بخشی از مقاله

چکیده

هنگامی که کارگري در کارگاه مشغول به کاري است، به دلیل عدم رعایت مقررات حفاظت فنی و بهداشتی کارفرماي خود، ممکن است، دچار ضرر و خسارتی شود، که در این حالت با احراز شرایطی، کارفرما درقبال کارگر زیاندیده مسئولیت مدنی پیدا میکند. اما با توجه به شرایط برتر کارفرما و نیز به دلیل سنتی بودن قواعد مسئولیت مدنی و مسائلی مانند دشواري اثبات تقصیر وي، احراز رابطه سببیت و نیز شرایط و وضعیت خاص کارگران، جبران خسارات از سوي کارفرمایان بسیار دشوار می باشد.

به همین دلیل از همان ابتداي روابط کارگر و کارفرما، نظام تأمین اجتماعی مقررات حمایتی خاصی را در مقابل حوادث ناشی از کار براي کارگران زیاندیده وضع نموده و در پی جبران خسارات آنان برآمده است. حال باید دید آیا وجود تأمین اجتماعی باعث می شود، مسئولیت مدنی کارفرما در عمل کنار گذاشته شود؟ بر این مبنا در این مقاله ، پس از بیان مباحثی در راستاي نظام تأمین اجتماعی و حوادث ناشی از کار، به بررسی چگونگی مسئولیت مدنی کارفرمایان ناشی از زیانهاي وارده به کارگران بیمه شده در حوادث ناشی از کار، با توجه قوانین و مقررات تأمین اجتماعی پرداخته شده است.

مقدمه

باید گفت در موارد مختلفی قانونگذار بیمه مسئولیت را اجباري نموده است، از جمله این موارد، میتوان به بیمه اجباري کارگران در برابر حوادث ناشی از کار اشاره نمود. به موجب مادة 3 قانون تأمین اجتماعی کارفرمایان موظفند کارگران خود را، صرفنظر از نوع کار و ترتیب استخدام و نحوة پرداخت مزد یا حقوق - اعم از نقدي یا غیر نقدي - نزد سازمان تأمین اجتماعی بیمه نمایند و بخشی از حق بیمه از حقوق کارگر و بخش عمدة آن به عهدة کارفرما است، ولی مسئول نهایی پرداخت حق بیمه به سازمان، کارفرما می باشد.اما نکته مهمی که باید در نظر داشت، این است که مسئولیت کارفرما نسبت به حق بیمه و همچنین تعهدات سازمان تأمین اجتماعی، موکول به انعقاد قرارداد بیمه بین کارفرما و سازمان تأمین اجتماعی نیست و به موجب قانون ایجاد میشود.

بدین ترتیب، هر کارگري خود به خود و به حکم قانون نسبت به حوادث ناشی از کار نزد سازمان تأمین اجتماعی بیمه است و کارفرمایان در هر صورت موظفند حق بیمه کارگران را به این سازمان بپردازند. از طرف دیگر کارفرمایان، به موجب قانون کار و مقررات آن، مسئولیت اجراي مقررات و ضوابط فنی و بهداشت کار در کارگاه و محیط کاري خود را بر عهده دارند و هرگاه بر اثر عدم رعایت مقررات مذکور از سوي کارفرما یا مسئولین واحد حادثه اي رخ دهد، شخص کارفرما یا مسئول مذکور از نظر کیفري و حقوقی مسئول است.

اما با توجه اینکه کارگران به موجب قانون، تحت پوشش ساز و کارهاي حمایتی تأمین اجتماعی قرار گرفته و بیمه میشوند، در نتیجه جبران خسارت کارگر زیاندیده به سازمان تأمین اجتماعی واگذار گردیده و سازمان تأمین اجتماعی مکلف است که در صورت بروز حوادث شغلی و ایجاد خسارت به کارگر، مزایا و خدمات گوناگون را به کارگر بیمه شده ارائه کند و از این نقطه نظر، این سازمان در هر صورت در مقابل کارگر بیمه شده مسئول است. اما نکتهاي که در حوادث در حین انجام کار وجود دارد این است که، اگر کارفرما در مورد حوادث ناشی از کار مقصر باشد، مسئولیتی متوجه کارفرماي مقصر در برابر کارگر زیان دیده هست یا خیر؟ و باید دید که با وجود نهاد تأمین اجتماعی سرانجام مسئولیت مدنی کارفرما که در قانون کار در رابطه محیط کاري ایجاد شده، چه خواهد شد و مسئولیت مدنی کارفرماي مقصر به چه ترتیب است؟

-1 حمایتهاي تأمین اجتماعی از کارگران زیاندیده

در چارچوب نظریات مربوط به مسئولیت مدنی نمی توان تمام ضرر و خساراتی که کارگر و خانواده اش دچار شدهاند را مورد حمایت قرار دارد. از این رو، نیاز به ساز وکارهاي حمایتی خاصی براي جبران خسارات کارگران زیاندیده احساس می شود. در نیمه قرن نوزدهم با تشکل یافتن و قدرت گرفتن کارگران در قالب سازمان هاي کارگري و مبارزات آنها و انتقادات وسیعی که بر لیبرالیسم اقتصادي وارد کردند، زمینه نوعی تغییر و دگرگونی در این تفکر و جواز مداخله دولت در امور اقتصادي فراهم شد و گامی اساسی در ایجاد و تکامل نظام تأمین اجتماعی با پیش بینی بیمههاي اجتماعی در آلمان برداشته شد.

بیمههاي اجتماعی یکی از ابزار و طرق پیش رفته و در عین حال رایج تأمین اجتماعی را تشکیل می دهند. دولت ها با ایجاد و سازماندهی موسساتی که به صورت اجباري از سوي کارفرما و کارگر مشارکت داده می شوند، با مخاطرات محتملالوقوع تهدیدکننده شاغلان مقابله نموده، ضررهاي آن را به نحوي جبران مینمایند. این نوع بیمه با حمایت مادي کارفرمایان، کارگران و دولت تحقق می یابد و ویژگی مهم آن مشارکت خود ذینفع است. - مجتهدي، 1391،

ص . - 31 اما باید گفت پیدایش نظام تأمین اجتماعی به مفهوم نوین و امروزي بعد از سال هاي بحران اقتصادي در آمریکا شروع و در اروپا از جنگ جهانی دوم به بعد مطرح و سازماندهی شد. در سال 1935 در آمریکا و در زمان ریاست جمهوري فرانکلین روزولت1 براي نخستین بار قانونی به نام - - قانون تأمین اجتماعی - - 2 به تصویب رسید. در این قانون اقدامات متنوعی در جهت بیمه کردن و حمایت از گروه هاي مختلف اجتماعی مثل مزد بگیران، مادران و افراد ناتوان پیش بینی شده بود.

موارد اشاره شده، گام هاي اساسی در مسیر ایجاد یک نظام تأمین اجتماعی نوین و سنگ بناي برنامه هاي تأمین اجتماعی تلقی می شود - طالب، 1375، ص . - 150 امروزه تأمین اجتماعی به صورت یکی از نیازهاي حیاتی و اصلی جوامع بشري در آمده و حق برخورداري از تأمین اجتماعی در اسناد مهم بین المللی و قوانین اساسی کشورها مورد تأکید قرار گرفته است و به طور متوسط 25 تا 30 در صد از تولید ناخالص ملی سالانه کشورها صرف مزایا و حمایت هاي تأمین اجتماعی می شود - مجتهدي، 1391، ص . - 20 در تمامی کشورها، گستره حمایتهاي پوششی تأمین اجتماعی با یک طرح فراگیر آغاز نشده و هریک از کشورها روندي خاص اتخاذ کردهاند.

براي مثال، حمایتهاي پوششی در ایران، همواره از یک طرح فراگیر برخوردار نبوده است و گاه شکافهایی در گستره حمایتهاي اجتماعی نسبت به کارگر وجود داشته است. نکته جالب توجه آن است که در تمامی کشورها اولین حمایت ها مربوط به حوادث ناشی از کار بوده است و سپس در چرخه فرآیند حمایت از کارگر، سایر حمایتهاي پوششی به آن اضافه گردیده است. اما آنچه در یک نظام تأمین اجتماعی مهم می باشد، این است که حمایتهاي اخذ شده بتواند به نحو موثري نیازهاي بیمهشدگان و سایر افراد تحت تکفل آنها را پوشش دهد. از این رو گستره حمایتها، بستگی به دامنه مخاطراتی دارد که باید توسط نظام تأمین اجتماعی مورد پوشش قرار گیرد.

بنابراین توجه به نظامهاي پوششی فراگیر، جهت کاهش و جبران نابسامانیهاي در وضعیت کارگران یک نیاز مبرم است. زیرا از کارافتادگی،کهولت سنی، فوت کارگر ناشی از حوادث کاري و عدم تأمین منابع مالی خانواده تحت تکفل وي به طور قطع بر تمامی جوانب زندگی کارگر اثراتی وارد مینماید که گاه دامنه این اثرات زندگی کارگر زیاندیده را در کوتاه مدت یا یک دوره ي بلند مدت با مشکلات مالی و عدم تأمین مخارج جهت هزینههاي زندگی مواجه ساخته و موقعیتهاي اجتماعی، اقتصادي وي را به شدت متزلزل میسازد. با توجه شماي فوق، در ادامه نخست به مبحث حمایتهاي تأمین اجتماعی در حوادث ناشی از کار پرداخته میشود و در ادامه به بررسی چگونگی تعیین حوادث ناشی از کار نیز اشاره خواهد شد:

-1-1 نظام تأمین اجتماعی و حوادث ناشی از کار

همانطور که از خاطر گذشت، برنامههاي صورت گرفته در مورد جبران حوادث ناشی از کار، یکی از قدیمیترین نوع حمایتهاي پوششی تأمین اجتماعی میباشد. در ابتدا که بحث تأمین اجتماعی کارگران مطرح شد، نظر بر آن بود که از سیستم گزینشی استفاده شود و تنها بعضی از حوادث ناشی از کار مانند حوادثی که در صنایع سنگین، مشاغل سخت و زیان آور و کارخانه هایی که درجه ریسک پذیري در آنها زیاد است، مورد حمایت و پوشش قرار گیرد. از طرف دیگر علاوه بر نظام گزینشی، در آغاز فرآیند حمایت از کارگر تنها به پرداخت غرامتهاي به کارگران بسنده میشد. اما بعدها نه تنها دامنه پرداختها افزایش یافت بلکه از نظر نوع خسارت ها نیز، حوادث بیشتري را شامل شد، به طوري که حوادثی مثل از کارافتادگی اعم از کلی و جزئی، فوت کارگر، نقص عضو کارگر در تمامی محیط هاي کار مورد حمایت و پوشش قرار گرفت.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید