بخشی از مقاله


اثرات عوامل زیست محیطی برتولید ناخالص داخلی سبز و توسعه پایدار

چکیده

در اواخر قرن بیستم ، مباحث زیست محیطی وتوسعه پایدار مورد توجه کارشناسان و سیاستگذاران حوزه اقتصاد قرار گرفت و نگاه به رفاه اقتصادی دستخوش تغییراتی شد. در شروع قرن 21 و آغاز هزاره سوم فقر، توسعه نیافتگی و تخریب محیط زیست به عنوان یکی از مهمترین مسائل و مشکلات توجه اقتصاددانان را بخود جلب کرده است. هدف این مقاله، شناسایی وارایه تعاریف ومفاهیم اخیر از موضوعات تولید ناخالص داخلی سبز ،رشدسبز و اندازه گیری اثرات خارجی منفی زیست محیطی بر تولید ناخالص داخلی است. لذا در تعاریف و مفاهیم توسعه اقتصادی، پایدار بودن، تأمین نیازهای نسلهای آتی و ملاحظات زیست محیطی جایگاه ویژهای از مباحث توسعه و پیشرفت را به خود اختصاص داده است. بررسی نتایج نشان میدهد ، بجز سال 1389 رشد اقتصادی هم جهت با رشد مصرف انرژی بوده و رشد مصرف انرژی نیز تاثیر مثبتی بر انتشار گازهای آلاینده گذاشته است . با استفاده از نتایج این مطالعه همچنین می توان بیان کرد که با همین اطلاعات موجود تفاوت معنیداری بین رشد سرانه تولید ناخالص داخلی و رشد سرانه تولید ناخالص داخلی سبز وجود دارد. آزمون آماری نیز این اختلاف معنیدار را در سطح α=0/025 و حتی α=0/005 نشان میدهد.

واژگان کلیدی: GDP سبز ، رشد مصرف انرژی، رشد انتشارگاز CO2، تخریب محیط زیست

مقدمه

طی سه قرن گذشته و بویژه پس از انقلاب صنعتی تحولات عظیمی در حوزه های اقتصادی اجتماعی و فن آوری بوجود آمده است و جهان شاهد پیشرفت سریع در غرب اروپا، امریکا و ژاپن از آسیا بوده است. تا قبل از جنگ جهانی دوم و بخصوص قبل از بحران بزرگ 1930، تفکرات اقتصادی مبتنی بر نظام سرمایهداری و بازار در جوامع آنروز حاکم بود. در پی این رکود بزرگ و بحران اقتصادی و همچنین عدم توانایی بازار و نظریههای کلاسیک اقتصاد در حل این بحران، جهان شاهد ارائه نظریات جدیدی از طرف اقتصاددان بزرگ جان میناردکینز بود که طرفداران این نظریه اقتصادی به کینزینها معروف هستند. پیروان مکتب کینزی علاقهمند به دخالت دولت در اقتصاد هستند و در جاهایی که نظام بازار توانایی لازم در حل مسائل اقتصادی را ندارد دولت را تشویق به مداخله می کنند. طی این دوران نظریات کلاسیکها، کینزینها و دیگر نظریه های اقتصاد نظیر مکاتب پولی مورد توجه اقتصاددانان بوده است.

اما در اواخر قرن 20 و شروع قرن 21 نگاه به حل مسائل اقتصادی و مشکلات جامعه تا حدودی تغییر کرده و بجای دیدگاه متمرکز به رشد اقتصادی محض، توسعه اقتصادی پایدار مورد توجه اقتصاددانان قرار گرفت و نگاه به رفاه اقتصادی

دستخوش تغییراتی شد. بنابراین در شروع قرن 21 و آغاز هزاره سوم فقر، توسعه نیافتگی و تخریب محیط زیست به عنوان یکی از مهمترین مسائل و مشکلات توجه اقتصاددانان را بخود جلب کرده است.

به همین دلیل بیانیه هزاره ملل متحد که در قالب اهداف توسعه هزاره 1(MDG) در سال 2000 توسط سازمان ملل متحد مطرح شد و به تصویب اکثر کشورهای جهان رسیده است، دولت ها را ملزم کرد که در جهت ریشه کنی فقر و حفظ پایداری محیط زیست تلاشهای بیشتری از خود نشان دهند. اهداف توسعه هزاره در قالب 8 آرمان و 18 هدف و 48 شاخص طرح ریزی شد که یکی از آرمانها، تضمین پایداری محیط زیست و حفاظت از محیط زیست میباشد.[11]

بنابراین در تعاریف و مفاهیم توسعه اقتصادی، پایدار بودن، تأمین نیازهای نسلهای آتی و ملاحظات زیست محیطی جایگاه ویژهای از مباحث توسعه و پیشرفت را به خود اختصاص داده است. بدنبال مباحث اخیر از توسعه پایدار در طی دو دهه اخیر واژگان زیادی در حوزه اقتصاد مانند تولید ناخالص سبز، شغل سبز، رشد سبز و نظایر آن ارائه شده است که همگی دارای ملاحظات زیست محیطی می باشد.

هدف

بدون شک استفاده از تعاریف و مفاهیم یکسان و استانداردهای آماری در تهیه طرحهای آماری و همچنین حسابهای ملی امری ضروری و انکارناپذیر است. هدف این مقاله، شناسایی وارایه تعاریف ومفاهیم اخیر از موضوعات تولید ناخالص داخلی سبز ،رشدسبز و اندازه گیری اثرات خارجی منفی زیست محیطی بر تولید ناخالص داخلی است. با این روش میتوان یک افق را برای اقتصاد روشن ساخته و از طرف دیگر هرگونه افزایش در سطح تولید ناخالص داخلی که موجب اتمام یا نابودی بخش عظیمی از منابع طبیعی، ذخایر معدنی و دیگر اثرات جدی بر تنوع زیستی میشود را مورد توجه قرار داد و در نهایت منجر به اندازه گیری GDP سبز شود. بدین ترتیب میتوانیم اطلاعات مفیدی درباره GDP سبز که از طریق سیستم حسابهای ملی و آمارهای زیست محیطی بدست میآید را مشاهده کنیم و اقتصاد را بهتر مورد ارزیابی قرار دهیم.

پیشینه تحقیق و مبانی نظری

در اقتصاد امروز رفاه اقتصادی به تنهایی شاخص مناسبی برای اندازه گیری میزان توسعه یافتگی به شمار نمیرود. همانگونه که محاسبه سنتی GDP و رشد آنها نمیتواند بطور ویژه معیاری از توسعه پایدار به شمار آید و نقدهای بسیاری بر آن وارد است.[2]

هر چند یکی از ابزارهای اندازه گیری موفقیت و عملکرد اقتصادی هر جامعه بدون شک ، تولید ناخالص داخلـی (GDP) است که عملکرد اقتصادی جامعه را برای یکسال ما لی نشان می دهد ولی رفاه اقتصادی مبتنی بر توسعه پایـداروملاحظات زیست محیطی را دقیقاً نشان نمی دهد. مفهوم GDPسبزکه تقریباً در سال 1990 مطرح شد در پاسخ به ضعف و ناتوانی روش رایج محاسبه GDP در لحاظ کردن هزینه های اقتصادی ناشی از کاهش ونابودی منابع طبیعی ،افزایش آلـودگی و

تأثیرات منفی آن بر سلامت بشر،ارایه شده است[9]، . [10]

GDP سنتی و محدودیتهای آن

بدنبال صنعتی شدن جهان غرب، کشورهای در حال توسعه و بخصوص آسیا در پی افزایش سرمایهگذاری و توسعه اقتصادی بودند. متعاقب این نیاز، کشورها برنامه ریزی اقتصادی و رشد تولیدات بخشهای مختلف اقتصادی را در قالب برنامههای پنج ساله دردستور کار خود قرار دادند. در مواردی نیز اصلاحات اقتصادی، تمرکززدایی، جذب سرمایه گذاری خارجی مستقیم و رشد اقتصادی حدود %8 را نیز هدف گذاری کردهاند.درنتیجهاین کشورها عموماً عملکرد پنج ساله و همچنین سالانه خود را روی تولید ناخالص داخلی، GDP متمرکز کردهاند. [8]

طبق روشهای معمول، ارزش پولی کلیه کالاها و خدمات جدید که در طول یک سال مالی و در حوزه جغرافیایی یک کشور تولید میشود را تولید ناخالص داخلی می نامند. اما این GDP که بطور سنتی از روش حسابداری ملی محاسبه میشود دارای نقاط ضعف و مشکلاتی است که بطور خلاصه در ذیل ارائه میشود.
- GDP سنتی به توزیع درآمد و نابرابریها و همچنین اینکه منافع حاصل از رشد اقتصادی چگونه توزیع و نصیب چه افرادی میشود کاری ندارد.
- GDP در محاسبه فعالیتهای افرادی که در خانوار کار میکنند و یا محصولات آنها از مبادی رسمی و بازار عبور نمیکند دارای نقاط ضعف و اشکال است.[2]

- تغییرات تکنولوژی و فنآوریها که در عرصه تولید ملی بروز و ظهور میکند در محاسبات GDP وارد نمیشود. هر چند روشهایی برای محاسبه تغییرات فن آوری وجود داردکه در اینجا به آن نمی پردازیم.

- در محاسبه GDP بین فعالیت هایی که تأثیر مثبتی روی رفاه دارند و آن دسته از فعالیت هایی که تـاثیر منفـی بر رفاه دارد تفاوتی وجود ندارد و یا قابل اندازه گیری نیست. مثال بارز آن استخراج نفت و نشست آن مـی باشـد که از یک طرف GDP را افزایش می دهد ولی از طرف دیگر خطرات زیست محیطی را به همراه دارد که GDP این موضوع را نادیده می گیرد.
- GDP سنتی نمی تواند منعکس کننده رفاه واقعی بشر باشد چـون ارقـام و حسـابهای آن بـرای بقـای جامعـه از
مصرف کنونی است و کاهش منابع وذخایر طبیعی را برای نسل های آینده نشان نمی دهد.

با توجه به مسایل مطرح شده فوق الذکر این موضوع به طور کامل مورد قبول قرار گرفته که GDP سنتی دارای نواقص و مشکلاتی است که به طور قابل ملاحظه ای نقش طبیعت را در رفاه بشر و رسیدن به توسعهی پایداررا در نظر نمی گیرد. امروزه موضوع تخمین دقیق هزینه های جا افتاده نظیر آسیب های وارد شده به منابع طبیعی و ایجاد آلودگی زیست محیطی باید در حساب های ملی لحاظ شده وبه GDP سبز منجرشود.

مباحث GDP سبز ومطالعات انجام شده :

از طریق ارتباط سیستم حسابداری ملی و آمارهای زیست محیطی به طور نظری می توان به موضوع توسعه پایدار و GDP سبز پرداخت ولی از نظر عملی تعیین استانداردهای لازم برای اندازه گیری سرمایههای طبیعی و برآوردهای هزینههای زیست محیطی و هزینههای تخریب سرمایههای محیطی تا حدودی مشکل است.

نظریه محاسبه GDP سبز باعث بوجود آوردن اتفاقاتی در ایفای علم و سیاست از سال 1990 شد. یکی از تـلاش هـای مهم و برجسته برای تحقق بخشیدن GDP سبز، توسط جمهوری چین انجام شد. در سال 2006 دولت چین GDP

سازگار با محیط زیست را توسط سازما ن حفاظت از محیط زیست و ادارهی ملی آمار مطرح کرد. گزارشی از ایـن سـازمانها ارائه گردید که نشان میدهد ضرر و زیان اقتصاد به محیط زیست به 3 درصد از GDP کشور در سال 2004 میرسد. اما باز هم مشکل عمده و اصلی در روش محاسبه باقی مانده است. برای مثال فقط نیمی از هزینه های 20 نـوع آلـودگی در چـین بیشتر از مقدار GDP سبز پیش بینی شدهی این کشور بود.[12]در تحقیقات مربوط بـه رابطـه بـین رشـد اقتصـادی ،آزاد سازی تجارت وکیفیت زیست محیطی نتایج نشان میدهد که رابطه یکنواخت بین رشد اقتصادی و انتشار دی اکسید کـربن وجوددارد[4]،[7] .مطالعه دیگر نشان می دهد اقتصاد باز از طریق ارتقا فن آوری و تاثیر آن بر بهره وری عوامل تولید،رونـد تخریب محیط زیست را معکوس می سازد . تجربه کشورهای صنعتی نشان میدهد که بین رشد اقتصادی و محـیط زیسـت ارتباط وجود دارد بطوریکه در برخـی از ایـن کشـورها نسـبت مصـرف انـرژی بـا تولیـد ناخـالص داخلـی رابطـه معکـوس وجوددارد.[13]مطالعه دیگری که در ایران انجام شده است به تاثیر درجه باز بودن اقتصاد برتخریب محیط زیسـت در بلنـد مدت حکایت دارد .این نتایج نشان داده است که انتشار دی اکسید کربن سرانه بطورمثبت و در سطح ده درصداثر مخرب بر محیط زیست دارد.[1]

اندازه گیری GDP سبز و رشدسبز:

تاکنون روشهای متفاوتی برای اندازه گیری تولید ناخالص داخلی سبز و یا رشد سبز ارایه شده است .در تمام این روش ها بدون شک داشتن آمار و اطلاعات زیست محیطی ، میزان انتشار آلودگی ، هزینه های تحمیل شده به محیط زیست وسرمایه گذاری انجام شده در حفظ و نگهداری منابع طبیعی کمک شایانی به تحلیل های از این دست خواهد کرد.لذا با توجه به مباحث مطرح شده به چند روش آن در ذیل اشاره خواهد شد3]،6،.[5

الف) هزینه های زیست محیطی- GDP سنتی GDP = سبز ( 1 )

هزینه های زیست محیطی خود شامل 4 جزء به شرح ذیل می باشد. (A هزینه های حفاظت از آسیب های محیط زیست

(B کاهش منابع محیط زیست
(C هزینه های خرج شده برای بازگشت منابع به محیط زیست (D هزینه های حفظ ونگهداری منابع محیط زیست

ب) رشد اقتصادی و انتشار آلاینده های هوا

یکی دیگر از روش های محاسبه رشد اقتصادی سبز ارتباط بین تولیدات جامعه و میزان انتشار آلودگی است.تابع زیر راهی است برای مربوط کردن تولید کالاها و خدمات داخلی با انتشار آلاینده ها در هوا، آب و خاک که درنتیجه فرآیندهای اقتصادی و در غیاب فناوری های نو بدست می آید. لحاظ کردن این متغیرها می تواند کمک زیادی به شناسایی تولیدات ناپاک کند، و از طرف دیگر استفاده از فناوری های نو وپاک، استفاده مجدد از زباله ها، تغییر در فرآیند تولید بادر نظر گرفتن کاهش مصرف انرژی ،کاهش استفاده از مواد خام و البته تغییردر سلیقه و ترجیحات مصرف کنندگان می تواند در تحقق تولید سبزکمک شایانی کند . لذا در اینجا مدل زیر معرفی خواهد شد. بطوریکه :

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید