بخشی از مقاله
بررسی نقش خانواده در افت تحصیلی دانش آموزان ابتدایی
بررسی نقش خانواده ها در افت تحصیلی دانش آموزان ابتدایی :
پیشگفتار :
زير بناي علمي هر جامعه اي را آموزش و پرورش آن تشكيل مي دهد، بنابراين با افزايش كيفيت آموزشي ميتوان ساختار علمي يك جامعه را مستحكم و توانمند ساخت. از اينرو بر عهده كارشناسان خبره آموزش است كه روشهاي مختلف را كه درافزايش كيفيت آموزشي مؤثرند را مورد بررسي قرار دهند.
مقدمه
دانشآموزان در دوران ابتدایی بنا بر ضرورت نيازهاى درونى و فطرى خويش بدنبال کسب دانش و آگاهى هستند، بنابراين بصورت طبيعى به تحصيل علاقهمندند.
اغلب دانشآموزان در حال تحصيل در مدارس، از بهرهى هوشى لازم براى انجام تحصيل در مقطع مربوط به خود برخوردارند و به گفتهى بنيامين بلوم اغلب دانشآموزان قادر به کسب اهداف آموزشى هستند و تنها زمان يادگيرى براى آنها متفاوت است.
واژه هاي كليدي :
خانواده ( Family ) ، افت تحصیلی
فصل اول
کلیات تحقیق
بیان مسئله :
بررسی پیرامون رابطه میان خانواده ها و افت تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی ، تا چه اندازه به هدف ها، محتوا، فعالیت های یادگیری دانش آموزان، روش های ارزشیابی راهبردهای تدریس، ابزار یادگیری، زمان و مكان یادگیری پرداخته ایم و محیط های آموزشی مان عوامل اجرایی، معلم و مسئولان با این امور آشنا هستند. آیا واقعاً نقطه شروع همه فراگیران یكسان است؟ آیا همه باید به یك شكل و شیوه مورد ارزشیابی قرار بگیرند؟ آیا ارزشیابی ها استاندارد است؟و دارای اعتبار
هستند؟ می توانند هدف های رفتاری موردنظر را بسنجند؟ باتوجه به مراحل پدیده آموزشی صحبت درباره افت تحصیلی نباید سطحی و گذرا باشد. كلیه مراحل از شروع نوشتن ارزش ها، دیدگاه ها، هدف تا آخرین مرحله اجرا و ارزشیابی یك به یك با شیوه های همه پرسی، پرسشنامه، همایش، سمینار، تحقیقات آماری باید مورد بررسی قرار گیرد تا به عوامل موثر در افت تحصیلی به شیوه علمی دست یافت.
اهمیت و ضرورت تحقیق :
در كشور ما محتوای كتب درسی توسط دفاتر تحقیق و تالیف كتب درسی به وسیله اساتید متخصص تدوین می شود. سطح ارتباط مولفین كتاب با عوامل درگیر با محتوای كتب معلم و شاگرد ضعیف بوده و نسبت به نیاز دانش آموز و تقاضای معلم بی اطلاع هستند یا حداقل شناخت از نزدیك وجود ندارد. لذا متخصصان به پشتوانه رشته تحصیلی خود به تعیین محتوای درسی پرداخته اند. موضوع های درسی مدون به عنوان منبع اصلی اطلاعاتی در برنامه آموزشی ایجاب می كند كه یك سازماندهی فارسیی و از پیش تعیین شده داشته باشیم. حتی گام های تدریس باید از پیش
تعیین شده باشد تا مجموعه آموزشی بتواند به نحوی موثر و كارآمد به انتقال دانش بپردازد. با توجه به حجم كتب و نامتناسب بودن با درك و فهم دانش آموز و حتی زمان و مكان آموزشی با چالش های جدی روبه رو هستیم. با این شیوه جریان یادگیری به یك جریان مكانیكی مبدل شده. نقاط ضعف این شیوه طرح محتوای كتب درسی عبارتند از:
۱- معلومات تكه تكه شده و مجزا از یكدیگر در قالب دروس مجزا ارائه می شود لذا سریع فراموش می شود و از كاربرد علوم آموخته شده كاسته خواهد شد.
۲- برنامه درسی با موضوع محور ارتباطی با دنیای واقعی دانش آموز ندارد و مسائل و مشكلات و امور زندگی دانش آموز به طور پیوسته در برنامه درسی او گنجانده نشده است.
۳- به توانمندی ها، علایق و نیازها و تجربه های گذشته دانش آموزان توجه كافی مبذول نمی شود. لذا انگیزه های لازم برای یادگیری از آنها را سلب می كند.
۴- محتوای كتب باید با زندگی طبیعی بیگانه نباشد.
۵- درك دانش آموز از محتوا نباید تحت الشعاع كمیت آموزش قرار گیرد.
۶- مهارت های شناختی مورد توجه قرار گیرد.
۷- باتوجه به گسترش دانش بشری و پیداشدن قلمروهای جدید در علم و كثرت موضوع های درسی هماهنگی با طول زمان كلاس، تعداد شاگردان و فضای آموزش ندارد.
از طرفی می دانیم:
۱- همه معلمین توان طراحی درسی را ندارند.
۲- همه متخصصین هم آشنایی با تدوین برنامه درسی را ندارند.
۳- برنامه درسی های روییدنی كه از تعامل بین معلم و شاگرد به وجود می آید به هدف
های اجتماعی تعلیم و تربیت و میراث فرهنگی نمی تواند توجه كافی مبذول كند.
۴- به هدف های مشترك و عام دست نمی یابیم.
لذا نیاز داریم:
۱- متخصصین رشته های گوناگون با ادبیات برنامه ریزی آشنا باشند.
۲- مولفین در محل اجرای محتوای درس قرار بگیرند.
۳- به نقد و بررسی محتوا پرداخته شود.
۴- نظرات معلمین، نیازهای دانش آموزان و جامعه و تجزیه و تحلیل بررسی ها را یكپارچه كنند.
تصمیم گیری های آگاهانه مبتنی بر روش های روشن بینانه متكی بر اهداف كلی باشد و توان اجرای اهداف رفتاری را نیز داشته باشد.
۵- محتوای دروس با تغییرات علوم، جوامع، علایق و نیازهای یادگیرنده و جامعه متغیر باشد.
هدف های کلی تحقیق :
هدف کلی در این پژوهش بدست آوردن بک رابطه معنی دار میان نقش خانواده ها و میزان افت تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی است .
هدف های جزئی تحقیق :
بدست آوردن میزان تاثیر پذیری افت تحصیلی دانش آموزان از فاکتور خانواده است .
فرضیه ها :
فرضیه اول :
میان افت تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی و خانواده آنها رابطه معنی دار وجود دارد . H1
فرضیه دوم :
میان افت تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی و خانواده آنها رابطه معنی دار وجود دارد . H2
متغییر های تحقیق :
متغییر مستقل :
افت تحصیلی
متغییر وابسطه :
خانواده
تعاریف عملیاتی متغییر ها :
افت تحصیلی :
كاهش نسبي فعاليت درسي و مطالعه يك دانش آموز در يك دوره نسبي در مقايسه با دوره نسبي قبل از آن را افت تحصيلي گويند. به بيان ديگر شكستها و ناكاميهاي دانش آموز در تحصيل كه با بيعلاقگي به مسائل تحصيلي و كاهش نمرات درسي شروع ميشود، افت تحصيلي نام دارد.
فصل دوم
ادبیات و پیشینه تحقیق
مقدمه :
افت تحصيلي دانش آموزان در درسهاي مختلف ،جدا از عنوان خاص كتاب عوامل مشتركي دارد، كه مهمترين اين عوامل عبارتند از:
الف) عوامل مربوط به دانش آموز
عوامل فيزيولوژيکي و جسمي مانند ضعف بينايي و شنوايي و غيره، عوامل ذهني و رواني مانند ميزان هوش و قدرت حافظه و سلامت رواني، نداشتن هدف واقعي و عيني و روشن از تحصيل، عدم انگيزش دروني براي تحصيل و مطالعه، نداشتن اعتماد به نفس کافي، ضعف اراده در تصميم گيريهاي تحصيلي و مطالعه و اجراي تصميمات، عدم برنامهريزي دقيق از لحاظ زمان و ميزان مطالعه روزانه، نداشتن روش مطالعه مناسب براي دروس مختلف، مهارتهاي مطالعهي نادرست.
ب) عوامل مربوط به خانواده
اختلاف خانوادگي و خانواده آشفته ، طلاق فيزيکي يا رواني والدين ، وجود نا مادري يا نا پدري و غيره، اختلاف فرزندان با خانواده مانند لجبازي با والدين و اعتراض به جو خانواده، وابسته و متکي نمودن فرزندان به والدين در امور درسي و تکاليف ، تحقير ، سرزنش و مقايسه نادرست فرزندان با همسالان موفق، تغييرات منفي در خانواده مانند ورشکستگي سياسي و اقتصادي و اعتياد و غيره، تغيير در جهت ارتقاي سريع و غير مترقبه سطح اقتصادي يا اجتماعي خانواده و از خود باختگي و غافلگير شدن فرزندان و انواع انحرافات.
ج) عوامل مربوط به مدرسه
گروه همسالان مانند مزاحمت و شوخيهاي نابجا در کلاس درس، رفتارهاي نامناسب عوامل اجرايي مدرسه مانند مدير ، معاونين ، دبيران و مشاوران، جو عمومي حاکم بر مدرسه از لحاظ درسي مانند سختگيري بيش از حد دبيران .
د) عوامل مربوط به اجتماع
دوستان نا باب، استفادهي نادرست از کلوپهاي ورزشي، بدن سازي ، بيليارد و غيره، استفاده نادرست از کافي نتها و گيم نتها، گذراندن وقت زياد در خيابانها و خارج از منزل.
براي رفع و برطرف نمودن اين موانع راهكارهاي مختلفي وجود دارد، كه بيان همه آنها از عهده اين مقاله بيرون است.اما بدون شك به منظور كاهش افت تحصيلي دانش آموزان و رفع اين موانع بايد از طريق والدين و مربيان اقدام نمود.
والدين و مربيان در مواجهه با افت تحصيلي نوجوانان بايد انعطاف پذير بوده، رفتارهاي خشونت آميز با وي نداشته باشند و در عوض موفقيتهاي تحصيلي او را تقويت نموده و به او پاداش دهند. زيرا در يادگيري هميشه حضور پاداش و تقويت اهميت بسياري دارد. زيرا فرد از طريق تقويت مي تواند به يادگيري بيشتري دست يابد. در غير اينصورت عدم تقويت فرد در هنگام افت تحصيلي موجب ترک
تحصيل او خواهد شد .
به عبارت ديگر والدين و مربيان مي بايستي به دانش آموز توجه کافي را مبذول داشته و روحيه اعتماد به نفس وي را افزايش دهند و در او نسبت به درس خواندن هدف ايجاد کنند.و نيز بايد توجه داشته باشند که افت تحصيلي نشانه عدم توانايي تحصيلي نيست.
نكته ديگري كه بايد مربيان و والدين بدان توجه داشته باشند اينست كه ملاک از درس خواندن يادگيري است نه نمره يادگيري علم و دانش ، کسب مهارتها براي زندگي آينده ، يادگيري نظم و تربيت ، قوانين جامعه و اجتماعي شدن مهم است . بنابراين نبايد نمره را به عنوان ملاک پيشرفت تحصيلي دانش آموز در نظر داشته باشند، بلکه هدف يادگيري است. از اينرو والدين و مربيان بايد انعطاف کافي را در زمينه نمره دانش آموزان داشته باشند، تا مشکلاتي را در اين زمينه براي دانش آموز به وجود نياورند، پس همه تلاش مربيان و والدين بايد جلوگيري از افت تحصيلي دانش آموز باشد،زيرا چنانچه افت تحصيلي ادامه يابد به بزهکاري و انحراف دانش آموز منجر ميشود و در نتيجه ترک تحصيل به وجود مي آيد، كه يكي از مهمترين عوامل فساد در جامعه ميباشد.
3) عوامل افت تحصيلي در دروس ریاضی و فارسی
در هر درسي علاوه بر عوامل عمومي كه در بالا ذكر شد، علل ديگري نيز وجود دارد كه باعث افت تحصيلي در آن درس ميشود. اين عوامل را در درسهاي ریاضی و فارسی در سه محور دانش آموز، معلم و كتاب مورد بررسي قرار ميدهيم.
الف) دانش آموز
يكي از واقعيتهاي غير قابل انكار در جامعه كنوني ما اينست كه رشته علوم انساني از منزل
ت و جايگاه بسيار پاييني برخوردار است و در انتخاب رشته تحصيلي دانش آموز رشتههاي رياضي و تجربي نسبت به رشته انساني در اولويت قراردارند و گاهي مشاهده ميشود كه رشته فني و حرفهاي نسبت به رشته انساني جايگاه بهتري دارد.بنابراين اكثر دانش آموزاني كه رشته تحصيلي خود را علوم انساني انتخاب ميكنند، از روي علاقه و رغبت نبوده، بلكه چون از لحاظ درسي نمره حد نصاب براي انتخاب رشته رياضي يا تجربي را كسب ننمودهاند،وارد رشته انساني ميشوند.بنابراين بي رغبتي دانش آموزان به اين رشته و دروس آن از جمله ریاضی و فارسی عامل افت تحصيلي ميشود.
_راهكار مؤثر
براي اينكه دانش آموزان به علوم انساني علاقمند شوند،بايد جايگاه اين رشته تغيير يابد و اهميت آن براي دانش آموزان مشخص گردد كه اين كار بايد از خود دبيران و مسؤولان سازمان آموزش و پرورش آغاز گردد. كه در اينصورت دانش آموزان با علاقه و رغبت اين رشته را انتخاب نموده و دانش آموزاني كه از لحاظ در سي توانمندتر هستند بدان رو مي آورند. همچنين با مشخص نمودن جايگاه حقيقي رشته انساني اهميت هر يك از دروس اين رشته از جمله ریاضی و فارسی روشن ميشود.و در نتيجه براي دانش آموزان داراي جذابيت ميشود.
ب) معلم
گاهي ممكن است معلم و روش تدريس او در يك درس باعث بيرغبتي دانش آموزان به آن درس و در نتيجه افت تحصيلي آنان گردد. كه در مورد در س ریاضی و فارسی اين عوامل را ميتوان ذكر نمود:
1) تدريس ریاضی و فارسی توسط دبيران غير مرتبط
گاهي مشاهده ميشود كه براي تدريس ریاضی و فارسی با وجود دبيراني رشته تخصصي
آنها ریاضی است،از معلمان غير متخصص استفاده ميشود. مسلما تدريس و تسلط معلم در رشته تخصصي خود با غير آن متفاوت است.
مشکلات جسمى
هرگونه مشکل جسمى فرد ممکن است به تأثير منفى در روند يادگيرى او منجر شود. اساساً مشکلات جسمى را مىتوان به دو دسته تقسيم کرد. دستهى اول، مشکلاتى است که بدليل حالت فيزيکى جسم، فرد را در يادگيرى دچار مشکل مىکند. به عنوان مثال دانشآموزى که چشمش بخوبى تابلو را تشخيص نمىدهد يا دانشآموزى که گوشش بخوبى مطالب را نمىشنود و يا يادگيرندهاى که بخاطر ضعف جسمى قادر نيست مدت کلاس را با آرامش بگذراند، چنين افرادى حتى با بهرهى هوشى کافى در يادگيرى و کسب مهارتها قادر نيستند از استعداد واقعى خود بهره بگيرند. دستهى دومِ مشکلات جسمي، حالت روانى و عاطفى ايجاد کرده و مانع ابراز وجود شخصيت يادگيرنده مىشوند. به همين دليل او قادر نيست از استعداد واقعى خود بهره برده، آن را آشکار سازد.
براى پيشگيرى از بروز چنين شرايطي، لزوم توجه به بهداشت جسمى و روانى دانشآموزان بسيار اساسى است.
مشکلات عاطفى
بعضى از دانشآموزان دچار مشکل عاطفى هستند. دانشآموزى که نتواند به تناسب سن خود رفتار موردانتظار جامعه ( رفتار عادي) را از خود ظاهر سازد، مثلاً در مقابل تذکرات عادى معلم يا والدين به گريه بيفتند يا در رويارويى با حوادث عادى دچار اضطراب و نگرانى بيش از حد شود، در مقابل شوخىهاى دوستانهى همکلاسىها دچار خشم شديد و نگرانى گردد و خلاصه رفتارى انجام
دهد که با رفتارهاى عادى مغايرت داشته باشد، ممکن است دچار مشکل عاطفى بوده، اين امر بر روند آموزشى او تأثير منفى بگذارد. علت تأثير منفى چنين روحيهي، عدم سازگارى دانشآموز با
محيط کلاس، جامعه و هم کلاسىهاست. چنين فردى هم از طريق همکلاسىها منزوى مىشود و هم بدليل تلقى ناخوشايند از هرگونه رفتار معلم و والدين، مستمراً دچار بحران روحى است و بنابراين از محيطى که در آن اينگونه بحرانها برايش ايجاد مىشود، بيزار و فرارى مىگردد.
مشکلات تدريس معلم
والدين گرامى بايد بدانند که ممکن است علت بيزارى از درس يا مدرسه و يا عدم انجام تکاليف نوعى عدم علاقهمندى به معلم باشد. عدم علاقهمندى به معلم داراى دلائلى است. از جمله:
معلم در نحوهى تدريس خود بايد طيف متفاوت دانشآموزان و تفاوتهاى فردى آنان را در نظر بگيرد تا حتىالمقدور از بروز مشکلات جلوگيرى بعمل آيد. معلم بايد بداند طيف استعدادها، تمامى دانشآموزان قوى و ضعيف را شامل مىگردد. وى حتى در تقسيم نگاهها، محبتها و توجهات به دانشآموزان بايد عدالت را رعايت نمايد.