بخشی از مقاله
باتوجه به اينكه يكي از فعاليتهاي اساسي كه كودكان با آن ميتوانند در دنياي سرشار از تخيل قرار گرفته و افكار و احساسات و تأثرات خود را بيان كنند، شعر است پس بيشك، شعر، عرصه ديگري است كه ميل به خلاق بودن را در كودك ارضا خواهد كرد.
مقدمه:
هر كدام از ما كمابيش با بلبل زباني كودكان به ويژه در خواندن شعر، آشنا بوده و لذت بردهايم. اما فقط تا اين حد آشنايي بزرگترها با شعر كافي به نظر نميرسد. بهتر است ابتدا به طرح پرسشهاي اساسي در اين زمينه بپردازيم: آيا در خواندن شعر براي كودكان هدف اين است كه آنها را شاعر بار بياوريم؟ يا قرار است روح آنها را تلطيف كنيم، يا آنها را خلاق بار بياوريم؟
• شعر كودك :
شعر براي كودكان، درست مثل قصههاي عاميانه داراي معنايي پنهاني است كه خوانندگان خردسال هميشه نميتوانند به آن پيببرند. كودك بزرگ ميشود و شعرهايي را كه در حافظه او نقش بسته است دوباره به يادش ميآورد يا به نوعي ديگر، آنها را ميفهمد پس بايد در شعرهاي او جايي براي انديشيدن وجود داشته باشد. دكتر برنادت ردافي در كتاب ”پرورش تخيل و خلاقيت كودكان چنين اشاره ميكند: ”كودكان، خلاق و مبتكر به دنيا ميآيند، اشخاص بسياري معتقدند كه آنان خلاقتر از بزرگسالان هستند، زيرا مغزشان در مجموعه راه و روشهاي معمول مشاهده مسائل حبس نشده است، يا تحت فشار پيروي يا اجبار منطقي قرار نگرفتهاند“.كودكان پيشدبستاني از شنيدن شعر لذت ميبرند، نه به خاطر اينكه با معني شعر و يا صناعات ادبي آشنا هستند، آنها با آهنگ شعر ميخكوب ميشوند، با ريتم موجود در شعر به جنبش و جوشش درميآيند، شاد ميشوند و حركت را تجربه ميكنند.
حال اگر پا را كمي فراتر گذارده، علاوه بر موسيقي مستقر در شعر آنها را با موضوع، يا به اصطلاح قصه شعر آشنا كنيم، آنگاه لذتشان، دوچندان خواهد شد. زيرا كودكان سرشار از تخيل هستند. خيال و درك آن در پرورش استعداد و شخصيت كودكان بسيار مؤثر است و به آنان آزادي عمل و سرعت ميدهد و برتر از آن، كودكان را هوشمند بارميآورد. ريزبيني، دقت و كنجكاوي، حاصل از تخيل و خيالانگيزي است.
• ويژگيهاي مناسب براي شعر كودك :
به هر كودكي دقت كنيد اين سه ويژگي را در او به صورت بارز مي بينيد: اول اين كه كاملاً احساسي است. ديگر اين كه قدرت تخيل زيادي دارد و در دنياي خيال زندگي ميكند و سوم آنكه بسياري از حرفها و حركات او از وزن و آهنگي خاص برخوردار است. اين سه ويژگي، كم و بيش در شعر هم وجود دارد. شعر نيز با احساس سروكار دارد، اگر تأثير مي گذارد و حتي حركت ايجاد ميكند از راه احساس وارد ميشود و بر عقل چيره ميگردد. احساسات كودك قبل از عقل او ظهور ميكند و بهرهبرداري از سرمايههاي عاطفي طفل خيلي زودتر از ذخايرعقلي او شروع ميشود. بچه در موقعي كه هنوز مسائل علمي و استدلالي را درك نميكند مطالب عاطفي را ميفهمد. گلمن در كتاب ”هوش هيجاني“اش ميگويد: ”ما به طور ناخودآگاه، احساساتي را كه از فردي ديگر مشاهده كرديم تقليد ميكنيم به اين صورت كه ناخودآگاه از حالتهاي چهره، اندام، آهنگ صدا و ديگر نشانههاي غيركلامي احساسات ديگران، الگو ميگيريم“.
همچنين شعري نيست كه وزن و آهنگي نداشته باشد. اشتراك اين سه ويژگي، ميان شعر و كودك باعث ميشود كه كودكان شعر را بيشتر دوست داشته باشند. با شعر زندگي كنند با شعر بيدار شوند، بخوابند و بازي كنند. از اين رو شعر در ادبيات كودكان جايگاه خاصي را به خود اختصاص داده است. شعر بايد هدفش مشخص و معين و زبان آن قابل فهم و درك باشد. موضوع شعر بايد مربوط به دنياي كودك باشد. دنياي كودك و دنياي شعر، دو جهان نزديك به هم يا شايد پيوسته به هم باشد، شعر كودك، كلامي است موزون و زيبا، موضوع شعر، بايد قابل درك باشد و مربوط به دنياي كودك. موضوع شعر بايد متأثر از خصوصيات سني شنوندگان، علاقهمندي آنها، نيازمنديهاي رواني و تجربيات قبلي كودكان باشد. به عبارت ديگر، شاعري ميتواند در دنياي شعر كودكان موفق باشد كه بتواند افق ذهني و احساسي كودكان را وسعت بدهد و بداند كه شعر روان و ساده گفتن با آسان گرفتن اين هنر، تفاوت دارد. هر شعر بايد مقدمهاي براي ايجاد اشتياق دركودكان براي خواندن اشعار عميقتر يا مفاهيم عاليتر باشد. شعر كودك بايد در جهت تحول و تكامل فكري كودكان گام بردارد. شعر خوب يكي از انگيزههاي اصلي كودكان به خواندن آثار ادبي است.