بخشی از مقاله

چکیده :

خانواده مهمترین و قدیمی ترین گروه اجتماعی است که از آغاز زندگی بشر وجود داشته است و بدون آن زندگی در اجتماع متصور نیست. کانون خانواده مرکز حفظ سنن ملی و اخلاقی، رشد عواطف و احساسات انسان است. کسانی که از حمایت خانواده برخوردار نیستند، بی پناهنده در معرض فساد و تباهی و بیهودگی قرار می گیرند. اما گاهی اوقات، خانواده نمی تواند به حیات خود ادامه دهد و ناچار از هم فرو می پاشد.

درباره طلاق عقاید و نظرات مختلفی ابراز شده است. عده ای آن را زیان آور و خطرناک دانسته و به طور کلی آن را محکوم کرده اند و عده ای از وجود آن در اجتماع طرفداری کرده اند. طلاق« در لغت یک کلمه عربی، مصدر و از ریشه »ط.ل.ق« است که به جداشدن، گشودن گره، رهاکردن و همچنین آزادشدن زن از مرد استعمال شده به عبارتی رهاشدن از قید نکاح یا زناشویی.به هرحال نمی توان طلاق را از نظر اجتماعی به کلی محکوم کرد : زیرا اگر بین زن و شوهر هیچ گونه هماهنگی و توافق اخلاقی وجود نداشته باشد، نمی توان گفت که زن و مرد باید یک عمر در رنج و سختی به سر ببرند و به زندگی زناشویی ادامه دهند. از آنجایی که طلاق در جوامع امروزی روی به گسترش است لذا این پژوهش راهکارهایی برای شناخت دقیق طلاق و درک درستی از آن تحریر گشته است.

مقدمه:

در فقه و حقوق جامعه ما به طور معمول و غالب اختیار طلاق در دست مرد است و جدایی زوجین، معلول اراده ی زوج می باشد؛ اما در شرع مقدس اسلام مواردی وجود دارد که صریحاً اجازه می دهد که زوجه از حاکم درخواست طلاق کند. در این شرایط دخالت قاضی محکمه نقش مهمی را در حل اختلاف و احقاق حقوق افراد درپی خواهد داشت تا خانواده را به انتخاب راه حل های مناسبی در جهت اصلاح طرفین دعوی و اصلاح جامعه راهنمایی نماید.

طلاق یک عمل حقوقی و در حیطه ایقاعات قرار می گیرد. در تعریف ایقاع می توان گفت : »انشاء اثر حقوقی است که با یک اراده انجام می شود.«از این تعریف نتایجی بدست می آید که آنها را در طلاق هم می توان مشاهده کرد:آنچه صورت می پذیرد کاری ارادی است که به منظور رسیدن به هدف خاص انجام می شود. در طلاق نیز این عمل ارادی است که یا توسط شوهر انجام می شود - م - 1131 و یا به اراده دادگاه به نمایندگی از مرد صورت می پذیرد.

اثرحقوقی ارادی انشاء می شود و در نتیجه اخبار از واقع نیست. در طلاق اثر نکاح از بین می رود. و این اثری است که با طلاق بوجود می آیید و طلاق خبر از آن نمی دهد - انشایی است - . همچنین با انشاء طلاق آثاری منجمله مقرری ماهانه - ماده 11 قانون حمایت از خانواده - ایجاد می شود.ایقاع با یک اراده واقع می شود و نیاز به توافق ندارد.به هر حال بحث در این است که زن در چه شرایطی حق طلاق دارد و به چه صورت می تواند از آن استفاده کند؟ و از طرف دیگر با توجه به اینکه در حقوق کنونی سعی شده بیشتر فتاوای مشهور استفاده شود، درچه مواردی این حق را برای زن قائل شده است؟ همچنین کلیه جوامع در حال تحول و دگرگونی اند و شرایط هرجامعه به سرعت در حال تغییر و دگرگونی است. این تحولات در مورد طلاق رفعی ایجاد شده و می شود و حق زن برای طلاق در مصداق دچار تحول می شود.

مفهوم طلاق:

»طلاق« در لغت یک کلمه عربی، مصدر و از ریشه »ط.ل.ق« است که به جداشدن، گشودن گره، رهاکردن و همچنین آزادشدن زن از مرد استعمال شده به عبارتی رهاشدن از قید نکاح یا زناشویی. این کلمه معادل کلمه divort یا Repudiation در حقوق رومی - ژرمنیٌ است. در حقوق کنونی نه در قانون مدنی و نه در قانون حمایت از خانواده و نه در سایر قوانین مربوط به خانواده تعریفی از طلاق به عمل نیامده که شاید به شخص و معلوم بودن معنای طلاق است. برای پیدا کردن یک تعریف باید به کتابهای فقهی و همچنین نظرات حقوقدانان مراجعه کنیم :

صاحب جواهر، طلاق را در اصطلاح شرعی چنین تعریف می کند »ازاله قید النکاح بصیغه مخصوصه : طلاق زایل نمودن قید و پیوند نکاح با صیغه مخصوص است«ٍ شیخ صدوق در کتاب من لایحضره الفقیه تعریفی از طلاق ارائه نداده و در ابتدای کتاب طلاق از بحث طلاق سنی شروع کرده است. تعریف شهید ثانی نیز به صورت »ازاله قید النکاح به غیر عوض به صیغه طلاق« تعریف کرده است. حقوقدانان نیز تعاریفی کمابیش مشابه ارائه داده اند. به عنوان مثال : »طلاق عبارت است از انحلال نکاح دائم با شرایط و تشریفات خاص از جانب مرد یا نماینده های او«ُ و یا اینکه »طلاق ایقاعی است تشریفاتی که به اراده شوهر یا نماینده قضایی او انشاء می شود و رضای زن در ماهیت عمل حقوقی اثر ندارد.«

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید