بخشی از مقاله
بررسي تأثير عوامل مديريتي بر صفات اقتصادي گلههاي مرغ مادر گوشتي
فصل اول: كليات
1-1- مقدمه:
با دقت نظر در توان توليدي سويه هاي مرغ مادر گوشتی، ارائه شده توسط شركت هاي اصلاح نژاد بدون شك محسوس بودن تفاوت در خصوص عملكرد توليدي گله های مرغ مادر گوشتي در مزارع مرغ مادر گوشتی و توان توليدي اعلام شده توسط شركت هاي اصلاح نژاد كننده قابل تأمل است (82).
شركت هاي اصلاح نژاد كننده و شركت هاي پرورش دهنده مرغ مادر گوشتي انتظاراتي در رابطه با عملكرد توليدي گله هاي مادر گوشتي دارند، با وجود اين كه مرغ هاي مادر گوشتي از توان ژنتيكي بالايي برخوردار مي باشند، اما عملكرد آنها نظير آنچه كه انتظار مي رود نيست. بنابراين در ارزيابي نتايج نامناسب جنبه هاي متعددي بايد مورد توجه قرار گيرد. ارزيابي عملكرد مادران گوشتي كار ساده اي نيست، تنوع فنوتيپي هر صفت به دو بخش تنوع ژنوتيپي و محيطي تقسيم مي شود. دستيابي به يك صفت خوب و ايده آل نيز مستلزم مطلوب بودن هر دو عامل مي باشد. اشتباه رايج اكثر شركت ها اين است كه تصور مي كنند گله هايشان توان ژنتيكي خود را تحت هر
شرايط محيطي بروز مي دهند، اما در عمل بايستي همگام با بهبود توان ژنتيكي، شرايط محيطي نيز ارتقاء يابد. اصولاً دو گروه از عوامل در دستيابي به توليد مؤثر دخالت دارند. بخش اول توان ژنتيكي بوده كه در ارتباط با خود پرنده است، بخش دوم شامل عوامل مديريتي است كه انسان و تنوع محيطي نقش عمده اي بر آن دارند كه متأسفانه پرنده در مورد اخير هيچ دخالتي ندارد. بهگزيني و انتخاب گله هاي مرغ مادر گوشتی براي دستيابي به جثه بزرگتر و عملكرد بالاتر نتاج منجر به سنگين شدن مرغ هاي مادر گوشتی در هزاره جديد شده است كه اين امر موجب عريض تر شدن سطح سينه و كاهش توانايي در جفتگيري مطلوب و فعاليت عمومي پرنده مي شود، در نهايت موارد ذكر شده اثر منفي بر توليد گله مادر گوشتی (جوجه) و سلامت گله دارند. لذا مرغ مادر گوشتی سنگين تر به تمهيدات مديريتي گسترده تري از قبيل فضاي در نظر گرفته شده در سطح آشيانه، فضاي دانخوري، سطح تهويه و.... نياز خواهد داشت (81 و 82 و 109).
برنامه هاي تغذيه اي گله هاي مرغ مادر گوشتي در هزاره جديد نيازمنديهاي گله را از نظر مواد مغذي به نحو بهتري تأمين
مي كند، در ضمن در مقابل تغييراتي كه در آينده به واسطه اصلاح نژاد و بهبود ژنتيكي در نيازمنديهاي گله های مرغ مادر گوشتي پديد مي آيد، انعطاف پذيري بيشتري دارد. از بسياري جهات اساس برنامه هاي تغذيه خروس هاي گله های مادر گوشتي مشابه مرغ ها مي باشد با اين وجود به دليل اختلاف ژنتيكي بين آنها، تفاوت هايي نيز وجود دارد. در چنين برنامه هاي تغذيه اي ميزان مصرف هر ماده مغذي تحت تأثير رشد و ميزان توليد و تركيب جثه مرغ و خروس گله هاي مادر گوشتی اصلاح نژاد شده است. محدوده عملكرد يك سويه مرغ مادر گوشتي متأثر از ساختار ژنتيكي خاص آن سويه مي باشد. در كنار اين ساختار تعريف شده ژنتيكي مي توان با اعمال روش هاي مديريتي عملكرد سويه را به منظور بهينه سازي صفات مورد توجه در بازار تغيير داد، دستيابي به اين هدف در گرو طراحي برنامه هاي مديريتي نوين توسط متخصصان علوم تغذيه و مديران مزارع مرغ مادر گوشتی با استفاده از معيارهاي جديد مي باشد (2 و 37 و 38).
به منظور برنامه ريزي مطلوب و استفاده بهينه از منابع موجود در صنعت طيور كشور، لازم است كه كليه حلقه هاي زنجيره توليد اعم از لاين، اجداد، مادر و آميخته هاي گوشتي تجاري مورد توجه قرار گيرند. با توجه به پيشرفت هاي چشمگير در بهگزيني و افزايش توان ژنتيكي درگله هاي مرغ مادر گوشتی و تغيير در نيازمندی هاي مواد مغذی و محيطي گله هاي مرغ مادر گوشتی امروزي، جهت استفاده از بالاترين توان ژنتيكي گله هاي مرغ مادر گوشتی بدون شك بايد معيارهاي متفاوتي نسبت به گذشته در خصوص تأمين كردن نيازمندیهای مواد مغذی و محيطي گله هاي مرغ مادر گوشتی لحاظ نمود. بهگزيني در گله هاي لاين گوشتي شامل برقرار نمودن تعادل دقيقي بين سرعت رشد بهينه و حفظ توانايي توليد مثل مي باشد. متأسفانه اين دو صفت رابطه معكوسي با هم داشته، از اين رو متخصصين ژنتيك و اصلاح نژاد گله های لاین گوشتي بايد از شاخص هايي كه در برگيرنده مهمترين عوامل مورد نظر دست اندرکاران صنعت طیور گوشتی است استفاده كنند. در شركت هاي توليدكننده گوشت مرغ، صفات مربوط به سرعت رشد از اهم مسائل در انتخاب سويه هاي تجاري مي باشد در حالي كه براي شركت هاي مستقل توليدكننده تخم مرغ قابل جوجه كشي يا جوجه يكروزه، غالباً صفات توليد مثلي از قبيل تعداد تخم مرغ، باروري و قابليت جوجه در آوري حائز اهميت است. بديهي است كه صفات توليدي مذكور متأثر از عوامل ژنتيكي و عوامل محيطي متعددي است. با توجه به تغييرات ژنتيكي در سويه هاي مرغ مادر گوشتي موجود در كشور و لزوم استفاده از معيارهاي جديد در تأمين نيازمنديهاي گله هاي مرغ مادر گوشتي، پژوهش حاضر با هدف بررسي عوامل مديريتي در گله هاي مرغ مادر گوشتي كشور به منظور ارائه الگوي مديريتي مناسب در جهت بهينه تر شدن توليد و اقتصادي كردن آن خصوصاً در زمينه افزايش سرانه توليد جوجه های هر مرغ مادر گوشتی به ازاي تعداد مرغ مادر گوشتی موجود در شروع دوره تخمگذاري مي باشد. با عنايت به اين كه گله هاي مرغ مادر گوشتي موجود در كشور به عنوان توليد كننده جوجه يكروزه گوشتي فعاليت دارند، لذا بايد برنامه ريزي لازم در اين بخش از توليد صنعت طيور به گونه اي صورت گيرد كه عملكرد مناسبي در نتايج آن حاصل شود.
1-2- فرضيات:
1-2-1- ميزان توليد سرانه جوجه گوشتی به ازاي هر مرغ مادر گوشتی در كليه سويه هاي مرغ مادر گوشتی موجود در كشور پايين تر از استانداردهاي اعلام شده توسط شركت هاي اصلاح نژاد مي باشد.
1-2-2- ميزان خوراک مصرفي و به طبع آن انرژي قابل سوخت و ساز و پروتئين خام و آمينو اسيدها و عناصر معدني و ويتامين مصرفي متناسب با تعداد توليد سرانه جوجه گوشتی به ازاي هر مرغ مادر گوشتی نمي باشد.
1-2-3- در اختصاص خوارک مصرفي و تأمين مواد مغذي از معيارهاي جديد استفاده نمي شود كه با توجه به پيشرفت ژنتيكي حاصله در گله هاي مرغ مادر گوشتی و تغيير در نيازمندیهاي تغذيه اي امري لازم و حياتي است.
1-2-4- با توجه به تأثير عوامل محيطي در ظهور توان ژنتيكي، اين تأثير در مزارع مرغ مادر گوشتی ناديده گرفته شده است.
1-2-5- عملکرد تولیدی گله های مرغ مادر گوشتی (تولید سرانه جوجه)، متأثر از کیفیت شیمیایی آب مصرفی مزارع مرغ مادر گوشتی است.
فصل دوم: بررسي منابع
تاريخچه صنعتي شدن مرغ در دنيا و ايران:
بررسي تاريخچه اهلي شدن مرغ نشان مي دهد كه مرغها اولين بار در شش هزار سال قبل از ميلاد از مرغ جنگلي قرمز گالوس گالوس در آسياي جنوب شرقي اهلي و در همان زمان به چين و سپس از طريق كره (حدود سه هزار سال قبل از ميلاد) به ژاپن برده شد، سپس از طريق چين و روسيه به اروپا برده شد. تا اوائل قرن گذشته ميلادي اكثراً مرغ بصورت زينتي و يا براي جوجه در آوري و مسابقه پرورش داده مي شد و همزمان با اين نوع استفاده از نيمه قرن نوزدهم ميلادي، نگرش علمي به اهميت
تغذيه اي محصولات مرغ شروع شد(22). نژادهاي موجود در دنيا تا پيش از سال 1850 ميلادي دوركينگ ، كوشين ، برهمن ، در آسيا و قرقاول برس، كوكرد مالينز ، نورت
هلندبلو ، كورنيش در اروپا بود. اما از سال 1869 ايجاد و استاندارد كردن نژادهاي متعدد مرغ شروع گرديد و هم اكنون متجاور از 100 نژاد مرغ اهلي در دنيا شناخته شده است. حدود 1000 سال قبل از ميلاد همراه با مهاجرت اقوام آريايي به فلات ايران مرغ نيز وارد ايران شد و اقوام ساكن اين فلات از آن بهره برداري كردند. تا سال 1332 پرورش مرغ در ايران به صورت روستايي صورت مي گرفت و هر خانوار روستايي تعداد محدودي مرغ و خروس و يا ساير طيور اهلي براي مصرف خود نگهداري مي كردند(22).
تا قبل از سال 1333 پرورش طيور در ايران بصورت كاملاً سنتي در روستاها انجام مي گرفت و محصولات اندك آن نيز تكافوي نياز جامعه آنروز را مي نمود. در سال 1332 سازمان دامپروري كشور براي اولين بار اقدام به واردات 60 هزار قطعه جوجه يكروزه از نژادهاي مختلف نمود و آن را در روستاهاي كشور توزيع نمود. چون مطالعات
كارشناسي در اين بخش صورت نگرفته بود در اثر بيماري نيوكاسل و شيوع آن بين مزارع، تلفات شديدي به جوجه هاي مذكور و مرغهاي بومي كشور وارد شد. پس از امكان ساخت و توليد واكسن نيوكاسل توسط مؤسسه رازي و وجود بازار مصرف براي محصولات طيور مجدداً واردات جوجه يكروزه قوت گرفت. در سال 1339 مؤسسه جوجه كشي نارمك با ظرفيت 3/2 ميليون تخم مرغ كار خود را شروع نمود، تخم مرغ مورد نياز اين مؤسسه از كشورهاي نظير فلسطين اشغالي، آمريكا، دانمارك و چين تهيه مي شد (8).
در سال 1343 وزارت كشاورزي با كمك بخش خصوصي اقدام به واردات گله مرغ مادر گوشتی نمود، همچنين در سال 1354 كمپاني چند مليتي آربوراكرز امريكا اقدام به تأسيس مزرعه اي در 35 كيلومتري قزوين به منظور نگهداري گله هاي لاين و توليد گله هاي مرغ اجداد و مادر و جوجه گوشتي نمود كه از اين طريق بازار مصرف گوشت مرغ ايران و كشورهاي حوزه خليج فارس را به خود اختصاص دهد. گله هاي لاين وارد شده متشكل از سه خط پدري VT -50M - 60M بود كه منشأ آنها از نژاد معروف كورنيش سفيد و قرمز بود و منشاء خط مادري آن از نژادهاي وايت پليموت راك و پليموت راك بود (22).
در سال 1357 و 1363 واردات اجداد مادر گوشتي توسط شركت سهامي طيور كشور آغاز گرديد، به اين ترتيب امكان توليد مرغ مادر گوشتی در كشور فراهم شد و واحدهاي پرورش دهنده در اين زمينه شروع به فعاليت كردند. همچنين توليد جوجه گوشتی و نياز بازار باعث افزايش تعداد واحدهاي پرورش دهنده جوجه گوشتي گرديد. به اين ترتيب تعداد مرغداريهاي كشور از 300 واحد تا قبل از سال 1357 به 15000 واحد در سال 1360 ارتقاء يافت (8). روند توسعه اي در مزارع مرغ مادر گوشتي و مزارع پرورش دهنده جوجه گوشتي ادامه يافت و به اين ترتيب تعداد واحدهاي مرغ مادر گوشتي به 183 واحد و واحدهاي پرورش دهنده جوجه گوشتي به 15782 واحد در سال 1378 رسيد (8). در حال حاضر تعداد 313 مؤسسه پرورش مرغ مادر به ظرفيت 16.043.691 قطعه در كشور مجوز فعاليت دارند (20).
تغذيه گله های مرغ مادر گوشتی:
سرعت زياد رشد و نمو در جوجه هاي گوشتي كه از مزاياي آن ها به شمار مي رود، براي پرورش دهندگان گله هاي مادر گوشتي مشكلاتي را ايجاد نموده است. افزايش سرعت رشد و توانايي توليد مثل داراي رابطه مستقيمي با يكديگر نيستند. بنابراين واضح است كه نمي توان گله هاي مرغ مادر گوشتی را آزاد گذاشت تا به حداكثر ظرفيت ژنتيكي (در خصوص وزن بدن) خود برسند. در جوجه هاي گوشتي با افزايش سن، ميزان مصرف خوراك و وزن نيز افزايش مي يابد. بنابراين بايد محروميت از خوراك را براي نيمچه هاي مادر گوشتي از سنين اوليه و يا با شدت بيشتري در سنين بالاتر اعمال نمود. برخلاف بيشتر انواع طيور احتياجات مطلق مرغ هاي مادر گوشتی تحت تأثير دو عامل ميزان محدوديت غذايي و خصوصيات مواد مغذی جيره قرار می گيرد. معيار ارزيابي تأثير برنامه تغذيه اي در درجه اول، وزن بدن و يكنواختي وزن در دوره پرورش و
فراسنجه هاي توليد مثلي مرتبط با اين عوامل همچون توليد تخم مرغ و اندازه تخم مرغ در مرغ هاي مادر گوشتی بالغ است. انرژي قابل سوخت و ساز و پروتئين خام و آمينو اسيدها به همراه مواد معدني (كلسيم و فسفر) از مهمترين مواد مغذي در تغذيه مرغ مادر گوشتی مي باشند. انرژي قابل سوخت و ساز مهمترين ماده مغذي مي باشد كه بدون شك تأمين متعادل اين ماده مغذي متناسب با نياز پرنده دليل عملكرد مطلوب نسبت به عملكرد متوسط مي باشد. با وجود اينكه اوج توليد تخم مرغ در مرغ هاي مادر گوشتي پايين تر از سويه هاي تخمگذار تجاري است و علت آن نيز نياز نگهداري بالاتر در مرغ هاي مادر گوشتي است، از اين رو نياز مرغ های مادر گوشتی به انرژي قابل سوخت و ساز بيشتر است. عامل پيچيده كننده برنامه تغذيه اي مرغ هاي مادر گوشتي درجه حرارت محيط است چون درجه حرارت محيط اثر قابل توجهي بر انرژي مورد نياز نگهداري پرنده دارد. لذا مهمترين چالش متخصصين تغذيه و پرورش دهندگان مرغ مادر گوشتی بهبود جيره های غذایی و برنامه هاي خوراك دهي در زمان اوج توليد و در مناطق بسيار گرم مي باشد (10).
ليسون و سامرز (1992) - گزارش كردند بر اساس تحقيقات انجام گرفته در گله هاي مرغ مادر گوشتي علاوه بر انرژي و مواد مغذي عواملي مانند حجم جيره غذايي، درجه حرارت محيط، نژاد و سويه مرغ مادر گوشتی نيز از عوامل مؤثر بر مصرف خوراك مي باشند (90).
اسكات و همكاران (1992) - اعلام كردند كه اگر انرژي قابل سوخت و ساز جيره غذایی مرغ هاي مادر گوشتی زياد باشد ممكن است در آب و هواي گرم كه انرژي مورد نياز براي نگهداري كم است، گله های مرغ مادر گوشتی خيلي چاق شوند، لذا در تغذيه مرغ مادر گوشتی مي بايد بين جيره پرانرژي كه در بافتها خصوصاً در هنگام رشد ايجاد مشكل جدي كرده و جيره كم انرژي كه ميزان توليد را كاهش مي دهد و بلوغ جنسي و جسمي را قدري با تأخير مواجه مي نمايد تعادل مناسب برقرار گردد. بخش اعظم غذاي مصرفي مرغ مادر گوشتی براي توليد انرژي بكار مي رود و مصرف انرژي نيز تابع مكانيزم هاي مختلف داخلي است به نظر مي رسد. مقدار گلوكز خون بر مكانيزم هاي تنظيم كننده اشتها كه در هيپوتالاموس قرار دارد تأثير گذار باشد(2).
در خصوص آمينو اسيدها اين وضعيت كمي پيچيده تر است زيرا بر خلاف اكثر كتابچه هاي راهنماي مديريتي سويه هاي تجاري مرغ مادر گوشتی كه براساس درصد خوراك، نياز آمينو اسيدها تعيين مي شود مقدار مورد نياز از آمينو اسيدها مي بايست براساس ميزان پروتئين خام و يا ميزان انرژي قابل سوخت و ساز جيره غذایی بيان شود. در صورتيكه ميزان پروتئين خام جيره در حد طبيعي باشد مهمترين معيار مقدار نياز آمينو اسيدها به ازاء هر واحد انرژي قابل سوخت و ساز است (10).
2-1- تغذيه گله هاي مرغ مادر گوشتي در دوره رشد:
مرغ و خروس گله هاي مادر گوشتي را بدون توجه به نژاد آن ها بايد به نحوي پرورش داد كه بازدهي مطلوب خوراك به دست آيد، زيرا خوراك حدود 60 درصد هزينه دوره پرورش نيمچه ها را شامل مي شود اما اين به آن معني نيست كه ارزانترين برنامه غذايي بايد براي پرورش نيمچه ها مورد استفاده قرار گيرد. زيرا چنين برنامه هاي بدون شك منجر به كاهش توليد گله مادرگوشتی خواهد شد. مصرف بهينه غذا به معني تغيير سرعت رشد جهت دستيابي به نيمچه هاي با كيفيت خوب و با حداقل قيمت مي باشد. نيمچه هاي تجاري بايد در هنگام بلوغ وزن بهينه اي داشته باشند كه اين وزن براي بيشتر سويه ها در حدود 2/2 كيلوگرم در سن 22 هفتگي است. بهترين توليد در
گله هاي مرغ مادر گوشتي (صرف نظر از سويه آن ها) با اندكي افزايش وزن در اين سن حاصل مي شود، افزايش وزن بيش از مقدار مذكور موجب مي گردد احتياجات نگهداري افزايش يابد و نهايتاً بازده غذايي كاهش مي يابد. علاوه بر اين گله دردوره توليد مواجه با اختلالات توليد مثلي و كاهش باروري خواهد شد، رسيدن به وزن مطلوب بر اساس توصيه هاي سويه مورد پرورش از راه هاي گوناگون امكان پذير است و اين امر در كاهش هزينه هاي دوره پرورش مؤثر مي باشد (10).
2-1-1- احتياجات انرژي جوجه هاي در حال رشد
از آن جا كه حيوان براي رفع احتياج انرژي مورد نياز خود غذا مي خورد، لذا انرژي مورد نياز آن ها نمي تواند به صورت مقدار مشخصي كيلوكالري به ازاي هر كيلو گرم جيره بيان شود، بلكه انرژي مورد نياز بايد بر حسب كيلو كالري از انرژي قابل سوخت و ساز مورد نياز هر حيوان در روز به منظور نيل به رشد و توليد مطلوب بيان شود. نياز انرژي جوجه خروس ها در مرحله رشد اندكي كمتر از جوجه مرغ ها مي باشد. احتياجات انرژي براي رشد سريعتر خروس از طريق كمتر بودن ذخيره چربي بدن خروس در مقايسه با مرغ جبران مي شود. انرژي رشد حدود 5/1 تا 3 كيلو كالري براي هر گرم رشد است. اين مقدار به نسبت اضافه وزن چربي به پروتئين بستگي دارد (3).
2-1-2- احتياجات پروتئين جوجه هاي در حال رشد
پروتئين مورد نياز جوجه هاي در حال رشد مي تواند به سه دسته تقسيم شود:
2-1-2-1- پروتئين لازم براي رشد بافتها.
2-1-2-2- پروتئين لازم براي نگهداري بدن.
2-1-2-3- پروتئين لازم براي رشد پرها.
2-1-2-3-1- رشد بافت: لاشه مرغ حدود 18 درصد پروتئين دارد، لذا با ضرب افزايش وزن روزانه (بر حسب گرم) در 18/0 (درصد پروتئين بافتها) و (تقسيم آن بر 61/0 راندمان استفاده از پروتئين غذا) ، پروتئين لازم براي رشد بافت محاسبه مي شود.
2-1-2-3-2- نگهداري: مرغ روزانه حدود 250 ميلي گرم نيتروژن با منشأ داخلي به ازاي هر كيلوگرم وزن بدن از دست
مي دهد. ضرب مقدار نيتروژن در عدد 25/6 نشان مي دهد كه مقدار پروتئين از دست رفته به ازاي هر كيلو گرم وزن بدن، 1600 ميلي گرم در روز است، بنابراين مقدار پروتئين جهت نگهداري با ضرب وزن بدن (بر حسب گرم) در 0016/0 و تقسيم اين عدد بر 61/0 محاسبه مي شود (3).
2-1-2-3-3- رشد پر: در سه هفتگي 4 درصد وزن بدن را پرها تشكيل مي دهد كه اين مقدار در هفته چهارم به 7 درصد
مي رسد و بعد از آن نسبتاً ثابت باقي مي ماند. پر حدود 82 درصد پروتئين دارد بنابراين با ضرب 04/0 يا 07/0 در ميزان رشد روزانه بدن (بر حسب گرم)، سپس ضرب اين عدد در 82/0 (درصد پروتئين پر) و تقسيم آن بر 61/0 مي توان مقدار پروتئين مورد نیاز جوجه هاي سویه های تخمگذار را محاسبه نمود(3).
جان پورتسماد (1999) - بر اساس تحقيقات خود در گله هاي مرغ مادرگوشتي گزارش كرد اگر خروس ها مدت بيشتري با خوراک آغازين تغذيه شوند استخوان بندي آن ها بهتر شكل مي گيرد وطول ساق پاي آن ها افزايش مي يابد، خروس هایی كه ساق پاي بلندتري دارند نسبت به خروس هایی كه ساق پاي كوتاهتر دارند بهتر و آسان تر جفت گيري مي كنند. در خصوص تغذيه خروس هاي گله مادر گوشتی در دوره رشد، پرورش جداگانه خروس ها جهت كنترل بهتر رشد و نمو آن ها ترجيح داده
مي شود. خروس هاي گله های مادر گوشتی همانند جوجه هاي گوشتي به جيره هاي غذایی آغازين با پروتئين خام بالا و افزايش مدت زمان استفاده از جيره غذایی آغازين واكنش بيشتري نشان مي دهند ( 109).
در شرايط مطلوب از جيره هاي غذایی متعادل با 15 درصد پروتئين خام جهت تغذيه جوجه مرغ های مادر گوشتی در جیره غذایی آغازين استفاده مي شود، در نتيجه رشد اوليه آهسته تر شده و زمان شروع محدوديت غذایي به تأخير مي افتد، جوجه خروس ها را هم مي توان با چنين جيره هاي پرورش داد ولي به دليل پردر آوري اوليه ضعيف تر و رشد غير يكنواخت تر معمولاً استفاده از اين نوع جيره ها توصيه نمي شود، اين گونه مشكلات در طول زمان برطرف مي شود ولي پيشنهاد مي شود كه تغذيه جوجه خروس های گله های مادر گوشتی با جيره حاوي 18 درصد پروتئين خام شروع شود(105).
ویلسون و همکاران (1971)- تغذيه آزاد جوجه خروس هاي گله هاي مادر گوشتي در سنين 7 تا 21 هفتگي با جيره هاي غذايي حاوي 4/12 درصد پروتئين خام براي رشد دستگاه تناسلي و توانايي توليد مثلي آتي آن ها كافي بوده است (139). بر طبق مطالعاتي كه با خروس هاي لگهورن سفيد انجام شده است، مصرف پروتئين خام كم در دوره رشد سبب كاهش وزن بدن و تأخير رشد بيضه ها گرديد (139). جوجه خروس هاي گله هاي مادر گوشتي را مي توان پس از سن 4 هفتگي بدون اين كه بر وزن نهايي و بلوغ جنسي و كيفيت اسپرم آن ها اثر منفي داشته باشد، به طور محدود با جيره هاي حاوي 12 تا 14 درصد پروتئين خام تغذيه نمود. تعداد بيشتري از خروسهاي گله هاي مادر گوشتي كه با جيره حاوي 12 درصد پروتئين خام تغذيه شده بودند، نسبت به آن هايي كه سطوح پروتئين خام بالاتري را دريافت كرده بودند، تا سن 53 هفتگي مني توليد كردند (در اين آزمايش نسبت آمينو اسيدها به پروتئين خام جيره ثابت بوده است) (140).
لیسون و سامرز (1979)- نتايج گزارش شده از يك تحقيق در مرغ هاي مادر گوشتي تأثير منفي جيره هاي غذایی آغازين كه مقدار پروتئين خام يا آمینو اسید لیزین آن ها كم است مورد تأييد قرار مي دهد. بنابراين وزن بدن در زمان بلوغ كاهش يافته و اثر نامطلوبي بر توليد مرغ مادر گوشتی بالغ خواهد داشت (93). بر طبق مطالعات كشاورز (1984) وليسون وسامرز (1989)- هنگامي كه كل سرانه پروتئين خام دريافتي تا سن 140 روزگي كمتر از يك كيلوگرم باشد، در اغلب موارد ميزان رشد كاهش
مي يابد. به نظر مي رسد مصرف يك كيلوگرم پروتئين خام متعادل در دوره پرورش سبب حداكثر رشد شود (105).
در اكثر شرايط آب و هوايي ميزان دريافت انرژي مي تواند يك عامل محدود كننده رشد نيمچه هاي تخمگذار باشد اما اگر فرض شود نيمچه با كمبود هيچ آمينو اسيدي مواجه نباشد و يك كيلوگرم پروتئين خام از يك روزگي تا 20 هفتگي دريافت نمايد، ميزان رشد و نمو طي مدت فوق به شدت به ميزان دريافت انرژي بستگي خواهد داشت (93). جان بريك استاد دانشگاه كاروليناي شمالي موضوع تازه اي را مطرح مي كند، وي براين عقيده است كه يك قطعه مرغ مادر گوشتی جدا از اين كه ازچه سويه يا نژاد تجاري باشد براي اينكه حداكثر توان بالقوه توليد مثلي خود را به ظهور برساند، بايستي از زمان جوجه ريزي تا سن 20 هفتگي مقدار مشخصي پروتئين خام و انرژي قابل سوخت و ساز سرانه مصرف كند. او با توجه به نتايج تحقيقات خود در مرغ هاي مادر گوشتي تأمين 23000 كيلو كالري انرژي قابل سوخت و ساز و تأمين 1220گرم پروتئين خام در مدت 1 تا 20 هفته را جهت حصول توان بالقوه توليد مثلي لازم مي داند (37).
پس از مرحله اوليه پرورش مرغ و خروس گله های مادر گوشتي وارد مرحله اي مي شوند كه سرعت رشد سريع از چشمگيرترين موارد آن مي باشد در اين مرحله است كه رشد ديناميك عضلات و رباطات صورت مي گيرد. در خروس
ارگان هاي جنسي از 70 روزگي شروع به رشد مي كنند استرس يا انقطاع در ضمن اين مرحله بر رشد بيضه ها تأثير گذاشته و باروري خروس بالغ را كاهش مي دهد، در خصوص مرغ نيز شرايط به همين ترتيب است ارگان هاي جنسي (تخمدان) از 70 روزگي شروع به رشد مي كنند، همچنين مرحله رشد در تكامل خروس بسيار مهم است در طي اين مرحله رشد سريع پا (شامل عضله، رباط و استخوان) صورت مي گيرد. هر گونه انحراف از نمودار رشد، مشكلات بعدي را در ماندگاري و عملكرد خروس هاي بالغ به دنبال خواهد داشت. بنابراين هدف از اين مرحله، رشد مناسب بدن در مرغ و خروس گله های مادر گوشتی و امكان دستيابي به يكنواختي وزن بدن در مرغ و خروس جهت آماده نمودن گله مادر گوشتی براي بلوغ جنسي
مي باشد. در ادامه و با هدف تحريك تكامل سيستم توليد مثل افزايش رشد صورت مي گيرد. سريع تر شدن رشد سبب افزايش وزن در اين مرحله مي گردد كه خود باعث افزايش سريع توليد هورمون هاي جنسي و رشد سريع
بيضه ها و تخمدان ها مي شود. هدف از آماده سازي مرغ مادر گوشتی در اين مرحله مقابله با چالش هاي فيزيولوژيك رسيدن به بلوغ جنسي و به حداقل رساندن تنوع در بلوغ جنسي جمعيت مرغ گله مي باشد. در مورد خروس گله های مادر گوشتی نيز هدف تضمين رشد بهينه فيزيكي خروس به طوري كه قادر به حفظ فعاليت جنسي خود در سطح بالا تا آخر دوره توليد باشد است. اين امر مستلزم به حداقل رساندن تنوع بلوغ جنسي در ميان خروس هاي گله های مادر گوشتی مي باشد. لذا بايد مرغ و خروس مادر گوشتی از سطح تغذيه و مديريتي مناسب برخوردار باشند از این رو بايد با توجه به هدف تداوم روند رشد در راستاي منحني تعيين شده جهت حصول يكنواختي و بلوغ جنسي هماهنگ مديريتي مناسب مابين مرغ و خروس اعمال نمود. در ضمن اگر خروس ها فضاي كافي در سطح آشیانه در اختيار نداشته باشند رفتار جنسي مناسب بوجود نخواهد آمد (12).
ضمائم اصلي دستگاه توليد مثل شامل تخمدان و لوله تخم بر براي مرغ و بيضه ها براي خروس های گله های مادر گوشتی
مي باشد. در عين حال مغز و كبد و سيستم اسكلتي هم نقش بسزایی دارند. كاركرد مطلوب دستگاه توليد مثل در گرو انجام وظيفه هر يك از اين ارگان ها به عنوان بخشي از يك مجموعه در راستاي توليد تخم مرغ نطفه دار مي باشد. جهت پيشگيري از بروز مشكلات تحت تأثير عوامل محيطي به ويژه نور كه مي تواند روابط بين ارگان ها را متأثر سازد، ايفاي نقش يا ارتباط بين ارگان ها هنگام اثر گذاري عوامل محيطي ضروري مي باشد(2).
2-1-3- محدوديت خوراك:
با در نظر گرفتن وجود پتانسيل ژنتيكي رشد در گله هاي مادر گوشتی يكي از اقدامات در راستاي كنترل وزن گله، محدوديت خوراك دهي مي باشد. با توجه به اين كه سويه هاي مختلف داراي خصوصيات رشدي متفاوتي هستند، از این رو جهت كنترل وزن زمان شروع برنامه كنترل غذايي و محدوديت غذايي بايد قابل تغيير باشد(10).
2-1-3-1- محدوديت كيفي خوراك
در اين روش با تعديل كيفيت مواد مغذي جيره سرعت رشد را محدود مي نمايند، استفاده از جيره هاي غذایی كه از لحاظ پروتئين خام يا يك ماده مغذي ضروري كمبود دارند رشد را محدود مي كنند و با تنظيم چنين جيره هاي سرعت رشد را تا زمان بلوغ مي توان تنظيم نمود. در اكثر موارد اجراي اين برنامه ها با موفقيت همراه نبوده اند چون تمام پرنده هاي موجود در يك گله مرغ مادر گوشتی احتياجات مشابهي ندارد. بنابراين در حالي كه ميانگين وزن گله با استفاده از محدوديت كيفي خوراك كنترل مي شود، اما يكنواختي وزن بدن گله مرغ مادر گوشتی خيلي پايين و اغلب 30 تا 40 درصد خواهد شد(10).
2-1-3-2- محدوديت كمي خوراك
در اين روش معمولاً مواد مغذي جيره براساس نيازهاي مرغ مادر گوشتی در مقاطع مختلف پرورش و توليد و براساس راهنماي مديريتي تنظيم مي گردد و تنها به لحاظ وزني مقدار خوراك داده شده كنترل مي شود. در اين روش هم سعي در كاهش سرعت رشد و رسيدن به وزن مطلوب در زمان بلوغ از طريق محدود نمودن خوراك مد نظر مي باشد. در برنامه محدوديت كمي خوراك شيوه هاي مختلفي ممكن است اجرا گردد كه بستگي به سرعت رشد و ظرفيت ژنتيكي هر گله مرغ مادر گوشتی دارد(10).
2-1-3-2-1- تغذيه هر روزه
براي بعضي از گله های مرغ مادر گوشتی تغذيه هر روزه توصيه مي شود، در برنامه تغذيه هر روزه پرنده ها سهم خوراك خود را در مدت 45 دقيقه مصرف مي كنند لذا در اين نوع برنامه وجود فضاي كافي دانخوري ضروري است. اما مشكل تغذيه
هر روزه اين است كه به علت كم بودن حجم خوراك سرعت برداشت خوراك زياد است لذا ممكن است همه پرنده هاي موجود در گله مقدار كافي خوراك دريافت نكنند كه اين امر سبب ايجاد غير يكنواختي وزن بدن در سطح گله مرغ مادر گوشتی
مي شود (10).
2-1-3-2-2- تغذيه يك روز در ميان
براي بعضي از گله هاي مرغ مادر گوشتی تغذيه يك روز در ميان توصيه مي شود، در برنامه تغذيه يك روز در ميان مقدار خوراك مصرفي روزانه مورد نظر به صورت يك روز در ميان توزيع مي شود (مجموع دان روز استراحت و تغذيه) دليل استفاده از اين برنامه اين است كه با تغذيه يك روز در ميان پرنده ها مقدار قابل ملاحظه اي خوراك در يك نوبت در دسترس دارند كه با توجه به توزيع يكنواخت خوراك در آشيانه و افزايش مدت زمان برداشت خوراک و توجه به بيشتر شدن حجم خوراک امكان دسترسي براي همه پرنده ها ميسر مي گردد كه اين امر موجب افزايش يكنواختي وزن بدن در گله مرغ مادر گوشتی خواهد شد(10).
در برنامه تغذيه هر روزه پرنده ها، خوراك با 10 تا 15 درصد بازدهي بيشتر نسبت به برنامه يك روز در ميان مورد استفاده قرار مي گيرد. در نتيجه اگر مقدار جيره غذايي كه به صورت يك روز در ميان اعمال مي شود نصف شود و به صورت هر روزه در اختيار پرنده قرار گيرد باعث افزايش وزن مرغها و ايجاد مشكلات بعدي در زمان بلوغ خواهد شد. در برنامه تغذيه يك روز در ميان پرنده بايد مواد مغذي مصرف شده در روز تغذيه را در بدن خود ذخيره كند (به صورت چربي يا پروتئين) تا در روز ديگر كه به خوراك دسترسي ندارند آن را جهت نگهداري و رشد مورد استفاده قرار دهد، كه بازدهي اين ذخيره و استفاده مجدد از اين مواد مغذي 100 درصد نمي باشد. همچنين در تغذيه يك روز در ميان بواسطه فعل و انفعالات شديد متابوليسمي در بدن مرغ مادر گوشتي ميزان حرارت دفعي افزايش خواهد يافت و در نتيجه بخشي از انرژي به هدر خواهد رفت. بنابراين اگر برنامه جيره غذايي يك روز در ميان به هر روزه تغيير يابد حدود 10 درصد كاهش در جيره اعمال مي گردد (10).
ويلسون و همكاران (1989) - گزارش كردند شروع كنترل وزن در سن بالاتر و اجراي محدوديت شديد خوراك به منظور كنترل وزن بلوغ در سن 24 هفتگي منجر به افزايش نسبت خوراك به افزايش وزن و تأخير سن بلوغ جنسي و كاهش تعداد جوجه توليدي به ازاي هر مرغ مادر گوشتی مي شود (جدول 2-1).
جدول 2 – 1 - اثر زمان شروع محدوديت غذایی يك روز در ميان در عملكرد مرغ مادر گوشتی.
سن در زمان شروع محدوديت غذايي يك روز در ميان (هفته) وزن بدن
(كيلوگرم) خوراك سن بلوغ (به روز) جوجه به ازاي هر مرغ
هفته 8هفته 24 هفته 8تا24 هفته روز 24تا64هفتگي
2 8/0 4/2 0/6 204 129
4 9/0 5/2 1/6 204 128
6 1/1 5/2 0/7 211 125
8 6/1 5/2 1/10 215 116
اقتباس از Wilson et al 1989.
واگتر وهمكاران ( 1987) ، بننت وليسون ( 1989 )- نتايج دو آزمايش را گزارش كردند كه مرغ های مادر گوشتی مقدار مساوي غذا دريافت كرده بودند، بازده خوراك در روش تغذيه هر روزه 6 درصد بيشتر از تغذيه يك روز در ميان است. همچنين نتايج اين آزمايشات بيانگر اين است كه تفاوت اساسي در توليد حرارت (اتلاف انرژي) بين مرغ های مادر گوشتی تغذيه شده به صورت هر روزه در مقايسه با يك روز در ميان و به ويژه بين روزهاي تغذيه و روز گرسنگي وجود دارد. ميانگين حرارت توليدي در اين مرغ های مادر گوشتی حدود 10 درصد كمتر از مرغ های مادر گوشتی تغذيه شده با برنامه يك روز در ميان بود. اين اطلاعات دلالت بر اين دارد كه اگر برنامه تغذيه همه روزه تحت شرايط تجاري قابل اجرا باشد حدود 10 درصد در خوراك مورد نياز براي توليد نيمچه هاي مادر گوشتي 3/2 كيلوگرمي نسبت به برنامه يك روز در ميان صرفه جويي خواهد شد
(جدول 2- 2).
جدول 2-2- اثر تأمين مقدار مساوي خوراك در برنامه يك روز در ميان يا هر روزه در رشد نيمچه خروس های گله مادرگوشتی.
وزن نيمچه ها(گرم) وزن جوجه خروس ها در سن19 هفتگي
سن(هفته) يك روز در ميان هر روزه جيره يك روز در ميان هر روزه
8 530 790 2850ME و%15CP 2410 2530
11 950 1010 2850ME و%20CP 2320 2510
14 1190 1290 2000ME و%20CP 1960 2150
17 1540 1630 2000MEو%20CP 1920 2040
20 1890 1980 - - -
1- اقتباس ازBennett and Leeson 1989، 2- اقتباس ازvaughters et al 1987.
رابینسون و همکاران (1992)- هنگامي كه دسترسي به خوراك به روش دان آزاد فراهم شود، مادران گوشتي فوليكولهاي بزرگ بيشتري توليد كردند(120). هاكينگ وهمكاران ( 1987) - افزايش تعداد فوليكولهاي بزرگ منجر به توليد تخم مرغ هاي دوزرده بيشتر مي شود، وايت هاييد وهاكينگ ( 1987) و هارلينگ و همكاران ( 1889 ) - محدوديت غذايي طي دوره توليد باعث محدود سازي در تعداد فوليكولهاي بزرگ در تخمدان مادران گوشتي مي شود. تغذيه به روش محدوديت غذايي در مقايسه با تغذيه به روش دان آزاد، طي دوره پرورش به صورت معني داري باعث افزايش توليد تخم مرغ هاي قابل جوجه كشي در سنين بلوغ جنسي تا 34 هفتگي شد (89). هدف از
نگهداري گله هاي مرغ مادر گوشتي در وهله اول دستيابي به حداكثر جوجه توليدي مي باشد. محدوديت غذايي در طي دوره رشد و تخمگذاري باعث افزايش توليد جوجه مي شود. چنانچه اين محدوديت كمتر از حد توصيه شده توسط شركت هاي اصلاح نژاد باشد باعث كاهش توليد جوجه به ازاي هر قطعه مرغ مادر گوشتی مي شود (120). ثابت شده كه محدوديت غذايي مي تواند باروري را در گله هاي مادر گوشتی افزايش دهد. وقتي خوراك به صورت آزاد در اختيار گله هاي مادر گوشتي قرار مي گيرد باروري كاهش مي يابد. اين با وضعيت فيزيكي و فيزيولوژيكي خروسها و توانايي آن ها در توليد مني ارتباط دارد (115). وزن بالاي مرغ و خروس مادر گوشتی كه ممكن
است در اثر مصرف آزاد خوراك ناشي شود يك عامل مؤثر در كاهش نطفه داري و جوجه درآوري مي باشد. چاقي بيش از حد در خروسها منجر به عدم جفت گيري موفق در آن ها خواهد شد(115 ). چاقي بيش از حد در مرغ هاي مادر گوشتی باعث كاهش ذخيره سازي اسپرماتوزئيد مي شود و يا ممكن است در اثر چاق شدن بيش از حد مسير طبيعي عبور اسپرماتوزئيد به محل باروري تخمك بسته شود، كه در هر حال باعث كاهش نطفه داري و در نتيجه عدم باروري تخمك مي شود بنابراين باعث كاهش نطفه داري و در نتيجه كاهش باروري در مرغ هاي مادر گوشتی مي شود (115). تأثير محدوديت غذايي بر روي جوجه درآوري به دليل تأثير آن در مرگ جنين در بعد از مراحل تشكيل نطفه مي باشد. سن شروع محدوديت غذايي تأثير مهمي در ميزان نطفه داري دارد. در سن 31 هفتگي در مقايسه محدوديت غذايي با مصرف خوراك آزاد نشان داده شد، كه در ميزان
نطفه داري اختلاف معني داري وجود ندارد. ولي در سن 39 تا 52 هفتگي مصرف خوراك آزاد باعث كاهش نطفه داري شده است (120). هرچه ميزان خوراك مصرفي در اجراي محدوديت غذايي كمي بيشتر باشد ميزان نطفه داري كاهش مي يابد، اجراي برنامه محدوديت غذايي يك روز در ميان در مقايسه با مصرف خوراك آزاد يا مصرف جيره غذايي حاوي پروتئين خام پايين باعث درصد نطفه داري بالاتري شده است(120).
2-1-4- تغذيه پيش از تخمگذاري:
در سال هاي اخير به استفاده از جيره هاي غذایی پيش از تخمگذاري توجه زيادي شده است. به طور سنتي از چنين جيره هاي به عنوان يك مرحله انتقال براي متابوليسم كلسيم استفاده شده است. تحقيقات فعلي در زمينه استفاده از جيره هاي غذايي حاوي انرژي قابل سوخت و ساز نسبتاً بالا و پروتئين خام يا آمينو اسيدهاي زياد، به عنوان راهکاری جهت بهبود در وزن اولین تخم مرغ هاي تولیدی مرغ های مادرگوشتی می باشد (10).
عوامل مهم در تغذيه دوره انتقالي پيش از تخمگذاري شامل موارد زير مي باشد:
2-1-4-1- سوخت و ساز كلسيم
جيره هاي غذایی پيش تخمگذاري جهت آماده سازي نيمچه هاي مادر گوشتی براي توليد پوسته تخم مرغ استفاده مي شود براي توليد اولين تخم مرغ 5/1 تا 2 گرم كلسيم از بدن گرفته مي شود كه منبع آن خوراك و ذخاير استخوان اسفنجي مي باشد. امروزه مرغ هاي مادرگوشتی توانايي توليد كلاچ هاي طولاني براي رسيدن به اوج توليد 85 تا 87 درصد را دارند. بنابراين سوخت و ساز كلسيم در مرغ مادر گوشتی بسيار مهم مي باشد (10).
2-1-4-2- وزن و جثه بدن
وزن بدن و شرايط بدني مرغ مادر گوشتی در زمان بلوغ مهمترين معيار مؤثر بر عملكرد بعدي آن مي باشد. وزن بدن و شرايط بدن نبايد جدا از هم نگريسته شود. گرچه در حال حاضر روش مناسبي جهت ارزيابي آسان شرايط بدن وجود ندارد. هر
سويه اي ويژگي هاي بدني خاص دارد كه جهت رسيدن به بازده توليدی مطلوب بايد به آن ها دست يابد. عموماً جيره هاي غذایی پيش تخمگذاري نبايد جهت رسيدن به وزن بلوغ مورد استفاده قرار گيرد چون اصلاح وزن بدن در اين سن بسيار دير است، اگرچه اغلب از جيره هاي پيش تخمگذاري جهت اصلاح مديريت ضعيف دوره پرورش استفاده مي شود (10).
2-1-4-3- تركيبات بدن
در حاليكه تركيب بدن به اندازه وزن بدن در زمان بلوغ اهميت دارد، اندازه گيري اين فراسنجه دشوار است. احتمال اينكه انرژي براي توليد تخم مرغ يك ماده مغذي محدود كننده باشد، پايين است ضمن اينكه در زمان اوج توليد تخم مرغ خوراك تنها منبع توليد انرژي نيست زيرا در اين زمان ذخاير چربي بدن نيز بايد با انرژي خوراك همراه شود. اين ذخاير چربي بدن به ويژه در شرايط تنش حرارتي يا شرايط آب و هواي گرم ارزش مهم و حياتي پيدا مي كنند. به محض اينكه مرغ مادر گوشتی شروع به توليد تخم مرغ مي كند توانايي آن در ذخيره چربي محدود مي شود، لذا اگر ذخاير چربي در اين زمينه اهميت دارند بايد قبل از بلوغ در بدن ذخيره شده باشند (10).
2-1-4-4- وزن تخم مرغ و جوجه درآوري
اندازه نهايي تخم مرغ توسط اندازه زرده وارد شده به مجراي تخمدان كنترل مي شود، اندازه زرده تا حدود زيادي تحت تأثير وزن بدن قرار دارد لذا عوامل مؤثر ذكر شده در وزن بدن مي تواند بر وزن تخم مرغ اثر بگذارد. اندازه تخم مرغ هاي اوليه بايد تا حد امكان بزرگتر باشد افزايش ميزان لينولئيك اسيد در جيره غذایی پيش تخمگذاري به بيش از 1 درصد تأثير اندكي براندازه تخم مرغ هاي اوليه دارد. از نقطه نظر تغذيه، مهمترين عوامل مؤثر بر اندازه تخم مرغ ميزان پروتئين خام و به ويژه آمینو اسید متيونين خوراك مي باشد، لذا افزايش سطح آمینو اسید متيونين جيره غذایی پيش تخمگذاري منطقي به نظر مي رسد (10).
كيو (1984)- براي بهبود وزن تخم مرغ در ابتداي دوره توليد، جيره هاي غذايي حاوي پروتئين خام بالا را پيش از تخمگذاري پيشنهاد نموده است( جدول 2-3).
جدول 2-3 - تأثير جيره غذايي پيش از تخمگذاري بر توليد مرغ هاي مادر گوشتی در فاصله 23 تا 56 هفتگي.
جيره پيش از تخمگذاري سن در زمان 50%توليد(روز) توليد تخم مرغ(تعداد) وزن تخم مرغ بارور(گرم) ميزان جوجه درآوري(درصد)
15/4CP%
2780ME 192 101 9/61 7/83
%18/1CP
2780ME 193 110 3/62 6/82
اقتباس ازCave 1984.
بريك و همكاران(1985) – هيچ گونه تفاوت قابل ملاحظه اي را در توليد مرغ هاي مادر گوشتی تغذيه شده با جيره هاي غذايي حاوي انرژي قابل سوخت و ساز و پروتئين خام بالا بعنوان جيره غذايي پيش از تخمگذاري مشاهده نكردند. اين محققين نشان دادند كه جيره هاي غذايي حاوي انرژي قابل سوخت و ساز و پروتئين خام بالا به عنوان جيره غذايي پيش از تخمگذاري اثري بر توليد مرغ هاي مادر گوشتی، در طول دوره توليد آنها ندارد. اين نكته هم جالب است كه جيره هاي غذايي حاوي انرژي قابل سوخت و ساز و پروتئين خام بالا پيش از تخمگذاري، تأثيري بر وزن بدن نداشتند ( جدول 2-4).
جدول 2-4- تأثير تغذيه پيش از تخمگذاري بر وزن بدن مرغ مادر گوشتی.
سن(هفته) HP.HE HP.LE LP.HE LP.LE
18 8/1 9/1 8/1 8/1
24 5/2 4/2 4/2 4/2
اقتباس از Brake et al 1985.
HP= پروتئين زياد، HE= انرژي زياد، LE= انرژي كم، LP= پروتئين كم.
ليلبورن ومايرز- ميلر (1990)- مرغ هاي مادر گوشتی را در سن 16 هفتگي به نحوي تغذيه كردند تا ميزان خوراك تخصيص يافته در سن 24 ،26، 28 هفته به ميزان حداكثر يعني 159 گرم در روز برسد، افزايش سريع مصرف خوراك باعث تسريع بلوغ و افزايش اندازه تخم مرغ به ميزان 4 گرم تا 28 هفتگي شد، معهذا چنين افزايشي سريع در مصرف خوراك موجب افزايش قابل ملاحظه در توليد تخم مرغ هاي دو زرده گرديد (1/11 درصد در مقابل 4 درصد در ساير گروه ها).
2-2- تغذيه گله هاي مرغ مادر گوشتي در دوره توليد:
مرغ هاي مادر گوشتی بالغ نيز بايد مشابه پرندگان در حال رشد، جهت كنترل وزن با مقدار محدودي خوراك تغذيه شوند بعد از سن20 هفتگي، صرف نظر از برنامه دوران پرورش نيمچه تمام مرغ ها بايد به طور روزانه تغذيه شوند. ترديدي وجود ندارد كه تنها با مديريت موفق در دوران پرورش نيمچه بازدهي مطلوب در دوره تخمگذاري حاصل مي شود. طبق آمار جمع آوري شده از گله هاي مرغ مادر گوشتی در سراسر جهان كه در شرايط متفاوت آشيانه و با جيره هاي غذايي متفاوت پرورش يافته اند، بدون شك توليد مطلوب زماني حاصل مي شود كه وزن پرندگان در اواخر دوران پرورش، پيش از تخمگذاري و اوايل دوره انتقال مادرها بهينه باشد. لازم به ذكر است كه يكنواختي وزن بدن هم تأثيري بسزايي در عملكرد بعدي مرغ هاي مادر گوشتی دارد(10).
به نظر مي رسد در اين شرايط، انرژي ماده اصلي و كليدي باشد زيرا مشابه نيمچه هاي لگهورن، تنظيم انرژي ورودي ومصرفي براي مرغ هاي مادر گوشتي تا حدودي دشوار است. در حال حاضر توصيه هاي مختلفي در مورد احتياجات انرژي مرغ هاي مادر گوشتي در اوايل دوره تخمگذاري وجود دارد كه به طور قابل توجهي با يكديگر متفاوت هستند، مقادير گزارش شده از 220 تا 440 كيلو كالري انرژي قابل سوخت و ساز به ازاي هر پرنده در روز متغيیر مي باشد(18).
لزوم توجه به استفاده از مقادير مناسب پروتئين خام در مراحل مختلف توليد در تغذيه گله هاي مرغ مادر گوشتي اهميت فراواني دارد. گله های مادر گوشتی كه با جيره حاوي پروتئين خام متوازن تغذيه شده باشند تمام آمينو اسيدهاي مورد نياز سلولي شان تأمين مي گردد. اين آمينو اسيدها از هيدروليز پروتئين خام موجود در غذا تأمين شده و يا به صورت پروتئين هاي خون كه در كبد ساخته شده اند انتقال مي يابند (105).
در دوره توليد توجه به ميزان مواد معدني جيره بويژه كلسيم ضرورت دارد زيرا مرغ هاي تخمگذار براي ايجاد پوسته آهكي تخم مرغ توليدي نياز به كلسيم بيشتري دارند كه بر اساس جداول ميزان توصيه شده اعمال مي گردد و نسبت املاح نيز بايستي رعايت شود تا بازده خوراك حاصل گردد. متوازن بودن جيره غذايي از نظر ويتامين در دوره توليد بسيار با اهميت است و هرگونه كمبودي از نظر ويتامين ها اثر منفي روي جنين مي گذارد، بنابراين براي ايجاد توليد مطلوب و قابليت جوجه درآوري تخم مرغ ها توصيه مي شود كه ويتامين هاي موجود در خوراك كليه نيازمندي هاي مرغ مادر گوشتی را تأمين كند (18).
2-2-1- احتياجات انرژي قابل سوخت و ساز گله هاي مرغ مادر گوشتي در دوره توليد
مطالعات اندكي به منظور احتياجات انرژي قابل سوخت و ساز صورت گرفته است. از نظر ميزان مناسب انرژي قابل سوخت و ساز مورد نياز براي حداكثر بازده اقتصادي و حداقل تلفات در مرغ هاي مادر گوشتي، بين متخصصان تغذيه اختلاف نظر وجود دارد. والدروپ و همكاران مدل هاي را براي تخمين انرژي قابل سوخت و ساز مورد نياز مرغ هاي مادر گوشتي مورد استفاده قرار دادند. در سال هاي اخير معادلات تخمين ديگري توسعه يافته است كه اين معادلات به خوبي با معادلات والدروپ مطابقت دارند. مهمترين مزيت اين مدل ها اين است كه بسته به تغيير شرايط گله مي توان احتياجات را با سرعت و دقت بالايي بر آورد كرد. براي نمونه مصرف انرژي قابل سوخت و ساز با دماي محيط تغيير مي كند(3).
مطالعات اسكات و همكاران نشان مي دهد كه انرژي خالص ( كيلو كالري ) پايه مورد نياز يك مرغ از طريق فرمول زير قابل محاسبه است:
75/0(كيلو گرم ) وزن بدن 83 = NE
مطالعات همين محققان نشان داد كه انرژي قابل سوخت و ساز مورد نياز تقريباً 18 درصد بيشتر از انرژي خالص است و تبديل 82 درصد از انرژي قابل سوخت و ساز به انرژي خالص تنها زماني به وقوع مي پيوند كه جيره از لحاظ انرژي، پروتئين، چربي، قندها، آمينو اسيدهاي ضروري، مواد معدني و ويتامين ها متعادل باشد. از اين رو براي تعيين ميزان انرژي قابل سوخت وساز براي نگهداري يك مرغ مادر گوشتی از فرمول زير استفاده مي شود:
MEm= نگهداري
انرژي قابل سوخت و ساز لازم براي فعاليت نيز بستگي به ميزان فعاليت مرغ هاي مادر گوشتی دارد، در شرايط طبيعي انرژي مورد نياز براي فعاليت مرغان مادر گوشتي كه در روي بستر پرورش داده مي شوند (فعاليت براي دسترسي به آب و دان ) 50 درصد انرژي مورد نیاز براي سوخت و ساز پايه است و اين مقدار براي مرغان تخمگذار در داخل قفس 37 درصد است.
والدروپ و همكاران احتياجات انرژي قابل سوخت و ساز نگهداري، فعاليت، رشد و توليد تخم مرغ در گله هاي مادر گوشتي بالغ را به شرح زير اعلام نمود. نامبرده محاسبه اين ميزان انرژي يك مرغ مادر گوشتي به وزن 5/2 كيلو گرم وسن25 هفته وبا 85 درصد تخمگذاري را محاسبه نمود (3).
NE نگهداری= 83 (5 /2)75/0 = 165 كيلو كالري در روز
MEm = = 201 كيلو كالري در روز
انرژي قابل سوخت و ساز براي فعاليت= 201 50% = كيلو كالري در روز 101
انرژي قابل سوخت و ساز براي فعاليت و نگهداری = 101 + 201= 302 كيلو كالري در روز
با توجه به 85 درصد تخمگذاري و با عنايت به اين كه براي توليد يك عدد تخم مرغ 86 كيلو كالري انرژي قابل سوخت و ساز مورد نياز است لذا نياز انرژي قابل سوخت و ساز ( كيلو كالري) براي 85 درصد تخمگذاري به قرار زير است :
كيلو كالري در روز 73= 86 85/0 = انرژي قابل سوخت وساز تخم مرغ
لذا كل انرژي قابل سوخت و ساز مورد نياز يك قطعه مرغ مادر گوشتی در سن 25 هفتگي، 85 درصد تخمگذاري و با فرض ثابت بودن وزن مرغ برابر با :
كيلو كالري در روز 375 = 201 + 101 +73= كل انرژي قابل سوخت وساز
و چون اين مرغ مادر گوشتي در حال رشد مي باشد بايد ضمن محاسبه افزايش وزن روزانه از طريق فرمول زير مقدار انرژي قابل سوخت و ساز براي رشد نيز بدست آيد كه با جمع كردن عدد بدست آمده با انرژي لازم براي نگهداري، فعاليت و توليد كل انرژي قابل سوخت و ساز مورد نياز بدست مي آيد.
(9 كيلو كالري در گرم چربي) 15% + (4 كيلو كالري درگرم پروتئين) 18% = انرژي قابل سوخت و ساز لازم براي رشد هنگامي كه ميزان دريافت انرژي قابل سوخت و ساز مرغ مادرگوشتي كم باشد اعمال حياتي بدن بخوبي انجام نمي گيرد و مرغ مادرگوشتی با كاهش وزن روبرو مي شود و با ادامه روند كاهش انرژي ابتدا مرغ مادر گوشتی از گليكوژن ذخيره شده در بدن استفاده كرده سپس بيشتر چربي هاي ذخيره شده را مصرف و در ادامه بافت هاي پروتئيني را مورد استفاده قرار داده تا انرژي مورد نياز خود را براي اعمال حياتي تأمين نمايد و در صورت ادامه روند كمبود انرژي پرنده تلف مي شود. در صورتي كه انرژي قابل سوخت و ساز در جيره غذايي افزايش يابد مصرف غذا كاملاً كاهش يافته و با علائم كمبود پروتئين (آمينواسيدها)، املاح معدني و ويتامين رشد كاهش و پرنده وزن خود را از دست مي دهد. همچنين در صورت كمبود انرژي قابل سوخت و ساز جيره غذايي مرغ مادر گوشتی با كاهش ميزان رشد و نمو فيزيولوژيكي و بلوغ جنسي توأم با كاهش رشد مواجه خواهند شد (3).
براساس نتايج تحقيقاتي كه اخيراً در دانشگاه گوئلف صورت گرفته است، مشكل انرژي قابل سوخت و ساز قابل استفاده ممكن است در اثر بر آورد بيش از اندازه انرژي خوراك براي مادرهاي گوشتي توسط متخصصين تغذيه تشديد شود. ميزان انرژي قابل سوخت و ساز جيره ها و يا مواد خوراكي عموماً با آزمايش پرندگان تيپ لگهورن محاسبه شده است و مرغ هاي مادر گوشتي در مقايسه با پرندگان تيپ لگهورن انرژي قابل سوخت و ساز كمتري از جيره هاي غذايي، استخراج
مي كنند. به نظر مي رسد كه صرف نظر از خصوصيات جيره غذايي مرغ هاي مادر گوشتي تقريباٌ 5/ 2 درصد انرژي قابل سوخت و ساز كمتري از جيره هاي غذايي در مقايسه با مرغ هاي لگهورن استخراج مي كنند( جدول 2-5).
جدول 2-5- انرژي قابل سوخت و ساز جيره هاي غذايي كه با نيمچه هاي لگهورن و مادر گوشتي تعيين شده اند.