بخشی از مقاله
چکیده
این تحقیق با هدف تعیین رابطه هوش سازمانی مدیران با رفتار شهروندی سازمانی دبیران متوسطه شهرکرج، سال تحصیلی - - 1394-1395 انجام شده است. روش تحقیق،توصیفی و از نوع همبستگی است و در زمره تحقیقات کاربردی می باشد. جامعه آماری مورد نظر در این تحقیق را، مدیران و دبیران مدارس دخترانه دولتی - متوسطه دوم - شهر کرج تشکیل می دهد که بر اساس آخرین آمار تعداد 73 مدیر و1 383دبیر می باشد که با استفاده از فرمول کوکران 301 دبیر و 73مدیر به عنوان نمونه آماری با روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب گردید. ابزارهای مورد استفاده در این تحقیق شامل دو پرسشنامه هوش سازمانی - آلبرخت، - 2003 و رفتار شهروندی سازمانی - پودسکوف و همکاران ، - 1991 می باشد.
روایی پرسشنامه ها توسط صاحبنظران تایید شد و میزان ضریب پایایی برای متغیر هوش سازمانی - 0/097 - و رفتار شهروندی سازمانی - - 0/075 تعیین گردید.برای تجزیه و تحلیل از روش های آمار توصیفی - میانگین و انحراف معیار - و آمار استنباطی - ضریب همبستگی پیرسون - استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین هوش سازمانی مدیران و ابعاد آن - بینش استراتژیک، سرنوشت مشترک،میل به تغییر،اتحاد و توافق، روحیه، کاربرد دانش و فشار عملکرد - ورفتار شهروندی سازمانی دبیران رابطه معنا دار وجود دارد. و همچنین نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که ابعاد هوش سازمانی مدیران توانایی پیش بینی رفتار شهروندی سازمانی دبیران را ندارند . - p> 0/05 -
- 1 مقدمه :
همانگونه که در دنیای انسانی وحیات پر تلاطم بشری، انسان هایی موفق و کارا خواهند بود که از درجه هوش بالایی بهره مند باشند تا بتوانند بر چالش ها و مشکلات زندگی خود فایق آیند، قطعا" در دنیای سازمانی نیز وضع به همین گونه خواهد بود، به خصوص اینکه هر چه زمان به جلوترمی رود و با پیشرفت علوم و فنون و پیدایش نیازها و چالشهای جدید، سازمان ها پیچیده تر و اداره ی آنها نیز مشکلتر می شود. اهمیت این نکته زمانی آشکار خواهد شد که بپذیریم در سازمان های امروزی ، علاوه بر منبع عظیم انسانی هوشمند و خلاق،فن آوری هوشمند نیز در فرایند عملکرد سازمان ها،نقش موثری ایفا می کند - ملک زاده، ،. - 2010هوش سازمانی ،ترکیبی از تمام مهارت هایی است که مورد نیاز و استفاده ی سازمان ها می باشد.
این مهارت ها هستند که به تغییرات منتهی می شوند.امروزه با اطمینان می توان گفت: هوش سازمانی،ما را برای تصمیم گیری سازمانی توانمند می سازد.با بهره گیری از هوش سازمانی،اثر بخشی استفاده ازساختارهای اطلاعاتی موجود،در راستای اهداف افزایش می یابد و اطلاعات از حالت عملیاتی و محدود شده در لایه های پنهان و غیر رسمی،برای استفاده و کاربرد در تصمیم گیری ها و حل مسائل،توسعه داده می شوند. هوش سازمانی می تواند به مدیران کمک شایانی کند و آنها را قادر سازد تا با توجه به حافظه سازمانی،به نیازها و مشکلات پاسخ گویند و توانایی عکس العمل به موقع در برابر تغییرات محیط را داشته باشند.
امروزه نیروی انسانی بعنوان اصلی ترین دارایی سازمان ها و به عنوان یک مزیت رقابتی مطرح است و جزء با ارزش ترین منابع و سرمایه های سازمان محسوب می شود، به طوری که بسیاری از صاحبنظران معتقدند که مدیران باید با اقدامات شایسته و صحیح،این نیروی بالقوه را به نیروی بالفعل تبدیل نموده وآن را در جهت اهداف سازمان هدایت کنند،لذا اهمیت جذب ، حفظ و توانمندسازی این سرمایه ها همواره مدنظر اندیشمندان قرار گرفته است.
از آنجا که مدیریت و رهبری آموزشی،یک سری فعالیتهای تخصصی در سازمان است و هدف اصلی آن اثربخشی تر و کارآمدتر کردن هر چه بیشتر خدمات آموزشی و اجرای سیاست ها از طریق برنامه ریزی،تصمیم گیری،رهبری،استفاده بهینه از منابع مالی و انسانی و ایجاد جو مساعد شغلی در جهت نیل به اهداف آموزش رسمی از پیش تعیین شده است،.کارکنان با انجام مسوولیت های فراتر از وظایف تعیین شده در شغل شان به بهبود و کارایی سازمان خود کمک می کنند به این معنی که آنها همکاری های اضافی انجام می دهند که نه الزامی است و نه قابل پیش بینی - اورگان 1998به نقل از مهداد،77،1. - 1387 اولین مسئله ای که موجب پرداختن به این پژوهش شده است این است که همانطور که انسانها به دلایل مختلف از هوش خود برای موفقیت استفاده نمی کنند، سازمانها نیز اغلب هوش خود را به دلایلی چون فقدان مدیران خوب ، استراتژیهای مناسب ویا محیط سازگار بکار نمی گیرند - پور قاضی ،1389، - 10 .
از این طریق دستیابی به اهداف سازمان امکان پذیر نبوده وسازمان با کاهش اثر بخشی مواجه خواهد شد.در صورتیکه اگر این فرایند که همه اعضای سازمان یک درک مشترکی از اینکه سیستم چگونه است و چه کسی چه چیزی را انجام می دهد به خوبی ساخت دهی شود ، هوش جمعی ایجاد و بارور می شود. آلبرخت در تعریف هوش سازمانی بیان می کند: هوش سازمانی یعنی این که وقتی افراد باهوش در یک سازمان استخدام می شوند، تمایل به بی علاقگی دسته جمعی یاحماقت گروهی پیدا می کنند.عموما" سازمانها بیش از آنکه از رقیبانشان آسیب بینند ، خودشان به خود آسیب میزنند.کم مهارتی در اجرا، جنگ های اداری ، مبارزات سیاسی در همه سطوح، اختلال سازماندهی ، قوانین و رویه های بی معنی ، موانعی برای جلوگیری از کسب وکار موفق و به کارگیری همه نیروی مغزی است که سازمان برای آن پول می پردازد.
ممکن است انسان ها برای انجام کارهای بزرگ، خیلی باهوش وتوانا باشند، اما این نیروی تجمعی مغزی آن هاست که باعث انجام فعالیت های بزرگ می شود - آلبرخت ،.2 - 2009 البته میزان هوش سازمانی سازمانها مانند انسانها متغیر و متفاوت است .یعنی مجموعه ای از عوامل درونی وبیرونی در بروز و رشد آن تاثیر می گذارند . سازمانها نیز همانند انسانها درجه ای از هوشمندی را به نمایش می گذارند، برخی از سازمانها بسیار کند ذهن هستند.آنها حتی نمی توانند سیگنالهای بسیار قوی از تغییرات محیط خود را تشخیص دهند ودر پاسخ به این محرکها بسیار ناتوانند - غلامی وهمکاران،1390 ، - 90 .یکی دیگر از عوامل تاثیر گذار بر ارتقای اثر بخشی و کارایی سازمانها رفتار شهروندی سازمانی است.
رفتار شهروندی یک نوع رفتار ارزشمند و مفید است که افراد آن را به صورت دلخواه و داوطلبانه از خود بروز می دهند که مستقیما به وسیله سیستم های رسمی پاداش در سازمان طراحی نشده،اما با این وجود باعث ارتقای اثربخشی و کارایی عملکرد سازمان می شود - حسینی، 2010 - .رفتار شهروندی سازمانی، نگرش و ظرفیت کارکنان را برای توانمندسازی و انعطاف پذیری بالاتر آنها در راستای اهداف سازمان و در شرایط مختلف محیطی فراهم می آورد. بنابراین وفاداری و تعهدی که در کارکنان ایجاد می شود عاملی برای تضمین سلامت سازمان و بقای آن در محیط رقابتی و متحول محسوب می شود - ابیلی ، . - 1387لذا بسیاری از دانشمندان برای سازمانها نوعی قابلیت وتوانایی بنام هوش سازمانی قائل هستند. هوش سازمانی ،توانایی یک سازمان در حل مسائل سازمانی تعریف می شود - آلبرخت ،.. - 2003 مدیران مدارس برای آنکه بتوانند اثر بخشی مدرسه را افزایش دهند نیاز به مشارکت و همکاری اعضائ سازمان دارند.
در این راستا، آنان باید کارکنان را برانگیزانند و بر ارتباطات آزاد و دو طرفه معتقد باشند - قوی اندام،. - 1386 باید به خاطر داشت کارکنان متخصص جهت توسعه عملکرد سازمان ، نیازمند تخصص عمیق در زمینه کاری خود هستند که این خود نیازمند تجربه در کار و توسعه هوش سازمانی است. عملکرد و کارایی سازمان تا حدود زیادی به تلاش کارکنان فراتر از الزامات تعیین شده نقش، بستگی دارد - . کارکنان سرمایه های با ارزش هر سازمان هستند، دستیابی به اهداف هر یک از سازمانها ، مرهون مدیریت درست این منابع با ارزش است. امروزه اهمیت شهروندان به عنوان یکی از منابع بسیار مهم سازمان درک شده است.
وقتی که رفتارهای شهروندی توسط کارکنان به اجرا در می آید مدیران و سرپرستان هزینه های کنترل عملکرد سازمان را کاهش داده و مکانیسم های کمتری را برای نظارت بر کارکنان در نظر می گیرند - کوهن، عبدالرشید،.3 - 2012 هم چنین نیاز سازمان را در اختصاص دادن منابع ناکافی جهت حفظ ساختارها کاهش داده و منابع را برای بهره وری آزاد می گذارد - کیم،.4 - 2006 سازمان های پویا اقدام به برنامه ریزی استراتژیک ،افزایش فرهنگ مشارکت و قابلیت یادگیری می کنند - سیلبر،5. - 2009 اطلاعات در مورد اهداف ، نگرشها و مقاصد کارکنان به وسیله افراد با هوش سازمانی بالا می تواند به رفتار شهروندی سازمانی تبدیل شود - مرجانی,سهیلی پور ،. - 2012
سازمانها به منظور افزایش رقابت و بهره وری، رضایت مشتری ،کاهش هزینه و کاهش غیبت کارکنان خود را به رفتار شهروندی سازمانی تشویق می کنند تا فراتر از نقش تعیین شده در شرح شغلشان عمل کنند و از آن بهره مند شوند - پودسکوف,.6 - 2009 با در نظر گرفتن اهمیت مسئله هوش سازمانی و توجه سازمانها به این واقعیت مهم که بایستی در شرایط کنونی، هوشمندانه تر عمل کنند تا از گردونه رقابت در عرصه تولید علم و فناوری عقب نمانند لذا توجه به نیروی انسانی به عنوان یک منبع استراتژیک, امری ضروری به نظرمی رسد و برای حفظ و نگهداشت این منبع ناتمام، عظیم ، خلاق ونوآور ، بایستی محیطی را مهیا نمایند که مجموعه سازمان درگیر مسائل جانبی نبوده و کاملا"درخدمت سازمان باشند.
توجه به مولفه های سازمانی و داشتن یک سازمان هوشمند و به عبارتی بهتر ، داشتن انسان های هوشمند در یک سازمان ، می تواند یک سازمان را در رسیدن به اهداف خود یاری کند مدیران مدارس براساس نظریه هوش سازمانی باید ظرفیتهای جمعی را برای تقویت و پیشبرد تجربیات،مهارت ها و درک هوش راهبردی گسترش دهند. در این وضعیت مدیران نه تنها روند فعلی پیشرفت مدرسه را بهبود می بخشند بلکه به طور هماهنگ توانایی های راهبردی را در مدرسه نیز ایجاد می کنند.
کارکنان سرمایه های با ارزش هر سازمان هستند، دستیابی به اهداف هر یک از سازمانها ، مرهون مدیریت درست این منابع با ارزش است یکی از مهمترین خصیصه های هر سازمان برای کار در شرایط امروزی داشتن افرادی است که مایلند با رفتارهای خود در تغییرات موفقیت آمیز سازمان بدون وجود الزامات رسمی شغل مشارکت داشته باشند رفتارهایی که از انتظارات رسمی شغل فراتر رفته و برای بقای سازمان مهم و ضروری اند و به عنوان رفتارهای شهروندی تعریف شده اند.
رفتارهای شهروندی سازمانی از جمله عوامل مهمی است که در تعالی سازمان نقش مهمی دارد. مدیران مدارس برای آنکه بتوانند اثر بخشی مدرسه را افزایش دهند نیاز به مشارکت و همکاری اعضائ سازمان دارندکه در این راستا باید کارکنان را برانگیزانند و بر ارتباطات دوطرفه و آزاد معتقد باشند . هوش سازمانی ،فرایند تبدیل داده به دانش و تبدیل دانش به فعالیتهایی که منافع سازمان را افزایش دهد - کرانگویست,.7 - 2004 توانایی یک سازمان در حل مسائل سازمانی است و تمرکز این مفهوم بر یکپارچگی توانایی های انسانی و فنی برای حل مسائل است.