بخشی از مقاله

چکیده

افزون بر مهارت پزشکی و اکتشاف الکل، در گذر تاریخ تا به امروز اتهام الحاد نیز با نام و یاد زکریای رازی دانشمند نامی ایران همراه بوده است. این اتهام باعث شده است به رویکرد و دیدگاههای فلسفی رازی به اندازه منزلت پزشکی او توجه نشود. به همین روی، این پژوهش با روشی تاریخی تحلیلی و انتقادی به بازخوانی این اتهام پرداخته است تا روشن شود خاستگاه این اتهام و چند و چون آن چیست. در این پژوهش آشکار شد که دگراندیشیهای فلسفی رازی در آن زمانه باعث میشود عدهای که بیشتر اسماعیلی مذهب و متعصب الرأیاند او را به الحاد متهم کنند. آنها تلاش کردهاند الحاد رازی را با استناد به نگره او در قدمای خمسه و دیدگاه انتسابی به او در انکار نبوّت اثبات کنند. با اینحال، علمای شیعه امامیه در رد یا اثبات الحاد رازی موضعی نداشتهاند.

مقدّمه

ابوبکر محمد، پور زکریا، نواده یحیی، ملقب به صیرفی رازی 313-251 - هق - حکیم - پزشک و فیلسوف - نامی ایرانزمین، از چهرههایی است که در گذر تاریخ از زمان زندگی خود تا زمانه کنونی مورد غفلت و عداوت و جهالت و بیانصافی و عناد و غرضورزی موافقان و مخالفان خود قرار گرفته است و میگیرد. البته این جفاها همگی یا بیشتر متوجه آرا و شخصیت فلسفی او بوده است؛ بهگونهایکه گروهی اصلاً متعرض آرا و شخصیت فلسفی او نشدهاند و دیگر گروه او را در این عرصه نامتخصص انگاشتهاند و جماعتی هم به همین سبب تا بدان جا بر او تاختهاند که او را ملحد نامیدهاند؛ و کماند کسانی که درباره او جانب انصاف را رعایت کرده باشند.

در میان منصنفان نیز عدهای او را شیعه امامی و عدهای دیگر او را غیر متعهد به هیچ دین و مذهبی - سکولار - معرفی کردهاند. به همین روی، میتوان گفت که شخصیت به تصویر کشیده شده از رازی فیلسوف در تاریخ، بین الحاد و تدین - تشیع - و سکولار سیال است. بنابراین، در این نوشتار تلاش میشود آرا و شخصیت فلسفی رازی از نو مطالعه و مداقه شود تا مگر تصویر این شخصیت حکیم بهدرستی باز ترسیم شود.

برای رسیدن به این هدف همزمان از چند جنبه و روش استفاده میشود؛ هم از آثار بهجا مانده از او نقل میشود - نقل سندی - ، هم نظرات دیگران درباره او بررسی میشود - روایت تاریخی - و هم دیدگاههای خاص و بحثبرانگیز او تحلیل میشود - نقد موضوعی - . نخست اتهامات و انتقاداتی که تاکنون متوجه رازی بوده و میشود شمارش و فهرست میشود، سپس با بهرهگیری از سه روش یاد شده، هرکدام جداگانه بررسی میشود. به همین روی نوشتار پیش رو در پی پاسخ به این پرسشهاست:

1.    در گذر تاریخ، چه اتهاماتی را به رازی نسبت دادهاند؟

2.    چه کسانی و چرا این اتهامات را به او نسبت دادهاند؟

3.    کدام بخش از این اتهامات درست و کدام بخش نادرست و حاصل غرضورزی و کجفهمی است؟

4.    اتهامات و انتقادات نسبت دادهشده به رازی تا چه اندازه میتواند نشاندهنده الحاد او باشد؟

با مطالعه اولیه آثار و احوال حکیم رازی، گمانه - فرضیه - پژوهش این شد که اتهام الحاد به محمد بن زکریای رازی از روی غرضورزی و کجفهمی بوده است و این حکیم را به صرف این اتهامات نمیتوان ملحد نامید. با این همه با ریشهیابی این اتهامات در آثار بهجا مانده از او و دیدگاه دیگران درباره افکار فلسفیاش و نقد موضوعی آنها، فرضیه یاد شده در بوته آزمایش قرار گرفت که در ادامه شرح آن گزارش میشود.

رازیشناسی

نخستین کسی که به این مهم همت گماشت خود حکیم رازی بود. رازی فهرستی از آثار خود با عنوان  « و رسالهای در سیرت فلسفی خود با عنوان « نگاشت که اولی با اینکه بیشتر فهرستنویسان آثار او به آن استناد کردهاند، به دست ما نرسیده، ولی دومی موجود است - , 1939 م - . بعد از او ابن ندیم - م 380 هق - آثار او را به همراه مختصری از احوالش در کتاب »الفهرست« ذکر کرده است - بیتا - . پس از ابن ندیم، ابن جُلجُل اندلسی 994 - 943 - م - در کتاب »طبقات الأطباء والحکماء« رازی را »مسلم النحله« - مسلمان تبار - معرفی نموده است 1405 - هق - . پس از او، ابو ریحان بیرونی - م 440 هق - در رسالهای به نام »فهرست کتب الرازی« آثار او را بر شمرده و مختصری از احوال او بیان کرده است 1371 - هق - . پس از بیرونی، قاضی صاعد اندلسی - م 462 هق - در کتاب »طبقات الأمم« مختصری از سرگذشت و آرای رازی بیان کرده است.

1912 - پسم - از او، قِفْطی - م 646 هق - در کتاب »إخبار العلماء بأخبار الحکماء« به آثار و احوال او پرداخته است .1326 - پس هازق - قفطی، ابن أبی أُصَیْبَعِه - م 668 هق - در کتاب »عیون الأنباء عن طبقات الأطباء« کمی مفصلتر از پیشنیان خود به آثار و احوال حکیم رازی پرداخته است 1886 - م - . ابن خلکان 681-608 - هق - نیز به طور مختصر در »وفیات الأعیان« او را معرفی کرده است - ابن خلکان, 1364 ش - . در این کتابها هیچیک از نویسندگان به اینکه رازی ملحد باشد یا افکار ملحدانه داشته، اشارهای نکردهاند. جز آنکه صاعد اندلسی در کتاب خود، یکی از علل مخالفت رازی با ارسطو را تمایل او به دوگانهپرستیثنویان و نبوّتستیزی براهمه و تناسخ مانویان دانسته است و اظهار داشته است: اگر رازی چنین نمیکرد، یگانه زمان خویش میشد 1912 - م, ص. . - 33 قفطی نیز گفتآوردی دارد از صاعد اندلسی؛ با این مضمون که رازی وارد عرصهای شده که در آن به بیراه رفته است.

بیرونی هم تقریباً دیدگاهی انتقادی درباره افکار فلسفی رازی دارد و معتقد است که رازی با آرای خود، تنها کینه و دشمنی به جان خریده است؛ تا جایی که هر بیسر و پایی که میرسد میگوید: رازی جان و مال و دین مردم را تباه کرده است 1371 - هق, ص. . - 5-1 در این میان ابنسینا 416 - 359 - ش - در پرسش و پاسخی که با بیرونی داشته، رازی راه ب علّت آنکه در افکار خود به بیراه رفته، به بدترین و زشتترین الفاظ نواخته و او رامتکلّف» فضولی« نامیده است - بیرونی ا. , 1352 هش, ص. . - 13 تا اینجا مشخص میشود که از میان تاریخنگارانی که به سرگذشت حکیم رازی پرداختهاند، تنها صاعد اندلسی نسبتهاینسبتاً الحادگونهای متوجه او ساخته و بیرونی افکار او را نپسندیده است. این نسبتها در جای خود بررسی میشوند.

رازیپژوهان معاصر

مهدی محقق

مهدی محقق در سال 1349 کتابی با عنوان »فیلسوف ری - محمد بن زکریای رازی - « تألیف کرده است که در آن سرگذشت، استادان، شاگردان، آثار، افکار و مخالفان او را به صورت گزارشوار و در مواردی تحلیلوار معرفی کرده است. ویژگی بارز این اثر افزون بر تقدم زمانی، بیطرفی نویسنده در بیان افکار رازی و مخالفان اوست 1349 - هش - .

مرتضی مطهری

شهید مطهری بخشی از کتاب »خدمات متقابل ایران و اسلام« خویش را به بیان خدمات رازی اختصاص داده و با استناد به سخن ابن ابی کتاب نبوّت منسوب به رازی را ساخته دشمنان وی دانسته است. وی با برشمردن کتابهای متعدد رازی درباره اثبات مبدأ و معاد و استناد به آنها او را سخت معتقد به توحید و معاد و روح میداند؛ و چنین مطالبی را از شخصیتی چون رازی بعید میداند و احتمال قوی میدهد این اتهامات از سوی مخالفان شیعه امامیه به رازی نسبت داده شده است؛ چون رازی را نزدیک به مذهب تشیع میداند. ارزش سخن این محقق در این است که ایشان خود فیلسوف و محقق مشهور و بیطرفی است - مطهری, 1362 ش - .

پرویز اذکایی

پرویز اذکایی در کتابی با نام حکیم رازی - حکمت طبیعی و نظام فلسفی محمد بن زکریای صیرفی - ابعاد شخصیتی و اخلاقی و علمی و بهویژه فلسفی او را توصیف و تحلیل و تبیین کرده است که در ادامه خلاصهای از استنتاجات او چکیدهوار بیان میشود:

رازی برجستهترین متفکر یونانیمآب است که پیرو نظریات جالینوس، حکمت بقراط و افکار افلاطون و مخالف فلسفه ارسطو بود و سقراط را پیشوای خود میدانست. رازی با فرق و نحلههای فکری اسلامی بهویژه اسماعیلیه که در آن زمان منازعات و تعصبات شدید داشتند، به مخالفت بر خواسته است. رازی عقلگرا و انسانمدار است. اعتقادی به علم شهودی نداشت و به معرفت تجربی یا علم حصولی معتقد بود. متافیزیک را قبول نداشت و مسأله مبدأ و معاد را طبق اصول حکمت طبیعی توضیح میداد. رازی انسان را محور و مرکز وجود قرار میداد و به دلیل دارا بودن موهبت عقل او را از هر راهنمای دیگری حتی انبیای ادیان بینیاز میدانست. رازی معتقد بود دین و فلسفه از هم جدا هستند و با کسانی که سعی داشتند آن دو را با هم سازگار سازند بهویژه اسماعیلیه مخالف بود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید