بخشی از مقاله
انواع بلوغ
هرگاه سخن از بلوغ به ميان مي آيد، ذهن انسان به يکباره بسوي بلوغ جنسي و جسمي مي رود، در حاليکه در واقع بلوغ متذکره يکي از انواع بلوغها مي باشد و ديگر بلوغها عبارتند از:
بلوغ شرعي ـ اخلاقي ـ معنوي ـ اجتماعي ـ اقتصادي و بلوغ سياسي.
ذيلاً مختصر بلوغهاي ذکر شده را بيان مي نمائيم:
بلوغ جنسي :
اين بلوغ با ترشح غدوات جنسي و ظهور ويژگيهاي ثانوي جنسي از قبيل رويش و نمو موهاي زايد در بدن و فعاليت غدوات عرق در زير بغل و قاعده گي مي باشد.
بلوغ جسمي :
اين بلوغ در حدود سن 18 سالگي تبارز مي کند که اکثر اعضا و اندامهاي بدن به اوج رشد خود مي رسند و شخص چهره طفلانه يا کودکانه خود را از دست مي دهد.
بلوغ شرعي :
پايان يافتن و اتمام نهمين سال قمري زندگي دختران آغاز اين بلوغ است، که دختران مسئوليت جدي تري نسبت به دساتير الهي مييابند و نسبت به آنها مسئول شمرده مي شوند.
بلوغ اخلاقي :
اين بلوغ با کسب فضايل و سجاياي مقرر و پسنديده جامعه از قبيل صراحت لهجه، راستگويي و امانت داري و درستکاري و پذيرش مسئوليت در دختران نمايان مي شود.
بلوغ معنوي :
همراه بودن دختر با احساس بندگي خداوند که ظهور آن در انجام فرائض و اجتناب از محرمات و گناهان است در شخص تبارز و رفته رفته شخص خداوند جل جلاله را در همه جا حاضر و خود را در محضر الله عزوجل احساس مي کند و ...
بلوغ اجتماعي :
سالهاي 17 و 18 سالگي زمان رسيدن دختران به بلوغ اجتماعي است که دختران در اين سنين رفتار صحيح زنانه مييابند و در گفتار و کردار خود حالتي زنانه دارند.
بلوغ اقتصادي :
در هنگام احساس استقلال طلبي شخص که او براي آينده خود پلان ها، تفکرات طرح ميکند و با تصرف در دارائيهاي مادي خود به فکر درآمد و مفاد براي رسيدن به زندگي بهتر، مي افتد.
بلوغ سياسي :
حد قانوني اين بلوغ در کشور ما براي مردان و زنان يکسان است و آن سن راي دهي يعني 18 سالگي است، اما اين نظر به اشخاص تغيير مي کند و بستگي به ساير بلوغها، خصوصاً بلوغ اجتماعي دارد.
تاريخچه روان شناسي بلوغ
در مطالعه تغييرات مربوط به بلوغ "ارسطو" تغييرات خاص از بلوغ جنسي را شرح داده و همچنين به تغييرات رواني همزمان با اين تغييرات اشاره کرده است. "ژان" "ژاک" "روسو" در قطعهاي از خطابه مديحه سن برنارد به بوسوئه و همچنين در کتاب چهارم اميل از اسرار دوران بلوغ که آن را تولد ثانوي ناميده است، بحث مينمايد. اولين مقاله معتبر و علمي در رابطه با بلوغ توسط برنمايم در سال 1891 منتشر شد و بالاخره با پژوهشهاي گسترده استانلي هال به عنوان پدر روان شناسي بلوغ (نوجواني) اين مطالعات وارد حيطه روانشناسي شد.
مباحث مورد بحث در روان شناسي بلوغ
مفهوم بلوغ و تفاوت آن با نوجواني
بررسي و تعييم مفهوم بلوغ از طرف روان شناسان بلوغ و صاحب نظران ساير حوزههاي مورد بررسي قرار گرفته است. اکثريت قريب به اتفاق صاحب نظران در مورد واژههاي بلوغ و نوجواني توافق ندارند و معمولا پيدا کران نظريهاي مشترک بين آنها کار دشواري است. عمدتا توجه به تغييرات جنسي در اکثريت تعاريف مورد تاکيد بوده است و بلوغ را مرحله شروع تغييرات جسمي و جنسي دانستهاند که در آغاز نوجواني اتفاق ميافتد.
ويژگيهاي بلوغ ، مراحل بلوغ ، انواع بلوغ ، سن بلوغ ، معيار بلوغ ، علل بلوغ
از ديگر مباحث مورد بحث در روان شناسي بلوغ است که توسط روان شناسان بلوغ مورد بررسي قرار گرفته و نظرياتي ارائه شده است.
عوامل موثر در بلوغ
در اين مقوله روان شناسي بلوغ تاثير عواملي چون عوامل اجتماعي ، اقتصادي ، زمان ، عوامل عصبي و هورموني را مورد بررسي قرار ميدهد. نظريات ارائه شده در اين مقوله با انجام پژوهشها و تحقيقات اجتماعي ، زيستي و ... در جوامع مختلف بدست ميآيد.
بررسي آگاهي از تغييرات بلوغ و بازتاب آنها در شخصيت
از مقولههاي مهم و مورد علاقه روان شناسي بلوغ است. توجه به نگرانيهاي ناشي بويژه بلوغ جنسي و هموارسازي طي اين مسير براي نوجوان از ديدگاه روان شناسي نوجواني حائز اهميت است.
ارتباط روان شناسي بلوغ با ساير حوزههاي علمي
از آنجائيکه بلوغ به عنوان يک مفهوم کلي و گسترده جنبههاي مختلفي از رشد را شامل ميشود مثل بلوغ جنسي و جسمي ، بلوغ عاطفي ، بلوغ اجتماعي ، بلوغ اقتصادي و .... روان شناسي بلوغ علاوه بر ارتباط تنگاتنگ و عميق خود با ساير حوزههاي روان شناسي همچون روان شناسي رشد ، روان شناسي شخصيت ، روان شناسي باليني و مشاوره با ديگر شاخههاي علمي نيز ارتباط گستردهاي دارد.
در بررسي ويژگيهاي بلوغ اجتماعي و تغييرات خاص از آن در زندگي نوجوان روان شناسي بلوغ عمدتا از علوم اجتماعي و نظريات و مباحث موجود در اين شاخه سلاحي جويد. در پيوند بين روان شناسي بلوغ و علوم اجتماعي پرسشهايي چون يک جامعه چه استنباطي از بلوغ دارد، چه نقشي براي فردي که دوران بلوغ را سپري ميکند ميشناسد و شيوه تاثيرگذاري آن بر سهولت بلوغ چگونه است.
بنابراين پيوند تغييرات رواني دوارن بلوغ ، طول بلوغ و ... نشان دادهاند. پژوهشهاي اريمان و همينطور تحقيقات لانديس بر اين تفاوت صحه گذاردهاند. لانديس سه نوع ساخت اجتماعي شامل جامعه بدوي ، روستايي و شهري را بر شمارد که بلوغ افراد خود را به شيوههاي متفاوتي تحت تاثير قرار ميدهند.
پژوهشهاي مارگرت ميد در مورد قبايل جزيره ساموا و گينه نو نيز از آثار به نسبت قديمي جامعه شناختي و مردم شناختي است که به تاثير عوامل محيطي در دوارن بلوغ توجه داشت. ميد نشان داده است که علائم بلوغ را نبايد تنها معلول تغييرات دروني و جسماني دانست و اين عوارض بر حسب شرائط و اجتماعي بسيار متنوع خواهند بود.
از سوي ديگر در مباحث مربوط به بررسي علائم جسمي و ظاهري بلوغ بين روانشناسي بلوغ و علوم زيستي و فيزيولوژيک پيوندي برقرار ميشود. شناسائي علائم بلوغ در حيطه جسمي و جنسي شامل رشد صفات اوليه و ثانويه جنسي ، رشد قد ، وزن ، اندامهاي داخلي مثل قلب ، ششها و ... سوخت و سازها و نيازهاي تغذيهاي ، تونايي بدني و عضلاني و شيمي خون ، ارتباط بين روان شناسي بلوغ و علوم زيستي را مستحکمتر ميسازد.
يافتههاي حاصل از تحقيقات زيستي و فيزيولوژيک مواد خاص براي تحقيقات روان شناسي بلوغ به شمار ميروند. در کنار بروز تغييرات طبيعي و همهگير بلوغ مواردي در اين دوارن ظاهر ميشود که ريشه به هنجار نداشته و اغلب به عنوان ويژگيهاي نابهنجار دوران بلوغ به شمار ميروند. برخي انحرافات و بزهکاريها و رفتارهاي نابهنجار با دوارن بلوغ ارتباط دارند و همچنين شروع برخي اختلافات رواني دوره بلوغ شناسايي شده است. در اين حيطه روان شناسي باليني ، روان شناسي مشاوره و علوم تربيتي با روان شناسي بلوغ وارد عمل ميشوند.
به عنوان مثال آشنايي با يافتههاي روان شناسي بلوغ براي متخصصان علوم تربيتي و باليني و مشاوره از جهت تشخيص طبيعي بودن يا نابهنجار بودن رفتار ارجاع داده شده بسيار حائز اهميت است. همچنين در برنامهريزيهاي مربوط به آموزش و تربيت ، به عنوان مثال ارائه بينش صحيح به نوجوانان در جهت شناخت بلوغ و ايجاد واقع بيني در آنان مورد توجه فراوان ميباشد.
روش پژوهش در روانشناسي بلوغ
روش و پژوهش در اين حوزه نيز همچون ساير حوزههاي روانشناسي با روشهاي علمي پژوهشي صورت ميگيرد. به لحاظ ارتباط تنگاتنگ اين شاخه با علوم زيستي و اجتماعي و از روشهاي آزمايشي و غير آزمايشي (با سهم بيشتر تحقيقات غير آزمايشي) رايج است.