بخشی از مقاله
زمينه هاي مختلفي از آثار هنري و ميراث فرهنگي
مقدمه
آشنايي با هنر تمدنهاي باستاني و حوزه هاي فرهنگي كهن شايد از ضروري ترين دانشهاي بشري محسوب مي شود ، چرا كه هنر آينة تمام نماي هويت فرهنگي انسانها در هر جامعه و هر عصر است و انسان براي شناخت خود و آگاهي به تحولاتي كه از ابتدا ترين نوع زيست تاكنون سيري نموده نياز به اين دانش دارد .
امروز ما در كشورهاي متعدد و جوامع بي شمار با فرهنگها و آداب و رسوم متنوع و گسترده اي روبه رو هستنم كه هر يك از از اين فرهنگها بر پايه هاي يك يا چند تمدن كهن استوار است . شناخت اين تمدنها تنها از راه مطالعه اثار هنري بجاي مانده ازآنها ميسر است .
در اين بررسي زمينه هاي مختلفي از آثار هنري و ميراث فرهنگي به جاي مانده و همينطور اين تحقيق پس از مطالعة كتابها و منابع در دست و و با كسب دانش اجحالي ثبت به هنرهاي دوران باستان به توان نسبي تنجزيه و تحليل آثار و درك ارتباط آنها با خاستگاهشان پابند .
با توجه به اين كه هنر بازتاب زحمات ، تلاش و حاصل زندگي انسانهاست و نقش بزرگي از تمدن جوامع مختلف را تشكيل مي دهد ، بررسي و شناختآندر گذشته هاي دور و نزديك بسيار مفيد و ضروري است .
ايران باستان :
ايران يكي از اولين كشورهاي متمدن جهان بوده كه مردمي را نادرآنسكونت داشته و دارند . سرزميني كه هيچگاه مرمانآنبت پرست بودند . مردماني كه نخستين فرمان جهاني حقوق بشر را نوشتند و با شعري از سعدي (بني آدم اعضاي يكديگرند) سر در سازمان ملل را زينت بخشيده اند .
ايران باستان قبل از اسلام ، است اولسومريها و سپس عيلاميها در اين سرزمين حكومت و زندگي مي كردند كه حدود سه هزار سال پيش آرياييها به درون فلات ايران آمدند و بر ساكنان ايران غلبه كردند . دينآنها نوعي يكتاپرستي بود و به اهورا فردا اعتقاد داشتند آنان سرزمين خودرا ارياتوويچ ( ايران و پچ )يعني مسكن آريائيان خوانده ، ايران تغيير يافته همين نام است ، مادها و پاريسها توصيه بزرگ آزارياييها بودن كه ابتدا مادها به قدرت رسيدند ، سپس كوروش بزرگ با تشكيل حكومت پارسيان و متعد كردن مادها و ساير ملل و كشورها با خود بزرگترين و درخشانترين دولت اجتماعي و جهاني آنروز را به نام هخامنشان پايگذاري كرد .
هخامنشان 130 سال پس از سلوكيان 100 سال ، اشكانيان 400 سا و ساسانيان440 سال ، حكومت كردند در نهايت بدليل بي منطقي و بي عدالتيهاغي حاكم بر ايران در زمان قبل از اسلام و استفاده از ابزاري از دين زرتشت كشور اهورايي ، متمدن و با فرهنگ ايران برعت مسلمانان فتح شد و دين ذرتشتش به اسلام و زبان پارسي به عربي تغيير كرد .
هخامنشيان :
بنيانگذار سلسله هخامنشان كورش بود كه حقوقدانان جهان او را به عنوان نخستين بنيانگذار حقوق بشر ومنشور آزادي او را نخستين فرمان جهاني حقوق بشر مي دانند كه بخشي ازآنبه شرح زير است :
بخشي از نخستين فرمان جهاني حقوق بشر :
منم گوروش ، شاه جهان ، شاه بزرگ ، شاه دادگر آنگاه كه بدون جنگ و پيكار وارد بابل شدم همة مردم گامهاي مرا با شادماني پذيرفتند ، ارتش بزرگ من آرامي وارد بابل شد . نگذاشتم رنج و آزاري به مردم اين شهر و سرزمين وارد آيد من براي صلح كوشيدم . من برده داري را بر اندلختم به بدبختيهايآنها پايان بخشيدم .
فرمان دادم كه همة مردم در پرستش خداي خود آزاد باشند من همة شهرهايي را كه ويران شده بود از نو ساختم ، فرمان دادم تمام نمايشگاه هايي را كه بسته شدهبود بگشايند همه خدايان اين نمايشگاه هاي را بجاي باز گردانم ، همة مردم را كه پراكنده و آواره شده بودند به جايگاه هاي خود بر گردانم و خانه هاي ويران آنان را آباد كردم . من براي همة مردم جامعه اي آرام مهيا ساختم و صلح و آرامش را به تمامي مردم اعطا كردم . افلاطون او را مي ستايد و دربارة او مي گويد : كوروش سرداري بزرگ و دوستي عاليقدر براي وطن خود بود به هنگام فرمانروايي او ايرانيان ملتهاي زيادي را زير فرمان خود در آوردند ، وي به همة مردمان حقوق مردم آزاد بخشيد .
يابسارگاد
در شمال غربي استان فارس بر دامنة كوه ها و تپه هاي منشعب از جبال زاگرس جلگه اي ذوزنقه اي شكل در امتداد شرق به غرب به فاصلة 70 كيلومتر از تخت جمشيد قراردارد كه بهآنيابسارگاد مي گويند .
مكاني مقدس و خارق العاده كر از ديد باز به مقبره اي ما در شاه سليمان مشهور بوده است . كه مكاني است كه مهمترين اثر اين مجموعة مقبرة كوروش كبير . مؤسس سلسلة هخامنشيان است .
تخت جمشيد :
رمز و رازي است ميان انسان و زمان كه پيوسته مي آيند تا بگذرند . مي آيند و مي گذرند و لحظه هاي يانندني با او با خود مي برد و خاطره هاي ماندگار در باور روزگار مي ماند . نزديك به هزار سال قبل از ميلاد مسيح قبايلي از نژاد و قفقازي كه آرين خوانده مي شدند از جنوب روسيه افرادي به جلگه اي وسيع در جنوب كوچ كردند كه ازآنپس ايران ناميده شد . قبايل تازه وارد خود به سه شاخه تقسيم شدند . مادها در بخشهاي عمدة بالاي زاگرس مطلوب .
در شمال غربي و مغرب ايران زمين ماندند . و مركز فرمانروايي خود را اكتابان يا همان همدان كنوني قراردادند . و پارسها كه تا جنوب فلات ايران راه آمدند و سر انجام در آشان و پرسوناش استقلال يافتند و گروه سوم پارتها بودند ديده اند سال مادها همچون ساير اقوام همجوار گرفتار تاخت و تاز قومي خونخار و جنگجو به نام آشوريها به سر آوردند و به ناگير در كنار گله داري و چراخبگاوري آموختند و نيرومند شدند و سر انجام بر دشمن غلبه يافتند هرگه قوم آشود در قرن هفتم پيش از ميلاد مسيح اتفاق افتاد و هم در اين قرن پر اشوب پارسيان به قوم ايلام تسلط يافتند و از ميان اميران خويش رهبري هوشمند برگزيدند كه هخامنتل نام داشت وي همراه فرزندش كوج را از ميان طوايف پارسي برداشت و بناي پادشاه كوچكي گذاشت كه آرمانهاي بلند در سر داشت .
نخستين اتفاق در تحقق آرمان پارسيان و تسلط يكي از پادشاهان پارس با دختر پادشاهي از اخرين شاهان ماد بود كه ثمرة اين زناشويي كوروش شاهزادة نام آوري شد كه در ساية او هوشياري و كارواني او جدايي سياسي و جغرافيايي مادها و پارسها بعد از 500 سال از ميان بر خاست و مادها رو به زوال نهادند حضور فرمانده اي توانمدند و دل اگاه كه در خلق و خوي انساني و شيوه هاي جنگ اوري يگانة زمان به شمار مي امد ديگر شاهان و قدرتمندان را به حراس انداخت در نتيجه اتدوام جنگهاي خونين آنان از پاي در آوردند و كوروش ماندگار ماند چنان كه در سال 530 سال قبل از ميلاد هنگامي كه چشم از جهان فرو مي بست
بزرگترين امپراطوري جهان را ميراث نهاده بود وارث بلامانع و با تدبير اين ميراث 8 سال بعد به نام داريوش بزرگ بر عريكة قدرت تكيه زد .
داريوش طي 35 سال پادشاهي خود از تنگة درونل گذشت اروپاي كنوني را در نبردي و كنون تا كنار رود دانوب پيش رفت و در شمال شرق مرز كشور را به كنارة رود سند در هند رساند و بر 28 پادشاه تسلط يافت و آبراه هاي ميان درياي مديترانه و درياي سرخ حفو كرد كه 2400 سال پيشگام كانال سوئز امروز ي بوده است براي چنين غفلت و اقتداري پايتختي بي همتا و با شكوه لازم مي آمدند كه نه شهر باشند نه يك دژ جايگاه شايسته اي بايد باشد براي بار آمد سران كشورهاي مطبوع مكان مناسبي باشد براي مشورت بزرگان و قرارگاهي با شموه براي بر پايي جشنها و آيينهاي مذهبي و ماسم نوروز و حضور افسران و درباريان در
مكانهاي مقدس و در جوار كوه رحمت در مرو دشت پارس كه لطافت هواي زمستاني شوش را داشته باشند با تاكستانها و باغها و آسمانهاي زلال بي طوفان . اين بازماند بناي تخت جمشيد است پايتخت يا شكوهمند هخامنشيان آميزه اي از معماري و هنر جادوي زيبايي و افتدار مجموعه به وسعت 135 هزار متر مربع كه براي تكميلآن200 سال وقت لازم بوده طرح اصلي مجموعة تخت جمشيد در دوران فرمانروايي داريوش اول ريخته شد و خشايارشاه در توسعه و تكميلآنسهم
بسزايي داشته براي برپايي چنين بنايي سنگهاي كوه رحمت در منطقة مرو شدت براي معماران و سنگ تراشان بسيار مناسب بوده . سنگهاي آهكي با رنگهاي طبيعي و گوناگون ديوارها با آجر لعابدار و كف اتاقها با گچ كاري پوشانده شده بود . روي درها را با قطعات سيم ذرد مي آراميختند پرده ذهاي بزرگ ايوان بزريابي درون و بيرون كاخها افزود و فرشهاي نفيسها اتاقها چشم ه ها را خيره مي كرد و كارخها در اندازه ها و ابعاد مختلف اين مجموعة كاربردي خاص داشتند .
در قسمت غربي بنا تخت جمشيد يگبان ورودي قراردارد به هنگام بار آم . شاه شاهان با وقار ارامش چنان كه رسم مردان بزرگ است برآنگام مي نهاده 110 پله كه از هر طرف ظريف و كوتاه تا عبور و مرور دربابيان را كه با اسب بالا و پايين مي رفتند آسان كند . نيز نمايندگان پا به سن گذاشته آشورها كه ميهمانان گرانقدر بودند به راحتي ازآنها بگذرند . دور تا دور پله هاي را بوسيلة معجزه هايي بسته بودند كه هفت پله و چهار طبقه داشتند و اين نشانة تقدس چهار عنصر ( خاك – آب باد ـ آتش ) است . كه اين اينان اهورايي و يكتاپرست برآنمعتقد بودند . هم د راينهايس از عبور از پله ها به سمت چپ دروازة همة سرزمينها پا بر جا قد بر افراشته و دروازة ملل سنگ و ساز پيكره ها و شونها و اتاقها بالا بلند و گشوده بر روي همة جهان برشياني آلمان – شاه هاي بسياري از اين دروازه گذشته اند
هنگام نوروز با هدايايي از شرق و غرب بار يافتند و شاد باش گفتند . كتبه اي كه بر پاي دروازه ملل قراردارد به سه زبان رايجآنروزگار را مي گويد . خداي بزرگ است اهورا فردا – خدايي كه زمين را آفريد –خدايي كه آسمان را افريد . خدايي كه اسمان را افريد – خدايي كه شادي براي مردمان آفريد ه منم هستم خشايار شاه – شاهان شاه بزرگ يگانه شاه بسياري – يگانه فرمانرواي بسياري و هر آنچه زيباست به ياري اهورا فردا كردم كه اهورا فردا هرآنچه در اينجا كردم بيابد .
دري كه در اين دروازه بوده بيش از 10 متر ارتفاع داشت از چوب صدر درختان لبنياتي با طلاو نقره تزئين شده بود 25 سال پيش اين در بر روي تمام نمايندگان كشورها گشوده مي شد و امروز جهانگردان از بازماندةآنمي گذرند ، كاخ آپادانا در قسمت جنوبي دروازة ملل قراردارد نمايندگان كشورها پس از عبور از دروازة مل در كاخ آپادانا بار مي يافتند . اين كاخ جلل ترين و بلندترين كاخ تخت جمشيد است .
يا دو پلكان در شمال و مشرق . پلكان شرقي ظرافت چشمگيري داشته و به فرمان داريوش اول ساخته شد و خشايار شاهآنرا تكميل نمود كه به موازات طول ايوان شرقي كاخ است و با 31 پله به سمت سكوي تخت جمشيد مي رسد . پلكان شمالي نيز به فرما خشايار شاه بنا شد و به يكي از زيباترين نقشهاي اين پلكان جدال ميان شير گاو و نر است به نوعي نماد جنگ ايرانيان و ساير ملل به تدبيري پيروزي گرما به سرما و آغاز بهار تزئين و ريزه كاريها روي نقوش برجسته از جلوه هاي حيرت انگيز پلكان شرقي است . آپادانا داراي بلندترين ستونها با سرستونهايي از تذيين شير و به نهايت متنوع و زيباست . محلي با شكوه براي
برگذاري يكي از مهمترين ايينهاي ملي در تخت جمشيد . جلوس پادشاه و بارآم رعايا و نمايندگان ملل تابع هنگام آغاز بهار و حراعم نوروز . اين واحد شامل تالا بار عام . حرم سرا ، دروازه ، كاخ پذيرايي و در آغاز معماران گرد اگر تپه را ديواري قطور با ارتفاع حدود 20 متر و قطري به همان اندازه بر پا داشتند و ثبتآنرا با خاك پر كردند . ديوارهاي كاخ عموماً از خشت و تحل و روي آنها را به گچ يا نقاشي ديواري تزئين كرده اند . ديوارهاي ايوان سمت حياط مركزي باآجر لعابدار پوشانيده شده است و بر رويآننقوش مختلف از جمله رديف سربازان – نقش شير و جانوران افسانه اي مانند گاو و شير بالادارد . نقش خردهر ، كنبه هايي كه خط ميني .
نقش گل نيلوفر آبي و در طرفين پلكان كاخ نيز رديف سربازان جاويدان ديده مي شود . در سال 1349 شمسي ( 1970 ) ميلادي لوح مربوط به ساختمان كاخي كه داريوش اول فرمانآنرا صادر كرده است در تپة آپاداناي شوش پيدا شد . يكي از اين دو لوح به خط و زبان اگوي و ديرگي به خط و زبان ايلامي است . در اين الواح ، داريوش اول پس از معرفي خود و سرزمين تحت فرمانش و مواردي كه اهورا را به عطا بر كرده است و اشاره به اجرا خود به طرز ساختمان و معماري كاخ اشاره مي كند كه از جهات مختلف و ازآنجمله هنرهاي گوناگون و تاريخچة آنها و سرزمينها خواندني و حائز اهميت است ترجمة بند 18 تا 25 اين لوحة ايلامي نقل مي شود .
18- من آنرا بخط ست اهورامزدا مي كنم ابعاد كاخ
19- كر من در شوش ساختم ، از دور مصالحآنوارد شد
20- در عمق زمين كاويده شد تا اينكه
21-به زمين بكر رسيدند وقتي كه كاملاً كنده شد .
آنوقت تا 20 با كلوخ پر شد روي اين كلوخ سنگ بر پا گرديد و تا بند 33 انجام شده از حيث كندن زمين .
24- براي گود كردن آنچه را كه انجام شد .
از جهت پر كردن سنگ انجام شد .
پيكره سازي و برجسته ترين كاري كه شامل تخت جمشيد پاسارگاد - بستون
گل نيلوفر = را كه در تمام نقاط تخت جمشيد حجاري شده مي توان نماد تمدن هخامنش دانست كه اينن گل كه در اكثر تصويرها در دست شاه و بزرگان و صلح و دوستي ايرانيان را نشان مي دهد .
گفته مي شود 12 گلبرگ اين گل 12 ماه سال را نشان مي دهد . سطح فرهنگ هر نرم با علاقه مندي و استفادة آنان از گل رابطة مستقيم دارد .
تصوير زيادگلها در تخت جمشيد علاوه ر اينكه خوشبويي و زيبايي اين مكان را نشان مي دهد دليلي بر بالا بودن سطح فرهنگ ايرانيانآنزمان نيز است .
گفتگوي فرهنگها :
بزرگان ايران با گل نيلوفري در يك دست ، دست همديگر را گرفته و با مهرباني و صنا به طرف كاخ آپادانا در حركتند اين افراد فرهنگهاي مختلف و در حال گفتگو هستند و اما اين كاخ دوران تكميل خود را در زمان خشايار شاه گذرانده و باش درگاه حزئين به كاخهاي اطراف راه يافته . راهنهاني ميان خشت خام و پخته و چوب صدر و سنگها ي اهكي خوشترين و آنچجه كه در خيال روش پادشان ايران شاه شاهان داريوش اول به سال 530 پيش از ميلاد مي گذشته جلوة بارز
زيبايي و شوكت ماندگار كاخ آپادانا است كه هنوز هم در پس اين ويرانه ، عظيم شكوه حيرت انگيز و رمز و راز نهفتة خيش را پس از گذشته قرنها برملا مي سازد و بهترين و سالمترين نقش برجسته كاري متعلق به تالار آپادانا است . تالار شورا يا سه دروازه در انتهاي جنوبي حياط مقابل پلكان شرقي كاخ آپادانا قرارگرفته و كوچكترين كاخ تخت جمشيد است . با سه دروازة بزرگ و سكويي در وسط كه درست مركز هندسي سكوني تخت جمشيد است ساختمان اين كاخ در زمان اردشير اول به پايان رسيده است . مجموعه اي بي همتا از فرهنگ سنگ تراشان دورة هخامنشي را مي توان در راه پلة شمالي اين كاخ تماشا كرد .
در جنوب كاخ آپادانا كاخ زيبايي بوده است به نام تچر ، اين كاخ 12ستون داشته به ارتفاع 10 متر كه ازآنهماكنون تنها طاقهاي ورودي باقي مانده است . اين كاخ كوچك مأنوس خلوت نشين شاه بوده است . كه درآنمي آراميده .غذا مي خورده و يا حمام مي گرفتند . كتيبه هايي به سه زبان فارسي باستان بابلي و ايلامي در اين كاخ صادر كرده است . در قسمت شرقي اين كاخ تخت سنگي صيقل يافته كه همچون ايينة اين كاخ صادر كرده است . در قسمت شرقي اين كاخ تخت سنگي صيقل يافته است .
به همين دليل نام ديگر تچر تالار آيينه بوده است و حياط خلوت جنوبي اين كاخ بدون شك در زمان خود سر سبز و خرم بوده است . هدين در جنوب شرقي كاخ تچر واقع است كه به فرمان و بالايآنتصاوير به شرح زير وجود دارد .
شاه ايستاده بر آورنگ شاهي در مقابل آتش ، ماه و سمبل خرو هر و در حال نيايش است و نمايندگان 28 ملت تحت امر شاهنشاهي هخامنشي در حال حمل اورنگ شاهي بر روي دستهاي خود هستند ، به نظر مي رسد . اين تصوير مراحم تِيع جنازة شاه را نشان مي دهد . آرامگاهش در منصوب به اردشير دوم و آرامگاه جنوبي منسوب به اردشير دوم است نام هر يك از نمايندگان به خط ميخي بالاي سرآنها نوشته شده است بانگاهي به سر ستونها و سنگهاي تراشيده شده رويآنها در بالاي در آرامگاه هما مي توان به چگونگي ساخت سقف كاخها پي برد .
خشايار شاه ساخته شده . بر بلندي يكي از پايه هاي جلوي ايران اين كاخ كتيبه اي است به سه زبان رايجآنروزگار و به اين مضمون . گويند خشايار شاه و شاه بزرگ به خواست اهورا مزدا اين حديث را من ساختم باشد كه اهورامزدا با ايزدان ديگر مرا و كشور مرا و هرچه من ساختم پايد .
زمينه هاي مختلفي از آثار هنري و ميراث فرهنگي
مقدمه
آشنايي با هنر تمدنهاي باستاني و حوزه هاي فرهنگي كهن شايد از ضروري ترين دانشهاي بشري محسوب مي شود ، چرا كه هنر آينة تمام نماي هويت فرهنگي انسانها در هر جامعه و هر عصر است و انسان براي شناخت خود و آگاهي به تحولاتي كه از ابتدا ترين نوع زيست تاكنون سيري نموده نياز به اين دانش دارد .
امروز ما در كشورهاي متعدد و جوامع بي شمار با فرهنگها و آداب و رسوم متنوع و گسترده اي روبه رو هستنم كه هر يك از از اين فرهنگها بر پايه هاي يك يا چند تمدن كهن استوار است . شناخت اين تمدنها تنها از راه مطالعه اثار هنري بجاي مانده ازآنها ميسر است .
در اين بررسي زمينه هاي مختلفي از آثار هنري و ميراث فرهنگي به جاي مانده و همينطور اين تحقيق پس از مطالعة كتابها و منابع در دست و و با كسب دانش اجحالي ثبت به هنرهاي دوران باستان به توان نسبي تنجزيه و تحليل آثار و درك ارتباط آنها با خاستگاهشان پابند .
با توجه به اين كه هنر بازتاب زحمات ، تلاش و حاصل زندگي انسانهاست و نقش بزرگي از تمدن جوامع مختلف را تشكيل مي دهد ، بررسي و شناختآندر گذشته هاي دور و نزديك بسيار مفيد و ضروري است .
ايران باستان :
ايران يكي از اولين كشورهاي متمدن جهان بوده كه مردمي را نادرآنسكونت داشته و دارند . سرزميني كه هيچگاه مرمانآنبت پرست بودند . مردماني كه نخستين فرمان جهاني حقوق بشر را نوشتند و با شعري از سعدي (بني آدم اعضاي يكديگرند) سر در سازمان ملل را زينت بخشيده اند .
ايران باستان قبل از اسلام ، است اولسومريها و سپس عيلاميها در اين سرزمين حكومت و زندگي مي كردند كه حدود سه هزار سال پيش آرياييها به درون فلات ايران آمدند و بر ساكنان ايران غلبه كردند . دينآنها نوعي يكتاپرستي بود و به اهورا فردا اعتقاد داشتند آنان سرزمين خودرا ارياتوويچ ( ايران و پچ )يعني مسكن
آريائيان خوانده ، ايران تغيير يافته همين نام است ، مادها و پاريسها توصيه بزرگ آزارياييها بودن كه ابتدا مادها به قدرت رسيدند ، سپس كوروش بزرگ با تشكيل حكومت پارسيان و متعد كردن مادها و ساير ملل و كشورها با خود بزرگترين و درخشانترين دولت اجتماعي و جهاني آنروز را به نام هخامنشان پايگذاري كرد . هخامنشان 130 سال پس از سلوكيان 100 سال ، اشكانيان 400 سا و ساسانيان440 سال ، حكومت كردند در نهايت بدليل بي منطقي و بي عدالتيهاغي حاكم بر ايران در زمان قبل از اسلام و استفاده از ابزاري از دين زرتشت كشور اهورايي ، متمدن و با فرهنگ ايران برعت مسلمانان فتح شد و دين ذرتشتش به اسلام و زبان پارسي به عربي تغيير كرد .
هخامنشيان :
بنيانگذار سلسله هخامنشان كورش بود كه حقوقدانان جهان او را به عنوان نخستين بنيانگذار حقوق بشر ومنشور آزادي او را نخستين فرمان جهاني حقوق بشر مي دانند كه بخشي ازآنبه شرح زير است :
بخشي از نخستين فرمان جهاني حقوق بشر :
منم گوروش ، شاه جهان ، شاه بزرگ ، شاه دادگر آنگاه كه بدون جنگ و پيكار وارد بابل شدم همة مردم گامهاي مرا با شادماني پذيرفتند ، ارتش بزرگ من آرامي وارد بابل شد . نگذاشتم رنج و آزاري به مردم اين شهر و سرزمين وارد آيد من براي صلح كوشيدم . من برده داري را بر اندلختم به بدبختيهايآنها پايان بخشيدم .
فرمان دادم كه همة مردم در پرستش خداي خود آزاد باشند من همة شهرهايي را كه ويران شده بود از نو ساختم ، فرمان دادم تمام نمايشگاه هايي را كه بسته شدهبود بگشايند همه خدايان اين نمايشگاه هاي را بجاي باز گردانم ، همة مردم را كه پراكنده و آواره شده بودند به جايگاه هاي خود بر گردانم و خانه هاي ويران آنان را آباد كردم . من براي همة مردم جامعه اي آرام مهيا ساختم و صلح و آرامش را به تمامي مردم اعطا كردم . افلاطون او را مي ستايد و دربارة او مي گويد : كوروش سرداري بزرگ و دوستي عاليقدر براي وطن خود بود به هنگام فرمانروايي او ايرانيان ملتهاي زيادي را زير فرمان خود در آوردند ، وي به همة مردمان حقوق مردم آزاد بخشيد .
يابسارگاد
در شمال غربي استان فارس بر دامنة كوه ها و تپه هاي منشعب از جبال زاگرس جلگه اي ذوزنقه اي شكل در امتداد شرق به غرب به فاصلة 70 كيلومتر از تخت جمشيد قراردارد كه بهآنيابسارگاد مي گويند .
مكاني مقدس و خارق العاده كر از ديد باز به مقبره اي ما در شاه سليمان مشهور بوده است . كه مكاني است كه مهمترين اثر اين مجموعة مقبرة كوروش كبير . مؤسس سلسلة هخامنشيان است .
تخت جمشيد :
رمز و رازي است ميان انسان و زمان كه پيوسته مي آيند تا بگذرند . مي آيند و مي گذرند و لحظه هاي يانندني با او با خود مي برد و خاطره هاي ماندگار در باور روزگار مي ماند . نزديك به هزار سال قبل از ميلاد مسيح قبايلي از نژاد و قفقازي كه آرين خوانده مي شدند از جنوب روسيه افرادي به جلگه اي وسيع در جنوب كوچ كردند كه ازآنپس ايران ناميده شد . قبايل تازه وارد خود به سه شاخه تقسيم شدند . مادها در بخشهاي عمدة بالاي زاگرس مطلوب .
در شمال غربي و مغرب ايران زمين ماندند . و مركز فرمانروايي خود را اكتابان يا همان همدان كنوني قراردادند . و پارسها كه تا جنوب فلات ايران راه آمدند و سر انجام در آشان و پرسوناش استقلال يافتند و گروه سوم پارتها بودند ديده اند سال مادها همچون ساير اقوام همجوار گرفتار تاخت و تاز قومي خونخار و جنگجو به نام آشوريها به سر آوردند و به ناگير در كنار گله داري و چراخبگاوري آموختند و نيرومند شدند و سر انجام بر دشمن غلبه يافتند هرگه قوم آشود در قرن هفتم پيش از ميلاد مسيح اتفاق افتاد و هم در اين قرن پر اشوب پارسيان به قوم ايلام تسلط يافتند و از ميان اميران خويش رهبري هوشمند برگزيدند كه هخامنتل نام داشت وي همراه فرزندش كوج را از ميان طوايف پارسي برداشت و بناي پادشاه كوچكي گذاشت كه آرمانهاي بلند در سر داشت .
نخستين اتفاق در تحقق آرمان پارسيان و تسلط يكي از پادشاهان پارس با دختر پادشاهي از اخرين شاهان ماد بود كه ثمرة اين زناشويي كوروش شاهزادة نام آوري شد كه در ساية او هوشياري و كارواني او جدايي سياسي و جغرافيايي مادها و پارسها بعد از 500 سال از ميان بر خاست و مادها رو به زوال نهادند حضور فرمانده اي توانمدند و دل اگاه كه در خلق و خوي انساني و شيوه هاي جنگ اوري يگانة زمان به شمار مي امد ديگر شاهان و قدرتمندان را به حراس انداخت در نتيجه اتدوام جنگهاي خونين آنان از پاي در آوردند و كوروش ماندگار ماند چنان كه در سال 530 سال قبل از ميلاد هنگامي كه چشم از جهان فرو مي بست
بزرگترين امپراطوري جهان را ميراث نهاده بود وارث بلامانع و با تدبير اين ميراث 8 سال بعد به نام داريوش بزرگ بر عريكة قدرت تكيه زد .
داريوش طي 35 سال پادشاهي خود از تنگة درونل گذشت اروپاي كنوني را در نبردي و كنون تا كنار رود دانوب پيش رفت و در شمال شرق مرز كشور را به كنارة رود سند در هند رساند و بر 28 پادشاه تسلط يافت و آبراه هاي ميان درياي مديترانه و درياي سرخ حفو كرد كه 2400 سال پيشگام كانال سوئز امروز ي بوده است براي چنين غفلت و اقتداري پايتختي بي همتا و با شكوه لازم مي آمدند كه نه شهر باشند نه يك دژ جايگاه شايسته اي بايد باشد براي بار آمد سران كشورهاي مطبوع مكان مناسبي باشد براي مشورت بزرگان و قرارگاهي با شموه براي بر پايي جشنها و آيينهاي مذهبي و ماسم نوروز و حضور افسران و درباريان در
مكانهاي مقدس و در جوار كوه رحمت در مرو دشت پارس كه لطافت هواي زمستاني شوش را داشته باشند با تاكستانها و باغها و آسمانهاي زلال بي طوفان . اين بازماند بناي تخت جمشيد است پايتخت يا شكوهمند هخامنشيان آميزه اي از معماري و هنر جادوي زيبايي و افتدار مجموعه به وسعت 135 هزار متر مربع كه براي تكميلآن200 سال وقت لازم بوده طرح اصلي مجموعة تخت جمشيد در دوران فرمانروايي داريوش اول ريخته شد و خشايارشاه در توسعه و تكميلآنسهم بسزايي داشته براي برپايي چنين بنايي سنگهاي كوه رحمت در منطقة مرو شدت براي معماران و سنگ تراشان بسيار مناسب بوده . سنگهاي آهكي با
رنگهاي طبيعي و گوناگون ديوارها با آجر لعابدار و كف اتاقها با گچ كاري پوشانده شده بود . روي درها را با قطعات سيم ذرد مي آراميختند پرده ذهاي بزرگ ايوان بزريابي درون و بيرون كاخها افزود و فرشهاي نفيسها اتاقها چشم ه ها را خيره مي كرد و كارخها در اندازه ها و ابعاد مختلف اين مجموعة كاربردي خاص داشتند .
در قسمت غربي بنا تخت جمشيد يگبان ورودي قراردارد به هنگام بار آم . شاه شاهان با وقار ارامش چنان كه رسم مردان بزرگ است برآنگام مي نهاده 110 پله كه از هر طرف ظريف و كوتاه تا عبور و مرور دربابيان را كه با اسب بالا و پايين مي رفتند آسان كند . نيز نمايندگان پا به سن گذاشته آشورها كه ميهمانان گرانقدر بودند به راحتي ازآنها بگذرند . دور تا دور پله هاي را بوسيلة معجزه هايي بسته بودند كه هفت پله و چهار طبقه داشتند و اين نشانة تقدس چهار عنصر ( خاك
– آب باد ـ آتش ) است . كه اين اينان اهورايي و يكتاپرست برآنمعتقد بودند . هم د راينهايس از عبور از پله ها به سمت چپ دروازة همة سرزمينها پا بر جا قد بر افراشته و دروازة ملل سنگ و ساز پيكره ها و شونها و اتاقها بالا بلند و گشوده بر روي همة جهان برشياني آلمان – شاه هاي بسياري از اين دروازه گذشته اند هنگام نوروز با هدايايي از شرق و غرب بار يافتند و شاد باش گفتند . كتبه اي كه بر پاي دروازه ملل قراردارد به سه زبان رايجآنروزگار را مي گويد . خداي بزرگ
است اهورا فردا – خدايي كه زمين را آفريد –خدايي كه آسمان را افريد . خدايي كه اسمان را افريد – خدايي كه شادي براي مردمان آفريد ه منم هستم خشايار شاه – شاهان شاه بزرگ يگانه شاه بسياري – يگانه فرمانرواي بسياري و هر آنچه زيباست به ياري اهورا فردا كردم كه اهورا فردا هرآنچه در اينجا كردم بيابد . دري كه در اين دروازه بوده بيش از 10 متر ارتفاع داشت از چوب صدر درختان لبنياتي با طلاو نقره تزئين شده بود 25 سال پيش اين در بر روي تمام نمايندگان كشورها گشوده مي شد و امروز جهانگردان از بازماندةآنمي گذرند ، كاخ آپادانا در قسمت جنوبي دروازة ملل قراردارد نمايندگان كشورها پس از عبور از دروازة مل در كاخ آپادانا بار مي يافتند . اين كاخ جلل ترين و بلندترين كاخ تخت جمشيد است .
يا دو پلكان در شمال و مشرق . پلكان شرقي ظرافت چشمگيري داشته و به فرمان داريوش اول ساخته شد و خشايار شاهآنرا تكميل نمود كه به موازات طول ايوان شرقي كاخ است و با 31 پله به سمت سكوي تخت جمشيد مي رسد . پلكان شمالي نيز به فرما خشايار شاه بنا شد و به يكي از زيباترين نقشهاي اين پلكان جدال ميان شير گاو و نر است به نوعي نماد جنگ ايرانيان و ساير ملل به تدبيري پيروزي گرما به سرما و آغاز بهار تزئين و ريزه كاريها روي نقوش برجسته از جلوه هاي حيرت انگيز پلكان شرقي است . آپادانا داراي بلندترين ستونها با سرستونهايي از تذيين شير و به نهايت متنوع و زيباست . محلي با شكوه براي
برگذاري يكي از مهمترين ايينهاي ملي در تخت جمشيد . جلوس پادشاه و بارآم رعايا و نمايندگان ملل تابع هنگام آغاز بهار و حراعم نوروز . اين واحد شامل تالا بار عام . حرم سرا ، دروازه ، كاخ پذيرايي و در آغاز معماران گرد اگر تپه را ديواري قطور با ارتفاع حدود 20 متر و قطري به همان اندازه بر پا داشتند و ثبتآنرا با خاك پر كردند . ديوارهاي كاخ عموماً از خشت و تحل و روي آنها را به گچ يا نقاشي ديواري تزئين كرده اند . ديوارهاي ايوان سمت حياط مركزي باآجر لعابدار پوشانيده شده است و بر رويآننقوش مختلف از جمله رديف سربازان – نقش شير و جانوران افسانه اي مانند گاو و شير بالادارد . نقش خردهر ، كنبه هايي كه خط ميني
. نقش گل نيلوفر آبي و در طرفين پلكان كاخ نيز رديف سربازان جاويدان ديده مي شود . در سال 1349 شمسي ( 1970 ) ميلادي لوح مربوط به ساختمان كاخي كه داريوش اول فرمانآنرا صادر كرده است در تپة آپاداناي شوش پيدا شد . يكي از اين دو لوح به خط و زبان اگوي و ديرگي به خط و زبان ايلامي است . در اين الواح ، داريوش اول پس از معرفي خود و سرزمين تحت فرمانش و مواردي كه اهورا را به عطا بر كرده است و اشاره به اجرا خود به طرز ساختمان و معماري كاخ اشاره مي كند كه از جهات مختلف و ازآنجمله هنرهاي گوناگون و تاريخچة آنها و سرزمينها خواندني و حائز اهميت است ترجمة بند 18 تا 25 اين لوحة ايلامي نقل مي شود .
18- من آنرا بخط ست اهورامزدا مي كنم ابعاد كاخ
19- كر من در شوش ساختم ، از دور مصالحآنوارد شد
20- در عمق زمين كاويده شد تا اينكه
21-به زمين بكر رسيدند وقتي كه كاملاً كنده شد .
آنوقت تا 20 با كلوخ پر شد روي اين كلوخ سنگ بر پا گرديد و تا بند 33 انجام شده از حيث كندن زمين .
24- براي گود كردن آنچه را كه انجام شد .
از جهت پر كردن سنگ انجام شد .
پيكره سازي و برجسته ترين كاري كه شامل تخت جمشيد پاسارگاد - بستون
گل نيلوفر = را كه در تمام نقاط تخت جمشيد حجاري شده مي توان نماد تمدن هخامنش دانست كه اينن گل كه در اكثر تصويرها در دست شاه و بزرگان و صلح و دوستي ايرانيان را نشان مي دهد .
گفته مي شود 12 گلبرگ اين گل 12 ماه سال را نشان مي دهد . سطح فرهنگ هر نرم با علاقه مندي و استفادة آنان از گل رابطة مستقيم دارد .
تصوير زيادگلها در تخت جمشيد علاوه ر اينكه خوشبويي و زيبايي اين مكان را نشان مي دهد دليلي بر بالا بودن سطح فرهنگ ايرانيانآنزمان نيز است .
گفتگوي فرهنگها :
بزرگان ايران با گل نيلوفري در يك دست ، دست همديگر را گرفته و با مهرباني و صنا به طرف كاخ آپادانا در حركتند اين افراد فرهنگهاي مختلف و در حال گفتگو هستند و اما اين كاخ دوران تكميل خود را در زمان خشايار شاه گذرانده و باش درگاه حزئين به كاخهاي اطراف راه يافته . راهنهاني ميان خشت خام و پخته و چوب صدر و سنگها ي اهكي خوشترين و آنچجه كه در خيال روش پادشان ايران شاه شاهان داريوش اول به سال 530 پيش از ميلاد مي گذشته جلوة بارز
زيبايي و شوكت ماندگار كاخ آپادانا است كه هنوز هم در پس اين ويرانه ، عظيم شكوه حيرت انگيز و رمز و راز نهفتة خيش را پس از گذشته قرنها برملا مي سازد و بهترين و سالمترين نقش برجسته كاري متعلق به تالار آپادانا است . تالار شورا يا سه دروازه در انتهاي جنوبي حياط مقابل پلكان شرقي كاخ آپادانا قرارگرفته و كوچكترين كاخ تخت جمشيد است . با سه دروازة بزرگ و سكويي در وسط كه درست مركز هندسي سكوني تخت جمشيد است ساختمان اين كاخ در زمان اردشير اول به پايان رسيده است . مجموعه اي بي همتا از فرهنگ سنگ تراشان دورة هخامنشي را مي توان در راه پلة شمالي اين كاخ تماشا كرد .
در جنوب كاخ آپادانا كاخ زيبايي بوده است به نام تچر ، اين كاخ 12ستون داشته به ارتفاع 10 متر كه ازآنهماكنون تنها طاقهاي ورودي باقي مانده است . اين كاخ كوچك مأنوس خلوت نشين شاه بوده است . كه درآنمي آراميده .غذا مي خورده و يا حمام مي گرفتند . كتيبه هايي به سه زبان فارسي باستان بابلي و ايلامي در اين كاخ صادر كرده است . در قسمت شرقي اين كاخ تخت سنگي صيقل يافته كه همچون ايينة اين كاخ صادر كرده است . در قسمت شرقي اين كاخ تخت سنگي صيقل يافته است .
به همين دليل نام ديگر تچر تالار آيينه بوده است و حياط خلوت جنوبي اين كاخ بدون شك در زمان خود سر سبز و خرم بوده است . هدين در جنوب شرقي كاخ تچر واقع است كه به فرمان و بالايآنتصاوير به شرح زير وجود دارد .
شاه ايستاده بر آورنگ شاهي در مقابل آتش ، ماه و سمبل خرو هر و در حال نيايش است و نمايندگان 28 ملت تحت امر شاهنشاهي هخامنشي در حال حمل اورنگ شاهي بر روي دستهاي خود هستند ، به نظر مي رسد . اين تصوير مراحم تِيع جنازة شاه را نشان مي دهد . آرامگاهش در منصوب به اردشير دوم و آرامگاه جنوبي منسوب به اردشير دوم است نام هر يك از نمايندگان به خط ميخي بالاي سرآنها نوشته شده است بانگاهي به سر ستونها و سنگهاي تراشيده شده رويآنها در بالاي در آرامگاه هما مي توان به چگونگي ساخت سقف كاخها پي برد .
خشايار شاه ساخته شده . بر بلندي يكي از پايه هاي جلوي ايران اين كاخ كتيبه اي است به سه زبان رايجآنروزگار و به اين مضمون . گويند خشايار شاه و شاه بزرگ به خواست اهورا مزدا اين حديث را من ساختم باشد كه اهورامزدا با ايزدان ديگر مرا و كشور مرا و هرچه من ساختم پايد .