بخشی از مقاله

بررسي نقش معماري واهميت توجه به طراحي مجموعه هاي تفريحي -توريستي در پيشرفت وتوسعه ي توريسم (اکوتوريسم )پايدار و کاهش اثرات زيست محيط
چکيده :
محيط هاي طبيعي بکر يا حوزه هاي حفاظت شده محلي مناسب براي اکوتوريسم به شمار ميروند .توسعه توريسم در اين محل ها همچون تيغ دو لبه است چرا که ازيک سو، توسعه ممکن است منجر به از بين رفتن حوزه هاي حفاظت شده شودو از سوي ديگر داشتن شناخت کافي درباره قابليت هاي منطقه براي کنار آمدن با توريسم از ديدگاه محيطي، اجتماعي واقتصادي آگاهي درباره انتظارات مردم بومي و انتظارات توريست ها از الزامات برنامه ريزي براي داشتن اکوتوريسم پايدار است .با توجه به ارتباط عميق معماري به عنوان عنصري واسطه با فرهنگ ،هنر،محيط طبيعي و همچنين اهميت وجود مجموعه هاي تفريحي توريستي در ميزان جذب توريست در سطوح مختلف منطقه ،شهر وکشور ،ضرورت توجه به معماري و طراحي چنين مجموعه هايي در راستاي توسعه توريسم پايدار احساس مي شود.هدف اصلي اين پژوهش ،بررسي و ارائه ي راهکارهايي است که بتواند درکاهش تعرضات درمحيط هاي طبيعي واثرات زيست محيطي مؤثر واقع شود .روش تحقيق براي انجام اين پژوهش به صورت توصيفي-تحليلي بوده ،به اين ترتيب که در ابتدا عوامل مؤثردرتوريسم (اکوتوريسم ) پايدار را شناشايي کرده سپس تأثيرات اين عوامل را در مورد نمونه هايي از مجموعه هاي تفريحي توريستي که با رويکرد معماري پايدار هماهنگ بوده و سازگار با طبيعت ساخته شده اند،مورد بررسي قرارداده ايم .نتايج به دست آمده ،نشان مي دهد به کارگيري شيوه هاي مختلف معماري،به ويژه بهره گيري از اصول جديد معماري پايدار، چگونگي طراحي چنين مجموعه هايي به طور مستقيم در کاهش ميزان خسارت به محيط هاي طبيعي بکر مناطق اکوتوريستي مؤثر است ارا ئه ي طرح هاي سازگار با طبيعت مي تواند به طور عملکردي باعث ترغيب الگوهاي صحيح رفتاري دربرخورد با طبيعت و منابع طبيعي محدود مورد نياز نسل هاي آينده شود.
واژه هاي کليدي :
توريسم ( اکو توريسم ) پايدار ، معماري، مجموعه تفريحي توريستي، حميط زيست .
١.مقدمه
تورسيم ، پديده اي است که از ديرباز با اشکال خاص خود در جوامع انساني وجود داشته به تدريج با تحولات تاريخي مراحل تکامل خود را تا عصر حاضر طي نموده است .اين پديده عموماً بر پايه ي سفر و جابه جايي بنا شده که خود زاده ي نيازهاي گوناگون رو اني، فرهنگي، اجتماعي اقتصادي انسان است نوع جديدي از گردشگري يعني اکوتوريسم يا گردشگري طبيعت بر پايه ي توانمندي هاي محيطي منابع طبيعي مي تواند، به افزايش روند توسعه ي اقتصادي امر اشتغال در بخشهاي مختلف منجر شود . [٣]
همچنين ،گردشگران معمولا به لحاظ شرايط محيط زندگي شان ، وضعيت اقتصادي اجتماعي حاکم بر کشورشان و نيز ميزان آگاهي نسبت به آن چه مي خواهند ببينند، بياموزند دريابند توقعاتي دارند که در ارتباط با اين نيازها، تنوع پديده ها جاذبه هاي گردشگري در زمينه هاي مختلف پديدار مي شوند. [٢] اما توسعه صنعت توريسم نبايستي سبب آن گردد که در مسائل فرهنگي، تاريخي خصولاً محيطي،باتوجه به منابع طبيعي محدود در جهان تزلزل حاصل آيد .اين در حالي است که از چند دهه پيش به اين سو ،جهانگردي تحت تأثير انگيزه هاي سوداگرانه بخش خصوصي ملاحظات توسعه گرايانه اجتماعي اقتصادي اهميت زيادي يافته رقابت درحيطه جهانگردي در مناطق نواحي مختلف جهان نيز افزايش پيدا کرده است از سوي ديگر توسعه بدون برنامه ريزي جهانگردي اثرات منفي آن در حوزه هاي اجتماعي، اقتصادي محيط زيست به نگراني هايي دامن زده است .سياست هاي جهانگردي در بخش عمومي وخصوصي، طي دهه هاي گذشته بر افزايش درآمد متمرکز بوده است افزايش تعداد گردشگران ، ارتباط مستقيمي با اين هدف داشته است .بدو ن ترديد هدف حداکثر سازي درآمد، تلاشي براي سودآوري در مقياس اقتصادي بوده ساير جنبه هاي محيطي و فرهنگي واصول توسعه پايدار در نظر گرفته نشده است .با توجه به ارتباط عميق معماري با فرهنگ ،هنر،محيط طبيعي،همچنين اهميت وجود مجموعه هاي تفريحي توريستي در ميزان جذب توريست در سطوح مختلف منطقه ،شهر،کشور
...،ضرو رت توجه به معماري،به عنوان يکي از مؤلفه هاي اساسي در رابطه با تأمين نيازهاي اقامتي ،تفريحي ، احساس مي شود .
بنابراين دستيابي به راهکارهايي در زمينه طراحي مجموعه هاي تفريحي توريستي در راستاي توسعه ي توريسم پايدار که در عين توجه به هدف کسب سود، بالاترين حد سازگاري با محيط زيست را نيز دارا باشدهدف اصلي اين پژوهش مي باشد. امروزه در شهرهاي بزرگ اقداماتي جهت ارائه نماي زيبايي ازآنها به عمل ميآيد، اين اقدامات مساعدکننده گردشگري شهري، علايق روز افزون افراد نسبت به ميراث فرهنگي و ملي و همچنين بناهاي تاريخي سبکهاي معماري در ادوار تاريخ ميباشد .اهميت اين تحقيق در بازسازي مجدد مناسبات ميان محيط انسان ساخت و محيط طبيعي و ارائه رويکردهاي جديد براي حفاظت ازمعماري و گردشگري ميباشد.
تحقيق حاضر پيشنهادهاي را به منظور توسعه گردشگري معماري در ان ارائه نموده است . معماري هميشه نقش خاصي را در گردشگري بازي کرده است .کافي است به هتل هاي باشکوه قصرهاي بي مانندي که در ميان ساختمان هاي شهر به چشم ميخورد، موزه ها و مقصد مسافران و گردش گران در تعطيلات توجه کنيم . اين بررسي در قسمت هاي مختلف جهان ، نشان دهنده ي اين است که هنوز هم بناهايي مثل «برج ايفل » نقش مهمي در پيش برد گردش گري ايفا ميکنند.معماري همواره بياني از سبک زندگي مردم و مظهر فرهنگ دوران خود است . بر اين اساس نقش چند بعدي در ايجاد جذابيت گردشگري و شهرت محلي داشته است .امروزه معماري و گردشگري بيش از گذشته با هم پيوند خورده اند. اين ارتباط موجب شکل گيري گرايشي جديد در معماري به نام «معماري گردشگري» يا «معماري براي گردشگري» شده است .
هنگامي که سخن از جذب گردشگر به ميان ميآيد، بدون شک عناصر و زير ساخت هاي بسياري براي ايجاد انگيزه و جذب آنها مطرح ميشود. بنابراين هر اندازه به مقوله توريسم نگاه تخصصيتري داشته باشيم ، به همان ميزان نقش عناصر مختلف براي جذب بيشتر گردشگر نيز پررنگ تر خواهد شد.از سوي ديگر، معماري يک موزه بايد مرتبط و متناسب با محتوا و کارکرد آن باشد. به همين علت ، در دنياي معاصر کارشناسان به نيکي پي به ارزش هنر معماري در بناي موزه ها برده اند و همواره تلاش ميکنند تا بيشترين استفاده را از اين هنر براي پيشبرد اهداف خود ببرند. از سوي ديگر اين که معماري و گردشگري پيوندي ديرينه و ناگسستني با هم دارند، امري غير قابل انکار است .
٢.توسعه پايدار و گردشگري پايدار
در سال هاي اخير موفقيت برخي آثار معماري در جذب گردشگران به شهرهاي بعضاً غيرمطرح و ناشناخته ، موجب توجه جهاني به نقش معماري در رونق و توسعه گردشگري شده است به طوري که مديران موزه ها و شهرداران سراسر جهان در تلاش هستند با به خدمت گرفتن معماران مطرح و مشهور عصر حاضر، جهت طراحي آثار معماري گيرا و تماشايي، نقشه فرهنگي کره خاکي را تغيير دهند. بر اين اساس است که امروزه معماري و گردشگري بيش از پيش با هم ارتباط يافته اند و اين ارتباط زمينه هاي شکل گيري گرايشي نوين در معماري را فراهم ساخته است که منتقدان از آن با عنوان Architourism نام مي برند که در فارسي مي توان آن را به معماري گردشگري يا معماري براي گردشگري ترجمه کرد. رابطه ميان معماري و گردشگري به هيچ وجه رابطه جديدي نيست و پيشينه آن به برگزاري تورهاي بزرگ اروپا در فاصله ميان قرن هاي ١٧ تا١٩ برمي گردد. مسافران اين تورها که به طور عمده از اهالي ثروتمند آمريکاي شمالي و اروپا بودند، در جريان سفر به پاريس ، فلورانس ، رم ، ونيز، لندن ، آتن و ديگر پايتخت هاي بزرگ تمدن اروپايي با هنر و معماري بزرگ اروپا آشنا مي شدند اما امروزه نوع جديدي از تورهاي بزرگ در حال رواج يافتن است و مسافران به جاي توجه به کليساهاي رفيع و ساختمان هاي عمومي بزرگ از قبيل کليساي سن پيتر در رم و موزه لوور در پاريس ، با بازديد از جالب توجه ترين ساختمان هاي جديد که توسط معماران در قيد حيات طراحي شده اند، به تجليل از فرهنگ معاصر مي پردازند.بي جهت نيست که گردشگران در سفر به انگلستان در انديشه بازديد از موزه مدرن بريتانيا هستند که توسط نورمن فاستر طراحي شده است ، نه بازديد از لندن قديم . مرکز تجارت جهاني که در سال ١٩٧٣ ساخته شده بود، يکي از اولين نمونه هاي معماري معاصر محسوب مي شود که به عنوان يک جاذبه گردشگري مورد توجه گردشگران قرار گرفت ؛ جاذبه اي که تنها در اواخر دهه ١٩٩٠ اهميت قابل توجهي پيدا کرد. از آنجا که آسمانخراش همانند موسيقي جاز يک محصول آمريکايي است و بهترين نمونه هاي آن در اين کشور وجود دارد، برج هاي دوقلوي مرکز تجارت جهاني به عنوان نمودهاي بارز فرهنگ معاصر آمريکايي، يکي از مشهورترين جاذبه هاي گردشگري شهر نيويورک به شمار مي رفتند.از اين رو گردشگران به جاي اينکه فقط از بناهاي يادماني بر جاي مانده از دوره هاي پيشين همچون ساختمان امپايراستيت يا مرکز راکفلر بازديد کنند، به سمت برج ها کشيده مي شدند. برج هاي دوقلو ساختمان هايي بودند که منتقدان معماري محلي بيشتر علاقه مند بودند مردم از آن ها متنفر باشند اما از ديدگاه بسياري از گردشگران ، آن ها به شيوايي از زمان و مکان شان سخن مي گفتند. بي شک مهم ترين ساختماني که انگيزه ها و زمينه هاي لازم را براي توسعه معماري گردشگري ايجاد کرد، موزه گوگنهايم فرانک گري در بيلبائو اسپانياست که در سال ١٩٩٧ ساخته شد.به جرات مي توان گفت تا پيش از اين ، هرگز ساختماني از چنين قدرت کيميايي که يک شهر کوچک استاني در منطقه باسک اسپانيا را به بازيگر عمده جريان هنر و فرهنگ جهاني تبديل کند، برخوردار نبوده است . طراحي موزه گوگنهايم بيلبائو همانند موزه گوگنهايم فرانک لويدرايت در نيويورک که طرح آن مربوط به سال هاي پيش است ، يک رويداد فوق العاده و استثنايي در تاريخ معماري محسوب مي شود.بازديد بي سابقه تورهاي هنر و معماري از شهر و جمعيت زياد گردشگران که تاثير شگرفي بر اقتصاد محلي داشته است ، همگي نشانگر موفقيت بيلبائو هستند. البته بايد به اين نکته توجه داشت که در موفقيت بيلبائو، به عنوان پديده اي که به شهرت جهاني دست يافته ، پوشش رسانه اي فراگير، ساختمان گيرا و فتوژنيک (خوش عکس ) موزه گوگنهايم و خالق سنت شکن آن نيز تاثير بسزايي داشته است .موزه گوگنهايم علاوه بر اينکه موفقيت شگرفي در جذب فيزيکي مردم به اين منطقه داشته ، در جلب توجه جهانيان به يک مکان دور، گمنام و متفاوت نيز بسيار موثر بوده است اما اين توجه جهاني داراي يک جنبه منفي نيز هست چرا که موزه گوگنهايم در بيلبائو به عنوان يک نماد شهري، بارها از سوي جدايي طلبان باسک تهديد به بمب گذاري شده است .در همين راستا شهرهاي غيرمطرح آمريکا از قبيل ميلواکي و اوکلند در ايالت کاليفرنيا به منظور ايجاد جاذبه براي گردشگران ، اقدامات و سرمايه گذاري هاي کلاني در زمينه معماري انجام داده اند. شهرداران اين شهرها با افزودن بخش هاي الحاقي تنديس وار به موزه هنر ميلواکي و کليساي مسيح اوکلند که هر دو توسط سانتياگو کالاتراوا، معمار اسپانيايي طراحي شده اند درصدد جلب توجه گسترده جهانيان به اين دو شهر هستند.البته با بررسي شهري همچون توکيو در مقايسه با ديگر شهرهاي جهان در زمينه گردشگري ، برخلاف انتظار درخواهيد يافت که آمار و ارقام مربوط به جذب گردشگر در توکيو، در مقايسه با شهرهايي همچون پاريس يا لندن يا نيويورک، در سطح بسيار پاييني قرار دارد که علت بالا بودن آمار جذب گردشگر در اين شهرها، برخورداري آن ها از انواع زيرساخت هاي لازم براي توسعه گردشگري است که اين زيرساخت ها به آساني و به يکباره فراهم نشده اند.بدين ترتيب پيش بيني ساختماني همچون مرکز هنري موري، در واقع بخشي از فرآيند برنامه ريزي و ارزيابي مجدد زيرساخت هاي شهري در توکيو محسوب مي شود. با توجه به آنچه گفته شد، به نظر مي رسد ميل و رغبت عمومي در سطح جهان براي ايجاد ارتباط ميان معماري و گردشگري به سرعت در حال افزايش است و بايد در آينده به انتظار نمونه هاي بيشتري از آثار معماري که در راستاي تحقق اهداف صنعت گردشگري طراحي و ساخته مي شوند، نشست .
فلسفه گردشگري پايدار نشات گرفته از توسعه پايدار مي باشد لذا با توجه به اينکه توسعه پايدار ازاصول مباني پيشرفت اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي سياسي در جهان محسوب مي شود به دليل نقشي که گردشگري مي تواند در اين زمينه ايفا کند، لزوم وضرورت توجه به گردشگري پايدار حائز اهميت فراوان مي باشد.در عين حال گردشگري پايدار نتيجه ضرو رت و نياز به پاسخگويي و مقابله با اثرات منفي اين صنعت در کشورها مي باشد .در همين راستا کميته جهاني محيط زيست و توسعه ، توسعه پايدار را چنين تعريف مي کند ":توسعه پايدار توسعه اي است که در عين برآورده کردن نيازهاي نسل موجود، توانايي نسلهاي آينده در برآورده کردن نيازهايشان را از بين نبرد. [١٢] "
٢. ١.اصول گردشگري پايدار
اصول گردشگري پايداري در کنفرانس استراتژي عملي در توسعه گردشگري پايدار که در شهر ونکوور کانادا برگزار شد به صورت
زيرتعيين گرديد:
 در نظر گرفتن برنامه ريزي به عنوان بخشي از استراتژيهاي توسعه فعاليت هاي صنعت گردشگري در جهت دستيابي به ثبات و پايداري اقتصادي و زيست محيطي در يک کشور يا منطقه .
 رعايت اصول اخلاقي توسط تمام دست اندرکاران صنعت احترام به محيط زيست ، فرهنگ ، اعتقادات ، سنن الگوهاي سياسي جامعه گردشگرپذير.
 حمايت و حفاظت از منابع طبيعي، وضعيت اقتصادي محيط اجتماعي فرهنگي جامعه گردشگرپذير.
 فراهم کردن شرايط تشويق مردم محلي به مشارکت فعال در امر برنامه ريزي و پذيرفتن نقش در فعاليت هاي گردشگري .
 ايجاد ارتباط عقلاني و منطقي بين فعاليت هاي مختلف صنعت گردشگري با شرايط اجتماعي، فرهنگي و زيست محيطي در يک کشور يا منطقه .
 اعمال کنترل دقيق واصولي بر روي تمام فعاليت هاي صنعت گردشگري در تمام مراحل توسعه اين صنعت . [٨]
٣.شاخص هاي برنامه ريزي به منظور توسعه گردشگري پايدار
به طور کلي با در نظر گرفتن تعريف توسعه پايدار واهميت توسعه گردشگري پايدار، شاخص ها و مشخصه هاي برنامه ريزي جهت
توسعه گردشگري پايدار به صورت زير بايستي مورد توجه قرار بگيرد:
 رشد آهسته و کنترل شده صنعت گردشگري :برنامه توسعه گردشگري بايستي از طريق به کارگيري معيارهاي برنامه ريزي و سياست گذاري کاملاً کنترل شده بوده و با ايجاد موانع کنترلي رشد آهسته و گام به گام لحاظ گردد.
 ظرفيت يابي تعداد گردشگران :در يک برنامه توسعه پايدار گردشگري تعداد گردشگران ورودي بايستي متناسب با امکانات تسهيلات موجود بوده و از شلوغي بيش از حد و هدر دادن و تخريب امکانات موجود اعم از طبيعي و مصنوعي جلوگيري شود.
 تعيين و اجراي نوع مناسب توسعه گردشگري :متناسب با محيط زيست ، اقتصاد، فرهنگ و غيره در يک منطقه بايستي نوع مشخصي از گردشگري که تناسب بيشتري با آن منطقه دارد را برنامه ريزي کرد .در اين رابطه آموزش دادن به مردم محلي و گردشگران در ارتباط با بهره برداري صحيح و محافظت از جاذبه ها، بسيار مهم و اساسي مي باشد .
 مشارکت مردم محلي در فعاليت هاي گردشگري :تشويق و ترغيب مردم محلي به سرمايه گذاري و مشارکت در فعاليت هاي مرتبط با گردشگري از طريق آموزش يا وضع قوانين و مقررات حمايتي در دستيابي به گردشگري پايدار بسيار حائز اهميت مي باشد و معمولاً پيشنهاد مي گردد که از وابستگي فعاليت ها و صنايع مرتبط به نواحي کلان شهري اطراف يا سازمان هاي غير محل کاسته شود.
 ايجاد ارتباط همکاري با ساير بخش هاي اقتصادي محلي :از طريق تشويق ، آموزش و فراهم کردن تسهيلات ويژه بايستي شرايط همکاري و ارتباط متقابل فعاليت گردشگري با ساير بخش هاي اقتصادي در محل فراهم گردد و از اين طريق از خروج درآمد به خارج کاست و باعث افزايش منافع مردم محلي گرديد.
 بازاريابي دقيق و برنامه ريزي شده به منظور حفاظت از محيط زيست ، فرهنگ درآمد اقتصادي در يک برنامه گردشگري پايدار پيشنهاد مي گردد که با بالابردن رضايت گردشگران زمينه بازگشت مجدد آن هارا فراهم ساخت .معمولاً پيشنهاد مي گرددکه بازاريابي به گونه اي باشد که امکان حضور مجدد نوع خاصي از گردشگران افزايش يابد.گرچه رعايت يا دست يافتن به تمام اين شاخص ها و مشخصه ها ممکن است به راحتي قابل حصول نباشد اما متخصصين معتقد هستند که به منظور دستيابي به گردشگري پايدار بايستي تا حد امکان شاخص هاي فوق در برنامه ريزي ها مد نظر قرار گيرد.با توجه به تفاوتهاي ماهيتي که در بين گروه هاي مختلف دست اندرکار صنعت گردشگري وجود دارد به طور دستيابي به يک اجماع عملاً غير ممکن مي نمايد. لذا به منظور رسيدن به گردشگري پايدار، به يک نوع تعادل واقع گرايانه نياز مي باشد.به طور کلي از يک طرف متناسب با درجه پايداري در صنعت گردشگري، هدف همه گروه ها بايستي به حداقل رساندن خسارات ، تضادها و نارضايتي ها بوده و از طرف ديگراصول رعايت توسعه در جهت به حداکثر رساندن منافع کلي جامعه با حداقل هزينه ممکن باشد که اين موارد تنها با رعايت فرايند برنامه ريزي امکان پذير مي باشد .برنامه ريزي به عنوان يک ابزار علمي به دست اندرکاران صنعت گردشگري کمک خواهد کرد تا در يک فرآيند پيوسته علمي، بهترين مسير و راهکار توسعه گردشگري در يک کشور يا منطقه را مشخص نموده اين توسعه را در مسير توسعه ساير بخش هاي اقتصادي قرار دهد .در فرايند برنامه ريزي به شيوه سنتي با انجام سه مرحله يعني بررسي و مطالعه ، تجزيه و تحليل و ارائه برنامه راهکارهاي توسعه شناخته برنامه اجرا مي گرديد .حال آنکه در يک فرآيند ساختاري برنامه ريزي با دقت و حساسيت بيشتري انجام مي گيرد همين امر موجب موفقيت بيشتر برنامه همچنين رضايت بيشتر دست اندرکاران و مردم مي گردد. [٦,١١]
٤.اکوتوريسم پايدار
اکوتوريسم پايدار اصطلاحي جديد با عمري نه چندان طولاني است که نخستين بار در سال ١٩٨٨ در مکزيک توسط هکتورسبالوس و لاسکوريان به کار برده شد . در حقيقت ، اکوتوريسم عبارت است از گردشگري با هدف مشاهده و مطالعه طبيعت بکر، حيات وحش ، و فرهنگ هاي مختلف و نيز رسيدن به آرامش در محيط طبيعي است . بدين ترتيب ، مي توان اکوتوريسم را از محصولات توسعۀ پايدار به حساب آورد،در واقع اکوتوريسم پايدارعبارت است از نوعي گردشگري که از نظر بوم شناختي پايدار باشد؛ يعني به نيازهاي فعلي زيست بوم ها پاسخ دهدو به جاي صدمه زدن به محيط زيست ، به حفظ و بسط فرصت هايي براي تداوم حيات آن ها در آينده بپردازد . انگيزه ي اصلي در اکوتوريسم پايدار سفر به طبيعت و ديدار از جذابيت هاي طبيعي يک منطقه شامل ويژگي هاي کالبدي فرهنگ بومي آن است . [١]
محققان اعتقاد دارند که فعاليتهاي گردشگري درصورت رعايت ٦ اصل زير مصاديق اکوتوريسم را مي يابند:
 التزام به انجام فعاليتهاي که کمترين پيامد منفي زيست محيطي را داشته باشد.
 زمينه سازي براي افزايش آگاهي درک طبيعت و ويژگيهاي فرهنگي که باعث مي شود بازديدکنندگان نسبت
 به حفظ منابع طبيعي خصوصيات فرهنگي احساس بيشتري نمايند.
 مشارکت در حفظ مديريت مناطقي که به طور قانوني مورد حفاظت قرار مي گيرند و ساير منابع طبيعي .
 تقويت مشارکت جوامع محلي در فرايند تصميم گيري مربوط به تعيين نوع و ميزان فعاليتهاي گردشگري .
 ايجاد منافع مستقيم و درآمدهاي مکمل براي جوامع محلي نسبت به ارزشهاي طبيعي محيط زندگي آن ها.
 آموزش جوامع محلي نسبت به ارزشهاي طبيعي زندگي آن ها__. [٥]

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید