بخشی از مقاله
مقدمه و سخن آغازين :
چرايي تهيه و تنظيم اين پژوهش باز مي گردد به نارضايتي دانشجويان در زمينه انجام فعاليت ها در دانشگاه كه ما را بر آن داشت تا به دنبال شناسايي اين مسأله باشم. اين مطالب با اتكاء بر پرسشنامه ها و مصاحبات و همچنين حضور خود ما در فضاي آموزشي مورد نظر تنظيم شده است و اميد دارم اين مختصر فضاي مناسب براي بحث و گفتگو در اين زمينه مؤثر بوده و مورد توجه علاقهمندان و دانشجويان قرار گيرد در عين حال در اينجا ما سعي داريم بيشتر به تعيين منشأ مشكلات دانشگاهي بطور عام و تحقيق در مورد مشكلات موجود در رشته معماري در رشته معماري بطور خاص بپردازيم. لذا طي مراحل معرفي شده، در جزوه فرايند مطالعات تا طراحي تلاش به ارائه راهكارهايي در خصوص اين پژوهش نموده ايم. به اميد اينكه اين پژوهش بتواند سرچشمه تحقيقات بعدي و در نتيجه حل مشكلات موجود باشد.
به اميد موفقيت
گروه 15
عنوان پژوهش :
تعيين تأثير سيستم آموزشي در ميزان تمايل به فراگيري معماري در دانشجويان مقاطع كارشناسي و كارشناسي ارشد ترم پائيز83
بيان مسأله :
نوع روند آموزش به خصوص در رشته معماري به گونه اي است كه بسياري از دانشجوياني كه با علاقه قبلي وارد دانشگاه مي شوند در برخورد با اين نوع روند دچار سردگمي شده و در بسياري موارد اين علاقه كمرنگ تر مي شود. در مواردي نيز منجر به انصراف دانشجو و پذيرش در رشته ديگري مي گردد و تعداد كثيري از دانشجوياني كه در رشته باقي مي مانند تنها به تحويل پروژه اكتفا كرده و هيچگونه مطالعه و تحقيقي كه متناسب با اين رشته باشد، انجام نمي دهند. با توجه به اينكه ما خود دانشجوي رشته معماري هستيم و از نزديك با اين مشكل مواجهيم تا حد زيادي مي توانيم بابيان مشكل و شناساندن آن به دانشجويان يا حتي استادان، در رفع آن تلاش كنيم. زيرا در صورت تداوم باعث كاهش ميزان خلاقيت و فعاليت دانشجو و در نتيجه افت تحصيلي مي شود. بايد توجه داشت كه در حال حاضر نيز بسياري از پروژه هاي ساخته شده با وجود مهندس معمار در طراحي حرفي براي گفتن ندارند. با افزايش اين روند وضعيت معماري كشور به سوي انحطاط و واپسزدگي پيش مي رود.
راه حل :
در نتيجه شناخت مشكل و تلاش براي حل آن مي توان تا حد زيادي اين ميزان علاقه -مندي را همچنان حفظ كرد يا حتي ارتقاء بخشيد. مي توان با هماهنگي سيستم آموزش معماري در دانشگاهها و يا تغيير نگرش دانشجويان به اين رشته تا حد زيادي راه براي حل مشكل هموار نمود. در حال حاضر در بيان مسئله تناقضات اطلاعاتي بسياري وجود دارد. نگرش دانشجويان در بدو ورود به دانشگاه با آنچه در سيستم آموزشي مشاهده مي كنند متفاوت است.
مكان تحقيق دانشكده معماري دانشگاه آزاد واحد مشهد است. جمعيت مخاطب اين پژوهش عبارتند از كليه دانشجوياني كه در نيمسال اول سال تحصيلي 84-83 در مقطع كارشناسي و كارشناسي ارشد دانشكده معماري دانشگاه آزاد واحد مشهد ثبت نام كرده و مشغول به تحصيل مي باشند و همچنين گروه مخاطب بعدي اين پژوهش اعضاء هيئت علمي و صاحبنظران شامل مسئول دانشگاه – معاونت فني و آموزشي و اساتيد محترم اين دانشگاه مي باشند. مكان ارائه اين پژوهش هم دانشگاه آزاد اسلامي واحد مشهد گروه معماري مي باشد.
نتيجه :
نتيجه تحقيق مي تواند حداقل در نحوه تدريس و آموزش استادان در اين دانشگاه كمك كند كه اين روند باعث هماهنگ شدن شيوه آموزش با روش استانداردو متعادل و پويا كردن و به روز كردن سيستم آموزش بانيازهاي دانشجويان مي شود.
با توجه به اينكه ما خود دانشجويان اين رشته در اين دانشگاه مي باشيم و از نزديك شاهد اين ناهماهنگي ها مي باشيم بر آن شديم كه با انجام اين پژوهش و ارائه آن به گروه معماري و مسئولين دانشگاه براي رفع اين معزل چاره انديشي كنيم تا نتيجه پژوهش پلي باشد براي رسيدن به اهداف ذيل.
بيان اهداف:
اهداف كلي: تعيين تأثير سيستم آموزشي در ميزان تمايل به فراگيري معماري در دانشجويان مقاطع كارشناسي و كارشناسي ارشد پاييز 83
اهداف اختصاصي: بررسي شناساندن مشكلات موجود در سيستم آموزشي به افراد صاحب نظر
اهداف اختصاصي تر: تغيير روند آموزش توسط استادان يا حتي در سطح بالاتر تغيير سيستم هماهنگ كردن شيوه آموزش با روش استاندارد و متعادل.
منابع و پيشينه :
با توجه به جستجو در آرشيو كتابخانه دانشگاه هيچگونه تحقيقي تحت اين عنوان از قبل ندارد ولي در حال حاضر دو تحقيق عنوان مطالعه و بررسي سطح علمي دانشجويان گروه معماري كه توسط دانشجويان كارشناسي پيوسته و ناپيوسته معماري انجام مي -گيرد در حال انجام است.
طرح مشابه:
هم اكنون دو طرح مشابه اين پژوهش موجود است تحت عنوان بررسي سطح عملي دانشجويان گروه معماري كه توسط دانشجويان كارشناسي پيوسته و طرح ديگري با عنوان بررسي وضعيت آموزش دانشجويان مقاطع ناپيوسته – گروه معماري كه توسط دانشجويان گروه ناپيوسته انجام مي گيرد.
خلاصه پژوهش :
ايده اصلي طرح برگرفته از مشكلات موجود آموزش معماري در دانشگاه و كاهش ميزان علاقه مندي دانشجويان به انجام كارهاي تحقيقي و مطالعه است. با بررسي مشكلات و شناساندن آنها مي توان راهكارهاي بهتري براي اجراي مناسب آموزش ارائه كرد و اين گروه براي پيشبرد اين پژوهش در ابتدا با پخش پرسشنامه و جمع آوري اطلاعات و آمار و تهيه دياگرام و نمودار شروع كرده وبه مصاحبه با اساتيد و صاحبنظران اين گروه از جمله جناب آقاي مهندس محسني – (مدير گروه رشته شهرسازي) – جناب آقاي دكتر اشرف زاده (معاونت محترم آموزش ) – جناب آقاي مهندس ابوترابي (استاد دانشگاه) و... مي باشند، خاتمه مي يابد و با راهنمايي استاد محترم جناب آقاي مهندس صحاف تنظيم مي شود و تحويل گروه آموزش معماري مي گردد تا براي رفع ابهامات و مشكلات موجود چاره انديشي شود.
فرضيات:
1- دانشجويان بعد از ورود به حوزه آموزش عالي معماري دچار كاهش علاقه مي -شوند.
2- نوع سيستم آموزش معماري در ميزان كاهش يا افزايش علاقه دانشجويان تأثير گذار است.
شاخص:
1- كاهش تمايل به فراگيري (يادگيري)
2- تأثير نوع آموزش در يادگيري دانشجويان معماري
برنامه زمانبندي پژوهش و تحقيق:
تنظيم و بيان مسئله 10/8/83
تنظيم فرضيه و شاخص 13/8/83
تنظيم پرسشنامه 13/8/83
فعاليتهاي ميداني (پخش پرسشنامه ها، تهيه و پاسخ) 19/8/83
جمع بندي و بررسي آمار و نتايج 3/9/83
چكيده تحليل فرايند پژوهش 16/10/83
ارائه نظرات در مورد يافته هاي نتايج آماري پرسشنامه (ارائه اوليه) 20/10/83
جمع بندي كلي مطالب 24/10/83
ارائه نتايج (ارائه ثانويه) 4/11/83
فرايند اجراي پروژه :
گروه اول: تنظيم فرضيه و شاخص: مريم مرتضايي
گروه دوم: تنظيم پرسشنامه : منيره طهماسبي، سيده طاهره ياوري
گروه سوم: فعاليت ميداني : مريم ريحاني ، غزل همت
چكيده پژوهش:
هدف ما بررسي تأثير سيستم آموزش در ميزان تمايل به فراگيري معماري در دانشجويان و يا تغيير روند آموزش توسط اساتيد محترم يا حتي در سطح بالاتر تغيير سيستم و هماهنگ كردن شيوه آموزش با نيازها و خواسته هاي دانشجويان بود.
براي اينكار از پخش پرسشنامه در بين دانشجويان در دانشگاه شروع كرديم و موضوع را در مقاطع كارشناسي پيوسته و ناپيوسته و ارشد بررسي نموديم. اول به اين نتيجه رسيديم كه هشتاد درصد دانشجويان (تقريباً همه) باعلاقه قبلي وارد اين رشته شدند و اين علاقه بعد از ورود به اين رشته همچنان ادامه دارد. امّا آنچه قابل توجه مي باشد اين است كه اشتياق به انجام فعاليت در بيشتر دانشجويان كاهش يافته، مطالعات خارج از درس در زمينه معماري كم است و در مجموع بيش از نيمي از دانشجويان از پيشرفت خود راضي نمي باشند وعنوان ميكنند كه دچار افت تحصيلي شده اند. در نتيجه ما به بررسي اين نكته مي پردازيم كه چگونه دانشجوياني كه با علاقه وارد اين رشته شده و اين علاقه همچنان ادامه دارد، دچار افت تحصيلي شده اند؟
پس ما به جستجوي علت اين موضع پرداختيم كه بررسي نوع سيستم آموزش معماري و تأثير آن بر ميزان كاهش و يا افزايش علاقه دانشجويان مي باشد.
با بررسي پرسشنامه اول(پيوست2) به اين نتيجه رسيديم كه بيش از نيمي از دانشجويان معتقدند كه سيستم نتوانسته هيچگونه تأثيري در علاقه آنان داشته باشد و اگر اين علاقه تاكنون ادامه داشته و نشأت گرفته از علاقه قبلي بوده، چگونه ممكن است كه نوع آموزش كه بايد مشوق و راهنمايي دانشجويان به ادامه تحصيل در مقاطع بالاتر و يا افزايش علاقه و پيشرفت آنان باشد نتواند هيچگونه تأثيري بگذارند، كه اين نشان دهنده ضعف سيستم آموزشي در دانشگاه مي باشد.
پس براي بررسي بيشتر و بدست آوردن دلايل مستندتر به تنظيم پرسشنامه دوم(پيوست3) با سئوالات جزئي تر نسبت به سيستم آموزش پرداختيم از اين پرسشنامه نيز نتيجه گرفتيم كه دانشجويان از سيستم ناراضي هستند اعم از تهيه جزوات تا پشتوانه تحقيقاتي و...
در مصاحبه هايي (پيوست4) كه با اساتيد محترم اين دانشگاه داشتيم سيستم آموزش را مناسب نمي ديدند، همگي معتقد بودند كه در سيستم آموزشي ناهماهنگي وجود دارد و بايد سرفصلهاي جديد ارائه شود و همچنين به اصلاح سرفصلهاي موجود نياز است. كه متأسفانه دانشگاه هيچگونه تلاشي كه نتيجه داشته باشد تا بدين لحظه انجام نداده است و يا حتي از كمبود فضاي آموزشي و امكانات بالقوه از جمله(بازديد علمي- مشاوره- كتابخانه) برخوردار است كه همين مسائل سهمي در كاهش انجام فعاليت دانشجويان دارد.
اما در نتيجه مصاحبه اي كه با مسئولين محترم دانشگاه داشتيم، آنان معتقد به كم كاري و عدم رغبت دانشجويان به يادگيري و انجام فعاليت درسي بودند. و بيشتر به كارهاي جانبي غير درسي مي پردازند. در حاليكه بيان اين مطلب در توجيه عملكرد دانشجويان بسيار سطحي ميباشد. دانشجويان پس از ورود به دانشگاه تقريباً هدف خود را انتخاب كرده اند در نتيجه براي هدف انتخابي خود تلاش مي كنند.
پرسشنامه ها حاكي از آن بود كه دانشجويان توقعي راكه از دانشگاه دارند، برآورده نمي شود. حتي كوچكترين نياز دانشجوي معماري كه برخورداري از يك كتابخانه (تقريباً) مجهز مي باشد تأمين نمي گردد. ولي بنابه گفته مسئولين بودجه براي اينگونه خواسته هاي دانشجويان اختصاص يافته پس چرا هنوز هر ترم چنين مشكلاتي ادامه دارد؟! يا سيستمي كه خود موظف به انتخاب اساتيد مي باشد نتوانسته اين وظيفه مهم را به خوبي انجام دهد. زيرا طبق آمار بدست آمده دانشجويان تنها پنجاه درصد از كاركرد اساتيد دانشگاه رضايت داشته اند كه اين جاي بررسي بيشتر در روشن تدريس اساتيد محترم دارد تا نقاط ضعف مشخص شود
.
در اين مرحله از كار، اين مطالب براي ما روشن شده است كه مشكل از كجاست؟ آري نتايج نشان دهنده ضعف سيستم آموزشي است اما بايد بررسي شود كه اساساً مشكل خود سيستم آموزشي از كجاست؟نيازمند به چه امكاناتي است؟ چرا اين همه مشكل و كمبود؟ بايد به دنبال اين باشيم كه انتظارات دانشجويان از سيستم چيست؟ و خود سيستم چه انتظاري از دانشجويان و مراتب بالاتر از خود دارد؟ چگونه مي توان بين دانشجو، سيستم آموزشي(اعم از اساتيد و گروه مسئولين اجرايي) تعامل بيشتري ايجاد كرد.) و مابه سهم خود سعي مي كنيم به تعدادي از سئوالات پاسخ دهيم. اما با توجه به محدوديتهاي موجود و موانع سرراه تا به اين لحظه به اين مرحله از كار اكتفاء مي كنيم.
محدوديتها:
1- عدم تمايل مسئولين به مصاحبه و پاسخ به سئوالات
2- نداشتن پيشينه تحقيق (كه ما را مجبور به پرداختن به كليات موضوع كرده است
راهكارها و پيشنهادات:
الف) تشكيل يك كميته علمي معماري در دانشگاه
اعضاي كميته خود دانشجويان باشند تا بتوانند مشكلات را بهتر درك نمايند و بهتر مسائل را به مراتب بالاتر انتقال دهند.
فعاليت هاي كميته علمي
1- برقراري كلاسهايي در جهت رفع نقاط ضعف دانشجويان
2- هماهنگ كردن و برنامه ريزي براي بازديد و اردوها
3- برگزاري كنفرانس ها و همايش براي ارتقاء سطح علمي دانشجويان
4- شناخت تخصص دانشجويان و استفاده از آنان براي آموزش به ديگر دانشجويان
5- برقراري جلسات پرسش و پاسخ با مدير گروه يا نماينده اي از جانب مدير گروه محترم
ب) تجهيز كتابخانه
ج) افزايش زمان استفاده از آتليه ها
پيوستها و ضمائم
پيوست 1
چكيده تحقيق طرح مشابه
در اين پژوهش در پي آنيم تا با شناسايي هدف نهايي از ارائه مقطع كارشناسي معماري به دو شكل پيوسته و ناپيوسته به ديدگاهي روشن از تفاوتهاي بين اين دو گروه رسيده و احساس نياز به يك تفكر دگرگون را در اين باره درك نمائيم.
و با درك منطقي تفاوتها، تبعيضهاي نابجاي موجود را از ميان برداريم و براي تعيين جايگاه واقعي دانشجويان مقطع كارشناسي ناپيوسته در اين فضاي دانشگاهي تلاش نمائيم. و همچنين مسئولان دانشكده معماري را نسبت به اين پژوهش در ارتقاء سطح علمي گروه معماري مفيد واقع شود.
پيوست 2
تحليل پرسشنامه اول:
سئوال 1 - 80% دانشجويان با علاقه قبلي وارد دانشگاه شدند.
سئوال 2- 80% دانشجويان با شناخت وارد دانشگاه شدند..
سئوال 3- در 80% دانشجويان علاقه بعد از ورود به دانشگاه افزايش يافته.
سئوال 4- 60% نشان مي دهد كه سيستم آموزشي تأثير قابل توجهي بر ميزان علاقه دانشجويان نداشته است.
سئوال 5- در 90% دانشجويان ديدگاه كاملاً تغيير كرده است.
سئوال 6- 60% ديدگاه بهتري نسبته به معماري پيدا كرده اند.
سئوال 7- در 60% دانشجويان اشتياق به انجام فعاليت قابل توجه نمي باشد.
سئوال 8- 70% علاقه به پژوهش در ميان دانشجويان وجود دارد.
سئوال 9- 60% دانشجويان مطالعات خارج از درس در زمينه معماري ندارند.
سئوال 10- 90% دانشجويان علاقه به ادامه تحصيل دارند.
سئوال 11- 60% دانشجويان از پيشرفت خود در زمينه معماري ناراضي نيستند.
سئوال12- 60% دانشجويان دچار افت تحصيلي شده اند.
سئوال 13- ميزان رضايت دانشجويان از اساتيد 50% بوده است.
پيوست 3
تحليل پرسشنامه دوم:
تقريباً نيمي از دانشجويان معتقدند تا حدودي در دانشگاه زمينه پژوهش وجود ندارند. همچنين تقريباً 90% دانشجويان از اينكه دانشگاه به راحتي كتاب و منابع را در اختيارشان قرار نمي دهد نارضي هستند.
بيش از نيمي از دانشجويان معتقدند كه تنها با آموزش دانشگاه امكان قبولي در مدارج بالاتر را ندارند و احتياج به كلاسهاي بيرون از دانشگاه را دارند. نيمي از دانشجويان ساعات درس را كافي نمي دانند ويا نحوه كركسيسون و ژورمان را مناسب نمي دانند. تمام دانشجويان نيز مانند اساتيد معتقدند كه نياز به بازديد علمي دارند.