بخشی از مقاله

چکیده

مفاهیم متضاد و واژه های مخالفدر دیوان اقبال لاهوی که از آثار گرانقدر ادب فارسی و هنر شاعر شهیر، علّامه محمد اقبال لاهوری، متولد .1256 - ش. - می باشد، به وضوح نمایان است. در دیوان از معانی گوناگون بویژه ضدهم منظوم که بیان کننده ی دقیقه ای است، پیرامون مباحث متنوع ادبی، اخلاقی، سیاسی، اجتماعی، تربیتی، فرهنگی و... سخن به کمال مطرح گردیده است. شاعر با سرایش اشعار، ابیات و داستان با فحوای مخالف در پی تنبّه و آگاهی بخشی در همه زمینه ها به فرد و جامعه می باشد. مفاهیمی با ظاهر متضاد و درون مایه ای مثبت و آموزنده و علاوه بر جنبه ی تذکار، نجات بخش و ضروری و احیاگرند. هدف مقاله وانمود صرف ابیات با مضمون متضاد نیست، بلکه تصریح، تحلیل، وسعت بخشی و ایراد نکات مندرج در آنهاست تا هر فرد متناسب ادراک و تبحر خویش جهت بهبود وضعیت فعلی، آتی و مسئولیت زندگی فردی و اجتماعی از آن حظّ بگیرد.

-1 مقدمه

در دیوان اقبال لاهوری در کنار آرایه های گوناگون، آرایه های تضاد، طباق، مقابله، تناقض و دیگر صنعت های ادبی که مضامین مخالف دارند، بکار رفته است در منابع بلاغی تضاد باطباق، مطابقه، تطبیق، تکافو و... مفهومی واحد دارد و تعریفی کوتاه بدین گونه برآن بیان گردیده است که: آن است که در اثنای سخن کلمات مخالف یکدیگر بیاورند - بلاغت، کردبچه: :91 . - 50 بسیاری از بزرگان بلاغت تضاد را در کلمه نمی دانند بلکه جمله، چندین جمله، داستان کوتاه و بلند می دانند که زیبایی های عاطفی و روشنگرانه خاص خود و قدرت تداعی، تجسم، تأکید، ملموس ساختن و انبساط خاطر و... را دارد.

قصد هر شاعر بیان فنون بلاغی و صنعت های ادبی، صرف موسیقی و زیبایی لفظی و معنوی اثر نیست. تضادها همیشه در تضاد با هم نیستند و اگر چنین نباشد، زیبایی نخواهد داشتو اصولاً یکی از اسباب شناخت پدیده های جهان متضاد است. غربیان معتقدند: »تضاد آن است که دو امر در عبارت های کنار هم در تضاد و مقابل یکدیگر قرار گیرند.« - بدیع، وحیدیان کامیار: . - 68-75 :79 مفاهیم و واژه های متضاد، متناقض و... علاوه بر آنکه از نظر لغوی مفهومی را تفهیم می کنند از نظر بلاغی و آرایه ها و صنعت های ادبی، زیبایی و جلوه ویژه ای به مطلب، بیت، شعر و داستان و نکته حکمت آموز می دهد، شاعر یا نویسنده با استفاده از تضاد و مفاهیم ضد هم درصدد القای نگرشی، اندیشه ای، پندی، حکمتی، می باشد که مصالح فردی، قومی و اجتماعی را در بر دارد، گاهی هدف از استفاده و کاربرد مفاهیم متضاد بیان مقصودی فراگیر و جهانی و نیز در مقیاس ملی می باشد.

شاعر و نویسنده می کوشد فرد و جامعه را به شیوه ای متفکرانه و اندیشمندانه با مسأله و موضوعی روبرو کرده و آشنا سازد. مفاهیم متضاد صرفاً برای بیان انگیزه های منفی و مطرود و نهی شده فردی و اجتماعی نیست و از آن همیشه برداشت های غیرقابل قبول و ناعادلانه نمی شود. بلکه شاعر و نویسنده خواسته با استفاده از واژه های به ظاهر ضد و نقیض مسأله ای خوب، شایسته، عامه و خواص پسندی را تبیین کند، عموم مردم خواه تحصیل کرده و خواه عامه برای دریافت معنا و مفهوم واژه ها، مطالب، ابیات و اشعار شاعر و نویسندگان نیاز به تفسیر و شرح از جانب نویسنده، گوینده یا شخص مطلع ندارند زیرا مفاهیم خود ساختاری دارند و بنحوی چیده و تنظیم شده اند که اگر چه در مرحله اول دریافتنی نباشند امّا با کنجکاوی و دقت منظور نظر ارایه دهندگان آن به وضوح و مصرّح نمایان خواهد شد و این فرد و جامعه است که با دریافت به موقع و گاهی بی وقت و نابهنگام پیام، مسیر حرکتی و زندگی خود را مشخص می کنند.

زیرا سرایندگان ابیات و اشعار با مفاهیم متضاد در پی درگیر کردن ذهن نیستند یا برای سرگرمی و تفریح چنین سرایشی را انجام نداده اند بلکه مطلوب واقعی ایجاد تحرک و انگیزش فردی و اجتماعی برای انجام امور نیک و درجات عالی انسانی و بر رساندن انسان به کمال، ایمان، تقوا و نیک رفتاری می باشد - حتی با ظاهر کلماتی که متناقض و متضاد به نظر می آیند - . تضادها و تناقض ها، مفاهیم، اصول، علم و اساسی را در بطن و درون خود دارند که با درک آنان هرکس می تواند در زندگی فردی و اجتماعی مراقبت ها، هدایت گری ها، انجام داده و آنها را پاس بدارد.

جامعه با درک آن چنانچه در مسیری انحرافی و بحرانی قرار دارد، در راه صحیح، درست و اصولی قرار گیرد و هرکس متناسب با ذوق و علاقهی خویش از مفاهیم بهره گیرد، زمامداران در جهت اصلاح و بهبود شیوه ی حکومتی و اداره ی مملکت استفاده کنند و انسان ضعیف در جهت بهبود قدرت، شخص توانا و زورمند برای حفظ قدرت، جلوگیری از سقوط و ناتوانی از آن بهره تام گیرد. در این مقال سعی برآن است که مفاهیم متضاد بکار رفته در اشعار، بررسی و تحلیل گردد و منظور شاعر از استعمال و کاربرد چنین آرایه هایی نمایان گردد. تحقیق منحصر بفرد بوده و در این زمینه کنکاش و اثری صورت نگرفته است و هدف تحقیق تشریح نکات حکمی، اخلاقی و بیان مسائل و موضوعات مندرج در شعر، اشعار، ابیات و داستان می باشد.

واژه های متضاد که شاعر در ابیات و اشعار خویش می آورد صرفاً جهت هنر نمایی و به نمود توانایی خود نیست تا به خواننده القاء کند که شاعری توانا و آگاه به مسائل فنی و بلاغت است بلکه شاعر و خالق اثر در پی ارایه ی مفهومی، نظری، عقیده ایی و حکمتی جهت دریافت و توجه ی هر شخص در هر موقعیت و جاه و مکان می باشد؛ زیرا گاهی بیان صریح، عریان و بی پرده ی نکته - انتقاد، پیشنهاد ... - تبعات ناخوشایندی برای گوینده به دنبال دارد، بنابراین اظهار آن در چارچوب و اشکال به ظاهر متضاد و متناقض و... راه برون رفت شاعر یا هر فرد دیگر را بهتر فراهم می کند. ادراک مفهوم با هر زمینه برای افراد نپخته و بی تجربه سخت امّا برای کاردانان، ذکاوتمندان و ظرفا جذاب، گیرا و راه گشا خواهد بود.

چون خودی آرد به هم نیروی زیست    می گشاید قلزمی از جوی زیست

- دیوان اقبال، اسرارخودی: - 31 :92

در این بیت شاعر با استفاده از دو واژه ی متضاد قلزم و جوی که بار معنایی متفاوت و دور از هم دارند، در صدد ایفای مفهومی حکمی، تحریضی و حیات بخش می باشد، می خواهد بگوید چنانچه فرد، انسان یا حتی در مقیاس وسیع تر جامعه به خود آید و به نیروی وجودی خویش باوری ژرف و محکم پیدا کند و از آن استفاده کرده و در مسیر کاربرد آن، نهراسد قطعاً از جوی آب اندک - اراده ی ضعیف فرد، ملت - دریایی عظیم و بی پایان - اراده ی قوی جامعه - خواهد ساخت که در آن هر نوع بهره وری موجود بوده و به توانگری، عزّت و عظمت خواهد رسید. اگر جوی را نماد آب اندک بدانیم، خواهیم دانست که در جوی آب در مقایسه با دریا مواهب کمتری وجود دارد و دریا شامل نعمت بسیار و غنی بوده و هر نوع بهره گیری از آب دریا امکان پذیر می باشد. امّا جوی، استفاده ناچیز دارد. نکته: اتّحاد همه جانبه افراد یک ملّت، جامعه ای نیرومند، مستقل، پایدار و پیشرو خواهد ساخت!!؟

دل ز سوز آرزو گیرد حیات    غیر حق میرد چو او گیرد حیات

- دیوان اقبال، اسرار خودی: - 32 :92

شاعر با بهره گیری از واژه های طباق و تطبیقی حیات و مردن در این بیت، مفهوم زیر را آشکار می سازد که دل و قلب انسان به خاطر وجود آرزو - آرزوی رسیدن به حق - زنده بوده و حیات دارد. وقتی قلب انسان با خداوند اُنس گرفت و حق وارد قلب و دل بنده گردید هر نوع تعلق و توجه به چیزهای غیر حق خودبخود از وجود انسان رخت می بندد و سراسر وجود آدمی الهی شده و نور حق جاری می شود و تمامی تعلقات مادی و دنیایی می میرند و از وجود و دل انسان پاک می گردد. این بیت

اقبال با بیت دیگر وی:

زندگی سرمایه دار از آرزوست    عقل  از  زائیدگان  بطن  اوست

در تضاد معنایی قرار می گیرد زیرا در بیت قبلی حیات را مشروط به تحقق آرزوی - عشق - وصال و به حق رسیدن می دانست، امّا در این بیت اگر چه مصراع اوّل تا حدّی تشابه مفهومی دارد ولی در مصراع دوم می فرماید: عقل زائیده آرزوهاست، با خاصه آرزوی رسیدن به حق که بر پایه عشق می باشد نه عقل، تضاد دارد،زیرا وصال محبوب بر اصل عشق استوار گردیده و از راه عشق می گذرد و عقل در طی کردن چنین مسیری ناتوان است و خداوند در قرآن می فرماید: اولین چیزی که آفریده شد عقل    می باشد. این تعبیر اقبال که عقل از بطن آرزوهای زیاد بیرون آمده و هادی صاحب آرزوهاست با سخن خداوند نیز در تناقض معنایی قرار می گیرد. نکته: عقل برای تحصیل و رسیدن به امورات دنیایی است و عشق برای پیوستن به خالق عقل، خداوند می باشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید