بخشی از مقاله
چکيده
با توجه به اينکه شهرستان لردگان يکي از مناطق محروم کشور محسوب مي شود و در زمينه گردشگري از پتانسيل هاي زيادي برخوردار است . مي توان با رونق صنعت گردشگري در شهرستان گامي اساسي در جهت توسعه آن برداشت . شهرستان لردگان داراي جاذبه هاي طبيعي و فرهنگي زيادي است که نياز به توجه بيشتر براي استفاده بهينه از آنها، جزء موارد ضروري محسوب مي شود. بر همين اساس در اين تحقيق سعي شده تا با ارزيابي موانع توسعه گردشگري در شهرستان ، علاوه بر شناسايي اين موانع و اولويت بندي آنها، راهکارهايي در جهت توسعه صنعت گردشگري ارائه شود. اين پژوهش به شيوه پيمايشي انجام شده و جمع آوري اطلاعات با رويکرد کيفي(شامل مشاهده ، مصاحبه حضوري با گردشگران ، مسئولين و افرادي که در نقاط گردشگري زندگي مي کنند و مشاهده مشارکت آميز) و مطالعه کتابخانه اي صورت گرفته است . نتايج تحقيق نشان مي دهد که نبود امکانات و خدمات عمومي از جمله پارکينگ ، مسجد، امکانات بهداشتي- درماني، عدم برنامه ريزي منطقه اي و مردم محور در زمينه مسائل گردشگري، نبود تبليغات و اطلاع رساني و روابط عمومي گردشگري، نداشتن ديد درآمد زايي از گردشگري نزد مردم و مسئولين ، عدم وجود فرهنگ گردشگر پذير در سطح مناطق گردشگري و مسيرهاي ارتباطي نامناسب و ناهموار از مهمترين موانع و مشکلات صنعت گردشگري در اين شهرستان است .
کلمات کليدي: صنعت گردشگري، موانع توسعه ، شهرستان لردگان
مقدمه
تنوع بخشي به اقتصاد، بالا بردن شاخص هاي توسعه انساني، مشکلات ناشي از صنعتي شدن و آلودگي بيش از حد استاندارد شهرها به ويژه کلان شهرها، مهاجرت هاي روستايي، افزايش بهره وري و کارآيي نيروي انساني، اشتغال زايي، تعامل فرهنگ ها و گفتمانها، حفظ محيط زيست و در مجموع ، توسعه پايدار از دغدغه هايي است که جهان امروز با آن روبروست . هر کشور در هر سطحي از توسعه در تکاپوي يافتن پاسخ اين دغدغه هاست . به استناد تعاريف سازمان جهاني جهانگردي، پيش نياز توسعه پايدار گردشگري، تلفيق و هماهنگي اهداف اقتصادي و زيست محيطي و نيز اجتماعي و فرهنگي است . اين امر متضمن منافع درازمدت جامعه ميزبان ، گردشگران مهمان و حفاظت از منابع طبيعي و ميراث فرهنگي است . از اين نظر، برنامه ريزي و مديريت گردشگري در واقع فعاليتي فرابخشي است که به رويکردي جامع نگر و هماهنگي بخش هاي مختلف مرتبط نياز دارد(حاجيلوئي و قديري ٢٢:١٣٧٨). در واقع نيمه دوم قرن بيستم را بايد عصر صنعت گردشگري نام نهاد(پاپلي يزدي و سقايي ٦:١٣٨٦). به دليل زير ساخت هاي تکنولوژيکي ، فرهنگي، سياسي، اجتماعي و اقتصادي ايجاد شده در قرن بيست و يکم ، پديده گردشگري يک واقعيت اجتناب ناپذير در رفتار و عمل انسان براي ارضاي روح کنجکاوي او خواهد بود. سفر به ديگر نقاط چه به صورت حقيقي و واقعي و چه به صورت مجازي(از طريق فيلم ، ويدئو، سي دي، اينترنت و کتاب ) با انگيزه هاي مختلفي جزو ملزومات زندگي قرن بيست و يکم و شکل دهنده جرياني است که مرزهاي ملي و بين المللي را درنورديده ، رويکردي فراتر از دولت و ملت خواهد داشت . توجه به صنعت گردشگري بيانگر اين واقعيت است که اين امر به يک سلسله تاثيرات و تغييرات اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي و حتي محيطي در هر کشوري مي انجامد) ١٩٨٩,Perace(. ايران از نظر وجود آثار تاريخي و فرهنگي در ميان ده کشور اول جهان قرار دارد و از نظر جاذبه هاي اکوتوريسمي و تنوع اقليمي نيز جزو پنج کشور دنياست . ولي از اين موهبت الهي به نحو مناسبي در راستاي سود آوري براي منطقه استفاده نشده است و در اين ميان در کشور مناطقي وجود دارد که به لحاظ زيبايي و جاذبه هاي توريستي در حد بسيار مناسبي قرار گرفته اند(زاهدي ١٣٨٧، نصيري زاده و توتونچي ١٣٨٢). حال با توجه به اهميت صنعت گردشگري در توسعه ملي هر کشوري، در اين تحقيق سعي شده به بررسي موانع توسعه صنعت گردشگري در شهرستان لردگان پرداخته شود تا بتوان با شناسايي اين موانع و همچنين شناساندن مناطق گردشگري اين شهرستان ، در جهت بهبود وضعيت گردشگري راهکارهاي مناسبي ارائه داد و از پيامدهاي گردشگري استفاده لازم را برده و با ايجاد تنوع در درآمدزايي شهرستان در جهت کاهش مشکلات از جمله : فقر، اشتغال ، درآمد و زيرساخت هاي لازم گام مهمي را در توسعه مناطق گردشگري شهرستان برداشت .
مباني نظري تحقيق
اصطلاح توريست از قرن نوزدهم معمول شد. در آن زمان اشراف زادگان فرانسه مي بايست براي کسب تحصيلات و کسب تجربه هاي لازم زندگي اقدام به مسافرت نمايند اين جوانان در آن زمان گردشگر ناميده مي شدند و بعدها در فرانسه اين اصطلاح در مورد کساني به کار مي رفت که براي سرگرمي و وقت گذراني و گردش به فرانسه سفر مي کردند و بعدا با تعميم بيشتر به کساني اطلاق مي شد که اصولا به اين منظور به سفر مي رفتند. کم کم کلمه توريست به زبان هاي ديگر وارد شد و از آن واژه گردشگري بوجود آمد. گردشگري به دليل بين رشته اي بودن و ارتباط با علوم مختلف ، از ديدگاه افراد مختلف با گرايش هاي مختلف علمي مورد بررسي قرار گرفته و داراي تعاريف متنوعي است ، ولي در ريشه و مبنا تمامي تعارق داراي نکات کليدي مشترکي مي باشند.
واژه توريسم نخستين بار در سال ١٨١١، در مجله اي انگليسي به نام اسپورتينگ مگزين (مجله ورزشي) آمد. در آن زمان اين لغت معناي مسافرت به منظور تماشاي آثار تاريخي و بازديد از مناظر طبيعي براي کسب لذت به کار مي رفت (محلاتي٣:١٣٨٠). توريسم (گردشگري) عبارت است از فعاليت يا فعاليت هايي که افراد براي استراحت ، کار و ديگر دلايل به خارج از محيط معمول خويش سفر مي کنند و حداقل يک شب و حداکثر براي يک سال به طور متوال در آنجا اقامت مي گزينند(سنايي ١٣٧:١٣٧٤). هم اکنون در جهان شهري فزاينده ، تقريبا نيمي از جمعيت کل جهان و بيش از سه - چهارم از جمعيت کشورهاي با درآمد بالا در شهرها زندگي مي کنند. از طرفي مديريت شهر و سطوح شهرنشيني و تمايل زياد الگوي جهاني صنعتي شدن و توسعه اقتصادي از تغييرات قابل توجه و چالش هاي قرن بيست و يکم مي باشد(کهن ٧٨:١٣٨٣). مقوله توريسم را از آن رو صنعت توريسم مي نامند که در راستاي ايجاد آن مي بايد صنايعي متحول شده و به کار افتند که مستقيما با گردشگران در ارتباط باشند نظير: انواع زير ساخت ها، صنايع ساختمان ، انواع شبکه ارتباطي و صنايع حمل و نقل و تجهيزات پزشکي و درماني و غيره ، در واقع توريسم بيشتر به عنوان يک سيستم توليدي مطرح مي شود، سيستمي که براي راه اندازي توليد آن بايد صنايع عمده اي ايجاد شوند(حيدري و حسين زاده دلير ٦١:١٣٨٢). راهبردهاي توسعه گردشگري مبناي توسعه و مديريت اين صنعت و عنصري اساسي از برنامه ريزي ملي و منطقه اي گردشگري محسوب مي شود. برخي از موضوعات اساسي که در تدوين راهبردها بايد به آنها توجه نمود به قرار زير است :
- تعيين سياست ها و اهداف توسعه به عنوان نهاده هاي اوليه براي تدوين استراتژي.
- تعيين نوع ، موقعيت و ويژگي هاي عمده جاذبه هاي گردشگري در هر کشور يا منطقه .
- تعيين نوع و موقعيت محلهاي اقامت موجود و محلهاي اقامت پيش بيني شده و ساير تسهيلات گردشگري. - بررسي وضعيت و امکانات حمل و نقل وساير تاسيسات زير بنايي نظير شبکه هاي آب ، برق ، تلفن ، بهداشت و ...در حال و آينده .
- تجزيه و ترکيب کلي منطقه از نظر محيطي، اجتماعي و اقتصادي.
با توجه به مطالب فوق به چند راهبرد توسعه گردشگري که در مناطق مختلف جهان مورد اسفاده قرار گرفته است اشاره مي شود: يکي از انواع راهبردهاي توسعه ،" ايجاد تفرجگاه (استراحتگاه ) براي جهانگردان " است . يک تفرجگاه معمولا دامنه وسيعي از خدمات و امکانات گردشگري از جمله امکانات تفريحي و استراحتي را ارائه مي کند، کشورهاي مختلفي از اين نوع راهبرد استفاده نموده اند که از مهمترين آنها مي توان از راهبرد توسعه تفرجگاه مکزيک نام برد. از ديگر راهبردهاي گردشگري مي توان به راهبرد توسعه گردشگري شهري اشاره کرد، شهرها غالبا گسترة وسيعي از جاذبه هاي تاريخي، فرهنگي، بازار، رستورانها، هتل ها و پارک هاي شهري را شامل مي شوند. بسياري از جاذبه ها تسهيلات رفاهي شهري اساسا براي خدمت به شهروندان توسعه يافته اند، از طرفي شهرها ممکن است دروازه ورود و خروج گردشگران به کشور يا منطقه باشند و به عنوان پايگاهي براي گردشگراني که به نواحي اطراف شهرها مسافرت مي کنند، به حساب آيند. اين نوع راهبرد بايد به دقت برنامه ريزي شود و احداث هتل ها و ساير تسهيلات گردشگري و جاذبه ها، بايد به دقت عمل شود. امروزه احداث يا عمران مجدد برخي از نواحي شهري که در جهت استفاده جهانگردان و اوقات فراغت ساکنان آن ناحيه ها قرار مي گيرد، امري متداول است . از ديگر راهبردها مي توان به راهبرد" توسعه گردشگري روستايي" مانند آنچه که در کشور سنگال ارائه شده و راهبرد" توسعه گردشگري مذهبي" مانند کشور عربستان اشاره کرد(سازمان جهاني جهانگردي١٣٧٩: صص ٣١-٤٣).
دستيابي به توسعه گردشگري به عواملي نظير ساختار مناسب سازماني، برنامه ريزي و آموزش نيروي انساني، قوانين و مقررات گردشگري و جذب سرمايه وابسته است ( سازمان جهاني جهانگردي٦٠:١٣٧٩). براي ايجاد توسعه پايدار و مناسب صنعت گردشگري وجود يک مديريت توانا و منسجم و هماهنگي بين بخش دولتي و بخش خصوصي بسيار حائز اهميت مي باشد. دولت معمولا چندين مسئوليت بر عهده دارد از جمله : هماهنگي سياست ها، برنامه ريزي، تهيه آمار و انجام پژوهش ، تعيين استانداردها و مقررات صنعت گردشگري، ايجاد انگيزه سرمايه گذاري، انجام برخي خدمات بازاريابي، برنامه ريزي و آموزش نيروي انساني براي گردشگري، ساخت و گسترش تاسيسات زيربنايي. بخش خصوصي نيز مسئول توسعه تجارت و احداث و اداره محل اقامت گردشگران و ارائه تسهيلات و ديگر خدمات گردشگري و بازاريابي براي اين اماکن و تسهيلات است (سازمان جهاني جهانگردي٦١:١٣٧٩).
آثار و کارکردهاي گردشگري
گسترش گردشگري را نه تنها بايد موجب رونق اقتصادي، بلکه بايد موجب گسترش روابط بين المللي، همزيستي مسالمت آميز، استحکام دوستي ها و گسترش صلاح و امنيت جهاني دانست (پاپلي يزدي و سقايي٥:١٣٨٦). به علاوه ، گردشگري در سطح بالاي اقتصادي و اجتماعي آن باعث شکوفا شدن ذوق و استعداد و ارتقاي آموزش در همه زمينه ها مي شود. گردشگري در زميته اقتصادي، علاوه بر جنبه هاي مختلف کسب ارز خارجي، انتقال بخشي از قدرت خريد اتباع ساير کشورها به کشور جذب کننده گردشگراست . گردشگري منجر به افزايش تحرک در توليد و توزيع ، ايجاد مشاغل و خدمات گوناگون و کمک به سرعت گردش پول است . در محاسبات اقتصادي گردشگري، به دو ضريب اشاره مي شود: ضريب افزايش درآمد و ضريب افزايش اشتغال . ضريب افزايش اشتغال موجب ايجاد مشاغل جديد از طريق گردشگري مي شود(پوريا ٧٠:١٣٧٤). در مورد گردشگري، پنج نوع اشتغال نيروي انساني(نيروي کار و مديريت ) قابل تفکيک است :
١- اشتغال مربوط به زير ساخت ها، فرودگاه ، جاده ، امنيت ، بهداشت ،
٢- اشتغال اوليه که عمدتا شامل فعاليت هايي است که براي فراهم آوردن زمينه قبل از انجام سفر يا در حين مسافرت صورت مي پذيرد(تورهاي مسافرتي و غيره )،
٣- اشتغال در تامين نيازها(هتل داري، حمل و نقل ، رستورانها و غيره )،
٤- اشتغال نرم افزاري(خدمات بيمه ، بانک داري، اينترنت و غيره )،
٥- اشتغال غير مستقيم که بيشتر با فعاليت هاي توليدي جنبي مرتبط است . تاسيسات زير بنايي و فعاليت در احداث هتل از جمله اين اشتغال است (زماني٣٦:١٣٧٣). در هم تنيدگي فعاليت هاي اقتصادي حول محور گردشگري با ديگر شاخص هاي اقتصاد به حدي است که به عنوان مثال رشد اقتصادي موجب رشد گردشگري و افول اقتصاديزموجب افول گردشگري مي گردد(پدريان ٦٦:١٣٧٤). به ازاي ورود هر گردشگر، ٨ شغل شامل سه شغل مستقيم در هتل ها، آژانس ها و سرويس هاي ميان راهي و ٥ شغل غير مستقيم رانندگي، خدمات فرودگاهي، صنايع دستي، پشتيباني و خدمات بهداشتي ايجاد خواهد شد(کارگر .(224:1386آثار گردشگري در زمينه توسعه به شرح زير است :
١- مانند هر فعاليت صادراتي، منبع درآمد و اشتغال مي باشد.
٢- زنجيره اي از کل فعاليت هاي اقتصادي و خدماتي به وجود مي آورد.
٣- از چشم اندازهاي طبيعي بدون آنکه ماهيت آنها را تغيير دهد، بهره برداري بهينه به عمل مي آيد.
٤- تقاضا را براي صنايع و هنرهاي دستي و فعاليت هايي که نياز به نيروي کار بيشتري دارند، ارتقا مي دهد.
٥- به همان اندازه که گردشگراني را از خارج فضاي اقتصاد ملي جذب مي کند، جريان برون زاي هزينه ها را به منطقه تزريق کرده ، ضريب تکاثري را افزايش مي دهد.
گردشگري به عنوان يک امر فرهنگي در دو سوي جريان گردشگري در يک مکان ، تعامل ها و تبادل ها را سبب مي شود و با انسان ها، انگيزه ها، خواسته ها، نيازها و آرزوهاي آنها که منبعث از فرهنگ جامعه است ، در ارتباط است . توسعه گردشگري به عنوان يک پديده فرهنگي موجب مي شود فرصت کافي براي تبادل فرهنگي بين گردشگر و جامعه ميزبان بوجود آيد. به اين مبنا آنان مي توانند يکديگر را بهتر درک کرده ، به فرهنگ هم بيشتر احترام بگذارند(پاپلي يزدي و سقايي ٨٩:١٣٨٦).
عوامل موثر بر گردشگري
عوامل بي شماري در توسعه گردشگري نقش دارند. ارتياط و تعامل بين آنها، توسعه گردشگري را شکل مي دهد. سه عامل اصلي در توسعه گردشگري عبارتند از:
گردشگران ، مردم منطقه و ويژگي هاي مقصد(الواني و پيروز بخت ١١٢:١٣٨٥). به عبارت ديگر مهمانان ، ميزبانان و جاذبه ها، سه عامل
اصلي در توسعه گردشگري اند. ترايب (Tribe١٩٩٧٣٢) عوامل موثر در ساختار گردشگري و چرخه آن را به شرح زير بيان مي دارد:
١- سرمايه و عوامل اقتصادي ٢- عوامل ايدئولوژيک ، سياسي و روابط بين المللي ٣- عوامل اجتماعي، فرهنگي و ديني ٤- زير ساخت هاي امنيتي و انتظامي ٥- عوامل طبيعي ٦- مجموعه ميراث فرهنگي ٧- سابقه تاريخي ٨- زير ساخت هاي توسعه اي ٩- آموزش ١٠- فناوري.
سه بعد اصلي گردشگري عبارتند از: سرمايه ، مديريت و فناوري، و دو رکن فرعي، عوامل طبيعي و مجموعه ميراث فرهنگي است (پاپلي يزدي و سقايي ٦٤:١٣٨٧). در ميان عوامل شکل دهنده ، تشکيلات و ساختار گردشگري و وجود سرمايه از بنيان هاي ضروري است . فناوري مناسب به عنوان يک زير ساخت ، جريان گردشگري را متحول مي کند. سرمايه عامل تاثير گذار در روند ممتد گردشگري در پارامترهاي سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي است . بر پايه اين عوامل ، گردشگري پيرامون ساختار خود شکل مي گيرد و از ابعاد مختلفي تحليل مي شود. افزايش ورود گردشگران خارجي به کشور با تجهيز و گسترش برخي از امکانات رابطه مستقيمي دارد. گسترش امکانات رفاهي و زير بنايي، بهبود بهداشت ، بهبود خطوط ارتباطي از جمله فعاليت هايي است که به بهبود وضعيت گردشگري کمک مي کند. در يک نگاه کلي، برخي از عوامل موثر بر توسعه صنعت توريسم و گردشگري عبارتند از:
- وجود امکانات رفاهي و اقامتي مناسب
- امنيت کافي براي گردشگران
- وجود جاده هاي وسيع و استاندارد بودن آن
- وجود خدمات بهداشتي در مراکز اقامتي و بين جاده اي
- وجود قوانين مناسب براي ورود و خروج گردشگران
- تبليغات مناسب
- برخورد رفتارهاي فرهنگي مناسب (محسني ١٣٨٨).
موانع توسعه صنعت گردشگري
به طور کلي موانع عمده در اجراي برنامه هاي توسعه گردشگرس عبارت است از:
الف ) موانع سازماني و ساختاري: نبود يک سازمان يا وزارتخانه مشخص به عنوان متولي صنعت که در نتيجه وجود سازمان هاي موازي، باعث ناهماهنگي و تداخل وظايف فراوان مي گردد. از طرفي وجود چند سازمان مختلف و عدم تدوين و اجراي يک برنامۀ جامع و يکپارچه براي توسعه گردشگري، اين صنعت را با مشکلات عديده اي روبروه مي سازد.
ب ) موانع فرهنگي- اجتماعي: تفاوت هاي فرهنگي بين مناطق گردشگري و آگاهي کم ميزبانان نسبت به نيازها و خواسته هاي گردشگران و از طرف ديگر عدم آگاهي گردشگران از فرهنگ ميزبانان ، ضمن بروز مشکلات عديده ، مانع عمده اي در گسترش صنعت گردشگري است (١٩٩٨ Prideaux &Master ). اغلب در نقاط و مکان هاي مختلف ساکنان يک محل يا افراد يک جامعه به علت ناآگاهي يا ديدن برخي اعمال از جهانگردان و همچنين تفاوت فرهنگي بين ميزبانان و گردشگران از اين صنعت برداشت ناخوشايند و منفي دارند، يا کار کردن در بعضي از مشاغل مربوط به گردشگري از طرف افراد بومي مشاغل سطح پايين تلقي شده و ساکنان بومي حاضر به کار کردن در اين مشاغل نيستند(سازمان جهاني جهانگردي٣١٦:١٣٧٩).