بخشی از مقاله
رود ها
اروندرود (شط العرب) رودخانه پهناوری است در جنوب شرقی ایران و در مرز
ایران و عراق. اروندرود از همریزش رودهای دجله، فرات و سپس کارون پدید
آمده است. دجله و فرات پیش از پیوستن به کارون در شهر قرنه در 375
کیلومتری جنوب بغداد به هم میپیوندند. درازای اروندرود از قرنه تا ریزشگاه آن
در خلیج فارس 190 کیلومتر است. ریزشگاه اروندرود در محل شهر ایرانی
اروندکنار"القصبة" و شهر عراقی فاو است. اروند رود در شاهنامه چند بار بکار
رفته و در کتب جغرافیایی بعد از اسلام نیز توصیف شده است اما در بعضی
منابع گاهی اوقات توصیف اروند بر رود کارون دلالت دارد و در مواردی بر شط
العرب یا اروند رود. در کتاب اوستا اگرچه از نام خلیج فارس بطور صریح نام برده
نشده اما در مهر یشت در مبحث مهر یا میترا اشاره ای نیز به اروند رود شده
است که در آن دوره ارونگ گفته می شده است و چنین آمده: «دارنده دشت
های فراخ» و «اسب های تیزرو» که از سخن راستین آگاه است و پهلوانی
است خوش اندام و نبرد آزما، دارای هزار گوش و هزار چشم و هزار چستی و
چالاکی یاد شده، کسی است که جنگ و پیروزی با اوست، هرگز نمی خسبد،
هرگز فریب نمی خورد، اگر کسی با او پیمان شکند خواه در خاور هندوستان
باشد یا بر دهنه شط ارنگ، از ناوک او گریز ندارد، او نخستین ایزد معنوی است
که پیش از طلوع خورشید فنا ناپذیر تیز اسب بر بالای کوه هرا بر می آید و از آن
جایگاه بلند سراسر منزلگاه های آریایی را می نگرد.
اروند واژهای پارسی میانه است به معنی تیز و تندرو و در دوره باستان به همه
طول رود دجله و اروندرود امروزی گفته میشد. اگر اروند را با تلفظ اوروند
بخوانیم معنی آب رونده یا رودخانه معنی می دهد. نام دجله نیز عربیشده
تیگره پارسی باستان است که تیگره نیز صورت کهن همان واژه تیز است
.[نیاز به ذکر منبع]ونام رسمي اين رودخانة در كليه اطلسهاي بين المللي شط العرب
است كما اينكة نام رسمي خليج خليج فارس مي باشد كه قديمي تر خليج
فارس نيز قبلا در دوره تمدن بين النهرين نامي بابلي داشته بمعناي درياي تلخ .
کرخه
کَرخه نام رودخانهای است در جنوب غربی ایران در استان خوزستان.
رودخانه کرخه از شمال به سوی جنوب جریان دارد و پس از گذر از کنار آثار
شوش باستان به سوی باختر تغییر مسیر میدهد. در چهل کیلومتری شمال
اهواز مسیر آن دوباره تغییر کرده و وارد عراق میشود. کرخه در عراق به
رودخانهای که از پیوستن دجله و فرات پدید آمده میپیوندد. کرخه 900 کیلومتر
طول دارد.
بزرگترین سد ایران بر روی رود کرخه ساخته شده و سد کرخه نام دارد. نام
کرخه نامی بسیار باستانی است و نام منطقه و حکومتی کهن در جنوب
خوزستان بوده است.
کارون
.
گذر رود کارون از میان شهر اهواز
رود کارون پرآب ترین، بزرگترین و تنها رود قابل کشتیرانی درایران است. این رود
با طول آن 960 کیلومتر طولانیترین رود ایران نیز هست.
در حاشیه این رود تمدنهای بزرگی از ایران شکل گرفته است. سرچشمه این
رود زردکوه بختیاری و پایان آن اروندرود و درنهایت به خلیج پارس میریزد. این
رود از میان شهرهای شوشتر و اهواز میگذرد. پیچ و خمهای موجود در سر راه
این رود، خوزستان را با جلگهای بینظیر تبدیل کرده است. ابتدای ورود رودخانه
به جلگه خوزستان در بالای شهر شوشتر میباشد. بر روی آن سدهای
کارون 1 تا 4، سد مسجد سلیمان، سد شهید عباسپور و در پایین تر، سدهای
شوشتر-عقیلی و گتوند قرار دارند.
پلوار
پُلوار رودخانهای است در استان فارس ایران.
این رودخانه در میان مردم منطقه "رودخانه بلاغی" نامیده میشود و
سد سیبویه (سیوند) بر روی آن در حال ساخت است که به مرحله آبگیری
رسیده است اما برای بررسی آثار باستانی موجود در دره که زیر آب خواهند
رفت آبگیری سد تا اسفند ماه ۱۳۸۴ به تاخیر افتاده است. این رودخانه
همیشگی بوده و در مسیر خود دشت سعادتشهر را آبیاری میکند و در
نزدیکی پل خان به رود کر میپیوندد
پلهرود
در متن این مقاله یا بخش از هیچ منبعی نام برده نشدهاست. شما میتوانید با افزودن منابع بر طبق شیوهنامهٔ ارجاع به منابع، به ویکیپدیا کمک کنید.
پلهرود یا پولهرود رودخانهای است در نزدیکی شهر رحیمآباد گیلان و در پای کوه سماموس.
نام درست آن پله رود است. پله به معنای بزرگ می باشد، حال آن که پولو به
معنای برنج دمپخت و کته است که آبکش آن را چلو می نامند. از آن رو به این
رود پله رود گفتهاند که در این منطقه تا شیرود از سمت شرق و تا رود لنگرود
رودخانهای به بزرگی آن نیست.
نام
«قزل اوزن» نامی است ترکی و از دو جزء «قزل» به معنای «سرخ» یا «طلا»، و
«اوزن» به معنای «شناور» تشکیل شده است. معنای دقیق آن روشن نیست و
گمان زده شده است که به معنای «رودی که در آن طلا شناور است»، یا
«رودی که به رنگ سرخ شناور است» و حتی «رودی که در آن ماهی قزل آلا
شناور است» گفته شده است.
نام تاریخی این رود در منابع یونان باستان آماردوس (به نام قوم آمارد) بوده
است. در منابع اسلامی آن را نهرالابیض (=سپیدرود) خواندهاند و در
سدههای میانه تمام این رود به نام سپیدرود یا سفیدرود معروف بود ولی
بعدها فقط به بخشی از آن که از منجیل تا دریای خزر فراردارد سفیدرود
میگفتند. فرهنگستان ایران نام سفیدرود را برای تمام این رود مقرر کرد ولی
اکنون از سرچشمه تا منجیل به آن قزل اوزن میگویند.
[ویرایش] مسیر
این رودخانه از ارتفاعات چهلچشمه استان کردستان سرچشمه گرفته و پس از
عبور از منطقه گروس و جذب روخانههای متعدد وارد جلگه خمسه شده و
رودخانههای زنجانرود و ابهرچای را ضمیمه خود ساخته و به مسیر خود ادامه
داده و در حدود پلدختر وارد تنگه کوهستانی قافلانکوه شده و از کنار این
کوهستان گذشته و نرسیده بشهر میانه رودخانههای قرانقور، آیدوغموش و
هشترود را که بالاخره به میانهرود میپیوندند و از غرب بشرق جریان دارند
ضمیمه خود ساخته و در این محل در عرض جغرافیائی ۳۷ درجه و ۲۶ دقیقه
عرض شمالی و ۴۷ درجه و ۵۱ دقیقه طول شرقی بمسیر خود ادامه داده و
تقریباً در برابر «میانه» بسوی مشرق قوسی زده و از کنار ارتفاعات ماسوله
جاریست.
قزلاوزن در جنوب استان گیلان در درون آب دریاچه سد سفیدرود به رودخانه
بزرگ شاهرود پیوسته و تشکیل رودخانهای به نام سفیدرود میدهد.
[ویرایش] شهرهای مسیر قزلاوزن
• بیجار
• حلب
• دندی
• ماهنشان
• میانه
• هشجین
• چورزق
• آببر
سفیدرود
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
بلندترین رود ایران سفیدرود است. نام باستانی آن رود آمارد بودهاست. از
ترکیب دو رود شاهرود و قزل اوزن در شهر منجیل شکل میگیرد و تا ریختن به
دریای خزر عرض استان گیلان را میپیماید.سرچشمه آن در کوه چهل چشمه
کردستان است و بطرف مشرق رفته داخل ناحیه گروس می شود و در این محل
شعبه دیگری بهمین اسم که از کوههای پنجهعلی در شمال غربی همدان
جاری است ضمیمه آن میشود و درگروس و شعبات متعدد دیگری به آن پیوسته
و بطرف شمال رفته به میانج میرسد و در آنجا شعبات قرانقو و میانه (میانج) و
هشترود و آبهای کوه سهند و بزغوش را وارد آن میکند. پس از آن به جنوب
شرقی برگشته و زنجانرود که سرچشمه آن از چمن سلطانیه است از ساحل
یمین وارد آن می گردد. بعد شعبات کوچک دیگر از کوههای طارم به آن ملحق
شده وارد تنگه منجیل میشود و قبل از منجیل شاهرود که ازطالقان سرچشمه
میگیرد و طارم پائین (طارم سفلی) را مشروب میکندو به قزلاوزن پیوسته از این
محل به بعد در همه جا سفیدرود نامیده میشود. و از منجیل تا ساحل دریا همه
جا سفیدرود به سمت شمال شرقی جاری و جریانش سریع و مقدار آب آن زیاد
است. از منجیل تا گندلانبستر آن بین دو کوه و بسیار باریک و از این نقطه ببعد
دلتای وسیعی با شعبات زیاد تشکیل داده شعبه اصلی آن در حسنکیاده به
دریای خزرمیریزد.
[ویرایش] واژهشناسی و تاریخچهٔ نام
این رود را نوشتههای گوناگون سپیدرود،اسفیدرود،اسبیذروذ،سپیذروذ و
سفیدرود خواندهاند. این نام از دو ریشه سپید(در اوستایی spaêta؛
در پارسی میانه سپت؛در سانسکریت sveta) و رود(در اوستا urûd؛در
پارسی باستان rautah) ساخته شدهاست. همچنین بخشی از رود را که از
آذربایجان میگذرد به ترکی قزلایرماق به معنای رود سرخ میخوانند. در کتاب
نزهةالقلوب که در سال ۷۴۰ (قمری) نوشته شده این رود را به مغولی
هولانموران خوانده که همان معنای نام ترکی آن را داراست.
در کتاب بندهش که به زبان پهلوی است از این رود نام برده شده که در
آتورپاتکان است.
نام این رود در روزگار هخامنشیان و سلوکیان و اشکانیان و ساسانیان به نام
قوم ایرانی که در کنارش میزیستند و آمارد (amardoi) اَمَرد
(به یونانی amardus) خوانده میشدهاست. نام سپیدرود بایستی در دوره
ساسانیان بر این رود گذارده شده باشد.
بومیان شهر رودبار به آن اسپه می گویند که در گویش ديلمي همان سفید
معنی می دهد
رودخانه مهران
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
رودخانه مهران نام رودخانهای است در جنوب ایران این رودخانه آبش
شوراست،در ایام بارندگی از جم و ریز آب از فراز کوهها ودرهها به رودخانه
ازانتهای غربی شهرستان بستک یعنی ابتدای فرامرزان و در دهستان کمشک
وارد بخش بستک و از شمال شهر جناح گذشته بسمت جنوب ومشرق منحرف
شده از جنوب صحرای خلوص و دهستان هرنگ وارد بخش کوخرد میشود , واز
جنوب دهستان کوخرد میگذرد و در منقطهای بنام برمه چشمهای در شمال
باغ زرد عبور مینماید و در زیر کوهی معروف به کوه پل تیر، کوه خآب و از جنوب
منطقه خادون و روستای آسو و از نقطهای بنام مهران که گذار راه سراسری لار
به بندر لنگه در آن واقع است عبور کرده و در دهستانهای لمزان و دژگان ادامه
پیدا نموده و در محلی معروف به پل غار به خلیج فارس میریزد. «بندری» از طرف
جنوب رودخانه واقع شدهاست.