بخشی از مقاله
نگاهي کوتاه به تربت شیخ احمد جام
تربت جامي ها، مردمي خون گرم، مهمان نواز، متدين، سخت كوش، وطن دوست و مرز دارند. تبار آنان آريايي و زبانشان فارسي با گويش شيرين محلي تربتي است. بيشتر مردم اين شهر مسلمان و پيرو مذاهب شيعه جعفري و سني هستند. شهرستان تربت جام در سرشماري عمومي نفوس و مسكن 1375 هـ .
ش، 210.349 نفر جمعيت داشته است. صنايع دستي شهرستان تربت جام را قالي و قاليچه بافي، كرباس بافي، پلاس بافي، جوال و خورجين بافي، بافتن دستمال و چادرشب و ظروف سفالين تشكيل مي دهد. از روزگار كهن صنعت فرش بافي در اين شهرستان رواج داشته است و جنبه صادراتي دارد. دار قالي ها معمولا در خانه ها برپا مي شود و كارگاههاي قالي بافي نيز در اين شهرستان به فراواني وجود دارند. قاليها با طرح قالي مشهد در رنگ هاي لاكي، قرمز دانه و قهوه اي نيز به بازار عرضه ميشود. آرامگاه شيخ جام، پل خاتون، تپه جهانگير آباد، تپه سراب، تپه شور قلعه، تپه صدر آباد، تپه طلايي، تپه قشه توت، تپه
گرماب، تپه گلارچه، تپه گنج آباد، خواجه حسام، قلعه استاي، قلعه زور آباد، قلعه فيض آباد، قلعه گبري، قلعه گوش لاغر، قنقر، كاريز ديوان، گلار صارم و مسجد خواجه عزيزالله مكان هاي ديدني و تاريخي اين منطقه را تشكيل ميدهند.
مشخصات جغرافيايي
شهرستان تربت جام، با پهنه اي حدود 8362 كيلومتر مربع، در شمال خاوري استان خراسان رضوي، در كنار مرز ايران و افغانستان، در مسير راه مشهد – اسلام قلعه، از نظر جغرافيايي در 35 درجه و 14 دقيقه پهناي شمالي و 60 درجه و 38 دقيقه درازاي خاوري و بلندي 928 متر از سطح دريا قرار دارد. اين شهرستان از
شمال به شهرستان سرخس، از باختر به شهرستان هاي مشهد، فريمان و تربت حيدريه، از جنوب به شهرستان تايباد و از خاور به افغانستان محدود است.
هواي تربت جام معتدل است و بيش ترين درجه حرارت در تابستان ها به 40 درجه بالاي صفر و كمترين آن در زمستان ها به 13 درجه زير صفر مي رسد. ميانگين باران ساليانه آن، حدود 254 ميليمتر است. تربت جام در مسير راه آسفالته مشهد – تايباد قرار گرفته و به درازاي 162 كيلومتر به سوي شمال باختري به مشهد و به درازاي 62 كيلومتر به سوي جنوب به شهر تايباد ميپيوندد. دو راه شني نيز از اين شهر به سوي شمال خاوري، به درازاي 171 كيلومتر به صالح آباد و ديگري به سوي جنوب خاوري، به درازاي 35 كيلومتر به قلعه حمام كشيده شده است.
وجه تسميه و پيشينه تاريخي
تربت جام از روزگار باستان تاكنون به نام هاي گوناگوني چون «بوزگان»، «بوزيگان»، «بوزجان»، «پوچكان»، «زام»، «سام»، «جام»، «تربت شيخ جام» و «تربت جام» خوانده شده است. شهري باستاني به نام «بوزيگان» و يا « بوزگان» از سده 3 پ. م تا سده 2 هـ . ق، در كنار شهر كنوني وجود داشته كه ظاهرا در اثر زلزله از بين رفته است. شهر كنوني از حدود سده 3 هـ . ق، ايجاد و اندك اندك گسترش يافته است. اين شهر پس از باز سازي و آبادي دوباره، «بوزجان» يا «پوچكان» ناميده شده و كرسي ناحيه جام، (به گويش شمالي قهستان «زام» يا «سام») گرديده است. شهر تربت جام نيز مانند شهر تربت حيدريه به نام شيخ بزرگي كه در آن به خاك سپرده شده سرشناس است. شيخ احمد جام، مقلب به ژنده پيل، از عارفان نامي سده 5 هـ . ق، بود و نام كنوني شهر به مناسبت تربت يا آرامگاه وي «تربت شيخ جام» و «تربت جام» ناميده شده است.
تربت جام از روزگاران كهن از جايگاه ويژه اي برخوردار بوده است. اهميت تاريخي، اجتماعي، فرهنگي و بازرگاني آن، از سده 3-4 هـ . ق، نمايان گشته، و در زمان زندگي شيخ احمد جام (44- 536 هـ . ق) يعني سده هاي 5 و 6 هـ
. ق، شكوفا شده است.تربت جام در سده هاي 7 و 8 هـ . ق، هم زمان با يورش مغول و تيمور لنگ آسيب زيادي ديد. تربت جام در دوران صفوي به ويژه شاه عباس بزرگ، اهميت نظامي يافته و در آن، امنيت و آرامش برقرار بوده است. اما در اواخر اين دوران و در زمان شاه ساطان حسين صفوي (1105- 1135 هـ . ق) اوزبك ها و افغان ها به مرزهاي خاوري ايران، از جمله ناحيه تربت جام، دست اندازي كردند. سرانجام سرداري از خاور ايران، به نام نادر قلي افشار برخاست و
افغان ها را از ايران راند و خود در 1148 هـ . ق، پادشاه ايران شد. در زمان نادر شاه افشار، ايران بار ديگر توانمند شد و نه تنها مرزهاي خاوري آن، از يورش اوزبك ها، افغان ها و تركمانان در امان ماند، بلكه به سال 1153 هـ . ق / 1740 م، آن سوي رود جيحون يا آمودريا و قلمرو اوزبك ها، يعني خوارزم و بخارا هم مطيع نادر شاه و حكومت ايران شد. با درگذشت نادر شاه در سال 1160 هـ . ق، بار ديگر نا آرامي در خراسان آغاز گشت و تا اوايل سده 13 هـ . ق، ادامه يافت.
كريم خان زند، كه در شيراز بر ايران حكومت مي كرد، به احترام نادر شاه افشار، خراسان را هم چنان در دست فرزندان نادرشاه باقي گذاشت. بعدها آقا م
حمد خان قاجار خراسان، از جمله تربت جام را، در 1210 هـ . ق گشود. فتحعلي شاه قاجار (1212- 1250 هـ . ق) حقوق متحدان نخستين خويش، يعني تركمانان كه براي دستيابي به حكومت ايران، به قاجاريه كمك كرده بودند، ناديده گرفت و در نتيجه سركشي تركمانان آغاز شد و در دوران ناصرالدين شاه (1264 – 1313 هـ . ق) شدت يافت و يكي از شوم ترين دوران هاي تاريخي را براي مردم خراسان، از جمله ناحيه تربت جام و ديگر شهرهاي خراسان خاوري، پديد آورد.
مساجد در شهرستان تربت جام
مسجد مولانا تربت جام
در تايباد تربت جام ، نزديكي مرز كنوني ايران و افغانستان ، بنايي زيبايي از دوره تيموري به نام مسجد و مزار مولانا شيخ زين الدين واقع شده است . باني اين مسجد پير احمد خوافي وزير شاهرخ بهادر تيموري ميباشد و مسجد در سال 848 هجري قمري به دستور وي ساخته شده است. اهميت اين بنا بيشتر از لحاظ دارا بودن كتيبههاي زيباي سر در ، كاشي كاري معرق و حواشي آن است كه از هر جهت ، شامل نكات ظريف هنري و ويژگيهاي دوره تيموري است . در كتيبه كاشي معرق تاريخي مسجد ، نام شاهرخ و پير احمد خوافي خوانده ميشود.
گذشته از كتيبه تاريخي ايوان و حواشي آن ، كتيبهاي بر روي سنگ نقر شده است و در بالاي سر قبر قرار دارد . اين كتيبه منظوم كه به خط نستعليق نوشته شده ، حاكي از اين است كه معجر مشبكي از سنگ رخام در سال 1030 هجري قمري از طرف خواجه درويش نامي براي قبر شيخ زين الدين علي ساخته شده است . اين معجر هم اينك در خارج مسجد و جلو ايوان نصب شده است . بنا تحت شماره 309، در زمره آثار تاريخي به ثبت رسيده است.
مسجد خواجه عزيز الله تربت جام
در شهر تربت جام و در شمال آرامگاه شيخ جام قرار دارد . در حال حاضر به صورت نيمه ويران درآمده است و از سده 5 هـ.ق. بر جاي مانده است.
مسجد عتيق تربت جام
اين بنا در جنوب غربي گنبدخانه قرار دارد و مسجد جامعي به سبك شبستاني گنبددار شامل پنج رواق است كه رواقهاي محوري آن ، عريضتر از رواقهاي كناري است . در مركز بنا ، گنبدي بر روي چهار تويزه زده شده بوده كه بعداً ويران شده است . ابعاد كل بنا 50/25 * 19 متر است.
گچبريها ، نقش اندازي آجري روي بدنه گچي و نوع كاشي بنبا ،از نقطه نظر سبك ، متعلق به قرن هشتم هجري است و از نظر مطالعه تطبيقي ، مشابه آن را ميتوان در بسطام (692 هـ.ق.) ،سلطانيه (684 هـ.ق.) و اشترجان (687 .هـ.ق.) ياتف. باني اين بنا را رضي الدين احمد متولي جامي نوشتهاند و تاريخ ساخت آن را 720 هـ.ق. دانستهاند
-ايوان : ايوان با ارتفاعي در حدود 30 متر در برابر گنبد قرار دارد و با قوس هشت قسمتي و سقف نيم گنبدي كاربندي شده است و در طرففين ايوان ، مسجد كرماني و مسجد گنبد سفيد قرار گرفتهاند كه از داخل ايوان ،دو درگاه به آنها راه دارد . دو گلدسته كوتاه شش ضلعي در بالاي ايوان جاي گرفته كه ساخت آنها را به شخصي به نام «شيخ اسماعيل خان مستوفي الممالك » كه مستوفي كل كابل و قندهار در زمان نادرشاه بوده است ، نسبت ميدهند. در تزيين ايوان، از كاشي كاري و گچ بري استفاده شده است. در اين ايوان، دو نوع كاشي كاري متعلق به دو دوره مختلففف به كار رفته است؛ نخست، كاشيهاي فيروزهاي
شش گوش منقوش كه با نقوش گل و برگ و ستاره 6 پر به رنگهاي سياه ، لاجوردي و فيروزهاي بر زمينه سفيد تزيين شدهاند و كاشيهاي فيروزهاي رنگ تيره كوچك مثلثي شكل منقوشي كه با اسليمي و به رنگ سياه منقوش شدهاند، دو چهار گوشه كاشيهاي شش گوش بزرگ را پر كردهاند. نوع دوم ، كاشي
كاري معرق دوره صفوي (1022 هـ.ق.) است كه تمامي نماي ايوان ،از اسپر و پيشاني آن گرفته تا زير قوس را بانقوش هندسي ، حيواني ،گياهي و كتيبههاي ثلث با رنگهاي سفيد، سياه، آبي،فيروزهاي، لاجوردي، سبز روشن، قهوهاي روشن و قهوهاي سير و زرد ميپوشاندهاند. علاوه بر كاشي كاري، از گچبريهايي نيز در چند حاي ايوان استفاده شده است كه همه متعلق به يك دوره نيستند. باني اين بنا ، «شمس الدين مطهر بن شهاب الدين اسماعيل بن قطب الدين
محمد بن شمس الدين مطهر بن احمد بن جامي» بوده است كه قبل از اتمام آن ، در گذشته است و كار او توسط پسرش «غياث الدين بن مطهر» به اتمام رسيده است ؛ هر چند به نظر ميرسد نقشه اوليه بنا هيچ گاه كامل نشده است . درباره تاريخ بنا ميتوان گفت كه بناي ايوان در 720هـ.ق. پايان گرفته است ، و در زمان معزالدين تغييراتي در آن به وجود آمده و كاشي كاري معرق فعلي بنا در سال 1022 هـ.ق. ، در دوره شاه عباس صفوي ، صورت پذيرفته است.
مسجد كرماني تربت جام
اين دو بنا ، در شمال و جوب ايوان واقع شدهاند و از طريق دو درگاه واقع در ايوان ميتوان به داخل آنها راه يافت. مسجد كرماني با ابعاد 70/10 * 17 متر داراي شاه نشيني در وسط هر ضلع و سه حجره (چله خاني) در اضلاع غربي ـ شرقي است . در شاه نشين غربي آن ، محراب گچ بري شده پر كار و نفيسي و در مقابل آن ، قبري منسوب به استاد كرماني ـ سازنده محراب ـ قرار دارد. سقف اين سبنا ، شامل پنج قسمت است : دو شاه نشين شمالي و جنوبي با پوشش نيم گنبدي كه در جلوي هر كدام دو تويزه با تاق خوانچه پوش قرار دارد و سرانجام در مركز بنا ، بر روي چهار تويزه ، گنبد كوچكي زدهاند كه بعداً بازسازي شده
است . در زير اين گنبد ، در كف مسجد ، سردابي با نقشه مربع كه داخل آن سه قبر قرار داشت ، كشف شده كه هويت دفن شدگان مشخص نيست. تزيينات داخل بنا شامل تعدادي قوس تزييني در اطراف حجرهها و گچبريهايي به شكل مقرنس در بالاي در چله خانه است . در بالاي اين قسمت و در كمرگاه بنا ، كتيبهاي به خط ثلث ، بنا را دور ميزند و در بالاي آن ، مقرنس كاري بسيار زيبايي به كار رفته است كه در تاق شاه نشينها قرار دارد و در پايين ، مقرنسهاي شمالي و جنوبي جمعاً 8 لوح گچ بري مشبك وجود داشته است كه امروزه 7 لوح آن باقي مانده است . در ميان نزدينات اين مسجد مجراب گچ بري شده شاه نشين غربي كه داراي نقوش مختلف گياهي و خطي و هندسي پركار است ،از اهميت ويژهاي برخوردار است.
نماي خارجي مسجد كرماني كه رو به صحن اصلي مزار قرار دارد ،متشكل از چهار طاق نما و قابهاي ساده آجري در حد
فاصل آنهاست . از آن ميان ، دو طاقنمايي كه بعد از ايوان قرار گرفتهاند . داراي مقرنس كاري با اسلوب به كار رفته در داخل بنا هستند و حواشي آنها نيز داراي گچ بريهايي نظير نمونههاي داخل بناست . در خصوص تاريخ ساخت اين بنا نميتوان اظهار نظر دقيقي داشت ؛ اما احتمال بيشتري وجود دارد كه اين بنا به نيمه دوم قرن هشتم هـ.ق. متعلق باشد.
مسجد نو تربت جام
اين مسجد در جانب شرقي مزار واقع است و با يك مقصوره چليپا شكل و شبستانهاي ستون دار طرفين آن و يك حياط كوچك مستطيل شكل مشخص ميشود. رواق شرقي ،با مسجد عتيق پيوند خورده است و براي اين كار ،الزاماً بخشي از آن و احتمالاً بناهاي مغولي شمال مجموعه تخريب شده است . دري كه جايگزين محراب گنبد شده ، راهي را براي ورود به مسجد جديد فراهم ساخته است . ديوارهاي تكيه حياط ، تاقهاي رواقها و شبستانهاي طرفين گنبد مقصوره و تزيينات زير گنبد ، نسبتاً جديد هستند. تنها بخش اصلي مسجد به نظر ميرسد كه گنبد مقصوره باشد. اين بنا احتمالاً توسط جلال الدين فيروز شاه ، در سال 846 هـ.ق. ساخته شده است.
حمامها و آب انبارها در شهرستان تربت جام
آب انبار لنگر تربت جام
اين بنا در فاصله دويست متري غرب مزار شاه قاسم انوار ،واقع در روستاي لنگر و 24 كيلومتري غرب تربت جام ، قرار گرفته و ظاهراً همزمان با بناي آرامگاه در دوره تيموري ساخته شده است . آب انبار لنگر بناي آجري بزرگي به عرض 18 و طول 24 و عمق آبگير 6 متر است . ارتفاع پوشش گنبدي آن انبار از كف زمين نيز به 9 متر ميرسد. اين منبع حدود 132 متر مساحت دارد و تقريباً 2000 متر مكعب آب را در خود جاي ميدهد. در جانب شمالي و جنوبي بنا دو غرفه آجري ساخته شده كه در يكي از آنها پلكان آجري براي دسترس به آب قرار دارد . پلهها در عمق منبع و داخل آب ادامه پيدا ميكند تا هر قدر سطح آب پايين رود ، بتوان به آن دست يافت . غرفه ديگري كه كوچكتر و تقريباً قرينه غرفه پلكان دار است ،براي استحكام پشت بند پوشش بنا ، ساخته شده است. احتمال دارد اين بنا از ساختههاي اميرعلي شيرنوايي ، وزير دانشمند و خير سلطان حسين بايقرا باشد.
آب انبار تربت شيخ جام تربت جام
اين بنا مقابل در ورودي باغ و متصل به صحن شمالي مرقد شيخ جام واقع شده است . بناي اوليه آب انبار در سال 1010 هـ.ق. توسط «فيروزبن حسين» نامي ساخته شده و در دوره ناصرالدين شاه (1270 هـ.ق.) تعمير و بازسازي شده است . (نقشه ش 110 پايين) بنا با مصالح آجر و ساروج و گل ساخته شده و داراي طرحي مستطيل شكل با درگاهي در ميانه هر ضلع و پوششي گنبدي است.
قلعه ها در شهرستان تربت جام
قلعه گبري تربت جام
اين قلعه بر فراز كوهي در 1 كيولمتري روستاي قلعه گبري ، در جنوب باختري پل خاتون قرار دارد . اين دژ بايستي از دژهاي اسماعيليه باشد . قلعه شامل تأسيسات زيست دراز مدت، مانند حوض ساروجي يا سنگي و ...نيست و تنها نياز فوري و روزمره ساكنانش را برآورده ميكرده است
قلعه گوش لاغر تربت جام
در بيرون روستاي گوش لاغر ، بر سر راه مشهد ـ صالح آباد و در 11 كيلومتري شمال باختر آن ، بر روي يك تپه سنگي قرار دارد. از اين قلعه يك محوطه مستطيل شكل 150 * 100 با يك برج خراب به بلندي حدود 5 متر ديده ميشود. سفالهاي لعابدار ، با نقشهاي كنده زير لعاب، كه در اين قلعه ديده شده، ديرينگي قلعه را به سدههاي نخستين اسلامي ميرساند، يعني به حدود 1000 سال پيش و سدههاي سوم و چهارم هجري قمري
قلعه زورآباد تربت جام
قلعه زورآباد در كنار صالح آباد قرار دارد. اين دژ از خشت و گل ساخته شده است . حصار خاوري ويران شده، ولي حصار باختري پابرجاست، در هر گوشه حصار ، برجي دو سه طبقه ساخته شده است.
قلعه استادي تربت جام
در روستاي استاد، در 86 كيلومتري شهر تربت جام و 23 كيلومتري جنت آباد و به فاصله چند كيلومتري باختر هريرود قرار دارد. امروز از آبادي استاد يا استاي اثر برجستهاي ديده نميشود ولي در آن محل بر فراز كوهي، قلعهاي نظامي و نيمه ويران و شايد از دوران صفوي وجد دارد. در پايين دست قلعه بازمانده آباديهاي ديگري ديده ميشود، با سفالهايي از دوره سلجوقي و تيموري.
تپه هاي باستاني در شهرستان تربت جام
تپه شور قلعه تربت جام
در 300متري جنوب باختري روستاي شور قلعه كه در ده كيلومتري باختر پل خاتون است قرار دارد . ظاهراً تپه شور قلعه يكي از سكونتگاه هاي مردمان باستاني است كه به گفته «گيرشمن» از طريق دره كشف رود خود را به درون ايران كنوني رسانيدهاند. چون در يك جاي تپه كه به طور تصادفي خاكبرداري شده لايههاي نمايانگر وجود بازمانده فرهنگ پيش از تاريخ ديده ميشود.
تپه صدرآباد تربت جام
در كناره جنوب كشف رود ، در 3 كيلومتري باختر پل خاتون قرار دارد. در كاوشهاي غر مجاز ، آجرهاي سرخ رنگ 5 * 25 * 25 سانتيمتر در آن پيدا شده است . در اين تپه سفالهاي بدون لعاب با نقش برجسته قالبزده و داراي نقشهاي نيم استوانهاي و باندهاي عمودي برجسته هستند ، كه تزيينات روي ظرفهاي نقره ساساني را به ياد مياورند . اين تأثير از هنر دوران ساساني مربوط به سدههاي نخستين اسلامي است.
تپه جهانگيرآباد تربت جام
در 7 كيلومتري جنوب خاوري پل خاتون و دو كيلومتري باختر گرماب قرار دارد. اين تپه براي كشاورزي هموار شده ، ولي در نقاط بلند آن، قطعه سفالهايي ديده ميشود كه شبيه سفالهاي تپه صدرآباد و مربوط به سدههاي نخستين اسلامي است.
تپه طلايي تربت جام
در سه كيلومتري گوش لاغر ، در كنار روستاي شورستان قرار دارد. سفالهاي تپه طلايي شورستان، بيشتر بدون لعاب و داراي نقشهاي قالب زده و مهري هستند كه اين گونه سفالها مربوط به سدههاي سوم تا اوايل هفتم هـ.ق. است. در باختر تپه، كه خاكبرداري شده، ديواري از خشت و گل به چشم ميخورد و در همان محل تكههاي آجر نيز ديده ميشود. در ميان انبوه سفالها ،يك سفال نخودي رنگ دست ساز مربوط به پيش از تاريخ نيز به دست آمده كه اگر از جاي ديگر به آن جا منتقل نشده باشد، ديرينگي تپه طلايي را به پيش از تاريخ هم ميرساند. بيش از پنجاه گونه نقش گوناگون قالبي روي سفال، چندين قطعه ظرف سفالي و يك قطعه توپي كوره سفالگري، يك عدد هر سالم زيبا و سفال لعابدار در تپه طلايي پيدا شدهكه همگي گوياي يك استقرار مدني دراز مدت از پيش از اسلام تا سده 7 هـ.ق. ، در آن محل است.
تپه قشه توت تربت جام
در 10 كيلومتري صالح آباد و 77 كيلومتري شمال خاوري شهر تربت جام ،بر سر راه آن دو شهر قرار دارد. برشهايي كه در اثر خاكبرداري در بخش جنوبي محوطه ايجاد شده، تا ژرفاي زياد، لايههاي خاكستر و خاك سوخته به همراه سفال و استخوان را نمايان كرده است. سفالهاي قشه توت از نظر گوناگوني در فرم ، نقشهاي بسيار و ديرينگي به دو دسته بزرگ پيش از تاريخ و تاريخي بخش ميشوند. در ميان انبوه سفالهاي نقش دار تپه جنوبي، قطعهاي از كف يك ظرف كوچك مرمري سفيد و يك صافي كوچك سفالي و نيمي از يك دوك گلي نيز بهدست آمده است. با بررسي محوطههاي پيش از تاريخ شمال خاور و خاور ايران روشن ميشود كه سفالهاي تپه قشه توت، از نظر نقش و فرم، با سفالهاي تپههاي آنو ، در نزديكي عشق آباد تركمنستان ، محمد آباد مازندران، شهر سوخته سيستان، كويته پاكستان ،نمازگاه ، آق تپه در تركمنستان قابل مقايسه است كه در مجموع نزديك هستند با سفالهاي طبقه دوم سيلك و از دوران كالكوليتيك. اما در جزييات،تأثير پذيري بسياري از اشياء به دست آمده در شهر سوخته سيستان ، قابل ديدن است. از جمله قطعهاي از ظرف كوچك مرمريكه نمونه آن به فراواني در ميان آثار به دست آمده از شهر سوخته سيستان ديده ميشود