بخشی از مقاله
تولد
متولد حوالي پاريس
لوئيس بريل در 4 ژانويه 1809 دريك روستايدور افتاده نزديك پاريس به نام (كواپوري) چشمبه جهان گشود پدرش (سيمون رن بريل) ومادرش (مونيك بريل) بود. زندگي مرفه نداشتنداما همه تلاششان درجهت ايجاد يك محيط آرامو راحت براي فرزندانشان بود. سيمون در يكآهنگري كار ميكرد و نعل اسب ميساخت.خانهاي سنگي و كوچك در روستا بنا كرده بود وبعد از تولد لوئيس مغازهاي محقر در نزديكيخانهاش ساخت وبه نعل سازي مشغول شد. اوشبانهروز كار ميكرد تا بتواند خرج خانوادهاش رادر بياورد. براي اعضاي خانواده غذا وخوراك وپوشاك مناسب تهيه كند.
بطور كلي مرد زحمتكشو مهرباني بود. مادر لوئيس نيز براي همسايههاخياطي ميكرد و به رفوگري ميپرداخت. آنهاخانوادهاي خوشبخت بودن تا اينكه اتفاقيناگوار زندگي آنان را تيره و تار كرد.
لوئيس سه ساله بود، او روزي در خيابان نزديكخانهاش بازي ميكرد كه ناگهان اسب يك درشكهرم كرد و او را زير گرفت و لوئيس به گوشه خيابانپرت شد به زمين خورد. بر اثر اين تصادف، لوئيسمدتي بيهوش بود تا اينكه بعد از مداوا و معالجه بههوش آمد اما بينايي چشم چپش را از دست داد.و پزشكان اظهار داشتند امكان دارد درطولزندگياش بينايي چشم راست خود را نيز به مروراز دست بدهد.
به هر صورت لوئيس سه ساله نميتوانست باچشمچپ مشاهده كن و از اين نعمت محروم شد.
مدتي ر ا در انزوا به سر برد ولي با محبتهاي مادرمهربانش اعتماد به نفس خود را به دست آورد وبار ديگر به جمع دوستانش پيوست. لوئيسكوچولو علاقه زيادي به كار پدر داشت، لذا پيشبندچرميبه تن ميكرد و در برابر حرارت آتشميايستاد و به كار پدر با دقت تمام خيره ميشد.درواقع شاگرد پدرش شده بود.
متاسفانه چشم راست وي دچار عفونت شد و بهيك بيماري چشمي خاصي دچار شد. والدينش اورا به درمانگاه روستايشان بردند، اما پزشكدهكده پيشنهاد كرد كه هر چه سريعتر لوئيسكوچولو را به شهر پاريس ببرند و در يك بيمارستانمجهز بستري كنند، اما استطاعت مالي خانوادهلوئيس اجازه چنين كاري را نميدهد. لوئيسشب و روز از درد به خود ميپيچيد و مادر وپدرش در كمال افسوس و تاسف شاهد زجركشيدن فرزند دلبندشان بودند و كاري از دستشانبرنميآمد.
كمكم فروغ ديدگان لوئيس رو به افول رفت وبينايياش را به طور كامل از دست دادو نابينا شد.لوئيس 5 ساله از اينكه در دنيايي از تاريكي فرورفته بود رنج ميكشيد و دچار افسردگي شديدشده بود. پدرش براي اينكه او را وارد اجتماعكند، از مدير مدرسه روستا تقاضا كرد كه عليرغمكوري لوئيس، او را در مدرسه ثبت نام كند.
لوئيس به مدرسه رفت اما فقط صداي معلم رامي
شنيد قادر به نوشتن و خواندن نبود. سرودها واشعار را به خوبي حفظ ميكرد ولي از اينكهنميتوانست همپاي ديگر همكلاسيهايش درسبياموزد غصه ميخورد. او به پدر و مادرشميگفت: ميدانم آيندهام گدايي بر سر خيابانهاوكوچهها است. زير او بارها با كورهايي روبه روشده بود كه براي امرار معاش گدايي ميكردند ولوئيس از اين مسئله منزجر بود. او اهداف بزرگيدر سر ميپروراند درحاليكه كور شده بو و همهراهها را براي خودش بسته ميديد. لوئيس علاقهزيادي به تحصيل داشت اما نابينايي سد راه ويشده بود. او هر روز از روز گذشته نااميدتر ميشدو از دلسوزيها و ترحمهاي ديگران نيز خسته ودلشكسته بود.
عملي شدن آرزوهايش
پدر لوئيس به يك موسسه خيريه در پاريس نامهاينوشت و اوضاع و شرايط خود و پسرش را برايآنان شرح داد و از علاقه لوئيس به تحصيل برايآنها گفت.
پس از يك ماه نامهاي از موسسه خيريه به در خانهلوئيس آمد كه زندگي او را دگرگون ساخت. نامهحاكي از هزينه تحصيل براي او در مدرسهشبانهروزي نابينايان درپاريس بود. لوئيس ازخوشحالي فرياد ميزد و د ر كوچههاي روستاميدويد. او به آرزويش رسيده بود. ميتوانستتحصيل كند و گداي سر خيابانها نشود.
او به همراه پدرش به پاريس رفت و در مدرسهشبانه روزي مستقر شد. البته محيط خوابگاهمدرسه چندان رضايتبخش نبود. بوي نم و زبالهوتعفن فضاي خوابگاه را پر كرده بود.
لوئيس به ياد خانه محقر و ساده اما تميز و پر از مهرو الفت خود در روستا ميافتاد و اشك از گوشهچشمان نابينايش سرازير ميشد. چارهاي نبود.لوئيس 10 ساله تصميم گرفته بود با هر گونهمشكلات كنار بيايد و به تحصيل بپردازد تا گدانشود.
معلمان رفتار بسيار بدي با دانشآموزان داشتند.به آنان توهين ميكردند و با شلاق كتك ميزدند.در صورتيكه خطايي از دانشآموزان سر ميزددرزندان انفرادي حبس ميشد. غذايدانشآموزان كاسهاي آب بي رمق سوپ و تكهكوچكي نان بود. البته در آن دوران همه مدارسچنين رفتاري را با دانشآموزان خود داشتند.تنبيه و ايجاد شرايطي نامطلوب براي آنان مرسومبود. بريل با همه سختيها مبارزه ميكرد. او بادستهاي كوچكش مجبور بود به دوخت دمپاييبود. 12 ساله كه شد در كارگاه نجاري در مدرسهمشغول به كار شد. او در كارها و تحصيل علمجديت نشان ميداد و هيچگاه شكوه و شكايتنميكرد.
چند دانشآموز نابينا كه قصد فرار از مدرسه راداشتند، توسط مسئولين مدرسه دستگير شدندوبراي تنبيه به معادن ذغال سنگ و كارخانههايكنف بافي فرستاده شدند.
لوئيس دلش به حال آنا
ن ميسوخت و هميشهسعي ميكرد كاري انجام ندهد كه مورد تنبيه قرارگيرد.
لوئيس درمدرسه از طريق لمس حروف برجستهخواندن ونوشتن را آموخت. البته روش بسيارسختي بود. بچهها مجبور بودند براي نوشتن يكخط جمله حروف را پيدا كرده و كنار هم بچينند تاجملهاي را بسازند. بريل نوجوان در ذهنش بهدنبال يافتن راهي ساده براي آموختن و نوشتنبود. او اوقات فراغتش را به برنامهريزي و طراحيروش و سيستمي و ساده براي نوشتن و خواندنميگذراند.
ابداع خط
در سال 1822 زمانيكه لوئيس 13 ساله بود بايكسرباز به نام (كارل باربير) در مدرسه آشنا شد. اوروش (نوشتن درشب) را ابداع كرده بود كهتوسط ضربههايي كه هر كدام معني خاصيداشتند نابينايان قادر به نوشتن جملات بودند اينروش از روش لمس حروف سادهتر بود. اما كاملنبود. در واقع جرقهاي در ذهن لوئيس زده شد.او به فكر ابداع خطي افتاد كه حروفش نقطههاييبرجسته
ميباشد و نابينايان با لمس كردننقطههاي برجسته بر روي كاغذ به راحتيميتوانند بخوانند. او بر روي حروف نقطهايبرجسته شروع به كار كرد تا توانست حروفامروزي معروف به بريل را ابداع كند وكدهايي رابراي رياضيات و موسيقي ترتيب دهد تا نابينايان بهراحتي بتوانند موسيقي بياموزند و بنوازند.
در سال 1827 بريل 18 ساله اولين كتابش را بهچاپ رساند. البته سيستم و خط ابداعي ايننابيناي جوان به سرعت مورد قبول و پذيرشهمگان واقع نشد و آموزش اين خط در مدارسبيارزش و مسخره نشان داده شد. اما بريل اميدخود را از دست نداد و به طور پنهاني به دوستاننابينايش خط ابداعي خود را آموزش ميداد.
بريل شروع به نوشتن كتابهايي به زبان كودكانهبه خط خود كرد وبه اين ترتيب خط بريل را ميانكودكان نابينا رواج داد.
او با سعي وتلاش توانست معلم مدرسه نابينايانشود و به تدريس و آموزش خط خود بپردازد.
كمكم خط بريل ميان نابينايان گسترش يافت.يادگيري اين خط بسيار راحت و ساده بود;به ويژهكودكان به سرعت اين خط را ياد ميگرفتند وميتوانستند كتاب بخوانند گويي بينا شده بودند.
لوئيس بريل مدرسهاي ترتيب داد و درمدرسهاش به تدريس خط خود پرداخت. امامرگ امانش نداد. و در 6 ژانويه سال 1852 درسن 43 سالگي بر اثر بيماري (توبركوليس) چشماز جهان فروبست. خط بريل تا به امروز مورداستفاده نابينايان در سراسر جهان قرار گرفتهاست.
يك قرن بعد از مرگ لوئيس يعني در سال1952، جسد وي را كه در دهكدهاش دفن شدهبود به پانتئون آرامگاه بزرگان و دانشمندانفرانسه انتقال دادند و هر ساله در سال مرگ ويمراسم باشكوهي در مزار وي برگزار ميشود.
چندي پيش سايت جستجوگر Google به مناسبتسالگرد بريل در 6 ژانويه لوگويي از خط بريل برصفحه اينترنت منقوش كرد تا همگان به ياد اينبزرگ مرد دانشمند باشند و از او به خوبي يادكنند
اولين عصای سفيد
استفاده از عصا بعنوان وسيله کمکی در رفت و آمد نابينايان از قرن ها پيش متداول بوده است، ولی استفاده از عصای سفيد بشکل امروزی و بعنوان نمادی برای شناخت نابينايان به بعد از جنگ جهانی اول برمی گردد.
در سال 1921 ميلادی يک عکاس اهل شهر بريستول کشور انگلستان با نام جيمز بيگز که در اثر يک سانحه بينايی خود را از دست داد، برای در امان بودن از خطر وسائل نقليه که در خيابان های اطراف محل زندگی وی در حال رفت و آمد بودند، ابتکار استفاده از عصا به رنگ سفيد را که براحتی برای همگان قابل ديد باشد را بکار برد.
پس از آن دو تن از برجسته ترين محققين آمريكايي به نامهاي دكتر ناول پري، رياضيدان و دكتر جاكوپس تن بروك، حقوقدان توانستند قانوني را در پانزدهمين روز از ماه اکتبر به عنوان قانون عصای سفيد به تصويب رسانند و اين روز را به عنوان روز جهانی نابينايان نامگذاری کنند. در اين قانون کليه حقوق اجتماعی فرد نابينا به عنوان عضوی از يک جامعه متمدن انعکاس يافته است؛ مواردي از اين قانون به شرح زير است:
ـ نابينايان حق استفاده از كليه امكانات رفاهي معمول در جامعه را دارند. آنان حق دارند از پياده روها، خيابان ها، بزرگراه ها و وسايل حمل و نقل همگاني مانند هواپيما، قطار، اتوبوس، اتومبيل، كشتي، هتل، اماكن عمومي، مراكز تفريحي و مذهبي استفاده كنند. اگر در بعضي اوقات، محدوديتي براي استفاده از اين تسهيلات و اماكن وجود داشته باشد بايد فراگير همه افراد جامعه باشد و اگر شخص يا سازماني فقط براي نابينايان در استفاده از تسهيلات همگاني، محدوديت ايجاد كند يا حقوق نابينايان عاقل و بالغ را ناديده بگيرد، مجرم شناخته مي شود.
ـ رانندگان وسايل نقليه موظف اند مراعات كامل نابينايان را كه هنگام عبور و مرور، از عصاي سفيد استفاده مي كنند، بنمايند.
ـ دولت موظف است كه نابينايان را به مشاركت در امور دولتي تشويق كند تا آنان به كار مشغول شوند.
