بخشی از مقاله
شناسايي راههاي بهبود كيفيت مديريت در جامعه آماري (دبيران و مديران دبيرستانهاي دخترانه شهر ساري)
چكيده:
اگر چه وزارت آموزش و پرورش بيوقفه براي اصلاح مشكلات نظام آموزشي كشور تلاش ميكند اما شواهد نشان ميدهد مشكلات عديدهاي متوجه مديريت آموزشگاههاي كشور, به خصوص مقطع متوسطه ميباشد. اين تحقيق با عنوان بررسي راههاي بهبود كيفيت مديريت از ديدگاه مديران و دبيران انجام شده است.
هدف از اين تحقيق شناسايي راههاي بهبود كيفيت مديريت در جامعه آماري (دبيران و مديران دبيرستانهاي دخترانه شهر ساري) بوده است. روش تحقيق مورد استفاده زمينهيابي بوده است و از ابزار پرسشنامه محقق ساخته مركب از 25 سؤال در طيف ليكرت استفاده شده است.
جامعه آماري اين تحقيق كليه بوده است. نمونه مورد نیاز بر اساس جدول تاكمن تعيين و با استفاده از روش تصادفي ساده 400 نفر انتخاب شدهاند.
تجزيه و تحليل دادههاي پژوهش در دو سطح آمار توصيفي و استنباطي صورت گرفته است نتايج حاصل از تجزيه و تحليل دادهها نشان داد كه تفاوت معناداري بين نظرات دبيران و مديران براي بهبود كيفيت مديريت وجود ندارد. يعني مديران و دبيران براي رسيدن به راههاي بهبود كيفيت مديريت تلاش ميكنند.
مقدمـه :
جهان در حال تغيير و تحول است. قبل از اينكه قرباني تغييرات شويم ميتوانيم در ايجاد تغييرات مطلوب نقش ايفا كنيم و تغييرات مطلوب را براي آينده ايجاد كنيم. (كافمن،1372, ص 147)
در عصر حاضر سازمانهاي آموزشي در مسير تندباد تغييرات قرار گرفتهاند و بايد هرچه سريعتر خود را با اين تغييرات هماهنگ نمايند. زمينه اين تغييرات بايد مديريت باشد.
سازمانهايي در قرن بيست و يكم ادامه حيات خواهند داد كه بدانند چگونه مهارتهاي مديريت را براي بهبود مستمر سازمانهاي اجرايي خود, از جمله سازمانهاي مديريت كيفيت كاملاً ارتقاء دهند و دوره جديدي را شروع نمايند. كيفيت در رأس اغلب امور قرار گرفته و ميتوان گفت بهبود كيفيت از مهمترين وظايفي است كه هر مؤسسه با آن روبرو ميباشد. به هر حال, علاوه بر اهميت كيفيت بسياري از افراد كيفيت را به عنوان يك مفهوم پيچيده تصور مينمايند. كيفيت اغلب براي تعريف پيچيده و براي سنجش مشكل ميباشد. تصور يك فرد نسبت به كيفيت اغلب با فرد ديگر متفاوت بوده و هر زمان سؤال ميشود كه چه مدرسهاي خوب يا چه دانشگاهي خوب است به يك نتيجه يكسان نخواهيم رسيد. معمولاً ما زماني كيفيت را مورد شناسايي قرار ميدهيم كه آن را تجربه نماييم.
امروزه بهبود كيفيت در بخشهاي صنعت و توليد و بهداشت و درمان و آموزش و پرورش به عنوان يك ضرورت مطرح شده و از اولويت بالايي برخوردار است. در هر سازماني با توجه به كيفيت خدمات ارائه شده با عنايت به فشارها و نظارت وسيعي كه از سوي مراجع ذيصلاح براي بازسازي يا بهسازي گسترده نظامهاي مديريتي اعمال می گردد،از اهميت بسيار بالايي برخوردار است. (لامعي, 1383, ص 28)
از ديدگاه صاحبنظران, بهبود كيفيت مديريت در آموزش و پرورش از شاخصهاي مهم بهبود سازمان آموزشي محسوب ميشود.
امروزه بهبود كيفيت مديريت در آموزش و پرورش مانند زمينههاي ديگر از جمله صنعت و بهداشت و .... ضرورت يافته است و طرحهاي بهبود مديريت براي رفع مشكلاتي از جمله نداشتن برخي از مهارتهاي سرپرستي،پايين بودن كارايي, عدم آشنايي با سياستها و فلسفه مديريت عالي سازمان،ايستايي،عدم پويايي, ايجاد قدرت, رويارويي مديران با تحولات و سازگاري با شرايط جديد شكل ميگيرد.
بدين جهت،هدف طرحهاي بهبود مديريت شامل افزايش مهارتهاي سرپرستي, بهبود قوه ادراك،تحول در طرز بينش و تفكر و بهبود تواناييهايي نظير تصميمگيري, اعمال روشهاي ارزشيابي،كشف نواقص, ريشهيابي مشكلات و به طور كلي افزايش بهرهوري است . (حاجيپور،1378, ص 32)
بنابراين يكي از راههاي كاهش نوسانات در فرايند سازمانهاي آموزشي كه مديران بتواند از عهدة خواستههاي تازه و دشواريهاي ناگهاني برآيند, راهبرد بهسازي يا بهبود كيفيت مديريت است،زيرا عملكرد كيفيت كار مديران آموزشي, عملكرد نظام آموزشي را در سطح جامعه رقم ميزند و عملكرد مؤثر سازمانهاي آموزشي نيز عملكرد يك جامعه و ملت را تشكيل ميدهد. منظور از بهبود كيفيت مديريت, مجموعه تلاشهايي است كه در جهت ارتقاي سطح كارآيي و اثربخشي مديران به عمل ميآيد. و در نهايت منجر به اصلاح فرايندهاي آموزش, يادگيري و پيشرفت سطح تحصيلي دانشآموزان در مدارس ميشود.
متخصصان در بهبود كيفيت چند عامل موثر را در نظر گرفتهاند:
1) توجه به آموزش ضمن خدمت كاركنان
2) تقويت رهبري مشاركتي
3) از ميان برداشتن موانع ارتباطي در ميان افراد و واحدهاي مختلف
4) توجه به مزاياي شغلي مديران (ترميم حقوق و مزايا،امنيت شغلي)
5) نظارت و ارزشيابي علمي و مستمر از عملكرد مديران
6) سابقه مديران
7) تخصص در رشته مديريت
8) پژوهش
در پژوهش سعي بر اين است تا بهبود كيفيت طبق مؤلفههاي مذكور بررسي شود تا با شناسايي راههاي بهبود كيفيت در جامعه آماري ارائه طريقهايي پيشنهاد گردد.
بيان مسئله :
سازمانهايي كه در ارتباط با يادگيري سرمايهگذاري ميكنند براي كاركنان و خود منافع اقتصادي, اجتماعي و شخصي به ارمغان ميآورند. سازمانهايي كه اين كار را انجام نميدهند در سراشيبي زوال پا ميگذارند, اينگونه سازمانها فراگيرند. سازمان فراگير سازماني است كه يادگيري همه اعضاي خود را تسهيل ميكند و به طور مستمر خود را متحول ميسازد. يك سازمان فراگير دورنمايي قوي از آينده خود دارد و براي تعيين،دستيابي و بازنگري اهداف سازمان از توانايي يادگيري و سازگاري همه افراد و گروهها در همه سطوح, به طور كامل استفاده ميكند. بدين گونه كيفيت سازمانها با بكارگيري مديريت كيفيت بالا ميرود.
در مديريت كيفيت تصميمگيري و اقدام و بالاتر از آنها رهبري, در كل سيستم توزيع ميشود و همه اجزاي سيستم،فرايندها, درون دادهها محصولات مشتريها و تدارك كنندگان را دربرميگيرد و توجه اصلي به كيفيت است.
كيفيت بايد به عنوان يك عامل زمينهاي براي ايجاد انگيزه در بين كاركنان و افرادي كه در داخل يا خارج سازمان از فرايندها مؤثرند براي بهبود به وجود آورد.
از ديدگاه مديريت كيفيت كاركنان مورد احترام و توجه قرار ميگيرند. ملاك ارزيابي آنان تلاش آنها براي انجام دادن بهتر امور است. نظرات آنها مورد توجه و ارزيابي قرار ميگيرد در نتيجه ابداع و نوآوري و ارائه نظرات جديد توسعه مييابد .(لامعي،1380،ص 71)
انسان در فرهنگ مديريت كيفيت دائماً در حال بهبود اهداف خود در مسير تكامل بيشتر است و بهبود مستمر در مهارت،دانش و افزايش تعهدكاري به صورت عادت كاري در فرد زنده نگهداشته ميشود. اصول حاكم بر اين ديدگاه عبارتند از : تعهد, مشتريگرايي, واقعگرايي يا تصميمگيري بر اساس آمار و اطلاعات, مشاركت و همكاري،آموزش و بهبود دائمي .
در اين تفكر به بهبود دائمي با توجه به نيازها و انتظارهاي مشتري و با مشاركت كليه افراد مربوط به سازمان توجه ميشود. بنابراين روند با فرايند انجام گرفتن كارها مورد دقت و ارزيابي قرار ميگيرد و كميت در مرحله دوم است. (فقيهي, سال 1378, ص 44)
مديران دبيرستانها به همراه ساير كاركنان مدرسه به طور مؤثر در برنامههاي يادگيري و رضايت دانشآموزان و فعاليتهاي بهبود و ارتقاء مستمر نقش دارند.
بهبود فرايندهاي ياددهي و يادگيري و تحقق اهداف مؤسسههاي آموزشي منوط به بهبود كيفيت مديريت است. همچنين كيفيت آموزش و پرورش در مدرسه ارتباط مستقيم با بهبود كيفيت مديريت دارد و مدارس ممتاز همواره از طريق مديراني با قدرت رهبري قوي هدايت ميشوند.
و نظر به اينكه كيفيت بخشي به مديريت مدارس موجبات افزايش كيفي آموزش و پرورش رسمي ميشود و چنانچه اين مهم مورد توجه قرار نگيرد علاوه بر هدر رفتن سرمايهگذاري در اين امر موجبات كاهش كيفيت تحصيلات رسمي نيز ميشود بنابراين،در اين پژوهش محقق بر آن است تا به اين سؤال پاسخ دهد كه،راههاي بهبود كيفيت مديريت دبيرستانها از ديدگاه مديران و دبيران در جامعه آماري كدام است؟
ضرورت و اهميت موضوع:
(كيفيت تصادفي به وقوع نميپيوندد بلكه با برنامهريزي حاصل ميگردد.)
(ژوزف جوران،1377, ص 20)
آموزش و پرورش عامل اصلي و كليدي توسعه اجتماعي ,اقتصادي،فرهنگي و سياسي هر جامعه محسوب ميشود.
تجزيه و تحليل عوامل مؤثر در رشد و توسعه جوامع پيشرفته بيانگر آن است كه همه اين كشورها از آموزش و پرورش كارآمد و اثربخش برخوردار بودهاند (علاقهبند،1377, ص 10)
مديريت آموزشي در تمام مقاطع تحصيلي اهميت دارد و اهميت آن در مقطع دبيرستان بنابه دلايل زير بيشتر به چشم ميخورد:
نوجوانان نياز شديدي به تاييد دارند و ميخواهند جزئي از جمعيت و عضوي از اعضاي گروه باشند. معلمان و مديران مدارس ميتوانند از اين تمايل شديد نوجوانان, از طريق شركت دادن آنان در انجمنهاي گوناگون ورزشي, هنري و تاييد فعاليتهاي آنان براي اداره مدرسه استفاده كنند و نوجوانان را در رشد و سازگاري اجتماعي ياري دهند.
- مديران دبيرستانها با دانشآموزان 16 تا 20 ساله سروكار دارند اين دوران نيز ويژگيهاي خاص خود را دارد و مدير دبيرستان بايد متناسب با آن شرايط،رفتار مناسبي را با دانشآموزان داشته باشند.
- مسائل جدي زندگي نظير انتخاب شغل, انتخاب همسر, اداره خانواده،گرايش به مرام و مسلك براي جوان مطرح ميشود و ذهن او را به خود مشغول ميدارد و برخود و با چنين ذهني مشغول, به مهارت انساني مدير مدرسه نياز دارد.
با توجه به مطالب بالا ضرورت دارد در پستهاي مديريت آموزش و پرورش از افراد شايسته, دلسوز, با تجربه و انديشمند استفاده شود تا با ايجاد جو مثبت در آموزشگاه و همچنين انگيزه و روحيه مناسب در معلمين و دانشآموزان مدارس در فرايند ياددهي و يادگيري و رسيدن به اهداف تعيين شده موفق شوند. (عسگريان،1370،ص 17)
براي دستيابي به سطح قابل اطمينان از كيفيت توليد و عرضه محصول و خدمات نهايي متناسب با نياز مشتري در بازار رقابت،سازمانها ناگزير به انجام برنامهريزي, بهسازي و توسعه منابع انساني و مادي هستند. بدون شك يكي از مهمترين عناصر اساسي چنين فرايندي منابع انساني سازمان ميباشند كه توانائيها و شايستگيهاي حرفهاي و شغلي آنها در كنار عوامل سرمايه, تجهيزات و ابزار, فنآوري, قوانين و مقررات, فرهنگ سازمان ميتواند نقش به سزايي در ايجاد،استقرار و بهبود كيفيت فعاليتهاي سازمان داشته باشد.
بهسازي نيروي انساني با كيفيت مديريت در ارتباط است, مديريتي كه بتواند آموزش كاركنان را مورد توجه قرار دهد, كاركنان را در تصميمگيري شركت دهد،نظام منسجم ارزشيابي براي ارزشيابي كاركنان به وجود آورد, ارتباطات سازماني را انسجام بخشد ملاحظه ميشود كه كيفيت نيروي انساني با مديريت كيفيت در ارتباط است.
اگر كيفيت مديريت در آموزش و پرورش بهبود يابد سازمانهاي آموزشي نيز بهبود مييابند.
نظر به ضرورت ايجاد تحول در سازمانهاي آموزشي كشور و بهرهوري بيشتر از منابع انساني و به كارگيري همه جانبه امكانات،در نتيجه به ثمر رسيدن امر تربيت،شناسايي راههاي بهبود كيفيت مديران ضرورت دارد. از اين رو محقق به دنبال شناسايي راههاي بهبود كيفيت مديران در جامعه آماري است.
اهداف تحقيق:
هدف كلي:
شناسايي راههاي بهبود كيفيت مديريت دبيرستانهاي دخترانه شهر ساري از ديدگاه مديران و دبيران در سال تحصيلي 85-84
اهداف فرعي:
1) بررسي نظر جامعه آماري درباره تقويت مديريت مشاركتي به عنوان يك راه ايجاد بهبود كيفيت مديريت در دبيرستان.
2) بررسي نظر جامعه آماري درباره آموزش ضمن خدمت به عنوان يك راه ايجاد بهبود كيفيت در دبيرستان .
3) بررسي نظر جامعه آماري درباره توجه به حقوق و مزاياي مديران به عنوان يك راه ايجاد بهبود كيفيت در دبيرستان .
4) درباره نظارت و ارزشيابي علمي بر عملكرد مديران به عنوان يك راه ايجاد بهبود كيفيت مديريت در دبيرستان .
5) بررسي نظر جامعه آماري درباره سابقه خدمت مديران به عنوان يك راه ايجاد بهبود كيفيت مديريت در دبيرستان.
6) بررسي نظر جامعه آماري درباره تخصص مديريتي مديران به عنوان يك راه ايجاد بهبود كيفيت مديريت در دبيرستان.
7) بررسي نظر جامعه آماري درباره تحكيم روابط انساني در دبيرستان به عنوان يك راه ايجاد بهبود كيفيت مديريت در دبيرستان
8) بررسي تفاوت نظرات مديران و دبيران در خصوص راههاي بهبود كيفيت مديريت در جامعه آماري.
سؤالات تحقيق:
1) آيا از نظر جامعه آماري تقويت مديريت مشاركتي يكي از راههاي ايجاد بهبود كيفيت مديريت است؟
2) آيا از نظر جامعه آماري آموزش ضمن خدمت كاركنان يكي از راههاي ايجاد بهبود كيفيت مديريت است؟
3) آيا از نظر جامعه آماري توجه به حقوق و مزاياي شغلي مديران يكي از راههاي ايجاد بهبود كيفيت مديريت است؟
4) آيا از نظر جامعه آماري نظارت و ارزشيابي عملي از عملكرد مديران يكي از راههاي ايجاد بهبود كيفيت مديريت است؟
5) آيا از نظر جامعه آماري تخصص مديريتي مديران يكي از راههاي ايجاد بهبود كيفيت مديريت است؟
6) آيا از نظر جامعه آماري سابقه مديريتي مديران يكي از راههاي ايجاد بهبود كيفيت مديريت است؟
7) آيا از نظر جامعه آماري تحكيم روابط انساني در دبيرستان يكي از راههاي ايجاد بهبود كيفيت مديريت است؟