بخشی از مقاله
بازنگری مفهوم باغ ایرانی از استوره های ایران کهن تا روضات جنات
چکیده
باغ ایرانی همواره برترین الگو های منظر سازی را داشته است و در هر دوره ی زمانی متناسب با شرایط آن دوره، تغییرات اندکی در ظاهر عناصر بکار رفته ایجاد شده است ولی با این حال همواره مفاهیم خود را حفظ کرده است، بنابراین یکی از نقاط بارز باغ ایرانی وجود مفاهیم و ریشه های عمیق در تک تک عناصر و ارتباط بین آنها می باشد، که این نکتهباعث شده است که شناسایی یک باغ به عنوان باغ ایرانی منحصراً از روی ظاهر باغ کار دشواری باشد. در این تحقیق به منظور دستیابی به مفهوم باغ ایرانی به توصیف مفاهیم عناصر باغ ایرانی در دوره های زمانی مختلف پرداخته شده است و در این میان مفاهیم موجود در دین زرتشت که موجب شکل گیری برخی عناصر در باغ ایرانی شده اند مورد بررسی قرار گرفته است و سپس مفاهیمی که بر گرفته از دین اسلام و بهشت توصیف شده در قرآن کریم در کالبد باغ ایرانی تأثیر گذارده اند توصیف شده اند و با جمع بندی این مفاهیم الگو های مشترکی که موجب پدید آمدن کالبد باغ ایرانی شده اند مشخص شده است.
واژههای کلیدی: باغ ایرانی، مفاهیم باغ، استوره ی ایران کهن ، باغ اسلامی.
-1 مقدمه
باغ ، خیال و تصویری فراگیر در ذهن ایرانی داشته و دارد. هزاران سال متمادی خیال باغ ، قلب و روح ایرانی را به اهتراز در آورده و سرچشمه ای برای پویش فرهنگی و رخداد زیبایی در این سرزمین بوده است.(شاهچراغی،(12:1390 همچنین مکانی محدود و محصور با راز و رمزهایش است و جایگاه خاطره و خیال که در محدوده خود باقی نمی ماند. وسعت آن فراتر از دیوار ، شامل بستر طبیعی ، بستر فرهنگی و توان محیطی که پیرامون آن قرار گرفته و نیز فراتر از ماهیتی صرفاً کالبدی و عینی ، رابطه با نظم کیهانی را نیز تداعی می نماید.(بهبهانی،1 (1390 هدف از نگارش این مقاله شناسایی مفاهیمی است که موجب پدید آمدن باغ ایرانی شده اند. برای بیان این گزارش ناچار به
پاسخگویی به این سؤالات هستیم ، از جمله : چیستی باغ ایرانی ، چگونگی به وجود آمدن مفاهیم موجود در باغ های ایرانی اعم از بررسی ریشه های اسطوره ای عناصر موجود در باغ و یا تأثیر باورهای اسلامی در ساخت باغهای جدید بعد از اسلام، و هدف کلی پژوهش بررسی این مفاهیم بدست آمده در باغهای ایران برای روشن کردن الگوهای مورد استفاده در ایجاد این باغها می باشد.
1
برای رسیدن به نتایج مفید تر ، در گام اول پژوهش، باغ ایرانی از دیدگاه بزرگان این حرفه تعریف شده است سپس تاثیر دیدگاه های ایرانیان باستان در ساختار و عناصر باغ ایرانی مورد بررسی واقع شده اند و در دومین گام باغ ایرانی از دیدگاه باورهای اسلامی توصیف شده است و در نهایت با تطابق اصول بدست آمده از دیدگاه های ایرانیان باستان و باور های اسلامی ایرانیان بعد از اسلام الگو های اصیل مورد استفاده در ایجاد باغ ایرانی مشخص می شوند.
تاکنون پژوهش های مختلفی در این زمینه انجام شده است که اغلب آنها به توصیف و طبقه بندی انواع باغ پرداخته و کمتر به ریشه ی مفاهیم به وجود آورنده ی کالبد باغ ایرانی پرداخته شده است و مشخص کردن الگوهای مورد استفاده در ساخت این باغها تاکنون مورد بررسی دقیق قرار نگرفته است.
در ابتدای این پژوهش برای شناخت جنبه مفهومی و زیباشناختی باغ ایرانی از روش تاریخی ، توصیفی با استفاده از ابزار کتابخانه ای، استفاده شده است ، سپس به روش تحلیل محتوا به ریشه یابی این مفاهیم پرداخته شده است و در نهایت به جمع بندی و شناسایی الگو های باغ ایرانی ختم می شود.
-2 تعریف باغ
باغ از ( بغ ) به معنی خدا گرفته شده است .این کلمه نخستین بار در منابع مکتوب دوران سلجوقی برای اشاره به نوعی بوستان بزرگ با یک کوشک اصلی و کوشک های فرعی دیگر، به کار رفته است. در دوران باستان به جای واژه ی باغ از کلمه ی پردیس استفاده می شد که به معنای دیوار محصور است .واژه ی پردیس به معنای بهشت نیز استفاده شده است که در زبان عربی به فردوس و در زبان انگلیسی به پارادایز تبدیل شده است .خود واژه ی بهشت به معنای بهترین زندگی، به شکل باغی سرسبز و زیبا مجسم شده است. (پیرنیا ،( 1373
-1-2 تعریف باغ ایرانی
باغ ایرانی پدیده ای فرهنگی ، تاریخی،کالبدی درسرزمین ایران است ومعمولا به صورت محدوده ای محصورکه درآن گیاه، آب و ابنیه درنظام معماری مشخصی باهم تلفیق می شوند و محیطی مطلوب، ایمن وآسوده برای انسان به وجود می آورد، ساخته می شود. در دائره المعارف اسلامی درتوضیح واژه باغ آمده": محوطه هایغالباً محصور، ساخته انسان با بهره گیری از گل وگیاه و درخت و آب و بناهای ویژه که بر قواعد هندسی و باورها مبتنی است ( دائرهالمعارف اسلامی، (206 : 1381 در باغ ایرانی نظامعماریِ باغ، انتظام دهنده، نظامهای کارکردی،کالبدی (آب، کاشت، استقرار ابنیه) و نظامهای معنایی است.
همچنین نظام منظر، نظام سایه و نظام آواها ، منتج ازکیفیت تلفیق و آمیختگی نظام های کالبدی یاد شده بوده و مختص باغ ایرانی است.( شاهچراغی،(1388 اغلب پژوهشگران تأکید می کنند" درباغ ایرانی نهایت مادی به بی نهایت معنوی ارتقاء مییابد .باغ تا آن جا که ممکن است
ساده و روشن شکل می گیرد و ابهامی" مادی"در رابطه انسان وفضا باقی نمی گذارد" ( میر فندرسکی، (1383 در واقع چنین بیان می شود که"باغ ایرانی کنش میان شکل و سطح است و فضایی پاک، غرق آرامش وخالی از هرتنش و محیطی تفکرانگیز پدید می آورد " ( شاهچراغی،1388، اردلان و بختیار، .(1383 و میتوان گفت که کیفیت آرامش، آسایش و" محلی برای غور، اندیشه" ، تفکر، تأمل و"تخیل خلاق"، به وسیله عدد، هندسه، رنگ و ماده یعنی عناصرکالبدی به حیطه حواس انسانی درآمده است . چرا که تمامی این کیفیات در"فرآینداستنباطِ ذهنیات ازعینیات قرارمی گیرد و زمینه درک و فهم باغ ایرانی فراهم می شود " (میرفندرسکی، .(1383
2
-2-2 تعریف چهار باغ
در ایران باغ در محیطی مستطیل شکل با دیواری احاطه می گردد و توسط دو محور عمود بر هم تقسیم بندی می شود .این نظم ساده، فرمی چلیپایی را شکل می دهد که به عنوان ویژگی اصلی باغ های ایرانی شناخته می شود .محمد امین میرفندرسکی 1380 درباره ی چگونگی شکل گیری این فرم چنین نظر می دهد که باغ نشانه ی تلاش انسان برای به نظم درآوردن طبیعت و ساختی مصنوعی از آن است. آدمی در خلق محیطی مصنوع، آنچه را که در ذهن دارد و مفاهیمی را که می شناسد، تأثیر می دهد. در بیشتر نقاط ایران، اقلیم به گونه ای است که سرسبزی به خودی خود در اختیار انسان نیست، اما عناصر تشکیل دهنده ی این سرسبزی یعنی آب، باد، خاک، خورشید (آتش) وجود دارد که نیاز به تصمیم و اقدام انسان دارد تا تواًم آفریننده ی سرسبزی باشد. مشاهده ی طبیعت به ویژه تماشای آسمان و ستارگان و حرکت خورشید در انسان حس جهت (شرق، غرب، شمال، جنوب) حرکت و زمان را القا کرده و او را به یک نظم ساده ی هندسی می رساند .انسان در این هنگام و در زمان ساخت یک مکان سعی می کند آنچه را که درک کرده است بیافریند .همچنین وی ( (1383 کالبد باغ و حالت های الهام دهنده ی آن را به این صورت تعریف می کند که باغ ایرانی دو شکل عینی (کالبدی) و ذهنی را هم زمان دارد .جنبه ی کالبدی، شکل و فرم را نشان می دهد. از این وجه باغ مکانی محصور است که شیبی ملایم جهت به جریان درآوردن آب دارد، همچنین دارای دو محور متقاطع عمود بر هم، کوشک یا استخری در محل رسیدن محورها، سردر ورودی و کوشک های فرعی دیگر است .شکل ذهنی یا روحی در حقیقت تأثیر مستقیمی است که فضا یا مکان ساخته شده بر روی اندام های حسی می گذارد و درکی است که از این فرآیند حاصل می شود .دو شکل عینی و ذهنی ممکن است بر مبنای عوامل فرهنگی، اجتماعی، تاریخی بر هم اثر کرده و در یک جهت عمل کند یا به عبارتی دیگر به وحدت برسد، در این هنگام فضا دارای مفهوم های ناشناخته و حالت های الهام دهنده می شود .فضای باغ هم زمان، جسم و روح را در خود دارد. (کومحمدی، (1388
-3 تاثیر دیدگاه های ایرانیان باستان در ساختار و عناصر باغ ایرانی
هرچند راجع به باغ های قبل از اسلام اطلاعات دقیقی در دسترس نیست وغالب اطلاعات ما برگرفته از اوستا، کتاب مقدس، ادبیات کهن و نیز باستان شناسی باغ می باشد (اصانلو،(40:1381 لیکن به کار بردن طرح باغ ایرانی و نیز عناصرو ساختار موجود در آن نیز با اعتقادات ایرانیان هماهنگ بوده است.
آیین و کیش ایرانیان باستان به کشاورزی و باغ سازی اهمیت خاصی داده و آن را ستایش نموده چنان که در وندیداد، زرتشت به اهورا مزدا می گوید : ای آفریننده جهان مادی، ای یگانه پاک، چهارمین کسی که زمین را به منتهی درجه آوردکیست؟ اهوار مزدا پاسخ م یدهد آن کس که بیشترین سبزی ها را بکارد و بیشترین درختان بنشاند و کسی که زمین خیس و باتلاق را بخشکاند و زیرکشت برد (آریانپور،(1365
-1-3 اسطوره ی جهان چهار گوشه :
اندیشه ای در مورد جهان در ایران کهن وجود داشت که بر پایه ی آن جهان به چهار بخش تقسیم می شد و چهار رود بزرگ این بخش ها را از هم جدا می کرد .در برخی روایت های کیهان شناسی فرض کرده اند، در مکانی که این چهار رود به هم می رسند کوهی قرار دارد . مرکز عالم را منطبق با این کوه می دانند. خداوند خالق، باغ : » در فصل آفرینش کتاب مقدس آمده است را در مشرق زمین، در سرزمین عدن مقرر فرمود و انسانی را که پدید آورده بود در آن جای داد .آن گاه از خاک، هرگونه درختی را پدید آورد که هیأتی زیبا و میوه های شیرین داشتند .درخت زندگی را در میان باغ عدن قرار داد و درخت شناخت و رستگاری و تیره روزی را از پس آن .از خاک عدن رودی برخاست که باغ را آبیاری می کرد .از آن نقطه بود که رود به چهار قسمت تقسیم شد تا چهار آب راه به وجود آید (بهار، .(124:1386
3
در باغ ، عالم هستی، به صورت چهار نهری که در نقطه ای به هم می رسد تداعی می شود .ممکن است سؤالی مطرح شود که چرا این اندیشه در فرم باغ تأثیر می گذارد؟ در جواب می توان گفت که باغ ها در اکثر مواقع برای شاه یا اشخاص ثروتمند و دارای قدرت ساخته می شد .پس منطقی به نظر می رسد که شاه خود را حاکم جهان فرض کند . به همین جهت فضایی که می تواندخواسته ی شاه را نشان دهد فضایی چهار قسمتی به عنوان نمادی از عالم هستی است (کومحمدی، (1388
-2-3 اسطوره ی درخت زندگی:
جایی از عالم هستی را که چهار رود به هم می رسد، ناف جهان یا مرکز جهان می دانندمعمولاً. ناف جهان را منطبق با کوهی می دانند که بر روی آن درخت زندگی قرار دارد.
نقش درخت در باور مردمان مشرق زمین به صورت نمادی از حیات ابدی و زندگی جاودانگی، نمایانگر خط رابط بین سه سطح جهانی است .این سه سطح شامل بهشت در آسمان، دنیای بشر در روی زمین و دنیای زیرین است. عقیده بر این بوده که این سه سطح با محور عمودی بزرگی که از مرکز آن ها گذشته به هم متصل می شود . این اسطوره در باغ به این ترتیب مطرح می گردد که عالم هستی که توسط چهار رود تقسیم می شود به صورت چهار نهر که در مرکزی به هم می رسد در معماری باغ تداعی شده است که خود در پلان باغ به صورت فرم چلیپایی یا صلیبی دیده می شود .در مرکز عالم که کوهی با درخت زندگی قرار دارد، در باغ به صورت کوشکی به تصویر در می آید که نمادی از درخت زندگی است .به عبارتی دیگر، کوشک، زمین و آسمان را به هم وصل می کند و شاه که در آن قرار دارد خود را واسط بین زمین و آسمان می داند (کومحمدی، (1388
-3-3 اسطوره ی باغ بهشت:
آرزوی زندگی بهتر و برپا داشتن شهر آرزوها، همواره با انسان بوده است .بهشت به معنای بهترین زندگی بوده و در ایران به شکل باغی سرسبز تصور شده است .منشأ این آرزو را می توان به دلایل زیر مطرح کرد:
1. آن را مربوط به روز ازل دانست و به رانده شدن انسان از بهشت اشاره کرد.
2. اعتقاد به جهان بعد از مرگ و رفتن به بهترین مکان وعده داده شده یعنی بهشت.
3. آب و هوای خشک و گرم ایران
درباره ی میزان تأثیر بهشت بر فرم باغ می توان گفت چهار قسمت کردن باغ اشاره به خارج شدن چهار رود از باغ عدن که در روز ازل ساخته شده، دارد که به چهار گوشه ی عالم جاری می شوند .این اندیشه به اسطوره ی عالم هستی برمی گردد که بررسی گردید( کومحمدی، (1388 در اوستا اینگونه بیان شده که پس از مرگ شان، یکباره در میان انبوهی از گیاهان خوشبو چشم خواهند گشود و وزش نسیم
نوازشگری را بر پوست تن خود احساس خواهند کرد که از جنوب یعنی از سوی بهشت می وزد. باغ بهشت با یک نور ازلی به نام (خورته) روشن است که همان روشنایی جاودان ایزدی است(فقیه، (1383 معماری باغ در اوستا به گونه ای نیست که بتوان از آن فرم چلیپایی باغ را الهام گرفت (کومحمدی، (1388 شاه که در داخل کوشک سکونت دارد، رابط بین زمین و آسمان یا به عبارتی دیگر، رابطی میان مردم و ایزدان می شود
همچنین مکانی برای تجلی بهشت نیز می باشد، اما برای تبلور این اندیشه فرم آن تحت تأثیر معماری ارایه شده از بهشت قرار نمی گیرد، بلکه درک دریافتی از محیط باغ است که یاد آور بهشت می شود (کومحمدی، .(1388