بخشی از مقاله
اثر کودهاي زيستي و معدني فسفره همراه با محلولپاشي عناصر ريزمغذي بر عملکرد لوبيا چيتي (.Phaseolus vulgaris L)
چکيده
در راستاي کشاورزي پايدار و بررسي تاثير کودهاي زيستي و معدني فسفره همراه با محلولپاشي عناصر ريزمغذي بر عملکرد و اجزاي عملکرد لوبيا چيتي ، آزمايشي در مزرعه تحقيقاتي هنرستان کشاورزي رهال در شهرستان خوي ، طي سال زراعي ١٣٩١ انجام گرفت . آزمايش به صورت فاکتوريل در قالب طرح بلوکهاي کامل تصادفي با دو فاکتور و ٣تکرار اجرا شد. فاکتور اول کود فسفره در چهار سطح (شامل عدم مصرف کود به عنوان شاهد، کود زيستي فسفاته بارور-٢، کود زيستي فسفاته بارور-٢ همراه با مصرف ١٠٠ کيلوگرم در هکتار کود سوپرفسفات تريپل و مصرف فقط ٢٠٠ کيلوگرم در هکتار کود سوپر فسفات تريپل ) و فاکتور دوم محلولپاشي عناصر ريزمغذي با کود مايع ميکرو در سه سطح (شامل عدم محلولپاشي به عنوان شاهد، محلولپاشي به نسبت ٢در هزار و محلولپاشي به نسبت ٤در هزار) در نظر گرفته شدند. نتايج نشان داد که تأثير کود فسفره به جز تعداد دانه در نيام و وزن صد دانه ، بر ارتفاع بوته ، تعداد انشعاب در بوته ، تعداد برگ در بوته ، تعداد نيام در بوته ، شاخص برداشت و عملکرد دانه معنيدار بود. بيشترين عملکرد دانه در تيمارهاي استفاده از کود سوپر فسفات تريپل و استفاده از کود زيستي فسفاته بارور-٢ همراه با ٥٠% کود سوپر فسفات تريپل مشاهده شدند و اين دو تيمار از نظر عملکرد دانه در يک گروه آماري قرار گرفتند. بنابراين ، به منظور کاهش مصرف کود شيميايي و حفظ منابع محيطي، مصرف کود زيستي فسفاته بارور ٢قابل توصيه است . تاثير محلولپاشي عناصر ريزمغذي نيز به جز تعداد دانه در نيام و وزن صد دانه بر ارتفاع بوته ، تعداد انشعاب در بوته ، تعداد نيام در بوته ، شاخص برداشت و عملکرد دانه معنيدار بود. بيشترين عملکرد دانه در حالت استفاده از محلولپاشي ٤و ٢در هزار عناصر ريزمغذي مشاهده شد و اين دو تيمار از نظر عملکرد دانه در يک گروه آماري قرار گرفتند.
واژگان کليدي : عملکرد، عناصر ريزمغذي، کود زيستي و معدني فسفره، محلولپاشي .
مقدمه
حبوبات يکي از منابع مهم غذايي سرشار از پروتئين بوده که براي تغذيه انسان و دام مصرف ميشوند. دانه حبوبات با دارا بودن ٣٢-١٨ درصد پروتئين ، در رژيم غذايي مردم جهان اهميت بسياري دارد. حبوبات ويژگي ديگري نيز دارند و در اکوسيستم هاي کشاورزي جهان و در تناوب با ساير گياهان زراعي با تثبيت نيتروژن جوي از طريق همزيستي با باکتريهاي ريزوبيوم، بخش عمدهاي از نيتروژن مورد نياز گياهان زراعي را فراهم ميسازند و با غنيسازي خاک به ويژه در مناطق کم بازده موجب افزايش توليدات کشاورزي ميگردند. حبوبات با داشتن ريشه عميق خود به شخم بيولوژيکي خاک کمک کرده و از رطوبت خاک با کارآيي بيشتري نسبت به ساير گياهان زراعي استفاده مينمايد
(2011,.Hajikhaniet al). کاهش منابع فسفات و همچنين آلودگيهاي زيست محيطي ناشي از توليد و مصرف کودهاي شيميايي فسفاته ، باعث رويکرد جدي به نسل جديدي از کودها، تحت عنوان کودهاي بيولوژيک شده است . کودهاي بيولوژيک فسفاته حاوي باکتريها و قارچهاي مفيد حل کننده فسفات هستند که معمولاً با اسيدي کردن محيط خاک و يا ترشح آنزيم هاي فسفاتاز باعث رهاسازي يون فسفات از ترکيبات نامحلول آن شده که اين امر باعث قابل جذب شدن فسفر توسط گياهان ميگردد (Taleshi 2004,.et al). شارما (2003,Sharma) اظهار داشت که کاربرد کودهاي زيستي به ويژه باکتريهاي محرک رشد گياه مهم ترين راهبرد در مديريت تلفيقي تغذيه گياه، براي سيستم کشاورزي پايدار ميباشد.
مدني و همکاران (٢٠٠٣ ,.Madani et al)
گزارش کردند که تاثير مصرف باکتريهاي حل کننده فسفر و مقادير مختلف کود فسفر بر عملکرد دانه لوبيا چيتي در سطح احتمال ٥درصد معنيدار شد. سريواستاوا و همکاران (٢٠١١ .,.Srivastavaet al)
نشان دادند که تلقيح بذور نخود با باکتريهاي حل کننده فسفات منجر به افزايش ارتفاع بوته ، طول ريشه و عملکرد دانه گرديد. جها و همکاران (,.Jhaet al ٢٠١١) تأثير باکتريهاي حل کننده فسفات را روي عملکرد ماش سبز مورد بررسي قرار داده وبه اين نتيجه رسيدند که تلقيح اين باکتريها باعث افزايش تعداد غلاف در بوته ، وزن صد دانه ، عملکرد دانه و عملکرد بيولوژيک شد. وهيودي و همکاران (٢٠١١,.Wahyudiet al) در تحقيق خود دريافتند که استفاده از باکتريهاي حل کننده فسفات، وزن صد دانه و عملکرد دانه سويا را به طور معنيداري افزايش داد. آرپانا و همکاران (٢٠٠٢,.Arpanaet al)
طي آزمايشي روي گياه عدس اعلام کردند که با استفاده از باکتريهاي حل کننده فسفات، بيشترين عملکرد دانه حاصل شد.
کشاورزان براي افزايش عملکرد در واحد سطح يکي از روشهاي کوددهي رايج شامل مصرف خاکي، از طريق آبياري، اختلاط با بذر و محلولپاشي را مورد استفاده قرار ميدهند که محلولپاشي برگي يکي از روشهاي سريع در رفع نياز کودي بوده که در اين روش در مصرف کود نيز صرفه جويي ميگردد و در اثر آن علاوه بر جنبه مثبت اقتصادي، محيط زيست از آلودگي شيميايي حفظ شده که اين امر در راستاي تحقق کشاورزي پايدار بسيار مؤثر ميباشد
(٢٠٠٠ ,Malakoti). مصرف برگي و محلولپاشي عناصر ريز مغذي آهن ، روي و منگنز بهتر از مصرف خاکي ميتواند در افزايش عملکرد گياه مؤثر واقع شود .(Taheret al.,2008)
ميرزا شاهي و همکاران (,.Mirza-shahiet al٢٠٠٥) طي آزمايشي اعلام کردند که محلولپاشي عناصر کم مصرف بور، روي، منگنز و آهن نسبت به مصرف خاکي آنها مؤثرتر است . رشدي و همکاران (٢٠١١ ,.Roshdi et al) نيز طي آزمايشي اعلام کردند که محلولپاشي عناصر کم مصرف به طور معنيداري عملکرد دانه لوبيا چيتي را افزايش داد.
آلوين (٢٠٠٣ ,Alvin) اعلام کرد در مواردي که ريشه هاي گياه در اثر بيماريهايي نظير فوزاريوم و يا فيتوفترا آسيب ببيند يا گياه خواهان جذب سريع عناصر باشد مصرف برگي کودها بهترين راه حل بوده و باعث افزايش عملکرد ميگردد.
آهن ، روي، منگنز و مس براي رشد گياهان عالي ضروري بوده و در فعاليت هاي مختلف بيوشيميايي سلولهاي گياهي نقش غير قابل انکاري دارند، به طوري که هر عامل ثانويه اي که موجب غيرقابل دسترس بودن اين عناصر براي گياه شود علايم ناشي از کمبود به صور مختلف از قبيل کاهش عملکرد و کاهش غلظت اين عناصر در اندامهاي مختلف نمايان خواهد شد، هر گونه تنش تغذيه اي ناشي از کمبود اين عناصر نيز به طور مستقيم و غيرمستقيم بر سلامت انسان و حيوان تأثير نامطلوبي به جاي ميگذارد (2004,Sadri and Malakoti).
آزمايش حاضر جهت تعيين اثر کود زيستي فسفاته بارور-٢ و محلولپاشي عناصر ريز مغذي بر عملکرد و اجزاي عملکرد لوبيا چيتي اجرا شد.
مواد و روشها
اين تحقيق در سال ١٣٩١ در مزرعه تحقيقاتي هنرستان کشاورزي رهال شهرستان خوي با طول جغرافيايي ٤٤ درجه ٥٨ دقيقه شرقي و عرض جغرافيايي ٣٨ درجه ٣٣ دقيقه شمالي با ارتفاع ١١٠٣ متر از سطح درياهاي آزاد اجرا گرديد.
بافت خاک لوم شني با pH حدود ٧.٨ ميباشد (جدول ١). اين آزمايش به صورت فاکتوريل در قالب طرح بلوکهاي کامل تصادفي با دو فاکتور و سه تکرار اجرا گرديد. فاکتور اول محلولپاشي عناصر ريزمغذي با کود مايع ميکروکيميا محصول شرکت کيمياي سبز (حاوي عناصر ريز مغذي آهن ، روي، منگنز، موليبدن و بور) در ٣ سطح شامل عدم محلولپاشي به عنوان شاهد، محلولپاشي به نسبت ٢ در هزار و محلولپاشي به نسبت ٤در هزار و فاکتور دوم کود زيستي و معدني فسفره در چهار سطح شامل عدم مصرف کود به عنوان شاهد، کود زيستي فسفاته بارور- ٢، کود زيستي فسفاته بارور-٢ همراه با مصرف
١٠٠ کيلوگرم در هکتار کود سوپر فسفات تريپل و مصرف فقط ٢٠٠ کيلوگرم در هکتار کود سوپر فسفات تريپل منظور گرديدند. کود فسفاته بارور-٢ يک کود زيستي است که بر پايه تحقيقات انجام شده در داخل کشور و با استفاده از ميکروارگانيسم هاي بومي کشور توليد شده است . کود زيستي فسفاته بارور- ٢مجموعه اي از دو باکتري حل کننده فسفات به نامهاي باکتري باسيلوس لنتوس (سويه P٥) که با توليد اسيدهاي آلي باعث رهاسازي فسفات از ترکيبات معدني شده و باکتري سودوموناس پوتيدا (سويه P١٣) که با توليد و ترشح آنزيم فسفاتاز باعث رهاسازي فسفات از ترکيبات آلي آن ميگردد و به اين ترتيب ميزان فسفر قابل دسترس گياه در خاک را افزايش ميدهد که محصول شرکت زيست فناور سبز ميباشد.
بذر لوبيا چيتي به کار رفته در اين آزمايش نيز از نوع رقم تلاش بود که داراي فرم بوته رونده ورشد نامحدود با متوسط ارتفاع ٨٥-٩٠ سانتيمتر و متوسط دوره رشد و نمو ١١٠ روز و گل هايي به رنگ صورتي و مقاوم به بيماريهاي ويروسي است .(Majnon-hosseini,2008)
جهت تهيه زمين ابتدا در اوايل سال ١٣٩١ يک شخم عميق زده شد و سپس توسط ديسک کلوخه ها خرد و زمين مسطح گرديد و سپس به طور دستي جوي پشته هايي به فواصل ٥٠ سانتيمتر ايجاد شد. عمليات کاشت در تاريخ ١٣٩١.٢.٢٠ انجام گرفت و عمليات کوددهي بر اساس آزمون خاک (جدول ١) به مقدار ١٠٠ کيلوگرم در هکتار کود اوره، ١٠٠ کيلوگرم در هکتار سولفات پتاسيم و کود فسفره نيز بر حسب نوع تيمارهاي آزمايشي قبل از کاشت به خاک اضافه گرديدند. محلولپاشي عناصر ريزمغذي نيز در دو مرحله انجام گرفت که مرحله اول يک ماه پس از سبز شدن بوته ها و مرحله دوم نيز در ابتداي تشکيل نيامها انجام گرفت و بعد از آن مزرعه آبياري گرديد. براي اعمال کود بيولوژيک فسفاته بارور-٢ نيز ابتدا کود مورد نظر (به مقدار ١٠٠گرم در هکتار) در يک ظرف ١٠ ليتري پر از آب حل گرديد، سپس بذور لوبيا چيتي قبل از کاشت به مدت ١٠ دقيقه در اين ظروف قرار گرفته و با محلول کودي (به صورت بذرمال) آغشته گرديدند و سپس به کاشت آنها اقدام گرديد. هر کرت آزمايشي داراي ٥رديف کاشت به طول ٤متر و فاصله بين رديف ها ٥٠ سانتيمتر و فاصله بوته ها در روي رديف نيز ٥سانتيمتر بود و براي مجزا کردن کرتهاي آزمايشي دو رديف به صورت نکاشت در نظر گرفته شد.
کشت به صورت کپه اي و در هر کپه ٣عدد بذر در عمق حدود ٤سانتيمتر قرار گرفت و بعد از کاشت نيز جهت سبز شدن، اولين آبياري انجام گرفت و آبياريهاي بعدي نيز بر اساس عرف محلي هر ٧روز يکبار انجام گرفت و عمليات تنک کردن مزرعه در مرحله ٦-٤ برگي بوته ها صورت پذيرفت . در طول فصل رشد براي مبارزه با علف هاي هرز دوبار عمليات وجين دستي انجام گرفت . در اين آزمايش صفات ارتفاع بوته ، تعداد انشعابات، وزن صد دانه ، تعداد نيام در بوته ، تعداد دانه در نيام، عملکرد دانه در هکتار و شاخص برداشت اندازهگيري گرديد. براي نمونه برداري از دو خط کناري و نيم متر ابتدا و انتهاي خطوط وسط به لحاظ رعايت اثرات حاشيه اي صرفنظر شد.
براي تعيين صفات ارتفاع بوته ، تعداد انشعابات در بوته ، تعداد نيام در بوته و تعداد دانه در نيام هشت بوته در هر کرت آزمايشي به طور تصادفي انتخاب و ميانگين آنها به عنوان صفات مذکور ثبت گرديد. براي تعيين وزن صد دانه نيز از محصول دانه هر کرت آزمايشي ٤ نمونه ١٠٠ تايي به صورت تصادفي انتخاب و پس از توزين ، ميانگين وزن صد دانه براي هر کرت آزمايشي محاسبه گرديد و عملکرد دانه پس از خشک شدن و رسيدن رطوبت دانه ها به حدود ١٣-١٤ درصد، در سطحي معادل ٢مترمربع محاسبه شد. از تقسيم عملکرد دانه بر عملکرد بيولوژيک شاخص برداشت محاسبه و سپس با ضرب عدد حاصل شده در ١٠٠ شاخص برداشت بر حسب درصد به دست آمد.
در نهايت دادهها توسط نرم افزار MSTATCمورد تجزيه واريانس قرار گرفتند. مقايسه ميانگين نيز در سطح احتمال پنج درصد توسط آزمون دانکن صورت گرفت .
نتايج و بحث
ارتفاع بوته
اثر کود فسفره بر ارتفاع بوته در سطح احتمال يک درصد معنيدار بود (جدول٢). بيشترين ارتفاع بوته در تيمارهاي استفاده از کود سوپر فسفات تريپل و کود زيستي فسفر بارور -٢ همراه با ١٠٠کيلوگرم سوپر فسفات تريپل در هکتار مشاهده شد و کمترين ارتفاع بوته نيز در تيمار شاهد (عدم مصرف کود) مشاهده شد (جدول ٣).
اين مسئله به علت نقش مفيد فسفر و کودهاي زيستي در باروري خاک و تقويت ريشه گياه و رشد بيشتر اندامهاي رويشي گياه ميباشد. فسفر به عنوان حامل انرژي ATP در کليه فعل و انفعالات شرکت کرده و در تقسيم سلولي و رشد سريع سلولهاي مريستمي دخالت کرده و سبب افزايش ارتفاع بوته ميشود. ميتال و همکاران (2007,.Mittalet al) در نتايج بررسي خود اعلام کردند که ميکروارگانيسم ها با توليد پيش ماده هورمون اکسين باعث افزايش رشد گياه ميشوند. سريواستاوا و همکاران ( Srivastavaet ٢٠١١ ,.al) نيز نشان دادند که تلقيح بذور نخود با باکتريهاي حل کننده فسفات منجر به افزايش ارتفاع بوته گرديد.
در اين بررسي تاثير عناصر کم مصرف روي ارتفاع بوته در سطح احتمال يک درصد معنيدار بود (جدول٢). بيشترين ارتفاع بوته در حالت استفاده از محلولپاشي ٤در هزار مشاهده شد (جدول ٣).
ملکوتي و طهراني (2000,Malakoti and Tehrani)
اعلام کردند که کمبود عناصر کم مصرف، بيوسنتز اکسين را مختل کرده و در اثر آن ميانگرهها و ارتفاع گياه کاهش مييابد. همتي (٢٠٠٥ ,Hemmati) نيز طي آزمايشي اعلام کرد که محلولپاشي عناصر کم مصرف باعث افزايش ارتفاع بوته لوبيا گرديد.
سوقاني و همکاران (٢٠١٠ ,.Soghani et al)
طي آزمايشي اعلام کردند که ارتفاع گياه با افزايش دادن بخش رويشي و شاخص سطح برگ گياه در افزايش عملکرد مؤثر است .
تعداد شاخه در بوته
تاثير کود فسفره بر تعداد شاخه در بوته در سطح احتمال پنج درصد معنيدار شد (جدول٢).
بيشترين تعداد شاخه در بوته در تيمارهاي استفاده از کود سوپر فسفات تريپل و کود زيستي فسفر بارور -٢ همراه با ١٠٠ کيلوگرم سوپر فسفات تريپل در هکتار مشاهده شد که اين دو تيمار از نظر آماري در يک گروه قرار گرفتند (جدول ٣). به نظر ميرسد کود زيستي با افزايش دادن فسفر آزاد خاک رشد گياه را تقويت کرده و در اثر آن مقدار مواد فتوسنتزي بيشتري در گياه توليد شده و در اثر آن رشد جوانه هاي رويشي تحريک شده و به تبع آن تعداد شاخه در بوته افزايش يافته است .
جها و همکاران (٢٠١١,.Jhaet al) در بررسي اثر باکتريهاي حل کنندة فسفات روي ماش سبز به اين نتيجه رسيدند که تلقيح اين باکتريها با بالا بردن حاصلخيزي خاک باعث افزايش رشد رويشي و تعداد شاخه در بوته ماش سبز شد. آرگاو (,Argaw
٢٠١٢) طي آزمايشي اعلام کرد که کودهاي زيستي فسفره و نيتروژنه تعداد شاخه در بوته گياه سويا را به طور معنيداري افزايش دادند. کرمي و همکاران (٢٠١١ ,.Karami et al) در بررسي تاثير کودهاي زيستي فسفر و نيتروژن بر صفات کمي و کيفي گياه گل گاوزبان به اين نتيجه رسيدند که تيمارهاي مورد بررسي اثر معنيداري بر ارتفاع گياه، تعداد ساقه هاي فرعي، عملکرد سرشاخه گلدار و عملکرد اسانس گل گاوزبان داشتند.
تاثير محلولپاشي عناصر غذايي کم مصرف بر تعداد شاخه در بوته در سطح احتمال پنج درصد معنيدار شد (جدول ٢). بيشترين تعداد شاخه در بوته با محلولپاشي عناصر غذايي کم مصرف با غلظت ٤ در هزار مشاهده شد (جدول ٣). به علت نقش عناصر کم مصرف در سيستم ساختاري کلروپلاست ها، ميزان فتوسنتز زياد شده و در اثر آن ماده فتوسنتزي بيشتري به جوانه هاي رويشي گياه منتقل شده و در اثر آن تعداد شاخه در بوته افزايش يافته است . همچنين ، اهميت وجود روي در مناطق مريستمي، به علت نقش آن در توليد هورمون اکسين ، در کلزا نيز باعث افزايش شاخه بندي ميگردد (١٩٩٥,Tandon). رشدي و همکاران (Roshdiet ٢٠١١ ,.al) نيز طي آزمايشي اعلام کردند که محلولپاشي عناصر کم مصرف به طور معنيداري تعداد شاخه در بوته لوبيا چيتي را افزايش داد.به نظر ميرسد که با افزايش تعداد شاخه ، اندامهاي زايشي بيشتري روي گياه تشکيل شده و در اثر آن تعداد نيام در بوته افزايش يافته و به تبع آن عملکرد دانه افزايش مييابد. سبکدست و خيالپرست (2007,Sabokdast and Khialparast) طي آزمايشي اعلام کردند که با افزايش تعداد شاخه و تعداد نيام، عملکرد دانه لوبيا نيز افزايش مييابد.
تعداد نيام در بوته
تاثير کود فسفره بر تعداد نيام در بوته در سطح احتمال يک درصد معنيدار بود (جدول ٢). بيشترين تعداد نيام در بوته در حالت استفاده از تيمارهاي کودي استفاده از کود شيميايي سوپر فسفات تريپل و کود زيستي فسفر بارور -٢ همراه با ١٠٠ کيلوگرم در هکتار کود سوپر فسفات تريپل مشاهده شد و اين دو تيمار از نظر تعداد نيام در بوته در يک گروه آماري قرار گرفتند، کمترين تعداد نيام در بوته نيز به تيمار شاهد (عدم مصرف کود) تعلق داشت (جدول ٣). از آنجايي که در اين تيمارها تعداد شاخه در بوته بيشتر بود و بين تعداد شاخه و تعداد نيام ارتباط مستقيم وجود دارد به تبع آن تعداد نيام در بوته نيز افزايش يافته است . سوقاني و همکاران (Soghaniet ٢٠١٠ ,.al)) نيز طي آزمايشي اعلام کردند که بين تعداد شاخه و تعداد نيام لوبيا همبستگي مثبت و بسيار معنيداري وجود دارد. ربيعيان و همکاران (2010,.Rabieyanet al) در بررسي اثر کودهاي زيستي فسفره و نيتروژنه روي گياه نخود اعلام کردند که تاثير اين کود بر تعداد نيام در بوته در سطح احتمال يک درصد معنيدار بود. همچنين در تحقيقي که با هدف جايگزيني کود زيستي با کود شيميايي توسط الکراماني و همکاران ( ,.Elkramanyet al ٢٠٠٧) روي بادام زميني انجام گرفت ، معلوم شد که افزايش تعداد نيام در بوته مربوط به تيمارهايي است که ٢٥% کود شيميايي و ٧٥% کود بيولوژيک دريافت کرده اند.
تاثير محلولپاشي عناصر ريزمغذي بر تعداد نيام در بوته در سطح احتمال پنج درصد معنيدار بود (جدول ٢). بيشترين تعداد نيام در بوته در حالت محلولپاشي ٤در هزار عناصر ريز مغذي مشاهده شد (جدول ٣). به نظر مي رسد که عناصر ريز مغذي با تقويت سيستم فتوسنتزي گياه شدت فتوسنتز را افزايش داده و ماده غذايي بيشتري به اندامهاي زايشي منتقل شده و تعداد بيشتري از گل ها تلقيح و به نيام تبديل شده و در اثر آن تعداد نيام در بوته افزايش يافته است . رشدي و همکاران ( Roshdiet ٢٠١١ ,.al) نيز طي آزمايشي اعلام کردند که محلولپاشي عناصر کم مصرف باعث افزايش سنتز برخي آنزيم هاي محرک رشد شده ودر اثر آن تلقيح گل ها بالا رفته و به تبع آن تعداد نيامها در لوبيا چيتي افزايش مييابد.
در مطالعه اي که دورسون (٢٠٠٧,Dursun)انجام داد مشخص گرديد که تعداد نيام در بوته مهم ترين عامل تاثيرگذار در عملکرد لوبيا ميباشد.
تعداد دانه در نيام
اثر کود فسفره و محلولپاشي عناصر کم مصرف و اثر متقابل آنها روي تعداد دانه در نيام معنيدار نشد (جدول ٢). به نظر ميرسد که تعداد دانه در نيام لوبيا بيشتر تابع عوامل ژنتيکي بوده و عوامل محيطي تاثير معنيداري روي آن ندارند.
به نظر ميرسد که با افزايش تعداد دانه در نيام رقابت بين دانه ها براي جذب مواد فتوسنتزي بيشتر شده و در اثر آن ماده غذايي کمتري به دانه ها منتقل و از وزن دانه ها کاسته ميشود و به تبع آن بين تعداد دانه در نيام و وزن صد دانه همبستگي منفي مشاهده ميشود. واعظيراد و همکاران (,.Vaezi-radet al ٢٠١١) نيز با بررسي ارقام لوبياي قرمز بيان داشتند که افزايش تعداد دانه در نيام، تعداد نيام در بوته و وزن صد دانه منجر به افزايش عملکرد دانه ميشود.
وزن صد دانه
تاثير کود فسفره و همچنين محلولپاشي عناصر ريز مغذي و اثر متقابل آنها بر وزن صد دانه معنيدار نبود (جدول ٢). از آنجايي که وزن صد دانه بيشتر تحت تاثير ژنوتيپ قرار ميگيرد لذا کوددهي نتوانسته است وزن صد دانه را به طور معنيداري افزايش دهد.
عملکرد دانه
اثر کود فسفره بر عملکرد دانه در سطح احتمال پنج درصد معنيدار بود (جدول ٢). بيشترين ميزان عملکرد دانه در تيمارهاي کودي استفاده از کود شيميايي سوپر فسفات تريپل و کود زيستي فسفر بارور -٢ همراه با ١٠٠کيلوگرم سوپر فسفات تريپل در هکتار مشاهده شد و اين دو تيمار کودي در يک گروه آماري قرار گرفتند. کمترين عملکرد نيز در تيمار شاهد (عدم مصرف کود) مشاهده شد (جدول ٣). کود زيستي با کمک به انحلال ترکيبات فسفره در خاک و تسهيل جذب آن توسط گياه و همچنين توليد هورمونهاي محرک رشد گياهي موجب افزايش عملکرد گرديده است . ميتال و همکاران (Mittalet ٢٠٠٧ ,.al) در نتايج بررسي خود اعلام کردند که ميکروارگانيسم ها با توليد پيش ماده هورمون اکسين باعث افزايش رشد و در نتيجه افزايش عملکرد گياه ميشوند. مدني و همکاران (2003,.Madaniet al) گزارش کردند که تاثير مصرف باکتريهاي حل کننده فسفر و مقادير مختلف کود فسفر بر عملکرد دانه لوبيا چيتي در سطح احتمال ٥درصد معنيدار شد. داشادي و همکاران (٢٠٠٥ ,.Dashady et al) با بررسي تاثير سطوح مختلف فسفر و روي بر نخود اعلام کردند که با مصرف کودها عملکرد دانه به طور معنيداري افزايش يافت .
جها و همکاران (٢٠١١ ,.Jha et al) طي آزمايشي روي گياه ماش سبز اعلام کردند که با استفاده از باکتريهاي حل کننده فسفات بيشترين عملکرد دانه حاصل شد. سريواستاوا و همکاران (٢٠١١,.Srivastavaet al) نشان دادند که تلقيح بذور نخود با باکتريهاي حل کننده فسفات منجر به افزايش ارتفاع بوته و عملکرد دانه گرديد.
تاثير محلولپاشي عناصر ريزمغذي بر عملکرد دانه لوبيا چيتي در سطح احتمال يک در صد معنيدار بود (جدول ٢). بيشترين ميزان عملکرد دانه در حالت محلولپاشي عناصر کم مصرف مشاهده شد و کمترين عملکرد دانه نيز به تيمار شاهد (عدم مصرف کود) تعلق