بخشی از مقاله
بررسي و تعيين شاخصهاي مناسب به منظور رتبه بندي استانها از نظر فعاليتهاي آموزشي-ترويجي
چكيده
اين پژوهش با هدف تدوين و اعتبارسنجي برخي شاخصهاي پايهاي و اصلي امكانات و فعاليتهاي آموزشي -ترويجي و به كارگيري آنها به منظور رتبهبندي استانها از نظر فعاليتهاي آموزشي و ترويجي در دو فاز انجام گرفته است. در فاز اول پس از مرور ادبيات موضوع 137 شاخص آموزشي - ترويجي، در هفت زمينه؛1- شاخصهاي مربوط به عاملين ترويج، 2- شاخصهاي زيرساختي ترويج، 3-
شاخصهاي مربوط به فعاليتهاي آموزشي ترويجي، 4- شاخصهاي سازمان و مديريت ترويج، 5- شاخصهاي آموزش انبوه رسانهاي، 6- شاخصهاي ارتباطات ترويجي و 7- شاخصهاي اعتبارات ترويجي تدوين و در معرض داوري 180 كارشناس ترويج در 6 استان منتخب قرار گرفت. پس از محاسبه آمارههاي مد، ميانگين، انحراف معيار و ضريب تغييرات (CV) هر يك از آنها، شاخصهاي مناسب تعيين گرديد. در فاز دوم مطالعه با توجه به اطلاعات و دادههاي در دسترس تعداد 132
شاخص انتخاب و دادههاي مورد نياز از طريق معاونت ترويج و نظام بهرهبرداري وزارت جهاد كشاورزي گردآوري و شاخص تركيبي هر يك از محورهاي هفتگانه فوق محاسبه و وضعيت استانها از نظر شاخصها تركيبي محورهاي هفتگانه رتبه بندي شدند. براي تجزيه و تحليل دادهها از نرم افزارهاي SPSS و GIS استفاده شد. نتايج پژوهش نشان داد كه؛ از لحاظ شاخصهاي مربوط به عاملين ترويج، استان همدان بهترين وضعيت و استان خوزستان بدترين وضعيت را در بين ديگر استانها دارا
هستند، از لحاظ شاخصهاي مربوط به زيرساختهاي ترويجي استان آذربايجان غربي در بالاترين رتبه و استان خراسان در پايينترين رتبه قرار دارند، از لحاظ شاخصهاي مربوط به فعاليتهاي آموزشي ترويجي استان زنجان مناسبترين وضعيت و استان كهكيلويه و بويراحمد پايينترين رتبه را در بين ديگر استانها دارا هستند، از لحاظ شاخصهاي مربوط به سازمان و مديريت ترويج، استان كردستان بهترين وضعيت و استان آذربايجان غربي پايينترين رتبه را در بين ديگر استانها دارا هستند، از لحاظ شاخصهاي مربوط به آموزشهاي انبوه رسانهاي استان قم از وضعيت مناسب و استانهاي گيلان، كهكيلويه و بويراحمد و آذربايجان شرقي با داشتن شاخص تركيبي يكسان از رتبههاي پايينتري برخوردار بودهاند. از لحاظ شاخصهاي مربوط به ارتباطات ترويجي استان زنجان بالاترين رتبه و استانهاي آذربايجان شرقي، كهكيلويه و بويراحمد و گيلان با داشتن شاخص تركيبي يكسان پايينترين رتبه را در بين ديگر استانها دارا هستند، از لحاظ شاخصهاي مربوط به اعتبارات ترويجي، استان هرمزگان بهترين وضعيت و استان گيلان پايينترين رتبه را در بين ديگر استانها دارا هستند، و بالاخره از لحاظ شاخص تركيبي كلي، استان همدان در رتبه نخست و استان قزوين در پايينترين رتبه در بين ديگر استانها قرار دارد.
كلمات كليدي: شاخصهاي آموزشي ترويجي، فعاليتهاي آموزشي ترويجي، رتبهبندي استانها.
مقدمه:
توزيع ناموزون استاني امكانات و فعاليتها و وجود نابرابريها و شكاف توسعه هم در بين استانها و هم در درون استانها همواره به عنوان يكي از دلمشغوليهاي سازمانها و نهادهاي اجتماعي – اقتصادي مطرح بوده است. هم اكنون نيز عدم تعادلهاي بين استاني در فرآيند توسعه در ايران از موضوعات جدي است كه در سالهاي اخير مورد توجه محققين قرار گرفته است. مطالعات انجام گرفته توسط موسسات بينالمللي و محققين داخلي در زمينه پتانسيلها و توانمنديهاي صنعتي، كشاورزي، خدماتي و غيره مويد وجود نابرابريهاي فزاينده در توزيع خدمات و امكانات در عرصههاي مختلف
ميباشد. ( بانك جهاني 1976، سازمان برنامه و بودجه 1361 و 1363، آتش 1988، اميراحمدي 1987، شربت اوغلي 1991، مسكن و شهرسازي 1370 و كلانتري 1377 ، 1380 و2004). عليرغم انجام مطالعات گسترده در حوزههاي مختلف و تحليل ابعاد منطقه اي توزيع منابع، امكانات و خدمات و استفاده از الگوهاي تكنيكهاي منطقهاي و بهرهگيري از شاخصها به عنوان روشي كارآمد براي برنامهريزي توسعه، متاسفانه هنوز مطالعهاي در زمينه توزيع امكانات و خدمات ترويج كشاورزي در ايران انجام نگرفته و اين روشها و الگوها در حوزه برنامهريزيهاي ترويجي ناشناخته بوده و نهضت شاخصسازي در اين بخش آغاز نگرديده است.
اقتصاددانان اولين کساني بودند که به تدوين شاخصهايي در حوزه اقتصاد و برنامه ريزي هاي اقتصادي اقدام نمودند و شاخصهايي نظير درآمد سرانه، توليد ناخالص ملي(GNP) از جمله شاخصهاي عمده براي اهداف برنامه ريزي و سياستگذاريهاي اقتصادي در نزد اقتصاددانان و برنامه ريزان اقتصادي بود. در اواخر دهه 1950 و اوايل دهه 1960 نهضت شاخص سازي اجتماعي بطور خاص مورد توجه برنامهريزان، متفکرين مسائل اجتماعي، دولت، نهادها و انجمنهاي حرفه اي قرار گرفت. بطوريکه بعد از آن شاخصها به عنوان مبنايي براي تصميم گيري، سياستگذاري و برنامه ريزي در حيطه هاي مختلف در آمدند
((Kundo, 1980. بر اساس رهيافتهاي جديد توسعه، سازمان ملل شاخصهاي چهارگانه شامل:
1) شاخصهاي اجتماعي (نظير آموزش، اشتغال، بهداشت، مسكن، رفاه و عدالت اجتماعي، ميراث فرهنگي، فقر و توزيع درآمد، جنايت، جمعيت، ارزشهاي اخلاقي و اجتماعي، نقش زنان، دسترسي به زمين و ساير منابع طبيعي و ساختار اجتماعي)، 2) شاخص هاي اقتصادي (مانند
وابستگي و استقلال اقتصادي، انرژي، الگوهاي توليد و مصرف، مديريت فاضلاب، حمل و نقل، معدن، ساختار اقتصادي و توسعه، تجارت و بهرهوري)، 3) شاخص هاي زيست محيطي ( نظيرآبهاي زير زميني، آب شيرين، كشاورزي و امنيت غذايي، شهرسازي، مناطق ساحلي، حفظ تپههاي مرجاني و محيط زيست دريا، آبزيان، تنوع گونهها و بيوتكنولوژي، مديريت پايدار جنگلها، آلودگي هوا و تخريب لايه ازن، تغيير اقليم جهاني و بالا آمدن آب درياها، بهرهبرداري پايدار از منابع طبيعي، جهانگردي
پايدار، تغيير كاربري اراضي) و 4) شاخص هاي نهادي (مانند تصميمگيري يكپارچه، ظرفيتساز
ي، علوم و تكنولوژي، آگاهي عمومي، همكاري و قراردادهاي بينالمللي، دولت و نقش جامعه مدني، چارچوب نهادي و قانوني، آمادگي براي مقابله با سوانح و مشاركت عمومي) را مبناي سنجش پايداري توسعه قرار داده است (United Nation, 1996).
در ترويج کشاورزي شاخصها ابزارهايي براي نظارت و ارزشيابي اثرات و سنجش تغييرات يك فعاليت مي باشند(ACC, 1984). در ترويج کشاورزي دو رهيافت استقرايي و قياسي براي تنظيم شاخصها بكار گرفته مي شود. در رهيافت استقرايي، يك نظام اجتماعي، اقتصادي و آمار جمعيتي ايجاد مي شود و بر اساس آمار موجود، مجموعه وسيعي از شاخصها تدوين مي گردد. از اين رهيافت در تدوين شاخصهاي اجتماعي ملل متحد استفاده شده است (FAO, 1988) . در رهيافت قياسي،
حوزه هاي مورد علاقه تعيين مي شود و سپس شاخصهاي مورد نظر تدوين مي گردد. در تدوين شاخصهاي اقتصادي- اجتماعي کنفرانس جهاني اصلاحات ارضي و توسعه اجتماعي، از اين رهيافت استفاده شده است. در نظارت ترويج از هر دو رهيافت استقرايي و قياسي استفاده مي شود؛ بدين معني که برخي از شاخصها بر اساس آمار موجود تدوين و برخي ديگر نظير شاخصهاي عملکرد، بر اساس نتايج داده هاي ويژه تدوين مي شوند (سوانسون و همکاران، 1381). در ترويج کشاورزي شاخصها را مي توان به مستقيم و غير مستقيم يا نماينده شاخصهاي منفرد يا مرکب
؛ شاخصهاي کمي و کيفي؛ شاخصهاي درونداد و برونداد؛ شاخصهاي نظارت و ارزشيابي طبقه بندي کرد(Clayton, 1983, ACC, 1984) . همچنين شاخصهاي ترويجي را مي توان به شاخصهاي توانايي ترويج و شاخصهاي عملکرد ترويج طبقهبندي نمود. شاخصهاي توانايي ترويج نه تنها به منظور تعيين توانايي ترويج دريک مقطع زماني معين، بلکه با هدف تعيين تغييرات آن در طول زمان، به طور منظم مورد بررسي قرار مي گيرند. شاخصهاي عملکرد ترويج نشانگر کارايي فني و عملياتي ترويج است و اين شاخصها را مي توان به شاخصهاي اثر بخشي ترويج (شامل شاخصهاي منفرد كه
نشانگر يک جنبه از عملکرد ترويج و شاخصهاي مرکب كه نشانگر دو يا چند جنبه از عملکرد ترويج است) و، شاخصهاي کارايي ترويج تقسيم کرد(سوانسون و همکاران، 1381). كلانتري (1383 ) در بررسي خود با هدف تحليل توزيع فضايي پتانسيلها و خدمات فيزيكي و انساني ترويج كشاورزي در ايران، در مجموع 24 شاخص شامل 11 شاخص خدمات انساني و 13 شاخص مربوط به خدمات فيزيكي ترويج كشاورزي را بكار گرفت و شكاف وسيعي از نظر توزيع امكانات ترويجي در بين استانها بدست آورد.
مقاله اخير در صدد است تا ضمن تدوين و اعتبار سنجي شاخصهاي پايهاي و اصلي برنامهريزي ترويجي، به رتبه بندِي استانها بر اساس شاخصهاِي آموزشِي-تروِيجِي پرداخته و الگوي استاني فعاليت هاي ترويج و آموزش كشاورزي را مورد تحليل و تبيين قرار دهد. از اين رو اين مطالعه درصدد است تا به دو سئوال اساسي ذيل پاسخ دهد:
1- شاخصهاي مناسب ترويج كشاورزي در ابعاد مختلف كدامند و اين شاخصها تا چه حد از نظر كارشناسان ترويج از اعتبار لازم برخوردارند.
2- استانهاي مختلف از نظر فعاليتهاي آموزشي-ترويجي از چه رتبهاي برخوردارند و شكاف بين
استانها در هر يك از محورهاي هفتگانه مورد بررسي چگونه است؟
موادو روشها
اين مطالعه در دو فاز انجام گرفته است. در فاز اول با بررسي ادبيات موضوع مجموعا 137 شاخص آموزشي - ترويجي در هفت محور به شرح زير تدوين گرديد.
1- شاخص هاي مربوط به عاملين ترويج (22 شاخص)
2- شاخص هاي مربوط به فعاليتهاي آموزشي – ترويجي (35 شاخص)
3- شاخص هاي مربوط به سازمان و مديريت ترويج (17 شاخص)
4- شاخص هاي زيرساختي فعاليتهاي آموزشي – ترويجي (14 شاخص)
5- شاخصهاي مربوط به آموزش انبوه رسانهاي (16 شاخص)
6- شاخصهاي مربوط به ارتباطات ترويجي (27 شاخص)
7- شاخص هاي مربوط به اعتبارات ترويجي (6 شاخص)
شاخصهاي فوق در قالب پرسشنامه در اختيار 180 نفر از كارشناسان آموزش و ترويج كشاورزي در 6 استان گلستان، آذربايجان غربي، همدان، چارمحال بختياري، فارس و كرمان قرار گرفت و پس از ارزيابي و محاسبه، مد، ميانگين، انحراف معيار و ضريب تغييرات هر يك از شاخصها، شاخص هاي مناسب تعيين گرديد. در فاز دوم نيز اطلاعات مورد نياز در خصوص 132 شاخص در قالب محورهاي هفتگانه فوق از طريق معاونت ترويج و نظام بهرهبرداري وزارت جهاد كشاورزي جمعآوري و با
بهرهگيري از روش تحليل مولفههاي اصلي شاخص تركيبي و هر يك از محورها محاسبه و رتبه استانها در هر كدام از محورها تعيين شد.
براي سنجش اينكه تا چه حد مقدار يك شاخص بطور نامتعادل در بين استانهاي كشور توزيع شده است، از روش ضريب تغييرات (CV) استفاده شده است كه فرمول آن بشرح ذير مي باشد. براساس اين آماره مقدار بالاي (CV) نشان دهنده نابرابري بيشتر در توزيع شاخص فوق در بين استانها ميباشد.
در اين معادله:
Xi= عبارتست از مقدار يك شاخص در يك منطقه خاص
= ميانگين شاخص i
N = تعداد مناطق
در بخش تحليل دادهها از آزمونهاي توصيفي و تكنيكهاي رفع اختلاف مقياس، ضريب تغييرات و تحليل مولفههاي اصلي و براي تحليل توزيع استاني فعاليتهاي آموزشي- ترويجي از تكنيكهاي GIS استفاده شد.
نتايج و بحث
همانطوريكه قبلاً نيز بيان گرديد براي اعتبار سنجي شاخصهاي تدوين شده تعداد 180 كارشناس ترويج و آموزش كشاورزي انتخاب و شاخصهاي فوق در معرض داوري آنها قرار گرفت.
از نظر تركيب جنسي، 67/11 درصد از اين پاسخگويان زن و 23/88 درصد مرد بودند. از نظر ميزان تحصيلات نيز33/8 درصد داراي مدرك تحصيلي ديپلم، 33/63 درصد كارشناسي، 56/25 درصد كارشناسي ارشد و 78/2 درصد نيز داراي تحصيلات دكتري بودند از ميان افراد داراي تحصيلات دانشگاهي 52/71 درصد داراي رشته تحصيلي كشاورزي (شامل ترويج، علوم گياهي، زراعت،
دامپروري، كشاورزي عمومي، و گياهپزشكي) و 48/28 درصد نيز داراي رشتههاي غير كشاورزي (شامل مديريت، ارتباطات اجتماعي، توسعه روستايي، پژوهشگري اجتماعي، اقتصاد، علوم تربيتي و برنامهريزي) بودند. از نظر سابقه كار نيز 34/18 درصد كمتر از 10 سال، 70 درصد بين 11 تا20 سال، و 44/9 درصد نيز داراي بيش از 21 سال سابقه كار بودند.
الف) ارزيابي شاخصهاي ترويجي از نظر كارشناسان
در فاز اول مجموعاً 137 شاخص آموزشي – ترويجي، در هفت محور تدوين و طبقه بندي گرديد (جداول 1 تا 7) كه نتايج آن بشرح زير است.
1- شاخصهاي مربوط به عاملين ترويج
شاخصهاي مربوط به عاملين ترويج (جدول 1) نشان مي دهند كه ميانگين امتياز تعيين شده براي كليه شاخصهاي اين مولفه بيش از 5 ميباشد. با توجه به دامنه امتيازات تعيين شده كه بين 1 و 10 ميباشد، شاخصي كه ميانگين امتياز آن بيشتر از 5 بوده به عنوان شاخص مناسب و كمتر از 5 به عنوان شاخص نامناسب تعيين شده است. بنابراين 22 شاخص در نظر گرفته شده براي اين مولفه ترويجي از نظر پاسخگويان مناسب تشخيص داده شده و ضريب تغييرات بدست آمده نيز در سطح بسيار پايين ميباشد.