بخشی از مقاله

چگونگی تأثیر روش آموزش معکوس بر یادگیري درس کار و فناوري

چکیده

پژوهش حاضر بر آن است تا به بررسی تاثیر به کارگیري روش آموزش معکوس بر یادگیري درس کاروفناوري پایه هشتم بپردازد. روش پژوهش، شبه آزمایشی است. جامعه آماري شامل دانش آموزان پایه هشتم متوسطه اول، ناحیه یک شهرستان بهارستان از استان تهران است که دانش آموزان در قالب دو کلاس شاهد و ازمایش به روش نمونه گیري چند مرحله اي انتخاب شدند. تعداد 26 دانش آموز براي هر دو شیوه آموزش معکوس و شیوه توضیحی(سنتی) در نظر گرفته شد. ابزار پژوهش آزمون معلم ساخته (پیش آزمون و پس آزمون) است که پس از اجراي پیش آزمون به مدت ده جلسه روش تدریس معکوس و سنتی اجرا شد و سپس پس ازمون از هر دو گروه گرفته شد. داده هاي پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی(تحلیل کوواریانس) تحلیل شده است. پایایی آزمون بر اساس ضریب آلفاي کرونباخ 0/70 برآورد شد و روایی آن مورد تایید متخصصان و تعدادي از دبیران این رشته قرار گرفت. یافته هاي پژوهش نشانگر آن است که شیوه تدریس معکوس در یادگیري دانش آموزان نسبت به روش تدریس سنتی( توضیحی) موثرتر واقع شده است.

کلید واژه ها: آموزش معکوس، کاروفناوري، یادگیري، دوره اول متوسطه.

 

مقدمه

دنیاي امروز در همه ابعاد نشانگر ویژگی هایی است که با گذشته نزدیک تفاوت هایی بنیادي دارد. بنابراین ادامه بقاي نظامهاي تعلیم و تربیت از طریق آموزش سنتی، تکیه بر مطالب مندرج در کتاب هاي درسی، نگاه به دانشآموزان به عنوان موجودي مطیع و گیرنده و محور دانستن معلم در دنیاي پرشتاب امروز امکانپذیر نیست . بسیاري از محققان در کشورهاي مختلف درصدد رفع این مشکل برآمده و روش هاي جدیدي را براي تدریس و یادگیري ارائه کرده و این روشها را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دادهاند و همگی در این مورد اتفاق نظر دارند که دیگر روشهاي سنتی تدریس پاسخگوي نیاز انسان قرن 21 نیست. امروزه جامعه نیازمند الگوهاي نوین و خلاق آموزشی است تا دانش آموزان را براي مقابله با بحران هاي زندگی و بهره گیري از فرصت ها و توانایی ها و خلاقیت هاي خویش آماده سازند. لذا دانش آموزان باید به جاي به خاطر سپردن، قابلیت هاي چگونه آموختن را از طریق تفکر و برخورد منظم با مسائل و مشکلات را به طریق علمی یاد بگیرند. براي تحقق چنین اهدافی با به کارگیري روش هاي فعال تدریس دانش آموزان درگیر مسایل زندگی می شوند و مسائلی که با زندگی واقعی آنها مرتبط باشد یاد می گیرند زیرا روش هاي ابتکاري منطبق با زندگی، واقعیت آموزشی را جذاب تر و رغبت و تلاش فراگیران را در یادگیري افزون تر می کند.1 .[4 ]

به نظر ادگار دیل 2 میزان به یادآوري دانش آموخته و ماندگاري آن در ذهن متناسب با درگیري دانش آموز با موضوع یادگیري است. او این مطلب را به صورت یک هرم تحت عنوان هرم یادگیري مطرح کرده است که روشی مانند سخنرانی در راس این هرم قرار دارد که منجر به 5 درصد ماندگاري یادگیري می شود. در حالی که در طبقات پایینی تر آن، بحث گروهی 50 درصد، تمرین به وسیله انجام دادن 75درصد، تدریس به دیگران 90 درصد ماندگاري یادگیري را به همراه دارد. به اعتقاد کارشناسان تعلیم و تربیت دانشآموزانی که از طریق یادگیري فعال به یادگیري میپردازند نه تنها بهتر فرا میگیرند، بلکه از یادگیري لذت بیشتري هم میبرند، زیرا آنها به جاي اینکه فقط شنونده باشند فعالانه در جریان یادگیري مشارکت میکنند و خود را مسؤول یادگیري خویش میدانند. شیوه هاي تدریس به لحاظ کارکرد و مزیت در جریان آموزش، در سطح واحدي نیستند آموزش معکوس به دلیل همخوانی با روند زندگی طبیعی، یکی از محوري ترین و کارسازترین شیوه هاي تدریس و کلاسداري به شمار می آیند.[ 9 ] در روش هایی که امروزه در کلاس درس استفاده می شود به ندرت به اصل تفکر و استقلال فکري، اتکا به نفس و به کار بردن اطلاعات و مطالب یادگرفته شده توجه کافی مبذول می شود. این مسایل در روش هاي فعال تدریس تا حدود خیلی زیادي کاهش داده می شود.[3 ] روش یادگیري معکوس، باعث می شود که مطالب علمی از طریق تفکر و پیش خوانی و استفاده از زمان مناسب، نیروي تفکر در فرد را پرورش دهد و هم او را از نظر اجتماعی و


2

اعتماد به نفس بالا ببرد. روش یادگیري معکوس باعث می شود که معلم با کمبود زمان مواجه نشده و زمان کلاسی را به طور مناسی سازماندهی کند بنابرین مزایاي گوناگون این روش باعث شده است که به انجام این پژوهش پرداخته شود. روش معکوس در ایران به دلیل یک سري مسایل و زیرساخت هاي لازم و عدم شناخت معلمان اجرا نمی شود. بنابرین مطالب ذکر شده در بالا اهمیت بررسی تاثیر روش هاي جدید آموزشی را بیان می کند تا مسایل مطرح شده در آینده روشنی راه معلمان گردد. با توجه به تعریفی که از این روش گردید و مزایایی که این روش نسبت به روش سنتی دارد و با توجه به نقش اساسی روش هاي یاددهی - یادگیري و اهمیت گزینش روش بر حسب شرایط و ملاك هایی چون ماهیت موضوع درسی و ویژگی هاي خصوصیات سنی یادگیرندگان و همچنین با توجه به دغدغه ها و مشکلاتی که در آموزش وجود دارد موضوع حاضر به بررسی روش جدید تدریس (یادگیري معکوس ) و تاثیر ان اختصاص یافته است. در واقع در صدد میزان تأثیرگذاري روش یادگیري معکوس در مقایسه با روش سخنرانی بر یادگیري است. بنابراین این پژوهش بر آنست تا تاثیر روش یادگیري معکوس را نسبت به روش سنتی(توضیحی) بسنجد.

مبانی نظري

فن آوري هاي جدید تدریس همانند تمام فناوري ها، به طور چشمگیري در طول 10 سال گذشته تغییر کرده است. مجموعه اي از این فنآوري باعث می شود تا ضبط سخنرانی، و در واقع توانایی ضبط آنچه در کلاس درس اتفاق می افتد صورت گیرد. در ابتدا ضبط سخنرانی براي کمک به دانش آموزان در ترم هاي دشوارتر تحصیلی استفاده شد، تا کلاس هاي سپري شده را جبران کند، وهمچنین در دوره هاي آنلاین استفاده شد (طرح آموزش)(.[11](2008 از طریق این مدل، مدرسان امیدوار به اختصاص زمان حضورخود با دانش آموزان در پرداختن به مشکلات مفهومی و راهنمایی و تسهیل در فعالیت هاي کلاس، به جاي سخنرانی هستند. علاوه بر این، از طریق آماده سازي پیش از کلاس، براي دانش آموزان پاسخگو، مهارت هاي لازم براي یادگیري مادام العمر تقویت می شود. منابع آموزشی آنلاین در حال رشد، از نظر محبوبیت و شیوع تکنولوژي در زندگی روزمره ،دانش اموزان را به کلاس درس معکوس تشویق می کند.[16 ] در این رویکرد که گاهی اوقات به عنوان یک کلاس درس معکوس به آن اشاره می شود، معکوس کردن فعالیت هایی که بطور سنتی بیرون از کلاس انجام می شود با مواردي که به طور سنتی انجام ان در کلاس صورت می گیرد اتفاق می افتد. کلاس درس معکوس به طور گسترده در آموزش متوسطه، به طور خاص در کلاس هاي درس دو معلم شیمی دبیرستان، جاناتان برگمن و هارون سامز( ( 2012 آغاز شده و به عنوان یک راهکار، آموزش نسبتا جدیدي است.[11] یک کلاس درس معکوس یک رویکرد تدریس و یادگیري است که کلاس درس سنتی را در ابتدا تغییر می دهد به عبارت دیگر فعالیت هایی که به طور سنتی در داخل کلاس درس انجام می گرفته اکنون در بیرون از کلاس انجام می شود و عکس روش سنتی است. به این صورت که با ارایه یک سري از سخنرانی ها به صورت صدا و تصاویر و فیلم توسط یک استاد ارایه می شود. این رویکرد می تواند براي معلمانی که می خواهند از میزان کنترل و تسلط دانش آموزان شان بر یادگیري خود آگاه شوند مفید واقع شود. هیچ الگوي واحدي براي کلاس درس معکوس وجود ندارد. زمان مورد نظر در کلاس صرف سخنرانی در روي فیلم مشاهده شده ابتدا در گروه هاي دانش آموزي و سپس در گروه کلاسی و پس از آن تمرین در کلاس می شود. دانش آموزان قبل از آمدن به کلاس، فیلم هاي ضبط شده را مشاهده می کنند تا زمان کلاسی خود را در

3

کلاس آزاد کرده و زمان براي عیب یابی مفاهیم دشوار، پاسخ به سوالات دانش آموزان، درگیر شدن دانش آموزان در یادگیري فعال، و ایجاد ارتباط با زندگی روزانه شان صرف شود.[ 11 ] یادگیري اساسا از طریق فعالیت هایی صورت می گیرند که یادگرندگان انجام می دهند. یادگیرنده چیزي را یاد می گیرد که خود انجام می دهد نه آن که معلم انجام دهد و او فقط ناظر است.[5] از ویژگی هاي اصلی درس کاروفناوري انعطاف پذیري با توجه به شرایط اجرا، فعال بودن دانش آموزان در یادگیري، توجه به علائق دانش آموزان در یادگیري، تلفیق فناوري اطلاعات و ارتباطات با موضوعات گوناگون می باشد.[2]که این ویژگی ها در روش تدریس معکوس هم نمایان است

روش شناسی

در این پژوهش از روش شبه آزمایشی استفاده شده است. جامعه آماري این پژوهش را کلیه دانش آموزان پایه هشتم متوسطه اول، ناحیه یک شهرستان بهارستان، ، استان تهران می باشد که از میان آنها 26 دانش آموز در قالب دو کلاس به روش نمونه گیري چند مرحله اي انتخاب شده اند. تعداد 26 دانش آموز براي شیوه آموزش معکوس و شیوه ي توضیحی(سنتی) آموزش مد نظر قرار گرفتند. یادگیري دانش آموزان از طریق آزمون هاي معلم ساخته (پیش آزمون و پس آزمون ) مورد سنجش قرار گرفت. پایایی آزمون توسط الفاي کرونباخ ارزیابی شد و حدود %70 بیان گردید. داده هاي پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی تحلیل گردید. روش تدریس معکوس در ده جلسه در کلاس درس کاروفناوري که در ابتدا پیش آزمون اجرا گردید. سپس دانش آموزان قبل از شروع هر جلسه فیلم هاي ارایه شده توسط دبیر خود را مشاهده کرده و با آمادگی در کلاس حضور یافتند. زمان کلاس به ارایه آموزش به هم و بعد از آن ارایه کنفرانس از آموخته هاي گروهی خود به کل کلاس و رفع ابهامات گردید. بعد از جلسات اموزشی پس آزمون اجرا کردید. داده ها توسط spss مورد تحلیل قرار گرفت.

یافته هاي پژوهش

پژوهشگر پس از اینکه روش تحقیق خود را مشخص کرد و با استفاده از ابزارهاي مناسب، داده هاي مورد نیاز را براي آزمون فرضیه خود جمع آوري کرد. اکنون مرحله آن است که با بهره گیري از تکنیک هاي آماري مناسبی که با روش تحقیق و نوع متغییرها سازگاري داشته باشد، داده هاي جمع آوري شده را دسته بندي و تجزیه و تحلیل نماید و در نهایت فرضیه اي که او را در تحقیق هدایت کرده است را در بوته آزمون قرار دهد و تکلیف ان را روشن کند و سرانجام بتواند پاسخی براي فرضیه اي که تحقیق در پی آن بود بیابد. در نهایت در این فصل داده هاي جمع آوري شده براي پاسخ به فرضیه هاي مورد پژوهش به صورت توصیفی و استنباطی مورد بررسی قرار می گیرد.

در این بخش یافته هاي توصیفی متغیرهاي مورد مطالعه به تفکیک گروه( گروه آموزش سنتی و گروه آموزش معکوس) و زمان آزمون(پیشآزمون و پسآزمون) ارایه شده است. لازم به ذکر است که تعداد آزمودنی هاي گروه آموزش سنتی 26 نفر و تعداد نفرات گروه آموزش معکوس 26 نفر بودند. میانگین و انحراف استاندارد دو گروه در متغیرهاي وابسته در دو نوبت آزمون در جدول شماره 1 ارایه شده است:

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید