بخشی از مقاله
چکیده
همگرایی دو مفهوم مدیریت اکوسیستم و جنگلداری پایدار، که بدنبال هفتمین کنفرانس از کشورهای عضو کنوانسیون تنوع زیستی در سال 2004 بوده، سبب شد که بین برنامههای ملی جنگل و حفظ تنوع زیستی ارتباط برقرار شود.پویایی تنوع از یک سو و اثرات متفاوتی که دخالتهای مدیریتی بر تنوع دارد از سوی دیگر، ضرورت پایش تنوع گونهای درختان را آشکار میسازد. در این مقاله جایگاه تنوع گونهای درختان در مدیریت جنگلهای شمال کشور در سه مقطع زمانی گذشته، حال و آینده تشریح و چالشهای فرا روی پایش تنوع گونهای درختان تبیین میشود.
واژههای کلیدی: مدیریت پایداری جنگل، تنوع گونهای درختان، مدیریت اکوسیستم.
مقدمه
از دیدگاه بومشناختی، جنگلداری پایدار عبارت است از »مدیریت تداوم یکپارچگی اکوسیستم از نظر حفظ ساختار جنگل، ترکیب گونهای و نرخ فرآیندها و کارکردهای بومشناختی در شرایط رژیمهای طبیعی آشفتگی تا زمانیکه ارائه ارزشهای چوبی و غیرچوبی ادامه یابد. در این مفهوم پویا حفظ تنوع زیستی، بخشی از یک هدف کلیتر - طیف متنوعی از کارکردهای اقتصادی، اجتماعی و محیطی - به شمار میرود . همگرایی دو مفهوم مدیریت اکوسیستم و جنگلداری پایدار، که بدنبال هفتمین کنفرانس از کشور های عضو کنوانسیون تنوع زیستی در سال 2004 بوده، سبب شد که بین برنامه های ملی جنگل و حفظ تنوع زیستی ارتباط برقرار شود.
تنوع گونهای رایجترین جنبه تنوع زیستی است که بهدلیل آسان بودن اجرا، سریعتر از دیگر عناصر اصلی تنوعزیستی - تنوع ژنتیکی و تنوع اکوسیستمی - ، به پروژههای بومشناختی راه یافت . محققان زیادی بر این نکته تأکید داشتهاند که نیازهای یک گونه باید بهعنوان مبنایی برای تعیین الزامات حفاظتی مناطق در نظر گرفته شود .از آنجائی که درختان به دلیل دارا بودن نقش زیستگاهی برای بسیاری از موجودات زنده، به عنوان گونهی شاخص در مباحث تنوع زیستی مطرح هستند، حفظ تنوع گونهای درختان بسیار حائز اهمیت است.
درحال حاضر حفظ تنوع گونهای - سطح میانی تنوع زیستی - بهعنوان یکی از شاخصهای پایداری اکوسیستمهای جنگلی کشور در نظر گرفته شده است به طورکلی، تنوع گونههای درختی میتواند باعث افزایش خدمات و کارکردهای مختلف اکوسیستم جنگل شود و جنگلهایی که تنوع گونهای بالاتری دارند، تولید و بهرهوری بیشتری خواهند داشت. به عنوان مثال، اثرات مثبت تنوع درختی روی ویژگیهای خاک، در ارتباط با تجزیه و چرخه مواد غذایی، برگشت بیشتر ماده آلی را در تودههایی با غنای گونهای بالاتر نشان میدهد. همچنین این تودهها، در مقابل عوامل بیماریزا، حساسیت کمتری از خود نشان میدهند .
با توجه به تهدیدهای جدی ناشی از افزایش جمعیت و توسعه مستمر فعالیتهای انسانی در پروژههای مختلف اقتصادی، کشاورزی و صنعتی و اثرات روند تخریبی آن، تعداد زیادی از طرحهای ملی، منطقهای و بینالمللی توسعه یافتهاند که در هر یک از آنها، مجموعهای از شاخصها و معیارها ارائه شدهاست .در این راستا، ارزیابی تنوع گونهای بهعنوان بخشی از مدیریت پایدار جنگل، توسط بسیاری از سازمانها پذیرفتهشدهاست. در این نوع مدیریت، اطمینان از حفظ و نگهداری تنوع گونهای درختان در اکوسیستمهای جنگلی، ضروری است، از این رو، مدیران جنگل نیاز به اطلاعاتی راجع به اثرات اقدامات مدیریتی بر تنوع زیستی جنگل دارند.
مطالعه حاضر با هدف تبیین چالشهای اجرای برنامه پایش تنوع گونهای درختان، جایگاه این شاخص را در مدیریت گذشته، حال و آینده بررسی و تحلیل میکند.دینامیک تنوع گونهای درختان از دیدگاه اکولوژی جنگل، تنوع گونهای درختان، حاصل تعامل پیچیده فرآیندهای اکولوژیک و بیولوژیک میباشد و ویژگیهای آن با زمان و مکان تغییر میکند. این تغییرپذیری به سبب پویایی اکوسیستمهای جنگلی رخ میدهد. از جمله مکانیسمهای موثر بر تنوع گونهای میتوان به رژیمهای طبیعی آشفتگی، پراکنش یا مهاجرت، تولیدمثل، احیاء و بازسازی یا توالی و جانشینی، دینامیک تغذیهای، فرآیندهای اکوسیستم - روابط متقابل بین مواد مغذی، آب، انرژی که به گونه اجازه رشد و تولید مثل میدهد - و انقراض محلی اشاره کرد که به طور مستقیم یا با واسطه تحت تأثیر فعالیتهای انسانی هستند.
دخالتهای مدیریتی با هدف پرورش تودههای جنگلی نیز به طور معنیداری بر تغییرات تنوع گونهای درختان تأثیرگذار هستند بر این اساس، آگاهی از مکانیسمهایی که باعث همزیستی گونههای مختلف و تغییر تنوع گونهای در یک جامعه میشوند، میتواند در توسعه تکنیکهای حفاظتی مدیریت جنگل اثربخش باشد ، دو وضعیت اصلی را برای همزیستی گونهها پیشنهاد کردند. شرایط تعادلی که ناشی از تفکیک آشیان اکولوژیک و یا توازن بین گونههاست و شرایط غیرتعادلی که به صورت تصادفی بوجود میآید. پس از آن تأکید کردند که ترکیب هر جامعه درختی ناشی از هر دو شرایط است و سهم نسبی آنها در میان جوامع مختلف، متفاوت است.
در طول دو قرن گذشته از مهمترین عواملی که باعث تغییر تنوع گونهای درختان شده و اثرات منفی برآن داشتهاند، عبارتند از: کاهش سطح جنگلهای قدیمی یا اولیه، کاهش پیچیدگی ساختاری جنگلها،از بین رفتن یکپارچگی جنگلها و تکه تکه شدن آن،اختلال در رژیمهای طبیعی و تکاملی شرایط رویشگاه، - 5 افزایش جادهسازی در جنگلها نوع و شدت مداخلات انسانی، اثرات متفاوتی بر تغییرات تنوع دارد. مقایسه دینامیک تنوع گونهای بین جنگلهای مدیریت شده و مدیریت نشده در شرایط برابر، اجازه ارزیابی بهبود یافته اثرات مدیریت جنگل روی تنوع را خواهد داد.
مفهوم و اهداف پایش تنوع
پایش عبارت است از ارزیابی دورهای که میزان انطباق با استاندارد از پیش تعیینشده، یا درجهی انحراف از حالت مطلوب مورد انتظار را مشخص میکند. پایش در حقیقت یک فرآیند بوده و پایان کار محسوب نمیشود. با اجرای برنامهی پایش، وضعیت تنوع، در سطح یا سطوح اکولوژیک تعیین میشود تا تغییرات آن از نظر مکانی و زمانی ارزیابی شود. پایش، در واقع یک بازخورد حیاتی ارتباط بین محیط و فعالیتهای انسانی است .
در اصل هدف از پایش تنوع، ایجاد یک ارتباط و هماهنگی بنیادین بین اهداف نهایی مدیریت و فرآیند مدیریتی درحال انجام است . پایش یک ابزار ارزیابی برای آگاهی از وضعیت تنوع زیستی در سیستم مدیریت شده - در هر جایی که یک استراتژی حفاظتی ممکن است اعمال شود - است و میتواند یک ارزیابی عملکرد برای مدیریت باشد و آن را با استانداردهای از پیش تعیین شده منطبق نماید. از طرف دیگر، ابزار مناسبی برای مقایسه اثربخشی اقدامات مدیریتی جایگزین نیز می تواند باشد .
ارزیابی میزان اثربخشی سیاستها و قوانین مربوطه، ممیزی و تنظیم، کشف و شناسایی تغییرات اولیه برای اعلام هشدار را از اهداف مهم اجرای برنامه پایش برشمرد. نیز در این زمینه عنوان کرد که اجرای برنامه پایش تنوع، به منظور شناسایی راههایی برای توسعه شیوه مدیریتی از طریق ثبت تغییرات اجزای تنوع زیستی در طول زمان و بدست آوردن اطلاعات درخصوص اینکه چگونه فعالیتهای مختلف انسان روی تنوع زیستی اثر میگذارد، صورت می گیرد.
ثبت تغییرات مزایای زیادی دارد، بطوری که هم میتواند در قالب یک مکانیسم تنظیمی باشد و هم باعث افزایش آگاهیهای عمومی و سیاسی شود. برنامهی پایش، که بخشی از اقدامات انجام شده برای جلوگیری از کاهش تنوع گونهای است ، میتواند منجر به درک کاملی از اثرات دخالتهای مدیریتی بر تنوع گونهای جنگل شده و استفاده مسئولانه از جنگل را تضمین نماید. برای اینکه برنامهی پایش سهم معناداری به منظور بهبود عملیات مدیریتی داشته باشد، لازم است تا سه معیار زیر رعایت شود. هدفمند باشد با توجه به اهداف و مقاصد شفاف اثربخش باشد با توجه به قابلیت برنامهای که براساس اهداف بیان میشوند واقعبینانه و تحققگرا باشد.
پایش تنوع گونهای درختان در مدیریت جنگلهای شمال کشور پس از حضور ایران در مجامع جهانی و پذیرفتن تعهدات بین المللی برای حفظ جنگل ها، در دهه 80، یافتههای پژوهشی مرتبط با توسعه پایدار، وارد برنامهریزیهای اجرایی کشور شد و متعاقب آن برنامه جامع صیانت از جنگلهای شمال به تصویب هیأت وزیران رسید و سازمان جنگلها مکلف شد، هرگونه خط و مشی و سیاست های اجرایی را در چارچوب معیارها و شاخصهای تبیین شده در نشست خاورمیانه - هفت معیار و 64 شاخص - تدوین نماید.
گذشت تقریباً 10 سال، مصوبه دیگری تحت عنوان برنامه بهینه سازی پایش، حفظ، بهرهبرداری و مدیریت جنگلهای کشور به استناد تبصره ماده 148 قانون برنامه پنجساله توسعه جمهوری اسلامی ایران توسط هیأت وزیرانمصوب شد و طی آن شاخصها و نشانگرهای مدیریت پایداری جنگل ارائه شدند. از آنجائی که در سیر تحول و تکامل مدیریت جنگلهای شمال کشور، موضوع حفظ تنوع گونهای پس از معرفی به عنوان یک شاخص پایداری، مورد توجه جدیتر قرار گرفته است.
در این مقاله برای بررسی چالشهای اجرای برنامه پایش تنوع گونهای درختان، سه بازه زمانی زیر در نظر گرفته میشود:گذشته: قبل از تصویب برنامه جامع صیانت از جنگلهای شمال حال: از 1382 تا زمان بازنگری در روش اداره کردن جنگلهاآینده: از زمانی که بازنگری انجام شده در روش فعلی اداره کردن جنگلها به صورت یک روش عملیاتی مدون ابلاغ و اجرا شود.
جایگاه تنوع گونهای در مدیریت گذشته جنگل
در مدیریت گذشته جنگلهای شمال کشور، از اجرای شیوه قطع یکسره و شیوه پناهی تا تصویب قانون جنگلها و مراتع کشور و الزام تهیه طرح جنگلداری ، مسئله حفظ تنوع گونهای از جایگاه ارزیابی و حفاظتی برخوردار نبوده است. در شیوه قطع یکسره که با هدف بهگزینی در جنگلهای شمال انجام میشد، تمام گونههای درختی بدون توجه به ارزش خاصی که داشتند، در سطح وسیع قطع میشدند.