بخشی از مقاله
چکیده:
دیر زمانی است که در این سرزمین نیاکان من و تو ساکن اند . نسل اندر نسل کاشتند و درو کردند و ساختند و هنر آفریدند . بسیار زمان ها مورد چپاول اقوام دور و نزدیک قرار گرفتند ، مقاومت کردند ، شکست خوردند و از نو تلاش خویش را افزون نمودند . پدران ما فراوان اشتباه نمودند ، بسیار فریب خوردند ، در دام آرزوهای بی فرجام گرفتار آمدند ، اما نه از پا ایستادند و نه دست از حرکت کشیدند . . نسل بعد عبرت گرفت ، راهی نو و تجربه ای جدید را برپا نمود . هرکس و هر زمان دستاوردی تازه بر جای گذاشت و میراث تجربه بشری را غنا بخشید .
ایرانیان به چند چیز معروف هستند : هنر بسیار درخشان ، فرهنگ و بناهای باستانی ، سرزمین چهارفصل با منابع غنی ، ساختار و جامعه ای کاملا مذهبی با گرایش های خاص ، و هوش و خلاقیت مردمانش . این سرزمین همواره دستخوش هجوم و غارت های پیاپی قرار گرفته است ، اما هیچ گاه هیچ قوم مهاجمی تاب مقاومت نیاورده است و پس از چندی قوم غالب مجذوب فرهنگ کهن ایرانی گشت و حتی همچون ترکان غزنوی وسلجوقی ، سلطان محمود و ملکشاه ، فرهنگ ایرانی را ترویجی روزافزون داده است .
ایرانیان تنها مردمانی از جهان اسلام هستند که
پیش از همه مغلوب گشتند و بیش از همه در ترویج اسلام و ترویج دستاوردهای علمی و فرهنگی و تمدنی آن کوشیدند و هیچ گاه هم زبان کهن خویش را رها ننمودند .
هنوز فرهنگ ایرانی در منطقه جغرافیایی فلات ایران ، از ماورای آسیای میانه تا افغانستان و بخش هایی از پاکستان تا ارمنستان و گرجستان و بخش هایی از ترکیه و عراق ریشه دارد . من و تو وارث تمدنی کهن با ریشه هایی بسیار دور هستیم . این میراث تنها اختصاص به ما ندارد . هرکس که همسایه ماست ، هم چون جوان ارمنی یا پیرمرد ترک ، آن زن کهنسال گرجی یا کودک پرسشگر بلوچ ، ترکمن تازه مستقل شده یا افغانی گریخته از ستم طالبان ، همه و همه میراث خوار این سابقه طولانی هستیم . اما اینکه کدام میراث را بهره بگیریم به خودمان بستگی دارد . کشتارهای فاتحان یا خرد بوعلی سینا ، نظامیه بغداد و شیخ اجل سعدی یا سرهای قطع شده و کشته های انباشته شده ، انتخاب با خود ماست .
امروزه فرهنگی تازه از اقصایی دور ، از آنسوی دریاها به ما هجوم آورده است . غرب و فرهنگ غربی همه چیز را دگرگون می خواهد . اما این بار هم این هجوم ناشی از ضعف خود ماست . مغول زمانی پیروز شد که سالیانی طولانی درگیر نزاع ها و خصومت های خانگی بودیم . بدانیم که تنها با رستاخیزی فرهنگی ، آن هم نه در حرف که در عمل ، توان حرکت خواهیم داشت . بیا برخیزیم . مهاجمان هنرها و ابزارهای قدرت تازه فراهم آورده اند . می توان آموخت . من و تو ، امید را از نیاکانمان بهره بگیریم ، همین میراث ما را کافی است
مشخصات جغرافیایی
کشور ایران با وسعتی معادل 195، 648 ،1 کیلومتر متر مربع، شانزدهمین کشور بزرگ جهان است. ایران در نیمکره شمالی، نیمکره شرقی در قاره آسیا و در قسمت غربی فلات ایران واقع شده و جزو کشورهای خاور میانه است.
نصف النهار 5 44 شرقی از غربی ترین نقطه ایران و نصف النهار 18 63 شرقی از شرقی ترین نقطه ایران عبور می کند. همچنین مدار 3 25 شمالی از جنوبی ترین نقطه ایران و مدار 47 39 شمالی از شمالی ترین نقطه این کشور می گذرد.
همسایگان ایران عبارتاند از: جمهوری آذربایجان، ارمنستان، ترکیه، عراق، افغانستان، پاکستان و ترکمنستان. طول سواحل ایران در امتداد دریای خزر 657 کیلومتر، در خلیج فارس از بندر عباس تا دهانه اروند رود 259، 1 کیلومتر و امتداد دریای عمان از خلیج گواتر تا بندر عباس 784 کیلومتر است که در مجموع بالغ بر 731، 8 کیلومتر را تشکیل میدهد. حدود 90 درصد از خاک ایران در محدوده فلات ایران واقع شده است.
ایران کشوری کوهستانی محسوب میشود. بیش از نیمی از مساحت کشور را کوهها و ارتفاعات، و کمتر از 4/1 آن را نیز اراضی قابل کشت تشکیل داده است. ارتفاعات ایران را به طور کلی می توان به چهار رشته کوه شمالی، غربی، جنوبی و کوههای مرکزی و شرقی تقسیم کرد
از رشته کوههای مهم میتوان به البرز و زاگرس اشاره کرد. بلندترین قله ایران دماوند نام دارد با ارتفاع 5671 متر که از این جهت در مرتبه بیست و سوم کوههای جهان قرار دارد.
اکثر رودهای جاری در ایران کم آباند و تنها رود قابل کشتیرانی آن، رود کارون است. مهمترین رودهای حوضه خلیح فارس و دریای عمان عبارتاند از: کارون، جراحی، کرخه، در، زهره، دالکی، اروند رود، مهران، میناب، سرباز، با هوکلات، تیاپ، نای بند، شور و مند.
رود کارون با 950 کیلومتر طول، چهل و هشتمین رود جهان است.
حدود 200، 180 کیلومتر مربع از خاک ایران را جنگلها پوشانده که حدود 5/55 % آن مربوط به جنگ های غرب کشور است. جنگلهای شمال کشور در حاشیه جنوبی دریایی خزر 19%، جنگلهای پسته پراکنده در جنوب و شرق 3/13%، جنگلهای کوهستانی ارس 6/6% و جنگلهای گرمسیر و کویری نیز 6/5% آن را تشکیل میدهد.
کشور ایران دارای آب وهوای متنوعی است که با مقایسه نقاط مختلف کشور، این تنوع را به خوبی میتوان مشاهده کرد.
پایتخت ایران شهر تهران و 98% مردم ایران مسلمان هستند.
تاریخ پیش از اسلام
پیش از مهاجرت آریائیان به ایران، اقوامی از نژادهای متفاوت با تمدنهای مشابه در آن میزیستند؛ مانند ایلامیها که در حدود 4000 سال قبل از میلاد مسیح میزیستند.
در اواسط هزاره دوم قبل از میلاد، طوایفی از نژاد سفیدپوست، که شعبهای از نژاد هند و اروپایی بودند، از شمال فلات ایران وارد این سرزمین شدند. نام ایران نیز از همین مردمان آریایی گرفته شده است. شعبههای مختلف آریایی، هر یک در قسمتی از ایران سکنی گزیدند: مادها در شمال غربی ایران، پارسها در قسمت جنوبی و پارتها در حدود خراسان امروزی. مادها در اوایل قرن هفتم قبل از میلاد اولین دولت ایرانی را تاسیس کردند.
از پادشاهان بزرگ این سلسله میتوان به هوخشتره که با دولت بابل متحد شد و آشوریها را از بین برد اشاره کرد. دولت ماد در 550 قبل از میلاد به دست کورش منقرض شد و سلطنت ایران به پارسی ها منتقل گشت. در زمان داریوش، امپراطوری هخامنشی به منتهای بزرگی خود رسید: از هند تا دریای آدریاتیک و از دریای عمان تا کوههای قفقاز.
جنگ های ایران و یونان در زمان او آغاز شد. دولت هخامنشی سر انجام در 330 ق. م به دست اسکندر مقدونی منقرض گشت و ایران به دست سپاهیان او افتاد. پس از مرگ اسکندر (323 ق. م) فتوحاتش بین سردارانش تقسیم شد و بیشتر متصرفات آسیائی او که ایران هسته آن بود به سلوکوس اول رسید. به این ترتیب ایران تحت حکومت سلوکیان در آمد. پس از مدتی پارتها نفوذ خود را گسترش دادند و سرانجام توانستند سلوکیان را نابود و امپراتوری اشکانی را ایجاد کنند.
این امپراتوری در دوره اقتدارش از رود فرات تا هندوکش و از کوههای قفقاز تا خلیج فارس توسعه یافت. در عهد اشکانی جنگهای چند ساله ایران و روم آغاز شد. سلسله اشکانی در اثر اختلافات داخلی و جنگهای خارجی به تدریج ضعیف شد تا سر انجام به دست اردشیر اول ساسانی منقرض گردید.
وی سلسله ساسانیان را بنا نهاد که تا 652 میلادی در ایران ادامه یافت. دولت ساسانی حکومتی ملی و متکی به دین و تمدن ایرانی بود و قدرت بسیار زیادی کسب کرد. در این دوره نیز جنگهای ایران و روم ادامه یافت.
امپراتوری پهناور ساسانی که از رود سند تا دریای سرخ وسعت داشت، در اثر مشکلات خارجی و داخلی ضعیف شد.
آخرین پادشاه این سلسله یزدگرد سوم بود. در دوره او مسلمانان عرب به ایران حمله کردند و ایرانیان را در جنگهای قادسیه، مدائن، جلولاء و نهاوند شکست دادند و بدین ترتیب دولت ساسانی از میان رفت.
ایران پس از اسلام
جنگ نهاوند در سال 20 هجری اتفاق افتاد و پس از آن ایران به دست اعراب افتاد. در طول بیست سال بعد، تمام بلاد ایران مانند خراسان و سیستان نیز فتح شد.
سالها گذشت و در این مدت اختلافات داخلی زیادی بین مسلمانان پدید آمد. بنی امیه در دوران حکومت خود، بزرگی اعراب و تحقیر ملل دیگر را شعار خویش ساخته بودند، و ایرانیان که از فشارهای حکومت ناراضی بودند، همواره مترصد اقدام علیه آنان بودند. چنان که نه فقط همراه مختار و ابراهیم بن مالک بر ضد عبدالملک بن مروان قیام کردند، بلکه به اتفاق عبدالرحمان بن اشعث نیز علیه حجاج بن یوسف ثقفی همدست شدند،به خصوص که خلفای بنی امیه در امر جزیه و خراج خشونت و شدت زیادی به خرج میدادند.
به تدریج در اواخر حکومت بنی امیه، خراسان پایگاهی برای مخالفان آنها شد. لذا بنی عباس برای نفوذ خود به ایرانی ها متوسل شدند. کمک ایرانیان به بنی عباس را باید دلیل اصلی برای نابودی بنی امیه و قدرت بنی عباس دانست
. به همین دلیل بود که در دوره عظمت عباسیان، بالاترین مقامهای اجرایی به ایرانیان اختصاص یافت که در این مورد میتوان به وزارت خاندان برمکی اشاره کرد. با قتل این خاندان توسط هارون الرشید و بیرون راندن ایرانی ها از دستگاه خلافت، مقدمات ضعف دولت عباسی آغاز شد. با ضعف دولت عباسی و خارج شدن بعضی سرزمینها از زیر نفوذ آن، دولتهایی در گوشه و کنار ایران ایجاد شدند و خود را مستقل از دستگاه خلافت اعلام کردند. از این دولت ها می توان به طاهریان و صفاریان اشاره کرد.
به تدریج نفوذ دستگاه خلافت بنی عباس به عراق محدود شد و دولتهایی ایرانی با قدرتی بسیار پدید آمدند؛ مانند دولت آل بویه. دولت ایرانی سامانی در ماوراء النهر پدید آمد. از سالها قبل، اقوام ترک در دستگاه خلافت و دیگر دولتها نفوذ کرده بودند، لذا توانستند دولت غزنوی را در شرق ایران به وجود آورند. پس از غزنویان، ترکهای سلجوقی به قدرت رسیدند که عظمت امپراطوری ایران در دوره حکوت آنها، بار دیگر تقریباً تمام فلات ایران تا آسیای صغیر را در بر گرفت.
سلجوقیان حتی خلیفه عباسی را هم زیر نفوذ خود گرفتند و توانستند در جنگ با دولت روم شرقی پیروز شوند. پس از این پیروزی بود که به تدریج مقدمات جنگهای صلیبی فراهم شد تا اینکه رسماً در سال 1099 میلادی، این جنگها آغاز شد.
پس از سلجوقیان، خوارزمشاهیان بر سر کار آمدند. در این دوره جهان اسلام مواجه با فاجعه بزرگی گردید: حمله مغول.
بسیاری از شهر های آباد ایران با خاک یکسان شد و صدها هزار نفر از مردم کشته و آواره شدند.
در حمله بعدی مغول که توسط هلاکو خان ترتیب داده شد، بغداد تصرف شد، دولت عباسی سقوط کرد و خلیفه آن کشته شد. بازماندگان هلاکوخان که به نام ایلخانان بر ایران حکومت میکردند، به سبب تاثیر نفوذ وزرا و مشاورینی چون خواجه نصیر الدین توسی، شمس الدین محمد جوینی و رشید الدین فضل الله همدانی و مخصوصاً فرهنگ ایرانی - اسلامی ایرانیان، به دین اسلام گرویدند و مقهور تمدن و تربیت ایرانیها شدند.
خاتمه کار ایلخانان با ضعف و اختلافات داخلی و شورش های زیادی در اطراف و اکناف کشور همراه شد. در این هنگام یکی دیگر از سرداران مغول به نام تیمور لنگ حملات خود را آغاز کرد. تیمور که طنین نامش از چین تا مصر و از دهلی نو تا مسکو را به وحشت میافکند
، طی یورشهای خونین و مکرر خویش بسیاری از بلاد ایران و سرزمینهای دیگر را ویران کرد و جنایات بسیاری مرتکب شد. پس از او جانشینانش نتوانستند قلمرو وی را حفظ کنند و حکومتهای محلی در همه جای ایران سر بر آوردند.
سرانجام شاه اسماعیل صفوی به این حکومت ها پایان داد و حکومت مقتدر شیعی صفوی را بنیان نهاد، اما صفویه نیز با هجوم افغانها منقرض گردید. پس از آن نادر شاه، افغانها را بیرون راند و سلسله افشاریه را تأسیس کرد. وی حملاتی را علیه هندوستان ترتیب داد. سپس سلسله زندیه که مؤسساش کریم خان زند بود، حکومتی را بنا نهاد که چندان دوام نیافت و با حملات آنها محمد خان از بین رفت.
از آن پس دوره حکومت قاجاریه شروع شد که تا سالها ادامه داشت. از پادشاهان این سلسله میتوان فتحعلیشاه، ناصر الدین شاه و مظفر الدین شاه را نام برد. در این دوره جنگهای ایران و روسیه رخ داد که به دلیل بیکفایتی شاهان قاجار، بسیاری از سرزمین های ایران از کشور جدا شد و از دست رفت.
آخرین سلسله پادشاهی که بر ایران حکومت کرد، خاندان پهلوی بود. رضا شاه توسط کودتایی که در سوم اسفند 1299 ترتیب داد، به وزارت رسید و مدتی بعد انقراض قاجاریه را اعلام کرد. همزمان با جنگ جهانی دوم، نیروهای متفقین در شهریور 1320 هجری شمسی وارد ایران شدند تا به شوروی که علیه آلمان میجنگید امکانات برسانند. رضا شاه به دستور دولت انگلیس از ایران خارج شد و پسرش، محمدرضا شاه، بر تخت سلطنت نشست. دوره پهلوی تا بهمن 1357 که انقلاب اسلامی پیروز شد، ادامه یافت.
کشور ایران با وسعتی معادل 195، 648 ،1 کیلومتر متر مربع، شانزدهمین کشور بزرگ جهان است. ایران در نیمکره شمالی، نیمکره شرقی در قاره آسیا و در قسمت غربی فلات ایران واقع شده و جزو کشورهای خاور میانه است.
نصف النهار 5 44 شرقی از غربی ترین نقطه ایران و نصف النهار 18 63 شرقی از شرقی ترین نقطه ایران عبور می کند. همچنین مدار 3 25 شمالی از جنوبی ترین نقطه ایران و مدار 47 39 شمالی از شمالی ترین نقطه این کشور می گذرد.
همسایگان ایران عبارتاند از: جمهوری آذربایجان، ارمنستان، ترکیه، عراق، افغانستان، پاکستان و ترکمنستان. طول سواحل ایران در امتداد دریای خزر 657 کیلومتر، در خلیج فارس از بندر عباس تا دهانه اروند رود 259، 1 کیلومتر و امتداد دریای عمان از خلیج گواتر تا بندر عباس 784 کیلومتر است که در مجموع بالغ بر 731، 8 کیلومتر را تشکیل میدهد. حدود 90 درصد از خاک ایران در محدوده فلات ایران واقع شده است.
ایران کشوری کوهستانی محسوب میشود. بیش از نیمی از مساحت کشور را کوهها و ارتفاعات، و کمتر از 4/1 آن را نیز اراضی قابل کشت تشکیل داده است. ارتفاعات ایران را به طور کلی می توان به چهار رشته کوه شمالی، غربی، جنوبی و کوههای مرکزی و شرقی تقسیم کرد
از رشته کوههای مهم میتوان به البرز و زاگرس اشاره کرد. بلندترین قله ایران دماوند نام دارد با ارتفاع 5671 متر که از این جهت در مرتبه بیست و سوم کوههای جهان قرار دارد.
اکثر رودهای جاری در ایران کم آباند و تنها رود قابل کشتیرانی آن، رود کارون است. مهمترین رودهای حوضه خلیح فارس و دریای عمان عبارتاند از: کارون، جراحی، کرخه، در، زهره، دالکی، اروند رود، مهران، میناب، سرباز، با هوکلات، تیاپ، نای بند، شور و مند. رود کارون با 950 کیلومتر طول، چهل و هشتمین رود جهان است.
حدود 200، 180 کیلومتر مربع از خاک ایران را جنگلها پوشانده که حدود 5/55 % آن مربوط به جنگ های غرب کشور است. جنگلهای شمال کشور در حاشیه جنوبی دریایی خزر 19%، جنگلهای پسته پراکنده در جنوب و شرق 3/13%، جنگلهای کوهستانی ارس 6/6% و جنگلهای گرمسیر و کویری نیز 6/5% آن را تشکیل میدهد. کشور ایران دارای آب وهوای متنوعی است که با مقایسه نقاط مختلف کشور، این تنوع را به خوبی میتوان مشاهده کرد.
پایتخت ایران شهر تهران و 98% مردم ایران مسلمان هستند.
در سال 1316 ه. ش. ایران را به ده استان و بعداً آنرا به 14 استان تقسیم کرده اند شهرهای مهم ایران عبارتند از: تبریز رشت ارومیه ساری گرگان مشهد اصفهان یزد کاشان اراک همدان شیراز کرمان اهواز سنندج کرمانشاه ، بستک، بندر لنگه ، بندر عباس و غیره.
زمینهای کشور ایران که قسمتی از نجد ایران است از لحاظ زمین شناسی به طور کلی به ترتیب زیر است:
در قسمت مرکز و مشرق و جنوب شرقی زمینهای کویری که بیشتر از ماسه و شن و گاهی تشکیلات کولابی و دریاچه یی دارد و بیشتر از بقایای دریاچه یی عهد سوم است.
جنوب ایران بیشتر تشکیلات دوران سوم را دارد و تشکیلات نفتی بیشتر در همین قسمتها است.
در شمال شرقی ایران (اطراف مشهد) غالبا تشکیلات دوران دوم بانضمام تشکیلات آتشفشانی و نیز قسمتی از تشکیلات دوران سوم دیده می شود.
شمال ایران در قسمتهای سواحل بحر خزر بیشتر تشکیلات دوران سوم و در قسمتهای جنوبی تر (رشته البرز) تشکیلات دوران دوم و اول بانضمام تشکیلات آتشفشانی مشاهده می گردد.
در آذربایجان شمالی غالبا زمینهای دوران دوم و ابتدای دوران سوم و تشکیلات آتشفشانی وجود دارد.
در آذر بایجان شرقی اکثر تشکیلات دوران اول و تشکیلات آتشفشانی است. در آذربایجان غربی و سواحل دریاچه رضائیه تشکیلات دوران اول و ابتدای دوران سوم و تشکیلات آتشفشانی محسوس است.
در مغرب ایران (کرمانشاهان و کردستان) بیشتر تشکیلات مربوط به ابتدای دوران سوم و اواخر دوران دوم است.
در جنوب شرقی ایران (بلوچستان) بیشتر تشکیلات دوران سوم دیده می شود
استان تهران
محيط طبيعي
موقعيت و وسعت
استان تهران با وسعتي حدود 18814 كيلومتر مربع بين 34 تا 5/36 درجه عرض شمالي و 50 تا 53 درجه طول شرقي واقع شده است. اين استان از شمال به استان مازندران، از جنوب به استان قم، از جنوب غرب به استان مركزي، از غرب به قزوين و از شرق به استان سمنان محدود است.
ناهمواريها
استان تهران در جنوب شرقي مركز رشته كوههاي البرز كه در شمال ايران از آذربايجان تا خراسان با جهتغربي- شرقي كشيده شده، قرار دارد. رشته كوههاي البرز به سه ديواره تقسيم ميشود:
1. ديواره شمالي: ارتفاعات محدودي از اين ديواره در استان تهران و بقيه آن در استان مازندران قرار دارد.
2. ديواره مياني: حد شمالي استان را تشكيل ميدهد و مرتفع ترين قسمت رشته كوههاي البرز مركزي است. كوه دماوند و قله آن به ارتفاع 5671 متر در اين قسمت قرار دارد. قله دماوند نهمين قله مرتفع دنيا به شمار ميرود. اين ديواره عظيم كوهستاني به صورت كوههاي «كندوان» و پس از آن كوههاي «طالقان» در شمال غربي استان، تا محل اتصال رود «الموت» به «طالقان رود»، ادامه مييابد. در شمال شرقي نيز اين ديواره با نام رشته ارتفاعات فيروزكوه و سوادكوه تا دره رود فيروزكوه(شعبه اصلي حبلهرود) كه از جنوب دامنههاي شرقي آن ميگذرد، امتداد مييابد. در شرق دره فيروزكوه كه پس از دريافت شعباتي حبله رود ناميده ميشود، ارتفاعات «شهميرزاد» شروع ميشود.
3 -ديواره جنوبي: سومين بخش از ارتفاعات مركزي است كه رودخانههاي جاجرود و كرج آن را بريده و به سه قسمت جدا از هم تقسيم نموده است. اين سه قسمت عبارتند از:
- كوههاي لواسانات كه بين درههاي رود دماوند و جاجرود قرار دارند و در شمال به دره «رود لار» محدودند. دنباله اين كوهها در شرق جاده آب علي به نام قره داغ و دماوند تا دره حبله رود امتداد يافتهاند.
- كوههاي شميرانات كه بين سرچشمه هاي جاجرود و كرج قرار دارند و بلندترين نقطه آنها قله توچال با ارتفاع 3943 متر است.
- كوههاي كهار كه از غرب دره رودخانه كرج شروع شده و در جنوب طالقان رود به موازات آن ادامه دارند.
علاوه بر اين سه ديوار كوهستاني، در جنوب و شرق دشت تهران كوههايي با ارتفاع كمتر وجود دارند كه مهمترين آنها كوههاي حسنآباد و نمك در جنوب و بيبيشهربانو و القادر در جنوب شرقي و ارتفاعات قصرفيروزه در شرق است.
آب و هوا
در نواحي مختلف استان تهران به علت موقعيت ويژه جغرافيايي، آب و هواي متفاوتي شكل گرفته است. سه عامل جغرافيايي در ساخت كلي اقليم استان تهران نقش مؤثري دارند:
كوير يا دشت كوير: مناطق خشك مانند دشت قزوين، كوير قم و مناطق خشك استان سمنان كه مجاور استان تهران قرار دارند، از عوامل منفي تأثيرگذار بر هواي استان تهران هستند و موجب گرما و خشكي هوا، همراه با گرد و غبار ميشوند.
رشته كوههاي البرز: اين رشته كوهها موجب تعديل آب و هوا ميشود.
بادهاي مرطوب و باران زاي غربي: اين بادها نقش مؤثري در تعديل گرماي سوزان بخش كويري دارند، ولي تأثير آن را خنثي نميكنند.
استان تهران را مي توان به سه بخش اقليمي زير تقسيم كرد:
اقليم ارتفاعات شمالي: بر دامنههاي جنوبي، بلنديهاي البرز مركزي، در ارتفاعي بالاي 3000 متر قرار گرفته و آب و هوايي مرطوب و نيمهمرطوب و سردسير با زمستانهاي بسيار سرد و طولاني دارد. بارزترين نقاط اين اقليم، دماوند و توچال است.
اقليم كوهپايه: اين اقليم در ارتفاع دو تا سه هزار متري از سطح دريا قرار گرفته و داراي آب و هوايي نيمه مرطوب و سردسير و زمستانهايي به نسبت طولاني است. آبعلي، فيروزكوه، دماوند، گلندوك، سد اميركبير و دره طالقان در اين اقليم قرار دارند.
اقليم نيمه خشك و خشك: با زمستانهاي كوتاه و تابستانهاي گرم، در ارتفاعات كمتر از 2000 متر واقع شده است. هر چه ارتفاع كاهش مييابد، خشكي محيط بيشتر ميشود. ورامين، شهريار و جنوب شهرستان كرج در اين اقليم قرار گرفتهاند.
هواي تهران در مناطق كوهستاني داراي آب و هواي معتدل و در دشت، نيمهبياباني است. تهران در مرز شرايط جوي بري و اقيانوسي قرار گرفته و تمايل آن به موقعيت بري بيشتر از وضعيت اقيانوسي است.
منابع آب
وجود رودخانههاي دايمي مانند رودخانه كرج، رودخانه جاجرود، رود لار، حبله رود، رود شور يا ابهررود و طالقان رود موجب شده تا استان تهران از لحاظ منابع آب كمبودي نداشته باشد. بيشترين رودخانههاي استان از كوههاي البرز سرچشمه ميگيرند. در استان تهران قناتهاي متعددي وجود داشته كه در گذشته نه چندان دور در تأمين آب مورد نياز مناطق شهري و روستايي سهم بسزايي داشتهاند
. ليكن امروزه با استفاده از امكانات آب لوله كشي كه از سدهايي چون اميركبير، لتيان و لار تأمين ميشود، آب قنات ها و چشمه ها فقط براي كشاورزي و آبياري مصرف ميشود و فقط بعضي چشمهها، به ويژه چشمههاي آبمعدني كه بيشتر در شمال شرقي استان متمركزند، اهميت سابق خود را حفظ كردهاند. مهمترين اين چشمهها عبارتند از: چشمه اعلا دماوند، چشمه قلعه دختر، چشمه آب علي هراز، چشمه وله در گچسر، چشمه شاه دشت كرج، چشمه علي در شهرري، چشمه تيزآب، چشمه گله گيله و....
پيشينه تاريخي
استان تهران در گذر زمان
منطقه تهران كه در شمال غرب فلات مركزي ايران قرار گرفته از زمانهاي دور و ادوار پيش از تاريخ منطقهاي مسكوني بوده و ردپاي فرهنگ هاي پيش از تاريخي را در گوشه و كنار آن ميتوان سراغ گرفت
. بررسيها و كاوشهاي باستانشناسي از يك سده قبل تا به امروز بسياري از مراكز فرهنگي در دشت تهران را مشخص و معلوم ساخته و نشان ميدهد كه اين دشت حداقل از نيمه دوم هزاره دوم (عصر آهن) تا به امروز مسكوني بوده است. از زماني كه شهر تهران در سال 1200 هـ.ق توسط آقامحمدخان قاجار به پايتختي ايران برگزيده شد تا به امروز حوادث بي شماري را به خود ديده است. نگاهي مي اندازيم به تهران تاريخي از گذشتههاي دور تاكنون:
ري: ري يكي از نقاط باستاني ايران با آثاري از هزارههاي چهارم و پنجم قبل از ميلاد است. درباره پيدايش شهر باستاني ري، مانند ديگر شهرهاي باستاني، افسانه هاي متفاوتي وجود دارد. بناي آن گاه به شيث بينآدم(ابوالبشر) نسبت داده ميشود كه منوچهر آن را از نو ساخته است و گاه به هوشنگ پسركيومرث.