ـ مسئولان دولتي همه ساله بايد روز 23 مهرماه / 15 اكتبر را به عنوان بزرگداشت نابينايان و قانون عصاي سفيد، به نحوي شايسته ارج نهند و از مردم بخواهند كه رفتار معقولانه اي با نابينايان داشته باشند و گامهاي صميمانه و موثري براي آنان بردارند.
ايران سفيد
« ايران سفيد» عنوان اولين روزنامه ويژه نابينايان به خط بريل در ايران و خاور ميانه است؛ که تحت پوشش خبرگزاری جمهوری اسلامی ايران فعاليت می کند.
چند نکته در رابطه با چگونگی کمک به فرد نابينا:
- بهتر است قبل از انجام هر کمکی نظر فرد نابينا را در مورد کمک به او جويا شويد.
- در صورت کمک و راهنمايی در راه رفتن؛ اجازه دهيد فرد نابينا بازوی شما را بگيرد و از هل دادن و گرفتن او خودداری کنيد.
- هنگاميکه با فرد نابينا روبرو می شويد خود را به او معرفی کرده و بهنگام ترک محل به او بگوييد که محل را ترک ميکنيد.
- مستقيماً با خود فرد نابينا حرف بزنيد و برای صحبت با آنها شخص ديگری را واسطه قرار ندهيد چرا که آنها قادر هستند بخوبی مفهوم کلام شما را درک کرده و پاسخ دهند.
- هيچگاه با فرد نابينا بلند صحبت نکنيد چرا که آنها دارای حس شنوايی قوی هستند.
- بجای نابينا به نگاه کردن بپردازيد و محيط اطرافش را برای او شرح دهيد تا او نيز بتواند با محيط ارتباطی سازنده برقرار کند.
- بخاطر ضعف آنها در بينايی از اشتباهاتشان چشم پوشی نکرده و به آنها فرصت دهيد تا اشتباه خود را جبران نمايند
...وپس از او
بررسي نشان داده که نابينايان در گذشته به صورت يک گروه منسجم کمتر با هم ارتباط داشته اند . آموزش رسمي نابينايان در سال ۱۷۸۴ ميلادي با تأسيس آموزشگاه رسمي خاص نابينايان در پاريس و با نام مؤسسه ملي نابينايان جوان آغاز شد .
در ايران در سال ۱۲۹۹ شمسي توسط يک کشيش آلماني به نام کريستوفر نخستين مرکز تربيتي و آموزشي نابينايان در تبريز بنا نهاده شد . سپس آقاي دکتر خزائلي که خود از نابينايان بود مدرسه خاص نابينايان را در تهران تأسيس کرد که هنوز هم به همين نام به فعاليت هاي آموزشي خود ادامه مي دهد .
وضعيت فعلي نابينايان در کشور ما نشانگر انسجام جدي گروه نابينايان براي حل مشکلات و ارتباط و تعامل با سازمان ها و انجمن هاي دولتي و مردمي در سطح کشور وحتي سطح بين المللي است . امروز لااقل ما يک روزنامه مخصوص نابينايان را مي توانيم مشاهده کنيم که به نام ايران سپيد اما با مشکلات و تأخيرفراوان به دست اين قشر از جامعه مي رسد . روزنامه سپيد يکي از فعاليت هاي شاخص کشورمان در زمينه اطلاع رساني به نابينايان است که به خطوط بريل نگاشته مي شود .
بر اساس آخرين تخمين حدود ۵۰۰ هزار تن داراي اختلالات بينائي در کشور ما زندگي مي کنند . از اين تعداد ۱۵۰ هزار نابيناي مطلق و بقيه کم بينا محسوب مي شوند . نابينايان در بسياري از رشته هاي تحصيلي موفق بوده اند و در فعاليت هاي اجتماعي و فرهنگي مثل موسيقي ،حفظ و قرائت قرآن ، کسب مقام هاي ورزشي در سطح جهاني پيشرفت چشمگيري داشته اند . البته از وضع سواد و سطح تحصيلات اين گروه به دليل عدم سرشماري و آمارگيري ، اطلاع دقيقي در دست نيست . اما با احتساب فعاليت مراکز آموزشي بريل
، تعداد نابينايان با سواد حداقل بيش از ۵۰ هزار نفر برآورد مي شود .
جامعه نابينايان کشور هنوز در بسياري از زمينه ها داراي مشکلات فراوان و عديده اي هستند و اين مشکلات فقط با همراهي و انسجام اين گروه حل خواهد شد . تعداد نابينايان بيکار بسيار بالاست و شاغلين نابينا به عنوان اپراتور تلفن سرگرم فعاليت هستند . سطح معيشت اين گروه کلاً از متوسط به پائين طبقه بندي مي شود . در حاليکه بيشتر نابينايان تحصيلکرده در شهرهاي بزرگ مثل تهران ، اصفهان ، شيراز ،تبريز ، مشهد ، کرمان و ... زندگي مي کنند . طبعآً نرخ بيکاري در زنان نابينا بيشتر از مردان است و اين گروه تبعيض ها و محروميت هاي مضاعف اجتماعي و حقوقي از جمله ازدواج را نيز تجربه و تحمل ميکنند .
وضعيت کنوني جامعه نشان دهنده توجه جدي به امر گروههاي استثنائي است . اگر چه در حال حاضر اکثر کودکان و نوجوانان معلول از جمله نابينايان در مراکز ويژه مشغول تحصيل هستند و افرادي در مکان هاي خاص با نام آموزشگاه استثنائي به امر آموزش اين افرادي مي پردازند . اما اين شيوه نتوانسته جوابگوي نيازها و جوابگوي افراد استثنائي باشد .
نگرش جامعه ما نسبت به معلوليت و افراد استثنايي بايد تغيير کند . در شهرسازي ، فضاهاي عمومي ، ساختمان هاي مسکوني و اداري و غيره بايد به وضعيت افراد استثنائي از جمله نابينايان توجه شود . مثلاً سازمان بهزيستي و آموزش پرورش استثنائي تابلوي راهنماي طبقات را به خط بريل تهيه و در محلي مناسب قرار دهند تا نابينايان براحتي طبقه مورد نظرشان را بيابند و اين کار را در مناطقي که مراجعه نابينايان زياد است انجام دهند .
همچنين کنار درب هر يک از واحدهاي کارشناسي و يا اداري اداره ، نام واحد و افراد حاضر در آن واحد نيز به خط بريل نصب شود . اين عمل و يا اعمال مشابه مانند راهنماي صوتي يعني ايجاد فضاي متناسب با وضعيت افراد که بتوانند با محيط اطراف ارتباط برقرار کنند .
در اين جا چند راه کار عملي که در مواجهه با دانش آموزان نابينا اهميت دارد را متذکر مي شويم .
• به محض ورود نابينا به يک جمع ، افراد خودشان را معرفي کنند .
• محيط از موانع غيرضروري پاک سازي شود .
• واضح صحبت کنيد ( به جاي استفاده از کلماتي مثل اينجا و آنجا ، به محل مکان با توجه به موقعيت فرد اشاره شود )
• نظم و ترتيب را به وي بياموزيد تا بداند اشياء را در کجا مي توان يافت .
• حس لامسه تقويت شود .
• در کارها از او کمک بخواهيد .
• با کلام خود او را در جريان کارهايي که انجام مي دهيد قرار دهيد .
• اجازه حرکت را در اطراف بدهيد تا محيط را کشف کند .
• براي او داستان بخوانيد و از او سئوال کنيد .
• استفاده از راديو ، ضبط صوت و تلويزيون را به افراد نابينا آموزش دهيد .
• آموزش مهارت هاي خودياري مانند : غذاخوردن - لباس پوشيدن - حمام کردن و غيره .
• استفاده از تلفن و تلفن هاي ضروري را به وي بياموزيد .
• به تربيت بدني او توجه نمائيد .
• از حس شنوايي نابينا بيشتر استفاده کنيد .
در صحبت کردن با افراد نابينا براي توضح عمل ديدن از فعل مخصوصي به آن عمل همانند افراد عادي استفاده شود .
جهت استفاده نابينايان زيارت نامه به خط بريل در حرم مطهر رضوي تهيه شد
مشهد- خبرگزاري كار ايران
قرآن كريم و زيارت نامه به خط بريل در حرم مطهر رضوي تهيه شد.
به گزارش ايلنا ، نابينايان هم ميتوانند با امانت گرفتن كتاب هاي دعا و زيارتنامه به خط بريل، با حس نوك انگشتانشان ارادت خود را همچون ديگر زائران به پيشگاه ملكوتي حضرت رضا (ع) اعلام كنند.
در دارالانوار حرم مطهر رضوي، كتاب هاي زيارتي با خط بريل، قابل دسترسي است كه زائران نابينا ميتوانند با مراجعه به اين مكان، كتابهاي مورد نظر را امانت گرفته در كنار مضجع منور رضوي قرائت كنند.
گفتني است دارالانوار در صحن مسجد گوهرشاد، پشت كفشداري 2 واقع شده است
رايانه اي به زبان بريل!
از: جام جم
امروزه با پيشرفت فناوري و الکترونيکي شدن بخشهاي مختلف زندگي اجتماعي ، امکانات خوب و مناسبي براي قشرهاي خاصي از جمله نابينايان فراهم مي شود.
رايانه به عنوان يکي از ابزارهاي بهبود کيفيت زندگي افراد جامعه ، جاي خودش را پيدا کرده و کنار آن طراحي ، توليد و ساخت سيستم هاي سخت افزاري و نرم افزاري در خدمت نابينايان از حدود 10سال پيش در کشور راه اندازي شده است.
اين سيستم با نام مجموعه برجسته نگار و رايانه ويژه نابينايان با دريافت ديپلم ها و نشان هاي معتبر، اولين کار درخصوص خط بريل فارسي است که در تمام دنيا راه اندازي شده است.
حضور موفق در يازدهمين جشنواره بين المللي خوارزمي ، واحد تحقيق و توسعه نمونه کشور در سالهاي 80و 82، دريافت 7گواهينامه ثبت اختراع و بهترين محصول R&Dواحدهاي توليد نرم افزاري سال 81گواه بر اين مدعاست.
پرسش اين است که چرا با وجود چنين امکاناتي با پشتوانه هاي علمي نبايد کتابخانه هاي ما يا ديگر نهادها در جامعه براي نابينايان تجهيز شده باشند!
گفتگو با مهندس سعيد صادق پور يکي از مديران طرح در ارتباط با اين سيستم
ايده طراحي چنين محصولي که استفاده کننده هاي محدودي هم دارد، طي چه جرياني به وجود آمد و دنبال شد؟
در زمان دانشجويي در دانشکده برق دانشگاه شريف ، طرحي براي رفع اشکال و تعميرات يک دستگاه چاپ بريل به مرکز تحقيقات الکترونيک دانشگاه آمد که تمام کتابهاي درسي مدارس استثنايي نابينايان کشور با آن توليد و چاپ مي شد.
آنجا بود که با بحث فناوري اطلاعات و ارتباطات براي نابينايان آشنا شديم و به طور جدي در يک تيم 4نفره آن را دنبال کرديم.
از سال 73، کليه مکتوبات بريل فارسي در ايران اعم از کتب درسي در مدارس استثنايي و کتب عمومي در مراکز بهزيستي ، با محصولات سخت افزار و نرم افزار طراحي شده ما توليد مي شود. تجهيزات زبان فارسي براي اولين بار در دنيا به وسيله گروه ما انجام شد.
در واقع با اين کار استفاده از رايانه را براي نابينايان مهيا کرديم
به 2بخش نرم افزار و سخت افزار اشاره کرديد. ويژگي هاي اين بخشها را بيشتر توضيح دهيد.
در واقع به کمک نرم افزارها و سخت افزارها توانستيم امکانات قابل قبولي را از قبيل پوشش کامل صفحات اينترنت ، فرهنگ لغات ، قرآن کريم ، کتابخانه ، ماشين حساب و حتي بازي و سرگرمي فراهم کنيم.
فارسي هم به صورت بريل و هم به صورت فايل صوتي براي نابينايان جايگزين مانيتور بينايي شد. رايانه ويژه نابينايان از 3بخش ورودي ، خروجي و نرم افزارها تشکيل شده است.
در قسمت ورودي ، 3نوع ورودي موجود است. براي نابينايان در هيچ جاي دنيا نمي توان از موس استفاده کرد و تنها راه استفاده از صفحه کليد ماشين تايپ بريل است که شامل 6کليد است و نابينايان با آن آشنايي کامل دارند.
مشابه اين صفحه کليد را روي برجسته نگار ساختيم که شبيه ماشين تايپ بريل باشد و در عين حال استفاده از آن هم راحت باشد؛ اما ورودي دوم در جايي که دستگاه برجسته نگار وجود ندارد، استفاده مي شود.