بخشی از مقاله

چکیده

شهرها در گذشته نمود ارزشهای معماری و شهرسازی بومی بودهاند و میتوانستهاند هویت خود را درجنبههای مختلف کالبدی، عملکردی و... به خوبی تجلی دهند. بنابراین آنچه که در شهرهای گذشته به نمایش درمیآمد ، منظر ی بود که از فرهنگ همان سرزمین الهام گرفته و حاصل کنش و واکنش معقول و منطقی بین انسان و محیط زیستش بود. به تدریج با ترویج افکار مدرنیته، نقش عوامل هویتبخش ویژه هر سرزمین کمرنگتر از قبل شد و در بسیاری از موارد ازبین رفت. ازاین زمان به بعد برعکس گذشته، آنچه که در شهرها به نمایش گذاشتهشد، تحت تأثیر فرهنگی بیگانه و غیرخودی، از اصول هویتی خود فاصله گرفت. نتیجه این مدرنیزه شدن، حتی بافتهای تاریخی را هم تحت تأثیر قرار داد. امروزه این مطلب به خوبی روشن شدهاست که بافتهای تاریخی هر شهر واجد ارزشهای هویتی، زیبا شناختی و در یک کلام، منظر فرهنگی ویژه ای هستند که میباید بعنوان میراثی ارزشمند از گذشتگان، موردحفاظت و حمایت قرار گیرند که درصورت نایل شدن به این امر، پویایی صنعت گردشگری شهرها یکی از نتایج آن خواهد بود.

پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی، در واقع تلاشی است در جهت برشمردن ویژگیهایی از بافتهای تاریخی که میتوانند بر منظر فرهنگی و گردشگری آن موثر باشند، که بطورخاص بر روی بافت تاریخی شهر گرگان صورت گرفتهاست. نتایج این پژوهش نشان میدهد که علیرغم وجود مناظر فرهنگی و هویتی بارزی که در این مجموعه وجود دارد، این بافت از جهات مختلف در معرض تهدید جدی قرار گرفتهاست. در این نوشتار سعی بر آن بوده است تا ضمن ارزیابی دقیق وضع موجود و شناخت مشکلات فضای مذکور از نقطه نظر کالبدی، عملکردی و... و نیز عناصر تأثیرگذار بر کیفیت فضایی بافتهای تاریخی و با تاکید برارتقای صنعت گردشگری در این مجموعه، به ارائه راهکارهای عملی در جهت احیای منظر فرهنگی بافت تاریخی گرگان پرداخته شود.

واژه های کلیدی

منظر، منظر فرهنگی، فرهنگ منظری، گردشگری، بافت تاریخی گرگان.

مقدمه

بافت تاریخی شهرها بعنوان میراثی که از گذشته برجای مانده و غباری از زمان را با خود به همراه دارند، درواقع نمایانگر هویت و فرهنگ یک جامعه هستند که در عین داشتن ارزشهای زیباشناختی، هویتی و... به عنوان مکانهایی با پتانسیل فراوان به لحاظ جذب گردشگر نیز میتوانند مطرح باشند. این امر زمانی تحققپذیر میشود که بافت تاریخی توانسته باشد درعین حفظ کاراکتر و شخصیت، خود را با نیازهای امروزی تطابق دهد. امروزه بافتهای تاریخی در اغلب شهرها با بیمهریهایی از سوی شهروندان و مدیران شهری روبرو هستند. در بسیاری از موارد بدلیل ناکارآمدی این فضاها به لحاظ کالبدی و یا عملکردی، مداخلات نامناسبی در آنها شکل گرفته است. غافل از اینکه همین فضاها با ان دکی توجه و باززندهسازی مجدد، قادر خواهند بود علاوه برنمایاندن فرهنگ یک منطقه خاص به گردشگران و توریستها، هم پیوندی بیشتر شهروندان و افزایش حس تعلق آنان به این فضاها را نیز بهمراه داشته باشندو ضمناً در اقتصاد یک شهر و حتی کشور نیزموثر واقع گردند. با توجه به اینکه یک بافت تاریخی، منظر فرهنگی ویژه خودش را داراست که در طی زمان؛

هماهنگ با عقاید و ارزشهای مردم یک منطقه شکل گرفته است، قاعدتاً اصول منحصر بفردی برای خودش دارد که لازم است این اصول در امر باززندهسازی و احیای بافت مدنظر قرار گیرد. در این رابطه پژوهشهایی نیز صورت گرفته است.از آن جمله میتوان به پژوهش بمانیان، انصاری، الماسی فر - - 1389 اشاره نمود که در آن به باززندهسازی منظر فرهنگی تخت سلیمان با رویکرد حفاظت از میراث جهانی ایکوموس پرداخته شدهاست و به دنبال دستیابی به روندی قانونمند در احیا و باززندهسازی مناظرفرهنگی با تأکید برهویت تاریخی و طبیعی سایت میباشد. [1] همچنین مطالعه دانشپژوه، تاجبخش و محمدی - 2013 - به دنبال یک تحلیل مفهومی از میراث فرهنگی و چگونگی ارتباطش با مفاهیم منظر، میراث و هویت است. این تحقیق این موضوع را مورد بحث قرار میدهد که یک منظر فرهنگی چگونه میتواند ارزیابی شود و با برنامهریزی فضایی و فیریکی یکپارچه گردد.

تمرکز مطالعه آنها بطور خاص بر روی روستای ابیانه به عنوان یکی از مناظر فرهنگی جذاب و دیدنی در ایران میباشد. در این مطالعه به فاکتورهای تاثیرگذار در شکلگیری منظر فرهنگی این روستا پرداخته شده است.[2] درپژوهش ریاحیمقدم - - 1391 چشمانداز فرهنگی و تاریخی روستای سریزد بطور ویژه مدنظر بودهاست و در آن به روند شکلگیری توسعههای تاریخی، ریختشناسی بافت روستا، اهمی ت منابع آبی، محیط طبیعی و ویژگیهای اقتصادی و اجتماعی آن، ارزشهای معماری، فرهنگی، سنتهای بومی و شیوه زندگی پرداخته شده و در انتها سیاستها و اصول مداخله برای آن ذکر شدهاست.[3] در نمونههای ذکر شده، مطالعات در زمینه منظر فرهنگی به محیطهای غیرشهری اختصاص یافتهاست.

در حالیکه بافتهای تاریخی شهرها، فضاهایی هستند که ویژگیهای شهری بودن در آن غالب است و به تبع آن نسبت به یک اثر باستانی و یا بافتهای روستایی از برخی ویژگیها فاصله گرفته و ویژگیهای دیگری در آن بارز شده است. بطور مثال در روستاهای تاریخی عناصر طبیعی چون رودخانه، کوه و... میتوانند بعنوان عوامل موثر بر منظر فرهنگی محسوب شوند، اما در بافت تاریخی شهرهامعمولاً، نقش عوامل طبیعی کمرنگتر شده و بیشتر عوامل انسان ساخت چون معماری ویژه بناها سازنده منظر فرهنگی میباشند. در این پژوهش سعی برآن است که بافت تاریخی شهری به لحاظ منظر فرهنگی مورد بررسی قرار گیرد.

مفاهیم منظر: منظر، قطعهای از زمین است که میتواند در نگاه اول دیده

شود.[4] به اعتقاد ترنر با توجه به تاریخ علم صرف ونحو، معقولانه است که واژه چشمانداز ]منظر[ به معنای "دید خاصی از جهان" به کار برده شود. وی از جنبه کالبدی، چشم انداز را موقعیت جغرافیایی اشخاص و از جنبه روانشناسی، چشم انداز را ساختارهای ذهنی، که از طریق آنها اطلاعات حسی تفسیر میشود، تعریف میکند. [5] منظر فرهنگی: درزمینه میراث جهانی، مفهوم منظر فرهنگی به عنوان یک موضوع جدید شناخته شده است و مناظر، با ارزشهای نمادین را با مناظر شکلیافته توسط فعالی تهای بشری پیوند میدهد. در واقع به محض اینکه یک سرزمین به عنوان یک منظر مطرح میشود، ارزشهای فرهنگی را با خود بههمراه میآورد که این ارزشها لزوماً هم برجسته و جهانی نیستند. این مناظر درجایی که تعامل انسان با محیط زیست اطرافش بوجود آید، به عنوان ارزشهای برجسته جهانی در نظر گرفته میشوند که مناظر فرهنگی میراث جهانی محسوب میگردند.[6]

به اعتقاد ملنیک، منظر فرهنگی نواحیای را دربرمیگیردکه مشخصاً نماینده الگوهای سکونت یا استفاده از منظر، سیر تکامل ارزشهای فرهنگی و هنجارها و طرز برخورد با زمین طی سالیان دراز و متمادی است[7] بعبارتی منظر فرهنگی جایی است که استفاده اززمین منعکس کننده ترکیبی از فرصت های زیست محیطی - مانند شیب ،آبوهوا ،حاصلخیزی خاک - و تلاش انسانی است. [8] هویت هرفضا درواقع از تعامل طبیعت و اجزای فرهنگی منظر در طول زمان ایجاد میشود. جکسون - 1984 - معتقد است که این مفهوم نه فقط مکانهای خاص و منحصر بفرد، بلکه مکانهای روزمره مانند جاهایی که افراد زندگی و کار میکنند و یا به آن سفر میکنند، را نیز شامل میشود.[ 4]منظر فرهنگی از طریق نظم فضایی، زمان، معنا، ارتباط، فعالیت، تعامل، قلمرو، نشانه، دگرگونی، کنترل نظاممند بر مبنای مفهوم ایدهآلی و آرمانگرایانه بیان میشود.[2] به اعتقاد سوسر - 1963 - 1 منظر فرهنگی در اصل، نتیجه و اسلوبی برگرفته از منظر طبیعی توسط اجتماع فرهنگی میباشد، به تعبیری دیگر، فرهنگ بعنوان نماینده، محیط طبیعی در نقش واسطه و منظر فرهنگی نتیجه تعامل این دو است. تحت تأثیر فرهنگ اعمال شده که در گذر زمان تغییر نموده، منظر دستخوش توسعه است، مراحل را پشت سر میگذارد و احتمالاً به سرانجام چرخه توسعه میرسد.[1]

انواع منظر فرهنگی
کارگروه میراث جهانی در سال 1992 دستهبندی سهگانه منظرهای فرهنگی میراث جهانی را به شرح زیر به تصویب رساند: دسته اول: ایندسته شامل مناظر مشخصاً تعریف شده هستند که با قصد قبلی، به دست بشر ساخته شدهاند. این دسته شامل مناظرمصنوعی هستند که عوامل زیباییشناختی را با خود به همراه دارند. دسته دوم: این دسته را مناظر بصورت ارگانیک تکامل یافته تشکیل میدهد. این نوع منظر از الزامات گوناگون اجتماعی، اقتصادی، اداری و یا مذهبی ایجاد شده و شکل کنونیاش، در ارتباط با محیط و در پاسخگویی به آن تکامل یافتهاست. این گونه از منظر ها فرآیند تکاملیشان را در شکل و ویژگیهای ترکیبدهندهشان منعکس میکنندکه شامل 2 گروه میشوند:

الف - منظر باقیمانده از گذشته: منظری که در آن فرآیند تکاملی در گذشته به طور ناگهانی به پایان رسیدهاست. اما ویژگیهای تمایز دهندهای را در شکل مادیاش میتوان جستجو کرد.

ب - منظر تداومدار: با حفظ نقش اجتماعی خود در زمان معاصر؛ ارتباط تنگاتنگی با روش سنتی زیست دارد. درعین حال فرآیند تکامل درآن جاری است و شواهد مادی برجستهای را ازتکامل خود در طول زمان به همراه دارد.

دسته سوم: این دسته مربوط به مناظر فرهنگی تداعیگر هستند که در فهرست میراث جهانی با برتریهای قوی مذهبی، هنری ویا فرهنگی عنصری طبیعی و نه با شواهد فرهنگی مادی نه چندان برجسته، قابل توجیه هستند. [7] آنها ممکن است بزرگ یا کوچک، نواحی به هم پیوسته یا ناپیوسته، مسیرهای سفر یا دیگر مناظرخطی باشند. همچنین ممکن است بصورت یک وجود فیزیکی و یا تصویر ذهنی تعبیه شده در سنت و عادات فرهنگی مردم باشند. این منظر فرهنگی میتواند شامل جنبههای نامحسوسی چون آکوستیک، بویایی و... نیز باشد. [2] با توجه به معرفی انواع منظر فرهنگی که دربالا بدان اشاره شد، بافت های تاریخی شهرها، بعنوان میراثی از گذشته که در اغلب موارد نیز از برهمکنش پایدار فعالیتهای انسانی در محیط زیست بوجود آمدهاند، میتوانند بعنوان مناظر فرهنگی مطرح باشند. بطور مثال در بافتهای تاریخی با توجه به نوع اقلیم، ساختار شهر و محلات و حتی خانهها از تیپولوژی خاصی پیروی میکردهاست که درعین ایجاد پایداری بیشتر به لحاظ زیست محیطی، منظر فرهنگی ویژه و خاصی مختص همان اقلیم نیز بوجود آورده است.

فرهنگ منظری: این واژه هم در مقابل و هم درکنار واژه منظر فرهنگی قرار می گیرد. زمانی که فرهنگی تازه و بی ارتباط با گذشته جایگزین فرهنگ قبلی یک سرزمین میشود، بعد از گذشت زمان خود را در منظری به نمایش میگذارد که با منظر اصلی و پایه آنجا تفاوت دارد. و در برخی موارد با آن به مقابله نیز برمیخیزد. نمونه این مطلب را در بسیاری از ساختوسازهای بیهویت و جدید بافتهای تاریخی شهرها ویا بیتوجهی به این بافت و تشدید فرسودگی آنها شاهد هستیم. فرهنگ منظری در این تعبیر در مقابل واژه منظر فرهنگی قرار میگیرد. اما زمانی که فرهنگی جدی د در ادامه فرهنگ قبلی و در عین حال متناسب با ویژگی های زمان حال زمینه ساز منظر یک سرزمین میشود، فرهنگ منظری در کنار منظر فرهنگی و در ارتباط دوسویه با آن قرار میگیرد. در این تحقیق جنبه منفی آن که در چالش با منظر فرهنگی قرار گرفته است، مد نظر میباشد.

گردشگری: به اعتقاد کایا گردشگری را میتوان سفر نمودن برای لذت بردن تعریف کرد. بنابراین گردشگری حاصل تعامل تفریح و سفر میباشد.[4] گردشگری به سه نوع فرهنگی، طبیعتگرا و ماجراجویانه تقسیم می گردد که به طور مختصر از آن به عنوان گردشگریACEیاد می شود.[9] نمودار این سه طبقه بندی درشکل شماره 2 نشان داده شده است. از میان انواع گردشگری که در بالا معرفی شد، گردشگری فرهنگی در ارتباط بیشتری با بافتهای تاریخی میباشد. گردشگری فرهنگی بعنوان حرکت افراد به سوی جاذبههای فرهنگی در شهرها و کشورهایی به غیر از مکان اقامت نرمال خودشان به قصد گردآوری اطلاعات و تجربیات جدید برای ارضاء نیازهای فرهنگی صورت میگیرد.

حرکت افراد و کاربران در این نوع گردشگری به سوی جاذبههای فرهنگی خاص از جمله نواحی میراث فرهنگی، نمایشگاههای فرهنگی و هنری، تئاتر و هنر که در محدوده ای خارج از محدودهی نرمال اقامت خود صورت میگیرد می باشد. از طرفی گردشگری فرهنگی بخش مهمی از تقاضای جهانی گردشگری را تشکیل میدهد، طبق آمار سازمان جهانی گردشگری37 درصد گردشگری بینالمللی با انگیزه فرهنگی انجام میشود و این تقاضا در حال افزایش است[9]. پدیده گردشگری مانند هر پدیده دیگر از عواملی تأثیر پذیرفته و برعواملی تأثیر میگذارد. بعبارتی دیگر گردشگری در هر مکان نتایجی را برای آن مکان به دنبال دارد و در عین حال آن مکان خاص نیز بر گردشگر تأثیرگذار خواهد بود. از جمله تأثیراتی که گردشگری بر یک مکان خواهد داشت، می توان به موارد زیر اشاره نمود:

·    اختلاط مردم محلی با گردشگران و اثرات آن بر روی استقلال

 وابستگی آنها

·    تغییرات احتمالی بر روی نحوه تعامل مردم محلی با یکدیگر
·    اثرات بر روی سازمان های اجتماعی
·    مهاجرت های ماندگار به مناطق گردشگری و یا از آنها
·    تاثیر برروی ریتم زندگی اجتماعی
·    تاثیر بر روی تقسیم کار
·    تاثیر بروی لایه بندی های اجتماعی و تحرکات اجتماعی
·    ایجاد گره های اجتماعی
·    تاثیر در هنر و آداب و رسوم فرهنگی مردم محلی، و
·    تاثیر ازدحام بیش از حد. [4]

ازجمله تأثیراتی که یک مکان میتواند بر جذب گردشگر و به تبع آن ارتقای صنعت گردشگری داشته باشد، ویژگیهای زیباییشناختی خاص آن مکان میباشد . کریلوا2 و همکارانش - 2014 - شاخصهایی را در این زمینه مطرح نمودهاند. این شاخصها عبارتند از: -1 زمان - تاریخی - مدرن، قدیمی- جدید - ، -2وضعیت - تمیزی - کثیفی، نگهداری شده -رها شده - ،-3صدا - آرام-پرهیجان، انسانی، طبیعی - ، -4تعادل، -5تنوع، 6 -بدیع بودن، 7 -شکل و فرم - سادگی، پیچیدگی و... - ، -8منحصر بفرد بودن، -9مقیاس - محصوریت، حضور مردم، ظرافت-شکوه و... - [10]

منظر فرهنگی و فرهنگ منظری بافتهای تاریخی در یک بافت تاریخی عوامل متعددی میتوانند به عنوان سازندهی منظر فرهنگی در نظر گرفته شوند. این عوامل میتوانند ابعاد مختلف کالبدی، عملکردی و... را شامل گردند. بافتهای تاریخی در سراسر جهان، معمولاً از اصولی تبعیت میکنند که بطور شاخص آنها را از

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید