بخشی از مقاله

بررسي سودمندي برون سپاري در توسعه نوآوري

چکيده :
امروزه برون سپاري به عنوان يکي از ابزارهاي کليدي توسعه سازمان ها و ارتقاي بهره وري مطرح بوده و برون سپاري خدمات به يکي از محورهاي اساسي برنامه ريزي سازمان ها مبدل گرديده است . مديران به اين باور رسيده اند که حرکت به سوي واگذاري فعاليت ها، به شرط رعايت اصول برون سپاري ، باعث کارا شدن سازمان گرديده و مي تواند در افزايش بهره وري نقش تعيين کننده اي داشته باشد. برون سپاري همگام با رشد و پيچيدگي هاي روزافزون سازمان ها، اهميت قابل توجهي يافته است ؛ به طوري که نه تنها از منظر بهبود مزيت تجاري و مالي بلکه از جهات مختلفي از جمله حفظ بازار رقابتي ، ضرورت پيوستن به بازارهاي جهاني ، بالا رفتن انتظارات مشتريان و رقابتي شدن بازار، برون سپاري به يک نياز، يا به عبارت بهتر يک ضرورت ، براي سازمان ها مبدل گرديده است . در مسئله برون سپاري بايد به اين نکته توجه داشت که با گسترش و پيچيده شدن فعاليت هاي برون سپاري ، اين نوع فعاليت ها کاملاً تخصصي شده است ؛ به اين معنا که فرد يا سازماني که دريافت کننده برون سپاري است ، مي بايست داراي يک يا تعداد معدودي قابليت کليدي نظير تخصص ، تسلط و اشتهار در آن موضوع خاص باشد که اين امر مي تواند با رعايت اصول خاص آن به صورت بسيار تخصصي انجام شود و خود مي تواند بارقه اي براي شکوفايي خلاقيت ها و بروز نوآوري هاي جديد باشد. گام اول در برون سپاري توجه به بهينه سازي شرکت ها از طريق بکارگيري منابع بيروني مي باشد. در گام هاي بعدي برنامه ريزي براي بازنگري در شکل واگذاري ها براي دستيابي به حدأکثر کارايي و شناسايي بخش هايي که بتوانند با شکل هاي جديد طراحي و مهندسي مجدد در ايجاد روش هاي نوين و رسيدن به حدأکثر بهروه روي و رضايت ذينعفان سازمان ها را ياري کنند مد نظر قرار مي گيرد.در اين نوشتار با عنايت به اين موضوع و با توجه به جايگاه کليدي برون سپاري در ايجاد شرايط مناسب براي استفاده بهينه از استعدادها و ايجاد نوآوري در بخش هاي مختلف ، ابتدا به تعريف برون سپاري و نوآوري مي پردازيم . در ادامه رابطه مستقيم بين اين دو مقوله مهم و زيرساخت ها و عوامل مؤثر بر برون سپاري را بسط خواهيم داد. شناخت عوامل مهم تأثيرگذار بر موفقيت فعاليت هاي برون سپاري شده در دستيابي به اهداف و تأثير آن بر نوآوري و نوآوري بر اساس منابع غير داخلي ، از مسائلي است که در اين مقاله بررسي خواهد شد
واژه هاي کليدي : نوآوري , برونسپاري ,منابع بيروني
مقدمه :
در جهان امروز، که عصر اطلاعات و ارتباطات است ، با شتاب روز افزون تحولات و دگرگوني ها و نيز بي ثباتي ، تغيير پذيري و غير قابل پيش بيني بودن اين تغييرات ، آنچه که کشورهاي جهان به ويژه کشورهاي در حال توسعه را در مسير افزايش بهره وري و پيشرفت و ترقي مدد مي رساند، همانا استفاده از فرصت ها در رقابت با ساير کشورهاست و اين امر ميسر نمي گردد مگر با نوآوري در طرح ها و روش ها و خلاقيت مديران و نيز تأثير آنان در پرورش خلاقيت و نوآوري کارکنان که با کمک يکديگر در جهت رشد و بالندگي سازمان و جامعه بکوشند.
نوآوري در زبان هاي اروپايي از ريشه لاتين "Innovate" ساخته مي شود که به معني "ساختن چيزي تازه " است . نوآوري ، در لغت به معناي انجام کار به صورت متفاوت ، يافتن محدوده هاي جديد و ريسک کردن است [٦]. در امور صنعتي يا تکنولوژيک ، نوآوري بيشتر به معني تبديل ايده اي جديد به چيزي که در مقياس وسيع جامعه به کار آيد، اطلاق مي شود.
نوآوري صنعتي شامل فعاليت هاي فني ، طراحي ، توليدي ، مديريتي و بازرگاني مي شود که براي به بازار رساندن محصولي نو (يا بهبود يافته ) لازم است . همچنين ، اولين استفاده اقتصادي از فرآيند يا تجهيزاتي نو (يا بهبود داده شده ) را نوآوري مي گويند.[٧]
نوآوري ، لزوماً به معناي به بازار رساندن آخرين و تازه ترين دستاورد مهم تکنولوژيک نيست ؛ بلکه حتي مي توان ، بهره گيري از هر تغيير کوچکي را که در دانش فني ايجاد مي شود، نوآوري ناميد.
روبرت جي استرنبرگ و ليندا اي اوهارا در بررسي هاي خود شش عامل را در نوآوري افراد مؤثر دانسته اند:
دانش : داشتن دانش پايه اي در زمينه اي محدود و کسب تجربه و تخصص در ساليان متمادي ؛ توانايي عقلاني : توانايي ارائه ايده خلاق از طريق تعريف مجدد و برقراري ارتباطات جديد در مسايل ؛
سبک فکري : افراد خلاق عموماً در مقابل روش ارائه شده از طرف سازمان و مديريت ارشد، سبک فکري ابداعي را بر مي -
گزينند؛
انگيزش : افراد خلاق عموماً براي به فعل درآوردن ايده هاي خود برانگيخته مي شوند؛
شخصيت : افراد خلاق عموماً داراي ويژگي هاي شخصيتي مانند مصر بودن ، مقاوم بودن در مقابل فشارهاي بيروني و داخلي و نيز مقاوم بودن در مقابل وسوسه همرنگ جماعت شدن هستند؛
محيط : افراد خلاق عموماً در داخل محيط هاي حمايتي بيشتر امکان ظهور مي يابند؛
امروزه براي بقا در صحنه رقابت و حفظ موقعيت پيشتازانه ، خلاقيت و نوآوري يک امر مهم و حياتي است و تمامي نوآوران بايد بر ارزش خلاقيت براي ارضاي نياز مشتري تأکيد داشته باشند.
اهميت خلاقيت و نوآوري
خلاقيت و نوآوري موجب تحقق موارد ذيل خواهد شد:
رشد و شکوفايي استعدادها و حرکت به سوي خودشکوفايي ؛ موفقيت هاي فردي ، شغلي و اجتماعي ؛ توليدات و خدمات نوين ؛ افزايش کميت و تنوع توليدات و خدمات ؛
افزايش کيفيت توليدات و خدمات و موفقيت در رقابت ؛ کاهش هزينه ها، ضايعات و اتلاف منابع ؛ افزايش انگيزش کاري کارکنان ؛
ارتقاي سطح بهداشت رواني و رضايت شغلي کارکنان ؛ ارتقاي بهره وري ؛
موفقيت مجموعه مديريت و کارکنان ؛ رشد و بالندگي ؛
تحريک و تشويق حس رقابت ؛
نوآوري ها هيچ گاه نتيجه کار و کوشش و تفکر يک يا چند انسان با استعداد و نابغه نيستند؛ بلکه حاصل مشارکت هزاران و حتي ده ها هزار نفرند که در زمينه خاصي فعاليت مي نمايند و در التقاط و تجمع با نتايج کار ديگران در همان حوزه پيشرفت حاصل مي گردد. عدم تغيير و تحول را مي توان نمايانگر انحطاط تدريجي تلقي کرد. نوآوري يا خلاقيت دست کم براي جامعه سه فايده دارد: باعث افزايش رشد اقتصادي مي شود، بهره وري را بالا مي برد و باعث به وجود آمدن تکنولوژي ، کالاها و خدمات جديد مي گردد .[٨]
تأثير شرکت هاي بيروني بر تجاري سازي خلاقيت با بررسي بنگاه هاي خدماتي خاصي نظير ارائه دهندگان سرويس نمونه سازي سريع يا شرکت هاي توليد سريع ، بيشتر نمايان مي گردد؛ چراکه اين شرکت ها به راحتي و در کمترين زمان هر ايده اي را به شکل محصول نهايي براي صاحب ايده نمايان مي کنند. اين بحث را مي توان در قالب پنج دستور کلي بعنوان يک راهنما براي تجارت هاي نوپا براي انتخاب و به خدمت گيري اينگونه منابع بيروني به شرح ذيل جمع بندي کرد.
گام نخست يا دستور اول عبارتست از بهبود شرکت بمنظور تسهيل روند شناسايي و تجميع منابع بيروني مورد نياز. در بررسي ما، موفق ترين شرکت ها آنهايي بودند که از يک شبکه تأمين کنندگان بيرون سازماني به عنوان يک اهرم نيرومند جهت تسريع در روند توسعه و پيشرفت استفاده مي کنند. دستور دوم ، انتخاب استراتژيک شرکاي تجاري کليدي بمنظور بهره مندي بلند مدت از آنان به عنوان پل ارتباط با همکاران ، مشتريان و صاحبان ايده هاي جديد مي باشد. دستور سوم عبارتست از مديريت فرآيند نوآوري در جهت رسيدن به نتايج سريع و اجتناب از روندهاي فرسايشي . چهارم ، ايجاد و حفظ تعادل بين دو عنصر انعطاف پذيري و نظم و انضباط کاري است که مي تواند يک خط مشي و يک راه مستقيم براي رسيدن به موفقيت در محيط ها و بازارهاي جديد کاري تلقي شود و پنجم ، توانايي شرکت در يافتن سريع و کم هزينه منابع بيروني و داشتن روش - هايي براي ارزيابي مشتريان است که براي دستيابي به روندي کارآمد ضروريست .
اين راه حل هاي سريع و قدرتمند، مي تواند باعث بوجود آمدن محيط هايي براي بيان ديدگاه ها و نظريات جديد باشد که همگي اين ها مي توانند به رشد و توسعه سرعت بيشتري ببخشند و دست تيم هاي توسعه را باز نگه داشته و از نيروهاي بالقوه مشتريان در جهت رشد و سرعت بخشيدن به پروسه توسعه نهايت بهره را ببرند. اين اصول نه تنها در علم مديريت کاربردي بکار مي آيند، بلکه پديده اي را بصورت کلي بيان مي کنند که نيازمند بررسي ميداني بيشتر در فضاي توسعه نوآوري در کسب و کارهاي جديد مي باشد.[١]
٢


براي محيط هاي جديد کاري نوآوري يک بخش ريسکي و پرخطر مي باشد. بيش از نيمي از شرکت هـا پـس از چنـد سـال از گردونه تجارت خارج شدند و نزديک به نيمي از محصولات جديد و خدمات جديد نيز به خاطر همين مسأله شکست خوردند. و محصولات نيز فرصت بسيار محدودي براي خودنمايي داشتند (کمتر از ٦ ماه ). به خاطر فشار رقابتي بسيار بالا با خطراتـي کـه براي محصولات جديد و در راه توسعه آنها مي باشد، شرکت ها بخصوص آنهايي که بطور داوطلـب محـيط هـاي کـاري جديـد را ايجاد کرده اند به دنبال توسعه و ارتقاء پروسه هاي خود براي کاهش هزينه ها و کاهش زمان پروسه هاي توسعه اي مـي باشـند تـا بتوانند حدأکثر ميزان موفقيت خود را با بازگشت سرمايه و ايجاد و توسعه محيط هاي جديد کاري تـأمين کننـد. هنگـامي کـه شرکت هاي تازه تأسيس با مشکلات مالي دست به گريبان باشند هر دو منبع مالي و انساني اين شرکت ها ضرر مي کننـد و ايـن مسأله شامل مديريت و تجارتي شدن محصولات آنها نيز مي شود. [١]
پيشينه تحقيق
در دنيايي که درجهت بکارگيري نوآوري و روش هاي خلاقانه براي انجام امور پيش مي رود و همه مشغول نوآوري مي - باشند چگونه در رأس باقي بمانيم ؟: به وسيله برونسپاري نوآوري .
