بخشی از مقاله

چکیده

تحقیق حاضر با موضوع تاثیر توانمندسازی روانشناختی سازمانی بر روی تعهد کارکنان در شرکت ارتباطات مبین نت در سال 1393 اجرا گردید. مدل مفهومی تحقیق برگرفته از مدل ترکیبی استاندارد اسپریتز و میر و آلن بود.همچنین از آزمون کلموگروف-اسمینرف ،ضریب همبستگی پیرسون، و رگرسیون چند متغیره به منظور سنجش وضعیت موجود متغیرهای تحقیق در جامعه آماری مورد استفاده قرار گرفت.

براساس 360 نفری که شامل تعداد اعضای کل جامعه آماری بودند حجم نمونه ما 186 نفر بود که براساس سنجش از طریق پرسشنامه و براساس تجزیه و تحلیل آماری به اهداف در فرضیات اصلی و فرعی دست پیدا کردیم و همه فرضیات مورد تایید قرار گرفت.تاثیرهر 4 زیر مجموعه - معناداری،خودمختاری،شایستگی،موثر بودن - متغیر توانمندسازی روانشناختی - متغیر مستقل - که بر روی متغیر تعهد - متغیر وابسته - مورد تایید قرار گرفت.بعد از ارتباط معناداری که با آزمون همبستگی بین فرضیه ها رقم خورد، با تحلیل رگرسیون چندگانه به تاثیر متغیر مستقل بر روی وابسته رسیدیم و معادله رگرسیون را تشکیل دادیم.

براساس تایید فرضیه ها، در فصل پایانی پیشنهادهایی براساس تک تک فرضیه ها، به صورت مجزا، به شرکت مبین نت داده شد.در آخر موضوعات پیشنهادی دیگر برای محققان آینده به عنوان ادامه دهندگان این مسیر، ارایه گردید.

مقدمه

با توجه به سرعت تغییرات در دانش بشری، همه چیز در حال تغییر و تحول است.در این بین آنچه عامل موفقیت کشورها و سازمان هاست و می تواند آن ها را در این رقابت، موفق نماید، کیفیت نیروی انسانی آن کشور یا سازمان است.در سرشت هر انسانی قدرت خلاقیت و ابتکار نهفته است که با توجه به وجود توانایی های لازم و بالقوه در انسان، اهمیت و کشف وشکوفا نمودن استعدادهای بشری، بسیار حایز اهمیت است.

در حقیقت فلسفه توانمند سازی با پرورش کارکنانی با انگیزه و توانا به این مدیران امکان را خواهد داد تا در برابر پویایی های محیط رقابتی به سرعت و بطور مناسب عمل نموده، موجبات برتری رقابتی سازمانشان را فراهم آورند. توانمندسازی کارکنان یکی از تکنیک های موثر برای افزایش بهره وری کارکنان و استفاده بهینه از ظرفیت و توانایی های فردی و گروهی آن ها در راستای اهداف سازمانی است

در بعضی از مطالعات، توانمندسازی موجب افزایش در فروش و سود، کاهش هزینه، رضایتمندی بیشتر مشتری، افزایش وفاداری به سازمان، بهبود در اثربخشی ،کارآمدی در حل مساله و بهبود هماهنگی در وظایف اشاره شده است

سازمان های امروزی که می خواهند در جو رقابتی و تحول گرایی فعالیت کنند، ناگزیرند که نیروی انسانی توانمند و متعهد را به کار گیرند که وجود چنین نیرویی در سازمان باعث بالا رفتن سطوح عملکرد و پایین آمدن میزان غیبت، تاخیر و ترک خدمت کارکنان است و وجهه سازمان را در اجتماع، مناسب جلوه می دهد و زمینه را برای رشد و توسعه سازمان فراهم می آورد.

براساس رویکرد ارگانیکی ، توانمندسازی کاری نیست که باید مدیران برای کارکنان انجام دهند ، بلکه طرز تلقی و ادراک کارکنان درباره نقش خویش در شغل و سازمان است . در عین حال ، مدیران می توانند بستر و فرصتهای لازم را برای توانمندساز شدن کارکنان فراهم کنند . لی و کوه - 2001 - توانمندسازی را به عنوان طبیعت بین الاذهانی سرپرستان و زیر دستان در نظر می گیرند.گریزلی - - 2007 می گوید که به آن ها بیان می دارند که توانمندسازی ترکیبی از حالات روانشناختی زیر دست است که در آن زیر دست از سوی رفتارهای توانمند کننده سرپرستان تحت تاثیر قرار گرفته است

اسپریتزر - 1996 ، . - 1995 با توجه به الگوی توماس و ولتهوس ، توانمندسازی روانشناختی را به عنوان یک مفهوم انگیزشی متشکل از چهار بعد شایستگی ، خودمختاری - حق انتخاب - ، معنی دار بودن تأثیرگذاری تعریف کرده است . به طور کلی، توانمندسازی را می توان به عنوان یک مجموعه تعریف شده از روش ها است که ترکیب به اشتراک گذاری اطلاعات ، نمایندگی وتقسیم قدرت، و افزایش استقلال کارمندان با اتکا به افزایش نقش و حضور او در تیم می پردازد و وعده رویکرد توانمند سازی بر این تصور است که قدرت کارکنان نیاز به نظارت مستقیم کمتر و در نتیجه حذف نیاز به سطوح مختلف سلسله مراتب و در نتیجه اجازه دادن به مدیران برای تمرکز بر روی فعالیت های استراتژیک سازمان استوار است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید