بخشی از مقاله

قره گوردم

طرز بازي به اين ترتيب است كه دو دسته ده يا بيست نفري تشكيل مي‌شوند؛ دسته اول براي پنهان شدن به نقطه‌اي مي‌روند، دسته دوم كه نقش يابنده را دارند، به همراهي نمايند دسته اول كه او را «اومان/خان‌جلو» مي‌گويند و دائم با صداي بلند موقعيت يابنده‌هاي را براي پنهان شده‌ها گزارش مي‌دهد، راه مي‌افتند.


اين بازي‌ معمولاً در شب انجام مي‌گيرد. هنگامي كه يابنده‌گان آنان را يافتند، مي‌گويند «پرق» يعني ما شما را ديديم و پنهان شده‌ها نيز سعي مي‌كنند خود را به «تارپ»، محل اصلي بازي برسانند. در اين بازي يافتن محل دشمن، نقش اصلي را دارد كه ميدان كارزار و نبرد را به خاطر مي‌آورد.

آراكسير

طرز بازي: دو دسته مي‌شوند، يك دسته در يك محل دور هم دايره مي‌ايستند كه اين عده نقش «قوين/گوسفند» را بازي مي‌كند و دسته ديگر نقش حمله كننده «قورت/گرگ» را بازي مي‌كند و دسته گرگ سعي مي‌كند به دسته گوسفندان حمله كند، ولي چوپان گوسفندان مانع از پراكندگي آنان مي‌شود.


هرگاه كسي از دسته گوسفندان جدا شود، فوري از دسته گرگ كسي از ميان او و چوپان مي‌گذرد و به اين‌ترتيب يكي از طرف گوسفندان از بازي اخراج و اگر نتوانستند گرگ‌ها از ميان گوسفندان عبور كنند، چوپان به پاي شخص مهاجم مي‌زند و او از دسته گرگ‌ها اخراج مي‌شود و به اين ترتيب برنده يا بازنده تعيين مي‌شود.


در اين بازي نقش اتحاد و يكدستگي در ميان تركمن‌ها و نقش گرگ كه همواره زندگي تركمن‌ها را تهديد مي‌كرده است، به خوبي نمايش داده شده است.

قورد توتمش

عده‌اي از بازيكنان نقش گوسفند را بازي كرده از پيراهن يكديگر گرفته به دنبال هم، ‌قطاروار قرار مي‌گيرند و از روي فردي كه در نقش گرگ بازي مي‌كند، عبور مي‌كنند و مي‌گويند: «اوليمي، ديري» (مرده يا زنده) گرگ مي‌خواهد يكي از گوسفندان را بگيرد. نفر اول از دسته گوسفندان به صورت زيگزاگ مي‌رود، بقيه نيز همين‌طور تا بدين‌ترتيب گرگ نتواند به گوسفندان دسترسي يابد.

قوشاق آتدير

يك گروه از بازيكنان ـ در خانه ـ با پرتاب ترمه شال به طرف گروه ديگر، اسب معروفي را در ذهن خود و گروه ترسيم كرده و به صورت معمايي از طرف ديگر مي‌خواهد كه نام و صاحب اسب را بشناسد. اگر هر كدام از دو گروه موفق شدند، يعني اگر گروه دوم موفق شد اسب را بشناسد، گروه اول را سوار مي‌شوند و در صورت نشناختن، گروه اول، گروه دوم را سوار مي‌شوند.

ساقچي ـ اشاك

در اين بازي، ابتدا بچه‌ها دايره‌وار ايستاده، متن زير را مي‌خوانند: «اگنه اگنه، اوجي دگنه، بال بالاينا، چك چكينا، غوزه، غوزه، قطر گچي، خالانگ، خبانگ، ناريل، بوسل، چوماقاي، چورتاي، امين اوغلي، بيلي بارغلي، گوتي داغلي چق و با اشاره به هر كدام از بچه‌ها متن فوق را مي‌خواند و در آخر به يك نفر مي‌رسد و مي‌گويد: برون بيرون و دوباره متن را مي‌خواند تا بدين‌ترتيب در آخر دو نفر مي‌ماند: آفاق، پاپاق، يخشي يامان، پوپ».


بدين ‌ترتيب آنكه يخشي (خوب) باشد، نگهبان و آنكه كلمه «يامان» (بد) به او خورده به صورت خميده مي‌ايستد تا ديگران از روي وي بپرند و نگهبان نگذارد كه ديگران بر او سوار شوند. اگر نگهبان توانست با پا ضربه‌اي بر مهاجم بزند، جاي وي را با مهاجم عوض مي‌كنند. بدين ترتيب بازي تا آخر ادامه مي‌يابد.


آي ترك ـ گون ترك

اين بازي مخصوص دختران تركمن است و معني آن «ماه و خورشيد را مي‌خواهم» است. اين بازي گوياي زماني است كه تركمن‌ها به عناصر طبيعي، نظير ماه و آفتاب احترام گذاشته و حتي نام فرزندان خود را از عناصر طبيعي مانند آي‌خان، گون، داغ و ... انتخاب مي‌كردند.
دختران بازيگر دو دسته شده در مقابل يكديگر اين جملات را رد و بدل مي‌كنند:
دسته اول: آي تره‌ك، گون تره‌گ.


دسته دوم: هر كيمه گلجك گره‌ك، بيزه‌ن سزا كيم گره‌ك.
دسته اول: اووي ينگه لي گره‌ك، آردي تنگه لي گره‌ك.
ساير اب دوران قزل ديل لي غيز گره‌ك.
دسته دوم: وردا، يقده، آلاقا.


يعني:
دسته اول: دختري به سان ماه و خورشيد مي‌خواهم.
دسته دوم: نصيب شما چه كسي خواهد شد، از ما چه نوع دختري مي‌خواهند.
دسته اول: دختري مي‌خواهم كه در جلوي ينگه‌هايش روان باشد و پشت سرش تنگه‌هاي پول (تنگه واحد پول قديم) دختري به سال شيرين زباني بلبل.


دسته دوم: اگر توانستي حمله كن و بگير.
بالاخره دسته اول به سوي دسته دوم هجوم مي‌آورد و مي‌خواهد دختري را از دسته اول بگيرد كه يا موفق مي‌شود يا نمي‌شود كه بازنده يا برنده‌هاي آن تعيين مي‌شود.


نماد مشخص اين بازي را در عروسي بردن تركمن‌ها مي‌بينيم كه اصطلاحاً به آن «آياق آلماق» مي‌گويند كه در موقع بردن عروس، خانواده عروس سعي دارد ظاهراً عروس را ندهد. اين مساله در نقش زن در جامعه كه عامل تكثير و توان قبيله است، مشخص مي‌گردد. اين مراسم به نحوي شبيه مراسم «عورس‌كشي» زرتشتيان است.

 

سارجه قاورن (خربزه زرد)

اين بازي به اين ترتيب است كه اول يك نفر از بچه‌ها (در نقش پيرمرد) خربزه مي‌كارد و وقتي خربزه‌ها رسيدند و زرد شدند، بچه‌ها با هم جمع مي‌شوند و پيش پيرمرد مي‌روند و مي‌گويند: «قاري جا بابا» پدربزرگ پير به ما خربزه بده و سر پيرمرد را گچ مي‌كنند و خربزه مي‌دزدند و پيرمرد آنها را دنبال مي‌كند و به پاي بچه‌ها خار فرو مي‌رود. بعد از مدتي آنها دوباره مي‌آيند و حرف‌هاي قبلي را تكرار مي‌كنند.


اوچ داش

اين بازي اغلب دونفري انجام مي‌شود. به اين ترتيب كه نفر اول سه تا تكه سنگ را در دستش مي‌گيرد. در مرحله اول سنگ‌ها را به زمين مي‌اندازد، يكي را در دستش مي‌گيرد و در حين اين‌كه سنگي را مي‌گيرد، به بالا مي‌اندازد و دو تا سنگ را كه روز زمين است، يكي يكي سنگ‌ها را مي‌گيرد و مرحله دوم يك سنگ را به بالا مي‌اندازد، هر دو تا سنگ را با هم مي‌گيرد. در مرحله سوم سنگ‌ها را با هم به بالا مي‌اندازد و با انگشت اشاره به زمين زند. در مرحله چهارم سنگ‌ها را در دستش مي‌گيرد و به ترتيب مي‌گذارد،

يكي را به بالا مي‌اندازد و يكي را در زمين مي‌گذارد و بعد جاي آنها را عوض مي‌كند، دو تا را در زمين مي‌گذارند و با هم مي‌گيرند. در مرحله پنجم انگشتان دست را به‌طور عمودي روي زمين مي‌گذارند و فاصله آنها تقريباً 3 سانتي‌متر است. سپس سنگ‌ها را به زمين مي‌اندازد و يكي يكي از ميان انگشتان سنگ‌ها را عبور مي‌دهند.


در هر يك از اين مراحل، اگر نفر اول ببازد، بازي را نفر دوم ادامه مي‌دهد و اگر نفر اول توانست همه مرحله اول را انجام دهد، برنده مي‌شود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید