بخشی از مقاله
بررسی علل موثردر افت تحصیلی ابتدایی
اهميت تفكر :
اگر بتوانيم تفكر را ارتقا داده ، تأكيد روي حفظ كردن را حذف كنيم و ارتباط را
به طور اساسي و واقعي افزايش دهيم توان تعليم و تربيت چگونه خواهد بود ؟
تفكري كه به حل مشكلهاي اجتماعي منتهي مي شود از تفكري كه به حل مشكلهاي فني منتهي مي شود بسيار دشوارتر است .
ولي متأسفانه كمتر آموزش داده شده است . دانش آموزاني كه مسؤوليت اجتماعي را در مدرسه آموخته اند ياد مي گيرند چگونه در يك موقعيت واقعي براي حل مشكلها به راههاي كمك به يكديگر بينديشند . ما بايد در نظام آموزش كه به اندازه كافي در نظر آنها مهم باشد تعداد بيشتري از دانش آموزان را از نظر عاطفي با يكديگر مرتبط سازيم بنابراين تلاش خواهند كرد تا فكر كردن و حل مشكلها را ياد بگيرند
و بدين ترتيب در اجتماع فرد مسئولي بار بيايند . هيچ كس نمي تواند مسئوليت اجتماعي ، فكر كردن ، يا حل مشكل را در حالي كه شكست خورده است ياد بگيرد . مدارس بايد براي تمام دانش آموزان خود شانس مناسبي براي موفقيت فراهم آورند .
اعتبار كاذب نظام آموزش و پرورش ، يعني پاسخهاي واقعي و عيني ارزش ندارند مگر اينكه به سطح تفكر و عقايد ارتقاء پيدا كنند . ما بايد به بچه ها ياد بدهيم كه از سؤال كردن نترسند . در نظامي كه معلومات را ثبت مي كنند خرده گرفتن به معلمي كه تدريس خود را بر اساس اصول حتمي
استوار ساخته كار دشواري است . آموزش و پرورش كه حول معلومات عيني و پاسخ آنها مركزيت يافته معمولا" درگيري فكري بين شاگردان و معلمان را خاتمه
مي دهد . روشن است كه در اين مبارزه معلمان موضع قويتري دارند . چون پاسخ پرسشهايي را كه پرسيده اند مي دانند . و شاگرد نمي تواند به نحو مؤثري با معلم درگير شود .
مرحله بعدي پيشگيري از شكست :
حذف نمره :
اگر به دانش آموزان ياد مي دهيم كه فكر كنند آيا بايد به آنها نمره بدهيم ، اگر بتوانيم مطمئن شويم كه هر دانش آموز نهايت سعي خود را به كار مي برد تا تفكر و حل مشكلات را بياموزد ديگر نمره ها ارزش ندارند .
آنها كه بر سر نمره بحث مي كنند متذكر چيزي مي شوند كه به ندرت اتفاق مي افتد مبني بر اينكه دانش آموزان بدون وجود نمره انگيزه كمي براي يادگيري دارند .
ارتباط ، تفكر و مشاركت فعال در نظام آموزش و پرورش خيلي بيشتر از نمره ها باعث ايجاد انگيزه مي شود . وقتي مدرسه مطالب مرتبط اندكي را ارائه كرده و چيز كمي بيش از حفظ كردن را مي طلبد نمره براي آن عده موجب انگيزه مي شود كه نمره هاي (( الف )) و (( ب )) مي گيرند براي آنها كه (( ب )) يا بهتر از آن نمي گيرند
نمره علامتي براي رها كردن و دست از كار كشيدن است . آنها كه (( ج )) يا كمتر مي گيرند خود را شكست خورده دانسته ديگر به كار كردن ادامه نمي دهند . و جزئي از گروه بزرگي مي شوند كه خيلي كم يا د مي گيرند .
دانش آموزي كه اعتقاد پيدا كرده يك شكست خورده است ، معمولا" كار در مدرسه را رد مي كند از آنجا كه شكست هرگز مولد و ايجاد انگيزه نخواهد بود . وقتي ما آنرا از ميان برداريم ديگر امكان صدمه ديدن شاگردي كه به خاطر روش نمره دهي شكست خورده ، وجود ندارد . هر چند ممكن است او به محض حذف برچسب شكست فورا" شروع به يادگيري نكند . ولي لااقل راه تغيير روحيه را براي او باز و هموار گذاشتيم تا در آينده بتواند كار كردن و ياد گرفتن را شروع كند .
كودكي كه يكبار برچسب شكست را دريافت كرده و با چشم يك شكست خورده به خود نگريسته به ندرت در مدرسه موفق خواهد شد . اگر به جاي اينكه سريعا" به يك بچه برچسب شكست بزنيم صبورانه با وي كار كنيم . او مي تواند شروع به يادگيري كند و در عوض يك يا دو سال به موفقيت نايل شود . اگر ما دست از شكست برداريم و از اين قيد رها شويم همه چيز به دست مي آوريم در حالي كه هيچ چيز از دست نداده ايم .
مشكلات و اختلالات درسی :
تعداد زيادي از دانش آموزان مقاطع ابتدايي در يادگيري درس رياضي دچار مشكل هستند و يا اينكه به اندازه دانش آموزان همسال خود كوشش مي كنند ولي پيشرفت مورد انتظار را ندارند .
معمولا" آموزگاران براي پيشرفت بيشتر آنان اينگونه فعاليت ها را انجام مي دهند .
1- پند و اندرز به دانش آموزان براي فعاليت درسي بيشتر
2- متوجه كردن آنها به اهميت درس رياضي
3- آگاه كردن آنها از اينكه خوشبختي آنها در آينده در گرو پيشرفت تحصيلي است .
4- سرزنش و مؤاخذه
5- مقايسه دانش آموز با ديگران به منظور تحريك او
6- انتساب وي به مواردي مانند : تنبلي ، بي استعدادي ، بي مسئوليتي و .............
7- تماس كتبي ، تلفني با والدين و يا دعوت از والياء آنان كه در مدرسه حاضر شوند و گفتگو نمايند .
8- درخواست از والدين براي كمك درسي بيشتر به دانش آموزان
9- توسل به توجيهاتي مثل ارثي بودن
10- تكرار اين مطلب كه دانش آموز از پايه ضعيف است .
11- بازداشتن بچه از بازي و تفريح و وادار كردن بيشتر به درس خواندن
12- تنبيه بدني و غير بدني
13- محروم كردن از چيزهاي مورد علاقه اش
14- استخدام معلم خصوصي
15- چند بار تكرار كردن درس توسط معلم
16- مشورت با اقوام و همسايه ها
17- تشويق ولي
18- دادن وعده جايزه
19- ارائه يك برنامه فشرده براي فعاليت در منزل
اهداف برنامه ريزي :
اهداف برنامه ريزي :
رياضيات بايد به آماده سازي دانش آموزان هم براي مطالعه درسهاي ديگر و هم در اين كه از عهده خواستها و مسايل رياضي اي كه احتمالا" بيرون مدرسه مواجه مي شوند بر آيند كمك كند . بنابر اين انگيزش دانش آموزان براي آموختن رياضيات وابسته به دو جنبه است :
الف - سودمندي ب - لذت
آموزش رياضيات همچون وسيله اي براي حائز شدن شرايط (( ورود )) كسب صلاحيت هاي لازم . و راه پيدا كردن به بازار شغلي تلقي مي شود .
سودمندي بايد با هدفهاي مستقيم رياضي گره بخورد : شاگردان بايد متقاعد شوند كه با دانش و درك ريـاضي ، قـدرت مـطلوب را كـسب خـواهند كـرد . از اين لحاظ (( لذت )) نبايد فقط براي
دانش آموزان تأمين شود ، اين نيز همان اندازه مهم است كه برنامه هاي درسي چنان باشند كه آموزگاران را به كسب لذت از كارشان تشويق كنند .
مسأله ترك تحصيل ، طرح برنامه درسي را با مسأله بسيار دشواري روبرو مي كند . اين كه ترك تحصيل در همه مراحل تحصيلي رخ مي دهد ، مسأله را دشوارتر مي سازد . برنامه درس رياضيات به طور سنتي با يك فرايند (( از بالا به پايين )) پي ريزي شده است
.
محاسبه منافع ترك تحصيلان :
چگونه مي توان منافع دانش آموزاني راكه آموزش مدرسه را نابهنگام ترك مي كنند در برنامه ريزي آموزشي رياضيات به حساب آورد ؟
ترك تحصيلها نديده گرفته شوند :
پيامدها :
1- هيچ تغييري لازم نيست .
2- پي ريزي برنامه درسي كه فقط در مقاطع معدود ترك رسمي مدرسه به يك نقطه پايان طبيعي مي رسند نسبتا" آسان است .
3- برنامه درسي مراقب آنهايي كه به مرحله بعدي آموزش مي رسند هست .
4- اتلاف زيادي در منابع انساني به خاطر كساني كه مدرسه را نابهنگام ترك مي كنند وجود دارد .
لاك هيو و همكاران وي ( 1986 ) داده هاي چند سال از دومين مطالعه رياضيات در كشور تايلند را به منظور كشف تأثير كتابهاي درسي و عوامل ديگر بر پيشرفت تحصيلي در درس رياضيات مورد تجزيه و تحليل قرار دادند .
نتايج تحليل نشان داد هر كجا كه معلمان در كلاس درس خود از كتابهاي درسي براي امر تدريس استفاده كرده بودند ، نمره دانش آموزان آنها در پس آزمون در حدود 5 /0 بيشتر شده بود .
توضيح آنكه اين مقدار پيشرفت اگر چه از نظر رقم خيلي كم ( حدود 5 درصد يك انحراف استاندارد ) است . اما تقريبا" براي يك ششم ميانگين پيشرفت براي يك سال تحصيلي است .
اولين مطالعه رياضيات در انجمن بين المللي ارزشيابي پيشرفت تحصيلي كه
در سال 1964 صورت گرفت . به چنين نتيجه اي دست يافت ( هوسن ، 1967 ) ، از عوامل متعدد و ممكن تعيين كننده وضعيت اقتصادي ، اجتماعي خانواده ، ساده ترين آن يعني شغل پدر ، باعلم به اين كه دليل محكمي براي انتخاب آن وجود ندارد اما به سبب سهولت قابليت كاربرد آن در همه كشورهاي مورد مطالعه به عنوان شاخص اصلي تعيين كننده وضعيت اقتصادي اجتماعي خانواده انتخاب شد .
مفهوم و پيامدهاي شكست تحصيلي :
1- مفهوم شكست تحصيلي :
مسئله شكست تحصيلي يكي از مهمترين مسائل آموزش و پرورش به شمار مي رود و بسياري از مربيان و جامعه شناسان و روانشناسان و اقتصاددانان ، بر حسب ديدگاههايي خاص اين مسئله را مورد بررسي قرار داده اند و مديران و مسئولان آموزش ارقام مربوط به شكست تحصيلي را خطرناك و هشدار دهنده توصيف مي كنند . زيرا اين ارقام را نشان دهنده بازدهي كمي و كيفي نظام آموزش و پرورش مي دانند .
در اين ميان شكست و افت در درس رياضيات جايگاه خاصي دارد به طوري كه چنين به نظر مي رسد علت شكست بيشتر دانش آموزان به دليل شكست درس رياضيات است .
2- پيامدهاي شكست تحصيلي :
1-2- عواقب شكست تحصيلي ( رياضيات) :
عواقب و آثار شكست تحصيلي متعدد هستند . بعضي از اين آثار شخصيت و رفتار كودك را تغيير مي دهند . برخي ديگر موجب مي شوند كه كودك ترك تحصيل كند و به خيل بيسوادان بپيوندد و بر انجام ناكافي در تحصيل باعث افزايش هزينه تحصيلات و گراني
آموزش و پرورش مي شود .
2-2- نتايج شكست تحصيلي نزد كودك :
پايان سال تحصيلي براي كودكي كه تجديد آورده و يا رد شده است لحظه اي بحراني است . زيرا شكست ، تصوري را كه كودك از خود دارد دگرگون مي سازد و نيز عقيده ديگران را نسبت به او عوض مي كند . اين تغييرات در شخصيت در حال تكوين و تشكل كودك كه بسيار ظريف و آسيب پذير است ، آثاري نامطلوب به جاي مي گذارد . بسيارند دانش آموزان شكست خورده اي كه از خانه مي گريزند و يابه مواد مخدر پناه مي برند . و حتي به خودكشي اقدام مي كنند .
3-2- عواقب شكست در خانواده :
براي خانواده ها قبول شكست فرزند شان در درس دردناك است . و بر آن مي شوند تا مسئول آن را پيدا كنند . معمولا" يا مدرسه را مسئول مي دانند و يا فرزند خود را . در هر حال اين واقعه موجب بر هم خوردن تعادل محيط خانوادگي مي شود . بسياري از
خانواده هاي كم درآمد از ادامه تحصيل فرزند خود نوميد مي شوند و او را وادار به كار
مي كنند و اين خود سبب ترك تحصيل مي شود .
4-2- بهاي شكست تحصيلي :
يك اثر مهم شكست تحصيلي و تكرار پايه تحصيلي ، اثر اقتصادي آن است كه به دو صورت جلوه مي كند .
1- يكي كه شكست مي خورد نوميد از ادامه تحصيل مي شود و به دنياي كار
مي پيوندد .
2- شكست و تكرار پايه تحصيلي موجب بالا رفتن هزينه نظام آموزش مي شود .
مسئله چيست ؟
مسئله به موقعيتي اطلاق مي شود كه در آن فرد چيزي را طلب مي كند ، ولي نمي داند كه چگونه به طور مستقيم به آن دست يابد . براي كسب مهارت در حل مسئله ، فرد بايد تمرينهاي زيادي انجام دهد . كودكان انتظار دارند كه حل كردن مسئله را صرفا" با حل كردن و بدون هيچ راهنمايي و يا بحث در اين زمينه ياد بگيرند .
مسايل در درجه اول موجب تكرار و تمرين مطالب تدريس شده مي گردند ، به كمك رياضيات مي توان كم و بيش (( جهان واقعي )) را در ذهن به نظم آورد .
چگونه مي توان حل مسئله را به شيوه مؤثري آموزش داد ؟
از آنجا كه آموزش و همينطور يادگيري حل مسئله كار دشواري است ، محققان در سالهاي اخير توجه بسياري به آن معطوف داشته اند . بر مبناي اين تحقيق مي توان چندين زمينه قابل تعميم را مشخص كرد .
راهبردهاي حل مسئله را مي توان صراحتا" آموزش داد .
زمان :
دانش آموزان بايد براي (( هضم كردن )) و تفكر كافي در مورد مسئله ، يعني زمان براي درك موضوع ، زمان براي كشف مسير حل و زمان براي فكر كردن به جواب كاملا" وقت داشته باشند . بعلاوه معلمان بايد دانش آموزان را تشويق كنند كه در صورت تمايل بيش از
رها كردن مسئله ، زمان بيشتري را براي كاركردن روي آن صرف كنند .
طرح درس :
فعاليتهاي آموزش در زمان بايد از طريق برنامه ريزي هماهنگ شوند تا دانش آموزان فرصت پرداختن به مسايل متعدد را داشته باشند .
راهبردهاي حل مسائل :
1- مسئله را درك كنيد .
2- نقشه اي براي حل آن طرح كنيد .
3- نقشه را اجرا كنيد .
4- براي امتحان كردن جواب به دست آمده به عقب برگرديد .
اين مدل مبنايي براي حل مسئله تشكيل مي دهد كه در بيشتر كتابهاي رياضي مدارس ابتدايي مورد استفاده قرار مي گيرد . بنابراين دانش آموزان ، ديدن ، طرح نقشه ، عمل ، وارسي را مي آموزند .
براي حل مسايل بايد به اين شعار توجه داشت : همان طور كه مسئله را
مي خوانيد سعي كنيد آن را حل كنيد .
1- اقدام كردن 2- يك طرح يا دياگرام بكشيد .
3- به دنبال الگو بگرديد . 4- جدول رسم كنيد .
5- همه امكانها را به طور اصولي برشماريد . 6- حدس بزنيد و امتحان كنيد .
7- خواسته ها ، مفروضات و اطلاعات مورد نياز را مشخص كنيد .
8- يك جمله باز بنويسيد .
9- مسئله اي حل كنيد كه از مسئله اصلي ساده تر يا با آن هم ارز باشد .
10- ديدگاه خود را نسبت به مسئله تغيير دهيد .
استفاده از مواد آموزشي دست ساز :
تحقيقات نشان داده است كه در دروسي كه در آنها از مواد آموزشي دست ساز استفاده
مي شود نسبت به دروسي كه فاقد اين مواد آموزشي هستند از احتمال بيشتري براي ارائه فعاليتهاي رياضي برخوردارند . وقتي كه بچه ها مواد آموزشي دست ساز را به كار مي برند ، رياضيات را بهتر درك مي كنند .
ارزشيابي :
ارزشيابي بايد بخش مكملي در آموزش رياضيات باشد . بايد مشخص شود كه آيا آنچه كه ما فكر مي كنيم هر كودك بايد ياد بگيرد . امتحانات معياريابي يا مهارت به شما كمك مي كند كه كودك را بر حسب توانايي فردي او مورد ارزشيابي قرار دهيد .
نظر سنجي از والدين ، كه در فرمهاي پرشده يا جلسات اوليا و مربيان عنوان مي شود ، راهنماييهاي مفيدي در زمينه آنچه كه كودكان آموخته اند ، در اختيار مي گذارند .
تشخيص :
براي پرداختن به نيازهاي كودكان جهت يادگيري رياضيات ، نخست بايد نقاط قوت و ضعف آنها را مشخص كرده از جمله خط مشيهاي تشخيص در رياضيات ، مي توان به موارد زير اشاره كرد :
1- مطمئن شويد كه ضعف رياضي يك كودك ضعفي واقعي است .
2- به خاطر داشته باشيد كه هر كودك پيش از آن كه از نظر اداراكي به رشد نهايي برسد . از مراحل متعدد رشد عبور مي كند .
3- قوه تشخيص خود را با استفاده بدون تعصب از مواد آموزشي دست ساز تقويت كنيد .
4- در تشخيص خود ، جنبه هايي را كه براي دانش آموزان مهيج هستند ، فراموش نكنيد .
5- براي جفت و جور كردن تصاوير ذهني درست كودك انعطاف پذير و شكيباباشيد .
6- نگرش مثبتي داشته باشيد .
7- بين خطاهايي كه به طور اتفاقي رخ مي دهد و خطاهايي كه دايما" تكرار مي شود ، فرق بگذاريد .
درمان (( جبران عقب ماندگي)) :
درمان مناسب با تشخيص مناسب شروع مي شود . اگر تصوير روشني از نيازهاي كودك داشته باشيد مي توانيد چنان برنامه اي تنظيم كنيد كه به كمك آن پيش نيازهاي ضروري كودك برطرف گردد . شما بايد شاگردان خود را چنان گروه بندي كنيد كه كساني كه تنها به يك اشاره خاص نياز دارند و كساني كه بايد به طور فردي با آنها كار شود مشخص گردند . تحقيقات نشان داده است كه برخي از روشهاي مؤثر درمان به شرح زير مي باشد :
1- كودك را در برنامه درمان خود دخالت دهيد .
2- طرح آموزش جبراني بايد با آموزشهاي قبلي متفاوت باشد .
3- زمينه تجاري را فراهم آوريد كه به استفاده از چند حس از حواس پنجگانه
دانش آموزان نياز داشته باشد .
4- به كمك ابزارهاي واقعي ، كودك را به سوي درك شهودي از انديشه هاي رياضيات راهبري كنيد تا بتواند از اين طريق ، ادراكات خود را به صورت شفاهي و نهادين بيان كند .
5- كودك را تشويق كنيد تا جوابها را پيش از حل مسايل برآورد كند .
6- از كودك بخواهيد كه از ماشين حساب استفاده كند .
استفاده از فرصتهاي حساس :
معلمان بايد علاوه بر تدوين يك برنامه جديد ، لحظه به لحظه بينديشند .
هدف نهايي آن است كه در كودكان نه تنها جمع ، تفريق ، ضرب و تقسيم را بياموزند ، بلكه مهمتر از آن اين است كه بدانند چه وقت بايد هر يك از اين اعمال را در شرايط حل مسئله به كار گيرند .
گونه ديگر تفكيك ، بر اساس سرعت ترقي در يك برنامه درسي مشترك است كه به وضوح بدان معناست كه شاگردان ضعيفتر هنگامي كه مدرسه را ترك مي كنند مقدار كمتري از برنامه را گذرانده اند . در برخي از كشورها اين گونه تفكيك با نگه داشتن شاگرد در يك كلاس تا هنگامي كه در جه آموختگي قابل قبولي بدست آورد انجام مي شود .
امكان بهتر كار كردن براي آموزگار :
آموزگاري كه بايد روزي 5 يا 6 كلاس داشته باشد ، وقت چنداني براي انديشيدن خويش ، فراهم آوردن مواد آموختن وي ، وارسي گونه هاي مختلف رويكردهاي بديل ، يا كار با همكاران خود براي توسعه و نوسازي يك برنامه منسجم ندارد .
از آموزگاري كه فاقد جا براي كار ، تجهيزات ، بودجه براي خريد مواد يا سفر ، وقت اختياري براي كار با همكاران يا دانش آموزان است نمي توان انتظار داشت همچون يك
(( كارورز انديشه گر )) پيشرفت زيادي داشته باشد .