بخشی از مقاله
زندگي نامه محمدبن زكريا رازي
ابوبكر محمد بن زكرياي رازي فيلسوف وعالم طبيعي و شيمي دان وپزشك بزرگ ايران عالم اسلامي و ملقب به جالينوس المسلمين از مفاخر و مشاهير جهان ويكي از نوابع روزگار قديم است است وي در شعبان 251 هـق مطابق 27 اوت 685 ميلادي در شهر ري به دنيا آمد رازي 30 سال در ري زندگي كرد و مدارج
علمي خود را پله پله مي گذارند پدرش يكي از تجار شهر ري و مادرش زني بانو و صاحب ذوق بوده محمد در شش سالگي به مكتب رفت وقتي محمد حدودا ده ساله بود پدرش فوت كرد محمد پس از مرگ پدر به دليل ازدواج مادرش پيش يكي از اقوام مادرش كه در صرافي اشتغال داشت ماند دوران نوجواني را در صرافي كه روايت است شغل دوم او بوده است گذراند شهر ري كه در آن زمان آن را راگا مي ناميدند از لحاظ مرتبه ي فرهنگي و علمي بالا بود و مدارس مختلف داشت روايت استكه محمد بن زكرياي رازي در جواني به تحصيل موسيقي پرداخت و پس از ان به تحصيل فلسفه، ادبيات، رياضيات و نجوم وطب پرداخت. از آنجا كه
فردي بسيار باهوش و مشوق علم بود اين ها را تا مدارج بالا طي كرده وسپس توجه اش به طب وكيمياگري جلب شده وتا آن جا پيش رفت كه در تركيب و تجزيه ادويه وعناصر مهارتي بسزا پيدا كرد به طوري كه در زماني كه هنوز بيست سال نداشت در رديف اولين شيمي دانان عصر خود قرار گرفت.او براي خود
آزمايشگاهي كامل گردآوري كرده بود و مدتي را هم براي بدست آوردن طلا از تركيب عناصر و ديگر صرف كرده است سرانجام وي گوهر فلزات را دگرگون كرد و با انجام ازمايشات پرهزينه توانست اسيدي بدست آورد كه مس را به طلا ونقره تبديل كند وي به كارهاي تحقيقي و تجربي در علم شيمي بسيار علاقه داشت وپس از اتمام و پيداكردن تبحر لازم در علم شيمي به سراغ علم طب رفت و به داروسازي پرداخت و داروهاي كم ياب و گوناگوني را در آزمايشگاه خود توليد كرده
رازي اولين بار جوهر نمك (اسيد كلريدريك) و از تقطير نوشادر بدست آورده وآن را دهن النوشادر (روغن نوشادر) ناميده است. وي 8 قرن قبل از لا وازيه اكسيد جيوه را تهيه كرده و به خاصيت سمي جيوه پي برده بود ونخستين كسي كه درباره آبله وحسبه و سرخك رساله نوشت رازي نخستين كسي بود كه فعل وانفعالات شيميايي را در طب دخالت داده وبهبود بيماري را نتيجه ي آن دانسته است. رازي نخستين تهيه كننده ي فلز ارسيفك بوده وي اولين بار الك لرا از تقطير مواد قندي ونشاسته اي بدست آورد وآن را الكل ناميد اين فيلسوف وپزشك نامي ايران علاوه بر علم وسيع كيميا وپزشكي جهانگير در فلسفه نيز داراي
تحقيقات عميقي بودكه مورد توجه واهميت مي باشد. كتابه وآثار فلسفي او اكنون جز تعدادمعدودي در دست ن يست ولي آنچه از فهرست بيروني وساير ماخذ بر مي آيد وي كتابهاي متعدد در كليات مسائل طبيعي ومنطقيات ومابعدالطبيعه داشته است و آنها عبارت اند از كتابهيا سمع الكيان الهيولي، الهيولي كبير، الشكوك علي ابرقلس، كتاب البرهان و .. مي باشند. محمد رازي نه فقط در طب به تجربه دست مي زد بلكه آزمايش را در كليدي مباحث علوم طبيعي ضروري دانست وي آزمايشهاي شيميايي خود را با چنان دقتي تشريح و توصيف كرده كه امروز هم هر شيمي داني متيواند عينا آن را مجددا به معرض آزمايش درآورد.
رازي مواد شيميايي را طبقه بندي كرده و در بابي وزن مخصوص تحقيقاتي به عمل اورد به اكتشفات مهيم از قبيل اكتشاف الكل واسيد سولفوريك نايل آمد وي با كتابهاي مهم وروشنگرش در مورد پزشكي وطب ماده ي ضدعفوني كننده اي را از تقطير شراب بدست آورده بود و در علم پزشكي به كار گرفت كه كشف الكل هديه اي بزرگ بشر بود. در آن زمان مردم او را طبيب مدره زنده كن مي ناميدند زندگي ساده وبه دور از تجمل داشت او دو شغل داشت روزها را در مغازه صرافي و عصرها هم در خانه به طبابت مي پرداخت. راز جوهر گوگرد (راج سبز) يا (سولفات دوفر) را توانست بدست آورد و از الكل و ساير موادي كه خود كشف كرده بود
در داروسازي استفاده كرد وبين علم شيمي و پزشكي رابطه اي خاص به وجود آورد. او استفاده از پنبه را نيز در پزشكي رواج داد و چگونگي استفاده از آن را در پزشكي به ديگران آموخت. رازي روزها را كه در صرافي مي گذارند به علت رفت و آمد كم مشتري در درجه ي اول به مطالعه وتحقيق كتب گوناگون مشغول مي شد و به دليل موقعيت شهر ري كتب گوناگون را از عالمان كاروان هايي كه هميشه از آن جا رد مي شدند درخواست مي كرد تا برايش بياورند يا خود فرسنگ ها راه مي پيمود تاكتابي را بدست آورد او هيچ وقت از قلم وكاغذ جدا نمي شد و همواره اين دو را با خود داشت تا نتايج مطالعات و تحقيقات خويش را يادداشت
كند. رازي هر چه در راه طبابت بدست ‚ي اؤدر يا در راه خير و كمك به نيازمندان يا براي تاسيس موئسساتي كه براي عموم مردم فايده داشت مصرف مي كرد. در آزمان رازي با وجود 25 سال سن در آمد كافي براي تشكيل خانواده و همچنين پيدا كردن دختر مورد علاقه اش ازدواج نكرد چون فكر مي كرد كه زندگي زناشويي مانع از انجام مطالعات و تحقيقات وي مي شود گفته اند كه آن دختر «زهره» فرزند همام الدين جعفر نهاوندي بوده است.زهره هم به علت علاقه ي خود به
محمد خواستگارهاي خود را رد مي كرد ومحمد را تحصيل علم تشويق مي ركد در آن زمان او كتاب منافع الاغذيه ومضارها را در دست نوشتن داشت تا باري ورود به دارالشفاي بغداد به صورت مقاله به آنها ارائه دهد. او چنان در علم طب حاذق بود كه بر نظريات جالينوس (حكيم يوناني) و ديگر پزشكان مصري و هندي و… توضيحاتي مي نوشت. او براي بيماران خويش در هزاران سال پيش پرونده تشكيل مي داد ودران نوع بيماري روش مداوا، داروها و.. را مي نوشت. كاري كه هم اكنون ما در بيمارستانهاي خود انجام ميدهيم. بعد ها بعد از مرگ وي به دستور ابن عميد از اين پرونده ها با تنظيم آن ها كتابي نوشته شد كه بزرگان علم آن را حتي برتر از كتاب (القانون) ابن سينا داشته اند. كه نامش «الحاوي» بود. سرانجام محمدهنگامي كه 30 سال داشت ري را به قصد بغداد وعضويت در
دارالشفاي بغدادترك كرد.دارالشفاي بغداد يكي از بزرگترين بيمارستانها و دانشگاههاي طب بغداد و ديگر شهرهاي اسلامي بود وسفر وي در دوران فرمانروايه اي خليفه المعتضدباله بود.رازي پس از ارايه ي رساله ي نام برده به پزشكان دارالشفاي بغداد وهمچنين شد وپس از چند روز عضو رسمي مجمع علمي آنجا گشت. زبان كتابهاي رازي كاملا قابل فهم ودرك است حتي در جهان امروز اگر كسي از اين كتابها بهره بگيرد يقينا سود بسيار به او ميرسد او در ميان مسلمانان به جالينوس شرق مشهور بود. زكريا بعد از چند سال طب در دارالشفاي بغداد كه در همان بدو ورود او به دستور خليفه المعتضد بالله ساخته شده بود. بعد از اين كه خليفه اورا به يكي از پزشكان حاذق آنجا منصوب كرد تصميم به بازگشت به ري گرفت.شايد به خاطر زهره همان دختري كه او را دوست داشت و فكر مي كرد
كه او هنوز چشم به راه اوست. رازي در ان زمان 40 سال داشت امازهره به خاطر بي خبري از محمد غافل از اين موضوع در راه بازگشت به ري بود. وقتي به ري بازگشت رئيس بيمارستان بزرگ شد وچون آنجا در حال ساخت بود او دستور داد تا كتابخانه اي هم در كنار آن ساخته شود كه زكريا در ان كتابهاي كمياب و ارزشمند از تمامي دانشمندان جهان را گردآوري كرد دراين بيمارستان و بيمارستان قبلي در بغداد بخش كالبد شكافي را احداث كرد. پس از اينكه زكريا از ازدواج زهره آگاه شد تصميم گرفت با خواهر بزرگتر زهره ازدواج كند چون فكر مي كرد شايد ذره ي از محبت زهره را د رخواهرش رخشانه بيابد. زكريا در مدت اقامت در
ري كتابي به نام طب منصوري رانوشت كه به پاس زحمات والطاف منصور بن السحق والي ري به نام او تاليف كرد.منصور بن اسحق چون فكر مي كرد كه زكريا راه كيمياگري را پيدا كرده به او توجه فراوان داشت فكر مي كرد كه او مي خواهد اين راز را براي خودنگاه دارد رازي شايد همانند خيلي از دانشمندان وبزرگان علم وهنر زندگي زناشويي خوبي را سپري نكرد ولي مي توان گفت به همين جهت ري را ترك كرد و بار ديگر به منظور تكميل تحقيقات راجع به الكل به بغداد رفت
رازي در اين موقع حدود 45 سال داشت رياست دار الشفاي بغداد را خليفه به پسر المعتضد بالله سپرده بود وزكريا رازي با همه ي امكانات وبا خيال راحت به تحقيق و تخلص خود ادامه داد وي نخستين كسي بودكه كليه ي اشيا عالم را به سه طبقه بندي حيوانات نباتات وجامدات تقسيم كرد زكريا از خليفه ي آن زمان بغداد خواست كه اجازه بدهد كه جسد كفار و مشركين را تشريح كنند و علم طب را آن گونه كه يونانيان به دانشجويان خود مي آموزند با كمك كالبد شكافي او هم به دانشجويان خويش بياموزد. رازي با اينكه رئيس بيمارستان بود امازندگي فقيرانه داشت اودوست داشت با آزادي زندگي كند تا به خاطر تامين مخارج
زندگي مجبور نشود علم خود را د راختيار كساني كه كه به آنها تمايلي ندارد بگذارد او پزشكي مهربان و دلسوز بود و با محبت بيماران راحي پذيرفت كسي از وي نمي رنجيد و در معالجه بيمارانش بسيار جدي و شتاب داشت بعضي اوقات بيماراني به او مراجعه مي كردند كه پولي براي پرداخت حق طبابت نداشتند وحتي ا زدادن پول دارو نيز ناتوان بودند او در اين موقع نه تنها چيزي بابت حق طبابت از آنان نمي گرفت بلكه دارويشان را نيز رايگان دراختيارشان قرار ميداد. يكي از مهمترين اصولي بلكه دارويشان را نيز رايگان در اختيارشان قرار ميداد. يكي از مهمترين اصولي هيچ دارويي مثل روحيه اي قوي بهبودي بيماران موثر نيست پس بايد به بيماران روحيه وقوت قلب داده شود تا آنها به آينده خود اميدوار شوند.از آن بعد رازي دست به نوشتن كتابهايي زد كه ابوريحان بيروني كتابهاي او را
يكصد وهشتادو چهار عنوان برشمارده است. رازي تا سال 312 هـ.ق در بغداد به سر مي برد وپس از اينكه در همين سال برضد خليفه شورش كرد بغداد راترك كرد و به ري بازگشت و يكسال پايان عمر را در آنجا گذراند. رازي همچنان به مطالعات خود د رزمينه ي كيمياگري با استفاده از نسخه هاي يوناني هاي قديمي ادامه داد رازي معتقد بود كه نبايد معده را انبار كرد بلكه بايد مصرف داروها را به حداقل راسند او سعي داشت بيمار را به جاي دارودرماين (غذا درماني) كند.رازي ابتدا به بيماران خود غذاها خوردني هاي مناسب وقوي مي داد و اگر بيماري پيشرفت نمي كرد آنگاه داروهاي ساده و مركب مي برد رازي به علم كيميا علاقه ي فراوان داتش وشب روز مشغول به كشف رمز و راز اين علم بود و سرانجام بر اثر بخار مواد شيميايي، آتش، مواد سمي چشمش آسيب ديد و نابينا شد وي نزد پزشك روفت وپزشك براي درمان چشمان رازي از او پانصد دينار حق طبابت خواست رازي براي درمان جشمانش اين پول را پرداخت در دل با خود گفت:كيميا اين است نه آن چه كه من جستجو مي كنم.
محمد بن زكريا رازي اين دانشمند گرانقدر در ايران زمين پايان عمر خود را به تلخي گذراند وسرانجام نيز در ماه شعبان سال 313 هـ ق مطابق 101 اكتبر 952 ميلادي در شهر ري در گذشت و جهان فاني را وداع گفت و به جهان باقي شتافت. كامپل در كتاب خود درباره ي طب عرب و نفوذ آن درقرون وسطي مي نويسد رازي اولين كسي استكه اصطلاحات شيميايي را در طب وارد ساخته است. اختراعات واكتشافات رازي و داروسازي وشيمي وپيداركردن بسياري از مواد دارويي و داروها اختصاصي خود چنان چشمگير است كه آوردن آنها مقدرو نيست.
مولفات محمد بن زكريا رازي
مهم ترين وگران بهاترين كتابهاي رازي يا در واقع دايره المعارف علم طب كتاب الحاوي اوست كه مفصل ترين كتاب طبي رازي مي باشد كه مرجع مهمي براي اطباي بعدي بشمار مي رفت كه نتيجه ي تمامي آزمايشات وي درباره ي بيماري هاي مختلف بوده.
كتاب ديگري طب المنصوري است كه به نام منصور بن اسحق حاكم ري تاليف كرده.
كتاب ديگري كه رازي در مورد مرض آبله وسرخك وسرخجه نوشته است چهل مرتبه به زبانهاي گوناگون ترجمه شده است.
كتب كليات مسائل طبيعي و منطقيات و ما بعد الطبيعه وي عبارت اند از سمع الكيان الهيولي ،الهيولي كبير، الشكوك علي ابرقلس و كتاب برهان و.. را مي توان نام برد.
از ديگر كتابهاي وي در زمينه پزشكي كه دستورهاي ساده اي براي معالجات گوناگون است مي توان «برءالساعه» «من لايحضر الطبيب» ، «سرالاسرار» ، «الاكسيد» «التدبير» «سنگ وسر» «سر وحكيمان » و … را نام برد
الكل :
الكلها تركيباتي هستند كه داراي هيدروكسيل مي باشند . فرمول كلي آنها ROH است كه در آن R نيز يك گروه آلكيل يا آليكل استغلاف شده است
اهميت الكلها :
ما نمي توانيم در هيچ يك از بخش هاي شيمي آلي خيلي جلو برويم بدون اينكه به الكل ها بربخوريم . الكلها در استخلاف هستهي دوستي به عنوان سوبسترا و هستهي دوست شركت مي كنند . مهمترين و ساده ترين اثر كاتاليزوري متعلق به الكل ها است كه در شيمي انواع تركبها در لوله ازمايش و در ار گانيسم زنده نقش كليدي بر عهده دارند . الكلها به آلكيل هاليدها و ساير تركيباتي كه استخلاف هستهي دوستي انجام مي دهند تبديل مي شوند .
استخلافي كه معرفي انواع گروههاي عاملي در يك مولكول را امكان پذير مي سازند الكل ها امكان دسترسي ما به تركيبهايي با حالتهاي اكسايش بالاتر يعني آلدئيد ها . كتونها و اسيدهاي اسيدكربوكسيليك را فراهم مي سازند .