بخشی از مقاله
اثر عصاره آبي ريشه زرشک زرافشان بر بافت بيضه و سطح تستوسترون در موش هاي صحرايي ديابتي شده با استرپتوزوتوسين
چکيده
زمينه و هدف : استفاده از گياهان دارويي در درمان ديابت از اهميت باليني ويژه اي برخوردار است . اين مطالعه با هدف بررسي تعيين اثر عصاره آبي ريشه زرشک زرافشان بر ميزان تستوسترون و تغييرات بافتي بيضه در موش هاي صحرايي ديابتي انجام شد.
روش بررسي : در اين بررسي ، ٤٠ سر موش صحرايي نر به ٥ گروه تقسيم شد: ١- گروه کنترل ؛ ٢- گروه نرمال + زرش ؛ ٣- گروه ديابتي که داروي استرپتوزوتوسين (.mg.kg.bw.i.p٦٥) دريافت کردند؛ ٤- گروه ديابتي + زرشک ؛ ٥- گروه ديابتي + گليبن کلاميد که داروي استاندارد گليبن کلاميد (mg.kg.bw٠٦) دريافت کردند.
گروه هاي تحت درمان ، mg.kg.bw٥٠٠ عصاره ريشه زرشک را روزانه به وسيله گاواژ معدي دريافت کردند. دوره آزمايش براي هر موش ٦ هفته بود. پس از اتمام دوره تيمار، حيوانات بيهوش شده و بافت بيضه پس از خارج شدن به فرمالين ١٠% انتقال داده شد. پس از تثبيت نمونه ها و تهيه مقاطع بافتي و رنگ آميزي با H&E، مطالعات بافتي با ميکروسکوپ نوري انجام شد.
تجزيه و تحليل داده ها با استفاده از آزمون آماري واريانس و تعقيبي توکي صورت گرفت . سطح معني داري اختلاف آماري ٠٠٥>p در نظر گرفته شد.
يافته ها: در اين مطالعه ديابت باعث کاهش معني داري (٠٠١≥p) در ميزان تستوسترون ، قطر لوله هاي سمي نيفروس ، ضريب اسپرميوژنز، ضخامت اپي تليوم ، همچنين افزايش معني داري (٠٠١≥p) در ضخامت بافت بينابيني و قند خون در گروه ديابتي نسبت به ساير گروه ها شد، که مصرف ريشه زرشک اين تغييرات را به حد طبيعي رساند.
نتيجه گيري : نتايج اين مطالعه نشان داد عصاره آبي ريشه زرشک اثرات مطلوبي بر ميزان تستوسترون ، قند خون و تغييرات بافتي بيضه در جريان بيماري ديابت دارد.
کليد واژه ها: زرشک ؛ استرپتوزوتوسين ؛ تستوسترون ؛ بيضه ؛ ديابت مليتوس .
مقدمه
ديابت قندي از نظر باليني ، يکي از مهم ترين عوامل خطر براي اختلالاتي نظير نفروپاتي ، رتينوپاتي ، نوروپاتي ، بيماري هاي قلبي - عروقي محسوب مي شود. تقريبا ١٠% جمعيت جهان مبتلا به ديابت هستند (١). ديابت در افراد با کاهش توليد تستوسترون (٢)، همچنين اسپرماتوژنز (٣) و کاهش حرکت اسپرم همراه است (٤).
در اين بيماران سطح بالاي قند خون به مدت طولاني با افزايش راديکال هاي آزاد و پراکسيداسيون ليپيد به سبب اختلال در سيستم دفاعي آنتي اکسيدان آنزيمي و غيرآنزيمي منجر به استرس اکسيداتيو مي شود (٥). گياهان دارويي و مشتقات آنها اگرچه از ديرباز در درمان ديابت قندي و عوارض ناشي از آن مطرح بوده اند، ولي در مورد اثربخشي قطعي بسياري از آنها تاکنون شواهد تحقيقاتي و معتبري ارائه نشده است (٦). اين تحقيق بر روي (Berberidaceae)Berberis integerrima که با نام محلي زرشک زرافشان شناخته مي شود (٧)، انجام شد. براي قسمت هاي مختلف گياه زرشک خواص گوناگوني ذکر شده است ؛ علاوه بر اثرات آنتي اکسيداني ميوه زرشک (٨)، از ريشه و پوست ساقه آن ، آلکالوئيدهاي گوناگوني به دست آمده که مهم ترين آنها بربرين است (٩). مطالعات انجام شده بر روي عصاره ريشه زرشک و عمده ترين آلکالوئيد آن (بربرين ) نشان داده است اين گياه داراي خواصي مانند آنتي اکسيدان (٨)، اثر ضدالتهاب (٩)، کاهش فشار خون (١٠)، هيپوگليسمي (١١) و پايين آوردنده چربي (١٢) مي باشد. بنابراين ، از آنجايي که عصاره ريشه زرشک داراي ترکيبات آنتي اکسيدان و کاهنده متابوليت هاي فعال و راديکال هاي آزاد است ، مطالعه حاضر با هدف تعيين اثرات محافظتي عصاره ريشه زرشک زرافشان روي تغييرات هورمون تستوسترون و مورفومتري بافت بيضه طي القاي بيماري ديابت انجام شد.
روش بررسي
نمونه هاي وحشي ريشه زرشک از حومه شهرستان بوانات (استان فارس ، ايران ) در مهرماه سال ١٣٨٩ جمع آوري شد. پس از تأييد سيستماتيک آن با همکاري مسئولين محترم هرباريوم دانشگاه اروميه ، ريشه ها با آب سرد در محيط آزمايشگاه شسته و در سـايـه خشک شدند، سپس به صورت پودر درآمدند. پودر حاصل به مدت ٧٢ ساعت در آب مقطر (g٥٠ در ml٥٠٠ آب مقطر)، براي تهيه عصاره آبي خيسانده شد و هر ٨ ساعت توسط يک همزن شيشه اي هم زده شد. پس از ٧٢ ساعت عصاره حاصل ، صاف و تغليظ شد (١٣). با اضافه کردن سرم فيزيولوژيک به وزن مشخصي از عصاره ، غلظت هاي مورد نظر تهيه گرديد. براي ايجاد ديابت نوع ١، از استرپتوزوتوسين (STZ) خريداري شده از شرکت سيگماي آمريکا استفاده شد. دوز داروي به کار برده شده براي ديابتي کردن موش هاي صحرايي ، mg٦٥ به ازاي هر کيلوگرم وزن بدن بود که پس از حل کردن در بافر سيترات (٥٤=pH)
به صورت داخل صفاقي به آنها تزريق گرديد (١٤). ٣ روز پس از تزريق STZ، از نوک دم حيوان خونگيري به عمل آمد و موش هايي که ميزان قند خون آنها بالاتر از mg.dl٣٠٠ بود به عنوان ديابتي در نظر گرفته شدند (١٥).
در اين مطالعه تجربي ، ٤٠ موش صحرايي نر بالغ نژاد ويستار (با وزن g٢٢٠-١٨٠) از انستيتو پاستور تهران خريداري و در شرايط مناسب با درجه حرارت c°٢٢، دوره نوري ١٢ ساعت نور،
١٢ ساعت تاريکي و رطوبت نسبي ٦٠-٤٠% نگهداري شدند.
حيوانات در طول دوره آزمايش به آب و غذاي کافي دسترسي داشتند. سپس حيوانات به طور تصادفي به ٥ گروه به صورت زير
تقسيم شدند:
١- گروه کنترل (N) که آب مقطر را به مدت ٦ هفته دريافت کردند؛ ٢- گروه نرمال + زرشک (N+B) که عصاره ريشه زرشک را روزانه به مدت ٦ هفته توسط دستگاه گاواژ معدي دريافت کردند؛ ٣- گروه ديابتي (D) که در آنها (.mg.kg.bw.i.p٦٥) داروي استرپتوزوتوسين (STZ) به صورت داخل صفاقي تزريق شد؛ ٤- گروه ديابتي + زرشک (D+B) که عصاره ريشه زرشک را به مدت ٦ هفته دريافت کردند؛ ٥- گروه ديابتي + گليبن کلاميد (D+G) که بعد از تزريق STZ و ديابتي شدن به مدت ٦ هفته داروي استاندارد گليبن کلاميد دريافت کردند. گروه هاي تحت درمان ، mg.kg.bw٥٠٠ عصاره ريشه زرشک را روزانه به وسيله دستگاه گاواژ معدي دريافت کردند. حيوانات پس از گاواژ در روز چهل دوم به مدت ١٢ ساعت ناشتا نگهداري شدند.
سپس توسط اتر بيهوش و از قلب آنها خونگيري به عمل آمد.
نمونه ها پس از مکث ٣٠ دقيقه اي به منظور لخته شدن خون ، در دماي c°37 سانتريفوژ شده و سرم آنها سريعا جدا و در دماي
c°30- براي سنجش تستوسترون نگهداري شد. در مرحله بعد، بافت بيضه جدا شده و به منظور تثبيت به ظروف حاوي فرمالين
١٠% انتقال داده شد. پس از تثبيت نمونه ها و تهيه مقاطع بافتي ، رنگ آميزي با هماتوکسيلين - ائوزين انجام شد، سپس با ميکروسکوپ نوري مورد بررسي قرار گرفت . قطر لوله سمي نيفروس توسط عدسي مدرج و با استفاده از روش سينگ سوداماني بررسي شد. در اين روش ، ميانگين قطر کوچک و بزرگ هر توبول با استفاده از فرمول محاسبه گرديد (١٦).
ضخامت اپي تليوم نيز با بزرگنمايي ×٤٠٠ از اسپرماتوگوني هاي موجود در غشاي پايه يک طرف لوله تا جايي که اسپرماتيدها وجود داشتند براساس ميکرومتر با عدسي مدرج محاسبه و لوله هاي سمي نيفروس با مقطع گرد يا نزديک به گرد مورد بررسي قرار گرفت (١٧).
همچنين براي تعيين ضريب اسپرميوژنز در هر برش عرضي با توجه به تعداد توبول هاي فاقد اسپرم يا واجد اسپرم علامت هاي مثبت و منفي به گروه ها داده شد (١٨). ضخامت بافت بينابيني با عدسي مدرج براساس ميکرومتر محاسبه گرديد (١٧). هورمون تستوسترون نيز با روش الايزا با استفاده از کيت شرکت دياپلاس اندازه گيري شد.
تجزيه و تحليل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ١٨ و آزمون آماري واريانس صورت گرفت . سطح معني داري اختلاف آماري 0.05>p در نظر گرفته شد. از آزمون تعقيبي توکي براي تشخيص تفاوت ميانگين ها با يکديگر، استفاده شد. مقادير نيز به صورت ميانگين و اشتباه معيار نشان داده شدند.
يافته ها
سطح سرمي گلوکز در گروه کنترل ديابتي در مقايسه با ساير گروه ها، افزايش معني داري (0.01≥p) نشان داد. هيچ گونه اختلاف معني داري بين گروه ديابتي تيمارشده با عصاره ريشه زرشک با گروه هاي کنترل سالم ، کنترل سالم تحت درمان و گليبن کلاميد مشاهده نشد (نمودار شماره ١).
ميزان ترشح تستوسترون در گروه کنترل ديابتي در مقايسه با گروه کنترل سالم و کنترل تحت درمان ، به طور معني داري کاهش
(٠٠١≥p) يافت ، و در گروه ديابتي تيمارشده با عصاره ريشه زرشک در مقايسه با گروه کنترل ديابتي ، به طور معني داري (٠٠١≥p) افزايش نشان داد. هيچ گونه اختلاف معني داري در گروه ديابتي تيمارشده با گليبن کلاميد در مقايسه با گروه کنترل ديابتي مشاهده نشد (نمودار شماره ٢).
ضخامت بافت بينابيني در گروه کنترل ديابتي در مقايسه با کنترل نرمال و کنترل تحت تيمار، به طور معني داري (٠٠١≥p) افزايش يافت . اين مقدار در گروه ديابتي تيمارشده با عصاره ريشه زرشک مشابه گروه کنترل سالم بود، ولي در مقايسه با گروه کنترل ديابتي ، کاهش معني داري (٠٠١≥p) نشان داد. در گروه ديابتي تيمارشده با گليبن کلاميد نيز ضخامت بافت بينابيني در مقايسه با گروه کنترل ديابتي ، کاهش معني داري (٠٠٥≥p) نشان داد، اما نسبت به گروه کنترل نرمال ، کنترل تحت تيمار و ديابتي تحت تيمار با عصاره ريشه زرشک ، افزايش معني داري (٠٠٥≥p) داشت (نمودار شماره ٣).
ضريب اسپرميوژنز در گروه کنترل ديابتي نسبت به گروه کنترل سالم و کنترل تحت تيمار، به طور معني داري کاهش (0.01≥p)
يافت ، اما در گروه ديابتي تيمارشده با عصاره ريشه زرشک ، مشابه گروه کنترل سالم بود و در مقايسه با گروه کنترل ديابتي ، افزايش معني داري (٠٠١≥p) نشان داد. همچنين ضريب اسپرميوژنز در گروه ديابتي تيمارشده با گليبن کلاميد در مقايسه با گروه کنترل ديابتي ، افزايش معني داري (0.05≥p) داشت ، اما نسبت به گروه کنترل نرمال ، کنترل تحت تيمار ديابتي و تحت تيمار با عصاره ريشه زرشک ، کاهش معني داري (0.05≥p) نشان داد (نمودار شماره ٤).