بخشی از مقاله
:1743 بررسی جایگاه مولفه هاي سازنده شهرسازي اسلامی در محله هاي سنتی ایران ( با تأکید بر محله حصیرفروشان شهر بابل)
چکیده:
اسلام یک دین مدنی است و براي تمام ابعاد زندگی انسان راهنما و برنامه دارد و دستورالعمل هایی با خود آورد که در هر زمان و مکانی کاربرد دارد. تعلیمات اسلام بیش تر در قرارگاههاي شهري تجربه شده اند. از این رو تعجب آور نیست که طرح و ساختار شهرهاي کهن اسلامی در جهت کارایی و پاسخگویی نیاز انسان بر پایه اصول و ارکانی بنا گردیده که در اجزاء آن - اجتماع، اقتصاد، فرهنگ، کالبد- رخنه کرده بود. در این میان هر شهر از مجموعه محله هاییی تشکیل می شد که به لحاظ ساختار هویتی از جایگاه ویژه اي برخوردار بودند. شکل گیري محله ها بدون دخالت عواملی چون ویژگیهاي اقلیمی، جغرافیایی، رشد جمعیتی و اقتصادي در تشکیلات اداري- اجتماعی معنایی نداشت. روابط اجتماعی نیز از آن دسته عواملی بود که در شکل گیري استخوانبندي هر محله تأثیر بسزایی داشت. در میان شهرهاي ایرانی- اسلامی، بابل از آندسته شهرهایی است که سابقه تاریخی اش در طول زمان دستخوش تحولات بسیاري بوده که بواسطه این تحولات، بعضی محله ها را به مرز نابودي و برخی دیگر را دچار آسیبهاي فراوان نموده است. محله حصیرفروشان بابل یکی از معدود محله هاي این شهر است که آسیب کمتري نسبت به مابقی محله هاي دیده است. جایگاه تاریخی محله حصیرفروشان بابل به لحاظ هویت از اهمیت بالایی برخوردار است. بناهاي آن که در نقش دادن به محله از ارزش بالایی برخوردارند شامل: تکیه، راسته بازار، مسجد، بقعه و.. می باشد که در کنارهم شکل و ساختار بدنه محله را تشکیل می دهند. در مقاله پیش رو سعی بر آنست در میان عناصر سازنده محله هاي شهرهاي اسلامی گذشته، به مطالعه مولفه هاي ساختاري تشکیل دهنده محله حصیرفروشان بابل به لحاظ انسجام و شکل گیري محله پرداخته شود.
واژگان کلیدي: شهرسازي اسلامی، محله هاي سنتی، محله حصیر فروشان، شهر بابل.
مقدمه
ویژگی هاي بناها و شهرها در یک جامعه از عناصر فرهنگی آن مایه می گیرد که به تدریج در بافت فرهنگی مردم رسوخ می کند و مناسبات خانوادگی- اجتماعی خاصی را سامان می بخشد. یکی از پیش زمینه هاي هرگونه توسعه فرهنگی مطلوب، حفظ پیوندهاي خود با سنتهاي اصیل و معقول می باشد (محمودي، 1391، ص.(5 توجه اسلام به شهرنشینی، تقدس شهرها را
341
سبب شد تا بیشترین رشد شهرنشینی 4 قرن اول ظهور اسلام در کشورهاي اسلامی بویژه ایران رخ دهد. از طرف دیگر اندیشمندان اسلامی نیز همواره براي رسیدن به جامعه ایده آل و مدینه فاضله که بتواند خواسته هاي مادي و معنوي آن را تأمین نماید، تلاش می کردند. ساکنین شهرها در محدوده سرزمینهاي داراي فرهنگ اسلامی که از جامعه شهري با پیوندي چند سویه و در هم تنیده - کیش، مذهب، زبان و قبیله یکسان- تشکیل می شد، نیازمند شکل گیري مفهوم جدیدي در قالب محله بود که بتواند نقشی تاریخی در تاریخ پرفراز و نشیب شهر بازي نماید. از طریق شناخت و ارزیابی توانمندي مردم در تشکیل محله هاي درون شهري است که جامعه شهري به بلوغ می رسد و امکان تعامل و مراودات اجتماعی و در نتیجه بستري مناسب براي جریان زندگی در ساختار شهر فراهم می شود.
هدف از این مقاله بررسی جایگاه ویژگی هاي شهرسازي مطلوب با طراحی بافت هاي سـنتی اسـت، نکتـه اي کـه متأسـفانه در معماري و شهرسازي امروز کمتر به چشم می خورد. در این مقاله به بازشناسی الگوهاي اسلامی پرداخته می شـود تـا بتـوان از این سرچشمه غنی اسلامی بعنوان خط مشی اساسی در طراحی بافت جدید شهرها بهره برد.
روش تحقیق
در این مقاله از روش برداشت میدانی و کتابخانه اي براي جمع آوري اطلاعات و از روش توصیفی براي بررسی تطبیقی میان ویژگیهاي شهرهاي اسلامی و سنتی ایران استفاده شد. به عبارتی اصول موجود در شهرسازي اسلامی مطرح و سپس مقایسه اي میان آنها با محله سنتی مورد مطالعه، انجام شده است.
شهر اسلامی
اهمیت اسلام در فرایند شکل گیري شهرهاي اسلامی از موضوعات بحث برانگیز در مطالعات مربوط به شهرهاي اسلامی است. با وجود تغییر و تحولات اجتماعی، اقتصادي و سیاسی بر جهان اسلام در طول تاریخ همیشه اسلام سعی در تداوم و توسعه مفاهیم شهرسازي اسلامی داشته است. قوانین اسلامی در تمام عرصه هاي جامعه اسلامی از جمله فرهنگ، اجتماع، کالبد و اقتصاد جریان دارد.
شهر اسلامی عبارت است از نمایش فضایی شکل و ساختمان اجتماعی، که بر اساس ایده آل هاي اسلامی، فرم هاي ارتباطی و عناصر تزئینی خود را در آن وارد کرده است. اما فراتر از مفهوم اجتماعی، اصل دیگري بر جامعه مسلمانان حاکم است و آن محدود نبودن به زمان و نداشتن جغرافیاي خاص است که مفهوم امت اسلامی را تعریف می کند (بمات، 1369،ص.(11 در چهارچوب مفهومیشهر، اسلامی ذاتاً متأثر از حاکمیت فرهنگ اسلامی و یا حکومتهایی از دین اسلام که ویژگی هاي کالبدي و اجتماعی در آن رسوخ کرده، شکل می گیرد. بنابراین شهر اسلامی سرزمینهایی را شامل می شود که داراي فرهنگ و اعتقادات نشأت گرفته از دین مبین اسلام هستند. در برشمردن صفات شهر اسلامی آنرا باید تجلی توحید، عبودیت و عبادت، تقوا، هدایت، ذکر، تفکر، عدالت، اصلاح و امنیت دانست (نقی زاده، 1377، ص.(53
342
برندي هیلم، در پژوهشی تحت عنوان لمعماري اسلامی، فرم، عملکرد و معنال معتقد است که معماري و شهرسازي بومی بویژه معماري اسلامی نشان از آداب و رسوم، هنر، آئین و ادبیات بومی و فرهنگ مناطق دارد.(نقی زاده، 1381، ص(49 -32
تعریف محله
یکی از عناصر و بخش هاي اصلی شهرهاي اسلامی محلات مسکونی است که عوامل گوناگونی چون عوامل جغرافیایی- اقلیمی، فرهنگی- تاریخی، اجتماعی- اقتصادي، امنیتی، کالبدي در شکل گیري آن مؤثر است. این مسئله می تواند موجب پیدایش تجمع گروههاي انسانی در فضایی متشکل و داراي مرزها و حدود معین کالبدي و اجتماعی شود. چنین تجمعی به هر یک از خانواده ها و گروههاي خویشاوندي و صنفی و حتی افراد اجازه و امکان می داد که پاسخ نیازهاي عمومی خود را در مجموعه اي منسجم بیابند و آن را تأمین نمایند. روابط اجتماعی و همبستگی و پیوند ساکنان هر محله به طور عمده توسط عوامل پیدایش محله و تجمع مردم شکل می گرفت. (سلطان زاده، 1365، ص.(236
از گذشته هاي دور محله هاي شهرها در شکل گیري و ساماندهی امور شهري جایگاه ویژه اي داشتند. محله ها در واقع مکانهاي تشکیل دهنده شبکه هاي اجتماعی بودند و چنین ساختاري شرایط ایجاد درك تجربیات مختلف را فراهم می ساخت. هر محلهمعمولاً مرکزي داشت با عناصر عملکردي خاص در مقیاس محله که مسجد و بازارچه عناصر اصلی مرکز محله ها را تشکیل می داد. در این میان گاهی اوقات چند محله داراي یک مرکز محله بودد. در شهرهاي بزرگ، گاهی هر محله براي خودش شهري بود نیمه مستقل با سازمانهاي اداري، مذهبی حتی اقتصادي مشخص که وابسته به حکومت بود (اشرف، 1354، ص.(39-38
علی رغم وجود عوامل وحدت بخش در سازمان و کالبد بافتهاي مسکونی شهرهاي اسلامی، هر یک از محله ها به همراه مراکزشان شامل فرم هاي مختلف با تنوع فعالیتی- کالبدي و اجتماع پذیري خاص خود بودند (پورجعفر، 1376، ص.( 56 بافت کالبدي محله به عنوان تبلور فضایی شرایط اجتماعی و اقتصادي جامعه از انسجام وپیوستاري خاص برخوردار بود. در شهرهاي تاریخی، مرکز شهر و محله هاي آن ترکیبی متحد و متجانس و ارگانیک از نظر کالبدي و فضایی بودند و با اعتبار خاص خود بر اساس درجه بندي، هسته تاریخی شهر را شکل می دادند. ریخت شناسی اصلی در ساختار یک محله با شکل گیري تدریجی عناصر آن طی زمان شکل می گرفت که نتیجه آن تکامل تدریجی محله بود. این ساختار به مرور و با در نظرگرفتن تمایلات، سلایق و نیازهاي ساکنین با تکیه بر آزادي هاي آنان ادامه پیدا کرد به نحوي که بیانگر نظام اجتماعی و فرهنگ شهرنشینی آن دوران است. محله ها در شهرهاي تاریخی داراي عناصر و روابط منسجم و هوشمندانه اي بودند که حیات و رفاه ساکنین خود را تأمین می کردند. در گذشته هر محله واجد مجموعه اي از عناصر فضایی بود که به آن استقلال می بخشید و آنرا نسبت به محله هاي دیگرخودکفا می کرد این عناصر فضایی شامل بازارهاي محلی، مسجد، مدرسه، حمام، آب انبار، تکیه و زورخانه بوده است (پورزرگر، 1390، ص.(108 در ادامه به بررسی محله حصیرفروشان به عنوان محله مورد مطالعه پرداخته می شود.
محله حصیرفروشان شهر بابل
شهر بابل در شمار چند شهر کهن سرزمین تبرستان است. اگر چه در منابع پیش از اسلام از آن نامی برده نشد و جغرافیدانان یونانی و رومی یادي از آن نکرده اند اما از بقایاي آثاري که هنوز در پیرامون شهر بر جاي است و حتی از نام باستانی آن سمامطیرس که همچون آمل، ساري و چالوس از روزگاران کهن باز مانده، به آسانی می توان دریافت که این شهر که بر کران راست رود باول/ بابل نهاده بود در ادوار پیش از اسلام نیز جایی آبادان بوده است. بابل که در منابع اسلامی از آن به نامهاي مامطیر، ممطیر و مامطیران یاد می شود، در میانه دشت تبرستان و همانند امروز در مسیر شاهراهی قرار داشت که آمل را به گرگان پیوند می داد.
هسته اولیه شهر شامل محله آستانه و پنجشنبه بازار فعلی است. محله حصیرفروشان بخشی از همین هسته اولیه شهر می باشد. آنچه در این بافت اهمیت دارد ارتباط و انسجام کالبدي میان عناصر و فضاهاي شهري و وجود عناصر تاریخی- مذهبی(مسجد و بقعه سید زین
العابدین) می باشد. متأسفانه با گذشت زمان و
بخصوص با شروع دوره پهلوي به تدریج بسیاري از نقشه :1 عناصر شاخص کالبدي شکل دهنده محله حصیرفروشان
ارزشهاي موجود بافت محله در حال نابودي است. قدمت محله حصیرفروشان به دوره مرعشیان و قرن دهم و یازدهم هجري بر می گردد که تاریخ ساخت بقعه امامزاده واقع در مرکز محله مربوط به سال 1312 قمري است(ملکشاهی و دیگران، 1379، صص.(150-149
بررسی تطبیقی معیارهاي شکل دهنده محله در شهرهاي اسلامی و سنتی ایران
طراحی شهرهاي اسلامی به عنوان تنظیم کننده شرایط محیطی زندگی مسلمانان اصولی را مورد توجه قرار می دهد که در برگیرنده مؤلفه هاي اجتماعی، زیست اقلیمی، کالبدي، زیبایی شناختی و ... می باشد. در ادامه به شاخصه هاي هر یک از آنها پرداخته می شود.
344
انسجام و وحدت اجتماعی
محرمیت
عدالت
امنیت
زیبایی
رویکرد محیطی
وجود فضاها محصور و بهم پیوسته وجود فضاهاي مناسب جهت ارتقاء تعاملات اجتماعی
جهت گیري واحد به سمت قبله
وجود سلسله مراتب در شبکه معابر عدم قرار گیري بازشوها مقابل یکدیگر بکارگیري ساختار ارگانیک در شکل گیري معابر تعریف قلمرو
توزیع مناسب و یکسان منابع و فعالیت ها امکان استفاده فضاها براي گروههاي مختلف جامعه حفاظت در برابر عوامل ناهنجار درونی و بیرونی آرامش
بکارگیري احجام ساده هندسی نظم وحدت تقارن
بکارگیري منابع طبیعی حفاظت از توازن طبیعت
جدول :1 اصول موجود در طراحی محله هاي اسلامی(مأخذ: نگارندگان)
درادامه در نظر است به بررسی تطبیقی میان اصول مطرح شده در شهرهاي اسلامی و محله مورد نظر پرداخته شود.
(1 انسجام و وحدت اجتماعی
بین ساکنان شهرها براي تأمین حقوق و حفاظت از منابع خود در برابر گروههاي متخاصم و حاکمان، همبستگی و پیوندهاي خاصی برقرار می شد. همبستگی در شهرهاي اسلامی نیازمند وحدت میان محله هاي مختلف بوده که لازمه آن وحدت درون محله اي است.
345
(1-1 وجود فضاهاي محصور و بهم پیوسته
تراکم کالبدي در شهر اسلامی تنها به منظور فشرده سازي فضایی نبوده بلکه با نفوذ اصول و ارزشهاي اجتماعی تأثیرگذار بر کارکرد مسلمانان، ارتباطات اجتماعی بهم پیوسته اي را شامل می شد. فشردگی بافت محله اسلامی بدون تردید علاوه بر در نظرگیري شاخصه هاي اقلیمی ریشه در تفکرات اسلامی مردمان آن داشته که انعکاسی است از مفهوم امت، چرا که بازتاب این مفهوم در میان مردم جزء اصول ضروري در طراحی محیطی منسجم براي مسلمانان است. انسجام اجتماعی به این معنی است که محیط انسان ساز باید از لحاظ اجتماعی و حتی فرهنگی جهت گیري روشن، صحیح و شفافی داشته باشد تا بتواند توانایی ها و روابط و تعاملات اجتماعی را بهبود بخشد. بازتاب این اتحاد اجتماعی در ساختار محله حصیرفروشان بخوبی قابل مشاهده است. فشردگی بافت محله دلالتی بر تأمین اصل انسجام و وحدت اجتماعی دارد.
فشردگی بافت محله که به واسطه خانه ها ي نزدیک بهم یا متصل بهم ایجاد شده است فواصلی را میان خانه ها و سایر امکانات محله اي فراهم آورده، در این شرایط است که معبر پیاده معناي اصلی رفت و آمد را به خود می گیرد. این مسئله به خودي خود پاسخگوي دیگر اصول و باورهاي اسلامی ساکنین محله می باشد.
سامان دادن به کاربري هاي اراضی در محیط شهرهاي اسلامی، الگویی ترکیبی-فضایی بود که بر اتحاد و یکپارچگی جامعه تأکید فراوان داشت. این الگو روابط اجتماعی میان مردم را تقویت می نمودکاربري. هاي اراضی کاملاً منسجم بودند و در این راستا نیازي به سیستم عبور و مروري که خود موجب از هم گسیختگی می شد وجود نداشت.
(1-2 وجود فضاهاي مناسب جهت ارتقاء تعاملات اجتماعی
تصویر :1 فشردگی بافت محله
اسلام به خوبی می دانست مردم بدون ارتباطات اجتماعی قادر به زیست نمی باشند . بنابراین به روابط اجتماعی به منظور کاهش انزواي مردم و کمک به زندگی اجتماعی در مقیاس وسیع تر و گروهی توجه می نمود. به معناي دیگر اسلام روابط اجتماعی میان مسلمانان را به عنوان معامله اي معین نموده که تعامل، همکاري، فایده رساندن به دیگران، اجتناب از صدمه زدن به آنها بخشی از این حوزه بود(بمانیان و دیگران، 1389،ص.(24
یکی از مواردي که به تعاملات اجتماعی شهروندان کمک می کرد در نظرگرفتن فضاهاي عمومی براي تجمع مطلوب مردم در شهرها است. در شهرسازي اسلامی، مفهوم میدان عمومی یا فضاي بزرگ در معماري اسلامی کارکردي اجتماعی- دینی داشته که با قرار گیري یک مسجد و اماکن عمومی در مجاورت آن ضرورت گردهماي مسلمانان را در چنین مکانی فراهم می کرد، بطوریکه وحدت جامعه مسلمین در آن به چشم می خورد.
346
از دیگر موارد مؤثر در تقویت تعاملات و برخورد مناسب مردم، معابر و مسیرهاي دسترسی می باشد. به نحوي که باید بتواند پاسخگوي نیاز و در خدمت جامعه باشد. شکی نیست که تعیین عرض معبر با توجه به عملکرد آن تراکم شهري را پایدار و اقلیم منطقه را متعادل می نمود به علاوه اصل تعامل قوي اجتماعی را نیز مورد حمایت قرار می داد و در این سیستم معابر به عنوان گشایش هایی در میان خانه ها بودند تا اندازه اي که نیاز به حرکت و ارتباطات را فراهم نمایند مورد توجه قرار می گیرفتند( بمانیان و دیگران، 1389،صص-135 .(136 تقاطع هاي باریک محصور شده و فراهم نمودن امکان دسترسی میان خانه ها در محله حصیرفروشان که به واسطه افزایش تعامل میان ساکنان موجب ارتقا ارزشهاي اجتماعی می شود.
تصویر : 4 بافت ارگانیک محله حصیرفروشان شهر بابل که بر پایه فعالیت هاي جمعی و تعامل میان ساکنان آن شکل گرفته است. معابر باریک محله حصیرفروشان و افزایش برخورد میان عابرین پیاده
از دیگر راهکارهایی که اسلام در نظر گرفته است اعطاي مالکیتی موقتی یا کوتاه مدت براي فضاي جلوي ورودي خانه به صاحبخانه می باشد. اگرچه این فضا بخشی از خیابان بوده و براي استفاده عموم است اما ساکنان خانه حق دارند آنرا براي ورود، بارگیري یا تخلیه بار به خانه مورد استفاده شخصی قرار دهند. هدف از مشخص کردن شرایط استفاده از فضاهاي جلوي خانه ها محافظت از حقوق عمومی و حقوق همسایگان، تسهیل زندگی روزانه مالکان و مهمتر از همه حفظ یک رابطه قوي میان ساکنان یک محله بوده است(همان، ص.(171
تصویر :5 فرصتی براي تقویت تعاملات اجتماعی
اسلام بر این ارزش تأکید داشت که خانه باید واسطه اي باشد که بوسیله آن بتوان روابط همسایگی را حفظ نمود. در راستاي ارتقاء تعاملات اجتماعی وجود کاربري هاي مذهبی و تجاري مانند مسجد و بازار اهمیت زیادي داشت. مسجد که نمادي از هویت و قدرت، صلح و عدالت بود قدرت جمعی را ارتقاء داده و سلسله مراتب وفاداري را تعیین می کرد. اختلافات جامعه را حل نموده و خواهان انسجام اجتماعی بود.
تصویر :6 موقعیت مسجد در سایت محله، نشانی از تسلط بر محیط ساخته شده سنتی دارد.
در این میان استقرار بازار به طور سنتی در مرکز شهر و یا اطراف مساجد از لحاظ اجتماعی و عملکردي به عنوان مرکزي که بالاترین امکان براي تعاملات اجتماعی را فراهم می ساخت، بسیار کارآمد و ایده ال بود. این رابطه میان بازار و مسجد جنبه اجتماعی بازار را فراتر از ارزش آن به عنوان یک مجموعه اقتصادي ترقی می داد. به عبارت دیگر بازار وسیله اي براي تقویت روابط اجتماعی میان ساکنان آن جامعه بشمار می رفت.
تصویر :7 اصل استقرار بازار در نزدیکی مسجد کاربردي عملی دارد. استقرار فعالیتهاي خرید و فروش در حومه مسجد براي مردم محل مناسبی براي داد و ستد در مسیر رفت و آمدشان به مسجد است.
(1-3 جهت گیري
جهت گیري همسو توده و فضا در شهرهاي اسلامی به سوي قبله یکی از بازخوردهاي اجتماعی مهم و مثبت آنها محسوب می گردد که یکی از نمودهاي آن برگزاري فرایض دینی می باشد که موجب تقویت وحدت و انسجام اجتماعی و زمینه ساز روابط قوي میان ساکنان این شهرها است(رضایی منش ، 1391، ص.(7
نقشه :2 نقشه جهت گیري بافت محله به سمت قبله