بخشی از مقاله

چکیده

امروزه شاهد آن هستیم که تشکل های مدنی توانسته اند فارغ از دخالت قدرت سیاسی، با هویت بخشی به اقشاری که به نحوی از جامعه طرد شده اند، از منافع و حقوق اجتماعی آن ها دفاع کرده و پیوند دوباره ای میان آنان و جامعه برقرار نمایند. بر اساس آنچه گفته شد، پژوهش حاضر باهدف دستیابی به ذهنیت مشترک افراد در خصوص طرد اجتماعی و فرهنگی، ضمن استفاده از روش پدیدار شناسی و تکنیک مصاحبه، 15 نفر از اعضاء جامعه نابینایان و کم بینایان شهر کاشان را مورد بررسی قرار داد.

یافته های حاصل از تحلیل مصاحبه ها حاکی از آن بود که حضور فعال در جامعه و شرکت در فعالیت های آموزشی،فرهنگی و اجتماعی آن انجمن، ضمن بهبود نگرش اعضاء نابینا و کم بینا نسبت به توانایی ها و شایستگی های خود، زمینه ی موثری برای حضور آنان در جامعه فراهم و با تقویت روحیه مشارکت، آنها را در عرصه اجتماعی توانمند ساخته است.

بیان مساله

در دهه های اخیر رویکردهای غیر درآمدی به محرومیت، بینش جدید و گسترده ای را نسبت به مسائل اجتماعی ارائه می کند. چراکه رویکردهای اقتصادی به فقر،» به جای تمرکز بر زندگی انسان، توجه خود را به رشد اقتصادی و درآمد سرانه معطوف کرده اند -

از این رو در پژوهش های اخیر مفهوم طرد3 که سازه ای چندبعدی است و جنبه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را به طور همزمان و همراه با فرایندهای شکل گیری و تعامل میان آن ها را در برمی گیرد؛ مورد توجه قرار گرفته است.

به عبارت دیگر طرد، فراتر از ابعاد مادی و کمبودهای اقتصادی، بردامنه ای متنوع از محرومیت های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی همچون طرد از حقوق شهروندی، طردجنسیتی، طرد از بازارکار و طرد از مشارکت در زندگی اجتماعی دلالت دارند و در اکثر اوقات نیز این گروه های آسیب پذیر هستند، که از جامعه کنار گذاشته و به عبارت دیگر طرد می شوند.

اخیرا در یک تقسیم بندی؛ لونوار - 1989 - 4 گروه های آسیب پذیر را مشخص می کند که شامل»افراد مسن، معلولین، افراد ناسازگار اجتماعی، گروه های ناهمگون و ناسازگاری همچون جوانان درگیر مشکلات، افراد تنها و منزوی« می شوند

اساسا همه این گروه ها »تفاوتی« را احساس می کنند: تفاوتی که گروه افرادناسازگار اجتماعی مدعی آن است، تا تفاوتی که گروه دارای نقص جسمی و روحی تحمل می کند؛ در هردوره با اشکال متعدد آشکار می شوند و براین اساس به نظر می رسد طرد و گسست از جامعه برای هر یک از گروه های مذکور، حوزه های ادراکی مختلف و به تبع دارای پیامدهای متفاوتی باشد. افراد دارای معلولیت واقعیتی انکار ناپذیر در جمعیت هر جامعه ای هستند، هر چند بسیاری از مردم و دولتمردان به آنان به دیده شهروندان درجه دوم نگاه کرده و در برخوردها و برنامه های خود اغلب به سادگی از کنار این واقعیت می گذرند.

متاسفانه سابقه تاریخی در مورد این افراد نشان می دهد که نگاه ترحم آمیز به آنان همیشه بر نگاه بحساب آوردن حقوق آن ها برتری داشته است. نگاه ترحم آمیز جامعه به این افراد، برخوردهای صرفا حمایتی، زمینه های حضور فعال آنان را در جامعه از بین برده است - کمالی،:1379 . - 189 از جمله معلولینی که جامعه مانع زمینه ی مشارکت و حضور آنان در عرصه اجتماعی شده است، نابینایان و کم بینایان هستند.

طبق نظر سازمان جهانی بهداشت نزدیک به 38 میلیون نفر در سراسر جهان نابینا هستند و حدود 110 میلیون نفر در دنیا دارای نقص شدید بینایی هستند که تعداد آنها رو به افزایش است. بیش از 90 درصد از افرادی که از لحاظ بینایی ناتوان هستند در کشورهای در حال توسعه زندگی می کنند. - سرابندی و همکاران،. - 1392 این در حالی است که به گفته ی قائم انجمن نابینایان حدود 115 هزار نفر در کشور نابینا و 600 تا 700 هزار نفر نیز دچار اختلال بینایی و کم بینایی هستند.

این گروه از معلولین علاوه بر فقر به علت عدم دستیابی به شغل، در معرض اشکال دیگری از طرد نظیر بی سوادی، انزوای مکانی، اجتماعی، کاهش روابط اجتماعی و تضعیف مشارکت اجتماعی، فقدان فرصتهای زندگی مانند آموزش، مهارتهای شغلی، ناتوانی از حضور در بازار کار و تولید و عدم برخورداری از حقوق شهروندی هستند. هرچند این قشر از جامعه به انواع مختلف طرد می شوند اما اکثر اوقات سعی دارند با اتخاذ راهبردهایی با کنار گذاشته شدن از جامعه مقابله کنند و یکی از استراتژی هایی که نابینایان و کم بینایان در این بین بر می گزینند، ایجاد سازمان های خودگردان و مردم نهاد جهت توانمند سازی و ارتقاء کیفیت و کمیت زندگی هم نوعان خود است.

اما سوال اصلی این پژوهش آن است که تشکل های مدنی و درواقع انجمن های نابینایی چگونه می توانند یک فرد نابینا و کم بینا را در مقابل اشکال متفاوت طرد توانمند سازند. به عبارت دیگر نابینایان و کم بینایان چگونه در چرخه ی زندگی خود از جریان اجتماع طرد و به حاشیه رانده می شوند؟ و حضور در فضای تشکل مدنی - جامعه نابینایان و کم بینایان - چگونه می تواند به عنوان استراتژی آنان در مقابله با طرد محسوب شود؟

چارچوب مفهومی پژوهش

مفهوم طرد اجتماعی

این مفهوم سازه ای چند بعدی است که جنبه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را به طور هم زمان و همراه با فرآیندهای شکل گیری و تعامل میان آن ها در برمی گیرد. لذا طرد اجتماعی، رویکردی جدید در ادبیات علوم اجتماعی است که از دهه 1970 وارد گفتمان علمی و سیاست اجتماعی اروپا شده و سپس در دیگر کشورها مورد توجه و استفاده قرار گرفته است.از اینرو تعریف جامع و مانع آن آسان نیست و تنوع و نیز تردیدهایی در مورد فضای مفهومی، معرف های اصلی و قرابت محتوایی و ارتباط آن با مفاهیم کلاسیک اجتماعی نظیر فقر و نابرابری وجود دارد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید