بخشی از مقاله

پژوهش حاضر به بررسی رابطه ی ناگویی هیجانی و هوش هیجانی و تنظیم هیجان در زنان شاغل پرداخته است روش تحقیق توصیفی واز نوع همبستگی می باشد. جامعه مورد بررسی شامل کلیه ی زنان شاغل در اداره بهزیستی شهر زاهدان است که از این تعداد 90 نفر براساس فرمول کرجسی و مورگان به شیوه تصادفی ساده به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرهای ناگویی هیجانی و هوش هیجانی و تنظیم هیجان به کار گرفته شد.

روایی محتوایی پرسشنامه ی ها توسط صاحب نظران تایید و برای تعیین پایایی درونی پرسشنامه های رضایت زناشویی و ناگویی هیجانی ضریب الفای کرانباخ بهترتیب /89 ، /92 بدست آمد تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای 18spss انجام شد برای تجزیه و تحلیل داده ا از روشهای آماری توصیفی و نیز استنباطی شامل همبستگی رگرسیون گام به گاماستافده گردید نتایج نشان داد که بین ناگویی هیجانی و هوش هیجانی با تنظیم هیجان رابطه معناداری وجود دارد. آلکسی تایمیا به ناتوانی در پردازش شناختی اطلاعات هیجان و تنظیم هیجان ها گفته می شود.

آلکسی تایمیا سازه ای است چند وجهی متشکل از دشواری در شناسایی احساسات، دشواری در توصیف احساسات برای دیگران و جهت گیری فکری بیرونی. ویژگی های اصلی آلکسی تایمیا عبارتند از: ناتوانی در بازشناسی و توصیف کلامی هیجان های شخصی، فقر شدید تفکر نمادین که آشکار سازی برخورد ها، احساسات، تمایلات و سائق ها را محدود می کند، ناتوانی در به کارگیری احساسات به عنوان علایم مشکلات هیجانی، تفکر انتزاعی در مورد واقعیت های کم اهمیت بیرونی، کاهش یادآوری رویاها، دشواری در تمایز بین حالت های هیجانی و حس های بدنی، فقدان جلوه های عاطفی چهره، ظرفیت محدود برای همدلی و خودآگاهی. از دیدگاه علوم شناختی بخش عمدهای از مسائل مربوط به ناگویی خلقی مرتبط با هیجانها است و هیجانها به عنوان دسته ای از روان سازه مبتنی بر پردازش اطلاعات شناخته می شود که شامل فرایندها و تجسم های نمادین و غیر نمادین است.

تجسم های نمادین شامل تصاویر و واژه ها است و تجسم های غیر نمادین شامل تهییج های جسمانی و احشایی است که در هنگام برانگیختگی هیجانی تجربه می شوند. نظام های نمادین مانند زبان این امکان را فراهم می آورند که انسان درباره احساس های هیجانی و دیگر تجاربش فکر کند و به این ترتیب حالت های هیجانی خود را تنظیم نماید. به نظر میرسد در ناگویی خلقی توانایی بسیار اندکی برای نمایش نمادین هیجانها وجود دارد و درنهایت تجسم نمادین هیجانها به شکل ضعیف با تصاویر و واژه ها ارتباط برقرار می کند و به همین دلیل کمتر تحت کنترل شناختی قرار دارد.

نارسایی هیجانی سازه ای است چند وجهی متشکل از دشواری درشناسایی احساسات و تمایز بین احساسات و تهییج های بدنی مربوط به انگیختگی هیجانی، دشواری درتوصیف احساسات برای دیگران، قدرت تجسم محدود که بر حسب فقر خیال پردازی ها مشخص می شود؛ سبک شناختی عینی - غیر تجسمی - ، عمل گرا و واقعیت مدار یا تفکر عینی افراد مبتلا به نارسایی هیجانی، تهییج های بدنی بهنجار را بزرگ می کنند، نشانه های بدنی انگیختگی هیجانی را بد تفسیر می کنند، درماندگی هیجانی را از طریق شکایت های بدنی نشان می دهند و در اقدامات درمانی نیز به دنبال درمان نشانه های جسمانی هستند.

- آلن و همکاران، . - 2011 مشخصه های بیرونی که سازه نارسایی هیجانی را تشکیل می دهند بیانگر نقایصی در پردازش شناختی و تنظیم هیجانات می باشند. از دیدگاه علوم شناختی، هیجان ها به عنوان دسته ای از طرح واره های مبتنی بر پردازش اطلاعات شناخته می شوند که شامل فرآیندها و تجسم های نمادین و    غیر نمادین هستند کاهش ابراز هیجانات اساسا بیان گر نوعی فقدان یا بد تنظیمی هیجانات است.

به همین صورت آسیب در ظرفیت های پردازش هیجانی مبتنی بر نارسایی هیجانی ممکن است یک عامل خطراحتمالی برای انواع مشکلات سلامت روان باشند - آلن و همکاران، . - 2011 از سویی دیگر تنظیم هیجانات نقش به سزایی در عملکرد فردی و تحصیلی فرد دارد به طوری که تنظیم هیجان ، شامل استفاده از استراتژی رفتاری و شناختی برای تغییر در مدت زمان یا شدت تجربه ی یک هیجان است - گراس و تامپسون، - 2007 و مشخص شده است که افراد در مواجهه با رویداد های استرس زا، از راهبرد های تنظیم هیجان متفاوتی برای اصلاح یا تعدیل تجربه ی هیجانی خود استفاده می کنند. - تروی ،. - 2012یکی از متداول ترین این راهبرد ها،تنظیم هیجان با استفاده از راهبردها های شناختی است.

شناختها با فرآیندهای شناختی به افراد کمک می کند که هیجان ها و احساس های خود را تنظیم نموده و توسط شدت هیجان ها مغلوب نشود - حسنی ، - 2010تنظیم شناختی هیجان،به شیوه ی شناختی مدیریت و دستکاری ورود اطلاعات فراخواننده ی هیجان،اشاره دارد - اوکنسرو گراس،. - 2005راهبرد های که افراد برای تنظیم هیجاناتشان استفاده می کنند، در پژوهش نظری و کاربردی بسیاری مورد توجه قرار گرفته و تحت عنوان راهبرد های سازگارانه و ناسازگارانه مورد بحث واقع شده است - کرینگ و سالون ،. - 2010 هدف بسیاری از بررسی های انجام شده در زمینه تنظیم هیجان.تنظیم پیامد های آن بر رفتار و شناخت است.

هنگامی که فرد با یک موقعیت هیجانی روبرو می شود.  احساس خوب وخوش بینی به تنهایی برای کنترل هیجانهای وی کافی نیست.او نیاز دارد که در این لحظات بهترین کارکرد شناختی را نیز داشته باشد. وی می کوشد هیجانهای خود را کنترل کند.کنترل هیجانی شامل ایجاد افکار و رفتارهایی است که به افراد اگاهی میدهد چه نوع هیجانی دارند.چه هنگام این هیجانها در آنها پدید می اید.و چگونه باید آن را ابراز نمایند.

تنظیم هیجان بیشتر در دو چار چوب مهم بررسی می شود.راهبردهایی که پس از بروز حادثه یا پس از پیدایی هیجان فعال می شود - گروس. - 2007 بار - آن، هوش هیجانی را مجموعه ای از قابلیت ها و مهارت هایی می داند که بر روی توانایی فرد برای مقابله موثر با احتیاجات محیط و فشارهای آن اثر می گذارد - اکبرزاده، . - 1383سالوی و مایر - 1990 - ، هوش هیجانی را توانایی دریافت سریع هیجان، فهمیدن و اداره کردن آن، بکاربردن هیجان ها در خود و دیگران و همچنین پروراندن هیجان ها در خود و دیگران می دانند - چرنیس، . - 2000جان مایر هوش هیجانی را مجموعه ای از توانایی ها می داند که به فرد کمک می کند تا احساسات خود و دیگران را درک کند و در نهایت به فرد کمک می کند تا احساسات خود را تنظیم و اداره کند - میرغفوری ، . - 1388هوش هیجانی شامل توانایی های شناخت خود - درک احساسات درون دیگران - مهار کردن هیجانات و اداره و مدیریت روابط با نرمش و مدارا می باشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید