بخشی از مقاله
استفاده از گياهان دارويي به قدمت عمر عقلي و رشد شعور انسان است. چون امراض با پيدايش بشر متولد شده اند و اسناد چند هزار ساله موجود در تاريخ طب و داروسازي حاوي تجربيات و اطلاعات ارزشمند گياهي درماني ميباشد. خدمات علماء و دانشمندان مسلمان نظير جابربن حيان، زكرياي رازي، ابونصر فارابي، ابو علي سينا و امثال ايشان كه سر آمد علوم شيمي، پزشكي و دارو سازي عصر خود بودند، به اندازه اي است كه هنوز هم جوامع انساني از پرتو آنها
در زمينههاي مذكور استفاده ميكند. تا چند دهه گذشته، آنچه كه به عنوان دارو مورد استفاده قرار ميگرفت، از منابع طبيعي و بطور عمده از گياهان به دست ميآمد. در كشور ما سطح وسيعي از دشتها و مراتع پوشيده از گياهاني است كه خواص مختلف دارويي دارند. گونههاي مختلف گياه جنس درمنه از لحاظ داشتن خواص مختلف و موارد استفاده متفاوت در مقايسه با بسياري از گياهان ديگر شاخص بوده و ارزشهاي چند جانبه دارد و البته گونه درمنه دشتي نيز در مناطق رويشي استپي، نيمه بياباني و بياباني حضور بارز داشته و نحقيقات نشان ميدهد ماده سنتونين موجود در سرشاخههاي آن داراي اثرات دارويي بوده و جهت دفع انگل بكار ميرود.
با پيشرفت سريع علوم، از يكسو و مسايل اقتصادي از سوي ديگر، از مصرف گياهان دارويي بصورت گذشته كاسته شد و داروهاي شيميايي در بسياري موارد جايگزين گياهان شدند. تجربه چند دهه اخير نشان داد كه داروهاي شيميايي با تمام كارآيي، اثرات نامطلوب بسياري دارند و روشن شده است كه كمترين ماده خالصي وجود دارد كه فاقد اثرات سوء باشد و اين آثار سوء هم از طريق درمان مستقيم اعمال ميشود و هم از طريق نفوذ برخي از اين داروها در خاك و جذبشان توسط گياهان مورد استفاده انسانها و حيوانات، اعمال اثر ميكنند و البته از جمله آنها، ميتوان لواميزول را نام برد (41).
به همين دليل، بازگشت به استفاده از گياهان دارويي مورد توجه بسيار قرار گرفته است و دانشگاهها، مراكز تحقيقاتي و سازمان بهداشت جهاني، برنامههاي وسيعي جهت استفاده از گياهان دارويي تدارك ديده اند. اين مراكز نقش گياهان دارويي را در ارتباط با مواد مختلف در قرن 21 سرنوشت ساز تلقي نموده اند (41).
اما استفاده صحيح از گياهان دارويي، مشروط به وجود اطلاعات دقيق و علمي است. مسئله مقاومتهاي دارويي نيز هشداري جهت تجديدنظراستفاده از داروهاي شيميايي تلقي ميشود و البته داروهاي ضد انگلي نيز از اين امر مستثني نبوده و مقاومت نسبت به آنها به درجات مختلف ايجاد شده است.
از طرفي عفونتهاي انگلي، در حال حاضر، به عنوان بيماريهاي مزمن فراوان و جدي مطرح هستند و آلودگيهاي وسيع را در تمام نقاط دنيا و از جمله در ايران ايجاد ميكنند.
مجموعه اين عوامل ما را به سمت بررسي علمي و آزمايشگاهي اثر ضد انگلي، 2 گونه از گياه درمنه كه البته به فراواني در منطقه كرمان وجود دارند و ردپايي از اثر ضد انگلي آنها نيز در متون طبي قديمي يافت ميشود و ضمنا انگل، پارابرونما اسكريابيني نيز، طبق تحقيقات انجام شده در منطقه كرمان شيوع زيادي دارد و همچنين اين انگل مقاومت خوبي نيز در محيط آزمايشگاهي دارد(17 و 38). با توجه به اين دلايل بر آن شديم تا در پي بررسي اثر ضد انگلي گياه درمنه بر روي انگل پارابرونما اسكريابيني باشيم.
فصل دوم
كليات و مروري بر منابع
گياه شناسي گياه درمنه (آرتميزيا)
1-2- جايگاه گياه در طبقه بندي گياهي
سلسله : گياهان
شاخه : نهاندانگان
رده : دو لپه اي
زير رده : گل ستاره اي ، پيوسته گلبرگان
راسته : آفتابگردان
خانواده : گل مركبان ، (آفتابگردان) ، كامپوزيته
زيرخانواده : پرتو آساها (راديه)
طايفه : بابونه
سرده : درمنه
گونه 1 : آرتميزيا سيبري
گونه2: آرتميزيا سانتولينا
آرتميزيا
2-2- اختصاصات پيوسته گلبرگان
اين گروه شامل پنجاه هزار گونه در جهان است. شامل گروهي از گياهان گلدار واجد برگهاي غالبا ساده و فاقد گوشوارك، جام پيوسته، برچههاي متصل به هم و تخمكهايي تك پوششي هستند (33).
1-2-2- راسته آسترال
گياهان اين راسته، گلهايي با آرايش حلقه اي كاسه و جام و نافه پنج پر (5 قطعه) مشخص ميشوند. براثر عدم رشد برخي از قطعات گلپوش و نافه و يا پيوستگي آنها به هم، تعداد قطعات گل، تغيير حاصل ميكند، و ممكن است به كمتر از 5 برسد. در گياهان اين راسته پرچمها هميشه روي لوله جام قرار دارند. تخمدان همواره ناشكوفا و محتوي يك دانه (فندقه) است. در بيشتر رده بنديهاي كنوني، راسته آسترال، فقط به يك تيره كاسني منحصر ميشود (33).
2-2-2- تيره كاسني
از تيرههاي بزرگ گياهان 2 لپه اي و آخرين تيره اين گروه به شمار ميآيد. اين گياهان عموما علفي، بندرت چوبي يا پيچان بوده، داراي برگهاي متناوب و ساده يا كم و بيش باپهنك بريده و به اشكال مختلف هستند. تيره كاسني حدود 1000 جنس و 000/20 گونه دارد كه تقريبا در تمام سطح كره زمين پراكنده اند. اين تيره به 4 زير تيره تقسيم ميشود. كه جنس آرتميزيا به زير تيره پرتو آساها تعلق دارد(1،7، 19، 33).
اختصاصات عمومي تيره كاسني
1-2-2-2- اختصاصات دستگاه رويشي
در اين تيره بزرگ انواع حالات رويشي از علفهاي فصلي، يكساله و چند ساله و بندرت درختچه اي هستند. اين گياهان تقريبا با تمام محيطها و ارتفاعات مختلف سازش يافته اند و پوشش متراكم گونههايي از اين تيره كه در ارتفاعات بالا ميرويند، بسيار چشمگير است. اندامهاي ذخيره اي زير زميني در برخي از گونههاي تيره مانند كوكب و سيب زميني ترشي وجود دارد. در اندامهاي هوايي اين گياهان، مواد ذخيره اي به صورت اينولين است.
برگها داراي اشكال بسيار متنوع اند ولي وجه مشترك همه آنها نداشتن گوشوارك است در اكثر گياهان تيره، پهنگ داراي بريدگيهاي عميق با اشكال مختلف است. برگهاي گياهان كوهستاني را نيز معمولا پوششي ضخيم از كرك پوشانده است. بسياري داراي برگهاي با حاشيه خاردار هستند (33).
3-2-2-2 - اختصاصات دستگاه زايشي
از آنجا كه بر سطح كپه اين گياهان گلهاي بيشماري قرار دارند، كپهها را گلهاي مركب مينامند و به همين جهت كمپوزه يا كمپوزيته به اين تيره داده شد. در تاليفات و ترجمههاي گذشته نيز نام اين تيره را "مركبان" نوشته اند. تعداد گلهاي موجود در كپهها متفاوت است در كپههاي درمنه (آرتميزيا) تعداد گل بسيار اندك است. گرده افشاني توسط حشرات در تيره كاسني با حداكثر تكامل گل آذين در اين تيره، امري بسيار سازش يافته است. خود گشني (خود باروري) تقريبا بسيار نادر است زيرا رسيدن دانه گرده قبل از آمادگي كلاله براي پذيرش گرده صورت ميگيرد (33).
3-2-2- زير تيره پرتو آساها (راديه)
گياهان اين زير تيره داراي اختصاصات مشخصي هستند كه در شناخت آنها ارزش انكارناپذير دارند. كپهها در گياهان اين زير تيره داراي گلهاي ناهمجنس، يعني گلهاي تك جنس و نر ماده همواره با گلهاي خنثي هستند كه با نظمي مشخص قرار دارند. اين زير تيره جنسهاي بسياري دارد كه در طايفههاي متعدد قرار دارند(33).
4-2-2- طايفه بابونه
گياهاني يكساله يا چند ساله و يا نيمه چوبي و داراي برگهاي متناوبي هستند كه پهنك آنها غالبا بريدگيهايي عميق دارد. كپههاي داراي گلهاي، ناهمجنس شعاعي و صفحه اي بشكل ديسكي و يا هم جنس و صفحه اي شكل هستند (33).
5-2-2- جنس درمنه (آرتميزيا)
مهم ترين جنس تيره كاسني است كه در دنيا حدود 400 گونه دارد. درمنه كه آنرا در كتابهاي مختلف با نامهاي شيخ، تلخه ويوشان هم نام برده اند. درمنه به همراه گون پوشش غالب مراتع و كوهستانها و بيابانهاي ايران را تشكيل ميدهند. گياهان يكساله يا دو ساله و يا چند ساله اند، علفي و يا نيمه چوبي، داراي كرك و يا بدون كرك اند.
پوشش كركي (اگر وجود داشته باشد) شامل كركهاي متنوع، دو شاخه اي، بندرت ستاره اي است. برگها متناوب، داراي تقسيمات شانهاي، يا بخش شانه اي عميق و يا 2 تا 4 بار تقسيمات بخش شانه اي عميق، بندرت داراي پهناي كامل و يا در انتها بريده اند، برگهاي بن رست يا قاعده اي دمبرگ دار و برگهاي ساقه اي تقريبا اغلب بدون دمبرگ هستند. گل آذين خوشه گرزن، دمبرگ دار و برگهاي ساقه اي تقريبا اغلب بدون دمبرگ هستند. گل آذين خوشه گرزن يا خوشه سنبله اي شكل است. برگهاي گريبان غالبا، همقد، بطور مشخص همپوش و رديفهاي دروني آنها غالبا داراي حاشيه غشايي هستند. نهنج تخت و يا محدب، بدون كرك و يا كركپوش است. گلها همگي لوله اي يا در كپههاي هم جنس نر ماده اند و لوله آنها در انتها داراي 5 دندانه است.
در كپههاي ناهمجنس جنس گلهاي حاشيه اي ماده، داراي لوله نازك و نخي، بندرت مورب و واجد 2 دندانه اند. خامه اين گلها غالبا دراز و خارج شده از جام است گلهاي مركزي نر ماده وزايا هستند ويا تخمدان آنها تحليل رفته و سترون و لوله جام داراي 5 دندانه است.
فندقهها بدون كرك، قرصي شكل، بدون پهلو و فشرده و غالبا صاف اند. اين جنس در ايران داراي 31 گونه است كه در بسياري از نقاط ميرويند. گونههاي فراوان اين جنس در صنعت و درمان مورد استفاده قرار ميگيرند. اين گياهان تقريبا همگي معطر و گاهي داراي بوي تند هستند. گرده افشاني به وسيله باد صورت ميگيرد.
شهرت اين جنس به دليل توليد ترپنوئيدهايي در همه قسمتهاي گياه است و از دير باز به عنوان منبع روغنهاي اسانسي شناخته شده است (8، 30، 33، 34).
1-5-2-2- آرتميزيا سيبري
1-1-5-2-2- اسامي مختلف گياه
آرتميزيا سيبري بسر، زير گونه سيبري ، آرتميزيا سوگديانا بونگو ، آرتميزيا هربا- آلبا آسو واريته لاكسي فلورا بويس ، آرتميزيا اوليورياناجي.گي. آرتميزيا گلومراتا سير اكس اسپرنگ
نام فارسي: درمنه دشتي (32-37).
2-5-2-2- گياه آرتميزيا سانتولينا
اسامي مختلف:
آرتميزيا سانتولينا شرنك ، آرتميزيا لوبوليفوليا بويس
نام فارسي: درمنه سفيد (37).
2-1-5-2-2 - مشخصات گياه آرتميزيا سيبري
گونه اي درمنه است، گياهي بوته وار، سبز متمايل به خاكستري، بسيار پر شاخه، انبوه كوسني شكل يا خوابيده بر خاك، به ارتفاع 50-10 سانتيمتر داراي ريشه عمودي چوبي ضخيم، در انتها منشعب.
ساقه
ساقههاي گلدار كم و يا بسيار متعدد، محكم، سخت، راست، گاهي مورب، گسترده، خيزان- ايستاده كركينه پوش- خاكستري در بخشهايي ظاهرا فاقد كرك، كاهي رنگ، در پايين داراي انشعابات متعابد ميباشد.
برگ
متمايل به خاكستري، پوشيده از كركهاي نرم، يا ظاهرا فاقد كرك،در شاخههاي جوان عقيم يا پاجفتها دمبرگ دار، به طول 15-8 سانتيمتر، پهنك آنها داراي پيراموني مدور، با دو بار تقسيم شانه اي عميق با قطعاتي سر نيزه اي، تخت، با انتهاي مدور، به ابعاد 1-5/0×3-5/1 ميليمتر، در پايين ساقههاي معمولي و ميانه آنها تقريبا بدون دمبرگ، با تقسيمات سه بخشي، در قاعده گوشوارك دار، بن رستهاي بي دوام در بخش گلدار بصورت براكته، با تقسيمات پنجه اي، سر نيزه اي نوك كند، در انتهاي خطي- كامل و در پائيني چند بخشي.
گل
زردفام، بصورت كپههايي بسيار ريز، مجتمع در گل آذيني پانيكولي، با شاخههاي گسترده، افقي يا مورب، متعابد، منشعب، با شاخكهاي داراي 4-1 كپه گسترده، بدون پايك، كم و بيش متراكم و فشرده، داراي 5-4 گلچه به طول 3 ميليمتر، تخم مرغي- پهن دراز، گريبان داراي براكتههاي خارجي تقريبا تخم مرغي، سبز، محدب، در سطح پشتي گردينه پوش، داخليها پهن دراز- ظاهرا بي كرك فلسي شكل (9، 32، 59، 73).
موسم گل
فروردين- ارديبهشت (32).
3-1-5-2-2- انتشار در جهان
در مناطق وسيعي از اروپا، امريكاو آسيا يافت ميشود. منشاء اصلي آن در اروپا از مديترانه تا اسكانديناوي و آلاسكا و در آسيا از كام چاتكا تا سيبري و هندوستان و چين وجود دارد (36).
4-1-5-2-2- انتشار در ايران
شمال غربي: خمسه، مهاباد. غرب: اراك، بخش مركزي: شوراب نود يك اردستان، بين اردستان و نايين، مورجه خورت، كاشان ده بالا، ده آباد بطرف زيد آباد، چوپانان در يزد، مزريه نزديك نايين، منطقه پشت كوه يزد، رباط پشت بادام، جنوب؛ اطراف اردكان فارس، جنوب شرقي؛ ماهان كرمان، شمال شرقي؛ بيرجند، تل خشتك بين سبزوار و كاشمر، گنبد، طبس، بين طبس و فردوس، سمنان، دامغان، بسطام، ميان دشت در جنوب شرقي شاهرود، دلبر تهران و اطراف، گرمسار، چيتگر، رودشور بين ورامين و شريف آباد، مدد آباد، كلاك، كوير نزديك چشمه سفيد، مباركيه بينكوه و درياچه نمك، كوشك نصرت بين تهران و قم در اطراف درياچه حوض سلطان (32،81).
5-1-5-2-2- نوع مناطق رويش
يكي از مهمترين گياهان بوته اي موجود در عرصه مراتع، گياهان جنس درمنه هستند كه به دليل تنوع خواهشهاي اكولوژيك، داراي گونههاي متعدد بوده و جوامع وسيع پوشش طبيعي مناطق استپي و نيمه استپي كشور را تشكيل ميدهند(2).
درمنه دشتي (آرتميزيا سيبري) نيز در مناطق رويشي استپي نيمه بياباني و بياباني حضور بارز دارد. اين گونه از ارتفاع حدود 800 متر تا 2000 متر با ميزان بارندگي حدود 100 تا 200 ميليمتر در اين مناطق از عناصر گياهي مهم در تركيب پوششي گياهان است. در واقع سير تحولات پوشش گياهي بر اثر تخريب، چراي مفرط، بوته كني و ... به عنوان يك گونه جانشين به تدريج با حذف گونههاي كم شونده و مرغوب استقرار و گسترش يافته است.
از نظر زمين شناختي اين گياه بطور عمده بر روي رسوبهاي ماني اليگوميوشن (سازند قم) و سنگهاي آذرين و آتش نشاني (دورانهاي دوم و سوم) و سنگهاي شيست و گنيس اسنفراكامبرين ديده ميشود.
اين گونه در خاكهاي با بافت سندي، توم و رسي و ساختمان ريز دانه اي تا خيلي ريز دانهاي عمق كم تا متوسط و عمق مشاهده ميگردد (6).
6-1-5-2-2- خصوصيات مناسب درمنه دشتي جهت رشد در مناطق بياباني
اين گونه با توجه به سطح تاج پوشش زياد نقش به سزايي در جلوگيري از اثرات مخرب ريزش باران و كاهش روان آب داشته و در نتيجه اين سازوكار به ممانعت از فرسايش سطحي خاك و نفوذ آب در زمين كه به افزايش منابع آب زير زميني منجر ميگردد، ادامه ميدهند(6).
همچنين درمنه دشتي داراي دو نوع برگ است يكي برگهاي زمستانه كه اواخر فصل باران خزان ميكنند و ديگري برگهاي بسيار كوچك تابستانه كه جايگزين برگهاي بزرگ ميشوند و در نتيجه باعث كاهش تبخير و تعرق در گياه و جذب بيشتر آن از خاك و باعث سازگاري گياه به مناطق خشك و نيمه خشك ميگردد (30).
7-1-5-2-2- قسمتهاي مورد استفاده گياه و فصل رويش
تحقيقات فيتوشيميايي و فارماكو گنوزيك نشان ميدهد كه در اندامهاي هوايي اينگونه به خصوص سر شاخهها ماده دارويي صنعتي سنتونين به ميزان قابل توجهي وجود دارد كه در زمان قبل از باز شدن كاپيتولها به حداكثر خود ميرسد. اين زمان بهترين موقع برداشت اندامها و استخراج ماده مزبور ميباشد. مطالعات فنولوژيك گياه نشان ميدهد كه رشد رويشي آن از اواسط تير ماه آغاز ميشود و تا اواخر مرداد ماه تداوم دارد. رسيدن بذرها به صورت تدريجي از اواسط شهريور ماه شروع شده و تا اواسط مهر به طول ميانجامد. خواب زمستانه از اوايل آذر ماه آغاز و تا اوايل اسفند ماه ادامه دارد (6).
8-1-5-2-2- تركيبات مهم شيميايي گياه
همانطور كه ذكر شد، بر اساس تحقيقات فيتوشيميايي و فارماكوگنوزيكي كه انجام شده است، وجود ماده سنتونين، در اندامهاي هوايي و به ويژه سر شاخههاي اين گونه به اثبات رسيده است. ماده سنتونين خاصيت ضد انگلي داشته و گونه درمنه از اين نظر نسبت به ساير موارد مورد استفاده اهميت به مراتب بيشتري دارد. در اندامهاي اين گياه علاوه بر سنتونين ماده آرتميزين، با خواص ضد عفوني كنندگي نيز وجود دارد كه براي از بين بردن و دفع حشرات موذي و مضر بكار ميرود (6).
ميزان سنتونين 69/2 درصد و اسانس فرار 44/3 درصد است. لازم به ذكر است كه علاوه بر اين مواد كه ارزش دارويي دارند، وجود عناصر معدني و ميزان نسبتا بالاي پروتئين در سرشاخههاي اين گياه اهميت علوفه اي آنرا نيز نشان ميدهد (6).
متابوليتهاي ثانويه و تركيبات شيميايي نيز، در عصاره روغني اين دو گونه وجود دارد.
در مورد گونه درمنه دشتي اين عناصر شامل: كامفور ، 1 و 8 –سينئول (11درصد)، بورنيل استات (6درصد)، ترانس–وربنول (3درصد) و لوندولول (3درصد) و در مورد گونه آرتميزياسانتولينا شامل: نريل استات (13 درصد)، بورنيل استات (11درصد)، ترانس و ربنول (10درصد)، لواندولول (9درصد)، لينانول (7درصد) و 1و 8– سينئول (5/6درصد) متابوليتهاي ثانويه يك گياه نقش مهمي را در توليد مواد شيميايي جهت دفاع مقابل غارتگران و عوامل بيماريزا ايفا ميكنند و نيز به كمك تابش نور زياد يا اشعه UV ميتواند در توليد تركيبات مهم شيميايي گياه نقش ايفا كند (57، 75).
1-8-1-5-2-2- خواص آرتميزين (آرتميزينين)
اين ماده يك سسكوييترپن لاكتون است كه يك ماده طبيعي ضد پلاسموديوم است. همچنين در برابر انواعي از پلاسموديومها كه به كلروكوينها و ساير داروهاي سنتزي ضد مالاريا مقاوم شده اند موثر است، و امتياز ديگرش به كلرو كوئين سميت كمترش است. اين ماده حاوي يك تركيب اندوپراكسيد طبيعي است و ضمنا توليد راديكالهاي آزاد نيز ميكند كه از جمله عوامل موثر در خاصيت ضد مالاريايي آن ميباشند (14، 44، 53، 54، 63، 74).