بخشی از مقاله


آسیب شناسی خلاقیت و نوآوري در نظام آموزش و پرورش


چکیده

در عصر گسترش روزافزون علوم و فنون و حاکمیت صنایع و تکنولوژي برتر بر همه ي ابعاد و جنبه هاي زندگی انسان، مسئله اي که بیش از هر چیز دیگر توجه کارگزاران جوامع را به خود جلب کرده است، مسئله ي خلاقیت، نوآوري، هدایت و حمایت از صاحبان اندیشه هاي خلاق است. در نظام آموزش و پرورش بخصوص در مدارس امروز، سعی بر آن است که ترویج خلاقیت و نوآورى،ماهیتی پویا داشته باشد. اما این سعی، با وجود برخی موفقیتها، با دشواریها و بن بستهاى بسیارى در کشور ما رو به روست. همهي این ناکامیها، ناشی از طبیعت تدریجی خلاقیت و نوآورى نیست؛ بلکه بسیارى از آنها ناشی از سوء فهم و عمل نسبت به مفهوم خلاقیت و نوآورى است. از این رو، بررسی و تحلیل ناکامی هاى مذکور، در گرو شناخت منشأ آسیبهایی است که در ترویج خلاقیت در نظام آموزشی و مدارس ما رخ داده است. همچنان که رفع آنها در گرو مشخص کردن معیارها و شاخصهاى خلاقیت و نوآورى است.

واژگان کلیدي: خلاقیت، ویژگی هاي افراد خلاق، عوامل و موانع خلاقیت، آسیب شناسی خلاقیت


مقدمه

عالیترین هدف آموزش و پرورش در تمام سطوح تحصیلی ایجاد تواناییهاي آفرینندگی در دانشآموزان است. آموزش و پرورش مانند شمشیر دو لبهاي است که اگر درست رسالتش را انجام دهد کلید به هستی رساندن انسانها و شکوفایی استعدادهاي بیکرانی است که خداوند در انسان به ودیعه گذاشته است و بر عکس اگر رسالتش را صحیح انجام ندهد باعث نابودي و از بین رفتن فرهنگهاي اصیل یک جامعه و جایگزینی فرهنگهاي بیگانه در یک نظام میشود. یکی از مهمترین ویژگیهایی که در دنیاي پرشتاب کنونی باید کودکان و نوجوانان امروز به آن مسلط شوند خلاقیت است. زیرا در دنیاي متنوع و مهیج امروز لازمه دوام و بقاي افراد داشتن خلاقیت است که در دوران کودکی و نوجوانی افراد حادث میشود (میرکمالی، .(1378

خلاقیت میلی ذاتی است که در وجود تمام انسانها به ودیعه نهاده شده و انسان مظهر خلاقیت الهی است (مطهري، .(1372 رشد و توسعهي خلاقیت وابسته به عوامل مختلف فردي و اجتماعی مانند هوش، انگیزه، خودباوري، عواطف، خانواده، مدرسه و عوامل اجتماعی و ... است.

در دنیاى واقعی نقش عواملی که به تأخیر یا آسیب رسانی به خلاقیت یارى میرسانند بسیار زیاد است و این در حالی است که میدانیم خلاقیت به طور طبیعی به دنبال بسترى مناسب براى رشد و تحول خویش میگردد. خلاقیت در مواجهه با عوامل بازدارنده از حرکت باز میماند و چه بسا به نقطهاى برسد که براى همیشه خاموش شود. با پذیرش این نکته که خلاقیت تحت تأثیر برخی عوامل آسیب زا از حرکت باز میماند، نقش عوامل بازدارنده معنیدار میشود. بررسی نقش این عوامل نیز به معنیدارکردن فرایند تحریک و تقویت دوبارهي رشد و تحول خلاقیت تحت عنوان (سرعت بخشی) یارى میرساند. شناخت بازدارندهها از یک سو به فهم آسیبهاى خلاقیت یارى میرساند و از سوى دیگر به طراحی و تعیین الگوهاى مناسب و جانشین براى دفع موانع کمک میکند. باید اذعان داشت که برخی از لغزشها و آسیبهاى خلاقیت و نوآورى، نتیجه کجروى در عرصه ي روابط عملی و برخی نیز حاصل کج اندیثی در مقام نظر است. با توجه به تعامل و در هم تنیدگی عمل و نظر، آسیبها شکل بسیط نظرى یا عملی ندارند ( باقرى، 1384 ، ص .(283

در واقع آسیب شناسی خلاقیت و نوآورى، به این معناست که اختلال هاى مفهومی و مصداقی در به کارگیرى مفاهیم و معیارهاى خلاقیت و نوآورى، مورد بازشناسی قرار گیرد و معین شود که در هر مورد، کدام نوع از این اختلالها در کار بوده و چه نوع آسیبهایی را در ذهن و ضمیر دانش آموزان موجب میشود. در مقابل آسیب، مقصود از سلامت در خلاقیت و نوآورى، این است که مفاهیم و معیارهاى خلاقیت و نوآورى به دور از اختلالهاى مفهومی و مصداقی مذکور، بازشناسی و مشخص شود که به کارگیرى آنها چه نتایج مثبتی در پیشرفت دانش آموزان داشته است.

شناخت عوامل و موانع خلاقیت در گرو مؤلفههاي خلاقیت است. مؤلفههاي خلاقیت و مهارتهاي خلاقیت بر روي عوامل رشد خلاقیت و نوآوري تأثیر میگذارند. از یک سو بین عوامل رشد خلاقیت و نوآوري و عوامل پیشگیري ازآسیب ارتباط دوجانبه وجود دارد؛ یعنی تضعیف یکی از این عوامل باعث تضعیف دیگري و تقویت یکی از آنها باعث تقویت دیگري میشود و از سوي دیگر، عوامل رشد خلاقیت و نوآوري و عوامل پیشگیري، باعث کاهش عوامل آسیبزاي خلاقیت و نوآوري میشود. لذا لازم است ابتدا تعریفی از خلاقیت داشته باشیم و با بررسی عوامل و موانع مؤثر بر خلاقیت آن عوامل و موانع را در نظام آموزشی و مدارس کشور عزیزمان ایران مورد بررسی و آسیب شناسی قرار دهیم.

تعاریف و مفاهیم خلاقیت

اگر تأملی به مجموعه دستاوردها و مصنوعات بشري داشته باشیم، به راحتی در مییابیم که حتی سادهترین ابزار و لوازم موجود حاصل خلاقیت و نوآوري ذهن بشري میباشد.

٢


اندیشمندان خلاقیت را به صورتهاي متعدد و متنوعی تعریف نمودهاند. که هر کدام به نوعی بیانگر بعدي از فرآیند مهم خلاقیت است که در زیر به آن اشاره میشود.
تیلور(1989) 1 خلاقیت را شکل دادن به تجربهها در سازمانبنديهاي تازه میداند.

مدنیگ1962) 2، نقل از رضائیان، (1376 خلاقیت را شکل دادن به عناصر متداعی به صورت ترکیبات تازه که با الزامات خاصی مطابق است یا به شکلی مفید است میداند. وي معتقد است هر چه عناصر ترکیب جدید، غیر متشابهتر باشند، فرآیند حل کردن، خلاقتر است.

مایر(1989) 3 و وایزبرگ(1993) 4خلاقیت را توانایی حل مسائلی که فرد قبلاً حل آنها را نیاموخته است میدانند. استین(1974) 5 خلاقیت را فرآیندي میداند که نتیجه آن یک کار تازه باشد و توسط گروهی در یک زمان به عنوان چیز

مفید و رضایت بخش مورد قبول واقع شود. استنبرگ به پنج صفت خلاق تأکید خاص دارد:

.1 تحمل ابهام، .2 پشتکار و مداومت (که باعث میشود از فرآیندهاي هوش و دانش به طور مکرر استفاده شود)، .3 اراده، .4 خطرپذیري و .5 استقلال فردي.

رابرت گانیه خلاقیت را نوعی حل مسئله میداند. گانیه در طبقهبندي خود از انواع بازدههاي یادگیري، بالاترین سطح یادگیري را حل مسأله نامیده و طبقهي دیگري به آفرینندگی اختصاص نداده است، اما معتقد است که آفرینندگی نوع ویژهاي از حل مسأله است (سیف، .(591 :1380

در مجموع براي کسب خلاقیت؛ سؤال پرسیدن، شکستن سکوت، به تعویق انداختن قضاوت، خطرپذیري و یافتن ارتباط بین پدیدهها ضروري است. بدین ترتیب فرد خلاق به کسی گفته میشود که از ذهنی جستجوگر، آفریننده، پویا و نواندیش برخوردار است.

لازم به یادآوري است که ابداع با خلاقیت تفاوت دارد. زیرا خلاقیت اغلب به توانایی و قدرت ایجاد فکر و ایدههاي جدید و نو گفته میشود، اما ابداع یا نوآوري به معنی بکارگیري ایدههاي نو ناشی از خلاقیت است.

ویژگی هاي افراد خلاق

فرد خلاق معمولاً تیزهوشتر از دیگران است، علاقه او به مسائل علمی، هنري، فرهنگی اجتماعی بیشتر و دامنه اطلاعات او در این زمینهها وسیعتر است، دربارهي مسائل انتزاعی، در مقایسه با مسائل عینی و ملموس، بهتر و عمیقتر میاندیشد، دانشآموز یا دانشجوي خلاق در مقایسه با آنهایی که تفکر همگرا دارند کمتر به نمرههاي درسی و کارنامه و امتحانات اهمیت میدهد، در مقایسه با افراد تیزهوشی که تفکر همگرا دارند، در افکار و تخیلات خود بیشتر غوطهور است، دوست دارد که در مباحثه عقیده-
ي خود را بیان کند، ولی اصراري به تحمیل عقاید خود ندارد، انعطافپذیر و بیانش داراي طنز است، علاقه به سؤال کردن دارد

و بسیار کنجکاو است، محافظهکار نیست و بیشتر ریسک میکند، خودخواه نیست، به سرنوشت دیگران اهمیت میدهد، استقلال طلب است و دوست ندارد که از راه و روش زندگی دیگران پیروي کند، فعال و کاري است، ثبات عاطفی بیشتري ندارد، اعتماد به نفس خوبی دارد و در مقابل ناکامیها کمتر دلسرد و مأیوس میشود، بر غرایز خود تسلط بیشتري دارد، شخصیت او رشد


٣


یافته است و اختلال کمتري دارد، نسبت به زندگی خود و دیگران احساس مسئولیت میکند، در فکر و عمل از اصالت و نوآوري بیشتري برخوردار است، با بررسی این خصوصیات شاید بتوان گفت که خلاقیت و خصوصیاتی که یاد کردیم لازم و ملزوم یا علت و معلول یکدیگرند و مانند محیط و وراثت تفکیکناپذیر هستند (کریمی، .(260 :1389

عوامل مؤثر در خلاقیت

رشد و توسعهي خلاقیت وابسته به عوامل مختلف فردي و اجتماعی مانند؛ هوش، انگیزه، خودباوري، عواطف، خانواده، مدرسه و عوامل اجتماعی است. از میان عوامل محیطی و اجتماعی که ممکن است بر روي خلاقیت اثر داشته باشد، بیشترین عوامل به گونههاي مختلفی در کلاس درس دیده میشود. آمابیل (نقل از نقیه، (3 :1382 عوامل مؤثر بر خلاقیت در کلاس درس را علاوه بر محرکات دیداري در کلاس، ترتیب چیدن صندلی (چیدمان) وسایل آموزشی، مهمترین عامل نوع الگو و شیوههاي تدریس معلمان میداند.

از دیگر عوامل مؤثر بر خلاقیت میتوان به موارد زیر اشاره کرد:

(1 کسب تجربه، (2 عامل تحصیلات، (3 اثر محرك عاطفی در ایدهجویی، (4 مطالعه، (5 قدرت تخیل (اگر تخیل و آگاهی با هم توأم شوند زمینه خلاقیت و نوآوري به معناي دقیق آن فراهم میگردد. به شرط آنکه بتوانیم به تخیل شکل داده آن را پرورش دهیم)،( 6 آگاهی عاطفی و (7 آزادي (افروز، .(97 :1383

خورشیدي (1386) در مطالعهاي عوامل مؤثر بر خلاقیت را به شرح زیر بیان نموده است:

عوامل محیطی: -1 آزادي، -2 منابع کافی، -3 وقت کافی، -4 جو مناسب، -5 شرایط پژوهش، -6 فشار (بعضی از فشارها میتواند محرك خلاقیت باشد).

عوامل فردي مطلوب در فرآیند خلاقیت: -1 ویژگیهاي شخصیتی متنوع، -2 خودبرانگیختگی، -3 تواناییهاي شناختی خاص، -4 ریسکپذیري، -5 تخصص در رشته و -6 تجارب متنوع.

از مهمترین عوامل فردي خلاقیت میتوان هوش، ویژگیهاي شخصیتی و انگیزه درونی را نام برد. با درنظرگرفتن عوامل خلاقیت مشخص میگردد که هوش در ارتباط با مهارتهاي مربوط به موضوع و ویژگیهاي شخصیتی در ارتباط با مهارتهاي خلاقیت است. انگیزه درونی به عنوان یک عامل فردي که جزء دیگر خلاقیت است مطرح میگردد.

عوامل اجتماعی خانواده و مراکز آموزشی به عنوان دو عامل اصلی در تعلیم و تربیت رسمی و غیررسمی مورد توجه قرار میگیرند. تجربه و آموزش که با مهارتهاي خلاقیت ارتباط دارد نیز به عنوان یک عامل اجتماعی مطرح است و همچنین انگیزههاي بیرونی با توجه به این که از طریق عوامل خارجی شکل میگیرد، نیز به عنوان یک عامل اجتماعی قلمداد میشود.

موانع مؤثر بر خلاقیت

آمابیل (150 :1388) موانع مؤثر برخلاقیت را به شرح زیر میداند:

(1 ارزیابی: عامل کشنده خلاقیت در کلاس درس ارزیابی دانش آموزان میباشد. تورنس طی تحقیقاتی دریافت که ارزیابی تمرینهاي دانشآموزان کلاس چهارم تا ششم دبستان توسط همکلاسانشان، اثر منفی بارزي دارد (تورنس، (7 :1381، (2 پاداش: تحقیقات نشان داده است که وقتی فکر کودکان بر روي پاداش، به عنوان دلیلی براي انجام کار متمرکز میشود انگیزه درونی و خلاقیت آنها تضعیف میگردد، (3 رقابت، (4 محدود کردن انتخاب، (5 همنوایی یا به اصطلاح همرنگ جماعت شدن، (6 دلسردي و (7 کمرویی.

خورشیدي (1376) در مطالعهاي موانع خلاقیت را به دو دستهي موانع فردي و محیطی تقسیمبندي میکند:

٤


موانع فردي خلاقیت: شامل: -1 عدم انگیزه، -2 عدم مهارت یا عدم تجربه، -3 عدم انعطافپذیري، -4 عدم انگیزه بیرونی و -5 عدم مهارت اجتماعی میباشد.

موانع محیطی خلاقیت: عبارتند از: -1 جو نامساعد، -2 محدودیتها، -3 ارزیابی و فشار، -4 رقابت -5 منابع ناکافی و -6 عدم پژوهش.

خورشیدي و میرکمالی((1387 موانع مؤثر بر خلاقیت را به دو دسته فردي و بیرونی تقسیم نمودهاند:

موانع فردي خلاقیت شامل؛ -1 ترس از شکست، -2 رويگردانی از ابهامات، -3 عادت، -4 عدم اعتماد به نفس و -5 عدم انعطافپذیري میباشند.
موانع بیرونی خلاقیت؛ -1 قوانین، -2 شغل، -3 آداب و رسوم، -4 ترسی از عدم استقبال و -5 مطابقت میباشد.

آدامز (نقل از هیکس1، (1991 موانعی را که بر سر راه تفکر خلاق و خلاقیت وجود دارد به پنج دسته به شرح زیر تقسیم میکند:

الف- موانع ادراکی: موقعی که حواس اطلاعات درست و کافی را از محیط دریافت نکند و به همین دلیل درك درستی بوجود نیاید به آن مانع ادراکی گفته میشود. موانع ادراکی را میتوان به چند دسته تقسیم کرد.

-1 تفکر قالبی یا کلیشهاي

-2 اشکال در تجزیه و تحلیل مسائل -3 بصیرت تونلی. تحمیل محدودیتها، دیوارها و فشارهایی که در موقعیت نامناسب ارزیابی میشوند.

-4 ناتوانی در درك موقعیت مسأله از نقطه نظرهاي متفاوت. ندیدن یک مشکل از زاویهي دید فرد دیگر و ندیدن خودمان در میان سایر پدیدهها و چیزهاي دیگر.

-5 اشباع یا نادیده گرفتن عوامل فرعی در میان وقایع مهم.معمولاً، امور معمولی و روزمره از چشم میافتد و ما توجه دقیقی به آنها نداریم.

-6 عدم استفاده اثر بخش از تمام حواس ب- موانع عاطفی: -1 میل بیش از حد به امنیت و نظم، -2 ترس از اشتباه کردن در انجام کار، -3 فقدان انگیزه، -4 عدم

تمایل به خطرپذیري، -5 عدم توانایی در واکنش نشان دادن به عقاید، -6 کوشش سریع در حل مشکلات و -7 ترجیح قضاوت: قضاوت و توضیح دربارهي چیزهایی که با ما ارتباط دارند و روشی که ما آنها را درك میکنیم. فرآیند استناد به علت آن که میزان موقعیت شخصی ما را مشخص میسازد از اهمیت زیادي برخوردار است.

-8 عدم تصور یا کنترل ذهنی: بعضی از افراد در فکر، تصور و استفاده از فکر و ابتکاراتشان مشکل دارند. باید بین فکر و خیال تفاوت گذاشت و باید بدانیم که چگونه از خیالهايمان در دنیاي واقعی استفاده کنیم.

ج - موانع فرهنگی: -1 حل مسائل کاري جدي است: اگر چه حل مشکل مستلزم تلاش ذهنی، صرف انرژي و کار سخت است؛ اما باید توجه داشت که هیجان و سختگیري زیاد نیز از موانع خلاقیت به شمار میرود. خیلی سخت گرفتن ممکن است سبب ایجاد فشارهایی شود که اثربخشی و در نتیجه بهرهوري را کاهش دهد.

-2 رؤیا و واکنش: رؤیاها و واکنشهاي زیاد نسبت به عقاید و افکار دیگران سبب اتلاف وقت میشود.


٥


-3 شوخی: بازیگوشی و تفریح فقط براي بچههاست. براي بسیاري از بزرگسالان، کار و استراحت دو فعالیت جداگانه هستند و معمولاً جامعه و افراد بازیگوشی و تفریح را به هنگام کار نمیپسندند، در حالی که کار با تفریح و شوخی میتواند آرامبخش باشد.

-4 منطق بهتر از شهود است: گرایش به استفاده از منطق، ارزش و روشهاي علمی و بیعلاقگی به شهود با کشف ناگهانی میتواند مانع خلاقیت باشد.

-5 سنت در برابر تغییر: گرایش شدید به حفظ سنتها در مقابل بدعت و نوآوري.

-6 ممنوعیتهاي اجتماعی: بعضی از چیزها در بعضی از جوامع ممنوع هستند. نه تنها گفتن و انجام آنها، بلکه فکر کردن دربارهي آنها نیز ممنوع است.

-7 ممنوعیتهاي سازمانی: سیاستها و اعتقادات خاص حاکم بر سازمان. -8 سبک مدیریت و رهبري: سبکهاي خودکامه مدیریت.

-9 فقدان حمایت گروهی.

-10 عدم اشتیاق براي اجراي عقاید: موقعی که بیان افکارمان مورد استقبال قرار نمیگیرد و یا حتی مورد آزار و اذیت قرار میگیریم.

د- موانع محیطی: -1 حواس پرتی: وجود عوامل مخل در محیط مثل صداي بلند، مکالمات، پیامها و غیره. -2 یکنواختی: یکنواختی کار ممکن است ما را در شناخت مسأله دچار مشکل سازد. -3 ناراحتی ذهنی و فیزیکی: نور، حرارت، امکانات نامساعد سبب خستگی، رخوت یا حواس پرتی دسترسی میشود. -4 فقدان ارتباطات.

هـ- موانع هوشی و بیانی: -1 انتخاب زبان نادرست براي حل مسأله: عدم بکارگیري روشهاي درست مثل تجسم فکري، شفاهی و ریاضی و غیره. -2 بکارگیري نادرست مهارتها و راهبردهاي غیرقابل انعطاف و ناکافی براي حل مسأله. -3 فقدان اطلاعات درست. -4 وسایل نادرست یا نامناسب بیان افکار و احساسات

تأثیر فرد و شخصیت او در خلاقیت

مهمترین عوامل فردي مؤثر بر خلاقیت؛ هوش، ویژگیهاي شخصیتی و انگیزه درونی میباشد و نیز میتوان به خود برانگیختگی، تواناییهاي شناختی خاص، ریسکپذیري، تخصص در رشته و تجارب متنوع فرد اشاره نمود.
از آنجا که شخصیت فرد در کنار ویژگیهاي بنیادي او بر خلاقیت تأثیر میگذارد، عواملی چون یادگیري اولیه ، نوع نظام فکري، اعتماد به نفس و خود پنداري فرد در خلاقیت او به عنوان نمادهاي شخصیتی او وارد عمل میشوند. عواملی چون هوش، اختلالات ژنتیکی، ناتواناییهاي جسمانی نیز میتوانند بر رشد خلاقیت فرد تأثیر گذار باشند.

تأثیر خانواده در خلاقیت

با آن که فرد به عنوان موجودي مستقل به حساب میآید، در عین حال محصول تربیت گذشته و رفتار فعلی خانواده میباشد. بیشترین یادگیريها و الگو برداريها در خانواده نشات میگیرد. رفتارها و طرز فکرهاي خانواده مانند، اعتقادات، ارزش ها، پاسخ گویی، مدیریت آمرانه یا مشارکت جویانه پدر و مادر و نظایر آن فرد را خلاق یا غیر خلاق بار میآورد.

تأثیر موقعیت و شرایط آموزشی در خلاقیت

موقعیت و شرایط محیط آموزشی از جمله عواملی است که با خلاقیت فراگیران ارتباط مستقیم دارد. محیط آموزشی داراي جنبههاي مختلف از جمله شرایط فیزیکی، روابط عاطفی بین افراد، امکانات علمی و آموزشی، انگیزه کار در کارکنان، طراحی و فضاي کلاس مانند طرز نشستن و غیره است که بر خلاقیت میتواند تأثیر داشته باشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید