بخشی از مقاله
*** این فایل شامل تعدادی فرمول می باشد و در سایت قابل نمایش نیست ***
سـود حسابـداري و تولیـد ناخالص داخـلی
چکیده
مااثبات میکنیم که رشد سود حسابداري نشانگر افزایشی قابل توجه دررشدتولید ناخالص داخلی به مبلغ اسمی است. پیش بینی کننده هاي بزرگ حرفه اي ، گرچه ، اطلاعات سود حسابداري را نمی توانند به طور کامل ضمیمه محتویات پیش بینی هاي خود به طورآشکار در دسترس عموم قرار دهند ، اما خطاهاي پیش بینی رشد تولیدناخالص داخلی اسمی آتی بر اساس اطلاعات سود حسابداري که دردسترس پیش بینی کننده هاي بزرگ حرفه اي قرار دارد در زمان واقعی قابل پیش بینی اند.
واژه کلیدی: سود حسابداري، تولید ناخالص داخلی، رشد سود حسابداري، خطاهاي پیش بینی رشد تولید ناخالص داخلی.
.1 مقدمه
باوجوداینکه بخش عمده اي از تحقیقات حسابداري شواهدي مبنی بر نقش اطلاعاتی داده هاي حسابداري در سطح شرکت فراهم می کند( نگاه کنید به عنوان مثال بیور1998 وکوتاري2001 براي بررسی ادبیات مرتبط) ولی ارتباط بین سود حسابداري و اقتصاد کلان نسبتا ناشناخته باقی مانده است. این پژوهش به بررسی آموزنده اي از سود حسابداري براي رشد تولید ناخالص داخلی می پردازد.
تولیدناخالص داخلی آمارخلاصه شده ي مهمی از فعالیت هاي اقتصادي(به عنوان مثال آنالیز اقتصادي بورئو(2007 و مهمترین متغیر در تجزیه وتحلیل رشد اقتصادي است(به عنوان مثال هندریسون و همکارانش.(2012 تولیدناخالص داخلی توسط کاخ سفید و کنگره براي تنظیم بودجه فدرال که با بودجه ي فدرال سیاست هاي پولی تدوین می شود و توسط مرکز مالی نیویورك به عنوان شاخصی براي فعالیت هاي اقتصادي و همچنین در مالکیت تجاري به عنوان ورودي اصلی براي تولید ، سرمایه کذاري و تصمیمات استخدام استفاده می شود. در پژوهش بر روي پیش بینی رشد تولید ناخالص داخلی یافته ي اصلی این است که پیش بینی کننده هاي بزرگ حرفه اي بهتر از مدل هاي سري زمانی عمل می کنند(به عنوان مثال زارنویتز و براون1998؛استارك.(2010 به هرحال ، به طور کلی تحقیقات اقتصاد کلان مستقل از تحقیقات حسابداري که معمولا در سطح شرکت انجام می شود تکامل یافته است ، در نتیجه کمبود مدارك آموزنده اي از سود حسابداري براي رشد تولید ناخالص داخلی وجود دارد.
یک راه براي اندازه گیري تولید ناخالص داخلی استفاده ازروش درآمد است که سود شرکت ،پاداش کارکنان و مالیات بر تولید و واردات است . وقتی که اداره ي تجزیه و تحلیل اقتصادي ایالات متحده( (BEA تولید ناخالص داخلی را با استفاده ازاین روش اندازه گیري کرد ان را بر جدول بندي سالانه مالیات بر درآمد شرکت ها که توسط اداره مالیات بر درآمد به عنوان منبع اصلی اطلاعات سود شرکت ها تهیه مشود متکی کرد. راه دیگر براي اندازه گیري سود شرکت ها با استفاده از اطلاعات سود حسابداري است که مطابق با اصول عمومی پذیرفته شده ي حسابداري((GAAP و مجموع اطلاعاتی که در شرکت هاي پذیرفته شده تهیه می شود ، می باشد. اگرچه سود حسابداري متفاوت از درآمدمشمول مالیات و شامل سود شرکت سهامی خاص نمی شود، باي حال سود حسابداري نماینده ي پیش بینی شده ي جذابی براي سود شرکت ها با در نظر گرفتن دست کم دودلیل است. اول اینکه ، اطلاعات اظهار نامه ي مالیات بر درآمد شرکت هاي بزرگ فاقد ویژگی به موقع بودن است ،درحالی که اطلاعات سود حسابداري در مدت کوتاهی پس از سه ماهه آخر گزارش می شود. دوم اینکه ،نوشته هاي قبلی نشان می دهد که سود حسابداري، جریان هاي نقدي آتی را بهتر از جریان هاي نقدي فعلی پیش بینی می کند(به عنوان مثال دکو و همکارانش؛(1998 ، درنتیجه سود حسابداري به احتمال زیاد درآمد آتی مشمول مالیات که مبتنی بر وجه نقد است را بهتر از درآمد فعلی مشمول مالیات پیش بینی می کند.
اولین پیش بینی ما از رشد سود حسابداري در مورد رشد تولید ناخالص داخلی آتی آموزنده است. این پیش بینی بوسیله مشاهدات زیر ترغیب می شود . اول اینکه ، سود شرکت ها جزئی از تولید ناخالص داخلی است و به احتمال زیاد بادیگر اجزاي تولید ناخالص داخلی ارتباط دارد (به عنوان مثال ،فیشر و مرتون ، BEA 1984،.(2004 دوم اینکه رشد سود حسابداري نماینده ي رشد سود شرکت ها است که محرك اصلی در رشد اقتصادي است (به عنوان مثال BEA،.(2004 علاوه بر این ، شرکت هاي پذیرفته شده نیاز به گزارش سه ماهه سود حسابداري دارند، در نتیجه اطلاعات سود حسابداري به موقع است.
ما رشد سود حسابداري را با استفاده از یک نمونه ي جامع از گزارش سه ماهه در دوره ي1998 ؛Q 1 تا2011 ؛ Q 2 اندازه گیريمامی کنیم . نمونه ي در Q1=1998 شروع می شود به دلیل اینکه این گزارش براي سه ماهه اول است ما اطلاعات سود حسابداري را درزمان واقعی داریم . طرح پژوهش ما با دقت گزارش سود حسابداري شرکت هاي انفرادي را باانتشار برنامه گزارش تولید ناخالص داخلی اداره ي تجزیه و تحلیل اقتصادي هم راستا می کند. به طور اخص ، ما شاخصی از رشد سود حسابداري ایجاد می کنیم که تنها بر اساس گزارش سه ماهه براي پیش بینی هاي کلان در زمان واقعی فراهم می شود.
ما دریافتیم که رشد سود حسابداري شاخص اصلی در اقتصاد ایالات متحده است . به ویژه ، ما دریافتیم که رشد سود حسابداري ، رشد تولید ناخالص داخلی را پیش بینی می کند به خصوص براي پیش بینی افقی اولین سه ماهه ما بعدي. یافته هاي همچنین نشان می دهد که محتواي پیش بینانه از رشد حسابداري براي رشد تولیدناخالص داخلی آتی ازلحاظ اقتصادي مهم و افزایشی همزمان در رشد تولید ناخالص داخلی دارد. دست کم شواهد ما نشان میدهند، که رشد سود حسابداري به اطلاعاتی بستگی دارد که بوسیله رشدتولید ناخالص داخلی فعلی بدست نمی آید و براي پیش بینی رشد تولید ناخالص داخلی مفید است.
پیش بینی دوم ما این است که پیش بینی کننده هاي بزرگ حرفه اي به طور کامل محتویات پیش بینانه از رشد سود حسابداري را با وجود پیش بینی رشد تولید ناخالص داخلی ضمیمه نمی کنند. چنانچه پیش بینی کننده هاي بزرگ حرفه اي نتوانند به طور کامل اطلاعات سود حسابداري را وقتی که رشد تولید ناخالص را پیش بینی میکنند، ضبط کنند در آن صورت خطاهاي پیش بینی رشد تولید ناخالص داخلی آتی باید قابل پیش بینی براساس رشد سود حسابداري باشد . براي آزمایش این پیش بینی ، ما اجماعی از پیش بینی ها در مورد رشد تولید ناخالص داخلی از بررسی پیش بینی کننده هاي حرفه اي (SPF) که از بانک فدرال رزرو فیلادلفیا در دسترس است ، گرد آوري می کنیم . بررسی پیش بینی کننده هاي حرفه اي مفصل ترین و مربوط ترین بررسی عمومی در دسترس از پیش بینی سه ماهه رشد تولید ناخالص داخلی در ایالات متحده است . ما خطاهاي پیش بینی رشد تولید ناخالص داخلی را به عنوان تفاوت بین رشد تولید ناخالص داخلی تحقق یافته و پیش بینی اجماع بررسی پیش بینی کننده هاي حرفه اي از تولید ناخالص داخلی ، براي پیش بینی دامنه ي سه ماهه اول تا چهارم پیش رو اندازه گیري می کنیم.
ما دریافتیم که خطاهاي پیش بینی رشد تولید ناخالص داخلی آتی براساس رشد سود حسابداري قابل پیش بینی است. شاخص ما از رشد سود حسابداري براساس اطلاعاتی است که توسط اعضاي بررسی پیش بینی کننده هاي حرفه اي در زمان واقعی دردسترس می باشد، بنابراین شواهد قابل پیش بینی از خطاهاي رشد تولید ناخالص داخلی آتی دلالت بر این دارند که پیش بینی کننده هاي بزرگ حرفه اي نمی توانند به طور کامل اطلاعات سود حسابداري دردسترس عموم را در زمان پیش بینی رشد تولید ناخالص داخلی یکپارچه کنند.این نتیجه دست کم به دو دلیل مهم است . اول اینکه، پیش بینی SPF از رشد تولیدناخالص داخلی در زمان توسعه بودجه فدرال ایالات متحده استفاده می شود. دوم اینکه، پیش بینی توافق نظر SPF از رشد تولید ناخالص داخلی توسط پژوهش هاي کارکنان هیات حکام فدرال رزرو براي مهیاشدن در هر جلسه ي کمیته بازار آزاد و همچنین جزء اصلی سیاست هاي پولی، استفاده می شود.
براي کسب بینش بیشتر، ما امتحان می کنیم که آیا محتواي پیش بینانه از رشد سود حسابداري براي رشد تولید ناخالص داخلی آتی منجر به افزایش شاخص اصلی شناخته شده می شود. ما اثبات می کنیم که بازده اوراق قرضه، تاریخ تفاوت بین قیمت هاي خرید وفروش اوراق بهادار و بازده بازار سهام فصلی ، محتواي پیش بینانه براي رشد تولید ناخالص آتی دارند که با تحقیقات قبلی سازگار است ( به عنوان مثال فاما؛1981 ،هاروي؛1989 ،آنگ و همکارانش ؛. (2005 نکته مهم و آموزنده از رشدسود حسابداري براي رشد تولیدناخالص داخلی افزایشی است که در دیگر پیش بینی ها ایجاد می شود. علاوه بر این، اگرچه پیش بینی کننده هاي بزرگ حرفه اي به طور کامل محتواي پیش بینانه بازده اوراق خزانه ، تاریخ تفاوت بین قیمت هاي خرید وفروش اوراق بهادار و بازده بازار سهام فصلی را ثبت می کنند ولی ما شواهدي یافتیم که آنهابراساس عکس العمل محتواي پیش بینانه ازرشد سود حسابداري که پیش ازاین شاخص اصلی ناشناخته در اقتصاد ایالات متحده بود، می باشند.
مطالعه ما با تحقیقات اقتصادي وحسابداري به وسیله اثبات اینکه (1) رشد سود حسابداري شاخص با اهمیتی ازرشد تولید ناخالص داخلی است (2)و پیش بینی کننده هاي بزرگ حرفه اي نمی توانند به طور کامل محتویات پیش بینانه از اطلاعات سود حسابداري را آشکارا در دسترس قرار دهند ، کمک می کند.. مطالعه ما همچنین به پژوهش هاي اقتصاد کلان با شناسایی رشد سود حسابداري به عنوان یک پیش بینیمهم افزایشی از رشد تولید ناخالص داخلی کمک می کند.
به ویژه ، ما تحقیق را بر آموزنده بودن اطلاعات سود حسابداري براي فعالیت هاي اقتصادي هر دو سطح شرکت و کل ، گسترش می دهیم. بخش عمده ي تحقیق در حال انجام ، بررسی بخشی از اطلاعات اقتصاد کلان براي اطلاعات حسابداري در سطح شرکت است ، به عنوان مثال کانچیتچکی بخش کلان به خرد . (2011 ) 1 دریافت که تغییرات افزایش سطح قیمت ها تحت تاثیر سود حسابداري شرکت ها است، و براي جریان هاي نقدي آتی و ارزش گذاري سهام آموزنده است . لی و همکارانش (2012) نشان می دهندکه افشا ترکیب فروش هاي مناطق جغرافیایی و متقابلا پیش بینی هاي رشد تولید ناخالص داخلی کشور به پیشرفت پیش بینی سوددهی در سطح شرکت کمک می کند. شواهد ما این است که رشد سود حسابداري براي پیش بینی رشد تولید ناخالص داخلی بسیار مفید است و تحقیقات قبلی را بوسیله حرکت درراستاي مخالف گسترش می دهد. به عنوان مثال ، بابررسی بخش کلان به خرد . یافته هاي ما این است که رشد سود حسابداري مضمونی پیش بینانه افزایشی براي رشد تولید ناخالص آتی دارد و همچنین مبناي خرد را براي شواهد بل و همکارانش (2009) بهبود می بخشد، که در سطح سود حسابداري شامل یک بخش سیستماتیک است.
ماهمچنین تحقیق را بر روي ارزیابی بازار سهام (بورس) از رشد سود حسابداري گسترش می دهیم . کوتاري و همکارانش دریافتند که رشد سود حسابداري نه تنها به اخبار جریان هاي نقدي ، بلکه به اخبار نرخ تنزیل هم وابسته است و این دو نوع اخبار ، تاثیري متقابل بر قیمت هاي بازار سهام دارند.
شواهد ما حاکی از این است که رشد سود حسابداري مضمونی پیش بینانه براي سازوکار بهبود رشد تولید ناخالص داخلی آتی دارد ، ازطریق اینکه سود حسابداري ، سرمایه گذاران را وادار به تجدید نظر در انتظارات خود در مورد جریان هاي نقدي و نرخ تنزیل در سطح کلان می کند درنتیجه بر مجموع قیمت هاي بازار سهام تاثیر دارد.
در مطالعه ي مشابه، گالو و همکارانش((2013 دریافتند که بودجه فدرال به مجموع رشد سود حسابداري با تاخیر زمانی عکس العمل نشان می دهد. مطالعه ما در مورد شواهد گالو وهمکارانش بارائه ي سازو کاري که از طریق آن مجموع رشد سود حسابداري موجب قابل پیش بینی بودن واکنش به سیاست هاي پولی می شود، آگاهی می دهدبه.
طور خاص ما دریافتیم که پیش بینی کننده هاي بزرگ حرفه اي براساس سود حسابداري و درنتیجه خطاهاي پیش بینی رشد تولید ناخالص داخلی آتی براساس رشد سود حسابداري قابل پیش بینی عکس العمل نشان می دهند. از آنجا که سیاست هاي پولی تابعی از خطاهاي پیش بینی رشد تولید ناخالص داخلی آتی است.(به عنوان مثال تیلور ؛1993 ، کلاریدا؛ و همکارانش .(2000 شواهد ما از قابل پیش بینی بودن خطاهاي پیش بینی رشد تولید ناخالص داخلی ، حاکی ازاین است که واکنش هاي سیایت پولی آتی نیز می تواندبراساس رشد سود حسابداري پیش بینی پذیر باشد.
مطالعه در ادامه به شرح زیر است:بخش 2 پیش بینی هاي ما و طرح تحقیق را معرفی می کند.بخش3 نمونه برداشت ما را بحث می کند، جدول هاي زمانی از طرح پژوهش ما را فراهم می کند و آمار توصیفی ارائهبخشمی کند. 4 نتایج را نشان می دهد
. 2 پیش بینی ها و طرح تحقیق
2,1 سود حسابداري و رشد تولید ناخالص داخلی آتی
اولین پیش بینی ما این است که رشد سود حسابداري درباره رشد تولید ناخالص آتی آموزنده است پیش بینی ما توسط مشاهدات زیر ترغیب می شود. اول، سود شرکت بخشی از تولید ناخالص داخلی است واحتمال دارد بادیگر اجزاء تولید ناخالص داخلی مرتبط باشد( به عنوان مثال فیشر و مرتون ، 1984 ؛بئا؛.(2004 دوم ، رشد سود حسابداري نماینده اي براي رشد سود شرکت است که محرك اصلی رشد اقتصادي است(به عنوان مثال، بئا؛.(2004نکته مهم اي است که شرکت هاي ذکر شده ملزم به گزارش سود حسابداري سه ماهه هستند در نتیجه اطلاعات سود حسابداري به موقع است. برخلاف سود حسابداري ، سود شرکت ها فاقد به هنگام بودن است . به این دلیل که برآورد سه ماهه ي 8 موسسه ي بزرگ حسابرسی آمریکا از سود شرکت مبتنی بر روند گذشته ي اطلاعات اظهارنامه مالیات بر درآمد شرکتها با تاخیري دو ساله بوسیله نرخ بازده داخلی جدول بندي می شود. .(به عنوان مثال بئا؛2002 ،لاندفلد و همکارانش ،(2008
براي بررسی آموزنده از اطلاعات سود حسابداري براي رشد تولید ناخالص داخلی آتی ، ما امتحان می کنیم که آیا رشد سود حسابداري وابسته به رشد تولید ناخالص داخلی آتی در محدوده ي افقی از اولین تا چهارمین سه ماهه ي بعدي با استفاده از مدل رگرسیون زیر است:
که در آن رشد سود حسابداري سه ماهه ي qو gp رشد تولید ناخالص داخلی براي سه ماههq ، gq+k رشد داخلی براي سه ماهه q+kو kاز 1 تا 4 است.
تولید ناخالص∆x
مدل الف امتحان می کند که آیا رشد سود حسابداري به پیش بینی رشد تولید ناخالص داخلی تا4 سه ماهه ي پیش رو کمک می کند در حالی که ، مدل ب امتحان می کند که آیا رشد سود حسابداري افزایشی آموزنده xدرباره∆ رشد تولید ناخالص داخلی آتی بعد از کنترل همزمان رشد تولید ناخالصضرایب داخلی دارد. شیب βk با p ضریبی از سود است . براي هر پیش بینی افقی k، برآوردي ناچیز از βk نشان می دهد که رشد سود حسابداري درباره رشد تولید ناخالص داخلی براي سه ماهه ي q+p آموزنده است ، درحالی که ، یک برآورد ازβ k که تفاوت قابل ملاحظه اي با صفر براي هرکدام از دامنه هاي در نظر گرفته شده حاکی از این است که رشد سود حسابداري درباره رشد تولید ناخالص داخلی براي آن دامنه ها آموزنده است.
در طول مطالعه ، ما مدل هایمان را بااستفاده از حداقل رگرسیون مربعات معمولی برآورد می کنیم و مبناي آماري خود را بر استنتاج هاي نیوي و وست (1987)که باخطاهاي استاندارد سازگار برمبناي خود همبستگی است ، قرار می دهیم.روش نیوي و وست بهترین انتخاب براي عملکرد ما است ، زیرا این روش سازگاري و سرس همبستگی به صورت ناشناخته در باقیمانده ها را گرینتوضیح می دهد. پس از 2011) صفحه (920 ما تاخیر زمانی را براي روش نیوي و وست برابر با قسمت صحیح T.25 قرار می دهیم که درن T تعداد مشاهدات مورد استفاده در رگرسیون است
. به دلیل اینکه در مطالعه ما T=93 است ما تاخیر زمانی را برابربا3 قرار می دهیم. استنباط هاي ما براي استفاده ي تاخیر زمانی هاي مختلف از صفر تا چهار حساس نیست (که این معادل با استفاده وایت از خطاهاي استنادارد پایدار است(.( (1980 واضح نیست که آیا رشد سود حسابداري لزوما باید درباره رشد تولید ناخالص داخلی آتی آموزنده باشد. اول اینکه ، اگرچه این محرك مهمی از فعالیت هاي اقتصادي و سود شرکت ها از نظر تاریخی براي فقط 9 درصد از تولید ناخالص داخلی به حساب می آید (به عنوان مثال بئا.(2004به علاوه ، رشد سود شرکت ها از نظر تاریخی فقط 40 درصد از تنوع سري زمانی در رشد تولید ناخالص داخلی معاصر راحتیبیان می کند . بنابراین اگر سود حسایداري نماینده ي کاملی براي سود شرکت ها باشد ، توانایی سود حسابداري براي توضیح سري زمانی متنوع در تولید ناخالص داخلی نه تنها متکی به سري هاي زمانی متنوع در سود شرکت ها است بلکه همچنین به سري هاي زمانی متنوع در تمامی موارد دیگر که شامل باقیمانده 91درصد تولید ناخالص داخلی است، می باشد. علاوه براین حتی اگر سود حسابداري نماینده خوبی براي سود معاصر شرکت هاباشد ، ما برآموزنده بودن رشد سود حسابداري براي رشد تولید ناخالص داخلی آتی نه معاصر متمرکز می شویم.
2,2سودحسابداري و خطاهاي پیش بینی رشد تولید ناخالص داخلی
علی رغم ارتباط موقتی محسوس بین رشد سود حسابداري و رشد تولید ناخالص داخلی آتی ، مشخص نیست که آیا پیش بینی کنندگان بزرگ و حرفه اي ، داده هاي مربوط به سود حسابداري رابه طور کامل ضبط می کنند.ازیک طرف ، می توان در زمان پیش بینی افزایش تولیدناخالص داخلی از داده هاي سود حسابداري استفاده کرد، از طرف دیگر ، پیش بینی کنندگان کلان ممکن است سودحسابداري را براي استنباط پیش بینی هاي اقتصادي ایالات متحده بسیار زیاد بپندارند. در واقع ، ما شواهد داستان گونه اي می یابیم که نشان می دهند که ممکن نیست اقتصاددانان کلان (بزرگ) از داده هاي مربوط به سود حسابداري استفاده کنند. مکلوسکی( 1993عنوان،P،(111 ، به مثال ، بیان میدارد که ما اقتصاددانان ،حسابداري را رد می کنیم _دوره اي که من هرگز آن را نگذراندم ، اما به ساخت مجدد آن پایان می دهیم. شاید ما موضوعی را به طور مختصر مطالعه کنیم ، یا حداقل ، دانشجویان خود را وادار سازیم که آن را یاد بگیرند. پس از آن ، این درست همان چیزي ات که می دانیم به علاوه ، بیانیه ها و گزارش ها ونتایج بدست آمده از جلسات کمیته ي بازار آزاد فدرالی فدرال رزرو نشان می دهند که پیش بینی کنندگان کلان در فدرال رزرو در زمان مباحثه در مورد فعالیت هاي اقتصادي کلی به داده هاي مربوط به سود حسابداري رجوع نمی کنند.براي بررسی اینکه آیا پیش بینی کنندگان بزرگ وحرفه اي سود حسابداري را در پروژه هاي رشد تولید ناخالص داخلی تی به کار می برند یا خیر ، ما ابتدا خطاهاي پیش بینی رشد تولید ناخالص داخلی را به این صورت اندازه گیري می کنیم:
سپس ، بررسی می کنیم که آیا افزایش سود کل حسابداري ، خطاهاي پیش بینی رشد تولید ناخالص داخلی آتی را پیش بینی می کند. به ویژه ، ما مدل هاي رگرسیون زیر را تخمین می زنیم:
مدل الف بررسی می کند که آیا افزایش سود حسابداري ، خطاهاي پیش بینی افزایش تولید ناخالص داخلی را تا چهار مدت سه ماهه بیشتر پیش بینی می کند، و مدل ب در بردارنده ي رشد تولید ناخالص داخلی براي مدت سه ماهه q به عنوان یک متغیر کنترل است.
ضرایب شیبβ k در∆x p ضرایب مورد نظر هستند. بویژه ، براي هرنوع انجام پیش بینی k ،چنانچه رشد سود حسابداري (1) حاوي اطلاعات مفیدي در مورد رشد تولید ناخالص داخلی براي مدت سه ماهه ي q+k است و پیش بینی کنندگان بزرگ و حرفه اي به طور کامل این اطلاعات رادر پیش بینی هاي خود ازرشد تولید ناخالص داخلی آتی لحاظ می کنند. (2)، سپس خطاهاي پیش بینی رشد تولید ناخالص داخلی براي سه ماهه ي q+k به رشد سود حسابداري در سه ماهه ي q مربوط نخواهد بود و تخمینβ k براي محدوده افقی قابل توجه نخواهد بود.در مقایسه ، یک تخمین مثبت قابل توجه از βk نشان می دهد که پیش بینی کنندگان بزرگ و حرفه اي واکنش کمی به محتواي قابل پیش بینی رشد سودحسابداري براي رشد تولیدناخالص داخلی آتی نشان می دهند.
منابع نخستین نشان می دهند که تمایلاتی در پیش بینی هاي تحلیل گر قسمت فروش وجود دارد (به عنوان مثال ، آبرابنل ،1991 ؛بردشو وهمکارانش ،(2012،می توان تمایلاتی در پیش بینی هاي برآورد کلان نیز انتظار داشت. بااین حال ، تمایلات در پیش بینی هاي تحلیل گر قسمت فروش لزوما سمت و سوهایی را در روش استفاده ي پیش بینی کنندگان داده هاي مربوط به سود حسابداري ایجاب نمی کنند. پیش بینی کنندگان کلان حرفه اي با تحلیل گران قسمت فروش به دلایل مختلفی ، متفاوت هستند. اول اینکه، تحلیل گران قسمت فروش پیش بینی هاي سطح موسسه را فراهم می کنند درحالی که پیش بینی کنندگان کلان ، پیش بینی هاي کلان را فراهم می کنند، که به شرکاي بازاري خود می فروشند. دوم ، دو گروه از پیش بینی کنندگان با مشوق هاي متفاوتی روبه رو می شوند. به طور ویژه، در حالی که تحلیل گران قسمت فروش اغلب با مشوق هایی براي افزایش حق العمل و سودهاي سرمایه گذاري _ بانکداري روبه رو می شوند ، هزینه هاي معروف شدن (شهرت) ، پیش بینی کنندگان کلان حرف هاي را تشویق می کنند تا پیش بینی هاي صحیحی از رشد تولید ناخالص داخلی ارائه کنند. سوم ، اگرچه مطالعات متعددي درمورد فراهم کردن شواهدي که نشان دهد پیش بینی هاي تحلیل گران قسمت فروش نامطلوب هستندوجود دارد (په عنوان مثال نگاه کنیدبردشو،2011،براي بررسی ادبیات)، پیش بینی کنندگان کلان حرفه اي پیشرفته کردن اجراي نادرست سري هاي زمانی را میدانند( به عنوان مثال زرنویز و براون ،1993، استارك ،(2010
به عنوان مثال مشخصات جایگزین براي مدل هاي موجود در (3) ،مامدل هاي رگرسیون زیر را تخمین می زنیم:
براساس ، مدل هاي موجود در (4) ضریب شیب در ESPF q(gq+k) را به صورت برابر با یک محدود نمی کنند.
.3 نمونه ، جدول زمانی و آمار هاي توصیفی
3,1 .نمونه
ما داده هاي حسابداري به موقع را از مجموعه داده هاي تاریخ سه ماهه ي اولیه بانک آمار کامیوتري بدست xمی∆ آوریم. براي موسسه ي i در سه ماهه ي q، سودهاي ( ( xi,q رابه صورت سود خالص سه ماهه و افزایش درآمد( ( i,q را به صورت تغییر سالانه در درآمد خالص سه ماهه اندازه گیري می کنیم.استباط هاي ما به این که آیا ما سود حسابداري را با استفاده از سود خالص یا سود قبل از اقلام غیر مترقبه ، تعریف می کنیم یا خیر، حاس نیستند. براي جلوگیري از مسائل مشتق کننده ي منفی ، ما سود حسابداري را به وسیله ي فروش مقایسه بندي می کنیم.
براي اینکه یک دوره ي سه ماهه ي موسسه در∆xنمونه ي ما موجود باشد ، نباید داراي داده هاي از دست رونده براي ارزش بازار حقوق صاحبان سهام ، i,q , xi, q و داده هاي مربوط به اعلان سود هاي سه ماهه باشد.ما داده هاي مربوط به اعلان سود هاي سه ماهه را از بانک آمار کامپیوتري بدست می آوریم. ما سه ماهه هاي مالی را با سه ماهه هاي تقویمی تنظیم میکنیم.نمونه به موسسه هایی با پایان سال مالی دسامبر محدود می شود. براي کاهش اثرات مخارج، ما مشاهدات سه ماهه ي اول که در بالا و پایین صدك هر مقطع زمانی سه ماهه ي رابا استفاده از می گیند را حذف می کنیم. ما سري هاي زمانی سه ماهه ي درآمدها و رشد درآمدها میانگین هاي مقطع زمانی مشخص شده با مقدار وزن هاي مبتنی بر ارزش بازار کل سرمایه شرکت به عنوان آغاز سه ماهه ، بنا می سازیم. استنباط هاي ما به اینکه آیا سري هاي سود حسابداري را با استفاده از میانگین هاي ارزش وزن یا وزن برابر بنا می سازیم ، حساس نیستند.
ما تخمین هاي پیشرفته و نهایی BEA از رشد تولیدناخالص داخلی مشخص شده در عبارات جزئی بدست آمده از مجموعه داده هاي به موقع براي اقتصاددانان کلان بانک رزرو فدرال فیلادلفیا بدست می آوریم. تخمین پیشرفته ي رشد تولیدناخالص داخلی به وسیله ي BEA درحسابهاي تولید ودرآمد ملی (NIPA) در پایان ماه اول بعد از پایان سه ماهه گزارش می شود و بر مبناي داده هاي ناکامل است (به عنوان مثال رومر ،2000 ؛فاست و ویت ،2007؛ لاندر وهمکارانش ،.(2008 تخمین نهایی به وسیله ي BEA در پایان ماه سوم پس از پایان دوره ي سه ماهه گزارش می شود و داده هاي منبع صحیحی را بنا می سازد. مابر رشد تولید ناخالص داخلی اسمی بدلیل اینکه سود حسابداري براي تورم اقتصادي تنظیم نشده اند ،تمرکز می