بخشی از مقاله
جهاني را كه در آن زندگي ميكنيم جهان ارتباطات نام گرفته است. با كمك ماهوارهها و اينترنت مرزها و ديوارهاي مرئي و نامرئي فرو ريخته و دنيا به دهكده كوچكي تبديل شده است. در اين دهكده كوچك، نظامهاي پيشين نابود شده و يا در حال نابودي است ونظامهاي جديد با سرعتي وصف ناپذير در حال جايگزيني است. دگرگوني در دانش، دگرگوني در نگرش، دگرگوني در رفتارها و دگرگوني در روابط انساني و اجتماعي از دستاوردهاي اين دگرگوني است. آنچه در اين مقاله مورد بررسي است كاربرد فناوريهاي جديد اطلاعات و ارتباطات در آموزش و پرورش و بررسي تأثير آن در ابعاد گوناگون آموزشي، پژوهشي و اجتماعي است. بدين منظور، در اين مقاله ابتدا پيرامون وسايل جديد اطلاعات و ارتباطات و نقش آنها در آموزش و برقراري ارتباطات اجتماعي مطالبي ارائه خواهد شد و سپس به تأثير اين فناوريها در كلاسهاي درس و نقش معلمان در اين رابطه ميپردازد.
همچنين سعي شده است با بررسي كتب، مجلات و مقالههاي اينترنتي، آخرين نتايج به دست آمده از تأثير فناوريها در كلاسهاي درس به ويژه تأثير آنها در تغيير نقش معلمان مطالبي ارائه شود. نقش اين فناوريها درچگونگي برقراري ارتباط معلم با دانشآموزان، با همتايان و با ساير افراد جامعه از جمله مطالب اين مقاله است.
با توجه به نتايج به دست آمده توصيههايي براي استفاده بهتر از فناوريها براي برقراري ارتباطات اجتماعي به معلمان، مسؤولين و دست اندركاران آموزشي شده است.
مقدمه
ارتباط عبارت است از فراگرد انتقال اطلاعات، احساسها، حافظهها وفكرها در ميان مردم (اسميت، 1988، ص 7). ارتباطات به معناي «تسهيم تجارب» نيز تعريف شده است. در اين معنا، هر انساني تجارب و آنچه در درون خود دارد را با ديگران در ميان ميگذارد. برخي از صاحبنظران ارتباطات را پديدهاي تكاملي ميدانند كه به گونهي فراگردي از افراد و نظام اجتماعي كه درآن زيست ميكنند، نشأت گرفته و خود به نوبه خود بر آنها تأثير ميگذارد. از طريق اين جريان، انسانها و نظامهاي اجتماعي تكامل مييابند، تغيير ميپذيرند، خود را با شرايط منطبق ميكنند، جايگزين ميشوند، رشد ميكنند.
ابزارهاي ارتباطي وسايلي هستند كه از طريق آن انسانها به خلق، حفظ و توسعه روابط خويش با يكديگر ميپردازند. از طريق اين ابزار اطلاعات، دانش و آگاهيها و حتي فرهنگها مبادله ميشود. فناوريهاي جديد اطلاعات و ارتباطات از زمره وسايل ارتباطي جديد هستند كه با امكاناتي نظير پست الكترونيكي، اتاقهاي گفتگو، گروههاي مباحثه، نفش عمدهاي در اين فرآيند به عهده دارند.
اصطلاح ”فناوري اطلاعات “ جديداً به ”فناوري اطلاعات و ارتباطات “ تغيير يافته است. البته تفاوت اين دو واژه از نحوه برقراري ارتباط نشأت گرفته است. واژه اول، يعني فناوري اطلاعات به جريان يكسويه ارتباط اشاره دارد كه در اين فرآيند، گيرنده و يا دريافت كننده نسبت به اطلاعات دريافتي منفعل است. واژه دوم يعني فناوري اطلاعات و ارتباطات، اشاره به تعامل بين كاربر و دنياي اطلاعات دارد. بنابراين، واژه دوم به جريان دوسويه ارتباط اشاره دارد كه در اين فرايند، كاربر نقش بسيار فعالي در رد و بدل كردن اطلاعات خواهد داشت. رايانه از طريق جريان فرست و بازفرست اطلاعات، توانايي مردم را براي برقراري ارتباط فوري و آسان از فواصل دور و نزديك فراهم كرده است و از اين طريق موجب تحولات شگرفي در امور گوناگون از جمله آموزش و پرورش شده است. در اين مقاله ضمن اشاره به تحقيقات انجام گرفته در مورد نقش رايانهها در آموزش به نقش ارتباطي آنها توجه خاص شده است.
نقش رسانههاي گوناگون ارتباطي در آموزش
در قرن نوزدهم، گسترش راه آهن و استفاده از آن به عنوان اولين وسيله ارتباطي، كمي بعد اختراع تلفن كه هر فرد ميتوانست ارتباط فوري و بلادرنگ با افراد ديگر داشته و اطلاعات به راحتي و وضوح سريعاً نقل و انتقال مييافت. سپس، تلگراف، تلكس، ماشين فاكس كه امكان انتقال نوشته را از طريق شبكههاي ارتباطي فراهم ميكرد.
استفاده از وسائل الكترونيكي در امر برقراري ارتباط و در نتيجه آموزش از طريق آن، در اوايل سال 1900 از طريق راديو آغاز شد. در اوايل 1924، بي بي سي (BBC) شروع به پخش برنامههاي آموزشي كرد. از آن زمان تا به حال راديو به منزله ابزاري جهت دست يابي افراد ساكن مناطق دور افتاده به آموزش مطرح بوده است.
برنامههاي آموزشي تلويزيون در دهه 30 آغاز به كار كرد (1930)، 20 سال طول كشيد تا برنامههاي آموزشي آن به صورت محبوب و مردمي در آيد، بعد از گذشت 30 سال، فناوريهاي رايانهاي زمان و مكان را در نورديدند و آموزش را از كلاسهاي درس به منازل ومحل كار آوردند و درسهاي مجازي، دورههاي مجازي و دانشگاههاي مجازي پديد آمدند. در حال حاضر كاربرد گسترده از امكانات اينترنت در مدارس، نشانگر فناوريهاي پيشرفته ميباشد.
نقش ارتباطي اينترنت در آموزش و پرورش
امروزه، علم مرز نميشناسد و به گوشهاي از جهان تعلق ندارد. همه با هم مشغول ساختن دانشهاي نو براي بهبود بخشيدن به نابسامانيهاي اوضاع جهان اند. اين واقعيت است كه همه جهانيان از پيشرفتهاي حاصله از تلاش دانشمندان و متخصصان براي زندگي بهتر و رفاه بيشتر استفاده ميكنند. بنابراين، بايد در توليد وساخت دانش نيز سهمي به عهده گيرند.
بهره مندي از تجارب بدست آمده از طريق رسانهها از تكرار كارهاي انجام شده و صرف وقت و سرمايه مجدد جلوگيري ميكند. امروزه با كمك فناوريها، در كسري از ثانيه ميتوان به تجارب انديشمندان دست يافت. با استفاده از فناوريهاي جديد، نه تنها ميتوان در معرض كارهاي انجام شده قرار گرفت بلكه اين امكان از طريق شبكههاي بين المللي وجود دارد كه در فرآيند كارهاي در حال انجام به طور فعالانه مشاركت كرد. متخصصان كشورهاي مختلف ميتوانند در زمان مشخصي به تبادل انديشه و نظر بپردازند و در مورد يك رويداد علمي بحث و گفتگو كنند و از اين طريق به دانش جهاني دست يابند. آنچه در زير بيان ميشود، استفاده از فناوريهاي آموزشي را در حرفه پزشكي نشان ميدهد:
اليوت ماسيه ، فناور و متخصص تعليم و تربيت، اين تجربه دست اول را هنگام بازديد از «گام نخست در موفقيت و پيشرفت در يادگيري الكترونيكي» ملاحظه كرد. او در تفسير اين بازديد چنين ميگويد:
هفت هزار متخصص قلب را در سالن كنفرانسي تصور كنيد كه در حال مشاهده و تعامل با جراحاني هستند كه به طور همزمان مشغول عمل جراحي قلب در سه كشور مختلف دنيا (اسرائيل، ايتاليا ونيويورك) هستند. شش بيمار براي جراحي قلب دراتاقهاي عمل اين سه كشور در نظر گرفته شدند. در هر اتاق عمل، بين 3 تا 8 دوربين فيلمبرداري و وسايل اسكن جهت نشان دادن عمل جراحي و گرفتن تصاوير از داخل و پخش آن به صورت زنده فراهم شده است.
متخصصان قلب در اتاقهاي عمل مشغول اجراي روشهاي بسيار پيچيده، بالاتر از سطح استانداردهاي معمول بودند. بيماران مورد عمل جراحي كه وضعيت بسيار جدي و وخيمي داشتند، همه برگه رضايت نامه را امضاء كرده بودند و در طول انجام عمل جراحي به هوش بودند.
يك دستگاه تغذيه ماهوارهاي و ارتباط از طريق آن، به تماشاگران اجازه ميداد تا طي انجام دادن عمل جراحي، به طور زنده با جراحان در تعامل و ارتباط باشند و كليه عمليات را دنبال و حتي آنها را مرور و بازنمايي كنند. شركت كنندگان ميزگرد، متخصصان سطوح بالاي جراحي قلب بودند كه عقايد و نظرات خود را در مورد روش كار و شيوه عمل جراحي توضيح ميدادند. از سوي ديگر، جراحان در اتاق عمل راجع به اينكه چه روشي را انتخاب كنند و در چه حالتي، روش انتخاب شده را متوقف خواهند كرد رأي گيري ميكردند. همين كه رأيگيري در حال انجام بود، چهار صفحه پر از اطلاعات فوري و بلادرنگ در مقابل متخصصان قلب قرار گرفت. اين اطلاعات به آنها كمك ميكرد تا در جريان اتفاقات زمينهي كار باشند (ماسيه، 2001، ص 1)
ماسيه گزارش ميدهد «واقعاً، اين رويداد تجربه يادگيري بسيار قدرتمندي بود. اين فرآيند از توزيع بسيار سريع دانش و اطلاعات پزشكي حمايت ميكرد. خيلي سريعتر از فرآيند معمولي در چاپ اطلاعات پزشكي.»
همان طور كه در اين مثال ملاحظه شد. يكي از مهمترين امتيازات فناوريهاي اطلاعات و ارتباطات مشاركت جمعي در توليد دانشهاي جديد از طريق برقراري ارتباطات اجتماعي است. اينترنت براي دست اندركاران آموزشي مزاياي ديگري را نيز در بردارد، از جمله:
ـ ارتباط بامراكز علمي، پژوهشي سراسر كشور و دنيا و كسب مشورت و تبادل نظر با صاحبنظران و متخصصان هر رشته؛
ـ تماس سريع با كارشناسان، متخصصان و صاحبنظران سراسر كشور وسراسر دنيا در رشتههاي تخصصي مربوطه از طريق امكانات گوناگون اينترنت نظير پست الكترونيكي.
پست الكترونيكي
كاربرد گسترده ازامكانات اينترنت در حرفهها و مشاغل گوناگون، نشانگر استفاده از فناوري پيشرفته است. اين فناوري نه تنها براي دست يابي به اطلاعات و دانش روز استفاده ميشود بلكه در اكثر نوشتهها آدرس پست الكترونيكي نويسنده مشخص است و فرد ميتواند در مورد نوشته با نويسنده آن تماس بگيرد و به بحث و گفتگو پيرامون مطالب نوشته شده بپردازد. گر چه در گذشته هم امكان تماس از طريق نامه، فاكس و تلفن وجود داشته است ولي استفاده از امكانات اينترنت اين روند را بسيار تعاملي تر، آسانتر و ارزانتر كرده است. پيامي كه از طريق اينترنت فرستاده ميشود، بسيار ارزانتر از فرستادن آن با وسايل ارتباطي ديگر نظير تلفن، دورنگار و نظاير آن است.
امكانات اينترنت به شخص امكان ناشناس ماندن ميدهد. بنابراين، او ميتواند هر سؤالي داشته باشد بدون ترس و دلهره بپرسد. گر چه ممكن است نام كاربر مشخص شود ولي ويژگيهاي ديگر او نظير سن، جنسيت، مليت و حتي محل ارسال پيام ناشناخته ميماند. براي مثال، نامهاي كه از همسايگي و اتاق كناري فرستاده ميشود با نامهاي كه از يك كشور بسيار دور فرستاده ميشود، مشابه است و تشخيص محل ارسال نامه كمتر امكان پذير است. با استفاده از پست الكترونيكي امكان تماس با افراد سراسر دنيا وجود دارد. وجود امكان بحث و گفتگو از طريق اينترنت از ديگر امتيازات اين رسانه در آموزش ميباشد.
اتاقهاي گفتگو
يكي از قابليتهاي اينترنت، چت يا اتاقهاي گفتوگو ميباشد. چت در لغت به معناي گپ زدن، صحبت دوستانه و درد دل آمده است. چت كردن يعني ارسال پيام براي يك مخاطب يا مجموعهاي از مخاطبان و دريافت پاسخ از آنها در مدتي كمتر از چند ثانيه و تكرار اين عمل. محيطهاي چت انواع مختلفي دارند از جمله، چتهاي نوشتاري، گرافيكي، صوتي و تصويري، چتهاي صوتي همانند تلفن عمل ميكنند با اين تفاوت كه فرد ميتواند همزمان با چند نفر و يا يك نفر گفتگو كند. در چت صوتي تصويري، كلام و تصوير همزمان رد و بدل ميشود. در چتهاي گرافيكي، چت كنندهها علاوه بر تايپ پيام، براي خود يك تصوير گرافيكي كه معرف آنهاست، انتخاب ميكنند.
در هر صورت متداولترين نوع چت، كاربرد نگارشي آن است. از اين قابليت اگر درست استفاده شود، گستره وسيعي از امكانات را در اختيار كاربران قرار ميدهد. در محيطهاي چت دو نوع برخورد افراد با هم وجود دارد، يكي به صورت تخصصي و ديگري عمومي. معمولاً ايرانيان علاقه مند به چت، به غير از تعداد معدودي از اساتيد و متخصصان و علاقه مندان حيطه خاصي، وارد محيطهاي تخصصي نميشوند، چرا كه از طرفي تسلط كافي به زبان انگليسي يا ديگر زبانها را ندارند و از طرفي گرايش به برقراري روابط اجتماعي برون مرزي نيز كم است و اين ميتواند به دليل نبودن اشتراكات فرهنگي و تفاوت در اولويتهاي مورد علاقه در بحث، باشد.
در پژوهشي انجام شده توسط زماني و آقاكثيري (1383) از مدارس اصفهان نشان داده است كه آموزش و پرورش هزينههاي زيادي را براي بازآموزي و آموزش ضمن خدمت معلمان براي استفاده و كاربرد رايانه در مدارس هزينه كرده است. 89% از معلمان مورد مصاحبه دورههاي آموزش ضمن خدمت پيرامون مهارتهاي مربوط به استفاده از رايانه را گذرانده اند. 23% از اين افراد از مهارتهاي كسب شده در امر آموزش و پژوهش استفاده كردهاند ولي تنها 3% از اين افراد تواسنتهاند از دانش كسب شده در زمينه برقراري ارتباط با همتايان و والدين استفاده كنند. اين افراد معمولاً كساني بودند كه در منزل به رايانه و اينترنت دسترسي داشتند. بنا به اظهار اين معلمان، آنها در موارد معدودي از اتاقهاي گفتمان براي برقراري ارتباط با دوستان خود استفاده كردهاند وبراي منظورهاي آموزشي و درسي كمتر اين امكانات مورد بهره برداري قرار گرفته است.
نقش معلمان در استفاده از فناوريهاي اطلاعات و ارتباطات
هم اكنون اهداف سنتي آموزش تغيير يافته، تنها به يادگيري بدنهي دانش و مهارتها محدود نميشود، بنابراين وظيفه معلمان هم تغيير كرده و مشكلتر شده است زيرا آنان بايد مهارتهاي شناختي تركيب دانش نو و قديم، چگونگي يادگيري دانش جديد و به كار بردن اين دانش در موقعيتهاي جديد را به بچهها ياد بدهند. در زمينههاي اجتماعي ارتباط معلمان تنها به ارتباط با تعداد معدودي دانشآموز محدود نميشود و آنها ناچارند براي به روز كردن اطلاعات علمي كه هر روز تازهتر و پيچيدهتر ميشوند، دامنه ارتباطات اجتماعي خود را گسترش بخشند.
آنها نياز دارند كه با افراد جامعه به ويژه والدين ارتباط برقرار كنند و از امكانات جامعه و خانواده حداكثر استفاده را بنمايند. در اكثر موارد آنها دامنه روابط اجتماعي خود را از مدرسه فراتر گذاشته و با ساير همتايان خود در سراسر كشور و حتي با ساير كشورها تماس گرفته و از نظريات و تجربيات آنها در زمينههاي گوناگون و براي حل مشكلات آموزشي بهره ميگيرند. فناوريهاي جديد زمنيه بسياري از روابط اجتماعي را براي آنها فراهم ميكنند. آنها به دانشآموزان ميآموزند كه چگونه ميتوانند زمينههاي كار گروهي و تعاون را با كمك فناوري اطلاعات و ارتباطات بهبود بخشند. بهرهمندي از تمام امكانات بالقوهاي كه در اين فناوري وجود دارد شرايط و خواستههاي جديدي را از معلمان ميطلبد. در مورد اهميت اين موضوع در شرايط كنوني لازم است به چند نكته در مورد آموزش توجه گردد:
• درك و فهم ما از يادگيري تغيير كرده است. يادگيري بايد معني دار و در زندگي كاربردي باشد.
• دانش هر روز تغيير ميكند، پس بايد معلمان را به گونهاي وادار كرد تا دانش خود را بهروز كنند و در معرض كانالهاي انتقال اطلاعات قرار بگيرند.
• محيط اجتماعي بسياري از كشورها اداره كلاس را براي معلمان دشوار ساخته است. موقعيت معلم در كلاس به چالش كشيده شده و دانش او زير سؤال رفته است. دانشآموزان نسبت به معلم بي احترامي كرده، پرخاش ميكنند و در برخي موارد معلمان در معرض تهديدات فيزيكي و فشارهاي رواني هستند. كسب تجربيات ساير همتايان و همكاران در برخورد با اين مشكلات و چالشها نياز به مشاوره با افراد صاحبنظر وكارشناس دارد كه به صورت گمنام از طريق فناوري اطلاعات و ارتباطات ممكن است.
• فناوري اطلاعات و ارتباطات علي رغم مفيد بودن، كار معلمان را به نحو چشمگيري افزايش داده است. آنها مجبورند علاوه بر تدريس، مواردي مثل كار با رايانه، نصب نرم افزار، اينترنت و غيره را نيز ياد بگيرند و دانشآموزان را در اين موارد كمك كنند. اشكالات نرمافزاري و سختافزاري پيش آمده كمك از كارشناسان را ميطلبد و اين امر نيز با كمترين هزينه از طريق فناوري جديد امكانپذير است.
• استفاده از فناوري اطلاعات و ارتباطات تغييرات زيادي را در آموزش ايجاد كرده است. جدول شماره 1 نشاندهنده پارهاي از اين تغييرات است.
جدول 1-1 ارزيابي الگوي جديد
از (سنتي) به (جديد)
ساختمان مدرسه زيرساختهاي توليد دانش (مدارس، آزمايشگاهها، راديو، تلويزيون، اينترنت و موزهها)
كلاسها افراد يادگيرنده
معلم به عنوان ارائه دهنده معلم به عنوان تسهيل كننده
مجموعهاي از كتابها و وسائل كمك آموزشي ديداري و شنيداري مواد چند رسانهاي (مواد چاپي، مواد صوتي، ويدئو، ديجيتال)
امروزه، نظامهاي فعال آموزشي از طريق چند رسانهايها بدون توجه به فاصله جغرافيايي و مليت به يادگيرندگان امكان استفاده يكسان از امكانات را ميدهند. در اين مدل جديد، فناوري جايگزيني براي مدرسه نيست، بلكه نقش مكمل را براي نظام ايفاء ميكند.
نقش فناوري اطلاعات و ارتباطات در آموزش
باركر و فرانكلين (1998) عقيده دارند در صورتي كه معلمان بخواهند از فناوري اطلاعات و ارتباطات در انجام وظايف محوله آموزشي و تدريس خود اطمينان يابند بايد از مدل 4 يي (E) كه ازچهار واژه، Eases, Enables, Ensures, Enhances گرفته شده است استفاده كنند. اولين ايي (E) مربوط به راحت كردن كارها است. (Eases) يعني اينكه معلمان ببينند كه فناوري اطلاعات و ارتباطات چقدر وظيفه آنها را راحت و در انجام وظيفه به آنها كمك ميكند. دومين ايي (E) مربوطه به توانا كردن فراگير است. (Enables) يعني تا چه حد فناوري اطلاعات و ارتباطات فراگير را توانا ميكند. سومين ايي (E) مربوط به اطمينان معلم از دستيابي به بازدههاي يادگيري است. (Ensures) اطمينان از دستيابي به اهداف آموزشي كه با بازدههاي آموزشي قابل اندازه گيري است و چهارمين ايي (E) Enhacnes مربوط به بالا بردن كيفيت و ارزش وظيفه ويا كار است. به عقيده باركر و فرانكلين در صورتي كه فناوري اطلاعات و ارتباطات نتواند اين عمليات را انجام دهد نبايد به كار گرفته شود. مدل فوق الذكر، نه تنها دربه كارگيري فناوري اطلاعات و ارتباطات در زمينه سواد آموزي قابل استفاده است بلكه در كليه زمينههاي برنامه درسي ميتواند مورد استفاده معلمان و كارشناسان قرار بگيرد.
تحقيقات انجام شده پيرامون نقش فناوريهاي جديد اطلاعات و ارتباطات بر معلمان
براي اجراي برنامه تلفيق فناوري اطلاعات و ارتباطات برنامه ملي تربيت معلم در انگلستان اجرا شده است. بدين منظور مبلغ 230 ميليون پوند براي تربيت كليه معلمان براي استفاده از رايانه در سال 2002 در نظر گرفته شد. انتظار ميرفت كه معلمان از امكانات اينترنت نظير پست الكترونيكي براي تماس با ساير معلمان كشور و ديگر نقاط دنيا و همچنين براي ارتباط با متخصصان موضوعات درسي استفاده كنند.
نيكي ديويس (سومخ و ديويس ، 1997) استدلال ميكند كه تواناييهاي حرفهاي معلمان از طريق به كارگيري فناوري اطلاعات و ارتباطات افزايش خواهد يافت. استفاده مؤثر دانشآموزان از فناوري، مستلزم آن است كه معلمان براي استفاده از فناوري اطلاعات و ارتباطات آموزش ديده باشند.
نقش معلمان دراستفاده از فناوري اطلاعات و ارتباطات
معلمان بهترين افرادي هستند كه ميتوانند تأثير واقعي فناوري اطلاعات و ارتباطات را در يادگيري ارزيابي كنند و تشخيص دهند كه فناوري چه كارهايي را در آموزش ميتواند انجام دهند و چه كارهايي را نميتواند. از اين رو، بازخورد معلماني كه در آموزش از رايانهها استفاده ميكنند بهترين ياور سياستگزاران آموزشي در تصميمگيريهاي مربوط به كاربرد اين فناوري ميباشد.
براي پي بردن به ارزش فناوري در آموزش رسمي، پيمايش ملي از معلمان پيش دبستان تا دبيرستان مدارس دولتي و خصوصي به وسيله مؤسسه تحقيقاتي اينفوتك در كشور آمريكا انجام گرفت. در اين پيمايش، محققان با 606 نفر از معلمان مدارس دولتي وخصوصي كشور آمريكا مصاحبه كردند. اين نمونه شامل تعداد مساوي از معلمان مدارس ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان بود كه از جامعه آماري 6/1 ميليون نفر معلم از بانك اطلاعات معلمان به طور تصادفي انتخاب شدند.
تجزيه و تحليل دادهها
مصاحبههاي تلفني توسط مؤسسه تحقيقاتي اينفوتك در ميتا جون 2003 انجام گرفت. نتايج زير از اين پژوهش به دست آمد: سن 85% از معلمان 35 سال به بالا و متوسط تجربه تدريس آنها 17 سال بود. متوسط تعداد دانشآموزان در هر كلاس درس 23 نفر بود.
به طور كلي، مصاحبه شوندگان به نفش فناوري در برقراري ارتباط با والدين، در مديريت و اداره كلاسها و تدريس اشاره كردند. در زمينه ارتباط با والدين، معلمان از طريق پست الكترونيكي با والدين تماس گرفته و راجع به مشكلات درسي، نمرات دانشآموزان و موارد خاصي كه در مدرسه اتفاق افتاده، از نظر والدين جويا ميشدند. علاوه بر اين معلمان براي برقراري با همتايان خود از مدارس ديگر با آنها تماس گرفته و در موارد آموزشي و مشكلات دانشآموزان از نظريات آنها استفاده ميكردند. اهم منافع استفاده از فناروي در آموزش به سه دسته تقسيم ميشوند: منافع در كلاس درس، در خارج از كلاس درس و منافع آن براي معلمان.
1ـ منافع استفاده از رايانهها در كلاسهاي درس
85% از معلمان به نقش رايانهها در پيشرفت تحصيلي دانشآموزان اشاره كردند. 74% به نقش رايانه در افزايش حضور دانشآموزان در كلاس درس و 65% عقيده داشتند كه رايانهها در انتقال بعضي از مواد آموزشي حتي از معلمان هم موفقتر و مؤثرتر عمل كرده اند.
معلمان عقيده داشتند كه با افزايش سن دانشآموزان، رايانهها به عنوان يك ابزار آموزشي سودمندتري عمل ميكنند. به عبارت ديگر، هر چه سن دانشآموزان بيشتر شود رايانهها ابزار مناسب تري براي تدريس و آموزش محسوب ميشوند.
در پاسخ به سؤال، مناسب بودن رايانهها به عنوان يك ابزار آموزشي براي تدريس،
54% از معلمان ابتدايي، 63% از معلمان راهنمايي و 68% از معلمان دبيرستانها به مقدار خيلي زياد موافق نقش آموزشي رايانهها در آموزش بودند. نتايج اين پژوهش با نتايج تحقيق انجام شده توسط مؤسسهي آموزشي و فناوري سي اي او كه در زمينه استفاده از رايانه در آموزش صورت گرفته، همخواني و همبستگي دارد. تحقيقات انجام شده توسط اين مؤسسه نشان ميدهد كه استفاده از رايانه در آموزش، پيشرفتهاي چشمگيري را در ايجاد و پرورش مهارتهاي گوناگون نظير رياضيات، نوشتن، فعاليتهاي مشاركتي، حل مسأله، سازماندهي و برنامهريزي، سواد بصري و اطلاعاتي، خلاقيت، ريسكپذيري، يادگيري پروژه محور و مهارتهاي بين شخصي داشته است.
به طور كلي، فناوري اطلاعات و ارتباطات ميتواند به فرآيند توليد دانش ساختارمند در كلاسهاي درس كمك كند.
پژوهشگراني نظير بورك (1985)؛ پاپرت (1980) و دوگوستا (1982)، به تأثير عميق رايانهها در فرآيند يادگيري و آموزش مينگرند. آنها عقيده دارند كه استفاده از فناوري اطلاعات و ارتباطات در كلاسهاي درس موجب ميشود تا آموزش، دانشآموز محورتر شود. در اين نوع كلاسها، دانشآموزان با استفاده از تفكر انتقادي و تشريك مساعي با ديگران (فراتر از مرزهاي منطقهاي و ملي) راهكارهايي را براي حل مشكلات خود و جامعه پيدا ميكنند(جاير، 1997). در اين كلاسها، روش تدريس معلم تغيير يافته است. تحقيقات انجام شده توسط دوير، رينك استاف و سندهلز (1991) نشان داد كه رايانهها براي تمام موضوعات درسي به كار گرفته ميشوند و معلمان در اين كلاسها، سبكهاي گوناگون تدريس را تجربه كرده اند.
فناوري ديجيتالي دانشآموزان را فعالتر ميكند و آنها را به يادگيرندگان مستقلي تبديل مينمايد. اينترنت «جوامع توليد دانش» را ايجاد ميكند كه درآن بچهها و بزرگسالان از اقصي نقاط كره خاكي با هم همكاري ميكنند و از يكديگر ياد ميگيرند. رايانهها به دانشآموزان اجازه خواهند داد تا يادگيري خود را با روشهاي اكتشاف مستقيم، شرح وبيان، و تجربه عهده دار شوند. اين روند موجب تغيير نقش دانشآموز از «آموزش گيرنده» به «يادگيرنده» و نقش معلم از «متخصص» به «همكار» يا «راهنما» ميشود (نگروپونت، رسنيك و كسل، 1997، ص 1).
2ـ نقش رايانهها در ارتباطات
گر چه بيشترين توجه روي كاربرد رايانه در كلاسهاي درس گذاشته شده است ولي معلمان به استفادههاي مفيد اينترنت براي گسترش ارتباط با والدين و ساير افراد جامعه اشاره كردند. به طور كلي، 64% از معلمان گزارش دادند كه آنها ازطريق ارتباطهاي الكترونيكي با والدين ارتباط برقرار كرده اند.
بهرحال، هنگامي كه فناوريهاي جديد وارد مدرسه ميشوند، امكانات بالقوه زيادي را براي گسترش دامنه مخاطبين ايجاد ميكنند. بچهها داستانها و يا شعرهايي را به صورت تايپ شده از طريق پست الكترونيكي براي مدارسي كه به شبكه رايانه وصل هستند ارسال ميكنند. اين مدارس ميتوانند مدارس موجود در يك ناحيه باشند كه با هم در ساخت محيطهاي درسي ارتباط دارند و يا مدارسي در مناطق دور دست، در شهر، كشور و يا قارهاي ديگر باشند. بچههايي كه زبان انگليسي را ميدانند ميتوانند با تعداد بسيار زيادتري از دانشآموزان سراسر جهان ارتباط برقرار كنند. اگر كار دانشآموز روي وب سايت مدرسه قرار گرفته شود، هر فردي از جهان كه به اينترنت دسترسي دارد ميتواند مخاطب برنامه باشد. بنابراين مخاطبين بالقوه برنامه، ممكن است صدها تا ميليونها نفر و حتي بيشتر از مخاطبين بهترين كتابهاي چاپ شده جهان باشند.
كار دانشآموزان به جاي اينكه از طرف دانشآموزان كلاس خودشان مورد ارزشيابي و انتقاد قرار گرفته شود از طرف افراد ديگر شهرها، كشورها و يا قارهها مورد ارزيابي و انتقاد قرار ميگيرد. كار ميتواند با كليك يك دكمه و با پرداخت هزينه تلفن محلي توسعه يابد. با استفاده عاقلانه و درست از زمانهاي خاص روز، پيامها سريع و با هزينه بسيار ناچيز به اقصي نقاط جهان فرستاده ميشود. بنابراين نويسنده اصلي ميتواند هر گونه پيشنهاد اصلاح و تغيير را ظرف يك روز داشته باشد. نيكي ديويس (سومخ و ديويس، 1997)، به نوشتن و ارسال پيام به صورت تيمي اشاره دارند. بدين ترتيب كه كلاسي از يك مدرسه با كلاس ديگر از همان شهر و همچنين با مدرسه ديگر در شمال آمريكا، به صورت تيم ويرايشي با يكديگر در انجام يك پروژه كلاسي كار ميكردند.
دو فصل از يك داستان راجع به آمريكاييهاي بومي با كمك دانشآموزان دو مدرسه انگلستان نوشته شد. اين داستان بر اساس تفكرات قالبي پيرامون «هنديهاي سرخ » نوشته شد. سپس به مدرسهاي در آمريكا براي تصحيح و توسعه ارسال گرديد. هدف از اين نوشته، تغيير ديدگاهها و تفكرات قالبي در مورد آمريكاييهاي بومي بود. اين نوع استفاده تلويحي از پست الكترونيكي براي تغيير ديدگاههاي كليشهاي و آموزش مجدد و تشويق جنبههاي مثبت ديدگاه چند فرهنگي تأثير بسيار مهمي بر كودكان دارد.
فناوري اطلاعات و ارتباطات زمينههاي جديدي را براي ملاقات با مردم سراسر دنيا و آشنايي با فرهنگها، آداب و رسوم آنها فراهم ميكند. دهكده جهاني مارشال مك لوهان «جامعهشناس كانادايي» تحقق يافته است.
توجه به اين نكته لازم است كه همه يا 96% از اين معلمان به پست الكترونيكي در مدرسه دسترسي داشتهاند (رادر ، 2003).
3ـ منافع استفاده از فناوري اطلاعات و ارتباطات براي معلمان
نتايج پژوهش نشان ميدهد كه بيش از سه چهارم يا (77%) از معلمان از سايتهاي اينترنتي براي تسهيم و گزارش اطلاعات در مورد كلاسهاي درس، تكاليف درسي، نمرات دانشآموزان و... استفاده ميكنند. به علاوه نزديك به نيمي از معلمان دورههاي راهنمايي و دبيرستانها نمرههاي دانشآموزان را از طريق اينترنت و يا پست الكترونيكي براي والدين ارسال داشته اند.
نيكي ديويس (سومخ و ديويس، 1997) استدلال ميكند كه تواناييهاي حرفهاي معلمان از طريق به كارگيري فناوري اطلاعات و ارتباطات افزايش خواهد يافت. استفاده مؤثر دانشآموزان از اين فناوري، مستلزم آن است كه معلمان براي استفاده از فناوري اطلاعات و ارتباطات آموزش ديده باشند. او در مورد امكانات گوناگون اينترنت در آموزش از جمله پست الكترونيكي چنين ميگويد. «پست الكترونيكي نه تنها به عنوان وسيلهاي براي توسعه مهارتهاي مربوط به فناوري اطلاعات و ارتباطات به كار برده ميشود بلكه به عنوان وسيلهاي جهت افزايش مهارتهاي حرفهاي و دانشهاي مربوط به موضوع درسي به كار گرفته ميشود» (همان منبع، ص 46).
امتيازات گوناگون فناوري اطلاعات و ارتباطات در آموزش موجب شد تا اقدامات گوناگوني در كشورهاي گوناگون صورت گيرد. از جمله، تلفيق اين فناوري در برنامه درسي مدارس كشورهاي پيشرفته كه به صورت آيين نامه، بخشنامه و مقررات آموزشي در برنامه آموزشي اين كشورها لحاظ شده است. براي مثال در بخشنامه شماره 98/4 كه با عنوان: «موقعيت بالا و استانداردهاي بالا » در كشور انگلستان در سال 1998 منتشر شده است چنين آورده شده است: براي اجراي برنامه تلفيق فناوري اطلاعات و ارتباطات، برنامه ملي تربيت معلم در انگلستان اجرا شده است. بدين منظور مبلغ 230 ميليون پوند براي تربيت كليه معلمان براي استفاده از رايانه در سال 2002 در نظر گرفته شد. انتظار ميرفت كه معلمان از امكانات اينترنت نظير پست الكترونيكي براي تماس با ساير معلمان كشور و ديگر نقاط دنيا و همچنين براي ارتباط با متخصصان موضوعات درسي استفاده كنند.
در بسياري از موارد، قرار دادن مدارس در شبكه ملي يادگيري ، تنها به منظور دسترسي به منابع اينترنتي نيست، بلكه به منظور استفاده از ويژگيهاي ديگر رسانههاي الكترونيكي نيز ميباشد. امكانات بي شماري از طريق وصل به كتابخانهها، موزهها و افراد بي شمار ديگر در سراسر دنيا، از طريق فناوري اطلاعات و ارتباطات در دسترس مدارس قرار ميگيرد. بر طبق سند «وصل به جامعه يادگيري» (1997)، قرار داشتن بيش از 32000 مدرسه مستقل و دولتي با بيش از 9 ميليون دانشآموز، 450000 معلم، 900 كالج آموزشي با 4 ميليون دانشجو و 250000 كارمند، 380000 كارمند در آموزش عالي با 6/1 ميليون دانشجو (تنها در كشور انگلستان)، 4300 كتابخانه با 22000 كارمند ( اين كتابخانهها بيش از 60 درصد از جمعيت بزرگسالان را سرويس ميدهند)، موسسات ديگر نظير موزهها و گالريها در كشور انگلستان و خارج از آن، به طور حتم تواناييهاي شبكه ملي يادگيري را نشان ميدهد. توانايي دانشآموزان، دبيران، كتابداران، كارمندان اداري و ساير كارمندان اداره آموزش و پرورش براي برقراري ارتباط با يكديگر يكي از مهيجترين رويدادهاي توسعه آموزش است كه از ابتداي قرن بيست و يكم شروع شده است. از فناوري اطلاعات و ارتباطات ميتوان براي افزايش يادگيري چه در داخل و چه در خارج از كلاس درس استفاده كرد. توانايي برقراري ارتباط فرد با افراد ديگر در اقصي نقاط دنيا از جمله ويژگيهاي مهم اين رسانه است كه نبايد مورد چشم پوشي و غفلت قرار گيرد.
در سال 2002، 75% ازمعلمان و استادان و 50% از دانشآموزان و دانشجويان در مدرسه به پست الكترونيكي دسترسي داشته اند.
به علاوه، بسياري از دانشآموزان سابق مدارس كه فارغ التحصيل و جذب بازار كار شدهاند تجارب خود را از طريق پست الكترونيكي با ساير دانشآموزان در ميان ميگذارند. پست الكترونيكي، پل ارتباطي بين مدرسه و اولياء دانشآموزان محسوب شده و بدين وسيله تجارب والدين با دست اندركاران مدرسه در مورد فرزندان تسهيم ميشود. در نتيجه، تكامل مشخصي در تلفيق پست الكترونيكي با برنامه درسي مدارس در طول زمان اتفاق افتاده است.
مدرسه ابتدايي مايفيلد درشمال شرق لندن كه از ژانويه 1999 از اينترنت و پست الكترونيك استفاده كرده است، در مورد چگونگي برخورد والدين، دانشآموزان و ساير افراد چنين گزارش داده است: اولين پيامهايي كه از والدين با پست الكترونيكي دريافت شد راجع به وب سايت مدرسه بود. براي مثال يكي از والدين چنين نظر داده بود:
«من از اينكه شما بچههايمان را تشويق به استفاده از كاربردهاي گوناگون رايانه ميكنيد بسيار خوشحال هستم. ... اين وب سايت به مرور زمان كامل خواهد شد و من چشم به راه هستم تا شاهد پيشرفتهاي اين وب سايت باشم» اين پدر در ادامه ميگويد كه او تجربيات زيادي در مورد كار با رايانه دارد كه حاضر است در جهت نگهداري و بقاي اين وب سايت در اختيار مدرسه بگذارد.
گزارش از پيامهاي دريافت شده از طريق پست الكترونيكي در رابطه با وب سايت مدرسه، همه فيدبك و بازخوردهاي خوبي براي مسؤولين بود. ابتدا ارتباطات انجام شده بيشتر حالت گفت و گوي دوستانه و تعارف آميز و كمتر محتواي آموزشي داشت ولي به مرور زمان اين امر تغيير كرد و بيشتر مسائل آموزشي از طريق پست الكترونيكي مطرح گرديد. در ضمن، استفاده از پست الكترونيكي موجب شد كه بچهها براي فرستادن اطلاعات مجبور به استفاده از مهارتهاي گوناگون شوند. براي مثال، يكي از بچهها تصويري را به صورت ضميمه به متن نامه با پست الكترونيكي براي مدرسه فرستاد.
تحقيق ديگري در مورد اثرات فناوري اطلاعات و ارتباطات در پاييز 1997 و 1998 انجام گرفت. مطالعه و مشاهده بر روي 19 كلاس درس در پايههاي مختلف انجام گرفت. بدين ترتيب كه مديران مدارس مطالعات موردي را از سه كلاس درس كه از اين فناوري استفاده ميكردند و سه كلاس درس كه استفاده نميكردند ترتيب دادند و اين كلاسها توسط مشاهده گران مورد مشاهده و بررسي قرار گرفتند. متغيرهاي قابل دسترسي عبارت بودند از: فعاليتهاي غالب در كلاس درس، نقشهاي معلم و دانشآموز، ماهيت كارجاري دانشآموزان و ميزان و سطح درگير شدن دانشآموزان.
نتايج به دست آمده از تحقيق در سال سوم
67% از كلاسهاي با فناوري در مقابل 14% از كلاسهاي بدون فناوري در پروژههاي گسترده مشاركت داشتند. معامان كلاسهاي با فناوري، نقش كمكي و تسهيلكننده را به عهده گرفتند (43 % در مقابل 18% در كلاسهاي بدون فناوري).
نتايج بدست آمده در سال چهارم اجراي تحقيق
در سال چهارم سعي شد تا ابزارهايي براي ارزيابي نتايج حاصله از پروژه تهيه شود. براي اندازه گيري مهارتهاي طراحي، همكاري و تسلط در محتوا، ارزشيابي از عملكرد تدوين شد. چارچوب مفهومي با پاسخگويي به اين سؤال كه آيا تغييرات در فرآيندهاي كلاس منتهي به سطوح گوناگون عملكرد ميشود؟
ازنظر دستاوردهاي اجتماعي و فرهنگي، نوع گفتوگو در كلاسهاي درس گروه آزمايش (با فناوري) و گروه كنترل (بدون فناوري) به عنوان يك ملاك از سنجش عملكرد مورد بررسي قرار گرفت. نوع فعاليت هم به منزله عامل ديگري از عملكرد دانشآموزان مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. بدين منظور، ابتدا تعريف مفهومي ازفعاليت به عمل آمد: در اين پژوهش، فعاليت به معناي درگيرشدن دانشآموز در ساخت محصولات مناسب آموزشي است. براي مثال، محصولات ميتواند شامل: نوشتن يك داستان، خواندن يك كتاب، بحث پيرامون يك موضوع، انجام و ثبت مشاهدات علمي، نقاشي، و ساير كارهاي مربوط باشد. گاهي فعاليت منتهي به توليد محصول محسوسي نميشود. براي مثال، گوش دادن به معلم.
روش تجزيه و تحليل دادهها
انتخاب فعاليتها به عنوان واحد تجزيه و تحليل و ثبت مقدار زماني كه روي هر فعالتي صرف شده است. بدين ترتيب، مشاهده گران، تعداد فعاليت و زمان هر فعاليت را در هر چهل و پنج دقيقه يادداشت ميكردند. فعاليت معلم نيز يادداشت ميشد.
جدول 2: نقش عمدهي معلمان در كلاسهاي سنتي و چند رسانه اي
نقش معلمان كلاسهاي پروژهاي چند رسانه اي كلاسهاي سنتي
نقش دستور دهندگي معلم (براي مثال: توضيح مفاهيم، دادن اطلاعات، سؤال از دانشآموزان) 11 17
نقش تسهيل كننده
(براي مثال: همراهي و كمك، اداره و سازماندهي كارها ووظايف، نظارت بر كار دانشآموزان 13 7
C2=7.81, df=1, p<.05
فعاليتهاي مشاركتي دانشآموزان در گروههاي كوچك
وقت دانشآموز در كلاسهاي سنتي بيشتر صرف گوش دادن به معلم و بحثهاي يك طرفه ميشود، در حالي كه در كلاسهاي فناوري محور، وقت بيشتر صرف بحث در گروههاي كوچك ميشود. اين همكاري و تشريك مساعي با الگوهاي گفتوگو مورد حمايت قرار ميگيرد. اين الگوها گفتوگو به دانشآموزان اجازه ميدهد تا بحث پيرامون موضوع را بين همكلاسان خود هدايت كنند.
نتيجه بدست آمده نشان داد كه تنها 3% از زمان كلاسهاي پروژهاي در مقايسه با 72% از زمان كلاسهاي سنتي، به سؤالهايي كه جواب آنها مشخص هستند، اختصاص يافته است.
تجزيه وتحليل فعاليتهاي غالب: تجزيه وتحليل فعاليتها نيز نتايج مشابهي را نشان داد. كلاسهاي فناوري محور در مقايسه با كلاسهاي سنتي بيشتر از الگوهاي گفتوگو استفاده ميكردند. منظور از گفتوگو، بحثهايي است كه دانشآموزان و معلمان در آنها مشاركت دارند نه كلاسهايي كه معلم نقش كنترل كننده و دستور دهنده را ايفا ميكند (براي مثال، سخنراني). در كلاسهاي سنتي، الگوي غالب سخنراني است و گفتوگوها حالت يكطرفه دارد. C2=781, df=1, p<.05
تحقيقات متعدد نشان ميدهد كه فناوري اطلاعات و ارتباطات از روشهاي جديد تدريس و نوآوريهاي آموزشي پشتيباني ميكنند. اهم تغييرات ايجاد شده در اثر استفاده از رسانههاي جديد ارتباط عبارتند از: تغيير در روش اداره كلاس از معلم محوري به فراگير محوري، فعال نمودن فراگيران و درگير كردن آنان در فعاليتهاي آموزشي با انجام پروژههاي بلند مدت و پيچيده و استفاده از مهارتهاي سطوح برتر تفكر (زماني، 1383، ص 20).
مشغوليت با منابع خارجي
زمان صرف شده با اينترنت: يكي از تفاوتهاي ديگر كلاسهاي درس سنتي با كلاسهاي فناوري محور، زمان صرف شده با اينترنت است. يكي از وسايل و ابزار بسيار با ارزش براي وصل كلاسهاي درس به اجتماعات وسيعتر و بزرگتر اينترنت است. مشاهدات از كلاسهاي پروژه محور در بهار سالهاي 1997-1993، نشان داد كه دانشآموزان بيش از نيمي از وقت خود را صرف استفاده از اينترنت ميكردند. آنها از اينترنت براي جستجوي اطلاعات، گرافيك، تصاوير، صداها و ديگر مواد لازم براي ساخت و ارائه پروژه استفاده ميكردند. در كلاسهاي سنتي مشاهده شده در بهار و پاييز، اينترنت اصلاً مورد استفاده قرار نگرفت.
توجه به مخاطبان خارجي
پروژهها راهي به سوي جامعه: راه ديگر وصل شدن كلاسهاي درس به جامعه از طريق پروژههايي است كه به وسيلهي دانشآموزان انجام ميشود. مخاطبان اين پروژهها، معمولاً به خارج از كلاس درس تعلق دارند. يكي از تفاوتهاي بارز كلاسهاي با فناوري و سنتي اين است كه بر خلاف كلاسهاي سنتي كه به مخاطبان توجهي نميشود، در كلاسهاي فناوري محور، بازده و نتيجه پروژه از ديد مخاطبان مورد نقد، بحث و بررسي قرار ميگيرد (نقد محصول از ديد كسي كه محصول براي او ساخته ميشود). در برنامههاي پروژه محور، دانشآموزان در مورد اينكه چگونه مخاطبان به محصول آنان واكنش نشان ميدهندبحث و گفتوگو ميكنند. در صورتي كه توجه به مخاطبان خارج از كلاس درس، در هيچ يك از كلاس سنتي ديده نشده است و نظر معلم به عنوان مخاطب اصلي و يا تنها مخاطب اين گونه كلاسها مورد توجه دانشآموز قرار ميگيرد. دانشآموز كاري را انجام ميدهد كه معلمش را خشنود و راضي ميكند و از اين نظر، تفاوت معني داري بين كلاسهاي سنتي و پروژه محور ديده ميشود (آزمون فيشر، p<.001). در بهار، دانشآموزان در 35% از فعاليتهاي پروژه اي، كار خود را از ديد مخاطبان مورد نقد و ارزيابي قرار دادند. درصورتي كه توجه به مخاطبان در هيچ يك از فعاليتهاي كلاسهاي سنتي ديده نشد.
بحث و نتيجهگيري
در اين مقاله، مزاياي استفاده از فناوري اطلاعات و ارتباطات در امر آموزش، برقراري ارتباطات اجتماعي در بين معلمان و دانشآموزان مورد بحث و بررسي قرار گرفت. به طور كلي، كلاسهاي با فناوري، دانشآموز محورند ودانشآموزان با همكاري يكديگر در توليد و ساخت محصولات پيچيده فعاليت ميكنند. دومين مشخصه اين كلاسها، ارائه دروس به صورت دادن پروژه بين رشتهاي صورت ميگيرد و دانشآموزان نياز دارند تا نتيجه تحقيق و بررسي خود را با كمك نرم افزارهاي چند رسانهاي توليد و در كلاس درس وحتي نمايشگاهها ارائه كنند. سومين ويژگي، دانشآموزان مجبورند زمان زيادي را در گروههاي كوچك روي پروژه صرف كنند. چهارمين ويژگي، توجه به مخاطبان خارجي از طرف دانشآموزان است، به ويژه هنگامي كه قرار است كار دانشآموزان در نمايشگاهها به نمايش گذاشته شود. معلمان در اين كلاس تغيير نقش داده و به تسهيل كننده يادگيري تبديل شده اند. معلمان روابط اجتماعي خود را از طريق فناوري گسترش دادند. در اين مقاله نحوه استفاده معلمان از فناوريهاي جديد براي برقراري ارتباط با دانشآموزان، والدين و ساير افراد مورد بحث قرار گرفت. به طور خلاصه تحقيقات در مورد اين فناوري نشان داد فراگيران با كمك اين ابزارهاي جديد:
• دانشهاي جديد را كشف و اطلاعات را به طور ديناميكي به اشكال گوناگون نشان دادند.
• اجتماعيتر شده و اطمينان و اعتماد به نفس بيشتري پيدا كردند.
• در مورد فرايندهاي پيچيده و مشكل به طور مؤثر با ديگران ارتباط برقرار كردند.
• به يادگيرندگان مستقل، خود آموز و آغازگر در جريان آموزش تبديل شدند.
• به صورت گروهي خيلي خوب كار كردند.
• به استعدادها وقابليتهاي خود پي برده و تجربيات خود را داوطلبانه در اختيار ديگران قرار دادند.
• مهارتهاي نويسندگي آنها پيشرفت كرد.
• فهم بهتر و ديدگاه وسيعتري از علوم گوناگون پيدا كردند.
• توانايي آموزش به ديگران را كسب كردند.
• مهارتهاي حل مسأله و تفكر انتقادي آنها افزايش يافت.
• از ديگران براي حل مسائل و مشكلات كمك گرفتند.
• روحيه كار دسته جمعي، تعاون و همكاري بين گروهي بيشتري پيدا كردند.
توصيهها و پيشنهادها
واضح است كه نميتوان معلمان را به يكباره آماده كرد و آموزش يك مرحلهاي هر چقدر هم كه مؤثر باشد كافي نيست. بايد آموزش مادام العمر را جايگزين آموزش كوتاه مدت كرد و در اين روند به طيف زير توجه نمود:
1ـ آمادگي و آموزش اوليه: كه براي معلمان دانش پايه و مهارتهاي آموزشي و سازماني را فراهم ميآورد و باعث به وجود آمدن درك عميق از سياستهاي تدريس و يادگيري و انواع مواد آموزشي، كاربرد و نقش فناوري ميشود. خوشبختانه اين امر در آموزش و پرورش ايران تحقق يافته و اكثر معلمان آموزشهاي اوليه درباره استفاده از فناوري اطلاعات و ارتباطات را آموخته اند.
2ـ ايجاد فرصتهايي جهت بازآموزي، ارتقاء، و انتقال دانش و مهارتهاي جديد: برخي از اصناف چنين دورههايي را براي تمديد جواز كار و كسب ضروري ميدانند. البته براي مشاغل حساس نظير تدريس و آموزش، گذرانيدن چنين دورههايي هر دو يا سه سال يكبار ضروري ميباشد. بر مسؤولان آموزشي است كه مطمئن شوند كه فرصتها و تسهيلات كافي جهت گذرانيدن چنين دورههايي موجود است.
3ـ حمايت همه جانبه: حمايت همه جانبه از معلمان در طي انجام مسؤوليتهاي روزانه شان ضروري است.
البته مشكلاتي هم پيرامون توصيههاي انجام شده وجود دارد نظير:
• بيشتر معلمان وقت و شرايط ارتقاء دانش خود را ندارند و نظام مدرسه هم اين امكان را به آنها نميدهد. درچنين شرايطي ميتوان دانش معلمان را با استفاده از نوارهاي ويدئويي و نرم افزارهاي با كيفيت تقويت كرد. هم اكنون، معلمان از انتقال دهندگان صرف دانش به تسهيل كنندگان يادگيري تغيير نقش داده اند.
• نرمافزارهاي آموزشي براي كمك و راهنمايي معلمان عرضه گردد. براي ارتباط با معلمان از پست الكترونيك وديگر محيطهاي الكترونيكي استفاده شود.