بخشی از مقاله
ارائه چارچوبي براي عوامل مؤثر در سنجش موفقيت
سيستم هاي يادگيري الکترونيکي
چکيده
افزايش بکارگيري يادگيري الکترونيکي به عنوان ابزاري براي توسعه علم ، توجه به اين نکته را ضروري مي سازد که بدون در نظر گرفتن مؤلفه هاي اساسي يادگيري و عدم پايش صحيح آنها، کاربرد پيشرفته ترين فناوري ها کاري بيهوده بوده و صرفاً جنبه تبليغاتي خواهد داشت . بنابراين به منظور دستيابي به موفقيت در يادگيري الکترونيکي طي سال هاي آتي ، شناسايي عوامل موثر با توجه به تجربه يادگيري الکترونيکي در سالهاي گذشته ، امري حياتي است . در اين تحقيق با توجه به مدل موفقيت سيستم هاي اطلاعات دلون و مک لين و ساير پژوهش هاي پيشين ، چارچوبي براي عوامل موثر در سنجش موفقيت سيستم هاي يادگيري الکترونيکي ارائه گرديده است . چارچوب ارائه شده شامل ٨ مولفه کيفيت سيستم ، کيفيت محتوا، کيفيت خدمات، رضايت کاربر، قصد استفاده ، استفاده از سيستم ، منافع شبکه و وفاداري به سيستم مي باشد. براي سنجش هريک از مولفه ها، شاخص هايي در نظر گرفته شده، سپس پرسشنامه اي طراحي و به خبرگان اين حوزه توزيع گرديد. براساس پاسخگويي ٨ نفر از خبرگان، تحليل توصيفي بر روي پاسخها صورت گرفته و بر اساس نتايج ارائه شده در متن مقاله ، خبرگان پاسخ دهنده، با مولفه ها و شاخص هاي ارائه شده، موافق بوده اند.
واژههاي کليدي
سيستم هاي يادگيري الکترونيکي ، موفقيت ، کيفيت سيسستم ، کيفيت محتوا، کيفيت خدمات، رضايت کاربر
١- مقدمه
يادگيري الکترونيکي ، استفاده از فناوري ارتباط از راه دور١ براي ا ارائه اطلاعات به منظور آموزش و يادگيري است که با توسعه فناوري اطلاعات و ارتباطات، به پارادايمي جديد براي آموزش مدرن تبديل شده است (فيضي و همکاران،١٣٨٣ .Sun,
;٢٠٠٨). در يادگيري الکترونيکي از فناوري هاي اينترنت براي آ ارائه مجموعه اي از راه حل ها به منظور افزايش دانش و کارائي ني استفاده مي گردد( .Ellis, et al ;٢٠٠٧ ,Hsiang &Chen ٢٠٠٩) و قابليت انعطاف پذيري و پتانسيل اجراي استراتژي هاي من ادگيري و آموزش خلاقانه را فراهم مي آورد(٢٠١٠ ,Tsai). با فزايش بکارگيري فناوري اينترنت ، يادگيري الکترونيکي ايفاگر قش اصلي تغيير در آموزش عالي شده است . سيستم يادگيري لکترونيکي ، يک سيستم اطلاعات بر پايه وب گسترده جهاني ٢ ست که امکان آموزش يادگيرنده به گونه اي منعطف را فراهم مي ورد. (٢٠٠٨ ,Lee &Lee ).
ازهاي جديد آموزشي و تحولات فناوري، ضرورت سازگاري يستم هاي يادگيري الکترونيکي با آنها را مؤکد مي سازد. بدين ظور اين سيستم ها مي بايست با نيازهاي يادگيرنده در کنترل و سازماندهي آموزش هماهنگ بوده، انگيزه لازم را براي يادگيرنده فراهم آورند و پشتيبان خلاقيت وي باشند(کنعاني و همکاران، ١٣٨٨). به منظور تطبيق نيازهاي کاربران و اهداف آموزش با عملکرد سيستم هاي يادگيري الکترونيکي و بهره گيري از تجربه يادگيري الکترونيکي در سالهاي گذشته به منظور دستيابي به موفقيت در سال هاي آتي ، شناسايي عوامل موثر در موفقيت سيستم هاي يادگيري الکترونيکي ضروري است . بدين منظور، در اين تحقيق با توجه به مدل موفقيت سيستم هاي اطلاعات دلون و مک لين و ساير پژوهش هاي پيشين ، چارچوبي براي عوامل موثر در سنجش موفقيت سيستم هاي يادگيري الکترونيکي ارائه مي گردد.
٢- مفهوم موفقيت در يادگيري الکترونيکي
بدون ترديد، ظهور فناوري هاي نوين ، نويد فراهم کردن فرصت هاي آموزشي برابر براي همه و در همه جا، توان و قابليت ارائه دروس به صورت متنوع تر و پيوسته را داده است ، اما اين به تنهايي باعث ايجاد يادگيري مؤثر و عميق نمي شود. بنابراين براي طراحي و تهيه دوره هاي الکترونيکي مؤثر، علاوه بر توجه به تمامي عوامل مؤثر در شکست پروژه هاي قبلي ، بايد رويکردي متمرکز بر مبناي يادگيري انسان و نه صرفاً بر ابزارهاي نوين الکترونيکي وجود داشته باشد(رحيمي دوست ،١٣٨٦) . از سوي ديگر چون تلاش ناموفق در پياده سازي يادگيري الکترونيکي در بازگشت سرمايه منعکس مي شود، موفقيت در يادگيري الکترونيکي ، يکي از مباحث بسيار مهم است ( ,Govindasamy ٢٠٠٢).
موفقيت در سيستم هاي يادگيري الکترونيکي ، مستلزم فرآيند صحيح اصول برنامه ريزي، طراحي ، ارزيابي و پياده سازي محيط هاي يادگيري آنلاين است . در يک سيستم يادگيري الکترونيکي نبايد تنها به يادگيرنده توجه شود بلکه در نظر گرفتن تمامي ذينفعان، مهم است . هيچ شکي نيست که اينترنت و ديگر فناوري هاي ديجيتال قادر به پشتيباني از يادگيري الکترونيکي در يک محيط باز، منعطف و توزيع شده ١ هستند. اما فناوري به تنهايي قادر به ايجاد يک محيط يادگيري معنادار نيست مگر اينکه پداگوژي با فناوري هاي مختلف ، يکپارچه و همسو گردد (٢٠٠٥ ,Khan). به دليل تمايز يادگيري الکترونيکي و يادگيري سنتي در بعضي از جوانب ، تبديل مؤثر و موفقيت آميز دروس سنتي به يادگيري الکترونيکي ممکن است تلاشي پيچيده را بطلبد و نيازمند برنامه ريزي صحيح و کنترل مي باشد (٢٠٠٤ .Cantoni, et al). در حقيقت ، ادامه رشد جهاني تقاضا براي يادگيري الکترونيکي و پذيرش جوامع مجازي نيازمند اندازه گيري ميزان مؤثر بودن و سودمندي آنها در آموزش است (٢٠٠٢ ,Stallin). بنابراين سنجش ميزان موفقيت سيستم هاي يادگيري الکترونيکي ضروري است .
٣- مولفه ها و شاخص هاي سنجش موفقيت سيستم هاي
يادگيري الکترونيکي :
در حقيقت ، تعريف فاکتورهاي موفقيت و سنجش آنها هنوز مشکل بوده (٢٠٠٦ ,Robson &Agourram ) و براي پاسخگويي به اينکه چه عواملي موجب شکست و يا موفقيت سيستم هاي يادگيري آنلاين مي گردند، لازم است خروجي يادگيري و ميزان تجربه دانشجويان و ديگر عوامل مؤثر اندازه گيري گردد( ,’Saade ٢٠٠٧ .et al . در اين تحقيق با توجه به پژوهش ها و مطالعاتي که پيش از اين در ارتباط با اين موضوع انجام شده، براي سنجش ميزان موفقيت سيستم هاي يادگيري الکترونيکي مولفه ها و شاخص هايي در نظر گرفته شده که در جدول١ آمده است . لازم به ذکر است براي شناسايي مولفه ها، مدل اصلاح شده سنجش موفقيت سيستم هاي اطلاعات مبنا قرار گرفته است . اين مدل در سال ٢٠٠٣ توسط دلون و مک لين ٢ ارائه گرديده است و يکي از پرکاربردترين مدل ها در زمينه سنجش موفقيت سيستم هاي اطلاعاتي است که تا به حال در نمونه هاي متعددي از سيستم هاي اطلاعاتي مورد استفاده قرار گرفته است . اين مدل شامل شش بعد مي باشد که عبارتند از: ١)کيفيت اطلاعات، ٢)کيفيت سيستم ، ٣)کيفيت خدمات، ٤) استفاده از سيستم . قصد به استفاده از سيستم ، ٥) رضايت کاربر و ٦) منافع شبکه ( & DeLone ٢٠٠٩ .Lee, et al). در اين مدل، کيفيت سيستم ؛ موفقيت فني ، و کيفيت اطلاعات؛ موفقيت معنايي را اندازه گيري مي کند. ساير مولفه ها، موفقيت سودمندي ٣ را مي سنجند( & Delone .(McLean, 2003
پس از استخراج مولفه ها و شاخص هاي سنجش موفقيت سيستم هاي يادگيري الکترونيکي ، پرسشنامه اي طراحي و به خبرگان اين حوزه توزيع گرديد. براساس پاسخگويي ٨ نفر از خبرگان با تجربه به طور متوسط ٤ سال، تحليل توصيفي ١١ بر روي پاسخها صورت گرفته و نتايج موجود در ادامه آمده است . جدول ٢ نشان دهنده نتايج حاصل از تحليل توصيفي بر نظرات خبرگان در مورد مولفه هاي مستخرج مي باشد.
با توجه به انحراف استاندارد جدول٢، نتيجه مي شود که خبرگان با پراکندگي کم نظرات، با مولفه هاي پيشنهادي سنجش موفقيت سيستمهاي يادگيري الکترونيکي موافق بوده اند. در ادامه ، تشريح هر يک از مولفه ها و نتايج حاصل از تحليل توصيفي نظرات خبرگان در مورد شاخص هاي سنجش آنها آمده است .
‹ کيفيت سيستم : عبارت است از عملکرد خود سيستم از نظر پايايي ، سهولت استفاده و ديگر شاخص هاي سيستم ( & Petter
٢٠٠٩ ,Wang &Wang ;٢٠٠٩ ,McLean). در مدل دلون و مک لين ، کيفيت سيستم ، موفقيت فني را اندازه گيري مي کند(٢٠٠٣ ,McLean &Delone ). شاخص هايي که براي سنجش ميزان کيفيت سيستم استخراج و در نظر گرفته شده اند و نظرات خبرگان راجع به آنها در جدول٣ آمده است .
انحراف معيار جدول ٣ نيز حاکي از اتفاق نظر خبرگان نسبت به شاخص هاي سنجش موفقيت کيفيت سيستم هاي يادگيري الکترونيکي مي باشد.
‹کيفيت محتوا (اطلاعات ): کيفيت محتوا در واقع کيفيت خروجي سيستم مي باشد( & Wang ;٢٠٠٩ ,McLean &Petter ٢٠٠٩ ,Wang). در مدل موفقيت دلون و مک لين ، کيفيت اطلاعات موفقيت معنايي را اندازه گيري مي کند( & Delone ٢٠٠٣ ,McLean). شاخص هايي که براي سنجش ميزان کيفيت اطلاعات از تحقيقات پيشين استخراج و در نظر گرفته شده اند و نظرات خبرگان راجع به آنها در جدول ٤ آمده است .
کيفيت خدمات: عبارت است از پشتيباني واحد آموزشي از کاربران سيستم (٢٠٠٩ ,McLean &Petter ) و مؤثر بودن پشتيباني ايجاد شده براي آنها در جهت استفاده از سيستم (٢٠٠٩ ,Wang &Wang ). گرچه براساس ادعاي برخي محققين ،کيفيت خدمات فقط زيرمجموعه اي از کيفيت سيستم در مدل است ، اما تغيير نقش سيستم هاي اطلاعاتي در دهه اخير، آنرا به متغيري مستقل تبديل نموده است ( ,Liao &Wang 12 functions 11 Descriptive Statistics
٢٠٠٨). در جدول٥، شاخص هاي سنجش ميزان کيفيت خدمات و نظرات خبرگان راجع به آنها آمده است .
‹ رضايت کاربر: عبارت است از نظر کلي کاربر نسبت به سيستم (٢٠٠٩ ,Wang &Wang ) و اغلب براي سنجش نگرش يادگيرنده بکار مي رود(٢٠١٠ .Wu, et al). رضايت يادگيرنده، به عنوان يکي از پنج ستون اصلي کيفيت آموزش آنلاين شناخته مي شود(٢٠١٠ .Bolliger, et al). در ارزيابي موفقيت يادگيري الکترونيکي ، توجه به رضايت يادگيرندگان امري ضروري است ( علوي و همکاران، ١٣٨٨). در جدول٦، شاخص هاي سنجش ميزان رضايت کاربر و نظرات خبرگان راجع به آنها آمده است .
‹ قصد استفاده از سيستم : عبارت است از استفاده از سيستم يا خروجي آن که پيش بيني شده در آينده صورت بگيرد(٢٠٠٩ ,McLean &Petter ). شاخص هاي سنجش قصد استفاده از سيستم و نظرات خبرگان راجع به آنها در جدول ٧ آمده است .