بخشی از مقاله
فضاهاي ورودي بناهاي سنتي
مقدمه:
با نگاهي اجهالي به فضاهاي ورودي بناهاي اسلامي ايران خاصه يزد اين موضوع به ذهن خطور مي كند كه وسعت اين فضا و تحليل و حتي معرفي اين فضاها از يك پروژهي انفرادي دانشگاهي فراتر رفته و به يك تحقيق علمي با نفرات بيشتر و كار مداوم و دامنه دار تبديل خواهد شد با اين حال من در اين پروژه ي تحقيقي سعي كردهام هم مشاهدات و مطالعات خود را سهيم گردانم و از عكس هاي زنده اي كه خود برداشته ام استفاده نمايم و هم از منابع مرتبط كه از مركز اسناد ميراث فرهنگي يزد بدست آورده ام استفاده نموده و هم چند كروكي از مفاهيم را براي فهم بهتر و ارايه ي دقيق تر تنظيم نمايم انشاءا… كه در اين مهم موفق بوده باشم.
ضمناً ذكر اين نكته واجب است كه تمام تحليل هاي نوشته شده در زير عكس ها برداشتهاي شخصي با توجه به مطالعه ي مبسوط اينجانب راجع به ورودي بناهاي سنتي مي باشد. خلاصه اين كه من اين تحقيق مختصر را به هفت بخش تقسيم نموده و راجع به هر بخش جداگانه توضيح و معرفي نموده ام. و در انتها عكس ها و كروكي ها را با توجه به داشته هايم ارايه نموده ام.
پيش درآمد
ما در فضاهاي ورودي ابنيه ي سنتي وقتي به گذشته بر مي گرديم خصوصاً در معرفي ورودي فضاهاي مساجد اوليه فقط به نوعي ورودي بسيار ساده برخورد مي كنيم بنام درگاه يا در گاهي كه در واقع نوعي نماد تعريف ساده ي فضاي داخل و جدا كردن آن از بابت خارج مجموعه بوده است و از لحاظ كاركردي هم فضايي عبوري كه از طريق آن بر مسجد دسترسي پيدا مي كرده اند از جالب آنكه پس از طي قرون و زمانها اين ورودي ساده بر هفت بخش يا سلسله مراتب ورودي كه به شرح آن در پي مي آيد تقسيم شده است.
11 پيش خان ( جلوخان) 12 بيش طاق 13 درگاي 14 هشتي 15 دالان 16 ايوان ( در بعضي بنا) 17 ساباط
حال بعد از معرفي ورودي بناهاي مهم به شرح و بسط هر يك از اين فضاهاي ورودي و اجزاء تشكيل دهنده ي آنها مي رسيم.
بناهاي مهم و ورودي هاي آن
مسجد- مدرسه- هزار (بقعه)- كاروانسرا- باغ- كاخ- خانه – حمام
مساجد: انواع مساجد را از لحاظ خصوصيات ساختماني فضاهاي ورودي به سه گروه مي توان طبقه بندي كرد. 1- مساجد جامع كه فضاهاي ورودي آنها با طراحي از پيش تعيين شده و طراحي شده ساخته شده اند و زمان احداث آنها يا فضاهاي ورودي آنها از دوره ايلخانان به بعد بوده است اين مساجد كما بيش داراي همه يا بيشتر اجزا هاي فضاهاي ورودي و عناصر آنها بوده اند و تمام اصول طراحي و سلسله مراتبي در آنها رعايت شده است. دوم: مساجد بزرگ و متوسطي كه تنها برخي از اجزاي ورودي تكامل يافته دارند كمابيش تمام مساجدي كه دروه هاي ما قبل ايلخانيان ساخته شده اند از اين چنين هستند و سوم اينكه مساجدي كه تمام فضاي ورودي آنها تنها شامل يك درگاه يا يك درگاه و سردر بوده است مانند مساجد صدر اسلام.
اهدافي كه در طراحي فضاهاي ورودي مورد توجه بوده اند و تمام اصول سلسله مراتب و اجزا و عناصر در آنها بكار گمارده شده است را كه تنها در بهترين مساجد از لحاظ فضاي ورودي مي توان يافت بدين شرح است:
1- ورود به صحن (حياط) يا شبستان در امتداد جهت قبله
2- ابتدا ورود به صحن و سپس ورود به شبستان و گنبد خانه ( در مساجد درونگرا)
3- ورود به صحن در امتداد محور تقارن صحن يا در راستاهايي به موازات آن
نكته: در بعضي از مساجد كه ورود به صحن در امتداد محور تقارن بنابر جهت گيري مسجد نسبت به فضاي اطراف معبر ميسر نمي شد اين معضل را با طراي دالان يا دالانيهاي حل مي نموده اند.
1- ورود به فضاهاي داخلي مسجد با طمأنينه و به تدريج نه ناگهاني.
2- حل مسئله ي اختلاف جهت بين محور قبله و محور معبر يا ميدان متصل به مدخل مسجد در فضاي ورودي.
3- درا نتها مشخص كردن محل ورود به مسجد براي كساني كه در فاصله اي دور قرار دارند.
نكته: فضاهاي ورودي مساجد برون گرا – مساجدي كه صحن ندارند- داراي اجزاي كمتري نسبت به مساجد درونگرا مي باشد.
مدرسه ها: مدارس از لحاظ خصوصيات فضاي ورودي به دو گروه قابل تقسيم است:
1- مدرسه هاي كوچك يا متوسط كه فضاي ورودي آنها نسبتاً ساده و از دو يا چند جز تشكيل شده است . 2- مدرسه – مسجد هاي بزرگ مانند مسجد – مدرسه اي سپهسالار تهران – يا مسجد مدرسه ي آقا بزرگ كاشان كه فضاي ورودي آنها كما بيش به فضاهاي ورودي مساجد جامع شبيه است.
برخي از اهداف تركيب طراحي شده ي فضاي ورودي مدارس بزرگ داراي طراحي ماست معمارانه به شرح زير مي باشد:
1- ورود به حياط مدرسه در امتداد محوري مستقيم.
2- ورود در امتداد يكي از محورهاي تقارن حياط.
3- ورود با طمأنينه و به تدريج به فضاي دروني مدرسه.
4- حل مسئله ناهماهنگي بين جهت قبله با جهت معبر يا ميدان كنار مدرسه.
در مسجد – مدرسه هاي كه فضاي مسجد در آنها به قدري وسيع بود كه بنا از كاركرد عبادي قابل ملاحظه اي در شهر برخوردار بود سعي مي كردند صحن مسجد - مدرسه را مانند مساجد در امتداد قبله بسازند و در مواردي كه بين معبر و جهت قبله و ورودي مدرسه اختلاف بوجود مي آمد سعي مي كردند اين معضل را توسط طراحي جهت گيري ورودي و طراحي دالان حل كنند.
بقعه ها: اين مزارها از لحاظ كاركردي به 2 دسته تقسيم مي شدند.
1) بقعه هايي كه فضاي اصلي مزار همراه فضاي كناري پيرامون آن است.
2) بقعه هايي كه به سبب اهميت كاركردي در طول زمان و به تدريج توسعه يافته و بافت هاي ديگري نظير مهمانسرا- بازارچه- مسجد و ساير ابنيه در كنار آنها ساخته شده است. مانند آستان مبارك حضرت امام رضا(ع)- مجموعه ي حضرت معصومه (س)- مجموعه شاه نعمت الله وحي در گرگان ….
توجه: اكثر بقعه ها در نمونه ي اول به صورت برون گرا طراحي مي شدند ولي در نمونه دوم باز هم ورودي ها داراي سلسله مراتب و آداب مانند طراحي مساجد و مدرسه ها بوده اند.
كاروان سراها: كاروان سراها بر دو دسته تقسيم مي شدند:
1) كاروان سراهاي درون شهري 2) كاروان سراهاي برون شهري
1) در مورد كاروان سراهاي درون شهري مي توان اين چنين گفت كه اين كاروان سراها معمولاً در كنار معابر اصلي شهرها نظير بازارها طراحي مي شدند، اين كاروان سراها معمولاً حداقل داراي2 ورودي بوده اند و تعدادي از آنها3 يا حتي4 ورودي داشته اند.
علت طراحي2 يا بيشتر ورودي براي اين كارون سراها دسترسي آسان تر عابرين و كاسبين به معابر اطراف و ورود و خروج آسان تر بوده است. ديگر نكته اين كه اين كاروان سراها معمولاً فاقد جلوخان و پيش طاق برخلاف مساجد و مدرسه هاي بزرگ بوده است كه علت آن را هم مي توان ارزش بالاي زمين در اين مكان ها و در داخل شهرها و در بافت هايي نظير بازارها دانست.
2) كاروان سراهاي برون شهري، اين كاروان سراها برخلاف سلف خلف خود يعني كاروان سراهاي درون شهري فقط و فط داراي يك وردي آن هم ورودي مستقيم و سهل الوصول بوده اند و برخلاف كاروان سراهاي درون شهري داراي پيش طاق نيز بوده اند علت تك ورودي بودن اين نوع كاروان سراها كنترل رفت وآمد و در نتيجه ايجاد امنيت كالاها و مسافران بوده است.
باغ:
1) باغ هاي ميوه كه معمولاً در حومه ي شهرها بوده اند كه داراي ورودي ساده اي بودند كه تشكيل شده است از يك درگاه و يك درب ورودي.
2) باغ هايي كه در داخل شهرها و حاشيه انها قرار داشته اند و به منظور اقامت دائم يا موقت اعيان و رجال ساخته مي شدند.
اين باغ ها عموماً داراي سلسله مراتب ورودي بوده اند.
معمولاً ساختماني در كنار ورودي اين باغ ها بوده است كه به نام عمارت سردر شناخته مي شده است و براي استفاده ي خدمه ي باغ بوده است و عمارت كوشك كه بنايي برون گرا بوده و در وسط باغ قرار داشته است كه پيرامون آن را فضاي سبز فراگرفته و داراي4 نما بوده است.
كاخ: فضاي ورودي و سردر كاخ بسيار مهم بوده است و اهميت آن چنان بوده كه اگر يك كاخ فاقد يك فضاي ورودي بسيار با شكوه بوده ترجيح مي دادند كه يك جلو خان كه گاه به صورت ميدان بوده است براي آن بسازند.
خانه: فضاي ورودي خانه ها به تبعيت از اهداف مذهبي و اجتماعي به صورتي طراحي مي شده است كه افراد به صورت ناگهاني و يكمرتبه وارد فضاي خانه نشوند و همچنين از فضاي ورودي- درگاه يا هشتي- به فضاي داخلي خانه ديد مستقيم وجود نداشته باشد.
بسياري از خانه ها از دو بخش اندروني و بيروني تشكيل شده بودند و معمولاً بعد از درب ورودي وارد هشتي و از هشتي دو راه جداگانه منشعب و به هر كدام از فضاهاي دروني و بروني منتهي مي گرديد.
در دو راه ها و شهرهايي كه مردم از لحاظ اجتماعي از حمله بيگانگان يا تعدي زورمندان در امان نبودند فضاي ورودي خانه ها را به شكل ساده و بدون تزئينات مي ساختند كه جلب توجه نكند.
حمام: به نظر مي رسد مهمترين هدف در تركيب و طراحي فضاي ورودي حمام ها، جلوگيري از تبادل حرارتي ناخوشايند و غيرقابل كنترل بين فضاي بيروني و فضاي درون حمام بوده است تا به اين ترتيب هواي داخل از حرارت كافي برخوردار باشد. در مواردي كه شكل زمين به گونه اي بود كه امكان طراحي و احداث يك مسير نسبتاً طولاني وجود داشت، حتي الامكان مسير حركت را طولاني مي كردند و در طي مسير يك يا چند تغيير جهت ايجاد مي كردند. در سردر ورودي بسياري از حمام ها كه نقشهايي مربوط به داستان هاي شاهنامه از جمله تصاويري از رستم و سهراب ترسيم مي كردند.
بخش دوم
اجزاي تشكيل دهنده ورودي هاي سنتي
مقدمه:
هر فضاي ورودي از يك يا چند بخش تشكيل مي شده است كه هر كدام داراي خصوصيات كاركردي يا نهادين بوده اند.
1) پيش خان: فضاي وسيع و بزرگي است كه در جلوي پيش طاق بعضي از بناهاي مهم و بزرگ مانند مسجد جامع يزد طراحي مي شده است. يكي از اهداف احداث پيش خان اهميت بخشيدن به فضاي ورودي بنا و تمايز آن از فضاهاي اطراف مي بوده است. بدنههاي پيش خان ها را معمولاً طراحي مي كردند آن جبهه از پيش خان كه فضاي ورودي بنا در آن قرار داشت از بهترين طراحي برخوردار بوده است. در برخي موارد كه پيش خان در امتداد يك ميدان ممكن بوده كه موجب بشود حدود پيش خان از فضاي ميدان تأثير پذيرد، در اين صورت با طراحي يك عنصر معماري مانند دست انداز يا سكو محدوده ي پيش خان را تعريف مي نموده اند.
2) پيش طاق: پيش طاق فضايي سرپوشيده و نيمه باز مانند ايوان است كه در جلوي درگاه ورودي طراحي و ساخته مي شده است در بعضي از موارد در شهرهاي مختلف به پيش طاق همان جلوخان يا پيش خان گفته مي شده است. در بعضي از موارد در كنار دو جرز اين پيش طاق ها دو سكو طراحي و در نظر گرفته مي شده است. عموماً ارتفاع پيش طاق از ارتفاع ساير سطوح مجاور ان بيشتر بوده است. در بعضي از موارد نادر مانند مسجد جامع يزد ارتفاع پيش طاق به حدود چند برابر سطح مجاورش مي رسيده است.
معمولاً پيش طاق ها داراي تزئينات بسيار زياد بوده اند- معمولاً كاشي- و معمولاً باز كتيه ي احداث بنا را در زير يا قسمتي از اين پيش طاق ها قرار مي داده اند.
درگاه: فضاي كوچكي كه در ورودي در آن قرار مي گيرد درگاه خوانده مي شود.
از لحاظ ساختماني درگاه فضايي است كه در دو سوي آن دو جرز يا ديوار قرار گرفته است و چهارچوب در ورودي در آن نصب مي شود و طاق درگاه را نعل درگاه گويند به شكل قوس يا افقي است. طاق هاي قوسي شكل معمولاً با آجر و طاق هاي افقي غالباً با كمك تيرچوبي ساخته مي شده اند و عمق درگاه غالباً در اكثر بناها حدود5/0 متر است اما تا5/1متر نيز مي رسيده است.
هشتي (كرياس): هشتي يا كرياس فضايي است كه در بسياري از انواع فضاهاي ورودي قرار مي گرفته است و يكي از كاركردهاي آن تقسيم مسير به دو يا چند جبهه بوده است.
نكته اي كه در اينجا مطرح است در بناهايي كه هشتي آنها تنها يك راه داشته هشتي كاركرد يك فضاي تقسيم را نداشته است بلكه فضايي براي انتظار و شكوه مسير ورودي ساختمان كاربرد داشته است.
هشتي ها غالباً داراي نقشه هايي به شكل هشت ضلعي- نيم هشت- مستطيل بوده اند، از تزئينات هشتي مي توان به كاشي كاري- كاربندي و غيره اشاره نمود.
دالان: دالان ساده ترين جزء فضاي ورودي است كه تأمين ارتباط و دسترسي بين دو مكان، مهمترين كاركرد اصلي آن به شمار مي آيد.
در برخي از انواع بناها تغيير امتداد مسير عبور در دالان صورت مي گرفته است و به اين ترتيب مسئله ي محرميت را توسط دالاني كه امتداد غيرمستقيم به حياد ختم مي شده است را حل مي كردند.
عرض دالان ها بين2 تا5/3 متر و طول آنها بين2 تا10 متر بوده است.
ايوان: گاهي در بعضي از بناها به خصوص مساجد ايوان نيز به عنوان بخشي از فضاي ورودي در نظر و طراحي و ساخته مي شده است.
(مسجد جامع يزد) و مسجد جامع ورامين
ولي غالباً ايوان به عنوان يك فضاي نيمه باز اقامتي طراحي و ساخته مي شده است.
ساباط: بخشي از فضاي عبوري را كه سرپوشيده و مسقف مي شده است ساباط ميناميدند. اين معبرهاي سرپوشيده كه در يزد به فراواني ساخته مي شده غالباً در شهرهاي گرم جهت ايجاد سايه و پديد آوردن فضاي عبوري مطلوب براي حركت و توقف طراحي و ساخته مي شده است. معمولً ساباط در جلوي فضاي ورودي بناهايي ساخته مي شد كه فاقد جلوخان بزرگ بوده اند.
رواق: رواق فضايي سرپوشيده و نيمه باز و ممتد است كه معمولاً جزء ورودي محسوب نمي شده ولي در بعضي از بناها مانند مسجد جامع يزد يكي از دهانه هاي رواق حكم ورودي را نيز داشته و با فضاي وردي تركيب مي شده است
بخش سوم
عناصر و اجزا كاربردي ورودي ها
در: در ورودي يكي از عناصر مهم فضاي ورودي به شمار مي آيد كه كاربرد اصلي آن كنترل ارتباط فضاي دروني و بيروني ساختمان بوده است. جنس در ورودي عموماً از چوب و به شكل مستطيل بوده است اهميت در ورودي بعضي از فضاهاي مذهبي و بقعهها چنان زياد بوده است كه سطح روي آن را با گره سازي- منبت كاري- تذهيب نقاشي اسليمي- ميناكاري يا كتيبه نگاري مزين مي كرده اند.
در بعضي از اماكن همچنين جنبه ي قداست نيز داشته است مانند در ورودي امامزاده ها، همچنين روي در بعضي از بناهاي مهم خطاطي نيز متداول بوده است. براي نمونه بر روي در اصلي مقبر شيخ جبرييل پدر صفي الدين اردبيلي در كلخوران نوشته شده:
قطب كمال و هادي دين شيخ جبريل…
تاريخ سال ساختن چون خرد بخواست
گويا بهشت روي زمين است اين مقام
اين باب روضه شه دين قطب اوليا است.
كوبه و حلقه: كوبه ها را بر روي درها نصب مي كردند كه كاربرد اطلاع رساني داشته است هر كوبه كه بر روي يك لته در قرار مي گرفته است يكي را كه مردانه بوده و به شكل كشيده چكش و ديگري را كه به صورت دايره و گرد بوده حلقه و مخصوص زنان بوده است. البته در يزد آن طور كه خودم ديدم بعضي از درها فقط يك حلقه يا كوبه ي تنها داشتند.
آستانه: بخشي از چهارچوب در كه در پايين چهارچوب قرار دارد آستانه ناميده مي شود. آستانه ها در بعضي از بناها چنان مقدس بوده كه افراد در هنگام ورود سعي مي كردند پاي خود را روي آن نگذارند مانند آستانه ي در ورودي كاخ عالي قاپو اصفهان.
سكو: سكو عنصري است كه معمولاً به صورت2تايي در دو سوي پيش طاق ساخته ميشده است. و كاربرد آن نشستن و استراحت موقتي و حتي گفتگو و گپ با همديگر بوده است. در بعضي از شهرها به اين سكوها خواجه نشين نيز مي گفته اند. جنس اين سكوها اكثراً از سنگ يكپارچه و در بعضي از بناهاي كم اهميت آجري بوده اند.
سردر: بخشي از سطح فضاي ورودي كه در بالاي در ورودي قرار داشت را سردر ناميدهاند. در واقع سردر ورودي بناها مزين ترين سطح از نماي خارجي هر بنا بوده است. آجركاري- كاشيكاري- مقرنس- گچبري از تزئينات رايج سردرها بوده است.
بخش سوم
ب- عناصر تزيئيني ورودي ها (فرعي):
منار: البت منار را نمي توان از عناصر اصلي ساختمان به حساب آورد ولي چون در كنار ورودي ها ساخته مي شده و در طراحي بيش تر پيش طاق ها به كار مي رفته است يا در دو سوي ايوان به خصوص از به خصوص از دوره ايلخانان به بعد طراحي مي شده و كاربردهاي مختلفي داشته كه يكي از كاربردهاي آن در بحث مربوط به ورودي ها براي با شكوه تر جلوه دادن فضاي ورودي بناهاي مهم به كار مي رفته است.
ساعت: ساعت نيز يكي از اجزايي است كه در بناهاي قديم به خصوص از دوره ي صفوي به بعد در سردر ورودي بعضي از بناهاي مهم نصب و طراحي مي شده است. نمونه ي اين مورد را مي توان در مسجد و مدرسه سپهسالار تهران- مسجد مصلي يزد نام برد.
روزن: در بالاي در ورودي معدودي از خانه ها يك روزن به صورت مشبك و گاهي بدون شبكه ي محافظ تعبيه مي كردند و كاربرد ان تأمين نور ورودي هشتي در بعضي از بناها بوده است. بيشتر بناهاي دوره ي قاجار به بعد خصوصاً پهلوي اول و دوم اين روزن ها به كار مي رفته است.
سنگاب: در هشتي بسياري از بناهاي عمومي و بزرگ ظرف سنگي بزرگي به منظور آبخوري مراجعين طراحي و ساخته مي شده است كه بعضي از اين سنگاب ها به علت حجاري هاي بديع از آثار ارزشمند تاريخي محسوب مي شده است.
حوض: در هشتي معدودي از بناها و تعداد اندكي از خانه هاي بزرگ يك حوض كوچك وجود داشت و براي كساني كه در هشتي به انتظار مي نشستند فضاي مطبوعي پديد مي آورد.
زنجير: در ورودي بعضي از مساجد زنجيري به شكل غالباً صليب وار نصب مي گرديد كه بيشتر جنبه ي خرافي داشته است.
بخش چهارم
اصول تركيب و طراحي سلسله مراتبي بناهاي سنتي ايران- يزد
رعايت اصل سلسله مراتب: اصل سلسله مراتب، اصلي است كه اصولاً كمابيش در تمام ساختمان هاي سنتي ايراني رعايت مي شده است و ريشه ي آن همانطور كه در مقدمه اشاره كردم ريشه در فرهنگ زاد وبوم اين اقليم بزرگ جهاني- ايران دارد.
سلسله مراتب يعني سامان دهي و تركيب فضاها و عناصر براساس برخي از خصوصيات ساختماني و كاربردي و همين طور طرز تفكر و فرهنگ گرفته شده از نسل ها در طي زمان، يكي از كاركردهاي فضاهاي ورودي اتصال فضاهاي دروني يك مجموعه با فضاهاي بيرون از آن است.
ساير كاركردها و فعاليت ها از جمله تغيير مسير- توقف- انتظار- ورود تقسيم و تعيين جهت مسيرها، حركت و ورود به فضاي داخي نيز هر كدام اجزايي متناسب با خصوصيات خود دارند.
… - حياط/ صحن- دالان- هشتي- در- درگاه- پيش طاق- پيش خان
اصل محور: عبور از خارج ساختمان به داخل بعضي از بناهايي كه فاصله ي بين فضاي بيروني تا اندروني آنها زياد است نياز به توجه و اصل محور در طراحي و تركيب فضاي ورودي را ضروري مي ساخته است.
اين محورها عبارتند از:
1)محور قبله 2) يك محور فرضي مستقيم 3) محور تقارن بنا 4) محوري غير مستقيم