بخشی از مقاله
موانع ارث در حقوق مدنی و فقه شیعی
مقدمه :
در طول تاريخ بر اموال و دارائي احكامي جاري بوده كه بخشي از اين نظام كيفيت انتقال دارائي و عوامل و علل عدم انتقال را بيان مي دارد. قانون مدني ما در مواد 864 و 862 و 861 علاوه بر اين كه نحوه انتقال ارث را بيان مي كند در مواد 880 الي 885 عوامل و علل عدم انتقال تركه را برمي
شمارد. 4 مانع قتل- كفر -لعان - ولادت از زنا از جمله از عواملي است كه قانون مدني ايران آنرا جزو موانع ارث مي داند هر چند علماء و فقهاء نسبت به تعين موانع ارث متفق القول نيست ولي نويسندگان قانون مدني موانع ذكر شده را بر اساس نظر مشهور علماء بيان كرده اند. قتل تنها
موانع ارثي است كه در اكثر كشورهاي اسلامي و غير اسلامي بعنوان علل عدم انتقال تركه از مورث به وارث بيان شده است و شايد حكمت آن هم جلوگيري از تحقق بعضي نيات سوء بوده كه انگيزه هاي مادي عمده ترين داعي ارتكاب جرم است و بر همين مبنا، قتل عمد به ناحق (مباشرتا يا به تسبب) مانع ارث مي باشد. كفر كه بعد از اصلاحات 1361 جزء موانع ارث برشمرده شده
است در ديگر اديان پذيرفته نشده است و فقط علماني اهل تسنن اختلاف در اين را مانع ارث مي دانند به عبارت ديگر اختلاف در مذهب را موجب عدم انتقال تركه مي دنند و اين درحالي است كه قانون ما اختلاف در دين را مانع ارث برشمرده است. بر همين مبنا در صورتي كه مورث مسلم باشد تركه او به ورثه مسلمان او مي رسد و اگر نداشته باشد به بيت المال مسلمين منتقل مي گردد و به ورثه كافر او نمي رسد. و اگر مورث كافر باشد در صورتي كه او به ورثه اش (در صورتي كه كافر باشند) مي رسد كه در هيچ يك از طبقات و درجات ارث ورثه مسلمان نباشد. سومين مانع لعان
مي باشد، هر چند كه بر اساس نظر يه اي از حقوقدانان چون در لعان مقتضي وجود ندارد لذا نوبت به مانعيت نمي رسد. لعان بر دو قسم است : الف - لعان زن و شوهر كه قذف نام دارد و حرمت ابدي و عدم توارث بر آن مترتب است و حق رجوع ندارد. ب - لعان فرزند و پدر كه نفي ولد نام دارد و عدم توارث بر آن مترتب است و با رجوع از آن رابطه توارث يك طرفه برقرار مي گردد. آخرين مانع كه
قانون ما آن را مورد بحث قرار داده نسبت نامشروع است كه بعلت فقدان مقتضي نمي توان آن را جزء موانع ارث محسوب كرد در حقيقت پدر و فرزند نسبت به همديگر بيگانه هستند مگر اين كه زنا با شبهه يا اكراه باشد كه از طرف مكره و صاحب شبهه قابل قبول است. لقاح مصنوعي نيز همچون زنا محسوب مي شود و اكثر فقهاء و آيات عظام معتقدند كه در صورت قرار دادن نطفه مرد اجنبي در رحم زن اجنبي فرزند متولد شده در حكم ولدالزنا است. علماني ديگر فرق اسلامي عللي را مانع ارث مي دانند كه علماي شيعه آن را رد مي كنند لذا به اين موانع، موانع انحصاري گفته مي شودكه از ديد و منظر علماي اهل تسنن اين حالات (ارتداد زوحين و مورث - نبوت و دور حكمي و اختلاف به روايت و ذمه) موجب عدم انتقال تركه از مورث بر وارث مي گردد.
در موجبات ارث و طبقات مختلفه وراث
.ماده ۸۶۱ . موجب ارث دو امر است : نسب و سبب .
ماده ۸۶۲ . اشخاصي كه به موجب نسب ارث ميبرند سه طبقهاند :
۱ . پدر و مادر و اولاد و اولاد اولاد .
۲ . اجداد و برادر و خواهر و اولاد آنها .
۳ . اعمام و عمات و اخوال و خالات و اولاد آنها .
ماده ۸۶۳ . وارثين طبقه بعد وقتي ارث ميبرند كه از وارثين طبقه قبل كسي نباشد .
ماده ۸۶۴ . از جمله اشخاصي كه به موجب سبب ارث ميبرند هر يك از زوجين است كه در حين فوت ديگري زنده باشد .
ماده ۸۶۵ . اگر در شخص واحد موجبات متعدده ارث جمع شود به جهت تمام آن موجبات ارث ميبرد مگر اينكه بعضي از آنها مانع ديگري باشد كه در اين صورت فقط از جهت عنوان مانع ميبرد .
ماده ۸۶۶ . در صورت نبودن وارث امر تركه متوفي راجع به حاكم است.
.
. در تحقق ارث
.ماده ۸۶۷ . ارث به موت حقيقي يا به موت فرضي مورث تحقق پيدا ميكند
ماده ۸۶۸ . مالكيت ورثه نسبت به تركه متوفي مستقر نميشود مگر پس از اداي حقوق و ديوني كه به تركه ميت تعلق گرفته
ماده ۸۶۹ . حقوق و ديوني كه به تركه ميت تعلق ميگيرد و بايد قبل از تقسيم آن ادا شود از قرار ذيل است :
۱ . قيمت كفن ميت و حقوقي كه متعلق است به اعيان تركه مثل عيني كه متعلق رهن است .
۲ . ديون و واجبات مالي متوفي .
۳ . وصاياي ميت تا ثلث تركه بدون اجازه ورثه و زياده بر ثلث با اجازه آنها .
ماده ۸۷۰ . حقوق مزبوره در ماده قبل بايد به ترتيبي كه در ماده مزبوره مقرر است تأديه شود و ما بقي اگر باشد بين وراث تقسيم گردد .
ماده ۸۷۱ . هرگاه ورثه نسبت به اعيان تركه معاملاتي نمايند مادام كه ديون متوفي تأديه نشده است معاملات مزبوره نافذ نبوده و ديان ميتوانند آن را بر هم زنند
ماده ۸۷۲ . اموال غايب مفقودالاثر تقسيم نميشود مگر بعد از ثبوت فوت او يا انقضاي مدتي كه عادتاً چنين شخصي زنده نميماند
ماده ۸۷۳ . اگر تاريخ فوت اشخاصي كه از يكديگر ارث ميبرند مجهول و تقدم و تأخر هيچ يك معلوم نباشد اشخاص مزبور از يكديگر ارث نميبرند مگر آنكه موت به سبب غرق يا هدم واقع شود كه در اين صورت از يكديگر ارث ميبرند
ماده ۸۷۴ . اگر اشخاصي كه بين آنها توارث باشد بميرند و تاريخ فوت يكي از آنها معلوم و ديگري از حيث تقدم و تاخر مجهول باشد فقط آنكه تاريخ فوتش مجهول است از آن ديگري ارث ميبرد
.. در شرايط و جمله از موانع ارث
. ماده ۸۷۵ . شرط وراثت ، زنده بودن در حين فوت مورث است و اگر حملي باشد در صورتي ارث ميبرد كه نطفه او حين الموت منعقد بوده وزنده هم متولد شود اگر چه فوراً پس از تولد بميرد .
ماده ۸۷۶ . با شك در حيات حين ولادت حكم وراثت نميشود .
ماده ۸۷۷ . در صورت اختلاف در زمان انعقاد نطفه امارات قانوني كه براي اثبات نسب مقرر است رعايت خواهد شد
ماده ۸۷۸ . هرگاه در حين موت مورث حملي باشد كه اگر قابل وراثت متولد شود مانع از ارث تمام يا بعضي از وراث ديگر ميگردد تقسيم ارث به عمل نميآيد تا حال او معلوم شود و اگر حمل مانع از ارث هيچ يك از ساير وراث نباشد و آنها بخواهند تركه را تقسيم كنند بايد براي حمل حصهاي كه مساوي حصه دو پسر از همان طبقه باشد كنار گذارند و حصه هر يك از وراث مراعا است تا حال حمل معلوم شود.
ماده ۸۷۹ . اگر بين وراث غايب مفقودالاثري باشد سهم او كنار گذارده ميشود تا حال او معلوم شود در صورتي كه محقق گردد قبل از مورث مرده است حصه او به ساير وراث بر ميگردد والا به خود او يا به ورثه او ميرسد .
ماده ۸۸۰ . قتل از موانع ارث است بنابراين كسي كه مورث خود را عمداً بكشد از ارث او ممنوع ميشود اعم از اينكه قتل بالمباشره باشد يا بالتسبيب و منفرداً باشد يا به شركت ديگري .
ماده ۸۸۱ ( اصلاحي 14/8/1370) . در صورتي كه قتل عمدي مورث به حكم قانون يا براي دفاع باشد مفاد ماده فوق مجري نخواهد بود
ماده ۸۸۱ مكرر ( الحاقي 14/8/1370 ) . كافر از مسلم ارث نميبرد و اگر در بين ورثه متوفاي كافري ، مسلم باشد وراث كافر ارث نميبرند اگرچه از لحاظ طبقه و درجه مقدم بر مسلم باشند.
ماده ۸۸۲ . بعد از لعان زن و شوهر از يكديگر ارث نميبرند و همچنين فرزندي كه به سبب انكار او لعان واقع شده از پدر و پدر از او ارث نميبرد ليكن فرزند مزبور از مادر و خويشان مادري خود و همچنين مادر و خويشان مادري از او ارث ميبرند .
ماده ۸۸۳ . هرگاه پدر بعد از لعان رجوع كند پسر از او ارث ميبرد ليكن از ارحام پدري و همچنين پدر و ارحام پدري از پسر ارث نميبرند .
ماده ۸۸۴ . ولد الزنا از پدر و مادر و اقوام آنان ارث نميبرد ليكن اگر حرمت رابطه كه طفل ثمره آن است نسبت به يكي از ابوين ثابت و نسبت به ديگري به واسطه اكراه يا شبهه زنا نباشد طفل فقط از اين طرف و اقوام او ارث ميبرد و بالعكس.
ماده ۸۸۵ . اولاد و اقوام كساني كه به موجب ماده ۸۸۰ از ارث ممنوع ميشوند محروم از ارث نميباشند بنابراين اولاد كسي كه پدر خود را كشته باشد از جد مقتول خود ارث ميبرد اگر وارث نزديكتري باعث حرمان آنان نشود .
.. در حجب
.ماده ۸۸۶ . حجب حالت وارثي است كه به واسطه بودن وارث ديگر از بردن ارث كلاً يا جزئاً محروم ميشود .
ماده ۸۸۷ . حجب بر دو قسم است :
قسم اول آن است كه وارث از اصل ارث محروم ميگردد مثل برادر زاده كه به واسطه بودن برادر يا خواهر متوفي از ارث محروم ميشود يا برادران ابي كه با بودن برادر ابويني از ارث محروم ميگردند .
قسم دوم آن است كه فرض وارث از حد اعلي به حد ادني نازل ميگردد مثل تنزل حصه شوهر از نصف به ربع در صورتي كه براي زوجه اولاد باشد و همچنين تنزل حصه زن از ربع به ثمن در صورتي كه براي زوج او اولاد باشد .
ماده ۸۸۸ . ضابطه حجب از اصل ارث رعايت اقربيت به ميت است بنابراين هر طبقه از وراث طبقه بعد را از ارث محروم مينمايند مگر در مورد ماده ۹۳۶ و موردي كه وارث دورتر بتواند به سمت قائم مقامي ارث ببرد كه در اين صورت هر دو ارث ميبرند .
ماده ۸۸۹ . در بين وراث طبقه اولي اگر براي ميت اولادي نباشد اولاد اولاد او هر قدر كه پايين بروند قائم مقام پدر يا مادر خود بوده و با هر يك از ابوين متوفي كه زنده باشد ارث ميبرند ولي در بين اولاد اقرب به ميت ابعد را از ارث محروم مينمايد.
ماده ۸۹۰ . در بين وراث طبقه دوم اگر براي متوفي برادر يا خواهر نباشد اولاد اخوه هر قدر كه پايين بروند قائم مقام پدر يا مادر خود بوده با هر يك از اجداد متوفي كه زنده باشد ارث ميبرند ليكن در بين اجداد يا اولاد اخوه اقرب به متوفي ابعد را از ارث محروم ميكند . مفاد اين ماده در مورد وراث طبقه سوم نيز مجري ميباشد .
ماده ۸۹۱ . وراث ذيل حاجب از ارث ندارند : پدر ، مادر ، پسر ، دختر ، زوج و زوجه .
ماده ۸۹۲ . حجب از بعض فرض در موارد ذيل است :
الف . وقتي كه براي ميت اولاد يا اولاد اولاد باشد در اين صورت ابوين ميت از بردن بيش از يك ثلث محروم ميشوند مگر در مورد ماده ۹۰۸ و ۹۰۹ كه ممكن است هر يك از ابوين به عنوان قرابت يا رد بيش از يك سدس ببرد همچنين زوج از بردن بيش از يك ربع و زوجه از بردن بيش از يك ثمن محروم ميشود .
ب . وقتي كه براي ميت چند برادر يا خواهر باشد در اين صورت مادر ميت از بردن بيش از يك سدس محروم ميشود.
مشروط بر اينكه :
اولاً . لااقل دو برادر يا يك برادر با دو خواهر يا چهار خواهر باشند .
ثانياً . پدر آنها زنده باشد .
ثالثا . از ارث ممنوع نباشد مگر به سبب قتل .
رابعاً . ابويني يا ابي تنها باشند .
.
. در فرض و صاحبان فرض
. ماده ۸۹۳ . وراث بعضي به فرض ، بعضي به قرابت و بعضي گاه به فرض و گاهي به قرابت ارث ميبرند .ماده ۸۹۴ . صاحبان فرض اشخاصي هستند كه سهم آنان از تركه معين است و صاحبان قرابت كساني هستند كه سهم آنها معين نيست .
ماده ۸۹۵ . سهام معينه كه فرض ناميده ميشود عبارت است از : نصف ، ربع ، ثمن ، دو ثلث ، ثلث و سدس تركه .
ماده ۸۹۶ . اشخاصي كه به فرض ارث ميبرند عبارتند از مادر و زوج و زوجه.
ماده ۸۹۷ . اشخاصي كه گاه به فرض و گاهي به قرابت ارث ميبرند عبارتند از : پدر ، دختر و دخترها ، خواهر و خواهرهاي ابي يا ابويني و كلاله امي .
ماده ۸۹۸ . وراث ديگر به غير از مذكورين در دو ماده فوق فقط به قرابت ارث ميبرند .
ماده ۸۹۹ . فرض سه وارث نصف تركه است :
۱ . شوهر در صورت نبودن اولاد براي متوفاه اگرچه از شوهر ديگر باشد .
۲ . دختر اگر فرزند منحصر باشد .
۳ . خواهر ابويني يا ابي تنها در صورتي كه منحصر به فرد باشد .
ماده ۹۰۰ . فرض دو وارث ربع تركه است :
۱ . شوهر در صورت فوت زن با داشتن اولاد .
۲ . زوجه يا زوجهها درصورت فوت شوهر بدون اولاد .
ماده ۹۰۱ . ثمن ، فريضه زوجه يا زوجهها است در صورت فوت شوهر با داشتن اولاد .
ماده ۹۰۲ . فرض دو وارث دو ثلث تركه است :
۱ . دو دختر و بيشتر در صورت نبودن اولاد ذكور .
۲ . دو خواهر و بيشتر ابويني يا ابي تنها با نبودن برادر .
ماده ۹۰۳ . فرض دو وارث ثلث تركه است :
۱ . مادر متوفي در صورتي كه ميت اولاد و اخوه نداشته باشد .
۲ . كلاله امي در صورتي كه بيش از يكي باشد .
ماده ۹۰۴ . فرض سه وارث سدس تركه است : پدر و مادر و كلاله امي اگر تنها باشد .
ماده ۹۰۵ . از تركه ميت هر صاحب فرض حصه خود را ميبرد و بقيه به صاحبان قرابت ميرسد و اگر صاحب قرابتي در آن طبقه مساوي با صاحب فرض در درجه نباشد باقي به صاحب فرض رد ميشود مگر در مورد زوج و زوجه[24] كه به آنها رد نميشود ليكن اگر براي متوفي وارثي به غير از زوج نباشد زايد از فريضه به او رد ميشود .
.
در سهم الارث طبقات مختلفه وراث
مبحث اول . در سهم الارث طبقه اولي
.ماده ۹۰۶ . اگر براي متوفي اولاد يا اولاد اولاد از هر درجه كه باشند موجود نباشد هر يك از ابوين در صورت انفراد تمام ارث را ميبرد و اگر پدر و مادر ميت هر دو زنده باشند ما در يك ثلث و پدر دو ثلث ميبرد ليكن اگر مادر حاجب داشته باشد سدس از تركه متعلق به مادر و بقيه مال پدر است .
ماده ۹۰۷ . اگر متوفي ابوين نداشته و يك يا چند نفر اولاد داشته باشد تركه به طريق ذيل تقسيم ميشود . اگر فرزند منحصر به يكي باشد خواه پسر خواه دختر تمام تركه به او ميرسد . اگر اولاد متعدد باشند ولي تمام پسر يا تمام دختر ، تركه بين آنها بالسويه تقسيم ميشود . اگر اولاد متعدد باشند و بعضي از آنها پسر و بعضي دختر ، پسر دو برابر دختر ميبرد .
ماده ۹۰۸ . هرگاه پدر يا مادر متوفي يا هر دو ابوين او موجود باشند با يك دختر فرض هر يك از پدر و مادر سدس تركه و فرض دختر نصف آن خواهد بود و مابقي بايد بين تمام وراث به نسبت فرض آنها تقسيم شود مگر اينكه مادر حاجب داشته باشد كه در اين صورت مادر از مابقي چيزي نميبرد .
ماده ۹۰۹ . هرگاه پدر يا مادر متوفي يا هر دو ابوين او موجود باشند با چند دختر فرض تمام دخترها دو ثلث تركه خواهد بود كه بالسويه بين آنها تقسيم ميشود و فرض هر يك از پدر مادر يك سدس و مابقي اگر باشد بين تمام ورثه به نسبت فرض آنها تقسيم ميشود مگر اينكه مادر حاجب داشته باشد در اين صورت مادر از باقي چيزي نميبرد .
ماده ۹۱۰ . هرگاه ميت اولاد داشته باشد اگرچه يك نفر ، اولاد اولاد او ارث نميبرند .
ماده ۹۱۱ . هرگاه ميت اولاد بلاواسطه نداشته باشد اولاد اولاد او قائم مقام اولاد بوده و بدين طريق جزو وراث طبقه اول محسوب و با هريك از ابوين كه زنده باشد ارث ميبرد . تقسيم ارث بين اولاد اولاد بر حسب نسل به عمل ميآيد يعني هر نسل حصه كسي را ميبرد كه به توسط او به ميت ميرسد بنا براين اولاد پسر دو برابر اولاد دختر ميبرند . در تقسيم بين افراد يك نسل پسر دو برابر دختر ميبرد .
ماده ۹۱۲ . اولاد اولاد تا هر درجه كه پايين بروند به طريق مذكور در ماده فوق ارث ميبرند با رعايت اينكه اقرب به ميت ابعد را محروم ميكند .
ماده ۹۱۳ . در تمام صور مذكوره در اين مبحث هر يك از زوجين كه زنده باشد فرض خود راميبرد و اين فرض عبارت است از نصف تركه براي زوج و ربع آن براي زوجه در صورتي كه ميت اولاد يا اولاد اولاد نداشته باشد و از ربع تركه براي زوج و ثمن آن براي زوجه در صورتي كه ميت اولاد يا اولاد اولاد داشته باشد و مابقي تركه بر طبق مقررات مواد قبل مابين ساير وراث تقسيم ميشود[25] .
ماده ۹۱۴ . اگر به واسطه بودن چندين نفر صاحبان فرض تركه ميت كفايت نصيب تمام آنها رانكند نقص بر بنت و بنتين وارد ميشود و اگر پس از موضوع كردن نصيب صاحبان فرض زيادتي باشد و وارثي نباشد كه زياده را به عنوان قرابت ببرد اين زياده بين صاحبان فرض بر طبق مقررات مواد فوق تقسيم ميشود ليكن زوج و زوجه مطلقا و مادر اگر حاجب داشته باشد از زيادي چيزي نميبرد .
ماده ۹۱۵ . انگشتري كه ميت معمولا استعمال ميكرده و همچنين قرآن و رختهاي شخصي و شمشير او به پسر بزرگ او ميرسد بدون اينكه از حصه او از اين حيث چيزي كسر شود مشروط براينكه تركه ميت منحصر به اين اموال نباشد .
.
مبحث دوم . در سهم الارث طبقه دوم
.ماده ۹۱۶ . هرگاه براي ميت وارث طبقه اولي نباشد تركه او به وارث طبقه ثانيه ميرسد .
ماده ۹۱۷ . هر يك از وراث طبقه دوم اگر تنها باشد تمام ارث را ميبرد واگر متعدد باشند تركه بين آنها بر طبق مواد ذيل تقسيم ميشود .
ماده ۹۱۸ . اگر ميت اخوه ابويني داشته باشد اخوه ابي ارث نميبرند درصورت نبودن اخوه ابويني اخوه ابي حصه ارث آنها را ميبرند . اخوه ابويني و اخوه ابي هيچ كدام اخوه امي را از ارث محروم نميكنند .
ماده ۹۱۹ . اگر وراث ميت چند برادر ابويني يا چند برادر ابي يا چند خواهر ابويني و چند خواهر ابي باشند تركه بين آنها بالسويه تقسيم ميشود .
ماده ۹۲۰ . اگر وراث ميت چند برادر و خواهر ابويني يا چند برادر و خواهر ابي باشند حصه ذكور دو برابر اناث خواهد بود .
ماده ۹۲۱ . اگر وراث چند برادر امي يا چند خواهر امي يا چند برادر و خواهر امي باشند تركه بين آنها بالسويه تقسيم ميشود .
ماده ۹۲۲ . هرگاه اخوه ابويني و اخوه امي با هم باشند تقسيم به طريق ذيل ميشود : اگر برادر يا خواهر امي يكي باشد سدس تركه را ميبرد و بقيه مال اخوه ابويني يا ابي است كه به طريق مذكور در فوق تقسيم مينمايند . اگر كلاله امي متعدد باشد ثلث تركه به آنها تعلق گرفته و بين خود بالسويه تقسيم ميكنند و بقيه مال اخوه ابويني يا ابي است كه مطابق مقررات مذكور در فوق تقسيم مينمايند .
ماده ۹۲۳ . هرگاه ورثه اجداد يا جدات باشد تركه به طريق ذيل تقسيم ميشود . اگر جد يا جده تنها باشد اعم از ابي يا امي تمام تركه به او تعلق ميگيرد . اگر اجداد و جدات متعدد باشند در صورتي كه همه ابي باشند ذكور دو برابر اناث ميبرد و اگر همه امي باشند بين آنها بالسويه تقسيم ميگردد . اگر جد يا جده ابي و جد يا جده امي با هم باشند ثلث تركه به جد يا جده امي ميرسد و درصورت تعدد اجداد امي آن ثلث بين آنها بالسويه تقسيم ميشود و دو ثلث ديگر به جد يا جده ابي ميرسد و در صورت تعدد حصه ذكور از آن دو ثلث دو برابر حصه اناث خواهد بود .
ماده ۹۲۴ . هرگاه ميت اجداد و كلاله با هم داشته باشد دو ثلث تركه به وراثي ميرسد كه از طرف پدر قرابت دارند و در تقسيم آن حصه ذكور دو برابر اناث خواهد بود و يك ثلث به وراثي ميرسد كه از طرف مادر قرابت دارند و بين خود بالسويه تقسيم مينمايند ليكن اگر خويش مادري فقط يك برادر يا يك خواهر امي باشد فقط سدس تركه به او تعلق خواهد گرفت .
ماده ۹۲۵ . در تمام صور مذكوره در مواد فوق اگر براي ميت نه برادر باشد و نه خواهر ، اولاد اخوه قائم مقام آنها شده و با اجداد ارث ميبرند در اين صورت تقسيم ارث نسبت به اولاد اخوه برحسب نسل به عمل ميآيد يعني هر نسل حصه كسي را ميبرد كه به واسطه او به ميت ميرسد بنابراين اولاد اخوه ابويني يا ابي حصه اخوه ابويني يا ابي تنها و اولاد كلاله امي حصه كلاله امي راميبرند . در تقسيم بين افراد يك نسل اگر اولاد اخوه ابويني يا ابي تنها باشند ذكور دو برابر اناث ميبرد و اگر از كلاله امي باشند بالسويه تقسيم ميكنند .
ماده ۹۲۶ . در صورت اجتماع كلاله ابويني و ابي و امي ، كلاله ابي ارث نميبرد .
ماده ۹۲۷ . در تمام مواد مذكوره در اين مبحث هر يك از زوجين كه باشد فرض خود را از اصل تركه ميبرد و اين فرض عبارت است از نصف اصل تركه براي زوج و ربع آن براي زوجه . متقربين به مادر هم اعم از اجداد يا كلاله فرض خود را از اصل تركه ميبرند . هرگاه به واسطه ورود زوج يا زوجه نقصي موجود گردد نقص بر كلاله ابويني يا ابي يا بر اجداد ابي وارد ميشود .
.
. در سهم الارث وارث طبقه سوم
.ماده ۹۲۸ . هرگاه براي ميت وراث طبقه دوم نباشد تركه او به وراث طبقه سوم ميرسد .
ماده ۹۲۹ . هر يك از وراث طبقه سوم اگر تنها باشد تمام ارث را ميبرد و اگر متعدد باشند تركه بين آنها بر طبق مواد ذيل تقسيم ميشود .
ماده ۹۳۰ . اگر ميت اعمام يا اخوال ابويني داشته باشد اعمام يا اخوال ابي ارث نميبرند درصورت نبودن اعمام يا اخوال ابويني اعمام يا اخوال ابي حصه آنها را ميبرند[26] .
ماده ۹۳۱ . هرگاه وراث متوفي چند نفر عمو يا چند نفر عمه باشند تركه بين آنها بالسويه تقسيم ميشود در صورتي كه همه آنها ابويني يا همه ابي يا همه امي باشند . هرگاه عمو و عمه با هم باشند در صورتي كه همه امي باشند تركه را بالسويه تقسيم مينمايند و در صورتي كه همه ابويني يا ابي باشند حصه ذكور دو برابر اناث خواهد بود .
ماده ۹۳۲ . در صورتي كه اعمام امي و اعمام ابويني يا ابي با هم باشند عم يا عمه امي اگر تنهاباشد سدس تركه به او تعلق ميگيرد و اگر متعدد باشند ثلث تركه و اين ثلث را مابين خود بالسويه تقسيم ميكنند و باقي تركه به اعمام ابويني يا ابي ميرسد كه در تقسيم ذكور دو برابر اناث ميبرد .
ماده ۹۳۳ . هرگاه وراث متوفي چند نفر دايي يا چند نفر خاله يا چند نفر دايي و چند نفر خاله با هم باشند تركه بين آنها بالسويه تقسيم ميشود خواه همه ابويني ، خواه همه ابي و خواه همه امي باشند .
ماده ۹۳۴ . اگر وراث ميت دايي و خاله ابي يا ابويني يا دايي و خاله امي باشند ، طرف امي اگر يكي باشد سدس تركه را ميبرد و اگر متعدد باشند ثلث آن را ميبرند و بين خود بالسويه تقسيم ميكنند و مابقي مال دايي و خالههاي ابويني يا ابي است كه آنها هم بين خود بالسويه تقسيم مينمايند .
ماده ۹۳۵ . اگر براي ميت يك يا چند نفر اعمام يا يك يا چند نفر اخوال باشد ثلث تركه به اخوال دو ثلث آن به اعمام تعلق ميگيرد .
تقسيم ثلث بين اخوال بالسويه به عمل ميآيد ليكن اگر بين اخوال يك نفر امي باشد سدس حصه اخوال به او ميرسد و اگر چند نفر امي باشند ثلث آن حصه به آنها داده ميشود و درصورت حصه اخير تقسيم بين آنها بالسويه به عمل ميآيد.
در تقسيم دو ثلث بين اعمام حصه ذكور دو برابر اناث خواهد بود ليكن اگر بين اعمام يك نفر امي باشد سدس حصه اعمام به او ميرسد و اگر چند نفر امي باشند ثلث آن حصه به آنها ميرسد و درصورت اخير آن ثلث را بالسويه تقسيم ميكنند .
در تقسيم پنج سدس و يا دو ثلث كه از حصه اعمام باقي ميماند بين اعمام ابويني يا ابي حصه ذكور دو برابر اناث خواهد بود.
ماده ۹۳۶ . با وجود اعمام يا اخوال اولاد آنها ارث نميبرند مگر درصورت انحصار وارث به يك پسر عموي ابويني با يك عموي ابي تنها كه فقط در اين صورت پسر عمو ، عمو را از ارث محروم ميكند ليكن اگر با پسر عموي ابويني خال يا خاله باشد يا اعمام متعدد باشند ولو ابي تنها پسر عمو ارث نميبرد .
ماده ۹۳۷ . هرگاه براي ميت نه اعمام باشد و نه اخوال اولاد آنها به جاي آنها ارث ميبرند و نصيب هر نسل نصيب كسي خواهد بود كه به واسطه او به ميت متصل ميشود .
ماده ۹۳۸ . در تمام موارد مزبوره در اين مبحث هر يك از زوجين كه باشد فرض خود را از اصل تركه ميبرد و اين فرض عبارت است از نصف اصل تركه براي زوج و ربع آن براي زوجه . متقرب به مادر هم نصيب خود را از اصل تركه ميبرد باقي تركه مال متقرب به پدر است و اگر نقصي هم باشد بر متقربين به پدر وارد ميشود .
ماده ۹۳۹ . در تمام موارد مذكوره دراين مبحث و دو مبحث قبل اگر وارث خنثي بوده و ازجمله وراثي باشد كه از ذكور آنها دو برابر اناث ميبرند سهم الارث او به طريق ذيل معين ميشود : اگر علائم رجوليت غالب باشد سهم الارث يك پسر از طبقه خود و اگر علائم اناثيت غلبه داشته باشد سهم الارث يك دختر از طبقه خود را ميبرد و اگر هيچ يك از علائم غالب نباشد نصف مجموع سهم الارث يك پسر و يك دختر از طبقه خود را خواهد برد .
.
مبحث چهارم . در ميراث زوج و زوجه
. ماده ۹۴۰ . زوجين كه زوجيت آنها دائمي بوده و ممنوع از ارث نباشند از يكديگر ارث ميبرند[27].
ماده ۹۴۱ . سهم الارث زوج و زوجه از تركه يكديگر به طوري است كه در مواد ۹۱۳ . ۹۲۷ و۹۳۸ ذكر شده است .
ماده ۹۴۲ . در صورت تعدد زوجات ربع يا ثمن تركه كه تعلق به زوجه دارد بين همه آنان بالسويه تقسيم ميشود .
ماده ۹۴۳ . اگر شوهر زن خود را به طلاق رجعي مطلقه كند هر يك از آنها كه قبل از انقضاي عده بميرد ديگري از او ارث ميبرد ليكن اگر فوت يكي از آنها بعد از انقضاي عده بوده و يا طلاق بائن باشد از يكديگر ارث نميبرند .
ماده ۹۴۴ . اگر شوهر در حال مرض زن خود را طلاق دهد و در ظرف يك سال از تاريخ طلاق به همان مرض بميرد ، زوجه از او ارث ميبرد اگر چه طلاق بائن باشد مشروط بر اينكه زن شوهر نكرده باشد .
ماده ۹۴۵ . اگر مردي در حال مرض زني را عقد كند و در همان مرض قبل از دخول بميرد زن از او ارث نميبرد ، ليكن اگر بعد از دخول يا بعد از صحت يافتن از آن مرض بميرد زن از او ارث ميبرد .
ماده ۹۴۶ . زوج از تمام اموال زوجه ارث ميبرد ، ليكن زوجه از اموال ذيل
۱ . از اموال منقوله از هر قبيل كه باشد .
۲ . از ابنيه و اشجار
ماده ۹۴۷ . زوجه از قيمت ابنيه و اشجار ارث ميبرد و نه از عين آنها و طريقه تقويم آن است كه ابنيه و اشجار با فرض استحقاق بقا در زمين بدون اجرت تقويم ميگردد.
ماده ۹۴۸ . هرگاه در مورد ماده قبل ورثه از اداي قيمت ابنيه و اشجار امتناع كند زن ميتواند حق خود را از عين آنها استيفاء نمايد.
ماده ۹۴۹ . در صورت نبود هيچ وارث ديگر به غير از زوج يا زوجه شوهر تمام تركه زن متوفاه خود را ميبرد ، ليكن زن فقط نصيب خود را و بقيه تركه شوهر در حكم مال اشخاص بلاوارث و تابع ماده ۸۶۶ خواهد بود.