بخشی از مقاله
چکیده:
زمینه و هدف: سازمانها به مدیران و کارکنان اثربخش و کارآمد نیاز دارند تا بتوانند به اهداف خود در راستای رشد و توسعه همعه جانبه دست یابند. مدیر در نقش رهبری سازمان میتواند سبک های متفاوتی را در هدایت نیروی انسانی انتخاب کند. الگوهای رفتاری مناسب مدیر در همه سازمانها باعث به وجود آمدن روحیه و انگیزش قوی در کارکنان میشود و بهزیستی روانی و رضایت آنها را از شغل و چرخه خویش افزایش می دهد. مدیران با استفاده از سبک صحیح رهبری میتوانند بهزیستی روانی، خلاقیت، رضایت شغلی و تعهد سازمانی کارکنان خود رادر بهره وری سازمان افزایش دهند. براین اساس هدف پژوهش حاضر شناخت و پیش بینی رابطه بین سبک های رهبری مدیران با بهزیستی روانی در میان معلمان و مدیران مقاطع متوسطه اول و دوم شهرستان لردگان در سال تحصیلی 94-95 بود.
روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی و به روش همبستگی می باشد. با توجه به قلمرو زمانی و مکانی تحقیق، جامعه آماری شامل کلیه معلمان و مدیران مدارس دخترانه و پسرانه مقاطع متوسطه اول و دوم شهرستان لردگان بوده اند. تعداد آنها 282 نفرمی باشد که به روش نمونه گیری تصادفی ساده حجم نمونه 162 نفر برآورد گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش آمار توصیفی - میانگین و انحراف معیار - و در بخش آماراستنباطی - از همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره - با کمک نرم افزار SPSS - V.19 - استفاده شد. یافته ها: با توجه به داده های بدست آمده از جدول ماتریس همبستگی بین سبک های رهبری و بهزیستی روانی معلمان رابطه مثبت معناداری وجود دارد. بدین معنی که با افزایش کیفیت مؤلفه های سبک رهبری مدیران بهزیستی روانی معلمان به نسبت پایینی افزایش پیدا می کند. همچنین یافته های حاصل از رگرسیون چند متغیره بیانگر این بود که مؤلفه های سبک های رهبری مدیران قادر بر پیش بینی بهزیستی روانی می باشند.
کلید واژگان: سبک مدیریت ،سبک آمرانه ، سبک حمایتی ،سبک مشورتی، سبک مشارکتی، بهزیستی روانی
مقدمه
در عصر کنونی مدیریت به شدت زیادتری مورد تأکید است . این حقیقت روز به روز نمایانتر میگردد که موفقیت سازمان ها بستگی کامل به استفاده صحیح و کاربرد موثر نیروی انسانی بر پایه علوم رفتاری دارد - علاقه بند, . - . 81 :1382 درجامعه ایران نیز مانند سایر نقاط جهان هرمدیر برای اداره سازمان خود از روش یا روشهای خاص استفاده میکندکه اگر به صورت کلی به این روشها نگاه کنیم، از آنها با اصطلاح سبکهای مدیریت نام میبرند . برای مثال، مدیریت سنتی، مدیریت روابط انسانی، مدیریت سیستمی سه نمونه ازسبکهای شناخته شده مدیریت در دنیا بشمار میروند . هنگامی که مشکلات چالش برانگیز مدیریت را در سازمانهای گوناگون در نظر میگیریم، درمییابیم که آزمون واقعی ویژگیهای مدیران و رهبران تا چه اندازه اهمیت دارد . از جمله این ویژگیها که بیش از همه مورد مطالعه پژوهشگران قرارگرفته، سبک مدیریت است .
این مفهوم یکی ازمهمترین عناصرموفقیت رهبری و تعیین کننده جو ، فرهنگ و راهبردهای حاکم برسازمان است. تقریباً بیشتر متخصصان دانش مدیریت بر این نکته توافق دارند که سبک رهبری مجموعهای از نگرشها ، صفات و مهارتهای مدیران است که برپایه چهار عامل نظام ارزشها، اعتماد به کارمندان، تمایلات رهبری و احساس امنیت در موقعیتهای مبهم شکل میگیرد - علاقه بند, - . 56 :1382 از آغاز قرن بیستم تاکنون، سه مفهوم »سازمانی «، »انسانی« و»ادغامی« برای دسته بندی مکاتب مدیریت ارائه شده است - بهرنگی, . - 66 : 1380 مکتب سازمانی: مشهورترین نظریه پردازان مکتب سازمانی، اسمیت - 1776 - ،تایلور - 1909 - فایول - 1916 - هستند بر اهداف سازمان،تقسیم کار، تخصصی کردن وظایف، برنامه ریزی، سازماندهی، فرماندهی بر کارکنان، هماهنگی وظایف و کنترل عملکردها، وحدت دستور، سلسله مراتب فرماندهی، عقلانی، منطقی کردن امور، هم شکلی و مداومت کارها و رعایت ضوابط به جای روابط تأکید دارند - صافی, . - 5 ,2009
مکتب انسانی: بنیانگذار این مکتب التون مایو - - 1987 نام دارد . وی پدر مکتب روابط انسانیو جامعه شناسی صنعتی خوانده می شود . مطالعات مایو نشان داد مراودات کارکنان بر اساس خواسته های گروهی است و ارزشها و هنجارهای روحی در شکل دادن به رفتار کارکنان ازاهمیت زیادی برخوردار است . هم چنین ،وی در مطاله خود اهمیت توجه به احساسات و عواطف انسان را درسازمانها و نهادها و به طور کلی در فعالیت های گروهی روشن ساخت - شریعت مداری, - 85 :1385 مفاهیم و اصول نظریه روابط انسانی شاید بیش از هر سازمانی در محیط های آموزشی زمینه پذیرش داشت زیرا اهمیت کار آموزش و پرورش ایجاب میکرد که جوانب انسانی کار مورد توجه قرار گیرد . در نظامهای آموزش و پرورش نیز که عمدتاً براساس اصول نظریه های کلاسیک اداره میشوند، به تدریج، ضرورت توجه به کیفیت روابط انسانی محسوس گردید و بسته به میزان توسعه یافتگی فرهنگی و آموزش کشورها، اصول روابط انسانی جایگاهی در آموزش مدیران و کاربردی در عملکرد آنان پیدا کرد .
جوانب مهم روابط انسانی، در ارتباط با وظایف مدیران آموزشی و محتوی آن، عبارتند از: انگیزش، ادراک، ارتباط، ساختار قدرت، اختیار، روحیه پویایی گروهی و رهبری - علاقه بند,. - 85 : 1382 نظریه مکتب ادغامی: سومین نظریه مهمی که در زمینه سازمان و مدیریت ابراز شده است، نظریه ادغامی - تئوری مدرن - یا به بیان دیگر، تحلیل سیستمی سازمان نامیده میشود . نظریات نوین - ادغامی - ترکیبی از نظریات سازمانی و انسانی است، یعنی این نظریات به انجام وظایف، حصول به اهداف، فنون کار در درون سیستم گروههای گوناگون، ساختارهای اجتماعی پویا و ماشینی در شرایط و محیطهای تکنولوژیکی گوناگون، سیستم های باز و مفاهیم دادهای- ستاندهای، گردش کار، بازخورد و هم ،چنین مفهوم تعادل، هم پایانی، تناسب کار یا ترکیب خاص و ویژگیهای عوامل، شرایط، موقعیت و یاختار سازمان با مقتضیات توجه دارد .
در حالی که دو مکتب قبلی، یکی عامل اقتصادی و دیگری روابط اجتماعی را در جهت رضایت کارکنان مطرح نموده است ، این مکتب نیازهای انسان را بسیار پیچیده تصور میکند . در این مکتب، باور بر این است که نه تنها انسان به وسیله پاداش های مادی، امنیت و تعلق بر انگیخته می شود بلکه تحت تاثیر میل به منزلت و عزت نفس خود و دیگران و همچنین خویشتن یابی و تعالی نیز قرار میگیرد . براساس این مکتب، تمام سطوح این نیازها به حالت پیچیدهای با یکدیگر در ارتباط هستند - شریعت مداری، - 87 :1385لیکرت - - 1961 در مطاللعاتش دریافت که سبکهای متداول رهبری سازمانها را میتوان بر روی پیوستاری از سیستم یک تا چهار نشان داد لیکرت، سیستم های چهارگانه رهبری را به شرح زیر نامگذاری نمود-1 سبک آمرانه-استثماری -2 آمرانه-خیر خواهانه -3 سبک مشارکتی -4سبک مشورتی.
سبک آمرانه : این سبک شامل رفتار هدایت گر زیاد حمایت گر کم است و در زمانی مناسب اسب که مدیر با کارکنان دارای قابلیت کم سرو کار دارد . هنگام تعامل با این کارکنان ، باید ساختار های بسیار جزیی و مفصلی به آن ها ارائه داد . ساختارهایی که به دقت توضیح دهد یک وظیفه کی،کجا و چگونه باید انجام شود . در این سبک بر عملکرد افراد نظارت شدیدی اعمال می شود ولی تا اندازه ای نیز حمایت می گیرد.بیشتروقت مدیر صرف ارائه هدایت های سازمانی میشود وتصمیم ها نیز بدون دخالت آنان به عمل می آید.سبک مشورتی: این سبک دربردارنده ی هدایت و نیز حمایت زیاد است و زمانی مناسب است که کارمندان دارای حد متوسطی از قابلیت هستند . در این سبک دستور عمل های ویژه همراه با نظارت بر عملکرد در تمام مراحل عمده کار ارائه می شود .
در عین حال، با توضیح این که چرا وظایف باید انجام شود و نیز با برانگیختن کارکنان به سوال کردن و دادن پاسخ به آن ها ، از آنان حمایت می شود .مدیر علاوه بر فعالیت در حدود ایجاد روابط ،فواید انجام وظایف را به شیوه که خود صلاح می داند به کارکنان توضیح می دهد. هنگام تصمیم گیری ممکن است از مشورت کارکنان استفاد کند ،اماهنوز حرف آخر را خود وی میزند . زمانی که تصمیم گیری با لحاظ کردن نظارات کارکنان به عمل آمد ، نظارت و هدایت بر عملکرد نیز اجرا میشود . سبک مشارکتی: سبک مشارکتی بارفتار هدایتگر کم و حمایت گر زیاد مشخص میشود،و هنگامی مناسب است که مدیر با کارکنان دارای قابلیت زیاد سرو کار دارد .
هنگام تعامل با این کارکنان ،زمان کمی و آن نیز تنها برای تصمیم های کلی صرف میشود ،و بیشت وقت مدیر صرف تشویق و ترغیب می گردد. برای نظارت بر عملکرد نیز زمان کمی صرف میشود و کارکنان اجازه دارند تا به شیوه خود ،کار انجام دهند . مدیر از طریق ترغیب و ایجاد اعتماد به نفس در کارکنان از آنان حمایت می کند .اگر نیاز به انجام وظیفه وجود داشته باشد به آن ها نمی گوید چگونه آن را انجام بدهند . بلکه تنها از آنان می پرسد چگونه می خواهند آن را به انجام رساند .تصمیم گیری ها همراه کارکنان به عمل می آید ،اما در معرض محدودیت ها و تصویب مدیر قرار دارد . - هرسیو بلانچار،. - 2006
بهزیستی روانی با سوالاتی درباره ی رضایت کلی از زندگی، داشتن احساس معنا در زندگی، خوشحالی و نشانه های افسردگی سنجیده میشود و رویکردی است که بر شادکامی و یا رضایت از زندگی تمرکز داشته و به طور گسترده برای سنجش کیفیت زندگی. - ویک استروم و همکاران،2011، رینگ، هوفر و همکاران، . - 2007 بهزیستی ذهنی یک ساختار مهم در پژوهش های مربوط به تفسیر شخصیت است و به عنوان ارزیابی مثبت از زندگی و تعادل میان عواطف مثبت و عواطف منفی تعریف شده است - دینر، سوواوشی،1997به نقل از غضنفری 1385 و الکر و شیماک، . - 2007 چندین مدل غیر رسمی درباره ی ساختار بهزیستی ذهنی وجود دارد. برادبرن .1969 - به نقل از کشدن ، - 2004 بیان نمود که بهزیستی ذهنی کارکردی از ابعاد مستقل عاطفه مثبت و منفی کلی میباشد .
ارگلی و کروسلند - - 1987 و دینر - - 2000 بهزیستی ذهنی را یک ارزشیابی عاطفیوشناختی فرد از زندگی تعریف کردند. بهترین تعریف در زمینه بهزیستی روانی را ریف ارائه کرده است که آن را مشتمل بر شش مولفه می داند - لین لی، مالت بای وود، اوسبورن و هارلینگ، - 2009 این مولفه ها عبارت اند از: خودمختاری :یعنی خود پیروی و توانایی پایداری و مقابله با فشار های اجتماعی بر اساس افکار و عمل و راه های مشخصی و قطعی، تسلط بر محیط:احساس کنترل و توانایی استفاده موثر از فرصت ها، رشد شخصی:احساس رشد و گشودن راه هایی برای تجربیات جدید، ارتباط مثبت با دیگران: رضایت کامل همراه با اعتماد در روابط با دیگران،هدفمندی در زندگی:احساس هدایت و حفظ باور ها که به زندگی معنا میبخشد، خویشتن پذیری: امکان نگرش مثبت به خود و احساس مثبت درباره ی زندگی را ایجاد میکند - جوزف و همکاران، - 2012 و هیج یک از این ابعاد جدا از هم عمل نمیکنند.
دینر - - 1984 مدلی سه مولفه ای برای مفهوم بهزیستی ذهنی پیشنهاد کرده است . مولفه اول که با رضایت افراد از جنبه های مختلف زندگی - مانند:شغل،ازدواج،پدر و مادر بودن،دوستی،هم چنین زندگی یک کل - رابطه دارد جنبه شناختی بهزیستی ذهنی است. دو مولفه دیگر این سازه - عواطف مثبت و عواطف منفی - ابعادی هستند که تجارب عادی روزانه را توصیف میکنند - تساسیس، نیکلاو وجاج، - 2007یافته های شریفی راد - 2013 - در بررسی سبک رهبری مدیران ، رفتار کاری نو آورانه و بهزیستی روانی کارکنان دانشگاه ها نشان داد که گوش دادن همدلانه رهبران و امنیت روانی در تاثیر سبک رهبری مدیران بر رفتار کاری نو آورانه و بهزیستی روانی کارکنان به عنوان واسطه عمل میکند و تضمین کننده ی تعامل های بین رهبر و پیرو است.
در تحقیقی که بوگلر - 2001 - روی معلمان مدارسی انجام داد نشان داد که مدارسی که مدیران آنها سبک رهبری مشارکتی داشتند رضایت شغلی بیشتری نسبت به معلمانی که مدیر مستبد داشتند نشان دادند .به طور کلی تحقیقات نشان میدهد که سبک های رهبری مدیران با عواملی چون بهزیستی روانی - نییلسن و مانیر، 2009؛ نییلسن و دانیلز، 2012؛ کلووی،وی گند مک کی و داس، - 2013 بهداشت روانی - آرزومند صومعه سرایی ، 1388؛ حقانی، عزیزی و رسولی نژاد ، - 1389 ، سلامت روانی - درامامی، - 1391 ، رضایت شغلی - پی هی ، صادقی و الیاس 2011؛ براون، پپس؛ ویس ویلر، فرمی، - 2013 همبستگی معنادار دارد .
در تحقیق دیگری - ماتن، - 1988 معلوم شد که برخورداری از حمایت اجتماعی به طور موثر با ادراکات حسی و رضایت اعضای گروه ارتباط دارد. ایجاد دوستی و حمایت اجتماعی ، هر دو به طور موثر با مولفه های بهزیستی فردی و ارزیابی های گروهی رابطه دارد . افرادی که هم از حمایت های اجتماعی برخوردارند و هم دیگران را حمایت میکنند، بهزیستی بالاتری دارند وارزیابی گروهی آنان نسبت به افرادی که از حمایت اجتماعی کمتری برخوردارند ، بیشتر است .آرنولد و همکاران - - 2007 ، در تحقیقی نشان دادند که سبک رهبری مشارکتی باعث ایجاد احساس سودمندی و موثر بودن در پیش برد اهداف سازمان در مدیران و در نتیجه موجب ارتقا بهزیتی روانی و جسمانی در آن ها میگردد .