بخشی از مقاله

بازشناسي و تحليل جايگاه عناصر موجود در باغ ايراني با تاکيد بر اصول ديني - آييني


چکیده:


امروزه نیاز جسمی و روحی انسان به برقراري ارتباط با طبیعت، موجب گردیده که در همه جوامع، طبیعت به مثابه میراث فرهنگی تلقی شود؛ در میـان عناصـر موجـود در طبیعت، آب و گیاه از اهمیت بیشتري نسـبت بـه بقیـه برخوردارنـد و همـواره سـایر عناصر طبیعـی را تحـت تـأثیر قـرار مـیدهنـد. ترکیـب هوشـمندانه آب و گیـاه در فضاسازي باغهاي ایرانی نشان میدهد که هر سـه رویکـرد مفهـومی، کـارکردي و زیباشناختی به خوبی در آن رعایت شده و در واقع رمز پایداري باغ هاي ایرانی تبلـور این سه مفهوم در مجموعه واحد باغ است. در واقع چنانچه در طراحی محیط زیسـت جایگاه این دو عنصر بـه درسـتی انتخـاب شـود، محیطـی پایـدار و کارآمـد حاصـل میگردد. از این رو در طراحی طبیعت و ساماندهی عناصرآن بایستی به سـه رویکـرد مذکور توجه ویژه مبذول داشت.

هدف اصلی در پژوهش حاضر بیان مبانی و مفاهیم دینی – آیینی متبلور در میراث کنونی باغهاي ایران است، که به نوبه خود تأثیراتی از دوران پیش از اسلام و پس از آن و همچنین از تفکرات آیینی متفاوت در آن جلوهگر شده است؛ لکن چگونگی پیدایش این تفکرات و میزان یا تفاوت تأثیرگذاري اندیشههاي پیش یا پس از اسلام در باغ ایرانی، مورد نظر پژوهش حاضر نبوده و هر گونه پرسش در علل پیدایش این تفکرات نیازمند واکاوي در پژوهش هاي دیگر است. در حقیقت پژوهش حاضر به دنبال آن است که با ارائه مستندات و مصادیق مختلف دینی آیینی و عرفانی، بدین مفهوم تاکید نماید که کانسپت اصلی و میراث موجود باغهاي ایرانی، ریشه در تفکرات دینی و آیینی مردمان این سرزمین دارد.
روش تحقیق در این مقاله از نوع توصیفی - تحلیلی و جمع آوري اطلاعات به شیوه کتابخانهاي، به همراه مطالعات میدانی بوده است.

نتایج حاصل بیانگر آن است که باغ ایرانی نظامی حکیمانه و کمالگراست که عناصر طبیعــی آب و گیــاه را بــه نحــوي در خــود جــاي داده کــه نیازهــاي فیزیکــی استفادهکنندگان را برآورده می سازد، و در همان حال نیـز بـه بعـد مـاوراء الطبیعـه و معنوي آن توجه شده است. همین مسـئله باعـث بقـا و تـداوم آن در طـول زمـان و شاخص شدن آن به صورت مجموعهاي واحد شده است. به کمـک بازشـناخت ایـن ساختار میتوان در ساختن محیط زیستی مناسب و هماهنگ با نظـم موجـود، بهـره برداري لازم را به عمل آورد.

واژگان کلیدي

بـاغ ایرانـی، اصـول دینـی آیینـی، رویکردهـاي مفهـومی، رویکردهـاي کـارکردي، رویکردهاي زیباشناختی.
هر ملت بر اساس جهان بيني خويش براي طبيعت ارزش و جايگاهي خاص قائل بوده و ارتباطش را با طبيعت و عناصر طبيعي بر پايه اصول و ارزش هاي منبعث از جهان بيني خود شکل داده است . به اين ترتيب شناسايي جايگاه عناصر طبيعي در اعتقادات و فرهنگ هر جامعه از اهميتي بالا برخوردار است و هر چه شناخت و درک مفهومي مردم جامعه نسبت به طبيعت و عناصر طبيعي بيشتر و عميق تر باشد، اين جايگاه ارزشمندتر خواهد بود. به تبعيت از جهان بيني ديرينه و فرهنگ ايراني _اسلامي ايرانيان ، رابطه مردم اين سرزمين با طبيعت و عناصر طبيعي ، رابطه اي بر اساس احترام به طبيعت و همزيستي با آن است . اين تفکر زمين را ملک خدا مي داند،
[١٩٨٧١١١,Eliade] در اين فرهنگ ، عناصرطبيعي مانند آب وگياه به عنوان آيه و نشانه ي الهي محسوب مي شوند و از چنان اهميتي برخوردارند که بارها در متون اسلامي نام اين دو عنصر تکرار شده است . زيباترين ترکيب مادي آب و گياه در هنر باغ سازي ايراني نمايان مي شود. هنر باغ سازي يکي از کهن ترين هنرهاي ايرانيان است که داراي سنت هاي ارزشمند و قدرتي معنوي است
[٣١: ٢٠٠٤,Hobhouse] که در آن ، عناصر آب و گياه با سه جنبه مفهومي ، کارکردي و زيباشناختي حضور مي يابند؛ جنبه مفهومي از دو مقوله تفاسير قرآن کريم و ديدگاه عرفا و شاعران قابل بررسي است ، علاوه بر اين هر عنصري که در باغ ايراني قرار مي گرفت ، اعم از آب و درختان و گل ها، کارکردي ويژه داشت و براي هدفي مشخص تعبيه شده بود و همچنين سعي مي شد تا طراحي به گونه اي صورت گيرد که اجزا تا حدامکان زيبا بوده و اجزاي باغ به گونه اي تغيير مي يافت که رعايت زيباشناسي آنها درنظر گرفته شود.
بر اين اساس در پژوهش حاضر براي شناخت جنبه مفهومي و معنوي عناصر آب و گياه به بررسي آيات ، روايات اسلامي و نقل قول هاي عارفان و شعرا پيرامون اين دو عنصر پرداخته مي شود؛ پس از دستيابي به بعد معنوي آب ، درخت و گياه در باغ هاي ايراني ، جايگاه هر يک از آنها در کالبد باغ ايراني از دو بعد کارکردي و زيباشناختي مورد بررسي قرار مي گيرد.
روش تحقيق
در اين پژوهش به منظور شناخت سه جنبه مفهومي ، کارکردي و زيباشناختي عناصر آب ، درخت و گل ، ابتدا با استفاده از روش توصيفي - تحليلي به مطالعه قرآن کريم و تفاسير صورت گرفته در مورد اين سه عنصر پرداخته مي شود، همچنين براي ارائه نمونه هاي موردي از مطالعات ميداني نيز استفاده شده است . سپس ساير منابع عرفاني شامل نقل قول هاي عرفا و شاعران پيرامون اين سه عنصر مورد تحليل قرار مي گيرد. در ادامه با استناد به شواهد کتابخانه اي درباره نحوه باغ سازي ايراني و ساماندهي آن با استفاده از آب و گياهان ، بعد کارکردي و زيبايي شناختي اين دو عنصر مورد شناخت قرار مي گيرد؛ تا بدين گونه اهميت اين دو عنصر از ديدگاه قرآن کريم ، عارفان و شعرا مشخص و تأثير آن در جنبه کارکردي و زيباشناختي باغ هاي ايراني مورد بازبيني قرار گيرد.
آب : اصلي ترين عنصر در باغ ايراني
آب به عنوان اصلي ترين و حياتي ترين عنصر شکل گيري باغ مطرح مي باشد؛ استفاده از آب در باغ سازي ايراني بسيار زيرکانه و هنرمندانه صورت گرفته است ؛ به طوري که نه تنها به منظور آبياري و تغذيه گياهان باغ بکار رفته ، بلکه استفاده مفهومي ، شاعرانه و هنرمندانه آن زينت بخش فضاي باغ بوده و با حضور خود طراوت ، نشاط ، حرکت و زيبايي را به بار مي آورد. [٣-٧١: ١٩٢٩,Johnson]
نحوه حضور آب در باغ بر اساس مفاهيم خاصي صورت مي پذيرد و توزيع آن نيز پيرو نظم و قاعده اي است که از يک سو به ويژگي هاي فيزيکي و فني آب و آبياري توجه کرده و از سوي ديگر مفهوم واري ، زيبايي شناسي ، منظرسازي و معماري را مورد توجه قرار داده است . [بل ، ١-١٣٨٦ : ٤١] در حقيقت در باغ ايراني ، معماري باغ ؛ معماري آب است و درهم آميختگي آب و گياهان پديدآورنده حماسه اي بي نظير از شعر، شکوه و موسيقي در خلوت درختان است . آب با شيوه اي سنجيده و هوشمندانه ، در مسيرها جاري مي گردد، در حوض ها و آب نماها ساکن مي ماند، از آب شره ها و فواره ها بالا مي زند و با حرکت ، صدا، نما و طراوت خود جلوه گري مي کند. شيوه حضور و حرکت آب در باغ داراي نظامي خاص و هماهنگ با هندسه و ساختار باغ بوده و در گونه هاي متفاوت باغ ايراني اشکال مختلف به خود مي گيرد. [١٠٣ : ١٩٩٨,Khansari] (تصاوير ٢و١)

١. آب در مباني اسلامي و مفاهيم معرفتي مرتبط با آن
باغ هاي ايراني از ترکيب "آب جاري " و "پوشش درخت " واحه اي در دل طبيعت خشک ايجاد مي کند که با توجه به تضاد محيط کويري و باغ ، تمثيلي از مناظر با طراوت بهشت است . [٣١ : ١٩٤٠,Wilber] در مباني اسلامي و عرفاني جلوه هاي مختلفي از آب تکرار شده است که از دو جنبه قرآن کريم و مباني عرفاني - اسلامي قابل بررسي است و اشاره هاي متعددي به جنبه معنوي آب در اين توصيفات به چشم مي خورد. [حيدري ، ١٣٨٧ : ٧٣]
١. ١. تحليل مفاهيم معنوي آب در قرآن
کلمه "ماء" به معني آب بارها در قرآن کريم تکرار شده و از آن به عنوان مظهر خير و برکت و پاکيزگي ياد شده است ؛ علاوه بر کلمه ماء، اشاره هاي متعدد ديگري به انواع گونه هاي آب شامل نهرها، چشمه ها ، آبشارهاي بهشتي شده است که همگي تصاوير بديعي از جلوه هاي معنوي آب را نشان مي دهند؛ [١٩٧٥٢٤,Gheissari] نقطه اوج تصويري که از بهشت در قرآن اشاره شده "جنات تجري و من تحتها الانهار" مي باشد و به معني بوستان هايي است ، که از زير درختان و قصرهاي آن جوي هاي آب جاري است . اين ترکيب کلامي در ٣٥ آيه از قرآن کريم به کار رفته است . در آيه ١٥ سوره محمد، سخن از چهار نوع نهر رفته است : "مثل آب بهشتي که به مردم با تقوي وعده اش را داده اند اين است که در آن نهرهايي از آب تازه و نمانده "انهار من ماء غير اسن " و نهرهايي از شير که طعمش تغيير نمي کند "انهار من لبن لم يتغير طعمه " و نهرهايي از شراب طهورکه براي نوشندگان لذت بخش است
"انهار من خمرلذه للشاربين " و نهرهايي از عسل خالص "انهار من عسل مصفي " است و ايشان در بهشتي از هر گونه ثمره برخوردارند و مغفرتي از پروردگارشان دارند." (قرآن کريم ، سوره محمد، آيه ١٥) جاري شدن آب و حرکت آن در چهار جهت و چهارجوي ، تمثيلي از چهار نهر بهشتي است ، که در باغ ايراني به کار گرفته شده است ؛ گرچه در بسياري از باغ هاي ايراني مشاهده مي گردد، که آب از يک جهت آمده و ضمن ريختن در يک حوض مقسم در سه جهت ديگر جاري شده است ؛ اما گردش آب را در چهار جهت تداعي مي کند [١٤٤ : ٢٠٠٨,Ruggles]. (تصوير ٣)

کلمه کوثر در آيه "انا اعطيناک الکوثر" (کوثر، آيه ١) را بعضي از مفسرين به معناي ، نهري در بهشت ، حوض خاص رسول خدا (ص ) در بهشت يا صحراي محشر گرفته اند [بيستوني ،١٢١:١٣٨٦]. نهر يا حوض کوثر چنان که در بعضي روايات آمده ، از زير ارض جريان دارد و مبدأ و نهايت آن بي پايان و نامحدود است و هرکس به اندازه ظرفيت ذهن صاف و پاکش از آن دريافت و بهره اي دارد. به طورکلي ، توصيفات قرآن از باغ ملکوت به غايت هماهنگ و يکدست است و تصوير روشني از سرسبزي ، چشمه هاي جوشان ، نهرها و حضور پايدار آب را عرضه مي دارد؛ تنها در آيه ٤٦ سوره الرحمن تصوير جديدي از چشمه هاي جوشان در باغ بهشتي نمايان مي شود به طوري که از دو باغ ، با دو چشمه جوشان ، و دو نوع از هر ميوه ياد شده و در ادامه آيات چنين آمده است : "و جز آنها به دو بهشت ديگر است ...، از شدت سبزي متمايل به سياهي ... در آن دو، دو چشمه همواره جوشنده هست ... . در آن دو ميوه هست و نخل هست و انار هست ... . در آنجا زناني است نيک سيرت و زيباروي ... حوراني مستور در خيمه ها..."(الرحمن ، آيه ٦٦) اين وصف قرآن از بهشت باعث تلاش هاي فراواني براي طراحي ترکيب بهشت به شکلي شد که در آن دو بار دو باغ جاي بگيرد؛ به طوري که شکل چهار قسمتي باغ هاي ايراني يا همان چهارباغ ايراني به لحاظ شکلي و معنايي مرتبط با چهار باغ بهشتي وصف شده در قرآن است . اين تقسيم بندي چهارگانه به ويژه در باغ هايي به کار مي رفت که پيرامون مقبره اي ساخته مي شد، [٦٧ : ١٩٧٩,Wilber] چرا که به اين ترتيب چهار جوي ، مانند نهرهاي باغ بهشت ، جلو مقبره جريان مي يافت و شخص متوفا، در مقبره خود، طعم نعمات بهشتي را مي چشيد. (تصوير ٤)

١. ٢. مباني عرفاني _اسلامي و تبلور مفاهيم معنوي آب در آن

عارفان که به طور کلي از ذهني شاعرانه و درکي هنري برخوردار بودند، به کشف شباهات جنبه هاي مختلف خلقت علاقه بسيار داشتند. از اين رو به تفحص در رابطه انسان و طبيعت مي پرداختند و بسياري از آنها به کشف شباهتي بنيادي ميان رفتار انسان و جنبه هاي مختلف طبيعت نايل آمدند. براي مثال شبلي (متوفي به ٩١٠/٢٩٧)، عارف غريب بغدادي ، در شباهت عارفان عاشق با جلوه هاي طبيعت ، ايشان را به بهار تشبيه مي کند، و مي گويد :"همچنان که تندر مي غرد، ابر مي بارد، برق مي درخشد، باد مي وزد، غنچه ها مي شکفند و پرندگان مي خوانند، عارف هم چشمش مي گيريد، لبش مي خندد، دلش مي لرزد، سر مي بازد، نام يار را بر زبان دارد بر آستان او مي گردد"[حسيني ،١٣٨٧: ٧١]. جدول ٢ تعدادي از عرفا و شاعراني که به جنبه عرفاني و معنوي آب توجه داشته اند و توصيفات به کار رفته توسط آنها و کشف نمونه کالبدي آن در باغ هاي ايراني را نشان داده است .

رويکرد زيباشناختي و کارکردي آب در باغ ايراني
در طراحي باغ علاوه بر توجه به زيبايي و هويت مکاني اصل توجه به آبياري قاعده کلي بوده ، تا آنجا که ابعاد فضا با توجه به ميزان دسترسي به آب طراحي مي شده است ؛ استفاده از خنکي ، انعکاس ، صوت آب به صورت هاي استخر، حوض ، حوضچه ، جويبار، آبشار 29 (پلکاني ، سطح شيبدار، فواره ) استخر کم عمق در محل برخورد گذرگاه هاي اصلي (براي ديد از نزديک ) استخر عميق به عنوان آب بند يا منبع آب ، ( براي ديد از دور) به کار مي رفت . [١٢١: ١٩٧٩,Thacker]
آب در واقع جالب ترين موضوع منظره ها و شيرين ترين اتفاق در بخش هاي مختلف باغ محسوب مي شد. [١٩٧٧:٢٣ ,ASLA] از اين رو که از دور چشم را به خود خيره مي کرد و از نزديک بسيار دلپذير بود؛ هرجا در معرض ديد قرار مي گرفت ، طراوت و زنـدگي را بـه همراه داشت ؛ سايه ها را به حرکت وا مي داشت ، ملالت و بيهودگي را به نشاط مبـدل مـي کـرد و منـاظر شـلوغ را بـا فـرم سـبک و گستردگي خود غني مي ساخت ؛ در بعضي مواقع با بزرگترين ترکيب ها برابري مي کرد و گاهي با بي اهميت ترين آنها سازگار مي شد.
(تصاوير٦ و ٥) ممکن است در يک گستره آرام قرارگيرد تا موجب آرامش در يک منظره صلح آميز شود و يا در مسيري پـر شـتاب و پر پيچ و خم ، شکوه و شادماني ايجاد کند. در جدول ٣ انـواع گونـه هـاي مختلـف آب در بـاغ هـاي ايرانـي از دو جنبـه کـارکردي و زيباشناختي ارائه شده است .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید