بخشی از مقاله
چکیده:
محله سرشور یکی از6 محله قدیمی شهر مشهد است که در جنوب غربی حرم مطهر قراردارد. نگاهی به گذشته تاریخی محله بیانگر جایگاه مهم آن در شهر مشهد میباشد. به گونهای که در سال 1295 به میزان %15,75 از جمعیت شهر مشهد را شامل می شده است. همچنین مطالعات انجام شده در سال 1370 نشان دهنده وجود بافت همگن اجتماعی-اقتصادی و تمایل به ماندگاری بالای ساکنین در محله بوده است. بااینحال تحولات صورت گرفته طی دودهه اخیر تنزل مرتبه اجتماعی محله، خروج گروههای جمعیتی و غلبه سالخوردگان و در مجموع وضعیت ناپایدار محله را نشان میدهد. که در صورت تداوم، حذف محله از فضای شهری مشهد را به همراه خواهد داشت.
براین اساس مهمترین مساله این مطالعه بررسی علل ناپایداری محله طی سالهای اخیر است. لذا در این مطالعه ضمن استفاده از روشهای کمی و کیفی، ابتدا به ارزیابی تحولات محله پرداخته شد و در ادامه ضمن مراجعه مکرر به محله و انجام مشاهدات دقیق و مصاحبههای عمیق با ساکنین محله، علل ناپایداری آن مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این مطالعه نشان داد که برخلاف دیدگاه موجود در خصوص بافتهای فرسوده، که فرسودگی را مهمترین عامل ناپایداری آن عنوان میکند، در محدوده مورد مطالعه نوسازیهای انجام شده به دلیل عدم انطباق آن با شرایط اجتماع محلی، منجر به تغییر محتوا و کارکرد محله و در ادامه گسست همبستگی اجتماعی و خروج جمعیت از آن و در نهایت ناپایداری آن شده است.
کلمات کلیدی: شهر مشهد، محله، سرشور، ناپایداری
-1 مقدمه و بیان مساله:
موضوع خوانایی و هویت یک شهر، از جمله موضوعات مهم در زمینه برنامهریزی شهری به شمار میآید. در اهمیت خوانایی اینطور عنوان شدهاست که اگر شهر خوانا باشد به شکل کامل بوسیله مردم درک میشود. به این معنا که مفاهیم و نشانههای شهر را حمل میکند و ارتقای تصویر مکان و شهر را به همراه دارد. لذا درصورتیکه عناصر و اشکال شهری همراه با این نشانهها و نمادها، بارگذاری شوند میتوان گفت این شهر دارای هویت است - . - Cristian, 2009, p. 173 در این خصوص لینچ عنوان میکند که تابع هویت، ساختار و معنی سه جزء تصویر شهر هستند. با تغییر هویت و ساختار، حس درک از معنی شهر بوسیله مردم میتواند افزایش پیدا کند یا کاهش یابد - . - Tveter, 2009, p. 35
به گفته او تصویر و خوانایی شکل شهر ویژگی بسیار مهمی است که نه تنها بوسیله طراحان شهری بلکه بوسیله شهروندان و استفاده کنندگان از فضا نیز قابل جستجو میباشد - . - Botwina, 2012 در این راستا لوفر4 معتقد است که برنامهریزی ابزاری است که مشخص میکند "شیوه های دیدن" و مفاهیم فضایی را که به نوبه خود تاثیر میگذارند بر اینکه چگونه شهر به نمایش درآید، هم از نظر موجودیت مادی و هم غیر مادی - . - Jacob a & Hellström, 2010 زمانی که یک شهر دارای یک تصویر خوب باشد، شهروندان آن، احساس رضایت کرده و افتخار دارند که بخشی از آن هستند و این، به نوبه خود، میتواند تصویر شهر را افزایش دهد - . - Luque-0DUW QH]' 2007
از دیگر سو باید توجه داشت در ارتباط با پایداری یک محیط شهری، شهر پایدار خلاق در عمل تنها یک شهر فنگرا نیست، بلکه یک شهر ایدئولوژیک است. که وابسته به ارزشهایی است که به طور ضمنی به اشتراک گذاشته میشوند - Eugen .Ratiu, 2013, p. 6 - براین اساس هر شهری معنا و تصویر خاص خود را دارد که آن را متمایز از سایر مکانها میکند. در مجموع سیمای شهر در تمامی شهرها به عقیده تماشاگران و ساکنان، از بناهای یادمانی یا محلهها و بناهای نمادین مرکز شهر درک میشود - ممفورد, ,1387 ص. . - 438 در خصوص معانی شهر راپوپورت5 سه سطح از معنی محیط ساخته شده را مشخص میکند:
-1 سطح بالایی از معنی: توصیف نمادهای جهان شناختی در شهرها -2 سطح متوسط معنی: پیام هایی در مورد هویت و وضعیت انتقال آن توسط طراحان و سازندگان شهرها و -3 سطح پایین معنی: روش هایی که در آن کانالهای محیط زیست ساخته میشود و به صورت انعکاسی با رفتار و حرکت تعامل برقرار میکند - . - Smith, 2007, p. 30 در این زمینه پاتریک گدس شهر گذشته را به دلیل آنکه ویژگیهای مکانی و زمانی آن همپوشانی داشت موفق می دانست. او دادن الگویی واحد برای همه شهرها را رد میکند و باور دارد که به شمار شهرها باید الگو ارایه داد و هر شهر باید با توجه به پیشینه تاریخی، فرهنگی و اجتماعی ساکنان آن طرح و الگوی ویژه خودش را داشته باشد - پاکزاد, ,1386 ص. . - 246
یکی از عناصر اصلی در القا و ارتقای معنی شهر، محلات آن به شمار میآیند. طی سالهای متمادی محلات جزء فضاهای تفکیک ناپذیر محیط شهری بودهاند. در واقع هرجا که شهر وجود داشته محلات آن نیز مطرح بوده است. لذا بخش مهمی از بار معنایی، هویتی و خوانایی شهر را عملا به دوش کشیدهاند. این محیطهای بومی در هر دوره زمانی، بخشی از میراث فرهنگی به شمار میرود همانطور که هنر، ادبیات و موسیقی چنین جایگاهی دارند. از دست دادن فرمهای بومی و محلی نه فقط از دست دادن فرهنگ است، بلکه دارای عوارض جانبی و اغلب غیر قابل برگشت در روش زندگی مرتبط به جامعه است. در صورتیکه ساختارها و فرمهای بومی کارکرد خود را از دست بدهند حفظ آنها برای مردم غیر قابل امکان خواهد بود. - Eben Saleh, 2000, p. 455 - لذا تغییرات احتمالی در این محیطها باید به نفع شخصیت تاریخی منطقه به منظور حفظ خوانایی گذشته بوسلیه حفظ توازن فضاییشان باشد - . - Dobson, 2008, p. 135
با اینحال بافتها و محلات قدیمی که امروزه با صفت »فرسوده« شناخته میشوند از جمله چالشها و آزمونهای فراروی مدیریت شهری است. امروزه با این ادعا که فرسودگی مهمترین عامل ناپایداری و خروج جمعیت از این بافتهاست، برای حل آن، طرحهای نوسازی و بهسازی در مقیاسهای گوناگون تهیه و اجرا میشود. که در بسیاری موارد میراث تاریخی، هویتی و معنایی شهر را به چالش میکشد. و این سرمایه عظیم که منبع لایتناهی، جهت تغذیه فکری، روانی و عامل همبستگی و نسجام اجتماعی است را به راحتی از کف میدهند. لذا مسائل و موضوعات دیگری علاوه بر فرسودگی در این گونه محلات قابل توجه هستند که برخلاف آن، دارای ظرافتها و پیچیدگیهایی هستند که به بخشی از آنها در سطور فوق اشاره گردید. در این خصوص شهرهای با صبغه مذهبی و هویت دینی، الزامات بیشتری را در خصوص توجه و اهتمام به بافت و فضای پیرامونی میطلبد. چراکه نحوه آرایش فضا، مبین هویت و منشاء آن است که به دلیل ارتباط آن با منبع مقدس، ارزش ویژه ای دارد.