امروزه نوآوري به مجموعه اي از علوم بهم پيوسته و پيچيده اطلاق مي شود که شبکه گستر ده اي از متخصصان در آن فعاليت مي کنند.[٢]
شعار بسياري از مديران ارشد در کسب و کار مدرن امروزي اينست : نوآوري کن يا حذف شو! در حقيقت ، با وجود دو ميليارد ذهن خلاق و آماده براي نوآوري ، ديگر هيچ شرکتي نمي تواند به تنهايي اميدوار به پيروزي در اين عرصه باشد. اما با برون سپاري استراتژيک نوآوري و بکارگيري فناوري هاي جديد و تکنيک هاي مدرن مديريت ، مي توان همچنان موفق بود.
شرکت هاي پيشرو در اين عرصه توانسته اند ريسک و هزينه هاي نوآوري را از ٦٠ تا ٩٠% تقليل دهند. مديريت استراتژيک برونسپاري ، ابزاري بسيار قدرتمند در مديريت و برونسپاري در نوآوري است .[٤]
با بررسي شرکت ها و صنايعي که از روش برونسپاري نوآوري استفاده کرده اند نتايج قابل تأملي به دست مي آيد. در صنعت داروسازي ايالات متحده ، تحقيقات مستقل در حوزه بيوتکنولوژي به تنهايي روزانه صد گيگابايت به بانک اطلاعاتي GenBank اضافه مي کند. بديهي است هيچ شرکتي نمي تواند به تنهايي و با تکيه بر پتانسيل هاي دروني چنين حاصلي داشته باشد. بعلاوه ، در سطح تحقيقات کاربردي ، شيمي ترکيبي (طراحي ، ساخت و تست ترکيبات جديد در مقياس ملکولي ) تعداد سيکل هاي آزمايش را بيش از ٨٠٠ برابر و هزينه ها و ريسک ها را تا ٦٠٠ برابر کاهش داده است . مي توان نتيجه گرفت که صدها شرکت کوچک و در عين حال پيچيده بعنوان تأمين کنندگان بالقوه نوآوري وارد ميدان مي شوند که به طور اساسي فرصت هاي برونسپاري و بازسازي ساختار صنايع را دستخوش تغيير مي نمايند.[١]
به عنوان يک بررسي ميداني ديگر مي توان بنگاه هاي خدماتي بزرگ ، که در آنها ايجاد نوآوري شديدًا وابسته به نرم افزار است ، و دنياي ساخت و توليد را که به طور روزافزون در حال متکي شدن به الکترونيک مي باشد را توأماً مورد بررسي قرار داد.
در هر دو مورد، تنها ١٥ سري از نرم افزار (به مفهوم عام ) مي توانند به تعداد بيش از ١٥ تريليون شکل مختلف ترکيب شوند که هريک به طور بالقوه مي تواند يک محصول يا يک فرآيند جديد خلق کند. هيچ واحد تحقيق و توسعه درون سازماني نمي تواند به تنهايي تمام طرح ها يا موقعيت هاي ممکن را پيش بيني يا ارزيابي نمايد. در چنين فضايي ، شرکت ها براي موفقيت ، و يا حتي بقا، نيازمند آن هستند که به طور سيستماتيک از ايده هاي پيشرو در بيرون سازمان نه فقط براي دستيابي به محصولات يا خدمات

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید