بخشی از مقاله

چکیده

هدف از این پژوهش رابطه بین مدیریت دانش معلمان با خودکارآمدی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی مدارس ناحیه 2 استان قم در سال تحصیلی 1381-85 بوده است. این پژوهش به لحاظ ماهیت، موضوع، اهداف و فرضیههای آن از نوع نظری بوده است و در زمره طرحهای توصیفی همبستگی قرار داشته است. جامعه آماری پژوهش را کلیه معلمان پایه ششم مدارس ابتدایی ناحیه 2 استان قم تشکیل می دادند. جهت انتخاب نمونه های مورد نظر از روش نمونه گیری نمونههای در دسترس استفاده شده است.

به این ترتیب که گروه نمونه 167 نفر میباشند که به صورت تصادفی و طبق جدول مورگان انتخاب شدند. متغیر پیش بین این پژوهش مولفه های مدیریت دانش و متغیر مالک، خودکارآمدی بود که به وسیله پرسشنامه مربوطه سنجیده شده است.از لحاظ روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات اساتید راهنما خوب ارزیابی شده است.واز لحاظ پایایی براساس آزمون آلفای کرونباخ پرسشنامه مدیریت دانش 6/81 وپرسشنامه خودکارآمدی6/91بوده است.

داده های حاصله از این آزمونها با استفاده ازآزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری به کمک نرم افزار SPSS22 و Excell مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است، نتایج پژوهش نشان داده است، که بین مدیریت دانش معلمان با خودکارآمدی دانش آموزان رابطه معنی دار وجود داشته است و همچنین از مولفه های مدیریت دانش، مولفه تسهیم دانش و بکارگیری دانش با خودکارآمدی دانش آموزان رابطه داشته است و مولفه به کارگیری دانش توان پیش بینی خودکارآمدی دانش آموزان را داشته است.

مقدمه

خودکارآمدی و عوامل موثر بر آن سالهاست که در کانون توجه روانشناسان پرورشی و دیگر کارشناسان آموزش وپرورش قرارجای دارد درسال های گذشته، راستای نگرش کارشناسان و پژوهشگران در این زمینه، از عوامل رفتاری به سوی ریشه های شناختی گرویده است. خودکارآمدی اشاره به قضاوت فرد درباره قابلیتهای خود برای سازماندهی به و اجرای عمل برای دستیابی به اهداف مورد نظر را دارد.این عقیده وجود دارد که آنچه فرد انجام می دهد بیشتر از قضاوتهای شخصی وی در مورد صفات شخصیتی و فیزیکی وی ناشی می شود.

امروزه دانش به عنوان دارایی رقابتی کلیدی و ارزشمندی شناخته شده که مبنای رشد پایدار و رمزحفظ مزیت رقابتی ماندگار یک سازمان به شمار می رود. درجو فعلی رقابت فزاینده جهانی در مورد ارزش های دانش و یادگیری دربهبود شایستگی سازمانی هیچ گونه شکی وجود ندارد - پرتو ورویال2661 1، . - 1 مدیریت سرمایه های انسانی به عنوان یکی از مهم ترین استراتژی های هر دولت شناخته می شود و مدیریت دا نش به عنوان یکی از آخرین ابزارها و تکنیك های مدیریتی، نقش مهمی را به عنوان بخشی از استراتژی های مدیریت سرمایه انسانی بازی می کند.

واقعیت عصر حاضر که عصر دانایی نامیده می شود، این است که سازمان ها با انفجار اطالعات ولی کمبود دانایی مواجه می باشند - صداقت، 1381، ص . - 1 دانشی که مفهومی دربرنداشته باشد درواقع اطالعات خواهد بود واطالعات زمانی به دانش تبدیل می گردد که توسط اشخاص تفسیر گردیده، با عقاید و تعهدات آنان آمیخته شده وبه آنان معنا بخشیده شود - نوناکا و تاکوچی2، - 1885 دریافته اند که عمرآنها تداوم نخواهد یافت مگر این که یک راهبرد برای مدیریت و ارزش گذاری دانش سازمانی خود داشته باشند.

مدیریت دانش طیف وسیعی از فعالیت ها است که برای مدیریت، مبادله، خلق یا ارتقای سرمایه فکری دریک سازمان به کار می رود وتعریف یکسانی درمورد این که مدیریت دانش چیست، وجودندارد.درنتیجه تعاریف زیادی برای مدیریت دانش ارائه شده است .واژه مدیریت دانش را ابتدا انجمن اروپایی مدیریت3 درسال 1890 معرفی کرد. بعد از آن تعاریف متعددی در مدیریت وارد گردیده است.ناب - 1889 - 4مدیریت دانش را به عنوان هنر واردکردن اطالعات و دارایی های ذهنی در به درون ارزش های با دوام برای سازمان ها و مشتریان تعریف می کند.

از سوی دیگر خودکارآمدی5یك سازه محوری در نظریه شناختی- اجتماعی آلبرت بندورا6 است. منظور از خودکارآمدی، باورهای شخص درباره قابلیتهایش برای سازماندهی و اجراء دورههای عمل مورد نیاز برای مدیریت و موقعیتهایی که در آینده پیش خواهد آمد، میباشد - بندورا، . - 1885از سوی دیگر یکی از مراکز مهم آموزشی که می تواند مدیریت دانش را در معلمان بپرواند بپروراند مراکز آموزش ابتدایی می باشد. که اهمیت زیادی در فرایند دانش دارد، ناحیه دوی آموزش وپرورش قم دریکی از محرومترین تواحی قم قرار دارد که عدم خودکارآمدی دانش آموزان می تواند به آینده شغلی و حرفه ای و همچنین شخصی آنها ضربه بزند، در نتیجه این تحقیق به دنبال این سوال است که آیا بین مدیریت دانش معلمان با خودکارآمدی دانش آموزان رابطه وجود دارد؟

در دورانی که آن را عصر دانش نام نهاده اند و سازمان های دانشی و دانشگران، بنیاد های توسعۀ پایدار جوامع محسوب می شوند، مدیریت دانش از اهمیت باالیی برخوردار شده است. در حال حاضر برای توسعه، منابع اقتصادی، طبیعی، و نیروی انسانی به تنهایی کار ساز نیست و اگر منبع و عامل اصلی، که همانا دانش است وجود نداشته باشد، توسعه ای تحقق نخواهد یافت. اکنون توانایی به کارگیری دانش توانمندی هایی چون هوشمندی و خلق راه حل جدید برای رفع نیاز های بشری، جایگاهی واال درنظام جهانی پیداکرده است ودانش ودانش آفرینی محوراصلی توسعه پیشرفت در دنیا شده است. مزیت رقابتی سازمان ها و جوامع «دانش» است و پیروزی کشور ها بر هم با قدرت دانش رقم می خورد - الوانی، . - 111 :1398

دانش سرمایه ای است که به کمک آن سایر سرمایه ها قابل بهره برداری بهینه خواهند شد. دانش سرمایه هوشمندی انسان و وجه ممیزه آدمی از سایر موجودات است. سرمایه دانش با سایر سرمایه های بازاری متفاوت است، زیرا این سرمایه زمانی که ایجاد شد می تواند به وسیله بسیاری مورد استفاده قرار گیرد بدون آن که از قدر آن کاسته شود و می توان به نوعی آن را غیر انحصاری دانست. سرمایه دانش غیر قابل تقسیم است و زمانی که نشر یافت دیگر نمی توان عده ای را از آن محروم و مستثنا ساخت، به عبارتی می توان گفت زمانی دانش ارزش پیدا می کند که نشر یابد و مورد بهره برداری قرار گیرد. خالصه آن که مدیریت موثر بر سرمایه دانش در سازمان، پایدارترین منبع برای توسعه محسوب می شود.

در باب اهمیت مدیریت دانش در کشور باید گفت، در کنار اهمیت یافتن دانش در اقتصاد امروز که به نوبه خود بسیار قابل توجه است و منجر به شکل گیری تحوالت مهمی در دنیای کسب وکار شده است، برخی واقعیات فرهنگی و ساختاری ساری و جاری در کشور ما ضرورت توجه به مدیریت دانش را دو چندان می کند - ذاکری، . - 16 :1381 این بدان معنا است که در اقتصاد مبتنی بر تولید انبوه، اندازهگیری عملکرد نسبتا ساده است، به عنوان مثال میتوان خروجی تولید را محاسبه و با عملکرد گذشته و یا با الگوها مقایسه و ارزیابی نمود، اما در اقتصاد مبتنی بر دانش، اندازهگیری عملکرد سختتر است - خوش سیما، . - 16 :1391 سازمانهای امروز باید زرنگتر، سریعتر و چابکتر باشند.پیچیدگی جهان قرن بیست و یک، فضای انقالب را تسریع نموده است و آنهایی که نمیتوانند یاد بگیرند، سازگار شوند و تغییرات را بپذیرند؛به سادگی نابود خواهند شد.

یادگیری ما را نجات خواهد داد و این امر بواسطه مدیریت بر دانش سازمانی صورت خواهد گرفت. چیزی را که نمیتوان اندزهگیری کرد، نمیتوان مدیریت کرد. سازمانها پول زیادی را در سالهای اخیر در زمینه مدیریت دانش صرف کردهاند. محاسبه این سرمایهگذاری آسان است، اما محاسبه بازگشت سرمایه آن به صورت کامال دقیق و صحیح بسیار مشکل است.بنابراین در این مقاله سعی شده تا بررسی گردد که آیا سرمایهگذاریهای صورت گرفته، برای سازمان اثربخش بوده است یا خیر؟در صورتی که بخواهیم کل مدیریت دانش و اثربخشی را مورد سنجش قرار دهیم، در مرحله اول کاری بزرگ به نظر میرسد، بنابراین دامنه تحقیق را محدود نموده و فقط به بررسی بخشی از مدیریت دانش - فرایندهای خلق دانش - و تأثیر آن بر اثربخشی مدیریت دانش پرداخته شده است.

تاچه اندازه بین مدیریت دانش معلمان با خودکارآمدی دانش آموزان رابطه وجود دارد؟ تاچه اندازه بین خلق دانش معلمان با خودکارآمدی دانش آموزان رابطه وجود دارد؟ تا چه اندازه بین تسهیم دانش معلمان با خودکارآمدی دانش آموزان رابطه وجود دارد؟تا چه اندازه بین به کارگیری دانش معلمان با خودکارآمدی دانش آموزان رابطه وجود دارد؟ تا چه اندازه بین ذخیره سازی دانش معلمان با خودکارآمدی دانش آموزان رابطه وجود دارد؟

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید