بخشی از مقاله
امنیت و دیپلماسی محیط زیست
چکیده
فرآیند توسعه اقتصادی کشورها طی دهه های اخیراز یک سو و تامین امنیت این کشورها از سویی دیگر، به گونه ای بوده که مسائل زیست محیطی به یکی از مهم ترین دغدغه های سیاست گذاران تبدیل شده است. این مسئله امروزه باعث توجه سیاست گذاران به امور زیست محیطی شده است. سیاست گذاری زیست محیطی به عنوان یکی از شقوق سیاست گذاری عمومی دولت، ابزاری حقوقی- سیاسی برای مدیریت مسائل زیست محیطی تلقی میشود. از این رو سوال اصلی مقاله حاضر این می باشدکه: محیط زیست چه رابطه ای با سیاست وامنیت کشورها وتامین منافع ملی آنها دارد؟ فرضیه مقاله این می باشد که: امروزه در جامعه بین الملل ، منافع کشورها، به صورت فزاینده ای وابسته به همکاری جمعی دولت ها ملت ها در ارتباط با حفاظت از محیط زیست می باشد.در این میان مسائل زیست محیطی به دلیل ویژگی های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و... جلوه ویژه ای از تعامل منافع مشترک کشورها را به نمایش می گذارد. از این رو، در جهان کنونی تعدادی از ملت ها صرف نظر از نظام حکومتی درجه توسعه اقتصادی، تمایل و آمادگی زیادی در جهت تدوین و تصویب مقررات زیست محیطی به صورت منطقه ای وبین المللی از خود نشان می دهند. زیرا رابطه محیط زیست با مسایل امنیت و توسعه و منافع ملی دولت ها پذیرفته شده است. . برای انجام پژوهش حاضر از روش کیفی از نوع کتابخانه ای استفاده شده است. بدین صورت که ابتدا داده های لازم از منابع نوشتاری و الکترونیکی استخراج و سپس مورد تبیین قرار گرفته است.
واژگان کلیدی: محی زیست، امنیت، سیاست گذاری زیست محیطی ، منافع ملی،کارکرد گرایی
مقدمه
مطالعه و بررسی تاثیرپذیری امنیت ملی کشورها از مسائل زیست محیطی، از جمله حوزه هایی است که در سالهای اخیر مورد توجه واقع شده و علیرغم قرار داشتن این مطالعات در مراحل اولیه، ارتقای این حوزه در مطالعات امنیتی و تاثیرگذاری بر سایر حوزههای مطالعات امنیتی، امری محتمل است، زیرا برخی حوادث ناشی از مباحث زیست محیطی بهگونهای بر امنیت ملی کشورها و مناطق مورد وقوع تاثیر میگذارند که آثار و تبعاتی بسیار فراتر و چشمگیرتری از جنگها و مباحث سیاسی را به همراه میآورند. شناخت روابط فیمابین تغییرات شرایط آب و هوایی با امنیت ملی کشورها، از حوزه هایی است که در سالهای اخیر شکل گرفته و هرچند این مطالعات در دوران اولیه خود بسر میبرد، لیکن دامنه این حوزه به سرعت گسترش یافته و در آینده نیز سایر حوزههای مطالعات امنیتی از نتایج و یافته های این حوزه متاثر خواهند گردید.(لطفی و همکاران،(122 : 1390 به طور کلی، این امکان وجود دارد که اندیشههای زیست محیطی و نظریه روابط بینالملل را براساس یک مطالعه بین رشتهای مورد توجه قرار داد. به هرحال، امروزه نظریهپردازان روابط بین الملل به نحوی از انحاء با مسائل زیست محیطی سروکار داشته، پیوند میان دولتها و جوامع و نیز ایجاد یک جامعه زیست محیطی و احترام به محیط زیست این انگیزه را تشدید و دو چندان میکند.بر این اساس، بسیاری از اندیشهپردازان زیست محیطی، تخریب محیط زیست را عامل عمده بسیاری از نابسامانیهای اجتماعی تلقی کرده، از اینرو اجتماع سیاسی را دچار خطر میبینند در این مقاله از رویکرد کارکرد گرایی استفاده شده است. با توجه به این رویکرد فرآیند همگرایی در حوزه سیاست ملایم اغاز می شود و همکاری کارکردی را پیش می برد. از سوی دیگر براساس رویکرد کارکردگرایی همکاری در یک بخش باعث همکاری در سایر بخشها خواهد شد از این مشکل در یک بخش باعث مختل شدن سایر بخش ها می گردد. بنابراین براساس این رویکرد ایجاد چالش های زیست محیطی باعث ایجاد چالش در زمینه های دیگر از جمله امور سیاسی را در پی دارد. از این رو امروزه سیاست مداران معتقدند که شناخت محیط زیست و مسائل مربوط در آن زمینه امنیت و همکاری کشورها را فراهم میکند، وکشورها برای توسعه و تامین امنیت خود ومنافع ملی خود نیاز به حل مسائل زیست محیطی دارندکاملاً. مشخص است که تا وقتی نظا م سیاسی تکلیف خود را با مسائل زیست محیطی مشخص نکند و در سلسله مرات فعالیتها و اهداف خود جایی برای محیط زیست و مسائل آن فرآهم نیاورد و تا زمانی که محیط زیست در حوزه نظریه پردازی حلاجی نشود ،
فهرست بلند فعالیت ها و سیاستها در بهترین حالت ،بیشتر به ژستی ر وشنفکرانه می ماند ، تا اقدامی معقولانه. از این رو سوال اصلی مقاله این می باشدکه: محیط زیست چه رابطه ای با سیاست وامنیت کشورها وتامین منافع ملی آنها دارد؟ فرضیه مقاله این می باشد که: امروزه در جامعه بین الملل ، منافع کشورها، به صورت فزاینده ای وابسته به همکاری جمعی دولت ها و ملت ها در ارتباط با حفاظت از محیط زیست می باشد.در این میان مسائل زیست محیطی به دلیل ویژگی های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و... جلوه ویژه ای از تعامل منافع مشترک کشورها را به نمایش می گذارد. از این رو، در جهان کنونی تعدادی از ملت ها صرف نظر از نظام حکومتی و درجه توسعه اقتصادی، تمایل و آمادگی زیادی در جهت تدوین و تصویب مقررات زیست محیطی به صورت منطقه ای وبین المللی از خود نشان می دهند. زیرا رابطه محیط زیست با مسایل امنیت و توسعه و منافع ملی دولت ها پذیرفته شده است. برای انجام پژوهش حاضر از روش کیفی از نوع کتابخانه ای استفاده شده است. بدین صورت که ابتدا داده های لازم از منابع نوشتاری و الکترونیکی استخراج و سپس مورد تبیین قرار گرفته است.
چارچوب نظری:
چارچوب نظری: کارکردگرایی
کارکرد گرایی یکی از معروف ترین نظریه های سیاسی همگرای می باشد. این نظریه با نام دیوید میترانی در پیوند است که کتاب خود را با عنوان یک نظام صلح کارامد منتشر کرد(مشیرزاده، .(60:1389 کارکرد گرایی در صدد ایجاد »صلح از طریق کنار هم گذراندن واحدهاست« این کار توسط سازمان های فراملی صورت گرفته که عمدتا به جای تسلیم حاکمیت بر سهیم شدن آن تاکید می ورزند. در حقیقت کارکرد گرایی از نوعی راهبرد تکاملی از پایین به بالا برای ایجاد پیوندهای همکاری جویانه میان دولتها پشتیبانی می کند. طبق نظر کارکرد گرایان به جای دیپلماتهای حرفه ای، متخصصان فنی بهترین عوامل ایجاد پیوندهای تشریک مساعی در آن سوی مرزهای ملی به شمار می روند. آنان معتقدند که دیپلماتها حمایت آشکار از منافع ملی کشور خویش را به قیمت منافع جمعی انسانی انجام می دهند. برنامه صلح کارکرد گرایان به جای توجه به منافع فوری ناامنی ملی، به همکاری فراملی در عرصه فنی به عنوان اولین گام در این مسیر عنایت دارد. بدین ترتیب هنگامی که رویه های همکاری در یک حوزه فنی نضج گرفت، این وضعیت به سایر حوزه ها گسترش خواهد یافت(قوام.(46:1379 در نظریه میترانی از نظر توجه به اهمیت بخشهای مختلف و امکان همکاری در هر یک از این بخشها، توجه به بازیگران فراملی، و نقش نهاد های کارکردی حائز اهمیت است (Puchala .1972:253) توصیه کارکرد گرایان برای موفقیت و ادامه همگرایی و اجتناب از سرخورد گی و ناکامی در این راه تقبل وظایف و مسئولیتهایی است که بتوان از عهده آن برآمد. بر این اساس فائق آمدن بر مشکلات در یک حوزه باعث ترغیب سایر فعالیتها و در نتیجه بسط همکاریها خواهد شد. بنابرین می توان گفت که مأموریت کارکرد گرایی ایجاد صلح از طریق سازماندهی لایه خاص از زندگی اجتماعی انسانی است تا بدین نحو رفته رفته با برداشتن مرزهای تصنعی بتوان روابط بین الملل را توسعه داد (قوام.(47:1379 این از نظر میترانی به معنای تفویض حاکمیت نیست بلکه صرفا »در حد نیاز از آن جمع می شود تا انجام مشترک وظیفه ای خاص امکان پذیر گردد.« از این طریق نوعی وحدت حاصل می شود که می تواند به وحدت سیاسی منجر شود. به بیان پوچالا در این رهیافت، ریشه های همکاری بین المللی در قلمرو »وابستگی متقابل کارکردی« جستجو می شود(مشیرزاده، .(61:1389 بنابرین کارکرگرایی بر این امر تاکید دارد که تآمین نیاز های مشترک عاملی عمده در متحد ساختن مردم در ورای مرزهای دولت به شمار می رود بدین ترتیب کارکرد گرایی در تلاش است تا بیشتر برحوزه های وحدت میان مردم و دولتها تآکید داشته باشد تا موارد عدم وحدت. تحت این شرایط کارکرد گرایان بر این باورند که در زمینه مزبور نوعی هماهنگی طبیعی منافع وجود دارد(قوام.(47:1379 کارکرد گرایان بر این تصورند که اختلافات میان دولتها از طریق عادت به همکاری از طریق متخصصان که برای مقابله با مسائل فنی نظیر گرم شدن کره زمین، تخریب محیط زیست و بیماریهای واگیر و به صورت فراملی سازماندهی می یابند، خواهند شد(قوام.(48:1379
مفهوم امنیت ملی و گسترش آن به مسائل زیست محیطی:
در ابتدا باید واژه امنیت و امنیت ملی را تعریف کرد: امنیت نیاز بنیادین جوامع، افراد، دولت ها، شرکت ها و هر موجود دیگری است که می تواند در نظام جهانی روابطی را برقرار سازد یا فعالیتی را انجام دهد .امنیت انسانی که با جنبه های مختلف حیات انسان سر و کار دارد :در درجه نخست ناظر به جنبه های فردی در زندگی شخصی و خانوادگی افراد می باشد. سپس در مرحله دوم جنبه های اجتماعی که شامل جنبه های محیط زیستی، اقتصادی، ارتباطات و توسعه است را در بر می گیرد.(جاوید، میری لواسانی، .(15 :1389 واژه امنیت ملی در قرن بیستم خصوصا پس از جنگ جهانی دوم متداول شده است.به دنبال تولد ملت- کشور مطرح شد که ریشه آن به قرن17 میلادی باز می گردد. در ان زمان این مفهوم تحت عنوان " بقای ملی" مطرح شد.البته این مفهوم مانند دیگر مفاهیم عاوم انسانی دارای تعریف واحدی نیست. ریشه این عدم اتفاق به برداشت متفاوت افراد، گروه ها و کشورها و گستردگی و کلیت اکثر مسائل و ارزش های انسانی- اجتماعی باز می گردد. بر همین اساس ولفرز می گوید» امنیت ملی را نمی توان به طور کلی تعریف کرد بلکه تنها در موارد مشخص می توان آن را تعریف کرد.« با این ال در دایره المعارف علوم اجتماعی آمده است: » توان یک ملت برای حفظ ارزش های داخلی از تهدیدات خارجی ار امنیت ملی گویند.« یا لیپمن محقق آمریکای در تعریف امنیت ملی گفت: » یک ملت وقتی دارای امنیت است که در صورت اجتناب از جنگ بتواند ارزش های اساسی خود را حفظ کند و در صورت اقدام به جنگ بتواند ان را پیش ببرد.« ویژگی های امنیت ملی عبارتند از: نسبی بودن امنیت، ذهتی بودن امنیت، تجربه ناپذیر بودن امنیت.(بصیری،.(168-167 :1380 بوزان در نگاه جدید خود به موضوع امنیت و تمایز حوزههای پنجگانه امنیت معتقد است چارچوب تازه برای تحلیل امنیت حاصل توسعه دستور کار امنیت به گونه ای است که علاوه بر بخش های نظامی سیاسی، سایر بخش ها را نیز درنظر م یگیرد .این اقدامصرفاً به معنای افزودن وصف اقتصادی، زیست محیطی، اجتماعی و ... به واژه امنیت نیست بلکه مستلزم اندیشیدن بسیار دقیق درباره معنای امنیت و بکار بستن نتایج حاصله در طیفی از پویشها است. .(لطفی وجمعی ازنویسندگان،.(8 :1390 بنابراین مفاهیمی چون دیپلماسی محیط زیست و امنیت محیط زیست یک مفهوم استراتژیک نسبتا جدید است. این مفهوم در سال 1980به وجود آمد. ایمنی محیط زیست یکی از نگرانی های جامعه بین المللی و یکی از موضاعاتی است که مدت ها مورد بحث قرار گرفته است. دلایل متعددی برای این مسئله وجود دارد: در مرحله اول، مشکلات زیست محیطی تبدیل به یک موضوع آشکار وجدی تر شد واین مسئله نگرانی جامعه بین الملل را به وجود آورد. در مرحله دوم، با پایان جنگ سرد بین شرق وغرب، مسائل زیست محیطی تبدیل به یک عنصر مهم در استراتژی جهانی دو قدرت گشت و باعث شد مفهوم امنیت زیست محیطی در ان برهه زمانی در کنار مفاهیم امنیت نظامی و امنیت دفاع ملی نیز مطرح گردد. در حال حاضر امنیت زیست محیطی یک موضوع دیپلماتیک سیاسی و یک موضوع دانشگاهی نیز می باشد، و ادبیات قابل توجهی در مورد آن وجود دارد.در این میان حتی بسیاری از محققان آمریکایی به مسئله محیط زیست توجه دارند اعم از مقامات ارشد مانند وزیر سابق امور خارجه، وارن کریستوفر ویا مادلین آلبرایت به این موضوع پرداخته اند. امنیت زیست محیطی ملی چهار جنبه زیر را در بر می گیرد:
.1امنیت منابع، شامل رقابت برای منابع کمیاب و الگوی جریان منابع و استفاده از آن که باعث نگرانی های امنیتی می شود.
.2امنیت انرژی، که شامل شناسایی ونگهداری و دسترسی به منبع انرژی لازم برای حمایت از ادامه فعالیت های اقتصادی و نظامی کشور می باشد. .3ایمنی محیط زیست شامل تعمیر ونگهداری از سیستم های زیست محیطی می گردد که احتمالا نگرانی های امنیت ملی را ایجاد می کند. .4امنیت زیستی از جمله سیستم های انسانی، جوامع زیستی و سیستم های غذایی و کشاورزی می باشد.
مفهوم امنیت زیست محیطی در امریکا نیز مورد توجه است. بنابراین، حوادث و مشکلات زیست محیطی مانند رقابت برای منابع آب در شرق میانه، جریان مواد هسته ای در روسیه، یا کره را می توان به عنوان مسائل امنیت ملی ایالات متحده آمریکا دیده می شود. با این حال آمریکا یکی از بزرگترین آلوده کننده های محیط زیست می باشد که حتی باعث محکومیت آمریکا از سوی جامعه بین المللی وبه خصوص کشورهای در حال توسعه شده است.( به خصوص امتناع آمریکا از برخی معاهدات مربوط به محیط زیست مانندمعاهده کنترل تغییرات آب وهوا). کشورهای در حال توسعه در این میان بزرگترین قربانی مشکلات زیست محیطی می باشند. در واقع میط زیست و امنیت زیست محیطی ملی کشورهای در حال توسعه نسبت به کشورهای توسعه یافته آسیب پذیر تر است. در این کشورها مشکلات زیست محیطی در ترکیب با سایر مشکلات مانند فقر، بلایای طبیعی، منجر به وضعیت ناپایدار سیاسی و باعث مشکلات امنیتی در محیط زیست شده است. اما جامعه بین المللی، مسئولیت مشترکی در زمینه امنیت زیست محیطی برای کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه ایجاد کرده است. در زمینه دیپلماسی محیط زیست هر کشوری می تواند با توجه به منافع خود وسیاست کشورش، این دیپلماسی محیط زیستی را تنظیم نماید. NA) ،(4-2 : 2000 از نظر بوزان بخش زیست محیطی امنیت ملی دو دستور کار دارد: الف - دستور کار سیاسی که در اصل دستور کار حکومتی و بین حکومتی بوده و از روند تصمیم گیری عمومی و» خط مشی های همگانی درباره نحوه برخورد با نگرانی های زیست محیطی تشکیل یافته و بیانگر میزان سیاسی وامنیتی شدن بخش محیط زیست است .این دستور کار ناظر بر سه حوزه است (1آگاهی مردم و دولت از موضوعات مطرح در دستور کار علمی (2 قبول مسئولیت سیاسی برای برخورد با این موضوعات و (3 مسائل مطرح شده درزمینه مدیریت سیاسی مانند مشکلات همکاری بین المللی، شکل گیری رژیم ها و نهادهای بین المللی و.... ب - دستور کار علمی که در قالب فعالیت های غیرحکومتی و علمی تبلور یافته و شامل فهرستی از مسائل زیست محیطی است که بطور بالقوه یا بالفعل تکامل تمد نهای موجود را با مشکل مواجه می سازد و شالوده حرکت های امنیتی کننده را می سازد. (لطفی و جمعی از نویسندگان، (9 :1390 بنابراین امنیت زیست محیطی ناظر بر حفظ و نگهداری محیط محلی، منطقه ای و جهانی از هرگونه آسیب است. این امنیت در دنیای کنونی به عنوان نظام پشتیبانی کننده یکپارچه و همبسته عمل می کند و حیات بشری به گونه ای انکار ناپذیر بدان متکی است. بر این اساس
آسیب هایی از قبیل گرم شدن کره زمین، انتشار گاز های گلخانه ای، باران های اسیدیو آلودگی اقیانوس ها و در یاها هر چند متاثر از اقدامات تک تک کشورهاست، پیامدها وآثار زیانبار آن غیرقابل تفکیک و گریبان گیر مجموعه کشور ها خواهد بود. بنابراین واضح است که بدون امنیت زیست محیطی، امکان ادامه حیات برای کل بشریت وجود ندارد و امنیت ملی کشورها تهدید می شود و شاید به همین دلیل باشد که به تازگی مجمع عمومی سازمان ملل با صدور بیانیه ای مساله گرم شدن کره زمین را یک موضوع تهدید کننده امنیت ملی- بین المللی قلمداد کرده است.(بنی اسدزاده،(6-5 :1388 از طرف دیگر محیط زیست ومسائل مربوط به آن به طور فزاینده ای به فکر منافع عمومی و مردم می باشد. و در این راستا آنچه که امروزه افزایش یافته است اصطلاح شهروند زیست محیطی و پایداری زیست محیطی و اجتماعی می باشد، که نشان دهنده اثر فعالیت های انسان بر محیط و تاثیر فرآیندهای محیط بر مردم می باشد. این مسئله نیز مستلزم مفهوم مسئولیت احتماعی به دو محیط زنده ومحیط غیر زنده همراه با یک فلسفه مصرف کننده معقول می باشد. با توجه به تاثیر متقابل محیط ومردم بر یکدیگر و درک مستقیم مشکلات زیست محیطی، آگاهی افراد از از فرآیندهای گسترده زیست محیطی افزایش می یابد. جالب توجه است که درک مردم از مسائل زیست محیطی بر سنت و فرهنگ ملی آنان و انتقال این سنت ها به نسل های آینده، تاثیر گذار است. بنابراین این تحولات زیست محیطی و تغییرات آن نه تنها به طور مستقیم بر افراد و محیط زیست، بلکه بر محیط اجتماعی ومحیط فرهنگی اطراف آن همراه است. در این میان باید توجه داشت که برای سازگاری افراد با محیط زیست، مشارکت وابتکار از سوی دولت های ملی نیاز است. در این میان آنتونی گیدنز، یکی از برجسته ترین اندیشمندان علوم اجتماعی تاکید می کند که محیط زیست با حقوق و مسئولیت افراد در بهبود رفاه جامعه مرتبط است. بنابراین در بحث از مسائل زیست محیطی از جمله گرم شدن کره زمین، نه تنها عوامل فیزیکی بلکه تحولات زیست محیطی و فرهنگی نیز یک تهدید محسوب می شود.(Reire ،(4 :2008
تاثیر تهدیدات محیط زیستی بر امنیت ملی کشورها:
بسیاری از تهدیدات مطرح علیه جوامع بشری از مسائل زیست محیطی سرچشمه میگیرند .این تهدیدات، هرچند ظاهری غیرامنیتی داشته و صرفاً تهدیداتی طبیعی جلوه مینمایند، لیکن در عمل امنیت جامعه و در نتیجه امنیت ملی کشورهای محل وقوع را تحت تاثیر قرار داده و گاهی آثار و تبعات بسیار بیشتر و چشمگیرتری از جنگها را به همراه میآورند. تهدید زیست محیطی، مرز سیاسی نمی شناسد. در بسیاری از موارد آن ها نیازمند راه حل های فرامرزی و در موارد دیگری که ریشه ای بومی ومنطقه ای دارد نیازمند ابتکارات محلی است. بنابراین باید از روزنه جدیدی به حاکمیت براساس اصول زیست محیطی نگریست.(سیمبر،.(4 :1381 در این میان، سازمان ملل متحد و شورای امنیت در سالهای اخیر مسائل اقلیمی و بحران های زیست محیطی را بهعنوان یکی از عوامل موثر برای دستیابی به ثبات و امنیت جهانی در نظر گرفتهاند .در سال 2009 شورای امنیت از بالا آمدن سطح آب دریاها به عنوان» آخرین خطر امنیتی« نام برد که می تواند ادامه حیات برخی از کشورهای کوچک را به طوربنیادین تهدید کرده و باعث نابودی و ناپدید شدن آن ها ظرف سی سال آینده شود .از اینرو، به نظر میرسد ورود شورای امنیت سازمان ملل متحد به مباحث امنیت زیست محیطی از وقایعی است که در آینده نه چندان دور شاهد آن خواهیم بود .برخی از کشورهایی که در معرض بیشترین آسیب های ناشی از تغییرات آبوهوا قرار دارند، با این استدلال که تبعات تغییرات اقلیمی کمتر از مخاطرات سلاح های هسته ای، جنگ یا تروریسم نبوده و می تواند باعث از بین رفتن و نابودی این کشورها شود، از سازمان ملل خواسته اند تا این مسئله را به عنوان یک بحران امنیتی مورد بررسی قرار داده و طرحی را تصویب کند که به موجب آن با تشکیل نیروی جدیدی به نام کلاه سبزها امنیت و ثبات در نقاطی از جهان که با خطرات ناشی از تغییرات آب و هوایی تهدید می شود، برقرار شود .در صورت موافقت شورای امنیت سازمان ملل با این درخواست، ماموریت های سازمان ملل و شورای امنیت گسترش یافته و از این پس بحران های زیست محیطی نیز شامل آن خواهد شد.(لطفی وهمکاران، (133 : 1390
ویژگی ها و جنبه های تهدیدزای محیط زیست:
ویژگی مهم مسائل زیست محیطی محدود نشدن آنها از سوی دو عنصر زمان و مکان است .در حالی که جنگها به عنوان مهمترین حوادثی که امنیت جوامع بشری را به مخاطره میاندازند، تنها چندسال بهطول می کشند و جنگ سرد که بیشترین تاثیرات امنیتی