت راست قرار دارند عبارتند از: روشها، خروجیهای رسمی، سازمان و مدیریت پروژه، موضوعات یا بخشهای تحت پوشش، افق زمانی، مداخله سیاستی و نوع مشارکت.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید