بخشی از مقاله
چکیده
هدف از این مقاله تطبیق نظام آموزش و پرورش وتربیت معلم ایران با سایر کشورهای پیشرودر امر تعلیم وتربیت می باشند.پارادایم این جستار از نوع کیفی با روش شناسی توصیفی - تطبیقی می باشد. جمع آوری داده ها به روش آرشیو واسناد موجود در زمینه تطبیق کشورهای جهان حاصل شد.نمونه موردنظر کشورهای انگلستان - ژاپن- فرانسه - مالزی وایران می باشد.در تجزیه و تحلیل داده ها پس از کد گزاری ها ی اولیه ومحوری مقولات بدست امده در قالب جدول ارایه شد.
از انجاییکه محقق بدنبال نظریه سازی نبود فقط به توصیف اطلاعات اکتفا شد.درجمعبندی مطالب یافته های حاصل به شرح ذیل می باشند:از آنجاییکه هیچ تغییر مطلوبی در آموزش و پرورش ایران صورت نخواهد پذیرفت مگر آنکه -1معلمانی شایسته و مستعد برای آن تربیت شوند.-2فراهم سازی تسهیلات بیشتر وشرایط بهتر برای آموزش معلمان -3.استفاده از دانشگاه فرهنگیان جهت آموزش و توانمند سازی معلمان حین خدمت .
مقدمه
منظور از مطالعه نظامهای آموزش و پرورش کشورهای جهان این نیست که الگو و انگاره های تربیتی کشوری را با ذوق و سلیقه شخصی و به گونه ای ذهنی توصیف و بررسی کنیم و سرانجام حکم در تایید، تقلید یا رد آن صادر نماییم، بلکه هدف و ارزش عمده اینگونه مطالعات آن است که به شیوه تحلیلی دریابیم دیگران در راه ساختن نظامهای نوین تربیتی خود چه اقداماتی را به عمل آورده اند و چه تدابیری را در جهت حل و فصل رضایت بخش مسائل و مشکلات آموزشی خویش اتخاذ کرده اند.
بنابراین با توجه به تاریخچه آموزش و پرورش پیش از نیمه دوم قرن بیستم، نظام های تربیت معلم در ساختارهای سنتی خود به طور مشابه با کم و بیش تفاوت هایی از الگوهای متداول کشورهای اروپایی پیروی می کردند - آقازاده ، . - 237-235:1387 ساختار کلی این الگوها منحصر به آموزشکده ها یا واحدهای آموزشی به نام دانشسرا یا کالج های تربیت معلم در کشورهای گوناگون جهان، با اعتبارهای علمی -آموزشی متفاوت بود.
در اواخر قرن نوزدهم و نیمه اول قرن بیستم، برخی از کشورهای اروپایی مانند بریتانیا، آموزشکده هایی در دانشگاه ها دایر می کردند تا در کنار دانشکده های علوم تربیتی صرفاً به پرورش کارآموزان برجسته و با استعداد دانشسرا بپردازند یا به آنان آموزش هایی ویژه بدهند .اما بررسی اسناد و کتاب های موجود در کشورهای پیشرفته این واقعیت را روشن می کنند که آموزش و پرورش تا اواسط قرن بیستم بی راهه رفته و میان آموزش و زندگی شکاف عمیق به وجود آورده است، لذا در آغاز ربع پایانی قرن بیستم، جهانیان دریافتند که آموزش و پرورش نباید فارغ از واقعیت های زندگی باشد.این درک از مفهوم آموزش و پرورش سبب پی ریزی نظام آموزشی شد که در آن معلم پایه و شالوده ی آموزش بود.
در کتاب »تفکر درباره تحولات آینده آموزش و پرورش« که محصول گردهماییهای سالهای1980 و 1981 میلادی در یونسکو است، به تحول نقش معلم در برنامه های تربیت معلم اشاره شده است .براساس اعلامیه جهانی "آموزش برای همه "که در سال 1990، کنفرانس جهانی آموزش و پرورش در یونسکو آن را صادر کرده، یکی از زیر ساخت های مهم و کارساز در این زمینه به سازی تربیت معلم قلمداد شده است.
همچنین روزا ماریا تورس مشاور ارشد آموزش و پرورش یونیسف، در کتاب خود اصلاح کیفیت آموزش را در گرو صلاحیت های حرفه ای معلمان دانسته و معتقد است تغییر در نظام تعلیم و تربیت معلمان آینده ضروری است .وی برنامه یادگیری معلمان پیش از خدمت و ضمن خدمت را به منزله یک پیوستار نظام مند تلقی و نوسازی برنامه های درسی تربیت معلم از نظر هدف، محتوا، رویکرد ها، روش ها، منابع و وسایل را پیشنهاد کرده است.
رؤوف نیز در تحقیق خود پیرامون بررسی جنبش جهانی برای بهسازی تربیت معلم - - 1379 منتخبی از عمده ترین طرح هایی را که کشورهای صنعتی و غیرصنعتی بر اساس نیازها و شرایط و امکانات خود در زمینه تربیت معلم به اجرا گذاشته اند میان سال های 1994-1980 ارائه داده و معتقد است که همه کشورها به ضرورت توجه به تغییر و بازسازی برنامه های تربیت معلم پی برده اند و برنامه های تغییر را دنبال می کنند.
روش
به منظور همگام شدن با تحولات و پیشرفت های جدید برای ایجاد تغییرات از طریق شناسایی نوآوری ها و روش های تازه کارشناسان امور آموزشی را برآن می دارد که به جست وجو بپردازند .یکی از شیوه های پژوهش دراین زمینه، انجام دادن مطالعات تطبیقی است. از اهداف اساسی مطالعات تطبیقی ارائه نمونه های نوآوری و تأمین مأخذ و منابع برای سهولت بخشیدن به مطالعات گسترده ای است که هرکشور به سبب کشف نوآوری های مورد نیاز و گزینش نوآوری مناسب بدان دست می زند .در این جستار از پارادایم کیفی به روش تطبیقی - توصیفی استفاده شده است.داده های حاصل در دو مرحله کدگزاری اولیه سپس تجزیه و تحلیل ومقولات حاصل در جداولی توصیف شدند.
پیشینه
نگاهی به پژوهش های انجام شده در این زمینه نشان می دهد که توجه به برنامه های تربیت معلم همگام با تحولات جهانی در عصری که عصر دانایی و فناوری اطلاعات نامیده شده، از مهم ترین بحث هایی است که توجه صاحبنظران را به خود جلب کرده است. واضح است که ورود به این عصر نیازهای جدیدی را برای معلمان به ارمغان آورده است. نیازهایی که مستلزم آماده سازی و افزایش آموزش است. معلمان باید دانش و توانایی های تخصصی و حرفه ای خود را با تحولات آینده هماهنگ سازند. بر این اساس کشورهای توسعه یافته و برخی از کشورهای در حال توسعه برنامه ها و فعالیت هایی را برای رویارویی با این تحولات تدارک دید ه و در برنامه های تربیت معلم کشورشان تغییر و تحولاتی ایجاد کرده اند.
مطالعه تطبیقی که در سال 1999 میلادی، انجمن آسیا 2 پاسیفیک در کشورهای فرانسه، آلمان، نیوزلند، هنگ کنک، چین، ژاپن و کانادا ازنظر آموزش و به ویژه آموزش معلمان با توجه به اهداف، نحوه گزینش، محتوای برنامه تربیت معلم و آماده سازی معلمان انجام داده حاکی از آن است که آموزش معلمان از عناصر ضروری توسعه آموزش و پرورش است - آقازاده، - 319: 1387 بر همین اساس در این کشورها طول دوره آموزش معلمان و طول دوره ی تمرین عملی - کارورزی - رو به افزایش است.
مچنین مطالعه تطبیقی، دیگری که در زمینه رشد حرفه ای معلمان در دوره های تربیت معلم میان دو کشور ژاپن و ایالات متحد آمریکا در سال 2001 ، صورت گرفت، نشان داد که، ارائه روش هایی برای ایجاد کردن تغییر و اصلاحات و تجدید حیات در زمینه رشد حرفه ای آموزش معلمان هر دو کشور ضرورت دارد .نتایج گزارش تحقیقی دیگری که از سوی مرکز بین المللی دارد. تحقیقات آموزشی و نوآوری منتشر شد، در برگیرنده 154 پروژه تحقیقی در زمینه های آموزش معلمان و تحقیق و ارزشیابی فناوری اطلاعات و ارتباطات بوده است. کشورهای مشارکت کننده در طرح، استرالیا، کانادا، دانمارک، فنلاند، فرانسه، آلمان، ایرلند،ترکیه، ژاپن، انگلستان، سوئد، اسپانیا، ایتالیا، نروژ، پرتغال بودند.
نتایج این یافته ها نشان داده است که فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی جدید به صورت بالقوه در فرایند یاددهی- یادگیری مؤثر نخواهند بود، مگر آنکه معلمان در زمینه بهره گیری از این فناوری ها در کلاس درس آموزش های لازم را ببینند .پژوهش دیگری را نیز مینت سان در ژاپن با عنوان ادراک معلمان تازه کار ژاپنی از آمادگی و توسعه حرفه ای « در سال 1999 میلادی انجام داده است .این پژوهش به بررسی ادراک معلمان تازه کار در سال های اول، دوم و سوم خدمت، درباره آموزش دوره های تربیت معلم و توسعه حرفه ای آنها و میزان دانش، مهارت و نگرش آنها، پرداخته است.
نتایج نشان داده که از نظر معلمان، این دوره ها به میزان کمی دانش و مهارت آنان را توسعه داده است .آنها معتقد بودند که مهارت خود را هنگام کار معلمی کسب کرده اند و لذا بر اصلاح این دوره ها تأکید داشته اند .همچنین آتسوشی یوشیما یک پژوهش دیگری را با عنوان سبک مورد انتظار در برنامه آموزش معلمان - قبل از خدمت - ، اهداف، محتوا، روش و نوآوری آموزشی" در ژاپن در سال 1986 انجام داده است .در این بررسی وضعیت موجود آموزش معلمان در دوره تربیت معلم، اهداف، محتوا و روش ها و گواهینامه معلمی و حداقل کیفیت مورد نیاز معلمی مورد بررسی قرار گرفته است.نتایج این بررسی نشان داده که فقدان دوره در زمینه ماهیت فرایند یاددهی - یادگیری و بهره گیری بیش از حد از روش سخنرانی از مشکلات این دوره بوده است. و بر اساس مشکلات موجود در زمینه محتوا و روش های یاددهی - یادگیری، پانزده نوآوری را در زمینه برنامه تربیت معلم پیشنهاد می کند.